نقد دین اسلام
619 subscribers
16K photos
10.2K videos
1.5K files
9.48K links
هیچ امر مقدسی وجود ندارد. همه چیز و همه کس قابل نقد هستند.
Download Telegram
Forwarded from نقدى بر اسلام
💥 چرا نمی‌توان به روایات اسلامی اعتماد کرد؟#بخش_دوم

#قسمت_چهارم

تأیید پیامبری #محمد توسط کشیش اهل بُصرا
#ابن_اسحاق می‌نویسد که پس از مرگ عبدالمطلب سرپرستی محمد به عهده‌ی ابوطالب عموی پیامبر قرار گرفت. او می‌نویسد وقتی محمد دوازده ساله بود به همراه ابوطالب با کاروان تجاری به جاهای مختلف می‌رفت. او در این میان یک بار سید [محمد] را با خود به شام می‌برد.
«چون به جانب شام رسیده بودند، جایی بود که آن را بُصرا گفتندی. کاروان به نزدیک صومعه‌ی بحیرا فرود آمد. ... و #بحیرا در زُهد و پارسایی به درجه‌ی کمال رسیده بود و احوال سید از انجیل معلوم کرده بود و نَعت و صفت وی دانسته بود و این چندین سال که در آن صومعه نشسته بود، به انتظار دیدن پیغامبر ما نشسته بود، زیرا که از انجیل بدانسته بود که #پیغامبر_آخر_زمان در آن مقام گذر خواهد کرد و در زیر فلان درخت، در فلان موضع، نزول خواهد کرد.» (۶)
حال خواننده متوجه می‌شود که چرا آمنه از فاصله‌ی ۲۵۰۰ کیلومتری کوشک‌های بُصرا رویت کرده بود. زیرا می‌بایست در این مکان یک فرد از «دینی دیگر» پیامبری محمد را تأیید می‌کرد. ابن اسحاق این چنین داستانش را سر هم بندی می‌کند:
«بحیرا از بام صومعه نگاه کرد. چون قافله می‌آمدند، همه‌ی درختان‌ِ صحرا و سنگها را دید که به آواز آمده بودند و می‌گفتند: السلام علیک یا رسول‌الله!. دیگر نگاه کرد و ابر پاره‌ای سفید دید که از میان قافله بر سید سایه بسته بود و همچنان که قافله می‌آمدند، آن ابر نیز با سید می‌آمد. چون قافله فرود آمدند، سید فرود آمد و درختی کوچک بود و زیر آن درخت رفت و بنشست. حالی که سید زیر آن درخت نشسته بود، آن درخت شاخها برگشود و برگهای سبز بر آورد و سایه‌ی نیکو برافگند.» (۷)
باری، بحیرا وارد گفتگو با سید دوازده ساله می‌شود و متوجه می‌شود که «در پشت سید مُهر نبوت» قرار دارد. سپس نزد #ابوطالب می‌رود و فوراً متوجه می‌شود که ابوطالب پدر سید نیست بلکه عموی اوست. بحیرا به ابوطالب هشدار می‌دهد که:
«زینهار ای ابوطالب، او را از چشم حسودان نگاه دار و بدان که وی پیغامبر آخر زمان است و مِهتر و بهتر عالمیان است ... هر چه زودتر او را باز مکه بر و از #یهود و #نصارا او را نهان دار! چه اگر او را بشناسند، در بند هلاک وی شوند.» (۸)
دیدیم که نامگذاری پیامبر توسط خدا - خدا به آمنه گفت که اسم پسرش را محمد بگذارد- ریشه در سنت مسیحی دارد. ولی #ابن_اسحاق با داستان‌های دیگر مانند تولد بودا نیز آشنا بود (۹).
در روایت‌ها و افسانه‌های بودایی آمده که پیش از تولد بودا، یک «فیل سفید» بر مادر بودا ظاهر شد، در وجود او رفت و سپس بودا به دنیا آمد. همچنین باید گفت که تولد و مرگ بودا (دقیق‌ترگفته شود رفتن او به نیروانا) در یک روز از سال رخ می‌دهند. برای محمد هم همه‌ی روزهای تعیین‌کننده در یک روز (دوشنبه) رخ می‌دهند. همچنین زمانی که شاکیامونی (یعنی بودای بعدی) کودک بود از سوی یک روحانی غیربودایی (راهبی به نام آسیتا که به «دینی دیگر» باور داشت) پیش‌بینی می‌شود که او بودا (منور) خواهد شد. #پیامبری_محمد نیز از سوی یک کشیش مسیحی (که به «دینی دیگر» باور داشت) کشف می‌شود.

