Forwarded from Unclesam
👩🏽⚖️ماريه قبطيّه، كنيزى كه زيباييش براى محمد رسوايى جنسى به بار آورد
#قسمت_سوم
پیامبر اسلام در روزی که محمد بايد همراه #عائشه و در خانه او باشد، #ماریه را بی خبر عائشه به خانه #حفصه(كه براى ديدار پدرش از خانه خارج شده بود) آورده با او همبستر شده است، به ناگاه حفصه به خانه بازميگردد و محمد را در حال آميزش(سكس) با ماريه ميبيند.
#متن_عربى: فَذَهَبَتْ حَفْصَةُ إِلَى أَبِيهَا، فَتَحَدَّثَتْ عِنْدَهُ، فَأَرْسَلَ النَّبِيُّ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ إِلَى جَارِيَتِهِ، فَظَلَّتْ مَعَهُ فِي بَيْتِ حَفْصَةَ، وَكَانَ الْيَوْمَ الَّذِي يَأْتِي فِيهِ عَائِشَةَ، فَرَجَعَتْ حَفْصَةُ، فَوَجَدَتْهُمَا فِي بَيْتِهَا، فَجَعَلَتْ تَنْتَظِرُ خُرُوجَهَا، وَغَارَتْ غَيْرَةً شَدِيدَةً، فَأَخْرَجَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ جَارِيَتَهُ، وَدَخَلَتْ حَفْصَةُ فَقَالَتْ: قَدْ رَأَيْتُ مَنْ كَانَ عِنْدَكَ، وَاللَّهِ لَقَدْ سُؤْتَنِي، فَقَالَ النَّبِيُّ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ: «وَاللَّهِ لَأُرْضِيَنَّكِ فَإِنِّي مُسِرٌّ إِلَيْكِ سِرًّا فَاحْفَظِيهِ»
#ترجمه: حفصه به خانه پدرش روانه شد، پيامبر ازين جريان باخبر بود(اينكه حفصه خانه را ترك ميكند)، پس بدنبال كنيزش فرستاد كه به خانه حفصه برود، و آن روزى بود كه بايد همراه عايشه ميبود، حفصه بازگشت و به ناگاه #ماريه و #محمد را در خانه اش يافت.
بدليل بسته بودن درب خانه، منتظر ماند كه كارشان تمام شود و در حين خروجشان وارد خانه شد و به محمد گفت: ديدم با چه كسى بودى با من بسيار كار بدى كردى... پيامبر(كه در شرايط بسيار بدى قرار گرفته بود) گفت: به الله قسم تو را راضى ميكنم(هرطور بخواهى رضايتت را جلب ميكنم) و اين بايد بين ما يك راز باقى بماند!
#منبع: تفسير طبرى ، ج ٢٣ ص ٨٦
لينك صفحه كتاب:
http://lib.efatwa.ir/46982/23/86
داستان را كه #طبرى ازين جريان نقل كرده را با زبانى روانتر مينويسم:
در يكى از روزها حفصه براى كارى قصد رفتن به خانه پدرش(عمر بن خطاب) را داشت و اين فرصت خوبى را براى محمد ایجاد می كند تا با كنيز زيباى خود معاشقه ای با داشته باشد با اينكه آن روز را بايد همراه عايشه ميبود و با وى همخوابى ميكرد.
ماریه پیشنهاد محمد را اجابت می نماید(كنيز نميتواند سرپيچى كند) و در رختخواب حفصه، گرم معاشقه می گردند.
دست بر قضا قبل از اتمام سکس، حفصه به منزلش مراجعت می کند. همينكه به خانه می رسد می بیند که درب منزل از پشت بسته شده است. ناچار جلوی در می نشیند تا محمد و ماریه از خانه خالى محل معاشقه خارج شوند. حفصه با دیدن چنین صحنه اى و همخوابى محمد با كنيزش در رختخواب او، کاسه ی صبر و تحملش لبریز می شود و به محمد ميگويد:
«بدکاری با من کرده ای! کالایی را به خانه من و روی بستر من آورده ای که برای هیچ کدام از همسرانت نبرده ای !»
