Forwarded from عکس نگار
پاسخ به مقاله:
💥#هاوارد_اسمیت و ردِ دیدگاهِ #استفن_هاوگینگ در مورد تصادف کیهانی
#قسمت_دوم
برای جهان نمیتوان هدفی در نظر گرفت .
برای اینکه جهان منظم خوانده شود باید هدفی برای جهان در نظر گرفته شود ٬ در نتیجه این مسئله پیش می
آید که هدف جهان چیست؟ ممکن است خداباوران در پاسخ به این پرسش اهداف مختلفی را مطرح کنند ٬ اما
مطرح کردن و مدعی شدن تنها کافی نیست بلکه آنها باید چنین اهدافی را اثبات نیز بکنند . حال کسانی که
خود درون جهان زندگی میکنند و تنها قسمت بسیار بسیار کمی از جهان را مشاهده کرده اند چگونه میتوانند
حکمی کلی درباره جهان صادر کنند و بگویند که جهان فلان هدف را دنبال میکند؟ روشن است که اثبات
هدفمند بودن جهان بعنوان یک کل ٬ مسئله ای اثبات پذیر نیست و خداباوران تنها از روی ایمان به باورهای
دینیشان به چنین اهدافی معتقدند . از این گذشته وجود هدف بدون وجود علت فاعلی محال است بنابر این
خداباوران باهدفمند در نظر گرفتن جهان مغلطه توسل به مطلوب را مرتکب میشوند یعنی آنچه را قرار است
اثبات کنند مسلم فرض میکنند و سپس تحصیل حاصل میکنند . اغلب اهدافی که معمولا خًداباوران برای جهان ذکر میکنند اهدافی #انتروسنتریک هستند ٬ یعنی به باورهای باستانی باز میگردند
که در آنها انسان محور کائنات بشمار میرفته است و جهان برای او آفریده شده است ٬ چنین دیدگاهی
البته با انقلاب #کپرنیکوسی - کشف مرکزیت خورشید در منظومه شمسی که مرکزیت زمین را منتفی ساخت و
همچنین #نظریه_تکامل که مرکزیت انسان را در میان جانداران به نظر خداباوران بر میدارد دیگر وجود ندارد و
باور داشتن به این باورهای باستانی تنها نشان از ناآگاهی و و تنبلی فکری این باورمندان دارد
#ادامه_دارد
#کانال_پاسخ_به_اسلامگرایان
https://t.me/answer_islamism
💥#هاوارد_اسمیت و ردِ دیدگاهِ #استفن_هاوگینگ در مورد تصادف کیهانی
#قسمت_دوم
برای جهان نمیتوان هدفی در نظر گرفت .
برای اینکه جهان منظم خوانده شود باید هدفی برای جهان در نظر گرفته شود ٬ در نتیجه این مسئله پیش می
آید که هدف جهان چیست؟ ممکن است خداباوران در پاسخ به این پرسش اهداف مختلفی را مطرح کنند ٬ اما
مطرح کردن و مدعی شدن تنها کافی نیست بلکه آنها باید چنین اهدافی را اثبات نیز بکنند . حال کسانی که
خود درون جهان زندگی میکنند و تنها قسمت بسیار بسیار کمی از جهان را مشاهده کرده اند چگونه میتوانند
حکمی کلی درباره جهان صادر کنند و بگویند که جهان فلان هدف را دنبال میکند؟ روشن است که اثبات
هدفمند بودن جهان بعنوان یک کل ٬ مسئله ای اثبات پذیر نیست و خداباوران تنها از روی ایمان به باورهای
دینیشان به چنین اهدافی معتقدند . از این گذشته وجود هدف بدون وجود علت فاعلی محال است بنابر این
خداباوران باهدفمند در نظر گرفتن جهان مغلطه توسل به مطلوب را مرتکب میشوند یعنی آنچه را قرار است
اثبات کنند مسلم فرض میکنند و سپس تحصیل حاصل میکنند . اغلب اهدافی که معمولا خًداباوران برای جهان ذکر میکنند اهدافی #انتروسنتریک هستند ٬ یعنی به باورهای باستانی باز میگردند
که در آنها انسان محور کائنات بشمار میرفته است و جهان برای او آفریده شده است ٬ چنین دیدگاهی
البته با انقلاب #کپرنیکوسی - کشف مرکزیت خورشید در منظومه شمسی که مرکزیت زمین را منتفی ساخت و
همچنین #نظریه_تکامل که مرکزیت انسان را در میان جانداران به نظر خداباوران بر میدارد دیگر وجود ندارد و
باور داشتن به این باورهای باستانی تنها نشان از ناآگاهی و و تنبلی فکری این باورمندان دارد
#ادامه_دارد
#کانال_پاسخ_به_اسلامگرایان
https://t.me/answer_islamism
Forwarded from عکس نگار
پاسخ به مقاله:
💥#هاوارد_اسمیت و ردِ دیدگاهِ #استفن_هاوکینگ در مورد تصادف کیهانی
#قسمت_سوم(پایانی)
هستی هيچ هدفی ندارد و برای انسان ساخته نشده است ٬انسان مرکز هستی نيست و هستی برای انسان کار
نميکند ما هم عضوی تصادفی در اين مجموعه هستيم .اگر برای انسان ساخته شده چرا 7 ميليون سال پيش
که انسانی نبود هستی بود؟
اگر انسان با شهاب سنگی از بين رود و منقرضشود آيا ديگر قمر سياره مشتری به دور مشتری
نميچرخد؟ آيا سياره ی بهرام از بين ميرود؟
قطعا نه
پس هستی هدفی ندارد ٬ما تنها نيستيم.حدود 10 (اين عدد 100 صفر دارد!!!!!!!)سياره وجود دارد ٬آيا ما
تنها هستيم؟ چه چيزی شما را به اين اعتقاد کشانده که هستی فقط برای انسان کار ميکند و ما تنها هستيم و
احتمال وجود موجود ديگری % 0 است؟
#کانال_پاسخ_به_اسلامگرایان
https://t.me/answer_islamism
💥#هاوارد_اسمیت و ردِ دیدگاهِ #استفن_هاوکینگ در مورد تصادف کیهانی
#قسمت_سوم(پایانی)
هستی هيچ هدفی ندارد و برای انسان ساخته نشده است ٬انسان مرکز هستی نيست و هستی برای انسان کار
نميکند ما هم عضوی تصادفی در اين مجموعه هستيم .اگر برای انسان ساخته شده چرا 7 ميليون سال پيش
که انسانی نبود هستی بود؟
اگر انسان با شهاب سنگی از بين رود و منقرضشود آيا ديگر قمر سياره مشتری به دور مشتری
نميچرخد؟ آيا سياره ی بهرام از بين ميرود؟
قطعا نه
پس هستی هدفی ندارد ٬ما تنها نيستيم.حدود 10 (اين عدد 100 صفر دارد!!!!!!!)سياره وجود دارد ٬آيا ما
تنها هستيم؟ چه چيزی شما را به اين اعتقاد کشانده که هستی فقط برای انسان کار ميکند و ما تنها هستيم و
احتمال وجود موجود ديگری % 0 است؟
#کانال_پاسخ_به_اسلامگرایان
https://t.me/answer_islamism
Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
پاسخ به مقاله:
#قسمت_اول
💥در یکی از مطالب مخالفان فرگشت، مقاله ای از #دنیس_نوبل، فیزیولوژیست و زیست شناس انگلیسی، قرار داده شده است:
🍁"ناقوس مرگ #داروینیسم به صدا در آمده است...🍁
این بار #انجمن_فیزیولوژی_بریتانیا به بررسی ناکارآمدی نئوداروینیسم پرداخته و در مقالهای که ژورنال فیزیولوژی آن را منتشر کرد، رسما اعلام شد:..."
💥و اما پاسخ ما به این مقاله:
✨ از کاربرد های غیر معمول کلمات که بگذریم، اشکالی در متن هست: انجمن فیزیولوژی بریتانیا چیزی را اعلام نکرده است، چه رسمی و چه غیر رسمی. مقاله نوبل (Nobel, 2013) در ژورنال Experimental physiology که از انتشارات زیر نظر انجمن فیزیولوژی منتشر شده است و این با اعلامیه رسمی یک سازمان علمی بسیار متفاوت است. در این صفحه می توانید انتشارات این انجمن را مشاهده کنید.
