Forwarded from نقدى بر اسلام
💥چه كسى و با چه هدفى قرآن را نوشته است؟
#قسمت_پنجم
با توجه اين جدول كه در تصويرهای بالا ميبينيد به توضيحات زير توجه بفرماييد:
١) الف. لام. م یعنی بخش ١.٣٠.٤٠ از کتاب فرقان
٢) ن (در سوره قلم) یعنی بخش ٥٠ از کتاب فرقان
٣) ق (در سوره ق) یعنی بخش ١٠٠ از کتاب فرقان و به همین ترتیب.
👆بنابراین برای مثال وقتی در کتاب قرآن میخوانیم
الر تِلْكَ آيَاتُ الْكِتَابِ الْحَكِيمِ (سوره یونس/ ایه ١)
یعنی احتمالا بخش ١، ٣٠ و ٢٠٠ یا ٢٣١ (یا هر نوع شماره گذاری مربوطه) از کتاب فرقان.
یا به عبارت دیگر باید اینطور ترجمه شود:
الر آیاتی است چند از این کتاب حکمت آموز.
رمز و معنای حروف مقطعه از مدتها برای من مشخص شده بود اما نمیتوانستم بین محتوای متن #قرآن یعنی آنچه در ادامه این حروف مقطعه میآید با آن ارتباطی برقرار کنم.
به سختی میتوانستم قبول کنم که صرف نظر از احکام و مناجات نامههایی که #قرآن_عربی خوانده میشود، مابقی متن، همان فرقان است.
#کتاب_فرقان میبایست کتاب منسجمی باشد حال اینکه آیات قرآن اینچنین نیستند. تا اینکه یکبار در حین مطالعه همه چیز برای من روشن و واضح گشت.
آنچه جلوی چشم من بود، آنچه قرنها سوره های قرآن تصور میشود در واقع نامههایی هستند که #مسیحیان_نستوری در شام برای فرستاده خود محمد (میسیونر(مبشر، مبلغ) مذهبی در بخش حجاز) ارسال کردهاند.
دلیل خطابی بودن و پراکنده بودن متن به این خاطر است که متن قرآن در واقع مجموعه نامه هایی هستند که به تدریج از بلاد شام به دست محمد میرسیده است.
به همراه نامه، بخشهایی از کتاب فرقان، مناجاتنامه های مختلف (قرآن مجید، قرآن کریم، قرآن حکیم و..) نیز برای محمد ارسال میشده است و حروف مقطعه در واقع به محتوای متن نامهها اشاره نمیکند بلکه به کتاب ها یا مجموعه بخش هایی از کتاب فرقان اشاره میکند که همراه با نامه برای محمد ارسال شده است.
اجازه بدهید چند مورد را بررسی کنیم:
👈الَر كِتَابٌ أُحْكِمَتْ آيَاتُهُ ثُمَّ فُصِّلَتْ مِن لَّدُنْ حَكِيمٍ خَبِيرٍ (سوره هود/ ایه ١)
#ترجمه: الف لام راء كتابى است كه آيات آن استحكام يافته سپس از جانب حكيمى آگاه به روشنى بيان شده است
آنچه در ادامه میآید متن نامه است.
الف. لام را بخشی از کتاب فرقان است که برای #محمد ارسال شده و دارای آیات محکم است و حکیمیآگاه در پایان کتاب موخره ای برای آن نوشته است.(نگاه کنید به تفاوت آیات محکم و متشابه در سوره سوم آل عمران.
در واقع منظور از آیات متشابه همان قرآن عربی و مناجات و بینات است)
نباید ادامه نامه را با آنچه به آن الحاق شده است اشتباه گرفت.
در واقع آیه اول این سوره و دیگر سوره ها اشاره به الحاقیاتی است که همراه با نامه از طریق کاروان(يا مامورى كه نامه ها را حمل ميكرده) برای #محمد از بلاد شام فرستاده شده است.