متن #عربى مربوطه: أَنَّ النَّبِيَّ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ دَخَلَ بَيْتَ حَفْصَةَ، فَإِذَا هِيَ لَيْسَتْ ثَمَّ، فَجَاءَتْهُ فَتَاتُهُ، وَأَلْقَى عَلَيْهَا سِتْرًا، فَجَاءَتْ حَفْصَةُ فَقَعَدَتْ عَلَى الْبَابِ حَتَّى قَضَى رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ حَاجَتَهُ، فَقَالَتْ: وَاللَّهِ لَقَدْ سُؤْتَنِي، جَامَعْتَهَا فِي بَيْتِي
#ترجمه را در بالا نوشته ام و فقط كلمات آخر اين متن عربى را براى بستن دهان ماله كشان ترجمه ميكنم.
حفصه به محمد ميگويد: به خدا با من بسيار بد كردى، جامعتها في بيتى: با او در خانه من سكس كردى.
#منبع: تفسير طبرى، ج ٢٣ ص ٨٧
لينك صفحه كتاب:
http://lib.efatwa.ir/46982/23/87
ادامه دارد ....
#قسمت_سوم
پیامبر اسلام در روزی که محمد بايد همراه #عائشه و در خانه او باشد، #ماریه را بی خبر عائشه به خانه #حفصه(كه براى ديدار پدرش از خانه خارج شده بود) آورده با او همبستر شده است، به ناگاه حفصه به خانه بازميگردد و محمد را در حال آميزش(سكس) با ماريه ميبيند.
#متن_عربى: فَذَهَبَتْ حَفْصَةُ إِلَى أَبِيهَا، فَتَحَدَّثَتْ عِنْدَهُ، فَأَرْسَلَ النَّبِيُّ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ إِلَى جَارِيَتِهِ، فَظَلَّتْ مَعَهُ فِي بَيْتِ حَفْصَةَ، وَكَانَ الْيَوْمَ الَّذِي يَأْتِي فِيهِ عَائِشَةَ، فَرَجَعَتْ حَفْصَةُ، فَوَجَدَتْهُمَا فِي بَيْتِهَا، فَجَعَلَتْ تَنْتَظِرُ خُرُوجَهَا، وَغَارَتْ غَيْرَةً شَدِيدَةً، فَأَخْرَجَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ جَارِيَتَهُ، وَدَخَلَتْ حَفْصَةُ فَقَالَتْ: قَدْ رَأَيْتُ مَنْ كَانَ عِنْدَكَ، وَاللَّهِ لَقَدْ سُؤْتَنِي، فَقَالَ النَّبِيُّ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ: «وَاللَّهِ لَأُرْضِيَنَّكِ فَإِنِّي مُسِرٌّ إِلَيْكِ سِرًّا فَاحْفَظِيهِ»
#ترجمه: حفصه به خانه پدرش روانه شد، پيامبر ازين جريان باخبر بود(اينكه حفصه خانه را ترك ميكند)، پس بدنبال كنيزش فرستاد كه به خانه حفصه برود، و آن روزى بود كه بايد همراه عايشه ميبود، حفصه بازگشت و به ناگاه #ماريه و #محمد را در خانه اش يافت.
بدليل بسته بودن درب خانه، منتظر ماند كه كارشان تمام شود و در حين خروجشان وارد خانه شد و به محمد گفت: ديدم با چه كسى بودى با من بسيار كار بدى كردى... پيامبر(كه در شرايط بسيار بدى قرار گرفته بود) گفت: به الله قسم تو را راضى ميكنم(هرطور بخواهى رضايتت را جلب ميكنم) و اين بايد بين ما يك راز باقى بماند!
#منبع: تفسير طبرى ، ج ٢٣ ص ٨٦
لينك صفحه كتاب:
http://lib.efatwa.ir/46982/23/86
داستان را كه #طبرى ازين جريان نقل كرده را با زبانى روانتر مينويسم:
در يكى از روزها حفصه براى كارى قصد رفتن به خانه پدرش(عمر بن خطاب) را داشت و اين فرصت خوبى را براى محمد ایجاد می كند تا با كنيز زيباى خود معاشقه ای با داشته باشد با اينكه آن روز را بايد همراه عايشه ميبود و با وى همخوابى ميكرد.
