🔹و تو چه می دانی که فلاکت چیست...
آیا در اندوه پدری که در تنهایی خود فرو رفته،و شب را تا نزدیک ترین ثانیه ها به ساعت خفتن ،در زیر نور ماهِ رخ فروبرده در خون، قدم میزند ،که شاید لالایی غلغل قابلمه پر از آب زلال،کودکانش را به خواب فرو برد،که مبادا باز هم دستهای خالی بازگشته از خیابان لبخند امیدفرزندانش را به بهت و بغض بیالاید اندیشیده ای؟
در شب این شهر چه شیرین ها به خواب تلخ خود سربربالین بغض نهاده اند و چه فرهادهای فرو رفته در عمق تنهایی، شکسته افسوس می خورند، که چرا در زیست رنج آلود این کودکان معصوم صفت خالق بودن خداوند را متجلی شده اند.
🔹و تو چه میدانی فلاکت چیست...
آنگاه که مردی سر در سطل زباله ها فرو میبرد که لقمه نانی برای کودکان چشم انتظارش از گودال متعفن بی عدالتی جامعه بیرون بکشد.
چه بسم الله ها بر زبان جاری میکند وقتی سوی این گودال می شود و چه عرق های شرم برپیشانی اش مینشید آنگاه که از گوشه چشم های لرزان در حدقه ،نگاه سنگین رهگذران را میبیند که بر عمق قلبش تیغ میزنند.
او هرگز دزدی بلد نبود و راه فروبردن لقمه حرام در گلویش سد شده بود.اومفهوم شرافت را به خوبی به نمایش گذاشته که این سرنوشت را پذیرفته است.
🔹و تو چه می دانی که فلاکت چیست...
حال آن دختری که مرد خانه شده است و بار آشفتگی و بی پناهی کودکان خانه را بر دوش کشیده را چگونه میتوان فهمید.
آنگاه که از تلاءلو طلوع تا خواب خورشید به بازار گرگ فروشان فرو می رود که لقمه نانی از میان چنگال کرکس ها و کفتارها بیرون بکشد...
🔹و تو چه میدانی که فلاکت چیست...
در شهری که خط #بیکاری به بالاترین نقطه صعود کرده و سایه خط #فقر مطلق بر سر بسیاری از مردم سنگینی می کند.
#کرمانشاه
#فقر
#بیکاری
#شاخص_فلاکت
http://yon.ir/djdZT
@jamiatkermanshah
آیا در اندوه پدری که در تنهایی خود فرو رفته،و شب را تا نزدیک ترین ثانیه ها به ساعت خفتن ،در زیر نور ماهِ رخ فروبرده در خون، قدم میزند ،که شاید لالایی غلغل قابلمه پر از آب زلال،کودکانش را به خواب فرو برد،که مبادا باز هم دستهای خالی بازگشته از خیابان لبخند امیدفرزندانش را به بهت و بغض بیالاید اندیشیده ای؟
در شب این شهر چه شیرین ها به خواب تلخ خود سربربالین بغض نهاده اند و چه فرهادهای فرو رفته در عمق تنهایی، شکسته افسوس می خورند، که چرا در زیست رنج آلود این کودکان معصوم صفت خالق بودن خداوند را متجلی شده اند.
🔹و تو چه میدانی فلاکت چیست...
آنگاه که مردی سر در سطل زباله ها فرو میبرد که لقمه نانی برای کودکان چشم انتظارش از گودال متعفن بی عدالتی جامعه بیرون بکشد.
چه بسم الله ها بر زبان جاری میکند وقتی سوی این گودال می شود و چه عرق های شرم برپیشانی اش مینشید آنگاه که از گوشه چشم های لرزان در حدقه ،نگاه سنگین رهگذران را میبیند که بر عمق قلبش تیغ میزنند.
او هرگز دزدی بلد نبود و راه فروبردن لقمه حرام در گلویش سد شده بود.اومفهوم شرافت را به خوبی به نمایش گذاشته که این سرنوشت را پذیرفته است.
🔹و تو چه می دانی که فلاکت چیست...
حال آن دختری که مرد خانه شده است و بار آشفتگی و بی پناهی کودکان خانه را بر دوش کشیده را چگونه میتوان فهمید.
آنگاه که از تلاءلو طلوع تا خواب خورشید به بازار گرگ فروشان فرو می رود که لقمه نانی از میان چنگال کرکس ها و کفتارها بیرون بکشد...
🔹و تو چه میدانی که فلاکت چیست...
در شهری که خط #بیکاری به بالاترین نقطه صعود کرده و سایه خط #فقر مطلق بر سر بسیاری از مردم سنگینی می کند.
#کرمانشاه
#فقر
#بیکاری
#شاخص_فلاکت
http://yon.ir/djdZT
@jamiatkermanshah