Forwarded from Unclesam
ماريه قبطيّه، كنيزى كه زيباييش براى محمد رسوايى جنسى به بار آورد
#قسمت_اول
همانطور كه ميدانيد عشق و علاقه وافر پيامبر اسلام به #مسائل_جنسى و ارتباط با زنان، بزرگترين نقطه ضعف ايشان ميباشد كه در جاى جاى تاريخ خود مسلمانان ردپاى آنرا ميبينيد.
عشق و علاقه پيامبر مسلمانان به زن زيباى پسر خوانده اش(زينب) و در نهايت ازدواج با وى همانند لكه ننگ و سياهى بر پيشانى تاريخ زندگى #محمد نقش بسته است.
در اين مقاله ميخواهيم به يكى ديگر ازين اتفاقات كه سرچشمه از نقطه ضعف محمد در مقابل همخوابى با زنان ميگيرد را با استناد به مورخين مسلمان و با اشاره به آيات خود قرآن خواهيم پرداخت.
مخاطبين محترم توجه بفرماييد كه تمامى اين اتفاقات و داستانها در كتب خود مورخين و سيره نويسان مسلمان منعكس شده است و ما فقط آنها را نقل قول ميكنيم،
پس نميتوان هيچ اتهامى را متوجه نويسنده اين مقاله بعنوان عنادورزى يا دشمنى كرد.
با ذكر اين مقدمه كوتاه ميپردازيم به اصل داستان.
#پیامبر_اسلام در سال هفتم هجری و چند ماهی پس از تسخیر خیبر(قلعه يهوديان)،
نامه ای به دست مردی از یارانش به نام حاطب ابن ابوبلتعه که به قصد خرید و فروش کالا به مصر می رفت برای #مقوقس فرمانرواى اسکندریه (کشیش بزرگ مصر) فرستاد.
در این زمان دولت ایران و دولت روم وارد مذاکره برای آشتی شده بودند و آناتولی و شام و فلسطین و مصر که سالهای درازی در اشغال نیروهای ایران بود به دولت روم واپس داده شده بود
و نیروهای ایران در تدارک تخلیه این سرزمینها بودند، و مسیحیان در شام و مصر در جشن و شادى بودند. امارت مصر نیز در دست مقوقس (كشيش بزرگ مصريان) بود.
مقوقس که از پیشتر با مردم حجاز ارتباط داشت و مردمی که از حجاز به نزدش می رفتند را با هدایا برمیگرداند، و اینک داستان #یهودکشی_پیامبر اسلام را نیز شنیده بود و دلش خنک شده بود، فرستاده پیامبر را نواخت و دو كنيز كه خواهر بودند براى پيامبر هديه فرستاد كه يكى از آنها بانويى بسيار زيبا و سياه چرده به نام #ماريه بود كه نزد خود نگه داشت و ديگرى كه سيرين نام داشت را به حسان بن ثابت بخشيد چون سالى پيشتر در ماجراى افك و رسوائى بين صفوان بن معطل با #عائشه كه باعث جنجالى در ميان مسلمانان شده بود، محمد به او تازيانه زده بود و اينك خواست كه با اين هديه از او دلجوئي كند.
ادامه دارد ....
#قسمت_اول
همانطور كه ميدانيد عشق و علاقه وافر پيامبر اسلام به #مسائل_جنسى و ارتباط با زنان، بزرگترين نقطه ضعف ايشان ميباشد كه در جاى جاى تاريخ خود مسلمانان ردپاى آنرا ميبينيد.
عشق و علاقه پيامبر مسلمانان به زن زيباى پسر خوانده اش(زينب) و در نهايت ازدواج با وى همانند لكه ننگ و سياهى بر پيشانى تاريخ زندگى #محمد نقش بسته است.
در اين مقاله ميخواهيم به يكى ديگر ازين اتفاقات كه سرچشمه از نقطه ضعف محمد در مقابل همخوابى با زنان ميگيرد را با استناد به مورخين مسلمان و با اشاره به آيات خود قرآن خواهيم پرداخت.
