نقد دین اسلام
619 subscribers
16K photos
10.2K videos
1.5K files
9.48K links
هیچ امر مقدسی وجود ندارد. همه چیز و همه کس قابل نقد هستند.
Download Telegram
Forwarded from Unclesam
◾️تشنگی روز عاشورا و دروغ روحانیون شیعه

#قسمت_دوم(آخر)

کتاب تاریخی دیگری که این داستان را تقریبا همانگونه که طبری آورده، به رشته تحریر درآورده, کتاب #تاریخ_کامل میباشد که نویسنده #ابن_اثیر میباشد و گرایشات شدید شیعی داشته و ازین بابت نمیتوان او را متهم کرد که چون سنی بوده تاریخ را تحریف کرده یا بر علیه حسین نوشته.
#ترجمه_متن روایت:
چون به حسین نزدیک شدند، فرمود که برای او سراپرده‌ای برافراشتند، آنگاه فرمان داد که اندازه‌ای مشک آوردند و در جامی بزرگ با آب در آمیختند. در این هنگام #حسین به درون شد و #نوره مالید و سر و تن بشست و بر سراسر پیکر نازنین گلاب افشاند و شادان و چابک و دمان و آراسته بیرون آمد. عبدالرحمن بن عبد ربه و بریر بن خضیر همدانی بر در سراپرده ایستاده و هریکی کوشیدند که پس از حسین، او به درون رود و خود را بپیراید و بیاراید. بریر به شوخیگری با عبدالرحمن پرداخت. عبدالرحمن گفت: به خدا سوگند که این نه هنگام کار یاوه است. بریر گفت: مردمان من میدانند که من در جوانی و پیری به کار یاوه گرایشی نداشته‌ام، ولی از آنچه بر سرمان خواهد آمد، شاد و مژده یاب هستم. به خدا میان ما با دخترکان زیبای فراخ چشم بهشتی جز همین به جای نمانده است که ایشان با شمشیرهایشان بر ما تازند و آنگاه ما یکراست به آغوش آنان بال کشیم. چون حسین بپرداخت، این دو به درون رفتند.

#منبع: تاریخ کامل، نوشته عزالدین ابن اثیر، برگردان دکتر سید حسین روحانی، انتشارات اساطیر، تهران ۱۳۸۲، پوشینه پنجم برگ ۲۲۳۵

و اما آخرین کتاب که نقل قولش را در اینباره می‌آوریم, کتاب #غم_نامه_کربلا میباشد که نویسنده آن #سید_ابن_طاووس از معتبرترین علمای قرن هفتم #شیعه میباشد که در این کتاب وقایع کربلا را با حساسیت خاصی نوشته.
#ترجمه_روایت:
هنگامى كه روز عاشورا فرا رسيد، #امام_حسين عليه السّلام صبح زود، دستور داد خيمه‌‏اى برپا كردند، و ظرف بزرگى در ميان خيمه نهادند و در ميان آن ظرف مشك فراوان بود، و در كنار آن (يا در داخل آن) #نوره نهادند، آنگاه امام حسين عليه السّلام براى تنظيف به درون خيمه رفت.
روايت شده: برير بن خضير همدانى، و عبد الرّحمن بن عبد ربّه انصارى بر در خيمه ايستادند تا بعد از امام عليه السّلام براى تنظيف داخل خيمه شوند، در اين هنگام برير با عبد الرّحمن شوخى مى‏كرد و مى‏خنديد.
عبد الرّحمن به او گفت: «اى برير! آيا مى‏خندى؟ اكنون وقت خنده و شوخى نيست.» برير جواب داد: «بس تگانم مى‏دانند كه من نه در جوانى و نه در پيرى اهل شوخى و بيهوده گويى نبوده و نيستم، امّا اكنون كه شوخى كردم به خاطر شادى بسيار است كه در پيش داريم، سوگند به خدا فاصله ما با معانقه با حوريان بهشتى، جز ساعتى نيست كه ما در اين ساعت با اين دشمنان بجنگيم و كشته شويم.»
#منبع: غم نامه كربلا (ترجمه اللهوف على قتلى الطفوف‏)، سيد على بن موسى بن طاووس (م ۶۶۴ هجری)، مترجم: محمد محمدى اشتهاردى‏، تهران، نشر مطهر، چ اول‏:۱۳۷۷ ش‏. ص:۱۱۹

