Audio
فايل صوتى
#بخش_دوم
موضوع: شناخت دستگاه مخوف امنيتى ديكتاتور جنايتكار سيد على خامنهاى
سخنران: دكتر مراد ويسى
جلسه پرسش و پاسخ در مورد سيستم امنيتى يكى از جنايتكارترين ديكتاتورهاى تاريخ ايران و نقش سپاه پاسداران در حمايت و نگهدارى اين سيستم
@mahdavifar2021
#بخش_دوم
موضوع: شناخت دستگاه مخوف امنيتى ديكتاتور جنايتكار سيد على خامنهاى
سخنران: دكتر مراد ويسى
جلسه پرسش و پاسخ در مورد سيستم امنيتى يكى از جنايتكارترين ديكتاتورهاى تاريخ ايران و نقش سپاه پاسداران در حمايت و نگهدارى اين سيستم
@mahdavifar2021
Forwarded from نقدى بر اسلام
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
▪️سئوالاتى كه كل نبوت محمد را به باد فنا داد
#بخش_دوم
این ويديو برگرفته از مقاله بسيار زيبائى به زبان عربى است که ولید فكرى نویسنده سرشناس عرب و منتقد اسلام آنرا نگاشته است. زمانى که محمد در میان اعراب ادعاى پیامبرى کرد و به بزرگان مكه و اعتقاداتشان فحاشى میكرد، عده اى از اعراب مكه که داراى سواد و دانش بالا و مطالعات تاریخى بودند وى را متهم کردند که ادعاهاى محمد تكرار اسطوره هاى باستانى به شكلى ناقص است و حتى آنها میتوانند این داستانهاى باستانى را کاملتر و بهتر بیان کنند.
یكى از این اشخاصی که با دانش و سواد بالاى خود، ادعاى پیامبرى او را به چالش كشيد و بارها و بارها وى را به سخره گرفت، شخصى بود به نام نضر بن حارث!
نضر بن حارث، و گفته تاریخى اش نسبت به آیات قرآن: «اینها چیزى نیست جز افسانه های باستانى» عقل و دانش روزی به بهترین دین انسانها تبدیل میشود، ممكن است نسلی بیاید و به آنچه نضر بن حارث انجام داده الگو قرار داده و مجسمه ای براى بزرگداشت وى بسازند.
لينك يوتيوب اين ويديو
@naghde_eslamm
#بخش_دوم
این ويديو برگرفته از مقاله بسيار زيبائى به زبان عربى است که ولید فكرى نویسنده سرشناس عرب و منتقد اسلام آنرا نگاشته است. زمانى که محمد در میان اعراب ادعاى پیامبرى کرد و به بزرگان مكه و اعتقاداتشان فحاشى میكرد، عده اى از اعراب مكه که داراى سواد و دانش بالا و مطالعات تاریخى بودند وى را متهم کردند که ادعاهاى محمد تكرار اسطوره هاى باستانى به شكلى ناقص است و حتى آنها میتوانند این داستانهاى باستانى را کاملتر و بهتر بیان کنند.
یكى از این اشخاصی که با دانش و سواد بالاى خود، ادعاى پیامبرى او را به چالش كشيد و بارها و بارها وى را به سخره گرفت، شخصى بود به نام نضر بن حارث!
نضر بن حارث، و گفته تاریخى اش نسبت به آیات قرآن: «اینها چیزى نیست جز افسانه های باستانى» عقل و دانش روزی به بهترین دین انسانها تبدیل میشود، ممكن است نسلی بیاید و به آنچه نضر بن حارث انجام داده الگو قرار داده و مجسمه ای براى بزرگداشت وى بسازند.
لينك يوتيوب اين ويديو
@naghde_eslamm
Forwarded from نقدى بر اسلام
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
▪️اثبات تحريف قرآن با مقايسه ٥ نسخه از قديمى ترين قرآنهاى موجود در موزه ها
#بخش_دوم
در اين ويديو كه برگرفته از کتب و روایات اسلامی و تاریخ عرب ميباشد، با مقايسه روایات قرآنی و تاریخ خط عرب و قرائت های متواتر با قرآنهاى كنونى اثبات ميكند كه مقدار بسيار فراوانى از كلمات و آيات در قرآنهاى موجود با هم اختلاف دارند و در طول زمان در اين كتاب دست برده شده است. اين موضوع از سوئى، ادعاى معجزه بودن قرآن را به كلى از بين برده و از سوى ديگر اثبات ميكند كه آيات و نوشته هاى اين كتاب دستخوش تغييرات فراوانى شده است و حتى اثبات ميكند كه خواستگاه اسلام و قرآن كشور عربستانى كنونى نيست بلكه به شمال عربستان و منطقه پترا اشاره دارد.
▪️ترجمه و زيرنويس اين ويديو توسط مجموعه نقد اسلام انجام شده است.