#دنیس_نوبل، فیزیولوژیست برجسته ای است که به علت اظهار نظر های خود در حوزه زیست شناسی فرگشتی #مورد_انتقاد_قرار_گرفته است. وی همچنین از طرفداران تلفیق گسترش یافته است. عمده انتقادات به وی، به دلیل تعاریفی است که شخصا از واژه ها ارائه می دهد. در ادامه با استناد به خود مقاله مشخص خواهد شد که چرا این جنبه از کار نوبل تا این حد مورد انتقاد قرار گرفته است.
✨نگارنده مدعی است:
"تمام ارکانهای اصلی #نئوداروینیسم رد شده است... قسمتهایی از این مقاله که در ژورنال فیزیولوژی آمده را عینا به همراه ترجمه میآوریم:
⛔️نئوداروینیسم بر پایهی ذخیرهی جهشهای تصادفی برای تولید تغییرات تدریجی از طریق انتخاب طبیعی است... (اما) ما اکنون میدانیم که تغییرات ژنتیکی از تصادفی بودن به دور است و همچنین اغلب تدریجی نیستند."
⚡️چنانچه که پیشتر گفته شد نوبل به دلیل تعاریف شخصی از کلمات مورد انتقاد واقع شده است. در این مقاله مکرراً می بینیم که نئو داروینیسم با تلفیق مدرن یکسان دانسته می شود. این یک اشتباه بزرگ تاریخی است.
#داروینیسم چیست؟ از زمان انتشار منشا انواع چارلز داروین تا امروز، واژه داروینیست به افراد مختلفی اطلاق شده است اما موشکافی دقیق آثار داروین روشن می کند که این اطلاق ها همیشه درست نبوده اند. تکامل گرایی تا قبل از تلفیق مدرن، داروینیسم محسوب نمی شد زیرا تکامل گرایان غیر داروینیست مانند #لامارکیست ها و #پرش_گرایان همچنان در میان دانشمندان جای خود را داشتند. اما پس از تلفیق، این تکامل گرایان به سرعت کنار رفتند و جای خود را به داروینیسم دادند.
✨شکی نداریم که داروینیسم یک پارادایم علمی است: مجموعه ای از مباحث و الگو های علمی. این پارادایم چه ویژگی هایی دارد و چگونه تعریف می شود؟ سیستماتیک دان، طبیعیدان و زیست شناس تکاملی برجسته، #ارنست_مایر (Ernst Mayr)، تعریفی تاریخی از داروینیسم بر اساس ایده های وی ارائه کرده است. وی معتقد است داروینیسم شامل پنج ایده مستقل می شود (Mayr, 1991 و مایر، 2004):
1⃣خود تکامل (evolution as such): که می توانیم آن را به عبارت خود داروین تغییر نسل ها (descent with modification) بدانیم. اولین ایده داروین که به سرعت مورد توافق تکامل گرایان قرار گرفت. بر اساس این ایده، حیات همواره در حال تغییر بوده و هر نسل از جانداران نسبت به نسل قبلی دچار تغییر می شود.
2️⃣ نسب مشترک (common descent): این ایده نیز مورد قبول سایر تکامل گرایان قرار گرفت. بر اساس آن، تمام جانداران از نیای مشترکی منشا گرفته اند.
3️⃣ تکثیر گونه ها (multiplication of species): داروین در مسئله گونه زایی، ایده های مختلفی داشت. وی اولین بار اهمیت مفهوم جمعیت را مطرح کرد اما زمان درازی طول کشید تا زیست شناسی به اهمیت مفهوم جمعیت در گونه زایی برسد.
#ادامه_دارد
#کانال_پاسخ_به_اسلامگرایان
https://t.me/answer_islamism
#قسمت_اول
💥در یکی از مطالب مخالفان فرگشت، مقاله ای از #دنیس_نوبل، فیزیولوژیست و زیست شناس انگلیسی، قرار داده شده است:
🍁"ناقوس مرگ #داروینیسم به صدا در آمده است...🍁
این بار #انجمن_فیزیولوژی_بریتانیا به بررسی ناکارآمدی نئوداروینیسم پرداخته و در مقالهای که ژورنال فیزیولوژی آن را منتشر کرد، رسما اعلام شد:..."
💥و اما پاسخ ما به این مقاله:
✨ از کاربرد های غیر معمول کلمات که بگذریم، اشکالی در متن هست: انجمن فیزیولوژی بریتانیا چیزی را اعلام نکرده است، چه رسمی و چه غیر رسمی. مقاله نوبل (Nobel, 2013) در ژورنال Experimental physiology که از انتشارات زیر نظر انجمن فیزیولوژی منتشر شده است و این با اعلامیه رسمی یک سازمان علمی بسیار متفاوت است. در این صفحه می توانید انتشارات این انجمن را مشاهده کنید.
#دنیس_نوبل، فیزیولوژیست برجسته ای است که به علت اظهار نظر های خود در حوزه زیست شناسی فرگشتی #مورد_انتقاد_قرار_گرفته است. وی همچنین از طرفداران تلفیق گسترش یافته است. عمده انتقادات به وی، به دلیل تعاریفی است که شخصا از واژه ها ارائه می دهد. در ادامه با استناد به خود مقاله مشخص خواهد شد که چرا این جنبه از کار نوبل تا این حد مورد انتقاد قرار گرفته است.
✨نگارنده مدعی است:
"تمام ارکانهای اصلی #نئوداروینیسم رد شده است... قسمتهایی از این مقاله که در ژورنال فیزیولوژی آمده را عینا به همراه ترجمه میآوریم:
⛔️نئوداروینیسم بر پایهی ذخیرهی جهشهای تصادفی برای تولید تغییرات تدریجی از طریق انتخاب طبیعی است... (اما) ما اکنون میدانیم که تغییرات ژنتیکی از تصادفی بودن به دور است و همچنین اغلب تدریجی نیستند."
⚡️چنانچه که پیشتر گفته شد نوبل به دلیل تعاریف شخصی از کلمات مورد انتقاد واقع شده است. در این مقاله مکرراً می بینیم که نئو داروینیسم با تلفیق مدرن یکسان دانسته می شود. این یک اشتباه بزرگ تاریخی است.
#داروینیسم چیست؟ از زمان انتشار منشا انواع چارلز داروین تا امروز، واژه داروینیست به افراد مختلفی اطلاق شده است اما موشکافی دقیق آثار داروین روشن می کند که این اطلاق ها همیشه درست نبوده اند. تکامل گرایی تا قبل از تلفیق مدرن، داروینیسم محسوب نمی شد زیرا تکامل گرایان غیر داروینیست مانند #لامارکیست ها و #پرش_گرایان همچنان در میان دانشمندان جای خود را داشتند. اما پس از تلفیق، این تکامل گرایان به سرعت کنار رفتند و جای خود را به داروینیسم دادند.
✨شکی نداریم که داروینیسم یک پارادایم علمی است: مجموعه ای از مباحث و الگو های علمی. این پارادایم چه ویژگی هایی دارد و چگونه تعریف می شود؟ سیستماتیک دان، طبیعیدان و زیست شناس تکاملی برجسته، #ارنست_مایر (Ernst Mayr)، تعریفی تاریخی از داروینیسم بر اساس ایده های وی ارائه کرده است. وی معتقد است داروینیسم شامل پنج ایده مستقل می شود (Mayr, 1991 و مایر، 2004):
1⃣خود تکامل (evolution as such): که می توانیم آن را به عبارت خود داروین تغییر نسل ها (descent with modification) بدانیم. اولین ایده داروین که به سرعت مورد توافق تکامل گرایان قرار گرفت. بر اساس این ایده، حیات همواره در حال تغییر بوده و هر نسل از جانداران نسبت به نسل قبلی دچار تغییر می شود.