ادامه دارد....
https://t.me/naghde_eslamm/30117
#قسمت_پنجم
با توجه اين جدول كه در تصويرهای بالا ميبينيد به توضيحات زير توجه بفرماييد:
١) الف. لام. م یعنی بخش ١.٣٠.٤٠ از کتاب فرقان
٢) ن (در سوره قلم) یعنی بخش ٥٠ از کتاب فرقان
٣) ق (در سوره ق) یعنی بخش ١٠٠ از کتاب فرقان و به همین ترتیب.
👆بنابراین برای مثال وقتی در کتاب قرآن میخوانیم
الر تِلْكَ آيَاتُ الْكِتَابِ الْحَكِيمِ (سوره یونس/ ایه ١)
یعنی احتمالا بخش ١، ٣٠ و ٢٠٠ یا ٢٣١ (یا هر نوع شماره گذاری مربوطه) از کتاب فرقان.
یا به عبارت دیگر باید اینطور ترجمه شود:
الر آیاتی است چند از این کتاب حکمت آموز.
رمز و معنای حروف مقطعه از مدتها برای من مشخص شده بود اما نمیتوانستم بین محتوای متن #قرآن یعنی آنچه در ادامه این حروف مقطعه میآید با آن ارتباطی برقرار کنم.
به سختی میتوانستم قبول کنم که صرف نظر از احکام و مناجات نامههایی که #قرآن_عربی خوانده میشود، مابقی متن، همان فرقان است.
#کتاب_فرقان میبایست کتاب منسجمی باشد حال اینکه آیات قرآن اینچنین نیستند. تا اینکه یکبار در حین مطالعه همه چیز برای من روشن و واضح گشت.
آنچه جلوی چشم من بود، آنچه قرنها سوره های قرآن تصور میشود در واقع نامههایی هستند که #مسیحیان_نستوری در شام برای فرستاده خود محمد (میسیونر(مبشر، مبلغ) مذهبی در بخش حجاز) ارسال کردهاند.
دلیل خطابی بودن و پراکنده بودن متن به این خاطر است که متن قرآن در واقع مجموعه نامه هایی هستند که به تدریج از بلاد شام به دست محمد میرسیده است.
به همراه نامه، بخشهایی از کتاب فرقان، مناجاتنامه های مختلف (قرآن مجید، قرآن کریم، قرآن حکیم و..) نیز برای محمد ارسال میشده است و حروف مقطعه در واقع به محتوای متن نامهها اشاره نمیکند بلکه به کتاب ها یا مجموعه بخش هایی از کتاب فرقان اشاره میکند که همراه با نامه برای محمد ارسال شده است.
اجازه بدهید چند مورد را بررسی کنیم:
👈الَر كِتَابٌ أُحْكِمَتْ آيَاتُهُ ثُمَّ فُصِّلَتْ مِن لَّدُنْ حَكِيمٍ خَبِيرٍ (سوره هود/ ایه ١)
#ترجمه: الف لام راء كتابى است كه آيات آن استحكام يافته سپس از جانب حكيمى آگاه به روشنى بيان شده است
آنچه در ادامه میآید متن نامه است.
الف. لام را بخشی از کتاب فرقان است که برای #محمد ارسال شده و دارای آیات محکم است و حکیمیآگاه در پایان کتاب موخره ای برای آن نوشته است.(نگاه کنید به تفاوت آیات محکم و متشابه در سوره سوم آل عمران.
در واقع منظور از آیات متشابه همان قرآن عربی و مناجات و بینات است)
نباید ادامه نامه را با آنچه به آن الحاق شده است اشتباه گرفت.
در واقع آیه اول این سوره و دیگر سوره ها اشاره به الحاقیاتی است که همراه با نامه از طریق کاروان(يا مامورى كه نامه ها را حمل ميكرده) برای #محمد از بلاد شام فرستاده شده است.
ادامه دارد....
https://t.me/naghde_eslamm/30117
Telegram
نقدى بر اسلام
آيا ميدانيد مخاطب اكثر آيات قرآن چه كسى بوده است؟
آيا ميدانيد چه كسى اين آيات را و با چه هدفى نوشته است؟
با دقت اين مقاله را مطالعه كرده و آنرا در اختيار دوستانتان نيز قرار دهيد.