ادامه دارد ...

#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://t.me/naghde_eslamm/22535
Forwarded from نقدى بر اسلام
آيا ابوطالب، پدر امام على و عموى محمد، به اسلام ايمان آورد؟

#قسمت_پنجم(آخر)

در کتاب‌های اسلامی اسناد فراوانی دال بر عدم اعتقاد #ابو‌طالب به محمد وجود دارد که این قضیه را آخوندهای اسلام‌گرا پنهان می‌کنند،
تا مبادا کسی متوجه بشود که دین اسلام به حدی غیر منطقی بود که حتی نزدیک‌ترین شخص به محمد بدان ایمان نیاورد؛ در قسمت‌های قبل با اسناد صحیح از کتب شیعه و سنی ثابت کردیم؛
این قضیه به حدی مشهور است که شعرا نیز فراوان به این قضیه اشاره کرده‌اند، به عنوان مثال جلال الدین محمد بن محمد مولوی مشهور به #مولانا در دفتر ششم از مثنوی معنوی خود چنین می‌سراید:
#متن_شعر
خود یکی بوطالب آن عم رسول
می‌نمودش شنعهٔ عربان مهول

که چه گویندم عرب کز طفل خود
او بگردانید دیدن معتمد

گفتش ای عم یک شهادت تو بگو
تا کنم با حق خصومت بهر تو

گفت لیکن فاش گردد ازسماع
کل سر جاوز الاثنین شاع

من بمانم در زبان این عرب
پش ایشان خوار گردم زین سبب

#منبع: مثنوی معنوی، سراینده: مولانا، دفتر ششم
مطابق با این مطلب،
ابوطالب شخصاً می‌گوید که هرگز به محمد ایمان نخواهد آورد و بر تفکر پدری خود خواهد ماند و حتی نزدیکی به اسلام و محمد را برای خود خوار می‌شمارد چه رسد بر اینکه بدان ایمان بیاورد.
این سوال اینجا مطرح می‌شود که اگر حقیقتاً محمد پیامبر الهی می‌بود،
چرا کسی که محمد را بزرگ‌ کرده‌بود و محمد تمام عمرش را نزد او گذرانده بود، به نبوّتش ایمان نیاورد؟
چرا على ابن ابيطالب كه شيعيان او را برابر با خدا ميدانند، قادر به هدايت پدرش نبود؟ چرا نتوانست پدرش را ترغيب به پذيرش اسلام كند؟
آيا هنوز هم بايد به دروغها و چرنديات آخوندها باور داشت؟

https://t.me/naghde_eslamm/31908
Forwarded from نقدى بر اسلام
#مثنوی_معنوی، سراینده: مولانا
دفتر ششم

خود یکی بوطالب آن عم رسول
می‌نمودش شنعهٔ عربان مهول

که چه گویندم عرب کز طفل خود
او بگردانید دیدن معتمد

گفتش ای عم یک شهادت تو بگو
تا کنم با حق خصومت بهر تو

گفت لیکن فاش گردد ازسماع
کل سر جاوز الاثنین شاع

من بمانم در زبان این عرب
پش ایشان خوار گردم زین سبب

مطابق با این مطلب، #ابوطالب شخصاً می‌گوید که هرگز به محمد ایمان نخواهد آورد و بر تفکر پدری خود خواهد ماند و حتی نزدیکی به اسلام و محمد را برای خود خوار می‌شمارد چه رسد بر اینکه بدان ایمان بیاورد.
این سوال اینجا مطرح می‌شود که اگر حقیقتاً محمد پیامبر الهی می‌بود، چرا کسی که محمد را بزرگ‌ کرده‌بود و محمد تمام عمرش را نزد او گذرانده بود، به نبوّتش ایمان نیاورد؟
@naghde_eslamm
Audio
زنده یاد دکتر #رستم_جمشیدی

🔹داستان مسلمان شدن
#جلادمحمدزنازاده، #علی_بیناموس در ده سالگی و بدون قرآن

🔹
#جهان_بینی_ایرانیان در سخن #عطارنیشابوری

🔹شهامت
#ابوطالب در #نپذیرفتن #اسلام و #وقاحت و #بیشرمی #محمد در #قرآن و #حدیث

🔹
#اعترافات برخی از #۵۷ها

🔹نقد اسلام و قرآن

۱۵ آگوست ۲۰۱۶
کیفیت خوب

همراهان گل در روشنگری دوستان و عزیزانتون کوشا باشید

به امید ایرانی آزاد و آباد