2️⃣ نسب مشترک (common descent): این ایده نیز مورد قبول سایر تکامل گرایان قرار گرفت. بر اساس آن، تمام جانداران از نیای مشترکی منشا گرفته اند.
3️⃣ تکثیر گونه ها (multiplication of species): داروین در مسئله گونه زایی، ایده های مختلفی داشت. وی اولین بار اهمیت مفهوم جمعیت را مطرح کرد اما زمان درازی طول کشید تا زیست شناسی به اهمیت مفهوم جمعیت در گونه زایی برسد.
#ادامه_دارد
#کانال_پاسخ_به_اسلامگرایان
https://t.me/answer_islamism
Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
پاسخ به مقاله:
#قسمت_دوم
4️⃣ تحول تدریجی (gradualism): شاید پر مناقشه ترین ایده #داروین باشد. وی معتقد بود تغییرات به صورت تدریجی و نه پرشی رخ داده، در دراز مدت چهره حیات تغییر می کند. این ایده را #لامارکیست ها پذیرفتند اما پرش گرایان تنها به تحولات ناگهانی باور داشتند. امروزه می دانیم سرعت تغییرات می تواند متفاوت و شاید سریع باشد اما تحول تدریجی همچنان در تغییرات نقش ایفا می کند.
5️⃣ انتخاب طبیعی (natural selection): عامل کلیدی که به عقیده #داروین مهم ترین عامل تغییرات بود. امروزه نیز هم در تلفیق مدرن و هم گسترش یافته این مکانیسم لحاظ شده است.
✨با شناخت بدنه پارادایم داروینی، اکنون می توانیم بدانیم نئو داروینیسم چیست. چارلز داروین در کنار کار خود در زیست شناسی تکاملی، در وراثت نیز نظریه پردازی کرده بود. داروین معتقد بود انتخاب روی تنوع اعمال می شود، و برای توجیه این تنوع وی معتقد به نوعی وراثت به نام پان ژنز (Pangenesis) بود که توارث ویژگی های اکتسابی را می پذیرفت.
◀️#آگوست_وایزمن (August Weismann) از جمله تکامل گرایان بزرگ پس از داروین، با بررسی های خود نشان داد که وراثت تنها از راه سلول های جنسی ممکن است؛ یافته ای که #پان_ژنز را طرد می کرد. جالب این جاست که #آلفرد_راسل دوست نزدیک داروین که در ارائه و تثبیت نظریه انتخاب طبیعی با وی همکاری داشت، و اغلب داروینیست های دیگر نظر وایزمن را در مورد وراثت پذیرفتند و پان ژنز را کنار گذاشتند (مایر، 2004).
#جرج_جان_رمانس، زیست شناس تکاملی، در کتاب خود (1894) پارادایم داروینی را که پان ژنز از آن حذف شده بود، نئو داروینیسم نامید. بسیاری از مورخان به اشتباه نئو داروینیسم را همان تلفیق مدرن دانسته اند، در حالی که از نظر تاریخی این یک اشتباه فاحش است: واژه نئو داروینیسم حدود نیم قرن قبل از تلفیق به کار رفت. متاسفانه #دنیس_نوبل به همین اشتباه بزرگ دچار شده است: وی نئو داروینیسم را به اشتباه مترادف تلفیق مدرن می داند و چون معتقد است تلفیق گسترش یافته جایگزین تلفیق مدرن شده است، نئو داروینیسم را مردود اعلام می کند!
"The ‘Modern Synthesis’ (Neo-Darwinism) is a mid-20th century gene-centric view of evolution..."
"I will show that all the central assumptions of the Modern Synthesis (often also called Neo-Darwinism) have been disproved..."
⤴️ مشاهده می کنید که نوبل این دو واژه را کاملا خلط کرده است. خلقت گرایان نیز از این اشتباه حداکثر استفاده را برده اند. با توجه به تعریف ما از پارادایم داروینی، تلفیق گسترش یافته خود جزئی از این پارادایم است.
#ادامه_دارد
#کانال_پاسخ_به_اسلامگرایان
https://t.me/answer_islamism
#قسمت_دوم
4️⃣ تحول تدریجی (gradualism): شاید پر مناقشه ترین ایده #داروین باشد. وی معتقد بود تغییرات به صورت تدریجی و نه پرشی رخ داده، در دراز مدت چهره حیات تغییر می کند. این ایده را #لامارکیست ها پذیرفتند اما پرش گرایان تنها به تحولات ناگهانی باور داشتند. امروزه می دانیم سرعت تغییرات می تواند متفاوت و شاید سریع باشد اما تحول تدریجی همچنان در تغییرات نقش ایفا می کند.
5️⃣ انتخاب طبیعی (natural selection): عامل کلیدی که به عقیده #داروین مهم ترین عامل تغییرات بود. امروزه نیز هم در تلفیق مدرن و هم گسترش یافته این مکانیسم لحاظ شده است.
✨با شناخت بدنه پارادایم داروینی، اکنون می توانیم بدانیم نئو داروینیسم چیست. چارلز داروین در کنار کار خود در زیست شناسی تکاملی، در وراثت نیز نظریه پردازی کرده بود. داروین معتقد بود انتخاب روی تنوع اعمال می شود، و برای توجیه این تنوع وی معتقد به نوعی وراثت به نام پان ژنز (Pangenesis) بود که توارث ویژگی های اکتسابی را می پذیرفت.
◀️#آگوست_وایزمن (August Weismann) از جمله تکامل گرایان بزرگ پس از داروین، با بررسی های خود نشان داد که وراثت تنها از راه سلول های جنسی ممکن است؛ یافته ای که #پان_ژنز را طرد می کرد. جالب این جاست که #آلفرد_راسل دوست نزدیک داروین که در ارائه و تثبیت نظریه انتخاب طبیعی با وی همکاری داشت، و اغلب داروینیست های دیگر نظر وایزمن را در مورد وراثت پذیرفتند و پان ژنز را کنار گذاشتند (مایر، 2004).
#جرج_جان_رمانس، زیست شناس تکاملی، در کتاب خود (1894) پارادایم داروینی را که پان ژنز از آن حذف شده بود، نئو داروینیسم نامید. بسیاری از مورخان به اشتباه نئو داروینیسم را همان تلفیق مدرن دانسته اند، در حالی که از نظر تاریخی این یک اشتباه فاحش است: واژه نئو داروینیسم حدود نیم قرن قبل از تلفیق به کار رفت. متاسفانه #دنیس_نوبل به همین اشتباه بزرگ دچار شده است: وی نئو داروینیسم را به اشتباه مترادف تلفیق مدرن می داند و چون معتقد است تلفیق گسترش یافته جایگزین تلفیق مدرن شده است، نئو داروینیسم را مردود اعلام می کند!
"The ‘Modern Synthesis’ (Neo-Darwinism) is a mid-20th century gene-centric view of evolution..."
"I will show that all the central assumptions of the Modern Synthesis (often also called Neo-Darwinism) have been disproved..."
⤴️ مشاهده می کنید که نوبل این دو واژه را کاملا خلط کرده است. خلقت گرایان نیز از این اشتباه حداکثر استفاده را برده اند. با توجه به تعریف ما از پارادایم داروینی، تلفیق گسترش یافته خود جزئی از این پارادایم است.
#ادامه_دارد
#کانال_پاسخ_به_اسلامگرایان
https://t.me/answer_islamism
Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
پاسخ به مقاله:
#قسمت_سوم
💥اما اشتباه بزرگتر #نوبل در مورد ژن محوری است:
"gene-centric view of evolution, based on random mutations..."
"Following the gene-centric view of the Modern Synthesis..."
"Gene-centred view of natural selection..."
⚡️گویا نوبل گمان می کند تلفیق مدرن دیدی کاملا ژن محورانه نسبت به تکامل دارد در حالی که این طور نیست. نگاه به واحد انتخاب و سطح انتخاب، همواره مسئله ای اختلافی بوده است. تنی چند از مفسران نامی تلفیق مدرن از #مایر (Mayr, 1997) و #گولد (Gould, 1997) گرفته تا #الیوت_سابر ژنتیک دان (Sober, 1984)، همگی از منتقدان سرسخت ژن محوری بودند؛ گرچه بر خلاف عمده طبیعی دانان، برخی ژنتیک دانان ژن محوری را ترجیح می دهند، اما این بدان معنا نیست که تلفیق مدرن چنین دیدگاهی را ایجاب می کند. اعتقاد این افراد به انتخاب فرد به جای ژن و وقوع انتخاب سطوح مختلف و نه فقط ژن، این ادعای عجیب نوبل را به چالش می کشد.