@naghde_eslamm
www.eslam.nu
#بخش_دوم
در اين ويديو كه برگرفته از کتب و روایات اسلامی و تاریخ عرب ميباشد، با مقايسه روایات قرآنی و تاریخ خط عرب و قرائت های متواتر با قرآنهاى كنونى اثبات ميكند كه مقدار بسيار فراوانى از كلمات و آيات در قرآنهاى موجود با هم اختلاف دارند و در طول زمان در اين كتاب دست برده شده است. اين موضوع از سوئى، ادعاى معجزه بودن قرآن را به كلى از بين برده و از سوى ديگر اثبات ميكند كه آيات و نوشته هاى اين كتاب دستخوش تغييرات فراوانى شده است و حتى اثبات ميكند كه خواستگاه اسلام و قرآن كشور عربستانى كنونى نيست بلكه به شمال عربستان و منطقه پترا اشاره دارد.
▪️ترجمه و زيرنويس اين ويديو توسط مجموعه نقد اسلام انجام شده است.
@naghde_eslamm
www.eslam.nu
Forwarded from نقدى بر اسلام
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
▪️سئوالاتى كه كل نبوت محمد را به باد فنا داد
#بخش_دوم
این ويديو برگرفته از مقاله بسيار زيبائى به زبان عربى است که ولید فكرى نویسنده سرشناس عرب و منتقد اسلام آنرا نگاشته است. زمانى که محمد در میان اعراب ادعاى پیامبرى کرد و به بزرگان مكه و اعتقاداتشان فحاشى میكرد، عده اى از اعراب مكه که داراى سواد و دانش بالا و مطالعات تاریخى بودند وى را متهم کردند که ادعاهاى محمد تكرار اسطوره هاى باستانى به شكلى ناقص است و حتى آنها میتوانند این داستانهاى باستانى را کاملتر و بهتر بیان کنند.
یكى از این اشخاصی که با دانش و سواد بالاى خود، ادعاى پیامبرى او را به چالش كشيد و بارها و بارها وى را به سخره گرفت، شخصى بود به نام نضر بن حارث!
نضر بن حارث، و گفته تاریخى اش نسبت به آیات قرآن: «اینها چیزى نیست جز افسانه های باستانى» عقل و دانش روزی به بهترین دین انسانها تبدیل میشود، ممكن است نسلی بیاید و به آنچه نضر بن حارث انجام داده الگو قرار داده و مجسمه ای براى بزرگداشت وى بسازند.
لينك يوتيوب اين ويديو
@naghde_eslamm
#بخش_دوم
این ويديو برگرفته از مقاله بسيار زيبائى به زبان عربى است که ولید فكرى نویسنده سرشناس عرب و منتقد اسلام آنرا نگاشته است. زمانى که محمد در میان اعراب ادعاى پیامبرى کرد و به بزرگان مكه و اعتقاداتشان فحاشى میكرد، عده اى از اعراب مكه که داراى سواد و دانش بالا و مطالعات تاریخى بودند وى را متهم کردند که ادعاهاى محمد تكرار اسطوره هاى باستانى به شكلى ناقص است و حتى آنها میتوانند این داستانهاى باستانى را کاملتر و بهتر بیان کنند.
یكى از این اشخاصی که با دانش و سواد بالاى خود، ادعاى پیامبرى او را به چالش كشيد و بارها و بارها وى را به سخره گرفت، شخصى بود به نام نضر بن حارث!
نضر بن حارث، و گفته تاریخى اش نسبت به آیات قرآن: «اینها چیزى نیست جز افسانه های باستانى» عقل و دانش روزی به بهترین دین انسانها تبدیل میشود، ممكن است نسلی بیاید و به آنچه نضر بن حارث انجام داده الگو قرار داده و مجسمه ای براى بزرگداشت وى بسازند.
لينك يوتيوب اين ويديو
@naghde_eslamm
Forwarded from [دُروغها وَ خُرافاتِ اِسلام]
📌 ملاک بداهت چیست؟ #بخش_دوم
◾️در بخش اول یکی از ملاکهایی که برای بداهت گزارهها آوردهاند را معرفی و نقد کردیم؛ در این بخش به مشکلات این ملاک از نگاه ملکیان اشاره میکنیم.
2⃣ اِشکال دوم:
اگر بر فرض، قضیهای توسط همهی انسانها پذيرفته شود، چرا میتواند سنگ زيرين معرفت بشری باشد؟! به تعبير ديگر، قضيهی «اگر "p" پذيرفتهشده (مقبول) همهی انسانهاست، پس مبنای استواری برای معرفت بشریست.» چرا صادق است؟ صدق خود اين قضيه را از كجا آوردهاید؟ چه دليلی بر صدق آن داريد؟ اگر بگوييد: "خود اين قضيه از قضايای زيربناییست." خواهم گفت قابل قبول نيست؛ زيرا شما ملاک بداهت را «مقبول عندالجميع» میدانید و اين قضيه مورد قبول همگان نيست؛ لااقل من منكرم! پس سنگ زيربنا نيست و چون از قضايای زيربنایی نيست، بايد ابتناء داشته باشد بر قضيهی يا قضايای ديگر، تا آنها اين قضيه را توجيه كنند. حال مشكل اين است خود اين قضيه میخواهد زيربناییبودن چند قضيهی دیگر را توجیه بكند با اينكه خودش مبتنی بر آن چند قضيهی دیگر است! و در اينجا یک «دور معرفتشناختی» لازم میآید.