ماریه پیشنهاد محمد را اجابت می نماید(كنيز نميتواند سرپيچى كند) و در رختخواب حفصه، گرم معاشقه می گردند.
دست بر قضا قبل از اتمام سکس، حفصه به منزلش مراجعت می کند. همينكه به خانه می رسد می بیند که درب منزل از پشت بسته شده است. ناچار جلوی در می نشیند تا محمد و ماریه از خانه خالى محل معاشقه خارج شوند. حفصه با دیدن چنین صحنه اى و همخوابى محمد با كنيزش در رختخواب او، کاسه ی صبر و تحملش لبریز می شود و به محمد ميگويد:
«بدکاری با من کرده ای! کالایی را به خانه من و روی بستر من آورده ای که برای هیچ کدام از همسرانت نبرده ای !»
متن #عربى مربوطه: أَنَّ النَّبِيَّ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ دَخَلَ بَيْتَ حَفْصَةَ، فَإِذَا هِيَ لَيْسَتْ ثَمَّ، فَجَاءَتْهُ فَتَاتُهُ، وَأَلْقَى عَلَيْهَا سِتْرًا، فَجَاءَتْ حَفْصَةُ فَقَعَدَتْ عَلَى الْبَابِ حَتَّى قَضَى رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ حَاجَتَهُ، فَقَالَتْ: وَاللَّهِ لَقَدْ سُؤْتَنِي، جَامَعْتَهَا فِي بَيْتِي
#ترجمه را در بالا نوشته ام و فقط كلمات آخر اين متن عربى را براى بستن دهان ماله كشان ترجمه ميكنم.
حفصه به محمد ميگويد: به خدا با من بسيار بد كردى، جامعتها في بيتى: با او در خانه من سكس كردى.
#منبع: تفسير طبرى، ج ٢٣ ص ٨٧
لينك صفحه كتاب:
http://lib.efatwa.ir/46982/23/87
ادامه دارد ....
Forwarded from Unclesam
👩🏽⚖️ماريه قبطيّه، كنيزى كه زيباييش براى محمد رسوايى جنسى به بار آورد
#قسمت_چهارم
متن عربى روايت در ادامه روايت بخش قبل : وَكَانَ بَدْءُ الْحَدِيثِ فِي شَأْنِ أُمِّ إِبْرَاهِيمَ الْقِبْطِيَّةِ، أَصَابَهَا النَّبِيُّ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ فِي بَيْتِ حَفْصَةَ فِي يَوْمِهَا، فَوَجَدَتْهُ حَفْصَةُ، فَقَالَتْ: يَا نَبِيَّاللَّهِ لَقَدْ جِئْتَ إِلَيَّ شَيْئًا مَا جِئْتَ إِلَى أَحَدٍ مِنْ أَزْوَاجِكَ بِمِثْلِهِ فِي يَوْمِي وَفِي دَوْرِي
#ترجمه: حفصه به محمد ميگويد: «بدکاری با من کرده ای! کالایی را به خانه من و روی بستر من آورده ای که برای هیچ کدام از همسرانت نبرده ای !»
#منبع: تفسير طبرى، ج ٢٣ ص ٨٨
لينك صفحه كتاب:
http://lib.efatwa.ir/46982/23/88
#حفصه همچنين بسیار مشوش و ناراحت، به محمد می گوید حالا با چشمان خودم دیدم که چه کار می کردید، مگر من از دیگر زنانت سر به زیر تر و آرام تر نبودم؟
#پیامبر می گوید: آرام باش و پیش کسی سخنی نگو، من نیز قول می دهم آن کنیز را بر خودم حرام کنم و به هیچ وجه نزدیکش نشوم.