⚡️اکنون از موضوع اندیشه تکاملی فاصله گرفته به بررسی ادعا های نوبل می پردازیم. آیا جهش ها واقعا تصادفی نیستند؟ ابتدا ببینیم منظور وی از تصادفی بودن جهش ها چیست؟
"Shapiro gives large numbers of references on the non-random nature of mutations... The evidence is that both the speed and the location of genome change can be influenced functionally. Changes in the speed of change are well known already from the way in which genome change occurs in immunological processes.
⚡️وی با ارجاع به #شاپیرو می گوید: شاپیرو تعداد زیادی از اسناد طبیعت غیر تصادفی جهش ها را ارائه کرده است... شواهد شامل سرعت و مکان تغییر ژنوم است که می تواند روی عملکرد اثر بگذارد. تغییرات در سرعت تغییر اکنون به خوبی از راه [بررسی] تحولات درفرایند های ایمونولوژیکی شناخته شده است."
چنانچه که می بینید #نوبل دلیل تصادفی نبودن جهش ها را تفاوت در سرعت و مکان تغییرات می داند، اما این تفاوت چه ارتباطی به تصادفی بودن جهش ها دارد؟ مسلما آثاری که جهش ها بر جای می گذارند (اگر خنثی نباشند) شایستگی را تحت تاثیر قرار می دهد و نتیجه عدم یکنواختی سرعت تغییرات در مکان های مختلف ژنوم در طول زمان خواهد بود. اما این چه ارتباطی به تصادفی بودن جهش دارد؟مگر تصادفی بودن جهش ها به معنای این است که سرعت وقوع تغییرات در ژن ها تفاوتی ندارد؟ به هیچ وجه، تصادفی بودن در کاربرد علمی را به این صورت می توان تعریف کرد:
✨"فرایندی را تصادفی می دانیم که علل فیزیکی در آن بتوانند به نتایج متعددی منجر شوند، و نتوانیم نتیجه در هر مورد خاص پیش بینی کنیم (Futuyma, 2005)."
#ادامه_دارد
#کانال_پاسخ_به_اسلامگرایان
https://t.me/answer_islamism
#قسمت_سوم
💥اما اشتباه بزرگتر #نوبل در مورد ژن محوری است:
"gene-centric view of evolution, based on random mutations..."
"Following the gene-centric view of the Modern Synthesis..."
"Gene-centred view of natural selection..."
⚡️گویا نوبل گمان می کند تلفیق مدرن دیدی کاملا ژن محورانه نسبت به تکامل دارد در حالی که این طور نیست. نگاه به واحد انتخاب و سطح انتخاب، همواره مسئله ای اختلافی بوده است. تنی چند از مفسران نامی تلفیق مدرن از #مایر (Mayr, 1997) و #گولد (Gould, 1997) گرفته تا #الیوت_سابر ژنتیک دان (Sober, 1984)، همگی از منتقدان سرسخت ژن محوری بودند؛ گرچه بر خلاف عمده طبیعی دانان، برخی ژنتیک دانان ژن محوری را ترجیح می دهند، اما این بدان معنا نیست که تلفیق مدرن چنین دیدگاهی را ایجاب می کند. اعتقاد این افراد به انتخاب فرد به جای ژن و وقوع انتخاب سطوح مختلف و نه فقط ژن، این ادعای عجیب نوبل را به چالش می کشد.
⚡️اکنون از موضوع اندیشه تکاملی فاصله گرفته به بررسی ادعا های نوبل می پردازیم. آیا جهش ها واقعا تصادفی نیستند؟ ابتدا ببینیم منظور وی از تصادفی بودن جهش ها چیست؟
"Shapiro gives large numbers of references on the non-random nature of mutations... The evidence is that both the speed and the location of genome change can be influenced functionally. Changes in the speed of change are well known already from the way in which genome change occurs in immunological processes.
⚡️وی با ارجاع به #شاپیرو می گوید: شاپیرو تعداد زیادی از اسناد طبیعت غیر تصادفی جهش ها را ارائه کرده است... شواهد شامل سرعت و مکان تغییر ژنوم است که می تواند روی عملکرد اثر بگذارد. تغییرات در سرعت تغییر اکنون به خوبی از راه [بررسی] تحولات درفرایند های ایمونولوژیکی شناخته شده است."
چنانچه که می بینید #نوبل دلیل تصادفی نبودن جهش ها را تفاوت در سرعت و مکان تغییرات می داند، اما این تفاوت چه ارتباطی به تصادفی بودن جهش ها دارد؟ مسلما آثاری که جهش ها بر جای می گذارند (اگر خنثی نباشند) شایستگی را تحت تاثیر قرار می دهد و نتیجه عدم یکنواختی سرعت تغییرات در مکان های مختلف ژنوم در طول زمان خواهد بود. اما این چه ارتباطی به تصادفی بودن جهش دارد؟مگر تصادفی بودن جهش ها به معنای این است که سرعت وقوع تغییرات در ژن ها تفاوتی ندارد؟ به هیچ وجه، تصادفی بودن در کاربرد علمی را به این صورت می توان تعریف کرد:
✨"فرایندی را تصادفی می دانیم که علل فیزیکی در آن بتوانند به نتایج متعددی منجر شوند، و نتوانیم نتیجه در هر مورد خاص پیش بینی کنیم (Futuyma, 2005)."
#ادامه_دارد
#کانال_پاسخ_به_اسلامگرایان
https://t.me/answer_islamism
Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
پاسخ به مقاله:
#قسمت_چهارم
⚡️جهش ها چنین فرایندی هستند: ما هیچ الگویی برای پیش بینی رخ دادن آن ها نداریم. آن ها بدون توجه به اثری که می گذارند رخ می دهند (شخصاً از هر کسی که به وقوع تصادفی جهش ها باور ندارد خواهش می کنیم در اسرع وقت خودش را بدون محافظت در معرض پرتوی X قرار بدهد). جالب این جاست که #نوبل نیز اشاره می کند:
the key question is not so much whether changes are truly random... but whether they are chance events from the viewpoint of function.
گویا این بخش از دید نگارنده داروین ستیز پنهان مانده است.
◀️ نگارنده ادامه می دهد:
⛔️تمام مطالعات دقیق دربارهی جهشها(جهش زایی) نشان دهندهی الگوهای غیر تصادفی و معنیدار برای تغییرات است.
⛔️تمام ارکانهای اصلی نئوداروینیسم رد شده است."
◀️ در بالا ادعای مذکور تفصیلا بررسی شد. اما جالب این جاست که نگارنده می گوید "تمام مطالعات درباره جهش زایی" در حالی که هم نوبل و هم (Shapiro, 2011) که مرجع نوبل است نه درباره جهش زایی که درباره الگوی تغییرات ژنومی سخن گفته اند. پیشتر گفتیم که مشخصا انتخاب به تغییرات شکل می دهد و بدیهی است که شاهد چنین الگو های غیرتصادفی باشیم و اصلا تکامل به همین معناست!
✨"دقت کنید که این مطالب را خوده ژورنال فیزیولوژی تایید و منتشر کرده است. اساس تفکر خداناباوران جهشهای تصادفی و تغییرات تدریجی است، اما اکنون مشخص شده که نه جهشها تصادفی هستند و نه تغییرات تدریجی هستند."
⚡️اولا انتشار یک مقاله به معنای این نیست که منتشر کننده آن را حمایت می کند. پیشتر درباره اثر #دانینگ_کروگر مطلبی در وبلاگ [علم و زندگی] منتشر شد؛ همان طور که مشاهده شد، مقاله #کریوگر_و_مولر در مخالفت با #دانینگ_و_کروگر، در همان نشریه ای منتشر شد که مقاله دانینگ و کروگر در آن منتشر شده بود!