مخاطبين محترم توجه بفرماييد كه تمامى اين اتفاقات و داستانها در كتب خود مورخين و سيره نويسان مسلمان منعكس شده است و ما فقط آنها را نقل قول ميكنيم،
پس نميتوان هيچ اتهامى را متوجه نويسنده اين مقاله بعنوان عنادورزى يا دشمنى كرد.
با ذكر اين مقدمه كوتاه ميپردازيم به اصل داستان.
#پیامبر_اسلام در سال هفتم هجری و چند ماهی پس از تسخیر خیبر(قلعه يهوديان)،
نامه ای به دست مردی از یارانش به نام حاطب ابن ابوبلتعه که به قصد خرید و فروش کالا به مصر می رفت برای #مقوقس فرمانرواى اسکندریه (کشیش بزرگ مصر) فرستاد.
در این زمان دولت ایران و دولت روم وارد مذاکره برای آشتی شده بودند و آناتولی و شام و فلسطین و مصر که سالهای درازی در اشغال نیروهای ایران بود به دولت روم واپس داده شده بود
و نیروهای ایران در تدارک تخلیه این سرزمینها بودند، و مسیحیان در شام و مصر در جشن و شادى بودند. امارت مصر نیز در دست مقوقس (كشيش بزرگ مصريان) بود.
مقوقس که از پیشتر با مردم حجاز ارتباط داشت و مردمی که از حجاز به نزدش می رفتند را با هدایا برمیگرداند، و اینک داستان #یهودکشی_پیامبر اسلام را نیز شنیده بود و دلش خنک شده بود، فرستاده پیامبر را نواخت و دو كنيز كه خواهر بودند براى پيامبر هديه فرستاد كه يكى از آنها بانويى بسيار زيبا و سياه چرده به نام #ماريه بود كه نزد خود نگه داشت و ديگرى كه سيرين نام داشت را به حسان بن ثابت بخشيد چون سالى پيشتر در ماجراى افك و رسوائى بين صفوان بن معطل با #عائشه كه باعث جنجالى در ميان مسلمانان شده بود، محمد به او تازيانه زده بود و اينك خواست كه با اين هديه از او دلجوئي كند.
ادامه دارد ....
Forwarded from اتچ بات
💥 ماريه قبطيه, كنيزى زیبا كه عامل #رسوایی_جنسی پیامبر اسلام شد
همانطور كه ميدانيد عشق و علاقه وافر پيامبر اسلام به #مسائل_جنسى و ارتباط با زنان، بزرگترين نقطه ضعف ايشان ميباشد كه در جاى جاى تاريخ خود مسلمانان ردپاى آنرا ميبينيد.
عشق و علاقه پيامبر مسلمانان به زن زيباى پسر خوانده اش و در نهايت ازدواج با وى همانند لكه ننگ سياهى بر پيشانى تاريخ زندگى محمد نقش بسته است. در اين مقاله ميخواهيم به يكى ديگر ازين اتفاقات كه سرچشمه از نقطه ضعف محمد در مقابل همخوابى با زنان، ميگيرد را با استناد به مورخين مسلمان و با اشاره به آيات خود قرآن خواهيم پرداخت.
مخاطبين محترم توجه بفرماييد كه تمامى اين اتفاقات و داستانها در كتب خود مورخين و سيره نويسان مسلمان منعكس شده است و ما فقط آنها را نقل قول ميكنيم، پس نميتوان هيچ اتهامى را متوجه نويسنده اين مقاله بعنوان عنادورزى يا دشمنى كرد. با ذكر اين مقدمه كوتاه ميپردازيم به اصل داستان.
پیامبر اسلام در سال هفتم هجری و چند ماهی پس از تسخیر خیبر(قلعه يهوديان)، نامه ای به دست مردی از یارانش به نام حاطب ابن ابوبلتعه که به قصد خرید و فروش کالا به مصر می رفت برای مقوقس اسکندریه (کشیش بزرگ مصر) فرستاد.
در این زمان دولت ایران و دولت روم وارد مذاکره برای آشتی شده بودند و آناتولی و شام و فلسطین و مصر که سالهای درازی در اشغال نیروهای ایران بود به دولت روم واپس داده شده بود و نیروهای ایران در تدارک تخلیه این سرزمینها بودند، و مسیحیان در شام و مصر در جشن و شادى بودند. امارت مصر نیز در دست مقوقس (كشيش بزرگ مصريان) بود.