خوب با توجه به این داستان که کتب معتبر تاریخی آن را نقل کرده‌اند آیا باز هم باید دروغ #روحانیون و #مداحان در مورد تشنگی روز عاشورا و بی آبی حسین و یاران و کودکانش را باور کرد ؟؟؟؟
اگر آنقدر آب بود که حسین و اطرافیانش میتوانستند موهاى زائد بدنشان را نوره بكشند، چرا این آب را به زنان و کودکان تشنه ندادند ؟؟

#پانویس:
نوره کشیدن از فرهنگ فارسی معین:
(رِ. کَ دَ) [ ع – فا. ] (مص ل .) (عا.) مالیدن نوره به بدن ، واجبی کشیدن , عملی جهت زائل کردن موهای زائد بدن
💥 پاسخ به جوابیه‌ی اسلامگرایان در باب صدور جواز مقابله به مثل کردن در برابر فحاشی توسط امام علی

#قسمت_اول

محل بحث روایتی صحیح از امام علی در کتاب
تهذيب الأحكام٬ ج۱۰ ٬ ص۸۸ است که در آن به شخصی که مورد فحاشیِ یک برده قرار گرفته اجازه می‌دهد که او نیز مقابله به مثل کرده و به برده فحش دهد! (چرا؟ چون مادر آن برده یک کنیز بوده و کنیز هم در اسلام یک کالای جنسی است و به راحتی بین مسلمین دست به دست می‌شود!(مطالعه از اینجا) فلذا فاحشه خواندن مادر وی قبحی ندارد!) ↓↓↓

اَلْحُسَيْنُ بْنُ سَعِيدٍ عَنِ اَلنَّضْرِ عَنْ عَاصِمٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ قَيْسٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: «قَضَى أَمِيرُ اَلْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ فِي اَلْمَمْلُوكِ يَدْعُو اَلرَّجُلَ لِغَيْرِ أَبِيهِ قَالَ «أَرَى أَنْ يُعْرَى جِلْدُهُ» » قَالَ «وَ قَالَ فِي رَجُلٍ دُعِيَ لِغَيْرِ أَبِيهِ «أَقِمْ بَيِّنَتَكَ أُمَكِّنْكَ مِنْهُ» فَلَمَّا أَتَى بِالْبَيِّنَةِ قَالَ إِنَّ أُمَّهُ كَانَتْ أَمَةً قَالَ «لَيْسَ عَلَيْكَ حَدٌّ سُبَّهُ كَمَا سَبَّكَ وَ اُعْفُ عَنْهُ إِنْ شِئْتَ» » .
#ترجمه: محمد ابن قیس از امام باقر نقل می‌کند که فرمود: امام علی در مورد برده‌ای که مردی را به غیر نام پدرش صدا زده بود (او را ولدالزنا خطاب کرده بود) بدینگونه قضاوت کرد،(خطاب به آن مرد) گفت: می‌بینم که پوستش را می‌کنی (کنایه از اینکه خیلی از دست آن برده عصبی هستی) و به برده‌ای که متهم به فحاشی شده بود گفت: دلیل و دفاعت را-اگر برایت آوردن آن امکان دارد-بیاور، پس در این حین بود که آن مرد گفت: همانا او (یعنی همان برده) مادرش، کنیز بود.
پس امام خطاب به آن برده (که فحاشی کرده بود) گفت: حدی بر تو نیست. (سپس رو به آن شخص کرد و گفت:) میتوانی همانطور که او تو را سب کرده او را سب کنی٬ یا اینکه از او درگذری

〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️
حکم حدیث: صحيح
📚ملاذ الأخيار - العلامة المجلسي - ج۱۶ - ص۱۷۳
〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️

