نقد دین اسلام
620 subscribers
16K photos
10.2K videos
1.5K files
9.48K links
هیچ امر مقدسی وجود ندارد. همه چیز و همه کس قابل نقد هستند.
Download Telegram
روز تولد یک جنایتکار که در یک روز ۸۰۰ مرد را جلوی زن و بچشون گردن زد و پدوفیل بود و به دختر ۹ساله رحم نکرد و اینقدر باهاش خوابید تا اون طفلک کشته شد #روز_مرد یا #روز_‌پدر من ایرانی نیست.
26دیماه جشن بهمنگان در باور ما ایرانیان راستین روز پدر است
(چهره واقعی علی که دست به شمشیره)
Forwarded from رادیو مادر
نقش #علی_بیناموس در #كشتار و #اسارت #ایرانیان

علی یکی از مشاوران نزدیک عمر (خلیفه دوم مسلمانان) در هنگام حمله لشکر اسلام به ایران بود. زمانی که عمر می خواست خود شخصا در این جنگها حاضر شود، علی به او گفت:

تو سر این سپاهی اگر بروي و کشته شوي، سپاه اسلام متلاشی می شود. تو باید مرکز خلافت را داشته باشی تا اگر سپاه اسلام شکست خورد، ایرانیان بدانند که این نیرو پشت دارد.

منابع:
- تاریخ طبري، جلد ۵، ص ۱۹۴۳ و ۱۹۴۵
- اخبار الطول ص ۱۴۷
- نهج البلاغه ص ۴۴۳ – ۴۴۶

عمر که داماد علی بود و روي حرفهاي وي حساب می کرد پیشنهاد وي را پذیرفت و در دارالخلافه ماند و در راس لشکریان اسلام فرماندهان با تجربه و خونریزي گمارد و به طرف ایران گسیل داشت. پس از شکست ایرانیان و پیروزي لشکریان اسلام، علی خطاب به مردم کوفه گفت: اي مردم کوفه، شما شوکت عجمان را بردید.

منبع:
- تاریخ طبري، جلد ۶ ص ۲۲۰۸

پس از پایان خلافت سه تن از خلفاي مسلمانان (ابوبکر، عمر، عثمان) نوبت خلافت علی رسید که بعلت بیکفایتی او، بسیار لرزان و کوتاه بود. اختلافات معاویه و علی بر سر قدرت بالا گرفت و سبب ساز جنگهاي طولانی گردید.

علی جهت تامین مخارج این جنگها مجبور بود که باج و خراج بیشتري از ایرانیان اخذ کند. این فشارها موجب قیامها و مقاومتهاي دلیرانه از سوي شهرهاي مختلف ایران شد بطوري که علی بی رحم ترین سرداران خود، از جمله «خلید بن طویف»، «زیاد ابن ابیه» را بسوي خراسان، فارس، ري، آذربایجان و سایر شهرها و بلاد اعزام داشت.

- در ادامه به مواردي از سرکوب قیامهاي مردم ایران در زمان خلافت علی می پردازیم:

در زمان خلافت علی، مردم استخر چندین بار قیام کردند. علی در یکی از آن موارد «عبدالله بن عباس» را در راس لشکري به آنجا گسیل داشت و شورش توده ها را در سیل خون فرونشاند.

منبع:
- فارسنامه ابن بلخی، ص ۱۳۶

در مورد دیگر که مردم استخر شوروش کردند، علی «زیاد بن ابیه» که از خونخواري و آدمکشی به انوشیروان دوم لقب گرفته بود به آنجا گسیل داشت تا به سرکوبی این قیام بپردازند. در مورد جنایات و کشتار مردم استخر توسط زیاد بن ابیه کتابها و روایت زیادي نوشته و نقل شده است.

منبع:
- مروج الذهب، جلد دوم ص ۲۹

در سال ۳۹ هجري مردم فارس و کرمان نیز سر به شورش گذاشتند و حکام ستمگر علی را از شهر خود بیرون کردند. علی مجددا زیاد بن ابیه را به آنجا گسیل داشت و لشکریان وي از هیچ جنایتی فروگذاري نکردند.

منابع:
- تاریخ طبري، جلد ۶، صفحه ۲۶۵۷
- فارسنامه، ص ۱۳۶

مردم خراسان نیز در زمان علی براي چندین بار قیام کردند و چون چیزي نداشتند بعنوان باج و خراج بپردازند، از دین اسلام برگشته و به مقاومت سخت و جانانه اي دست زدند. علی «جعده بن هبیره» را بسوي خراسان فرستاد، او مردم نیشاپور را محاصره کرد تا مجبور به صلح شدند.