متن #عربى: فَقَالَتْ: يَا رَسُولَ اللَّهِ أَنَّى كَانَ هَذَا الْأَمْرُ، وَكُنْتُ أَهْوَنَهُنَّ عَلَيْكَ؟
فَقَالَ لَهَا رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ: «اسْكُتِي لَا تَذْكُرِي هَذَا لِأَحَدٍ، هِيَ عَلَيَّ حَرَامٌ إِنْ قَرَبْتُهَا بَعْدَ هَذَا أَبَدًا»
#منبع: تفسير طبرى، ج ٢٣ ص ٨٤
لينك صفحه كتاب:
http://lib.efatwa.ir/46982/23/84
و اما در ادامه #محمد به حفصه گفت: اين موضوع را كتمان كن و به #عائشه درباره آنچه ديدى چیزی نگو، اما حفصه اين مطلب را براى عايشه بازگو كرد و عائشه از شنيدن اين موضوع بسيار خشمگين ميشود.
متن #عربى: فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ: «اكْتُمِي عَلَيَّ وَلَا تَذْكُرِي لِعَائِشَةَ مَا رَأَيْتِ» . فَذَكَرَتْ حَفْصَةُ لِعَائِشَةَ، فَغَضِبَتْ عَائِشَةُ.
#منبع: تفسير طبرى، ج ٢٣ ص ٨٥
لينك صفحه كتاب:
http://lib.efatwa.ir/46982/23/85
اين مسأله كه به گوش #عایشه می رسد، خود به خود به وسیله ی عایشه و حفصه به جنجال و آبروريزى بزرگى تبديل می شود و اسباب دردسری بزرگى را براى محمد فراهم می كند.
محمد از حرام کردن #ماريه بر خويشتن تغيير نظر داد و برای تبرئه و تزکيه خود و مثل همیشه برای سرپوش گذاشتن به اين عمل زشت و شرم آور، و سرکوب زنانش، به آیاتى از قرآن پناه می برد كه شامل آيات ١ تا ٥ سوره تحريم است:
در قسمت بعد به اين آيات ميپردازم
ادامه دارد
#قسمت_چهارم
متن عربى روايت در ادامه روايت بخش قبل : وَكَانَ بَدْءُ الْحَدِيثِ فِي شَأْنِ أُمِّ إِبْرَاهِيمَ الْقِبْطِيَّةِ، أَصَابَهَا النَّبِيُّ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ فِي بَيْتِ حَفْصَةَ فِي يَوْمِهَا، فَوَجَدَتْهُ حَفْصَةُ، فَقَالَتْ: يَا نَبِيَّاللَّهِ لَقَدْ جِئْتَ إِلَيَّ شَيْئًا مَا جِئْتَ إِلَى أَحَدٍ مِنْ أَزْوَاجِكَ بِمِثْلِهِ فِي يَوْمِي وَفِي دَوْرِي
#ترجمه: حفصه به محمد ميگويد: «بدکاری با من کرده ای! کالایی را به خانه من و روی بستر من آورده ای که برای هیچ کدام از همسرانت نبرده ای !»
#منبع: تفسير طبرى، ج ٢٣ ص ٨٨
لينك صفحه كتاب:
http://lib.efatwa.ir/46982/23/88
#حفصه همچنين بسیار مشوش و ناراحت، به محمد می گوید حالا با چشمان خودم دیدم که چه کار می کردید، مگر من از دیگر زنانت سر به زیر تر و آرام تر نبودم؟
#پیامبر می گوید: آرام باش و پیش کسی سخنی نگو، من نیز قول می دهم آن کنیز را بر خودم حرام کنم و به هیچ وجه نزدیکش نشوم.
متن #عربى: فَقَالَتْ: يَا رَسُولَ اللَّهِ أَنَّى كَانَ هَذَا الْأَمْرُ، وَكُنْتُ أَهْوَنَهُنَّ عَلَيْكَ؟
فَقَالَ لَهَا رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ: «اسْكُتِي لَا تَذْكُرِي هَذَا لِأَحَدٍ، هِيَ عَلَيَّ حَرَامٌ إِنْ قَرَبْتُهَا بَعْدَ هَذَا أَبَدًا»
#منبع: تفسير طبرى، ج ٢٣ ص ٨٤
لينك صفحه كتاب:
http://lib.efatwa.ir/46982/23/84
و اما در ادامه #محمد به حفصه گفت: اين موضوع را كتمان كن و به #عائشه درباره آنچه ديدى چیزی نگو، اما حفصه اين مطلب را براى عايشه بازگو كرد و عائشه از شنيدن اين موضوع بسيار خشمگين ميشود.
