مَلَجا
947 subscribers
232 photos
60 videos
37 links
من ترکیب اسم و فامیلی خودم هستم.
گاهی می‌نویسم و رویایِ زیادی دارم.
راستی ملجا یعنی پناهگاه :)
؛
t.me/HidenChat_Bot?start=5237177875
Download Telegram
از اینکه فردا باید اجباراً برم دانشگاه و امتحان بدم ناخرسندم.
This situation.
مَلَجا
How are you feeling?
انسان، وطن انسان است...
و شب بخیر
پرو‌تر از این حراستیِ ندیدم!
زنیکه خر فکر می‌کنه حریف من می‌شه …
مَلَجا
واقعا کی حریف تو میشه 😎😂 https://t.me/itsmalaja/2796
نه بی‌حیام نه بی‌احترامی می‌کنم
تمام سعی‌ام اینه با همچین آدمایی دم‌خور نشم. اما حرفش منطقی نبود و منم بحث کردم.🚶🏻‍♀️
آخرین روز دانشگامه و هیچ برنامه‌ای ندارم
تف.
کاش دوستام تو گوشی نبودن :)
چرا تو این چهارسال هیچ صمیمیت و خاطره خوبی با همکلاسیام نداشتم.
ناراحتم.
مَلَجا
Fereydoun Asraei – Gole Hayahoo
یاد کلیپی افتادم که پسره تو کافه کار می‌کرد و لیوان دختره رو برای خودش برمی‌داشت.😂😭💋
همه‌ی این روزا میره یه جایی از ذهنت و ثبت می‌شه، یه وقتایی هم مرور می‌کنی و یه وقتایی هم فقط براش یه جا تعیین می‌کنی تو وجودت و دیگه هیچوقت بهش سر نمی‌زنی. ولی من الان برنامه‌ی مرور ریختم. اینکه بشینم از روز اول تا الان رو به یاد بیارم و لبخند بزنم. قشنگی یه روزایی رو هی مرور کنم و بیشتر بیشتر لبخند بزنم و زمانی که تشنگیِ دلتنگیم رو سیراب کردم. چشم‌هام رو باز می‌کنم و می‌بینم گلوم سفت و سخت شده، چشمام لب ریز از اشکِ و قلبم نفساش تنده. نمی‌دونم ارزش داره اینکه سه وعده در روز مرور می‌کنم و قورتشون میدم؟
مَلَجا
همه‌ی این روزا میره یه جایی از ذهنت و ثبت می‌شه، یه وقتایی هم مرور می‌کنی و یه وقتایی هم فقط براش یه جا تعیین می‌کنی تو وجودت و دیگه هیچوقت بهش سر نمی‌زنی. ولی من الان برنامه‌ی مرور ریختم. اینکه بشینم از روز اول تا الان رو به یاد بیارم و لبخند بزنم. قشنگی…
دلم واسه صدات تنگه. خیلی‌ام تنگه! برا تو که فرقی نمی‌کنه فقط محض قرار دل بی قرار من زنگ بزن و تا برداشتم بگو: عه! اشتباه شده! اشتباه گرفتم شماره رو! بعد اشتباهی یه شب تا صبح حرفای اشتباه تر بزن که من فقط گوش کنم صدات رو که مرهم‌ بذارم رو زخم دلتنگیام، که آروم کنم دل بی تابم رو، که صدای نفسات رو بشنوم.
اما من هیچوقت جایگاه نداشتم.
و اولین بار بود که از کسی می‌خواستم به من جایی بده. در به‌روم بسته شد، عین یه دختر کوچولوی تنها با درد و اشک اون راه رو برگشتم چون کسی نبود بهم پناه بده.
اما من پناه خیلی‌ها بودم.
کمک حالِ خیلی‌ها بودم.
من باعث خیلی‌چیزا بودم.
من دلم خیلی درد می‌کنه معصومه.
آیا با اشک ریختن، احساسات هم مثل قطره‌ها پایین می‌ریزن؟
‏‌در تاریک‌ترین روزهای زندگی، به لبه پرتگاه میرسی. بعد به سادگی می‌گوید دوستت دارم، و مرگت به تعویق می‌افتد.
حرصم می‌گیره
دلم به شدت می‌گیره
چقدر آدما نادون و ناآگاهن
چرا حق آدمایی که باید همیشه لگدمال میشه …
مَلَجا
Video
در ستایش تن. تنی نه چندان بی‌نقص، اما به غایت باشکوه و امن.

و شب بخیر