نقد دین اسلام
551 subscribers
15.9K photos
9.88K videos
1.49K files
9.22K links
هیچ امر مقدسی وجود ندارد. همه چیز و همه کس قابل نقد هستند.
Download Telegram
در ادامه بحث #فاطمه و شرح زندگى پر از رنج و مشقت اين دختر نگونبخت چند روايت ديگر از كتب علماى مسلمان مى آوريم و بحث را به پايان ميرسانيم.
روايتى كه امروز انتخاب كرده ايم بسيار جالب و قابل توجه ميباشد.
دوستان فراموش نكنيد اين روايت را چندين تن از علماى مسلمان نقل كرده اند و روى آن نيز تأكيد كرده اند.

💠 گرو گذاشتن #لباس_زير_فاطمه فاطمه توسط #على 

#علامه_مجلسى در جلد ٤٣ از كتاب معروف خود، #بحار_الأنوار روايتى را بدين مضمون روايت كرده:

ايشان مينويسد كه : #حضرت_علی از فرط گرسنگى و نداشتن چيزى براى خوردن در خانه, به سوى شخص #يهودى رفته و از وى طلب جو ميكند. 
آن شخص یهودی برای ضمانت از وى چيزى بعنوان گرو ميخواهد.
#امام_علی نيز لباس زیر(زير دامنى يا شورتك، همانطور كه مجلسى در توضيح كلمه الملاءة اورده) #حضرت_فاطمه را كه از جنس صوف يا همان پشم بود را بعنوان گرو به شخص يهودى ميدهد.

در ادامه روايت امده كه آن شخص یهودی، لباس زیر حضرت فاطمه را به خانه اش ميبرد و در اتاقی نگه ميدارد و شب هنگام همسر وى وارد اتاقی که #لباس_زیر_فاطمه آنجا بود، ميشود و مشاهد ميكند که نوری از آن اتاق بلند شده که تمام آن اتاق را روشن کرده است.
وى برگشت و پیش شوهرش رفت و به او گفت : من از آن اتاق نور بسیار بزرگی را دیدم. مرد یهودی با تعجب و بعلت فراموش کردن موضوع لباسى که آورده و در آن اتاق گذاشته، شتابان بلند شد و به داخل اتاق رفت و مشاهده کرد که شعله های نور از آنجا متساطع شده كه به ماه درخشان شبيه است.
مرد يهودى ازين ماجرا خیلی تعجب کرد و به نور خیره شد و متوجه لباس زیر فاطمه شد.
پس یهودی و همسرش از خانه خارج شدند و هر کدام پیش خویشاوندان خود رفتند سپس با هشتاد نفر یهودی امدند و زمانی که انان متوجه این ماجرا شدند همه مسلمان شدند.

متن عربى روايت:
٣٦ ـ قب ، يج : روي أن عليا استقرض من يهودي شعيرا فاسترهنه شيئا فدفع إليه ملاءة فاطمة رهنا وكانت من الصوف فأدخلها اليهودي إلى دار ووضعها في بيت فلما كانت الليلة دخلت زوجته البيت الذي فيه الملاءة بشغل فرأت نورا ساطعا في البيت أضاءبه كله فانصرفت إلى زوجها فأخبرته بأنها رأت في ذلك البيت ضوءا عظيما فتعجب اليهودي زوجها وقد نسي أن في بيته ملاءة فاطمة ، فنهض مسرعا ودخل البيت فاذا ضياء الملاءة ينشر شعاعها كأنه يشتعل من بدر منير يلمع من قريب ، فتعجب من ذلك فأنعم النظر في موضع الملاءة فعلم أن ذلك النور من ملاءة فاطمة ، فخرج اليهودي يعدو إلى أقربائه وزوجته تعدو إلى أقربائها فاجتمع ثمانون من اليهود فرأوا ذلك فأسلموا كلهم.

بيان : الملاءة بالضم والمد الازار والريطة [١].
[١]كذا في القاموس. وفى اقرب الموارد : هى الريطة ذات لفقين و ـ ثوب يلبس على الفخذين. 