3⃣ اِشکال سوم:
اصلاً یک قضيه بايد دارای چه ويژگی یا ویژگیهایی باشد تا پذيرفتهی همهی انسانها شود؟! همان ویژگی، ملاک بداهت است نه پذيرفتهشدگی عندالجميع. به تعبير ديگر، اين قضايا (بديهيات) مقبوليت عامشان را از كجا آوردهاند؟ معلوم میشود كه در خود اين قضيهها ویژگی یا ویژگیهایی هست كه آنها را مقبول عندالجميع میكند (که البته آن ويژگیها در ساير قضايا نيست تا مقبول عندالجميع شوند). انسانها كه از سر گزاف اجماع بر اين چند قضيه نكردهاند! مسلماً این اجماع دليلی دارد. به تعبير ديگر، کسانی كه ملاک بداهت را پذيرفتهشدن میدانند، كار را از وسط شروع كردهاند. پذيرفتهشدن علتی دارد و آن علت، در دلِ خودِ قضيهی مقبوله است!
کانال دروغها و خرافات اسلام
@ISLIE
◾️در بخش اول یکی از ملاکهایی که برای بداهت گزارهها آوردهاند را معرفی و نقد کردیم؛ در این بخش به مشکلات این ملاک از نگاه ملکیان اشاره میکنیم.
2⃣ اِشکال دوم:
اگر بر فرض، قضیهای توسط همهی انسانها پذيرفته شود، چرا میتواند سنگ زيرين معرفت بشری باشد؟! به تعبير ديگر، قضيهی «اگر "p" پذيرفتهشده (مقبول) همهی انسانهاست، پس مبنای استواری برای معرفت بشریست.» چرا صادق است؟ صدق خود اين قضيه را از كجا آوردهاید؟ چه دليلی بر صدق آن داريد؟ اگر بگوييد: "خود اين قضيه از قضايای زيربناییست." خواهم گفت قابل قبول نيست؛ زيرا شما ملاک بداهت را «مقبول عندالجميع» میدانید و اين قضيه مورد قبول همگان نيست؛ لااقل من منكرم! پس سنگ زيربنا نيست و چون از قضايای زيربنایی نيست، بايد ابتناء داشته باشد بر قضيهی يا قضايای ديگر، تا آنها اين قضيه را توجيه كنند. حال مشكل اين است خود اين قضيه میخواهد زيربناییبودن چند قضيهی دیگر را توجیه بكند با اينكه خودش مبتنی بر آن چند قضيهی دیگر است! و در اينجا یک «دور معرفتشناختی» لازم میآید.
3⃣ اِشکال سوم:
اصلاً یک قضيه بايد دارای چه ويژگی یا ویژگیهایی باشد تا پذيرفتهی همهی انسانها شود؟! همان ویژگی، ملاک بداهت است نه پذيرفتهشدگی عندالجميع. به تعبير ديگر، اين قضايا (بديهيات) مقبوليت عامشان را از كجا آوردهاند؟ معلوم میشود كه در خود اين قضيهها ویژگی یا ویژگیهایی هست كه آنها را مقبول عندالجميع میكند (که البته آن ويژگیها در ساير قضايا نيست تا مقبول عندالجميع شوند). انسانها كه از سر گزاف اجماع بر اين چند قضيه نكردهاند! مسلماً این اجماع دليلی دارد. به تعبير ديگر، کسانی كه ملاک بداهت را پذيرفتهشدن میدانند، كار را از وسط شروع كردهاند. پذيرفتهشدن علتی دارد و آن علت، در دلِ خودِ قضيهی مقبوله است!
کانال دروغها و خرافات اسلام
@ISLIE
Forwarded from [دُروغها وَ خُرافاتِ اِسلام]
📌 مغایرت روشهای رجالی و اسلامیِ تحقيق تاریخی با متدولوژیِ علم تاریخ! #بخش_دوم
✨همانطور که در بخش اول گفته شد، در متدولوژیِ علم تاریخ یکی از روشهای اعتبارسنجیِ اقوال و اخبار مختلف، توجه به «گوناگونی و تنوع راویان» است؛ هر چه تنوع راویان کمتر باشد، احتمال تواطی بر کذب بيشتر است!
❕حال به متدولوژیِ تحقيق تاریخی در علم رجال توجه کنید: در علم رجال اگر بخواهند حدیثی را بر حدیث دیگر رجحان بدهند، با چه روشی رجحان میدهند؟ میگویند: "آن حدیثی رجحان دارد که همهی راویانش مسلمان و شیعه و امامیه باشند؛ حتی شیعهی کیسانیه و زیدیه هم مفيد نيستند!"
✨در حالی که این روش (Method) فقط احتمال تواطی بر کذب را بالا میبرد؛ امروزه روشهای تاریخنگاریِ علمی و آکادمیک در جهان با روشهای مرسوم مسلمانان از زمین تا آسمان فرق دارد! کدام روش درستتر است؟ روش هیومها یا روش مُلاها؟ وقتی که همهی راویان مسلمان باشند و همه شیعه باشند و همه امامیه باشند، حتماً تصدیق میکنند که فلان کس به فلان کس فحش داد یا فلان ظلم را کرد و قس علی هذا!