⚡️دوم، اساس تفکر خداناباوران؟ آیا زیست شناسان تکاملی خداناباورند؟ آیا #دوبژانسکی که از پدران تلفیق مدرن بود یا خود #داروین، خداناباور بودند؟!
⚡️سوم، منظور نوبل از تدریجی نبودن تغییرات واقعا چیست؟ وی به پدیده هایی مانند تحرک قطعات ژنومی (کشف خانم #باربارا_مک_کلینتون) و انتقال عرضی ژن اشاره می کند. اما آیا واقعا این تغییرات تحول تدریجی را به چالش می کشند؟ ابداً. هر دو نوع الگوی گونه زایی آناژنز و کلادوژنز، با هم موجب پیدایش تنوع زیستی در دنیای کنونی شده اند. شاید در نگاه اول به نظر بیاید که آناژنز مصداقی از تحول تدریجی است و کلادوژنز خیر، اما در واقع این طور نیست. منظور از تحول تدریجی در برابر تحول پرشی (saltation) است. بدین معنا که گونه زایی در یک نسل به طور پرشی رخ نمی دهد نه این که تحولات آهسته و پیوسته اند (Mayr, 1991) [لازم است یادآور شد که ایزوله شدن می تواند در یک نسل رخ دهد اما برای تغییر چهره گونه یک نسل تغییر کافی نیست]. شاید خالی از لطف نباشد که جملاتی از #داروین را درباره تحول تدریجی نقل کنیم:
⚡️"محتمل است که دوره هایی که در آن هر گونه متحمل تغییرات می شوند، با وجود آن که طولانی و چندین ساله باشند، در مقایسه با دوره هایی که بدون تغییر می مانند کوتاه باشد (Darwin, 1872)."
#ادامه_دارد
#کانال_پاسخ_به_اسلامگرایان
https://t.me/answer_islamism
#قسمت_چهارم
⚡️جهش ها چنین فرایندی هستند: ما هیچ الگویی برای پیش بینی رخ دادن آن ها نداریم. آن ها بدون توجه به اثری که می گذارند رخ می دهند (شخصاً از هر کسی که به وقوع تصادفی جهش ها باور ندارد خواهش می کنیم در اسرع وقت خودش را بدون محافظت در معرض پرتوی X قرار بدهد). جالب این جاست که #نوبل نیز اشاره می کند:
the key question is not so much whether changes are truly random... but whether they are chance events from the viewpoint of function.
گویا این بخش از دید نگارنده داروین ستیز پنهان مانده است.
◀️ نگارنده ادامه می دهد:
⛔️تمام مطالعات دقیق دربارهی جهشها(جهش زایی) نشان دهندهی الگوهای غیر تصادفی و معنیدار برای تغییرات است.
⛔️تمام ارکانهای اصلی نئوداروینیسم رد شده است."
◀️ در بالا ادعای مذکور تفصیلا بررسی شد. اما جالب این جاست که نگارنده می گوید "تمام مطالعات درباره جهش زایی" در حالی که هم نوبل و هم (Shapiro, 2011) که مرجع نوبل است نه درباره جهش زایی که درباره الگوی تغییرات ژنومی سخن گفته اند. پیشتر گفتیم که مشخصا انتخاب به تغییرات شکل می دهد و بدیهی است که شاهد چنین الگو های غیرتصادفی باشیم و اصلا تکامل به همین معناست!
✨"دقت کنید که این مطالب را خوده ژورنال فیزیولوژی تایید و منتشر کرده است. اساس تفکر خداناباوران جهشهای تصادفی و تغییرات تدریجی است، اما اکنون مشخص شده که نه جهشها تصادفی هستند و نه تغییرات تدریجی هستند."
⚡️اولا انتشار یک مقاله به معنای این نیست که منتشر کننده آن را حمایت می کند. پیشتر درباره اثر #دانینگ_کروگر مطلبی در وبلاگ [علم و زندگی] منتشر شد؛ همان طور که مشاهده شد، مقاله #کریوگر_و_مولر در مخالفت با #دانینگ_و_کروگر، در همان نشریه ای منتشر شد که مقاله دانینگ و کروگر در آن منتشر شده بود!
⚡️دوم، اساس تفکر خداناباوران؟ آیا زیست شناسان تکاملی خداناباورند؟ آیا #دوبژانسکی که از پدران تلفیق مدرن بود یا خود #داروین، خداناباور بودند؟!
⚡️سوم، منظور نوبل از تدریجی نبودن تغییرات واقعا چیست؟ وی به پدیده هایی مانند تحرک قطعات ژنومی (کشف خانم #باربارا_مک_کلینتون) و انتقال عرضی ژن اشاره می کند. اما آیا واقعا این تغییرات تحول تدریجی را به چالش می کشند؟ ابداً. هر دو نوع الگوی گونه زایی آناژنز و کلادوژنز، با هم موجب پیدایش تنوع زیستی در دنیای کنونی شده اند. شاید در نگاه اول به نظر بیاید که آناژنز مصداقی از تحول تدریجی است و کلادوژنز خیر، اما در واقع این طور نیست. منظور از تحول تدریجی در برابر تحول پرشی (saltation) است. بدین معنا که گونه زایی در یک نسل به طور پرشی رخ نمی دهد نه این که تحولات آهسته و پیوسته اند (Mayr, 1991) [لازم است یادآور شد که ایزوله شدن می تواند در یک نسل رخ دهد اما برای تغییر چهره گونه یک نسل تغییر کافی نیست]. شاید خالی از لطف نباشد که جملاتی از #داروین را درباره تحول تدریجی نقل کنیم:
⚡️"محتمل است که دوره هایی که در آن هر گونه متحمل تغییرات می شوند، با وجود آن که طولانی و چندین ساله باشند، در مقایسه با دوره هایی که بدون تغییر می مانند کوتاه باشد (Darwin, 1872)."
#ادامه_دارد
#کانال_پاسخ_به_اسلامگرایان
https://t.me/answer_islamism
Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
💥فواید شراب در کتاب قانون #ابوعلی_سینا فیلسوف و داشمند ایرانی
#قسمت_اول
ابن سینا شراب را نه حرام بلکه در مواردی جایز برای سلامتی دانسته است تا آنجا که در شعری می گوید:
شراب را چه گنه گر که ابلهی نوشد / گهی به تیغ برد دست و گهی به سوی نجق
چو بو علی می ناب ار خوری حکیمانه / به حق که وجودت به حق شود ملحق
حلال گشت به فتوای عقل بر دانا / حرام گشت به فتوای شرع بر نادان
شراب سفید و رقیق برای کسانی که مزاج گرم دارند خوب است و سر درد نمی آورد و ممکن است بمناسبت رطوبت بخشی، سردرد ناشی از التهاب معده را از بین ببرد و یا سبک تر گرداند.
شراب صاف شده همراه انگبین و نان نیز – بویژه اگر قبل از نوشیدن به مدت دو ساعت با هم آمیخته گردند – همان کار را انجام دهند.
برای کسی که فربهی و نیرومندی آرزو می کند، شراب شیرین و غلیظ توصیه می شود، لیکن باید از بند آمدن ها بر حذر با شد.
برای کسی که سرد مزاج و بلغمی است شراب سرخ و کهنه بی فایده نیست و علت آنرا سابقا بیان کردیم.
قبل از هضم شدن و سرازیر شدن لقمه نباید مایعی به میان آید.
اگر غذا بد کیموس باشد نباید موقع خوردن آن و حتی بعد از هضم آن نوشابه ای خورد زیرا مواد آبکی، میموس بد را تا نقاط دور دست بدن می برد.
نوشیدن شراب بر روی میوه و بویژه بر روی خربزه خوب نیست. نوشیدن شراب باید با پیمانه های کوچک شروع شود و این روش بهتر از نوشیدن با پیمانه های بزرگ تر است. کسی که به شراب عادت داشته باشد چنانچه در هنگام غذا خوردن سه پیمانه سر کشد زیانی نمی بیند.
اگر به شراب خو نگرفته است و دارای تن سالم است، چنانچه بعد از رگ زدن مقداری از آن بنوشد بی فایده نیست.