منابع:
- تاریخ طبري، جلد ۶، ص ۲۵۸۶
- فتوح البلدان ص ۲۹۲

در زمان علی مردم شهر ري نیز سر به طغیان برداشتند و از پرداخت خراج خوداري کردند. علی «ابوموسی» را با لشکري زیاد به سرکوب شوروش فرستاد و امور آنجا را بحال نخستین برگرداند. ابوموسی پیش از این طغیان نیز، یکبار دیگر بدستور علی به جنگ مردم شهر ري گسیل شده بود.

منبع:
- فتوح البلدان ص ۱۵۰

به روزگار خلافت علی بن ابیطالب، چون پایان سال ۳۸ و آغاز سال ۳۹ بود، حارث بن سره عبدي، به فرمان علی لشکر به خراسان کشید و پیروز شد، غنیمت بسیار و برده ي بی شمار بدست آورد. تنها در یک
روز، هزار برده میان یارانش تقسیم کرد. لکن سرانجام خود و یارانش، جز گروهی اندك، در سرزمین قیقان (سرحد خراسان) کشته شد.

منبع: (فتوح البلدان، بلاذري)

علی بن ابیطالب، عبدالرحمن بنی جزطائی را به سیستان فرستاد. لکن حسکه حبطی وي را بکشت، پس علی فرمود: بیاید که چهار هزار تن از حبطیان را به قتل رسانیم. وی را گفتند: حبطیان پانصد تن هم نشوند.

منبع: (فتوح البلدان، بلاذری)

🔹علی ولایت آذربایجان را نخست به سعید بن ساریه خزاعی و سپس به اشعث بن قیس داد. یکی از شیوخ آذربایجان نقل می کند که ولید بن عقبه همراه با اشعث بن قیس به آذربایجان می آیند. و چون ولید آن دیار را ترك کرد، مردم آذربایجان قیام کردند. اشعث از ولید طلب یاری کرد و ولید براي یاری وی سپاهی از کوفه به در آنجا گسیل داشت. اشعث، حان به حان (حان= خانه به خانه) فتح کرد و پیش رفت. و پس از فتح آذربایجان گروهی از تازیان اهل عطا را بیاورد و در آنجاي ساکن ساخت و آنان را فرمان داد که مردم را به اسلام خوانند.

منبع: (فتوح البلدان، بلاذری)

حالا پرسش اینجاست که آیا باید ایرانیان همچین موجودی پلیدی را مولای خود و اسوه مردانگی بدانند و در
روز هلاکتش توی سر خود بزنند و یا روز تولدش را بنام #روز_پدر 🤬 جشن بگیرند؟!
Forwarded from رادیو مادر
نقش #علی_بیناموس در #كشتار و #اسارت #ایرانیان

علی یکی از مشاوران نزدیک عمر (خلیفه دوم مسلمانان) در هنگام حمله لشکر اسلام به ایران بود. زمانی که عمر می خواست خود شخصا در این جنگها حاضر شود، علی به او گفت:

تو سر این سپاهی اگر بروي و کشته شوي، سپاه اسلام متلاشی می شود. تو باید مرکز خلافت را داشته باشی تا اگر سپاه اسلام شکست خورد، ایرانیان بدانند که این نیرو پشت دارد.

منابع:
- تاریخ طبري، جلد ۵، ص ۱۹۴۳ و ۱۹۴۵
- اخبار الطول ص ۱۴۷
- نهج البلاغه ص ۴۴۳ – ۴۴۶

عمر که داماد علی بود و روي حرفهاي وي حساب می کرد پیشنهاد وي را پذیرفت و در دارالخلافه ماند و در راس لشکریان اسلام فرماندهان با تجربه و خونریزي گمارد و به طرف ایران گسیل داشت. پس از شکست ایرانیان و پیروزي لشکریان اسلام، علی خطاب به مردم کوفه گفت: اي مردم کوفه، شما شوکت عجمان را بردید.

منبع:
- تاریخ طبري، جلد ۶ ص ۲۲۰۸

پس از پایان خلافت سه تن از خلفاي مسلمانان (ابوبکر، عمر، عثمان) نوبت خلافت علی رسید که بعلت بیکفایتی او، بسیار لرزان و کوتاه بود. اختلافات معاویه و علی بر سر قدرت بالا گرفت و سبب ساز جنگهاي طولانی گردید.