✨عدالتی که در اسلام در مورد راوی شرط است، خیلی متفاوت است با آن چیزی که امروزه در متدولوژیِ تحقيق تاریخی گفته میشود؛ برای مثال، اگر کسی «تارک الصلاة» باشد، «عادل» محسوب میشود؟ خير! اما در روش کنونیِ تحقيق تاریخی ذرهای اهمیت ندارد که راوی تارک الصلاة باشد/نباشد! آنچه اهمیت دارد «راستگویی و صداقت» راویست؛ چه بسيار نمازخوانهایی که دروغ میگویند، و چه بسیار راستگویانی که نماز نمیخوانند! در مسئلهی وثاقت تاریخی آنچه اهمیت دارد این است که راوی دروغگو نباشد نه تارک الصلاة! پس باید توجه داشت که روش اسلامی و سنتیِ تحقيق تاریخی کاملاً مغایر با روش علمی و جهانیِ تحقيق است.
@ISLIE
✨همانطور که در بخش اول گفته شد، در متدولوژیِ علم تاریخ یکی از روشهای اعتبارسنجیِ اقوال و اخبار مختلف، توجه به «گوناگونی و تنوع راویان» است؛ هر چه تنوع راویان کمتر باشد، احتمال تواطی بر کذب بيشتر است!
❕حال به متدولوژیِ تحقيق تاریخی در علم رجال توجه کنید: در علم رجال اگر بخواهند حدیثی را بر حدیث دیگر رجحان بدهند، با چه روشی رجحان میدهند؟ میگویند: "آن حدیثی رجحان دارد که همهی راویانش مسلمان و شیعه و امامیه باشند؛ حتی شیعهی کیسانیه و زیدیه هم مفيد نيستند!"
✨در حالی که این روش (Method) فقط احتمال تواطی بر کذب را بالا میبرد؛ امروزه روشهای تاریخنگاریِ علمی و آکادمیک در جهان با روشهای مرسوم مسلمانان از زمین تا آسمان فرق دارد! کدام روش درستتر است؟ روش هیومها یا روش مُلاها؟ وقتی که همهی راویان مسلمان باشند و همه شیعه باشند و همه امامیه باشند، حتماً تصدیق میکنند که فلان کس به فلان کس فحش داد یا فلان ظلم را کرد و قس علی هذا!
✨عدالتی که در اسلام در مورد راوی شرط است، خیلی متفاوت است با آن چیزی که امروزه در متدولوژیِ تحقيق تاریخی گفته میشود؛ برای مثال، اگر کسی «تارک الصلاة» باشد، «عادل» محسوب میشود؟ خير! اما در روش کنونیِ تحقيق تاریخی ذرهای اهمیت ندارد که راوی تارک الصلاة باشد/نباشد! آنچه اهمیت دارد «راستگویی و صداقت» راویست؛ چه بسيار نمازخوانهایی که دروغ میگویند، و چه بسیار راستگویانی که نماز نمیخوانند! در مسئلهی وثاقت تاریخی آنچه اهمیت دارد این است که راوی دروغگو نباشد نه تارک الصلاة! پس باید توجه داشت که روش اسلامی و سنتیِ تحقيق تاریخی کاملاً مغایر با روش علمی و جهانیِ تحقيق است.
@ISLIE
Forwarded from [دُروغها وَ خُرافاتِ اِسلام]
📌 فمینیسم! #بخش_دوم
◾️در اینجا مخالفان فمینیسم روی ویژگیهای بیولوژیک انگشت میگذارند و میگویند: "بالأخره هر چیزی را هم که بخواهیم انکار یا دگرگون کنیم، دیگر تفاوتها و ویژگیهای بیولوژیک را که نمیتوان انکار و دگرگون کرد! این زن است که زایمان میکند، مرد که دیگر زایمان نمیکند!"
◾️حال اگر فرض را بر این بگذاریم که تفاوتهای بیولوژیک میتواند منجر به حقوق، وظایف و کارکردهای اجتماعیِ متفاوت بشود، فمینیستها معتقدند که این ویژگیهای زیستی هم، ثابت و ذاتی نیست و میتواند دگرگون شود! مگر ما انسانها اعم از مرد و زن، ویژگیهای بیولوژیکمان از روز ازل و همان زمانی که ظهور پیدا کردیم مثل الان بود؟! شما در نظر بگیرید که انسانهای ۴۰۰۰۰۰ سال قبل یا ۱۰۰۰۰۰ سال قبل یا حتی ۶۰۰۰۰ سال قبل چقدر ویژگیهای بیولوژیکشان با انسانهای امروزی متفاوت بود! این تطورات تاریخی حتی ویژگیهای بیولوژیک ما را هم متفاوت کرده است.