کسانی که بیماری زهره دارند و کسانی که ترمزاجند از شراب بهره می بینند، زیرا شراب زهره را می راند و رطوبت را پخته می گرداند.
هر قدرعطر شراب بیشتر، بوی آن در افزایش و مزه آن لذیذتر باشد ، نوع آن بهتر است.
شراب بهترین غذا رسان به تمام بخش های بدن است.
شراب بلغم را می گدازد، صفرا را از ادرار و مشابه آن بیرون می راند، سودا را می لغزاند و آسان بیرون می کند و بازگشت آن مانع می شود؛ هر بند آمده ای را بدون اینکه گرمی بیگانه را زیاد بکار برد آب می سازد و می گدازد.
انواع شراب را در جای خود توصیف خواهیم کرد.
کسی که مغزش نیرومند است و با شرب شراب به آسانی مست نمی شود و مغز وی بخارهای بالا رو و نا پسندیده را پذیرا نیست و از شراب بجز گرمای مناسب مزاج را نمی پذیرد، از تاثیر شراب چنان صفای ذهنی بر او دست می دهد که ذهن های دیگر به آن نمی رسد.
در اشخاصی که حالت مغز بر عکس آن است، کنش های شراب نیز برعکس می باشد.
#ادامه_دارد
#کانال_پاسخ_به_اسلامگرایان
https://t.me/answer_islamism
#قسمت_اول
ابن سینا شراب را نه حرام بلکه در مواردی جایز برای سلامتی دانسته است تا آنجا که در شعری می گوید:
شراب را چه گنه گر که ابلهی نوشد / گهی به تیغ برد دست و گهی به سوی نجق
چو بو علی می ناب ار خوری حکیمانه / به حق که وجودت به حق شود ملحق
حلال گشت به فتوای عقل بر دانا / حرام گشت به فتوای شرع بر نادان
شراب سفید و رقیق برای کسانی که مزاج گرم دارند خوب است و سر درد نمی آورد و ممکن است بمناسبت رطوبت بخشی، سردرد ناشی از التهاب معده را از بین ببرد و یا سبک تر گرداند.
شراب صاف شده همراه انگبین و نان نیز – بویژه اگر قبل از نوشیدن به مدت دو ساعت با هم آمیخته گردند – همان کار را انجام دهند.
برای کسی که فربهی و نیرومندی آرزو می کند، شراب شیرین و غلیظ توصیه می شود، لیکن باید از بند آمدن ها بر حذر با شد.
برای کسی که سرد مزاج و بلغمی است شراب سرخ و کهنه بی فایده نیست و علت آنرا سابقا بیان کردیم.
قبل از هضم شدن و سرازیر شدن لقمه نباید مایعی به میان آید.
اگر غذا بد کیموس باشد نباید موقع خوردن آن و حتی بعد از هضم آن نوشابه ای خورد زیرا مواد آبکی، میموس بد را تا نقاط دور دست بدن می برد.
نوشیدن شراب بر روی میوه و بویژه بر روی خربزه خوب نیست. نوشیدن شراب باید با پیمانه های کوچک شروع شود و این روش بهتر از نوشیدن با پیمانه های بزرگ تر است. کسی که به شراب عادت داشته باشد چنانچه در هنگام غذا خوردن سه پیمانه سر کشد زیانی نمی بیند.
اگر به شراب خو نگرفته است و دارای تن سالم است، چنانچه بعد از رگ زدن مقداری از آن بنوشد بی فایده نیست.
کسانی که بیماری زهره دارند و کسانی که ترمزاجند از شراب بهره می بینند، زیرا شراب زهره را می راند و رطوبت را پخته می گرداند.
هر قدرعطر شراب بیشتر، بوی آن در افزایش و مزه آن لذیذتر باشد ، نوع آن بهتر است.
شراب بهترین غذا رسان به تمام بخش های بدن است.
شراب بلغم را می گدازد، صفرا را از ادرار و مشابه آن بیرون می راند، سودا را می لغزاند و آسان بیرون می کند و بازگشت آن مانع می شود؛ هر بند آمده ای را بدون اینکه گرمی بیگانه را زیاد بکار برد آب می سازد و می گدازد.
انواع شراب را در جای خود توصیف خواهیم کرد.
کسی که مغزش نیرومند است و با شرب شراب به آسانی مست نمی شود و مغز وی بخارهای بالا رو و نا پسندیده را پذیرا نیست و از شراب بجز گرمای مناسب مزاج را نمی پذیرد، از تاثیر شراب چنان صفای ذهنی بر او دست می دهد که ذهن های دیگر به آن نمی رسد.
در اشخاصی که حالت مغز بر عکس آن است، کنش های شراب نیز برعکس می باشد.
#ادامه_دارد
#کانال_پاسخ_به_اسلامگرایان
https://t.me/answer_islamism
Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
💥فواید شراب در کتاب قانون، #ابوعلی_سینا فیلسوف و دانشمند ایرانی
#قسمت_دوم(پایانی)
کسی که سینه اش بی توان است و در فصل زمستان نفس تنگی بر او عارض می شودنباید زیاد شراب بخورد و اگر بخورد معده اش نباید پر از طعام باشد و باید در غذایش ماده جریان اندازنده ای باشد تا اگر معده از شراب و طعام انباشته شد بیرون براند و بهتر آنست که جهت آسودگی آب انگبین بنوشد و آنرا باز بیرون دهد و بعد دهان را با سرکه و انگبین و رخساره را با آب سرد بشوید.
بدان که: شراب کهنه را باید در رده داروها قرار داد نه رده غذاها. شراب نو رسیده برای کبد خوب نیست و کبر را بر اثر باد کردن و اسهال دادن به شورش می اندازد.
بهترین شراب ها آن است که نه کهنه و نه بسیار تازه است بلکه در میانه قرار دارد، صاف است و سفیدی اش به سرخی می زند، خوش بوست و طعم آن بین ترش و شیرین یعنی میخوش است .
بهترین شراب که شراب شسته نام دارد آن است که سه پیمانه پونه کوهی و یک پیمانه آب را هم بحدی بجوشانند که حجم آن به دو سوم اولیه برسد.
کسی که از خوردن شراب احساس سوزش می کند باید بعد از نوشیدن آن انار و آب بمکد و فردای آنروز در ناشتا شربت افسنطین بنوشد و کمی غذا بخورد و استحمام کند.
بدان : شراب آمیخته با آب معده را سست و تر می گرداند و زودتر مستی می آورد، زیرا آبی که در آن است آنرا زودتر بمقصد می رساند.
شراب آمیخته با آب، پوست را صیقل می دهد و نیروهای روانی را تشدید می کند. کسی که خود را خردمند می داند نباید ناشتا، قبل از اینکه اندام های تر مزاجش آب کافی خود را دریافت کنند شراب بخورد و نباید کمی بعد از حرکات دشوار و خسته کننده شراب میل نماید، زیرا در این حالات مغز و پی آسیب می بینند و ترنجیدگی ، بهم خوردن عقل و یا بیماری ها روی می آورند و یا مواد دفعی گرم پدید می آیند.
برخی معتقدند اگر انسان یک یا دو بار در ماه مست شود خوبست زیرا نیروهای روانی سبکبار میشود و می آسایند و ادرار و عرق بیرون می روند، مواد دفعی می گدازند و بویژه مواد بیرون ریختنی معده آب می شود و دفع می گردند.
شراب خوردن خردسالان بدان می ماند که چوب نازک سوزان را در آتش بیاندازند.
پیران تا می توانند بنوشند.
جوانان باید اندازه نگهدارند که اندازه نکوست.