@naghde_eslamm
آيا ميدانيد چه كسى اين آيات را و با چه هدفى نوشته است؟
با دقت اين مقاله را مطالعه كرده و آنرا در اختيار دوستانتان نيز قرار دهيد.
@naghde_eslamm
Forwarded from نقدى بر اسلام
💥 چه كسى و با چه هدفى قرآن را نوشته است؟
#قسمت_نهم
#متن_عربى: إِنَّا أَنزَلْنَاهُ قُرْآنًا عَرَبِيًّا لَّعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ ﴿۲﴾
در ادامه و در همین سوره، نویسنده از محمد میپرسد:
وَهَلْ أَتَاكَ حَدِيثُ مُوسَى ﴿۹﴾
در اين آيه نویسنده از محمد ميپرسد که آیا داستان موسی را شنیده است و سپس توضیح کوتاهی میدهد.
در یک گفتگوی حضوری هیچ نیازی نیست که چنین سئوالی مطرح و ثبت شود.
همچنین دلیل پراکنده بودن و اشارات ناقص و کوتاه به قصص انبیا این است که اینها فقط اشاراتی کوتاه در نامه است و نیازی به شرح مبسوط نبوده چرا که شرح کامل در بخشهایی از کتاب #فرقان همراه با نامه به دست محمد رسیده است.
در واقع این اشارات برای این است که از محمد خواسته شود به این داستانها در کتاب #فرقان توجه کند.
همانطور كه همه ميدانيد، همیشه این سئوال مطرح بوده که در آيات قرآن چرا #الله گاهی سوم شخص است و گاهی اول شخص جمع.
در اینجا منظور از "ما" نه خدا یا فرشته بلکه فرقه ای از مسیحیان نستوری هستند که برای محمد #قرآن_عربی و #فرقان را بوسيله نامه ارسال میکردند.
به همین خاطر فاعل، جمع است و نه مفرد و نباید آنرا با الله اشتباه گرفت.
اکنون بهتر است به سوره کوتاه قارعه يا القارعة توجه کنیم:
كوبنده (۱)
الْقَارِعَةُ ﴿۱﴾
چيست كوبنده (۲)
مَا الْقَارِعَةُ ﴿۲﴾
و تو چه دانى كه كوبنده چيست (۳)
وَمَا أَدْرَاكَ مَا الْقَارِعَةُ ﴿۳﴾
روزى كه مردم چون پروانه پراكنده گردند (۴)
يَوْمَ يَكُونُ النَّاسُ كَالْفَرَاشِ الْمَبْثُوثِ ﴿۴﴾
و كوهها مانند پشم زدهشده رنگين شود (۵)
وَتَكُونُ الْجِبَالُ كَالْعِهْنِ الْمَنفُوشِ ﴿۵﴾
اما هر كه سنجيدههايش سنگين برآيد (۶)
فَأَمَّا مَن ثَقُلَتْ مَوَازِينُهُ ﴿۶﴾
پس وى در زندگى خوشى خواهد بود (۷)
فَهُوَ فِي عِيشَةٍ رَّاضِيَةٍ ﴿۷﴾
و اما هر كه سنجيدههايش سبك بر آيد (۸)
وَأَمَّا مَنْ خَفَّتْ مَوَازِينُهُ ﴿۸﴾
پس جايش هاويه باشد (۹)
فَأُمُّهُ هَاوِيَةٌ ﴿۹﴾
و تو چه دانى كه آن چيست (۱۰)
وَمَا أَدْرَاكَ مَا هِيَهْ ﴿۱۰﴾
آتشى است سوزنده (۱۱)
نَارٌ حَامِيَةٌ ﴿۱۱﴾
نویسنده بدون هیچ مقدمه و موخره ای، دو کلمه القارعه و هاویه را توضیح میدهد.
تمام مفسرین در توضیح این سوره سرگرداناند چرا که تصور میکنند این از یک مکالمه حضوری بین دو انسان یا فرشته و انسان حاصل شده است.