◾️مگر در علوم تجربی و زیستی، Transformism و Evolution (حال چه روایت داروینیاش، چه روایت لامارکیاش و چه روایتهای دیگرش) همین را نمیگويند؟ انواع گونهها و جانداران در طی زمان دچار تطور و تحول میشوند؛ وقتی ویژگیهای بیولوژیک همهی انسانها (اعم از زن و مرد) در طی زمان عوض شده است، ویژگیهای بیولوژیک مردان هم میتواند عوض بشود، ویژگیهای بیولوژیک زنان هم میتواند عوض بشود! ممکن است روزی برسد که بشر کاملاً از «دوجنسیبودن» هم، خارج بشود. هر بار که ما بحث Transformism را مطرح میکنیم، عدهای با تمسخر میگویند که: "ما تا الان ندیدهایم یک میمونی آدم بشود!"
◾️اینها گمان کردهاند که داروین معتقد بود که پیش چشم ما قرار است یک میمون ناگهان آدم بشود! در حالی که دانشمندان معتقدند در یک محدودهی وسیع تاریخی میمونها تطور پیدا کردند به شکل انسانهای Neanderthal و به همین ترتیب جلو آمدند تا به شکل انسانهای امروزی رسیدند. حال عدهای از فمینیستها میگویند که: "اگر نوع بشر مثلاً از آبزیان آغازین تا اسبها و تا فیلها و بعد تا میمونها رسیده به انسانهای امروزی، دیگر این تطور ثابت خواهند ماند؟! ببینید ویژگیهای بیولوژیک جانداران در طول این ۶۰۰۰۰۰ سال گذشته از کجا به کجا رسیده است! انسان از یک میمون خاصی که با میمونهای امروزی هم بسیار متفاوت بوده به اینجا رسیده است؛ حال شما چرا ادعا میکنید که این تفاوتهای بیولوژیک بین زنان و مردان ذاتی و ثابت است و دیگر تغییر نخواهد کرد؟!"
◾️فمینیسم میخواهد تأثیری بر این سیر تاریخی بگذارد که نه فقط تفاوتهای ذهنی و روانی، بلکه حتی تفاوتهای جسمی و بیولوژیک هم به نفع #برابری زن و مرد، دچار تطور شود! چون هیچ ویژگی و واقعیت ثابتی دربارهی انسانها وجود ندارد، پس هیچ ارزش ثابتی هم وجود ندارد، و چون هیچ ارزش ثابتی هم وجود ندارد، پس هیچ وظیفه و تکلیف ثابتی هم وجود ندارد! این دربارهی تفاوتهای نژادی، قومی، خونی و... هم صادق است.
@ISLIE
◾️در اینجا مخالفان فمینیسم روی ویژگیهای بیولوژیک انگشت میگذارند و میگویند: "بالأخره هر چیزی را هم که بخواهیم انکار یا دگرگون کنیم، دیگر تفاوتها و ویژگیهای بیولوژیک را که نمیتوان انکار و دگرگون کرد! این زن است که زایمان میکند، مرد که دیگر زایمان نمیکند!"
◾️حال اگر فرض را بر این بگذاریم که تفاوتهای بیولوژیک میتواند منجر به حقوق، وظایف و کارکردهای اجتماعیِ متفاوت بشود، فمینیستها معتقدند که این ویژگیهای زیستی هم، ثابت و ذاتی نیست و میتواند دگرگون شود! مگر ما انسانها اعم از مرد و زن، ویژگیهای بیولوژیکمان از روز ازل و همان زمانی که ظهور پیدا کردیم مثل الان بود؟! شما در نظر بگیرید که انسانهای ۴۰۰۰۰۰ سال قبل یا ۱۰۰۰۰۰ سال قبل یا حتی ۶۰۰۰۰ سال قبل چقدر ویژگیهای بیولوژیکشان با انسانهای امروزی متفاوت بود! این تطورات تاریخی حتی ویژگیهای بیولوژیک ما را هم متفاوت کرده است.
◾️مگر در علوم تجربی و زیستی، Transformism و Evolution (حال چه روایت داروینیاش، چه روایت لامارکیاش و چه روایتهای دیگرش) همین را نمیگويند؟ انواع گونهها و جانداران در طی زمان دچار تطور و تحول میشوند؛ وقتی ویژگیهای بیولوژیک همهی انسانها (اعم از زن و مرد) در طی زمان عوض شده است، ویژگیهای بیولوژیک مردان هم میتواند عوض بشود، ویژگیهای بیولوژیک زنان هم میتواند عوض بشود! ممکن است روزی برسد که بشر کاملاً از «دوجنسیبودن» هم، خارج بشود. هر بار که ما بحث Transformism را مطرح میکنیم، عدهای با تمسخر میگویند که: "ما تا الان ندیدهایم یک میمونی آدم بشود!"
◾️اینها گمان کردهاند که داروین معتقد بود که پیش چشم ما قرار است یک میمون ناگهان آدم بشود! در حالی که دانشمندان معتقدند در یک محدودهی وسیع تاریخی میمونها تطور پیدا کردند به شکل انسانهای Neanderthal و به همین ترتیب جلو آمدند تا به شکل انسانهای امروزی رسیدند. حال عدهای از فمینیستها میگویند که: "اگر نوع بشر مثلاً از آبزیان آغازین تا اسبها و تا فیلها و بعد تا میمونها رسیده به انسانهای امروزی، دیگر این تطور ثابت خواهند ماند؟! ببینید ویژگیهای بیولوژیک جانداران در طول این ۶۰۰۰۰۰ سال گذشته از کجا به کجا رسیده است! انسان از یک میمون خاصی که با میمونهای امروزی هم بسیار متفاوت بوده به اینجا رسیده است؛ حال شما چرا ادعا میکنید که این تفاوتهای بیولوژیک بین زنان و مردان ذاتی و ثابت است و دیگر تغییر نخواهد کرد؟!"