شراب مناسب برای جوانان، شراب کهنه و آمیخته با آب انار یا آب سرد و این مانع می شود که آسیب ببینند و مزاجشان بسوزد
📕منبع:
قانون در طب / تالیف شیخ الرئیس ابن سینا / کتاب اول
#تمام
#کانال_پاسخ_به_اسلامگرایان
https://t.me/answer_islamism
#قسمت_دوم(پایانی)
کسی که سینه اش بی توان است و در فصل زمستان نفس تنگی بر او عارض می شودنباید زیاد شراب بخورد و اگر بخورد معده اش نباید پر از طعام باشد و باید در غذایش ماده جریان اندازنده ای باشد تا اگر معده از شراب و طعام انباشته شد بیرون براند و بهتر آنست که جهت آسودگی آب انگبین بنوشد و آنرا باز بیرون دهد و بعد دهان را با سرکه و انگبین و رخساره را با آب سرد بشوید.
بدان که: شراب کهنه را باید در رده داروها قرار داد نه رده غذاها. شراب نو رسیده برای کبد خوب نیست و کبر را بر اثر باد کردن و اسهال دادن به شورش می اندازد.
بهترین شراب ها آن است که نه کهنه و نه بسیار تازه است بلکه در میانه قرار دارد، صاف است و سفیدی اش به سرخی می زند، خوش بوست و طعم آن بین ترش و شیرین یعنی میخوش است .
بهترین شراب که شراب شسته نام دارد آن است که سه پیمانه پونه کوهی و یک پیمانه آب را هم بحدی بجوشانند که حجم آن به دو سوم اولیه برسد.
کسی که از خوردن شراب احساس سوزش می کند باید بعد از نوشیدن آن انار و آب بمکد و فردای آنروز در ناشتا شربت افسنطین بنوشد و کمی غذا بخورد و استحمام کند.
بدان : شراب آمیخته با آب معده را سست و تر می گرداند و زودتر مستی می آورد، زیرا آبی که در آن است آنرا زودتر بمقصد می رساند.
شراب آمیخته با آب، پوست را صیقل می دهد و نیروهای روانی را تشدید می کند. کسی که خود را خردمند می داند نباید ناشتا، قبل از اینکه اندام های تر مزاجش آب کافی خود را دریافت کنند شراب بخورد و نباید کمی بعد از حرکات دشوار و خسته کننده شراب میل نماید، زیرا در این حالات مغز و پی آسیب می بینند و ترنجیدگی ، بهم خوردن عقل و یا بیماری ها روی می آورند و یا مواد دفعی گرم پدید می آیند.
برخی معتقدند اگر انسان یک یا دو بار در ماه مست شود خوبست زیرا نیروهای روانی سبکبار میشود و می آسایند و ادرار و عرق بیرون می روند، مواد دفعی می گدازند و بویژه مواد بیرون ریختنی معده آب می شود و دفع می گردند.
شراب خوردن خردسالان بدان می ماند که چوب نازک سوزان را در آتش بیاندازند.
پیران تا می توانند بنوشند.
جوانان باید اندازه نگهدارند که اندازه نکوست.
شراب مناسب برای جوانان، شراب کهنه و آمیخته با آب انار یا آب سرد و این مانع می شود که آسیب ببینند و مزاجشان بسوزد
📕منبع:
قانون در طب / تالیف شیخ الرئیس ابن سینا / کتاب اول
#تمام
#کانال_پاسخ_به_اسلامگرایان
https://t.me/answer_islamism
Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
💥فواید شراب در کتاب قانون #ابوعلی_سینا فیلسوف و داشمند ایرانی
#قسمت_اول
ابن سینا شراب را نه حرام بلکه در مواردی جایز برای سلامتی دانسته است تا آنجا که در شعری می گوید:
شراب را چه گنه گر که ابلهی نوشد / گهی به تیغ برد دست و گهی به سوی نجق
چو بو علی می ناب ار خوری حکیمانه / به حق که وجودت به حق شود ملحق
حلال گشت به فتوای عقل بر دانا / حرام گشت به فتوای شرع بر نادان
شراب سفید و رقیق برای کسانی که مزاج گرم دارند خوب است و سر درد نمی آورد و ممکن است بمناسبت رطوبت بخشی، سردرد ناشی از التهاب معده را از بین ببرد و یا سبک تر گرداند.
شراب صاف شده همراه انگبین و نان نیز – بویژه اگر قبل از نوشیدن به مدت دو ساعت با هم آمیخته گردند – همان کار را انجام دهند.
برای کسی که فربهی و نیرومندی آرزو می کند، شراب شیرین و غلیظ توصیه می شود، لیکن باید از بند آمدن ها بر حذر با شد.
برای کسی که سرد مزاج و بلغمی است شراب سرخ و کهنه بی فایده نیست و علت آنرا سابقا بیان کردیم.
قبل از هضم شدن و سرازیر شدن لقمه نباید مایعی به میان آید.
اگر غذا بد کیموس باشد نباید موقع خوردن آن و حتی بعد از هضم آن نوشابه ای خورد زیرا مواد آبکی، میموس بد را تا نقاط دور دست بدن می برد.
نوشیدن شراب بر روی میوه و بویژه بر روی خربزه خوب نیست. نوشیدن شراب باید با پیمانه های کوچک شروع شود و این روش بهتر از نوشیدن با پیمانه های بزرگ تر است. کسی که به شراب عادت داشته باشد چنانچه در هنگام غذا خوردن سه پیمانه سر کشد زیانی نمی بیند.
اگر به شراب خو نگرفته است و دارای تن سالم است، چنانچه بعد از رگ زدن مقداری از آن بنوشد بی فایده نیست.
کسانی که بیماری زهره دارند و کسانی که ترمزاجند از شراب بهره می بینند، زیرا شراب زهره را می راند و رطوبت را پخته می گرداند.
هر قدرعطر شراب بیشتر، بوی آن در افزایش و مزه آن لذیذتر باشد ، نوع آن بهتر است.
شراب بهترین غذا رسان به تمام بخش های بدن است.
شراب بلغم را می گدازد، صفرا را از ادرار و مشابه آن بیرون می راند، سودا را می لغزاند و آسان بیرون می کند و بازگشت آن مانع می شود؛ هر بند آمده ای را بدون اینکه گرمی بیگانه را زیاد بکار برد آب می سازد و می گدازد.
انواع شراب را در جای خود توصیف خواهیم کرد.
کسی که مغزش نیرومند است و با شرب شراب به آسانی مست نمی شود و مغز وی بخارهای بالا رو و نا پسندیده را پذیرا نیست و از شراب بجز گرمای مناسب مزاج را نمی پذیرد، از تاثیر شراب چنان صفای ذهنی بر او دست می دهد که ذهن های دیگر به آن نمی رسد.
در اشخاصی که حالت مغز بر عکس آن است، کنش های شراب نیز برعکس می باشد.
#ادامه_دارد
#کانال_پاسخ_به_اسلامگرایان
https://t.me/answer_islamism
#قسمت_اول
ابن سینا شراب را نه حرام بلکه در مواردی جایز برای سلامتی دانسته است تا آنجا که در شعری می گوید:
شراب را چه گنه گر که ابلهی نوشد / گهی به تیغ برد دست و گهی به سوی نجق
چو بو علی می ناب ار خوری حکیمانه / به حق که وجودت به حق شود ملحق
حلال گشت به فتوای عقل بر دانا / حرام گشت به فتوای شرع بر نادان
شراب سفید و رقیق برای کسانی که مزاج گرم دارند خوب است و سر درد نمی آورد و ممکن است بمناسبت رطوبت بخشی، سردرد ناشی از التهاب معده را از بین ببرد و یا سبک تر گرداند.
شراب صاف شده همراه انگبین و نان نیز – بویژه اگر قبل از نوشیدن به مدت دو ساعت با هم آمیخته گردند – همان کار را انجام دهند.
برای کسی که فربهی و نیرومندی آرزو می کند، شراب شیرین و غلیظ توصیه می شود، لیکن باید از بند آمدن ها بر حذر با شد.
برای کسی که سرد مزاج و بلغمی است شراب سرخ و کهنه بی فایده نیست و علت آنرا سابقا بیان کردیم.
قبل از هضم شدن و سرازیر شدن لقمه نباید مایعی به میان آید.
اگر غذا بد کیموس باشد نباید موقع خوردن آن و حتی بعد از هضم آن نوشابه ای خورد زیرا مواد آبکی، میموس بد را تا نقاط دور دست بدن می برد.