اما پاسخ برای ما ساده است چرا که معما حل گشته است:
محمد در حین خواندن متن فرقان به این دو کلمه مبهم برخورد کرده و معنای آنرا از #مسیحیان_نستوری در شام سئوال کرده است و آنها در این نامه کوتاه صرفا به سئوالات وی پاسخ داده و كلمات هاويه و قارعه را تشريح كرده اند.
ادامه دارد....
https://t.me/naghde_eslamm/30117
#قسمت_نهم
#متن_عربى: إِنَّا أَنزَلْنَاهُ قُرْآنًا عَرَبِيًّا لَّعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ ﴿۲﴾
در ادامه و در همین سوره، نویسنده از محمد میپرسد:
وَهَلْ أَتَاكَ حَدِيثُ مُوسَى ﴿۹﴾
در اين آيه نویسنده از محمد ميپرسد که آیا داستان موسی را شنیده است و سپس توضیح کوتاهی میدهد.
در یک گفتگوی حضوری هیچ نیازی نیست که چنین سئوالی مطرح و ثبت شود.
همچنین دلیل پراکنده بودن و اشارات ناقص و کوتاه به قصص انبیا این است که اینها فقط اشاراتی کوتاه در نامه است و نیازی به شرح مبسوط نبوده چرا که شرح کامل در بخشهایی از کتاب #فرقان همراه با نامه به دست محمد رسیده است.
در واقع این اشارات برای این است که از محمد خواسته شود به این داستانها در کتاب #فرقان توجه کند.
همانطور كه همه ميدانيد، همیشه این سئوال مطرح بوده که در آيات قرآن چرا #الله گاهی سوم شخص است و گاهی اول شخص جمع.
در اینجا منظور از "ما" نه خدا یا فرشته بلکه فرقه ای از مسیحیان نستوری هستند که برای محمد #قرآن_عربی و #فرقان را بوسيله نامه ارسال میکردند.
به همین خاطر فاعل، جمع است و نه مفرد و نباید آنرا با الله اشتباه گرفت.
اکنون بهتر است به سوره کوتاه قارعه يا القارعة توجه کنیم:
كوبنده (۱)
الْقَارِعَةُ ﴿۱﴾
چيست كوبنده (۲)
مَا الْقَارِعَةُ ﴿۲﴾
و تو چه دانى كه كوبنده چيست (۳)
وَمَا أَدْرَاكَ مَا الْقَارِعَةُ ﴿۳﴾
روزى كه مردم چون پروانه پراكنده گردند (۴)
يَوْمَ يَكُونُ النَّاسُ كَالْفَرَاشِ الْمَبْثُوثِ ﴿۴﴾
و كوهها مانند پشم زدهشده رنگين شود (۵)
وَتَكُونُ الْجِبَالُ كَالْعِهْنِ الْمَنفُوشِ ﴿۵﴾
اما هر كه سنجيدههايش سنگين برآيد (۶)
فَأَمَّا مَن ثَقُلَتْ مَوَازِينُهُ ﴿۶﴾
پس وى در زندگى خوشى خواهد بود (۷)
فَهُوَ فِي عِيشَةٍ رَّاضِيَةٍ ﴿۷﴾
و اما هر كه سنجيدههايش سبك بر آيد (۸)
وَأَمَّا مَنْ خَفَّتْ مَوَازِينُهُ ﴿۸﴾
پس جايش هاويه باشد (۹)
فَأُمُّهُ هَاوِيَةٌ ﴿۹﴾
و تو چه دانى كه آن چيست (۱۰)
وَمَا أَدْرَاكَ مَا هِيَهْ ﴿۱۰﴾
آتشى است سوزنده (۱۱)
نَارٌ حَامِيَةٌ ﴿۱۱﴾
نویسنده بدون هیچ مقدمه و موخره ای، دو کلمه القارعه و هاویه را توضیح میدهد.
تمام مفسرین در توضیح این سوره سرگرداناند چرا که تصور میکنند این از یک مکالمه حضوری بین دو انسان یا فرشته و انسان حاصل شده است.