منابع :
 بحار الأنوار - ط دارالاحیاء التراث نویسنده : العلامة المجلسي    جلد : ٤٣  صفحه : ٣٠
و در چاپ ديگر بحار الأنوار جلد ٤٣ ص ٢٧-٢٨

الثاقب فى المناقب از علامه طوسى ص ٣٠١ و ٣٠٢

الخرائج و الجرائح از قطب راوندى ص ٥٣٧ و ٥٣٨

همانطور كه ديديد #حيدر_كرار بعلت اينكه هنر كاركردن و نان اورى خانواده اش را نداشته و منبع درامدش دزدى و راهزنى بوده، از فرط ندارى و گرسنگى از #لباس_زير_فاطمه هم نميگذرد. خوب جناب شير خدا، خيلى مرد هستى شمشير يا لباس جنگت را گروه بده، به لباس زير اين دختر بيچاره چكار دارى؟؟؟
https://telegram.me/joinchat/As5Azz1Qdgei1tKR5VztMA
سايت نقد اسلام _______ www.eslam.nu
Forwarded from نقدى بر اسلام
▪️ چرا اسلام را كنار گذاشتم؟

#قسمت_بيست_و_دوم

آیا این عادلانه است که مجازات دارایی از دست رفته را با قطع عضو جبران کنیم؟
آن هم در صورتی که مال از دست رفته قابل برگشت است اما دستی که قطع شده دیگر قابل بازگشت نیست.
حتی اگر شخصی پس از دزدی پشیمان شد دیگر با دست قطع شده در اجتماع جایی ندارد. از نظر روحی نيز ضربات جبران ناپذیر شدیدی به شخص وارد خواهد شد. از این گذشته در صدر اسلام دست قطع شده دزدان را برای جلوگیری از خونریزی در روغن داغ فرو می کردند که این خود شكنجه اى افزون بر آنچه او می کشید بود.
▪️بد نیست بدانید مجازات قطع دست برای کسی که مالی را #غصب کرده در نظر گرفته نشده؛ تفاوت غصب با دزدی این است که شخصی که مالی را غصب می کند آن را به زور از آن خود می کند، اما یک دزد مالی را به طور پنهانی تصاحب می کند.
مجازات غصب مال این است که شخص غاصب فقط باید آن مال را برگرداند؛ ولی کسی که مالی را دزدیده باشد باید به دستور اسلام دست او قطع شود، به نظر شما کدامیک بدتر است؟ آیا این مجازات عادلانه است؟
بدتر از همه اينكه در دين مبين اسلام كسى كه #اختلاس ميكند مجازات نميشود، نمونه هاى زيادى از آن را در دو دهه گذشته در كشور خودمان ديده ايد.
٦٦) در آیه ٥١ از #سورہ_المائده می خوانیم که: ای کسانی که ایمان آورده اید يهود و نصاری را دوستان [خود] مگيريد بعضی از آنان دوستان بعضی دیگرند و هر کس از شما آنها را به دوستی گیرد از آنان خواهد بود آری خدا گروه ستمگران را راه نمی نماید.
این آیه تمام کسانی که #يهودى و #نصرانی هستند ستمکار می داند و به همين راحتى الله خودش بین مخلوقات خودش تفرقه می افکند بعد ادعا ميكند من عادل هستم و از صبح تا شب مجيز مرا بخوانيد.
یک لحظه #الله_اعراب را تصور کنید. آن بالا نشسته و عده ای را خلق کرده و هر چند وقت یک بار پیامبری فرستاده که عده ای را دور خود جمع کند و با بقیه که خود الله برای همین بقیه پیامبر فرستاده دشمن شوند و بجنگند و همدیگر را بکشند. او هم احتمالا آن بالا به ريش مخلوقاتش می خندد و از دیدن جنگ و ستیزشان کیف می کند و چپ و راست هم از خودش تعريف ميكند و قربان صدقه خودش ميرود.
٦٧) به آیه ٢٤ #سوره_الانعام توجه کنید: و برخی از آنان به تو گوش فرا می دهند ولی ما بر دلهایشان پرده ها افكنده ایم تا آن را نفهمند و در گوشهایشان سنگینی قرار داده ایم و اگر هر معجزه ای را ببینند به آن ایمان نمی آورند تا آنجا که وقتی نزد تو می آیند و با تو جدال می کنند کسانی که کفر ورزیدند می گویند این [كتاب] چیزی جز افسانه های پیشینیان نیست.
خوب آنچه از ظاهر این آیه بر می آید این است که مردم عربستان با داستان های قرآنی از قبل آشنایی داشته و درباره منبع وحی آنها شک داشتند. الله هم به جای این که به محمد کمک کند، با دوستی خاله خرسه ی خود کار او را دشوارتر می سازد. يعنى پرده ای به دلهای آنان می زند که حتی اگر تمام آیات خدا را نیز مشاهده کنند باز ایمان نیاورند؟

ادامه دارد ....
https://t.me/naghde_eslamm/33552