متن #عربى: فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ: «اكْتُمِي عَلَيَّ وَلَا تَذْكُرِي لِعَائِشَةَ مَا رَأَيْتِ» . فَذَكَرَتْ حَفْصَةُ لِعَائِشَةَ، فَغَضِبَتْ عَائِشَةُ.
#منبع: تفسير طبرى، ج ٢٣ ص ٨٥
لينك صفحه كتاب:
http://lib.efatwa.ir/46982/23/85
اين مسأله كه به گوش #عایشه می رسد، خود به خود به وسیله ی عایشه و حفصه به جنجال و آبروريزى بزرگى تبديل می شود و اسباب دردسری بزرگى را براى محمد فراهم می كند.
محمد از حرام کردن #ماريه بر خويشتن تغيير نظر داد و برای تبرئه و تزکيه خود و مثل همیشه برای سرپوش گذاشتن به اين عمل زشت و شرم آور، و سرکوب زنانش، به آیاتى از قرآن پناه می برد كه شامل آيات ١ تا ٥ سوره تحريم است:
در قسمت بعد به اين آيات ميپردازم
ادامه دارد
Forwarded from نقدى بر اسلام
💥 قرآن، كتاب دينى مسلمانان چگونه و توسط چه اشخاصى گردآورى شد؟
#قسمت_سوم
#زید به هنگام تکمیل هر سوره آن را در صندوقچه ای چرمی به نام #ربعه قرار میداد تا اینکه سوره ها یکی پس از دیگری کامل شدند و هیچ گونه نظم و ترتیب بین آن ها وجود نداشت.
#منبع: فتح الباری، ابن حجر، ج ٩، صفحات ۴ تا ۷
بدین ترتیب زید, #قرآن خود را جمع آوری کرد. این قرآن برخلاف قرآن های امروز هیچ نظمی نداشت و بعد از اتمام کار در اختیار #ابوبكر قرار داده شد.
بعد از فوت ابوبكر اما، این مصحف به #عمر_بن_خطاب رسید و بعد از هم توسط دخترش #حفصه كه يكى همسران محمد بود، نگهداری شد و هنگام یكسان كردن مصاحف، عثمان آن را به عاریت گرفت تا نسخه های دیگر قرآن را با آن مقابله كند و سپس آن را به حفصه باز گردانید و چون حفصه درگذشت، #مروان كه ازجانب #معاویه والی مدینه بود، آن را از ورثه حفصه گرفت و از بین برد.
#منبع: المصاحف، ابی داود سجستانی، صفحات ٩۵_٩۴ و ١٠٣ _ ١٠٢
همانطور که قبل تر هم گفته شد، بیشتر محققین و مورخين اسلام نوشته اند که جمع آوری قرآن پس از حیات پیامبر اسلام صورت گرفته است و ايشان هيچگاه رغبتى به گردآورى آيات بصورت يك كتاب را نداشت.
مضاف بر اینکه بعد از فوت پیامبر و تهیه ی قرآن توسط علی و نپذیرفتن آن توسط زید، افراد دیگری هم به کار تدوین قرآن پرداختند که اسامی تعدادی از آنان را ذکر کردیم.
ناگفته نماند كه روایاتی هم در کتب شیعه مبتنی بر توصیه محمد بن عبدالله به تهیه ی قرآن توسط علی بن ابيطالب دلالت دارند که طبق روال روحانيون اين مذهب ميتوان اين روايات را بالا بردن شأن و مقام #على در نزد بزرگان اين مذهب ميباشد و نه يك حقيقت تاريخى.
اما اولین فردی که قرآن را بر حسب سوره ها مرتب کرد، #سالم_مولى_ابی_حذیفه بود.
#منبع: التمهید فی علوم القرآن، آیت الله محمد هادی معرفت، ج ١، ص ٣٠٨
همانطور که گفته شد،
قرآن های دیگری هم بعد از جمع آوری قرآن زید به رشته ی تحریر در آمدند که اسامی هفت تای آنها را که معروف ترین شان بود، بالاتر آوردیم.