اما پاسخ برای ما ساده است چرا که معما حل گشته است:
محمد در حین خواندن متن فرقان به این دو کلمه مبهم برخورد کرده و معنای آنرا از #مسیحیان_نستوری در شام سئوال کرده است و آنها در این نامه کوتاه صرفا به سئوالات وی پاسخ داده و كلمات هاويه و قارعه را تشريح كرده اند.
ادامه دارد....
https://t.me/naghde_eslamm/30117
Telegram
نقدى بر اسلام
آيا ميدانيد مخاطب اكثر آيات قرآن چه كسى بوده است؟
آيا ميدانيد چه كسى اين آيات را و با چه هدفى نوشته است؟
با دقت اين مقاله را مطالعه كرده و آنرا در اختيار دوستانتان نيز قرار دهيد.
@naghde_eslamm
آيا ميدانيد چه كسى اين آيات را و با چه هدفى نوشته است؟
با دقت اين مقاله را مطالعه كرده و آنرا در اختيار دوستانتان نيز قرار دهيد.
@naghde_eslamm
Forwarded from نقدى بر اسلام
💥 چه كسى و با چه هدفى قرآن را نوشته است؟
#قسمت_نهم
#متن_عربى: إِنَّا أَنزَلْنَاهُ قُرْآنًا عَرَبِيًّا لَّعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ ﴿۲﴾
در ادامه و در همین سوره، نویسنده از محمد میپرسد:
وَهَلْ أَتَاكَ حَدِيثُ مُوسَى ﴿۹﴾
در اين آيه نویسنده از محمد ميپرسد که آیا داستان موسی را شنیده است و سپس توضیح کوتاهی میدهد.
در یک گفتگوی حضوری هیچ نیازی نیست که چنین سئوالی مطرح و ثبت شود.
همچنین دلیل پراکنده بودن و اشارات ناقص و کوتاه به قصص انبیا این است که اینها فقط اشاراتی کوتاه در نامه است و نیازی به شرح مبسوط نبوده چرا که شرح کامل در بخشهایی از کتاب #فرقان همراه با نامه به دست محمد رسیده است.
در واقع این اشارات برای این است که از محمد خواسته شود به این داستانها در کتاب #فرقان توجه کند.
همانطور كه همه ميدانيد، همیشه این سئوال مطرح بوده که در آيات قرآن چرا #الله گاهی سوم شخص است و گاهی اول شخص جمع.
در اینجا منظور از "ما" نه خدا یا فرشته بلکه فرقه ای از مسیحیان نستوری هستند که برای محمد #قرآن_عربی و #فرقان را بوسيله نامه ارسال میکردند.
به همین خاطر فاعل، جمع است و نه مفرد و نباید آنرا با الله اشتباه گرفت.
اکنون بهتر است به سوره کوتاه قارعه يا القارعة توجه کنیم:
كوبنده (۱)
الْقَارِعَةُ ﴿۱﴾
چيست كوبنده (۲)
مَا الْقَارِعَةُ ﴿۲﴾
و تو چه دانى كه كوبنده چيست (۳)
وَمَا أَدْرَاكَ مَا الْقَارِعَةُ ﴿۳﴾
روزى كه مردم چون پروانه پراكنده گردند (۴)
يَوْمَ يَكُونُ النَّاسُ كَالْفَرَاشِ الْمَبْثُوثِ ﴿۴﴾
و كوهها مانند پشم زدهشده رنگين شود (۵)
وَتَكُونُ الْجِبَالُ كَالْعِهْنِ الْمَنفُوشِ ﴿۵﴾
اما هر كه سنجيدههايش سنگين برآيد (۶)
فَأَمَّا مَن ثَقُلَتْ مَوَازِينُهُ ﴿۶﴾
پس وى در زندگى خوشى خواهد بود (۷)
فَهُوَ فِي عِيشَةٍ رَّاضِيَةٍ ﴿۷﴾
و اما هر كه سنجيدههايش سبك بر آيد (۸)
وَأَمَّا مَنْ خَفَّتْ مَوَازِينُهُ ﴿۸﴾
پس جايش هاويه باشد (۹)
فَأُمُّهُ هَاوِيَةٌ ﴿۹﴾
و تو چه دانى كه آن چيست (۱۰)
وَمَا أَدْرَاكَ مَا هِيَهْ ﴿۱۰﴾
آتشى است سوزنده (۱۱)
نَارٌ حَامِيَةٌ ﴿۱۱﴾
نویسنده بدون هیچ مقدمه و موخره ای، دو کلمه القارعه و هاویه را توضیح میدهد.