نویسنده‌ی مسلمان بدون توجه به موضوع این حدیث که « جواز فحاشی به شخص تولد یافته از کنیز » است شروع به نقل احادیثی که در باب « منع فحاشی به مسلمان » کرده‌است!
غافل از اینکه در منهج اسلام فحاشی به کفار نه تنها حرام نیست بلکه پیامبر و ائمه‌ی به اصطلاح معصوم و‌مظلومشان خود آمر و عامل فحاشی به کفار و مخالفینشان بوده‌اند! تا جایی که علامه آیت الله سید جواد حسینی عاملی غروی٬ فقیه نامدار شیعه می‌گوید:
سبّ غیر أهل الإیمان من شرائط الإیمان
#ترجمه: سب و دشنام دادن به غیر اهل ایمان [غیر مسلمانان] از شرایط ایمان است
📚 منبع: مفتاح الکرامة ج۱۲ - ص۲۲۲

لازم به ذکر است که بر خلاف ادعای نویسنده‌ی مسلمان مبنی بر مطرود و ضعیف بودن حدیث مورد بحث٬ علامه مجلسی٬ مؤلف کتاب ملاذ الاخیار خود ضمن تصحیح روایت می‌گوید:
قوله عليه السلام: سبه‌ يمكن أن يكون المراد بالسب المأمور به الشتم مجازا، كقوله يا حمار و يا خنزير و أمثالهما.
#ترجمه: این قول امام که «تو هم فحش بده» ممکن است مراد از آن فحش‌هایی مانند «ای الاغ!» یا «ای خوک» باشد که حالت مَجاز دارد
📚ملاذ الأخيار في فهم تهذيب الأخبار - العلامة المجلسي - ج۱۶ - ص۱۷۳

اما اوج شیادی و فریبکاری نویسنده‌ی مسلمان آنجاست که خود برای اثبات ادعایش به حدیثی مجهول و مقطوع السند متوسل می‌شود!
نویسنده‌ی مسلمان می‌گوید:
[ حرمت قذف و فحاشی ، حتی به غیر مسلمانان هم ثابت است ، چنان که راوی می گوید:
« امام صادق ع را دوستى بود كه هرجا حضرت ميرفت از آقا جدا نميشد و غلامى از اهل سند داشت روزى در بازار كفشدوزان همراه حضرت در حركت بود و غلام پشت سرشان مي آمد پس آن مرد سه مرتبه به پشت سرش نگاه كرد و غلام را كه دنبال كارى مى ‏خواست بفرستد، نديد در مرتبه چهارم كه او را ديد گفت «يا ابن الفاعله» اى پسر زن زانيه كجا بودى آن حضرت دست به پيشانى مباركش زد و فرمود سبحان اللّه مادرش را قذف ميكنى من گمان مى ‏كردم تو صاحب ورع هستى و پيدا شد كه هيچ و رعى با تو نيست.
عرض كرد: فدايت شوم مادرش از اهل سند و از كفار است. حضرت فرمود: آيا نميدانى كه هر طايفه ‏اى را عقد و نكاحى است (يعنى هر قومى باصطلاح خودشان نكاح صحيحى و زنائى دارند مادامى كه شرعا ثابت نشود كه مطابق مذهب خودشان زنا نموده ‏اند نمى‏ شود آنها را قذف كرد) پس فرمود از من دور شو، راوى حديث مى‏ گويد ديگر تا حضرت زنده بود نديدم كه با او رفيق شود »
📚الکافی ج 2 ص 324
]
حال آنکه این حدیث با قواعد حدیث‌شناسی من درآوردی خودشان صد در صد ضعیف محسوب می‌شود! ↓↓↓
الحديث الخامس : مجهول وآخره مرسل.
📚مرآة العقول - العلامة المجلسي - ج۱۰ - ص۲۷۳

در قسمت بعد به بررسی ادله‌ی جواز فحاشی به کفار از قرآن و احادیث و نیز تایید علمای اسلام بر این مطلب خواهیم پرداخت.

#ادامه_دارد

✴️ کانال پاسخ به اسلامگرایان
🚫 @ANSWER_ISLAMISM