در آن موقع دسترسی به نسخ خطی بسیار دشوار بود و اكثريت مردم و صحابه نیز از داشتن قرآن بی بهره بودند و از کسانی که توانایی گردآوری قرآن را داشتند میخواستند که برایشان قرآن تنظیم کنند.
قرآن های نامبرده فوق با هم اختلاف فاحشی داشتند و هر کدام در مناطق مختلف جغرافیایی خاص خود از شهرت و اعتبار بالایی برخوردار بودند.
بعنوان مثال، در کوفه قرآن #ابن_مسعود را صحیح دانسته و در مدینه قرآن #ابن_ابى_کعب از اعتبار زیادی برخوردار بود و در
بصره قرآن #ابوموسی_اشعری را محترم میشمردند و در دمشق قرآن ابن اسود.
#منبع: المصاحف، ابی داود سجستانی، صفحات ۷٠ و ۷١
ادامه دارد ...
#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://t.me/naghde_eslamm/21728
#قسمت_سوم
#زید به هنگام تکمیل هر سوره آن را در صندوقچه ای چرمی به نام #ربعه قرار میداد تا اینکه سوره ها یکی پس از دیگری کامل شدند و هیچ گونه نظم و ترتیب بین آن ها وجود نداشت.
#منبع: فتح الباری، ابن حجر، ج ٩، صفحات ۴ تا ۷
بدین ترتیب زید, #قرآن خود را جمع آوری کرد. این قرآن برخلاف قرآن های امروز هیچ نظمی نداشت و بعد از اتمام کار در اختیار #ابوبكر قرار داده شد.
بعد از فوت ابوبكر اما، این مصحف به #عمر_بن_خطاب رسید و بعد از هم توسط دخترش #حفصه كه يكى همسران محمد بود، نگهداری شد و هنگام یكسان كردن مصاحف، عثمان آن را به عاریت گرفت تا نسخه های دیگر قرآن را با آن مقابله كند و سپس آن را به حفصه باز گردانید و چون حفصه درگذشت، #مروان كه ازجانب #معاویه والی مدینه بود، آن را از ورثه حفصه گرفت و از بین برد.
#منبع: المصاحف، ابی داود سجستانی، صفحات ٩۵_٩۴ و ١٠٣ _ ١٠٢
همانطور که قبل تر هم گفته شد، بیشتر محققین و مورخين اسلام نوشته اند که جمع آوری قرآن پس از حیات پیامبر اسلام صورت گرفته است و ايشان هيچگاه رغبتى به گردآورى آيات بصورت يك كتاب را نداشت.
مضاف بر اینکه بعد از فوت پیامبر و تهیه ی قرآن توسط علی و نپذیرفتن آن توسط زید، افراد دیگری هم به کار تدوین قرآن پرداختند که اسامی تعدادی از آنان را ذکر کردیم.
ناگفته نماند كه روایاتی هم در کتب شیعه مبتنی بر توصیه محمد بن عبدالله به تهیه ی قرآن توسط علی بن ابيطالب دلالت دارند که طبق روال روحانيون اين مذهب ميتوان اين روايات را بالا بردن شأن و مقام #على در نزد بزرگان اين مذهب ميباشد و نه يك حقيقت تاريخى.
اما اولین فردی که قرآن را بر حسب سوره ها مرتب کرد، #سالم_مولى_ابی_حذیفه بود.
#منبع: التمهید فی علوم القرآن، آیت الله محمد هادی معرفت، ج ١، ص ٣٠٨
همانطور که گفته شد،
قرآن های دیگری هم بعد از جمع آوری قرآن زید به رشته ی تحریر در آمدند که اسامی هفت تای آنها را که معروف ترین شان بود، بالاتر آوردیم.
در آن موقع دسترسی به نسخ خطی بسیار دشوار بود و اكثريت مردم و صحابه نیز از داشتن قرآن بی بهره بودند و از کسانی که توانایی گردآوری قرآن را داشتند میخواستند که برایشان قرآن تنظیم کنند.