تمام مفسرین در توضیح این سوره سرگرداناند چرا که تصور میکنند این از یک مکالمه حضوری بین دو انسان یا فرشته و انسان حاصل شده است.
اما پاسخ برای ما ساده است چرا که معما حل گشته است:
محمد در حین خواندن متن فرقان به این دو کلمه مبهم برخورد کرده و معنای آنرا از #مسیحیان_نستوری در شام سئوال کرده است و آنها در این نامه کوتاه صرفا به سئوالات وی پاسخ داده و كلمات هاويه و قارعه را تشريح كرده اند.
ادامه دارد....
https://t.me/naghde_eslamm/30117
#قسمت_نهم
#متن_عربى: إِنَّا أَنزَلْنَاهُ قُرْآنًا عَرَبِيًّا لَّعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ ﴿۲﴾
در ادامه و در همین سوره، نویسنده از محمد میپرسد:
وَهَلْ أَتَاكَ حَدِيثُ مُوسَى ﴿۹﴾
در اين آيه نویسنده از محمد ميپرسد که آیا داستان موسی را شنیده است و سپس توضیح کوتاهی میدهد.
در یک گفتگوی حضوری هیچ نیازی نیست که چنین سئوالی مطرح و ثبت شود.
همچنین دلیل پراکنده بودن و اشارات ناقص و کوتاه به قصص انبیا این است که اینها فقط اشاراتی کوتاه در نامه است و نیازی به شرح مبسوط نبوده چرا که شرح کامل در بخشهایی از کتاب #فرقان همراه با نامه به دست محمد رسیده است.
در واقع این اشارات برای این است که از محمد خواسته شود به این داستانها در کتاب #فرقان توجه کند.
همانطور كه همه ميدانيد، همیشه این سئوال مطرح بوده که در آيات قرآن چرا #الله گاهی سوم شخص است و گاهی اول شخص جمع.
در اینجا منظور از "ما" نه خدا یا فرشته بلکه فرقه ای از مسیحیان نستوری هستند که برای محمد #قرآن_عربی و #فرقان را بوسيله نامه ارسال میکردند.
به همین خاطر فاعل، جمع است و نه مفرد و نباید آنرا با الله اشتباه گرفت.
اکنون بهتر است به سوره کوتاه قارعه يا القارعة توجه کنیم:
كوبنده (۱)
الْقَارِعَةُ ﴿۱﴾
چيست كوبنده (۲)
مَا الْقَارِعَةُ ﴿۲﴾
و تو چه دانى كه كوبنده چيست (۳)
وَمَا أَدْرَاكَ مَا الْقَارِعَةُ ﴿۳﴾
روزى كه مردم چون پروانه پراكنده گردند (۴)
يَوْمَ يَكُونُ النَّاسُ كَالْفَرَاشِ الْمَبْثُوثِ ﴿۴﴾
و كوهها مانند پشم زدهشده رنگين شود (۵)
وَتَكُونُ الْجِبَالُ كَالْعِهْنِ الْمَنفُوشِ ﴿۵﴾
اما هر كه سنجيدههايش سنگين برآيد (۶)
فَأَمَّا مَن ثَقُلَتْ مَوَازِينُهُ ﴿۶﴾
پس وى در زندگى خوشى خواهد بود (۷)
فَهُوَ فِي عِيشَةٍ رَّاضِيَةٍ ﴿۷﴾
و اما هر كه سنجيدههايش سبك بر آيد (۸)
وَأَمَّا مَنْ خَفَّتْ مَوَازِينُهُ ﴿۸﴾
پس جايش هاويه باشد (۹)
فَأُمُّهُ هَاوِيَةٌ ﴿۹﴾
و تو چه دانى كه آن چيست (۱۰)
وَمَا أَدْرَاكَ مَا هِيَهْ ﴿۱۰﴾
آتشى است سوزنده (۱۱)
نَارٌ حَامِيَةٌ ﴿۱۱﴾
نویسنده بدون هیچ مقدمه و موخره ای، دو کلمه القارعه و هاویه را توضیح میدهد.