نوشیدن شراب بر روی میوه و بویژه بر روی خربزه خوب نیست. نوشیدن شراب باید با پیمانه های کوچک شروع شود و این روش بهتر از نوشیدن با پیمانه های بزرگ تر است. کسی که به شراب عادت داشته باشد چنانچه در هنگام غذا خوردن سه پیمانه سر کشد زیانی نمی بیند.
اگر به شراب خو نگرفته است و دارای تن سالم است، چنانچه بعد از رگ زدن مقداری از آن بنوشد بی فایده نیست.
کسانی که بیماری زهره دارند و کسانی که ترمزاجند از شراب بهره می بینند، زیرا شراب زهره را می راند و رطوبت را پخته می گرداند.
هر قدرعطر شراب بیشتر، بوی آن در افزایش و مزه آن لذیذتر باشد ، نوع آن بهتر است.
شراب بهترین غذا رسان به تمام بخش های بدن است.
شراب بلغم را می گدازد، صفرا را از ادرار و مشابه آن بیرون می راند، سودا را می لغزاند و آسان بیرون می کند و بازگشت آن مانع می شود؛ هر بند آمده ای را بدون اینکه گرمی بیگانه را زیاد بکار برد آب می سازد و می گدازد.
انواع شراب را در جای خود توصیف خواهیم کرد.
کسی که مغزش نیرومند است و با شرب شراب به آسانی مست نمی شود و مغز وی بخارهای بالا رو و نا پسندیده را پذیرا نیست و از شراب بجز گرمای مناسب مزاج را نمی پذیرد، از تاثیر شراب چنان صفای ذهنی بر او دست می دهد که ذهن های دیگر به آن نمی رسد.
در اشخاصی که حالت مغز بر عکس آن است، کنش های شراب نیز برعکس می باشد.
#ادامه_دارد
#کانال_پاسخ_به_اسلامگرایان
https://t.me/answer_islamism
Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
💥فواید شراب در کتاب قانون، #ابوعلی_سینا فیلسوف و دانشمند ایرانی
#قسمت_دوم(پایانی)
کسی که سینه اش بی توان است و در فصل زمستان نفس تنگی بر او عارض می شودنباید زیاد شراب بخورد و اگر بخورد معده اش نباید پر از طعام باشد و باید در غذایش ماده جریان اندازنده ای باشد تا اگر معده از شراب و طعام انباشته شد بیرون براند و بهتر آنست که جهت آسودگی آب انگبین بنوشد و آنرا باز بیرون دهد و بعد دهان را با سرکه و انگبین و رخساره را با آب سرد بشوید.
بدان که: شراب کهنه را باید در رده داروها قرار داد نه رده غذاها. شراب نو رسیده برای کبد خوب نیست و کبر را بر اثر باد کردن و اسهال دادن به شورش می اندازد.
بهترین شراب ها آن است که نه کهنه و نه بسیار تازه است بلکه در میانه قرار دارد، صاف است و سفیدی اش به سرخی می زند، خوش بوست و طعم آن بین ترش و شیرین یعنی میخوش است .
بهترین شراب که شراب شسته نام دارد آن است که سه پیمانه پونه کوهی و یک پیمانه آب را هم بحدی بجوشانند که حجم آن به دو سوم اولیه برسد.
کسی که از خوردن شراب احساس سوزش می کند باید بعد از نوشیدن آن انار و آب بمکد و فردای آنروز در ناشتا شربت افسنطین بنوشد و کمی غذا بخورد و استحمام کند.
بدان : شراب آمیخته با آب معده را سست و تر می گرداند و زودتر مستی می آورد، زیرا آبی که در آن است آنرا زودتر بمقصد می رساند.
شراب آمیخته با آب، پوست را صیقل می دهد و نیروهای روانی را تشدید می کند. کسی که خود را خردمند می داند نباید ناشتا، قبل از اینکه اندام های تر مزاجش آب کافی خود را دریافت کنند شراب بخورد و نباید کمی بعد از حرکات دشوار و خسته کننده شراب میل نماید، زیرا در این حالات مغز و پی آسیب می بینند و ترنجیدگی ، بهم خوردن عقل و یا بیماری ها روی می آورند و یا مواد دفعی گرم پدید می آیند.
برخی معتقدند اگر انسان یک یا دو بار در ماه مست شود خوبست زیرا نیروهای روانی سبکبار میشود و می آسایند و ادرار و عرق بیرون می روند، مواد دفعی می گدازند و بویژه مواد بیرون ریختنی معده آب می شود و دفع می گردند.
شراب خوردن خردسالان بدان می ماند که چوب نازک سوزان را در آتش بیاندازند.
پیران تا می توانند بنوشند.
جوانان باید اندازه نگهدارند که اندازه نکوست.
شراب مناسب برای جوانان، شراب کهنه و آمیخته با آب انار یا آب سرد و این مانع می شود که آسیب ببینند و مزاجشان بسوزد
📕منبع:
قانون در طب / تالیف شیخ الرئیس ابن سینا / کتاب اول
#تمام
#کانال_پاسخ_به_اسلامگرایان
https://t.me/answer_islamism
#قسمت_دوم(پایانی)
کسی که سینه اش بی توان است و در فصل زمستان نفس تنگی بر او عارض می شودنباید زیاد شراب بخورد و اگر بخورد معده اش نباید پر از طعام باشد و باید در غذایش ماده جریان اندازنده ای باشد تا اگر معده از شراب و طعام انباشته شد بیرون براند و بهتر آنست که جهت آسودگی آب انگبین بنوشد و آنرا باز بیرون دهد و بعد دهان را با سرکه و انگبین و رخساره را با آب سرد بشوید.
بدان که: شراب کهنه را باید در رده داروها قرار داد نه رده غذاها. شراب نو رسیده برای کبد خوب نیست و کبر را بر اثر باد کردن و اسهال دادن به شورش می اندازد.
بهترین شراب ها آن است که نه کهنه و نه بسیار تازه است بلکه در میانه قرار دارد، صاف است و سفیدی اش به سرخی می زند، خوش بوست و طعم آن بین ترش و شیرین یعنی میخوش است .
بهترین شراب که شراب شسته نام دارد آن است که سه پیمانه پونه کوهی و یک پیمانه آب را هم بحدی بجوشانند که حجم آن به دو سوم اولیه برسد.
کسی که از خوردن شراب احساس سوزش می کند باید بعد از نوشیدن آن انار و آب بمکد و فردای آنروز در ناشتا شربت افسنطین بنوشد و کمی غذا بخورد و استحمام کند.
بدان : شراب آمیخته با آب معده را سست و تر می گرداند و زودتر مستی می آورد، زیرا آبی که در آن است آنرا زودتر بمقصد می رساند.
شراب آمیخته با آب، پوست را صیقل می دهد و نیروهای روانی را تشدید می کند. کسی که خود را خردمند می داند نباید ناشتا، قبل از اینکه اندام های تر مزاجش آب کافی خود را دریافت کنند شراب بخورد و نباید کمی بعد از حرکات دشوار و خسته کننده شراب میل نماید، زیرا در این حالات مغز و پی آسیب می بینند و ترنجیدگی ، بهم خوردن عقل و یا بیماری ها روی می آورند و یا مواد دفعی گرم پدید می آیند.
برخی معتقدند اگر انسان یک یا دو بار در ماه مست شود خوبست زیرا نیروهای روانی سبکبار میشود و می آسایند و ادرار و عرق بیرون می روند، مواد دفعی می گدازند و بویژه مواد بیرون ریختنی معده آب می شود و دفع می گردند.
شراب خوردن خردسالان بدان می ماند که چوب نازک سوزان را در آتش بیاندازند.
پیران تا می توانند بنوشند.
جوانان باید اندازه نگهدارند که اندازه نکوست.
شراب مناسب برای جوانان، شراب کهنه و آمیخته با آب انار یا آب سرد و این مانع می شود که آسیب ببینند و مزاجشان بسوزد
📕منبع:
قانون در طب / تالیف شیخ الرئیس ابن سینا / کتاب اول
#تمام
#کانال_پاسخ_به_اسلامگرایان
https://t.me/answer_islamism