قرآن های نامبرده فوق با هم اختلاف فاحشی داشتند و هر کدام در مناطق مختلف جغرافیایی خاص خود از شهرت و اعتبار بالایی برخوردار بودند.
بعنوان مثال، در کوفه قرآن #ابن_مسعود را صحیح دانسته و در مدینه قرآن #ابن_ابى_کعب از اعتبار زیادی برخوردار بود و در
بصره قرآن #ابوموسی_اشعری را محترم میشمردند و در دمشق قرآن ابن اسود.
#منبع: المصاحف، ابی داود سجستانی، صفحات ۷٠ و ۷١
ادامه دارد ...
#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://t.me/naghde_eslamm/21728
Telegram
نقدى بر اسلام
قرآن
كتاب آسمانى مسلمانان چگونه و به دست چه كسانى گردآورى شد ؟؟
www.eslam.nu
كتاب آسمانى مسلمانان چگونه و به دست چه كسانى گردآورى شد ؟؟
www.eslam.nu
Forwarded from نقدى بر اسلام
▪️ تاريخ شكل گيرى قرآن در تصاد با تعريف معجزه است.
#قسمت_نهم
«عمربن شبه» که در ۸۷۷ میلادی درگذشت در کتاب خود «مدینه»، به بررسی آیات و احادیث پرداخته و تضادهای آنها را نشان می دهد. در حقیقت یک بلبشوی بزرگ و سردرگمی عظیم وجود دارد و اعراب در پی ساماندهی خود در برابر اقوام دیگر هستند و پایداری نظام خلیفه گری و اسارت دیگران را مشروط به تنظیم قوانین خود می دانند.
ولی به گفته «عمربن شبه» کار ها بصورت سامانیافته صورت نمی گیرد زیرا زیدبن ثابت از جانب عثمان موظف به تنظیم بوده، ولی عثمان خود نیز مداخله نموده و اقدام به تنظیم آیات می کرده است؛
افزون برآن، زیدبن ثابت، از جانب افراد دیگر نیز ماموریت داشته است. «عمربن شبه» از آنجا که از مصحف های دیگر مطلع بوده، یک فصل کتابش را به «طولانی بودن» نسخه عثمانی و جمع آوری آن توسط عثمان، اختصاص می دهد.(منشاهای قرآن، برگ ۸۳). به بیان دیگر در نوشته «عمربن شبه» در قرن هشتم، ۱۵۰ سال پس از مرگ محمد، به ما اطلاع داده می شود که الگوی های متفاوت در تنظیم «قرآن» مطرح بوده است،
زبان نوشته ها و صفحات معلوم نیست، تعداد برگه ها مشخص نیست، ابعاد مصحف نقلی و شفاهی روشن نیست و هر کاتب بنا بر سلیقه و اولویت خود و زمان خود، طرح خویش را پیروی می کرده است.
این شواهد نشان می دهند که تلاشهای گوناگونی در جریان بود تا نسخه یا مصحف یگانه و قابل قبولی تنظیم شود.
پیرامون این رویداد مصحف نویسی، اختلافات بسیار مهمی وجود داشت و بنابر نظر برخی مورخان کسانی که عثمان را به قتل رساندند به او انتقاد داشتند که چرا عثمان نسخه های دیگر قرآن را سوزاند.
آنها به گفته طبری اعلام می کردند:«قرآن در چندین کتاب بود و تو همه را به یک کتاب تقلیل دادی.».(طبری چاپ بیروت).
گفته می شود که در #خلافت_معاویه (۶۸۰/۶۶۱ میلادی)، «مروان» حاکم مدینه، از خویشان و کاتب عثمان خلیفه سوم، نسخه های «#حفصه» را نابود می کند.(دوپرمار، «منشاهای قرآن»، برگ ۸۳).
باید افزود که «#حجاج» حاکم بغداد در زمان خلافت عبدوالمالک بن مروان (۷۰۵/۶۸۵ میلادی)، اسناد دیگری از قران را نابود کرد و هدف او از بین بردن هرگونه اختلاف در برگ های مصحف بود.