تمام مفسرین در توضیح این سوره سرگرداناند چرا که تصور میکنند این از یک مکالمه حضوری بین دو انسان یا فرشته و انسان حاصل شده است.
اما پاسخ برای ما ساده است چرا که معما حل گشته است:
محمد در حین خواندن متن فرقان به این دو کلمه مبهم برخورد کرده و معنای آنرا از #مسیحیان_نستوری در شام سئوال کرده است و آنها در این نامه کوتاه صرفا به سئوالات وی پاسخ داده و كلمات هاويه و قارعه را تشريح كرده اند.
ادامه دارد....
https://t.me/naghde_eslamm/30117
Telegram
نقدى بر اسلام
آيا ميدانيد مخاطب اكثر آيات قرآن چه كسى بوده است؟
آيا ميدانيد چه كسى اين آيات را و با چه هدفى نوشته است؟
با دقت اين مقاله را مطالعه كرده و آنرا در اختيار دوستانتان نيز قرار دهيد.
@naghde_eslamm
آيا ميدانيد چه كسى اين آيات را و با چه هدفى نوشته است؟
با دقت اين مقاله را مطالعه كرده و آنرا در اختيار دوستانتان نيز قرار دهيد.
@naghde_eslamm
Forwarded from نقدى بر اسلام
▪️ تاريخ شكل گيرى قرآن در تضاد با تعريف معجزه است.
#قسمت_هفتم
در این زمینه «البخاری» نیز از «جمع آوری» قرآن می گوید و آنرا «نازل» شده می داند. نکته جالب این است كه برخی مسلمانان از «جمع آوری» قرآن صحبت می کنند. باید پرسید کتاب خدا و معجزه الله چگونه پراکنده می شود؟
پس اگر پراکندگی در کار است این امردر واقع بیانگر نبود «اراده الهی» است و به این ترتیب این پراکندگی بخاطر جنبه تاریخی این سند است. اگر قرآن جمع آوری شده است، این امر بیانگر زمینی بودن قرآن است و نوشته ای است که حاصل معجزه نیست، بلکه در زمان و زمین پراکنده بوده است.
براستی قرآن از آسمان نمی آید، قرآن دارای یک نسخه نبوده است و حتا اسم مصحف، «قرآن» نامیده نمی شده است.
#قرآن_عربی در زمان محمد ناممکن بود. پژوهشگران غربی مانند «آلفرد لوئی دو پره مار» و «ویلیام مونتگمری وات» تا کنون نشان داده اند که قرآن، بشکل برگه ها و مصحف های سیال و متنوع بوده است و در شرایط فرهنگی و دینی و سیاسی گوناگون در طی یک سده تا دویست سال پاگرفته است.
گویند عایشه «برگهایی» از قرآن را جمع آوری کرده بود و البته احتمال دارد که منظور برگهایی از «قرآن یهودیت» است. ابوبکر که بسال ۶۳۲ تا ۶۳۴ میلادی خلیفه بود اولین اقدام کننده برای «جمع آوری» پاره نوشته ها یا قرآن های مختلف بود و او در نزد «عمر» خلیفه دوم، «زید بن ثابت»، کاتب و همراه محمد را برای این امر مامور می کند. «زید بن ثابت» از انصار بود و مورد اعتماد بوده و در جنگ «احد» شرکت داشته است. ابوبکر برای پایان دادن به تفرقه، زیدبن ثابت را مامور جمع آوری صفحات قرآن می کند.
ابوبکر در هنگام دادن ماموریت از زید می پرسد: «تو در مورد چیزی که پیامبر خدا نکرده است، چگونه اقدام خواهی کرد؟».
