Forwarded from نقدى بر اسلام
💥 محمد، پيامبرى كه هيچ اعتقادى به خدا نداشت!
#قسمت_يازدهم
«#اسامة_بن_زید» روایت می کند: «پیامبر خدا مرا روی یکی از زانوها و #حسن_بن_على را روی زانوی دیگرش مینشانید و سپس ما را در آغوش می گرفت و می گفت، خداوندا! همانگونه که من نسبت به این کودکان محبت نشان می دهم، تو هم با آنها مهربان باش.»
#منبع:
صحيح البخارى جلد ٨ ص ٢١ حديث ٢٦
در کتاب های #ناسخ_التواریخ و #سیرت_الرسول می خوانیم،
پس از پایان جنگ بدر، زمانی که محمد بن عبدالله از برابر صف اسيران عبور می کرد، ناگهان چشمش به یکی از اسیران به نام «#عقبة_بن_معيط» که با او دشمنی دیرینه داشت و او را با طنابى بسته بودند، افتاد.
هنگامی که آنها به وادی «صفرا» رسیدند، محمد که از «عقبة بن معيط» کینه ژرفی در دل داشت، به علی بن ابیطالب دستور داد، او را بکشد. «عقبة بن معيط» که فرمان کشتن خود را از زبان محمد شنید، با التماس گفت: «من دارای کودک #دختر_نوزادی هستم، اگر من کشته شوم، چه کسی از او نگهداری خواهد کرد؟» پیامبر خدا پاسخ داد: «آتش دوزخ.»
{#منابع:
ناسخ التواریخ، جلد سوم، ص ۹۵
سیرت رسول الله، جلد دوم، ص ۵۸۳
آن نیایش های از دل برخاسته پیامبر خدا به «اسامة بن زید» و «حسن بن علی» و این ابراز عاطفه والای او نسبت به نوزاد دختر «عقبة بن معيط» نشان می دهند که عوامل آسمانی و پیامبران الهی از ارزش های انسانی و سیاست های اخلاقی ویژه ای پیروی می کنند که ما انسانهای زمینی توان فهم و درک آن ارزش ها و سیاستها را نداریم!
#ابن_اسحق، نخستین و معتبر ترین تاریخنویس عرب که در سدۀ نخست هجری قمری می زیسته، می نویسد:
پیامبر الله روزی در راه از نزدیک دختر کودک سالی به نام «#امل» که با سینه روی زمین می خزید میگذشت. زمانی که محمد از برابر آن دختر عبور می کرد، توقف نمود و در حالیکه با دقت به آن دختر و چگونگی حرکاتش خیره شده بود، اظهار داشت، هنگامی که این دختر رشد کند، من او را به همسری بر خواهم گزید.» ابن اسحق ادامه می دهد، ولی البته عمر محمد به زمان رشد و بلوغ دختر نرسید و پیش از اینکه آن دختر به زمان رشد برسد، محمد بدرود زندگی گفت.
ابن اسحاق در شرح این رویداد به سن محمد اشاره ای نمی کند و ننوشته است، محمد در چه سالی و در چه سنی اینچنین، مطلب عجيب و غريبى را در مورد يك دخترى كه ناتوان جسمى است بيان كرده است!
اگر اين گفته مورخ بزرگ تاريخ اسلام در مورد اين داستان حقيقت داشته باشد، در دنياى امروز اصطلاح
Sexmaniac را دانشمندان روانشناسی جنسی برای براى اشاره به افرادى با چنين گرايشاتى به وجود آورده اند.
طبعا مسئوليت چنين گفته هايى بر عهده نويسنده اين داستانها يعنى مورخين اسلام ميباشد و نه ناقلين آن.
یکی از پژوهشگران شرق شناس می نویسد: «کودک بازی، تماس جنسی با محارم و زنای به زور، نشانه های انحرافی تشنگی برای دستیابی به قدرت و فرمانروائی بر دیگران بوده و دلیل آن نبود امنیت روانی انسان است.»
#منبع:
Craig Winn, Prophet of Doom: Islam's Terrorist Dogma in Mohammad's Own Words (Canada: The Winn Company, LLC, 2004), p. 245,
ادامه دارد ....
