نقد دین اسلام
642 subscribers
16K photos
10.2K videos
1.51K files
9.49K links
هیچ امر مقدسی وجود ندارد. همه چیز و همه کس قابل نقد هستند.
Download Telegram
Forwarded from نقدى بر اسلام
💥گذرى بر زندگى على بن ابيطالب، شخصيت افسانه اى شيعيان

#قسمت_نهم

•برخی از گفتارى كه در #نهج_البلاغه به علی منسوب شده است، چنین است:
امام عليه السلام در باره باز بودن چشم فرموده است: چشم بند نشستن گاه است مادامیکه باز و شخص بیدار باشد از رها کردن باد خود داری مینماید، چنانکه مادامیکه بند مشک بسته باشد آب از آن بیرون نریزد ولی چون چشم بخواب رود مظنه بیرون آمدن باد رود ...(#منبع: نهج البلاغه، حكمت ٤٥٨)
• شاميان مردمی هستند دل سخت و اوباش بندگان و زیردستان پست ... حسب و نسبشان معلوم نیست...(#خطبه ٢٣٨ نهج البلاغه درباره حكمين)
شعر: همانا كه اين شاميان تباه/ پليدند و دلسخت و اوباش راه
چنان بندگانند خود زيردست/ ز هرسو شده جمع اين قوم پست
كه گفتى ز هرگونه آميخته / شده چيده در ظرفى انگيخته
#على درباره برج بن مسهر #شاعر_خوارج چنین گوید:
ای آنکه دندان جلو تو افتاده بی خردی که باطنت مانند کسیکه دندانهای جلوش افتاده زشت است، خاموش شو خدا ترا زشت گرداند ... به مانند شاخ بز میمانی(#خطبه ١٨٤ نهج البلاغه)
در پیروی نکردن مردم از او برای جنگیدن و خونریزی نفرین میکند و از خدا خواستار مرگ خودش میشود(#خطبه ٢٥ نهج البلاغه) و میگوید دشمن شما معاویه، بی پدر باشد و عمرو عاص را پسر زانیه میخواند (#خطبه ٨٣ نهج البلاغه) و ...

#گرد آوری_نهج_البلاغه از سوی ستایشگرانش برای او پایه و اساس ندارد نویسنده نهج البلاغه مردی بنام #شیخ_رضی_هاشمی(درگذشته ٤٠٦ هجرى قمرى) بوده که چهارصد سال پس از مرگ على(٤٠ هجرى قمرى) آن را سرهم کرده است #مرتضى_راوندى در كتاب تاريخ اجتماعى ايران پوشينه دوم برگ ٧٧ مينويسد: #دانشمندان تأييد نميكنند نهج البلاغه و ديگر آثاريكه به على نسبت داده شده مربوط به او باشد و انتساب آنها را به على رد ميكنند.
#صفدرى و #هوارد نيز گفته اند به سختى ميتوان مقام علمى براى على وصف نمود.
(#منبع: پرتو اسلام پيشين پوشينه يكم برگ ١٨٩ و پس از آن)
#شيخ_عباس_قمى از علماى نامدار شيعيان نيز در #منتهى_الامال میگوید:
کسیکه بی معلمی و مدرسی بصورت ظاهر در معارج علم و حکمت چنان عروج کند که هیچ آفریده تمنای آن مقام نتواند کرد معجزه آشکار باشد.
(#منبع: منتهى الامال شيخ عباس قمى جلد اول صفحه ٢٦٦ معجزات حضرت على)
#شيخ_رضي که خود می اندیشیده با آشنایی مردم به پیشینه على كسی پیوند دادن نهج البلاغه را به او باور نخواهد داشت چنین می نویسد:
و اگر کسی تامل و تدبیر کند در خطب و کلمات آن حضرت و از ذهن خود خارج کند که این کلمات از آن مشرع فصاحت است که عظيم القدر و نافذ الأمر و مالك الرقاب برده شک نخواهد کرد که صاحب این کلمات شخصی باید باشد که غير از زهد و عبادت حظ و شغل دیگری نداشته باشد و باید کسی باشد که در گوشه خانه خود غنوده پا در سر کوهی اعتزال نموده باشد که غیر از خود کسی دیگر ندیده باشد
و ابدا تصور نخواهد کرد و یقین خواهد نمود که این کلمات از مثل آن حضرت کسی باشد، که با شمشیر برهنه در دریای خون غوطه خورده و تن های ابطال را بی سر نموده و شجاعان روزگار را به خاک هلاک افكنده و پیوسته از شمشیرش خون می چکیده و با این حال #زاهد_الزهاد و #بدل_الابدال بوده و این از فضایل عجیبه و خصایص لطیفه آن جناب است که مابین صفت های متضاد جمع فرموده. (#منبع: منتهى الامال شيخ عباس قمى، معجزات حضرت على جلد اول صفحه ٢٦٦ و ٢٦٧ به نقل از سيد رضى در نهج البلاغه)
و با این ستایش شگفت انگیز است که #على نميدانسته دانش در کجای بدن او گرد آمده است چنین میگوید:
#اميرالمؤمنين گاهی دست بر شکم می نهاد و می فرمود:
إن هي هنا لعلما جما؛
#ترجمه: در این جا علم بسیار جمع شده است.
(#منبع: منتهي الامال شيخ عباس قمى، جلد اول صفحه ٢٥٤ ، سرچشمه همه علوم حضرت على عليه السلام است) و یا در جای دیگر میگوید #محمد بمن گفت بعد از مردنم دهان خود را بر دهان من بگذار و هرچه خواهی بپرس تا بتو بگویم و چنین کردم و همه علوم را آموختم
(#منبع:تحفة المجالس تاج الدين حسن سلطان محمد برگِ ٩٢)
https://t.me/naghde_eslamm/25186

ادامه دارد ....