این پرسش نشان می دهد که محمد نویسنده قرآن یا انتقال دهنده قرآن نیست. بر پایه گزارش «البخاری»، نتیجه کارجمع آوری زیدبن ثابت، به ابوبکر انتقال داده می شود و او نسخه را به عمر خلیفه دوم، که از ۶۳۴ تا ۶۴۴ میلادی در خلافت بود، می سپارد.
البته به نظر برخی پژوهشگران، «مصحف» زیدبن ثابت توسط حاکم یثرب از بین می رود.
ادامه دارد ....
https://t.me/naghde_eslamm/32074
#قسمت_هفتم
در این زمینه «البخاری» نیز از «جمع آوری» قرآن می گوید و آنرا «نازل» شده می داند. نکته جالب این است كه برخی مسلمانان از «جمع آوری» قرآن صحبت می کنند. باید پرسید کتاب خدا و معجزه الله چگونه پراکنده می شود؟
پس اگر پراکندگی در کار است این امردر واقع بیانگر نبود «اراده الهی» است و به این ترتیب این پراکندگی بخاطر جنبه تاریخی این سند است. اگر قرآن جمع آوری شده است، این امر بیانگر زمینی بودن قرآن است و نوشته ای است که حاصل معجزه نیست، بلکه در زمان و زمین پراکنده بوده است.
براستی قرآن از آسمان نمی آید، قرآن دارای یک نسخه نبوده است و حتا اسم مصحف، «قرآن» نامیده نمی شده است.
#قرآن_عربی در زمان محمد ناممکن بود. پژوهشگران غربی مانند «آلفرد لوئی دو پره مار» و «ویلیام مونتگمری وات» تا کنون نشان داده اند که قرآن، بشکل برگه ها و مصحف های سیال و متنوع بوده است و در شرایط فرهنگی و دینی و سیاسی گوناگون در طی یک سده تا دویست سال پاگرفته است.
گویند عایشه «برگهایی» از قرآن را جمع آوری کرده بود و البته احتمال دارد که منظور برگهایی از «قرآن یهودیت» است. ابوبکر که بسال ۶۳۲ تا ۶۳۴ میلادی خلیفه بود اولین اقدام کننده برای «جمع آوری» پاره نوشته ها یا قرآن های مختلف بود و او در نزد «عمر» خلیفه دوم، «زید بن ثابت»، کاتب و همراه محمد را برای این امر مامور می کند. «زید بن ثابت» از انصار بود و مورد اعتماد بوده و در جنگ «احد» شرکت داشته است. ابوبکر برای پایان دادن به تفرقه، زیدبن ثابت را مامور جمع آوری صفحات قرآن می کند.
ابوبکر در هنگام دادن ماموریت از زید می پرسد: «تو در مورد چیزی که پیامبر خدا نکرده است، چگونه اقدام خواهی کرد؟».
این پرسش نشان می دهد که محمد نویسنده قرآن یا انتقال دهنده قرآن نیست. بر پایه گزارش «البخاری»، نتیجه کارجمع آوری زیدبن ثابت، به ابوبکر انتقال داده می شود و او نسخه را به عمر خلیفه دوم، که از ۶۳۴ تا ۶۴۴ میلادی در خلافت بود، می سپارد.
البته به نظر برخی پژوهشگران، «مصحف» زیدبن ثابت توسط حاکم یثرب از بین می رود.
ادامه دارد ....
https://t.me/naghde_eslamm/32074
Telegram
نقدى بر اسلام
تاریخ شکل گیری قرآن در تناقض با معجزه
پژوهش های تاریخی هرمنوتیک در باره قرآن یک نوآوری در ادبیات جامعه شناختی ایران است زیرا تا کنون هرگز چنین مطالبی انتشار نیافته اند.
اين مقاله زيبا را در كانال نقد اسلام مطالعه كنيد.
@naghde_eslamm
پژوهش های تاریخی هرمنوتیک در باره قرآن یک نوآوری در ادبیات جامعه شناختی ایران است زیرا تا کنون هرگز چنین مطالبی انتشار نیافته اند.
اين مقاله زيبا را در كانال نقد اسلام مطالعه كنيد.
@naghde_eslamm