علی جهت تامین مخارج این جنگها مجبور بود که باج و خراج بیشتري از ایرانیان اخذ کند. این فشارها موجب قیامها و مقاومتهاي دلیرانه از سوي شهرهاي مختلف ایران شد بطوري که علی بی رحم ترین سرداران خود، از جمله «خلید بن طویف»، «زیاد ابن ابیه» را بسوي خراسان، فارس، ري، آذربایجان و سایر شهرها و بلاد اعزام داشت.

- در ادامه به مواردي از سرکوب قیامهاي مردم ایران در زمان خلافت علی می پردازیم:

در زمان خلافت علی، مردم استخر چندین بار قیام کردند. علی در یکی از آن موارد «عبدالله بن عباس» را در راس لشکري به آنجا گسیل داشت و شورش توده ها را در سیل خون فرونشاند.

منبع:
- فارسنامه ابن بلخی، ص ۱۳۶

در مورد دیگر که مردم استخر شوروش کردند، علی «زیاد بن ابیه» که از خونخواري و آدمکشی به انوشیروان دوم لقب گرفته بود به آنجا گسیل داشت تا به سرکوبی این قیام بپردازند. در مورد جنایات و کشتار مردم استخر توسط زیاد بن ابیه کتابها و روایت زیادي نوشته و نقل شده است.

منبع:
- مروج الذهب، جلد دوم ص ۲۹

در سال ۳۹ هجري مردم فارس و کرمان نیز سر به شورش گذاشتند و حکام ستمگر علی را از شهر خود بیرون کردند. علی مجددا زیاد بن ابیه را به آنجا گسیل داشت و لشکریان وي از هیچ جنایتی فروگذاري نکردند.

منابع:
- تاریخ طبري، جلد ۶، صفحه ۲۶۵۷
- فارسنامه، ص ۱۳۶

مردم خراسان نیز در زمان علی براي چندمین بار قیام کردند و چون چیزي نداشتند بعنوان باج و خراج بپردازند، از دین اسلام برگشته و به مقاومت سخت و جانانه اي دست زدند. علی «جعده بن هبیره» را بسوي خراسان فرستاد، او مردم نیشاپور را محاصره کرد تا مجبور به صلح شدند.

منابع:
- تاریخ طبري، جلد ۶، ص ۲۵۸۶
- فتوح البلدان ص ۲۹۲

در زمان علی مردم شهر ري نیز سر به طغیان برداشتند و از پرداخت خراج خوداري کردند. علی «ابوموسی» را با لشکري زیاد به سرکوب شوروش فرستاد و امور آنجا را بحال نخستین برگرداند. ابوموسی پیش از این طغیان نیز، یکبار دیگر بدستور علی به جنگ مردم شهر ري گسیل شده بود.

منبع:
- فتوح البلدان ص ۱۵۰

به روزگار خلافت علی بن ابیطالب، چون پایان سال ۳۸ و آغاز سال ۳۹ بود، حارث بن سره عبدي، به فرمان علی لشکر به خراسان کشید و پیروز شد، غنیمت بسیار و برده ي بی شمار بدست آورد. تنها در یک
روز، هزار برده میان یارانش تقسیم کرد. لکن سرانجام خود و یارانش، جز گروهی اندك، در سرزمین قیقان (سرحد خراسان) کشته شد.

منبع: (فتوح البلدان، بلاذري)

علی بن ابیطالب، عبدالرحمن بنی جزطائی را به سیستان فرستاد. لکن حسکه حبطی وي را بکشت، پس علی فرمود: بیاید که چهار هزار تن از حبطیان را به قتل رسانیم. وی را گفتند: حبطیان پانصد تن هم نشوند.

منبع: (فتوح البلدان، بلاذری)

🔹علی ولایت آذربایجان را نخست به سعید بن ساریه خزاعی و سپس به اشعث بن قیس داد. یکی از شیوخ آذربایجان نقل می کند که ولید بن عقبه همراه با اشعث بن قیس به آذربایجان می آیند. و چون ولید آن دیار را ترك کرد، مردم آذربایجان قیام کردند. اشعث از ولید طلب یاری کرد و ولید براي یاری وی سپاهی از کوفه به در آنجا گسیل داشت. اشعث، حان به حان (حان= خانه به خانه) فتح کرد و پیش رفت. و پس از فتح آذربایجان گروهی از تازیان اهل عطا را بیاورد و در آنجاي ساکن ساخت و آنان را فرمان داد که مردم را به اسلام خوانند.

منبع: (فتوح البلدان، بلاذری)

حالا پرسش اینجاست که آیا باید ایرانیان همچین موجودی پلیدی را مولای خود و اسوه مردانگی بدانند و در
روز هلاکتش توی سر خود بزنند و یا روز تولدش را بنام #روز_پدر 🤬 جشن بگیرند؟!