#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://t.me/naghde_eslamm/21528
#قسمت_يازدهم
«#اسامة_بن_زید» روایت می کند: «پیامبر خدا مرا روی یکی از زانوها و #حسن_بن_على را روی زانوی دیگرش مینشانید و سپس ما را در آغوش می گرفت و می گفت، خداوندا! همانگونه که من نسبت به این کودکان محبت نشان می دهم، تو هم با آنها مهربان باش.»
#منبع:
صحيح البخارى جلد ٨ ص ٢١ حديث ٢٦
در کتاب های #ناسخ_التواریخ و #سیرت_الرسول می خوانیم،
پس از پایان جنگ بدر، زمانی که محمد بن عبدالله از برابر صف اسيران عبور می کرد، ناگهان چشمش به یکی از اسیران به نام «#عقبة_بن_معيط» که با او دشمنی دیرینه داشت و او را با طنابى بسته بودند، افتاد.
هنگامی که آنها به وادی «صفرا» رسیدند، محمد که از «عقبة بن معيط» کینه ژرفی در دل داشت، به علی بن ابیطالب دستور داد، او را بکشد. «عقبة بن معيط» که فرمان کشتن خود را از زبان محمد شنید، با التماس گفت: «من دارای کودک #دختر_نوزادی هستم، اگر من کشته شوم، چه کسی از او نگهداری خواهد کرد؟» پیامبر خدا پاسخ داد: «آتش دوزخ.»
{#منابع:
ناسخ التواریخ، جلد سوم، ص ۹۵
سیرت رسول الله، جلد دوم، ص ۵۸۳
آن نیایش های از دل برخاسته پیامبر خدا به «اسامة بن زید» و «حسن بن علی» و این ابراز عاطفه والای او نسبت به نوزاد دختر «عقبة بن معيط» نشان می دهند که عوامل آسمانی و پیامبران الهی از ارزش های انسانی و سیاست های اخلاقی ویژه ای پیروی می کنند که ما انسانهای زمینی توان فهم و درک آن ارزش ها و سیاستها را نداریم!
#ابن_اسحق، نخستین و معتبر ترین تاریخنویس عرب که در سدۀ نخست هجری قمری می زیسته، می نویسد:
پیامبر الله روزی در راه از نزدیک دختر کودک سالی به نام «#امل» که با سینه روی زمین می خزید میگذشت. زمانی که محمد از برابر آن دختر عبور می کرد، توقف نمود و در حالیکه با دقت به آن دختر و چگونگی حرکاتش خیره شده بود، اظهار داشت، هنگامی که این دختر رشد کند، من او را به همسری بر خواهم گزید.» ابن اسحق ادامه می دهد، ولی البته عمر محمد به زمان رشد و بلوغ دختر نرسید و پیش از اینکه آن دختر به زمان رشد برسد، محمد بدرود زندگی گفت.
ابن اسحاق در شرح این رویداد به سن محمد اشاره ای نمی کند و ننوشته است، محمد در چه سالی و در چه سنی اینچنین، مطلب عجيب و غريبى را در مورد يك دخترى كه ناتوان جسمى است بيان كرده است!
اگر اين گفته مورخ بزرگ تاريخ اسلام در مورد اين داستان حقيقت داشته باشد، در دنياى امروز اصطلاح
Sexmaniac را دانشمندان روانشناسی جنسی برای براى اشاره به افرادى با چنين گرايشاتى به وجود آورده اند.
طبعا مسئوليت چنين گفته هايى بر عهده نويسنده اين داستانها يعنى مورخين اسلام ميباشد و نه ناقلين آن.
یکی از پژوهشگران شرق شناس می نویسد: «کودک بازی، تماس جنسی با محارم و زنای به زور، نشانه های انحرافی تشنگی برای دستیابی به قدرت و فرمانروائی بر دیگران بوده و دلیل آن نبود امنیت روانی انسان است.»
#منبع:
Craig Winn, Prophet of Doom: Islam's Terrorist Dogma in Mohammad's Own Words (Canada: The Winn Company, LLC, 2004), p. 245,
ادامه دارد ....
#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://t.me/naghde_eslamm/21528
Telegram
نقدى بر اسلام
محمد، بى خداترين پيامبر تاريخ
خواندن اين مقاله را به همه شما توصيه ميكنم
www.eslam.nu
@naghde_eslamm
خواندن اين مقاله را به همه شما توصيه ميكنم
www.eslam.nu
@naghde_eslamm