◾️فمینیسم میخواهد تأثیری بر این سیر تاریخی بگذارد که نه فقط تفاوتهای ذهنی و روانی، بلکه حتی تفاوتهای جسمی و بیولوژیک هم به نفع #برابری زن و مرد، دچار تطور شود! چون هیچ ویژگی و واقعیت ثابتی دربارهی انسانها وجود ندارد، پس هیچ ارزش ثابتی هم وجود ندارد، و چون هیچ ارزش ثابتی هم وجود ندارد، پس هیچ وظیفه و تکلیف ثابتی هم وجود ندارد! این دربارهی تفاوتهای نژادی، قومی، خونی و... هم صادق است.
@ISLIE
Forwarded from نقدى بر اسلام
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
آيا على بن ابيطالب يك شخصيت واقعى است يا حاصل تاريخ سازى حكام عباسى؟
#بخش_دوم
اين ويديو يك مناظره سه نفره بين حسن يوسفى اشكورى(آخوند سابق شيعه)، محمد اله صخره(پژوهشگر دين اهل سنت) و محس بنائى محقق تاريخ اسلام، بر سر موضوع؛ حقيقى تا تخيلى بودن على بن ابيطالب برگزار شده و مهمانان برنامه نظراتشان بر اساس تاريخ اسلامى و نوشته هاى شرق شناسان بيان كرده و به موضوعات بسيار جالبى اشاره ميكنند.
در اين قسمت، كارشناس اهل سنت ميگويد اعتماد كامل دارد كه تاريخ اسلام درست است و در مقابل گفته هاى بزرگان اهل سنت مثل، ابوحنيفه و ابن تيميه و .. ميگويد ما همه حرفاشونو قبول نداريم و شرق شناسان با اسلام عداوت دارند، بعد ميگويد من كتابهايشان را نخوانده ام(نخوانده ولى ميداند عداوت دارند).
آقاى اشكورى كه با خفت و خوارى و حكم اعدام، عمامه و عبايش را از تنش بيرون كردند نيز بدون سند و مدرك ادعا ميكند تاريخ اسلام درست است.
ادمين: تاريخ اسلام به سفارش حكومت عباسى و ٢٥٠ سال بعد نوشته شد و در اثبات شخصيتهائى مانند محمد، ابوبكر، عمر، على و هردو پسرش هيچ مدرك معتبرى وجود ندارد.
@naghde_eslamm
#بخش_دوم
اين ويديو يك مناظره سه نفره بين حسن يوسفى اشكورى(آخوند سابق شيعه)، محمد اله صخره(پژوهشگر دين اهل سنت) و محس بنائى محقق تاريخ اسلام، بر سر موضوع؛ حقيقى تا تخيلى بودن على بن ابيطالب برگزار شده و مهمانان برنامه نظراتشان بر اساس تاريخ اسلامى و نوشته هاى شرق شناسان بيان كرده و به موضوعات بسيار جالبى اشاره ميكنند.
در اين قسمت، كارشناس اهل سنت ميگويد اعتماد كامل دارد كه تاريخ اسلام درست است و در مقابل گفته هاى بزرگان اهل سنت مثل، ابوحنيفه و ابن تيميه و .. ميگويد ما همه حرفاشونو قبول نداريم و شرق شناسان با اسلام عداوت دارند، بعد ميگويد من كتابهايشان را نخوانده ام(نخوانده ولى ميداند عداوت دارند).
آقاى اشكورى كه با خفت و خوارى و حكم اعدام، عمامه و عبايش را از تنش بيرون كردند نيز بدون سند و مدرك ادعا ميكند تاريخ اسلام درست است.
ادمين: تاريخ اسلام به سفارش حكومت عباسى و ٢٥٠ سال بعد نوشته شد و در اثبات شخصيتهائى مانند محمد، ابوبكر، عمر، على و هردو پسرش هيچ مدرك معتبرى وجود ندارد.
@naghde_eslamm
Forwarded from نقدى بر اسلام
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
آيا على بن ابيطالب يك شخصيت واقعى است يا حاصل تاريخ سازى حكام عباسى؟
#بخش_دوم
اين ويديو يك مناظره سه نفره بين حسن يوسفى اشكورى(آخوند سابق شيعه)، محمد اله صخره(پژوهشگر دين اهل سنت) و محس بنائى محقق تاريخ اسلام، بر سر موضوع؛ حقيقى تا تخيلى بودن على بن ابيطالب برگزار شده است.
در اين قسمت، كارشناس اهل سنت ميگويد اعتماد كامل دارد كه تاريخ اسلام درست است و در مقابل گفته هاى بزرگان اهل سنت مثل، ابوحنيفه و ابن تيميه و .. ميگويد ما همه حرفاشونو قبول نداريم و شرق شناسان با اسلام عداوت دارند، بعد ميگويد من كتابهايشان را نخوانده ام(نخوانده ولى ميداند عداوت دارند).