مقوقس که از پیشتر با مردم حجاز ارتباط داشت و مردمی که از حجاز به نزدش می رفتند را با هدایا برمیگرداند، و اینک داستان یهودکشی پیامبر را نیز شنیده بود و دلش خنک شده بود، فرستاده پیامبر را نواخت و دو كنيز براى پيامبر هديه فرستاد كه يكى از آنها كنيزى زيبا و سياه پوست به نام ماريه بود كه نزد خود نگه داشت و ديگرى سيرين كه محمد آنرا به حسان بن ثابت بخشيد چون سالى پيشتر در ماجراى افك و ماجراى صفوان بن معطل با عائشه كه باعث جنجالى در ميان مسلمانان شده بود، محمد به او تازيانه زده بود و اينك خواست كه با اين هديه از او دلجوئي كند.
براى خواندن كل اين مقاله به لينك زير در سايت نقد اسلام مراجعه بفرماييد
http://www.eslam.nu/2018/11/28/marih-vs-mhmd/
همانطور كه ميدانيد عشق و علاقه وافر پيامبر اسلام به #مسائل_جنسى و ارتباط با زنان، بزرگترين نقطه ضعف ايشان ميباشد كه در جاى جاى تاريخ خود مسلمانان ردپاى آنرا ميبينيد.
عشق و علاقه پيامبر مسلمانان به زن زيباى پسر خوانده اش و در نهايت ازدواج با وى همانند لكه ننگ سياهى بر پيشانى تاريخ زندگى محمد نقش بسته است. در اين مقاله ميخواهيم به يكى ديگر ازين اتفاقات كه سرچشمه از نقطه ضعف محمد در مقابل همخوابى با زنان، ميگيرد را با استناد به مورخين مسلمان و با اشاره به آيات خود قرآن خواهيم پرداخت.
مخاطبين محترم توجه بفرماييد كه تمامى اين اتفاقات و داستانها در كتب خود مورخين و سيره نويسان مسلمان منعكس شده است و ما فقط آنها را نقل قول ميكنيم، پس نميتوان هيچ اتهامى را متوجه نويسنده اين مقاله بعنوان عنادورزى يا دشمنى كرد. با ذكر اين مقدمه كوتاه ميپردازيم به اصل داستان.
پیامبر اسلام در سال هفتم هجری و چند ماهی پس از تسخیر خیبر(قلعه يهوديان)، نامه ای به دست مردی از یارانش به نام حاطب ابن ابوبلتعه که به قصد خرید و فروش کالا به مصر می رفت برای مقوقس اسکندریه (کشیش بزرگ مصر) فرستاد.
در این زمان دولت ایران و دولت روم وارد مذاکره برای آشتی شده بودند و آناتولی و شام و فلسطین و مصر که سالهای درازی در اشغال نیروهای ایران بود به دولت روم واپس داده شده بود و نیروهای ایران در تدارک تخلیه این سرزمینها بودند، و مسیحیان در شام و مصر در جشن و شادى بودند. امارت مصر نیز در دست مقوقس (كشيش بزرگ مصريان) بود.
مقوقس که از پیشتر با مردم حجاز ارتباط داشت و مردمی که از حجاز به نزدش می رفتند را با هدایا برمیگرداند، و اینک داستان یهودکشی پیامبر را نیز شنیده بود و دلش خنک شده بود، فرستاده پیامبر را نواخت و دو كنيز براى پيامبر هديه فرستاد كه يكى از آنها كنيزى زيبا و سياه پوست به نام ماريه بود كه نزد خود نگه داشت و ديگرى سيرين كه محمد آنرا به حسان بن ثابت بخشيد چون سالى پيشتر در ماجراى افك و ماجراى صفوان بن معطل با عائشه كه باعث جنجالى در ميان مسلمانان شده بود، محمد به او تازيانه زده بود و اينك خواست كه با اين هديه از او دلجوئي كند.
براى خواندن كل اين مقاله به لينك زير در سايت نقد اسلام مراجعه بفرماييد
http://www.eslam.nu/2018/11/28/marih-vs-mhmd/
Telegram
attach 📎