آقاى اشكورى كه با خفت و خوارى و حكم اعدام، عمامه و عبايش را از تنش بيرون كردند نيز بدون سند و مدرك ادعا ميكند تاريخ اسلام درست است.
ادمين: تاريخ اسلام به سفارش حكومت عباسى و ٢٥٠ سال بعد نوشته شد و در اثبات شخصيتهائى مانند محمد، ابوبكر، عمر، على و هردو پسرش هيچ مدرك معتبرى وجود ندارد.
@naghde_eslamm
#بخش_دوم
اين ويديو يك مناظره سه نفره بين حسن يوسفى اشكورى(آخوند سابق شيعه)، محمد اله صخره(پژوهشگر دين اهل سنت) و محس بنائى محقق تاريخ اسلام، بر سر موضوع؛ حقيقى تا تخيلى بودن على بن ابيطالب برگزار شده است.
در اين قسمت، كارشناس اهل سنت ميگويد اعتماد كامل دارد كه تاريخ اسلام درست است و در مقابل گفته هاى بزرگان اهل سنت مثل، ابوحنيفه و ابن تيميه و .. ميگويد ما همه حرفاشونو قبول نداريم و شرق شناسان با اسلام عداوت دارند، بعد ميگويد من كتابهايشان را نخوانده ام(نخوانده ولى ميداند عداوت دارند).
آقاى اشكورى كه با خفت و خوارى و حكم اعدام، عمامه و عبايش را از تنش بيرون كردند نيز بدون سند و مدرك ادعا ميكند تاريخ اسلام درست است.
ادمين: تاريخ اسلام به سفارش حكومت عباسى و ٢٥٠ سال بعد نوشته شد و در اثبات شخصيتهائى مانند محمد، ابوبكر، عمر، على و هردو پسرش هيچ مدرك معتبرى وجود ندارد.
@naghde_eslamm
Forwarded from نقدى بر اسلام
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
آيا على بن ابيطالب يك شخصيت واقعى است يا حاصل تاريخ سازى حكام عباسى؟
#بخش_دوم
اين ويديو يك مناظره سه نفره بين حسن يوسفى اشكورى(آخوند سابق شيعه)، محمد اله صخره(پژوهشگر دين اهل سنت) و محس بنائى محقق تاريخ اسلام، بر سر موضوع؛ حقيقى تا تخيلى بودن على بن ابيطالب برگزار شده است.
در اين قسمت، كارشناس اهل سنت ميگويد اعتماد كامل دارد كه تاريخ اسلام درست است و در مقابل گفته هاى بزرگان اهل سنت مثل، ابوحنيفه و ابن تيميه و .. ميگويد ما همه حرفاشونو قبول نداريم و شرق شناسان با اسلام عداوت دارند، بعد ميگويد من كتابهايشان را نخوانده ام(نخوانده ولى ميداند عداوت دارند).
آقاى اشكورى كه با خفت و خوارى و حكم اعدام، عمامه و عبايش را از تنش بيرون كردند نيز بدون سند و مدرك ادعا ميكند تاريخ اسلام درست است.
ادمين: تاريخ اسلام به سفارش حكومت عباسى و ٢٥٠ سال بعد نوشته شد و در اثبات شخصيتهائى مانند محمد، ابوبكر، عمر، عثمان، على و هردو پسرش هيچ مدرك معتبرى وجود ندارد.
@naghde_eslamm
#بخش_دوم
اين ويديو يك مناظره سه نفره بين حسن يوسفى اشكورى(آخوند سابق شيعه)، محمد اله صخره(پژوهشگر دين اهل سنت) و محس بنائى محقق تاريخ اسلام، بر سر موضوع؛ حقيقى تا تخيلى بودن على بن ابيطالب برگزار شده است.
در اين قسمت، كارشناس اهل سنت ميگويد اعتماد كامل دارد كه تاريخ اسلام درست است و در مقابل گفته هاى بزرگان اهل سنت مثل، ابوحنيفه و ابن تيميه و .. ميگويد ما همه حرفاشونو قبول نداريم و شرق شناسان با اسلام عداوت دارند، بعد ميگويد من كتابهايشان را نخوانده ام(نخوانده ولى ميداند عداوت دارند).
آقاى اشكورى كه با خفت و خوارى و حكم اعدام، عمامه و عبايش را از تنش بيرون كردند نيز بدون سند و مدرك ادعا ميكند تاريخ اسلام درست است.
ادمين: تاريخ اسلام به سفارش حكومت عباسى و ٢٥٠ سال بعد نوشته شد و در اثبات شخصيتهائى مانند محمد، ابوبكر، عمر، عثمان، على و هردو پسرش هيچ مدرك معتبرى وجود ندارد.
@naghde_eslamm
Forwarded from [دُروغها وَ خُرافاتِ اِسلام]
📌فرق میان عقاید دینی و عقاید غیر دینی! #بخش_دوم
❔اگر خدایی وجود داشته و برای انسانها پیامی فرستاده باشد، انسانها باید به پیامش توجه و عمل کنند و نباید از احکامش سرپیچی کنند. اما چرا؟
❕فقط به این دلیل که این خدا علی الفرض و بطور مطلق، دانا، توانا، خیرخواه و عادل است؛ چون چنین است هر چه بفرستد عین حقیقت و مصلحت و حکمت است بطوری که از آن بالاتر نداریم. به این دلیل است که امر الهی مطاع و اجراء احکامش اوجب از هر واجبی است و حتی «لایسأل عما یفعل».
❗️اما اگر خدا فقط یکی از آن صفات را نداشته باشد، این دلیل بطور کامل باطل میشود. اگر بطور یقینی اثبات نتوان کرد که خدا آن صفات را دارد، دیگر اجراء احکام منتسب به او، واجب که نیست، جایز هم نخواهد بود. وقتی که عدل یا خیرخواهیِ مطلق خدا مشکَک باشد این احتمال وجود دارد که خدا گاهی شرارت و شیطنت و ظلم هم میکند. اگر در علمش شکی باشد، وجود خطاء و اشتباه در پیامش محتمل است. شاید خیر ما را بخواهد اما در محاسبهاش دچار جهل و خطاء شود؛ شاید شما در حسن نیت مادربزرگ خود هیچ شکی نداشته باشید اما چون در علمش شک دارید به راهی که نشان میدهد نخواهید رفت. اگر در قادریت مطلق خدا هم شک رخنه کند، محتملات فراوان دیگری وارد استدلال میشود و آن را باطل میکند.
❗️لطفاً به این توجه کنید که اگر علم و قدرت و خیرخواهی و عدل خدا بسیار بسیار بیشتر از انسانها باشد هم، فرقی نمیکند. برای استدلال ما، خدا این صفات را باید فقط بنحو لایتناهی و مطلق داشته باشد وگرنه هر چه از علم و عدل و قدرت که داشته باشد هنوز یک موجود محدودی است و از هیچ موجود محدودی، شرارت، ظلم، جهل، خطاء و... بعید نیست. بین خدای بسیار بسیار دانا با خدای دانای مطلق، «بینهایت» فرق است. پس چنانچه بنحو یقینی (آن هم یقین منطقی) وجود چنین خدایی اثبات نشود، سرپیچی از پیامهای منتسب به او، جایز و در مواردی حتی واجب است. لذا بقول اصولیون، قیاس بین این دو موضوع - یعنی گزارههای دینی و گزارههای غیر دینی - مع الفارق است.
@islie
❔اگر خدایی وجود داشته و برای انسانها پیامی فرستاده باشد، انسانها باید به پیامش توجه و عمل کنند و نباید از احکامش سرپیچی کنند. اما چرا؟
❕فقط به این دلیل که این خدا علی الفرض و بطور مطلق، دانا، توانا، خیرخواه و عادل است؛ چون چنین است هر چه بفرستد عین حقیقت و مصلحت و حکمت است بطوری که از آن بالاتر نداریم. به این دلیل است که امر الهی مطاع و اجراء احکامش اوجب از هر واجبی است و حتی «لایسأل عما یفعل».
❗️اما اگر خدا فقط یکی از آن صفات را نداشته باشد، این دلیل بطور کامل باطل میشود. اگر بطور یقینی اثبات نتوان کرد که خدا آن صفات را دارد، دیگر اجراء احکام منتسب به او، واجب که نیست، جایز هم نخواهد بود. وقتی که عدل یا خیرخواهیِ مطلق خدا مشکَک باشد این احتمال وجود دارد که خدا گاهی شرارت و شیطنت و ظلم هم میکند. اگر در علمش شکی باشد، وجود خطاء و اشتباه در پیامش محتمل است. شاید خیر ما را بخواهد اما در محاسبهاش دچار جهل و خطاء شود؛ شاید شما در حسن نیت مادربزرگ خود هیچ شکی نداشته باشید اما چون در علمش شک دارید به راهی که نشان میدهد نخواهید رفت. اگر در قادریت مطلق خدا هم شک رخنه کند، محتملات فراوان دیگری وارد استدلال میشود و آن را باطل میکند.
❗️لطفاً به این توجه کنید که اگر علم و قدرت و خیرخواهی و عدل خدا بسیار بسیار بیشتر از انسانها باشد هم، فرقی نمیکند. برای استدلال ما، خدا این صفات را باید فقط بنحو لایتناهی و مطلق داشته باشد وگرنه هر چه از علم و عدل و قدرت که داشته باشد هنوز یک موجود محدودی است و از هیچ موجود محدودی، شرارت، ظلم، جهل، خطاء و... بعید نیست. بین خدای بسیار بسیار دانا با خدای دانای مطلق، «بینهایت» فرق است. پس چنانچه بنحو یقینی (آن هم یقین منطقی) وجود چنین خدایی اثبات نشود، سرپیچی از پیامهای منتسب به او، جایز و در مواردی حتی واجب است. لذا بقول اصولیون، قیاس بین این دو موضوع - یعنی گزارههای دینی و گزارههای غیر دینی - مع الفارق است.
@islie