در اخبار «عبدالله ابن مسعود» که از اصحاب پیامبر بوده و در زمان عثمان می زیسته است، آمده که برخی نسخه ها فاقد سوره فاتحه بودند. ابن مسعود خود نیز دارای مصحف بوده که زیر فشار عثمان مصحف او حذف می شود.
ادامه دارد ...
https://t.me/naghde_eslamm/32074
#قسمت_نهم
«عمربن شبه» که در ۸۷۷ میلادی درگذشت در کتاب خود «مدینه»، به بررسی آیات و احادیث پرداخته و تضادهای آنها را نشان می دهد. در حقیقت یک بلبشوی بزرگ و سردرگمی عظیم وجود دارد و اعراب در پی ساماندهی خود در برابر اقوام دیگر هستند و پایداری نظام خلیفه گری و اسارت دیگران را مشروط به تنظیم قوانین خود می دانند.
ولی به گفته «عمربن شبه» کار ها بصورت سامانیافته صورت نمی گیرد زیرا زیدبن ثابت از جانب عثمان موظف به تنظیم بوده، ولی عثمان خود نیز مداخله نموده و اقدام به تنظیم آیات می کرده است؛
افزون برآن، زیدبن ثابت، از جانب افراد دیگر نیز ماموریت داشته است. «عمربن شبه» از آنجا که از مصحف های دیگر مطلع بوده، یک فصل کتابش را به «طولانی بودن» نسخه عثمانی و جمع آوری آن توسط عثمان، اختصاص می دهد.(منشاهای قرآن، برگ ۸۳). به بیان دیگر در نوشته «عمربن شبه» در قرن هشتم، ۱۵۰ سال پس از مرگ محمد، به ما اطلاع داده می شود که الگوی های متفاوت در تنظیم «قرآن» مطرح بوده است،
زبان نوشته ها و صفحات معلوم نیست، تعداد برگه ها مشخص نیست، ابعاد مصحف نقلی و شفاهی روشن نیست و هر کاتب بنا بر سلیقه و اولویت خود و زمان خود، طرح خویش را پیروی می کرده است.
این شواهد نشان می دهند که تلاشهای گوناگونی در جریان بود تا نسخه یا مصحف یگانه و قابل قبولی تنظیم شود.
پیرامون این رویداد مصحف نویسی، اختلافات بسیار مهمی وجود داشت و بنابر نظر برخی مورخان کسانی که عثمان را به قتل رساندند به او انتقاد داشتند که چرا عثمان نسخه های دیگر قرآن را سوزاند.
آنها به گفته طبری اعلام می کردند:«قرآن در چندین کتاب بود و تو همه را به یک کتاب تقلیل دادی.».(طبری چاپ بیروت).
گفته می شود که در #خلافت_معاویه (۶۸۰/۶۶۱ میلادی)، «مروان» حاکم مدینه، از خویشان و کاتب عثمان خلیفه سوم، نسخه های «#حفصه» را نابود می کند.(دوپرمار، «منشاهای قرآن»، برگ ۸۳).
باید افزود که «#حجاج» حاکم بغداد در زمان خلافت عبدوالمالک بن مروان (۷۰۵/۶۸۵ میلادی)، اسناد دیگری از قران را نابود کرد و هدف او از بین بردن هرگونه اختلاف در برگ های مصحف بود.
در اخبار «عبدالله ابن مسعود» که از اصحاب پیامبر بوده و در زمان عثمان می زیسته است، آمده که برخی نسخه ها فاقد سوره فاتحه بودند. ابن مسعود خود نیز دارای مصحف بوده که زیر فشار عثمان مصحف او حذف می شود.
ادامه دارد ...
https://t.me/naghde_eslamm/32074
Telegram
نقدى بر اسلام
تاریخ شکل گیری قرآن در تناقض با معجزه
پژوهش های تاریخی هرمنوتیک در باره قرآن یک نوآوری در ادبیات جامعه شناختی ایران است زیرا تا کنون هرگز چنین مطالبی انتشار نیافته اند.
اين مقاله زيبا را در كانال نقد اسلام مطالعه كنيد.
@naghde_eslamm
پژوهش های تاریخی هرمنوتیک در باره قرآن یک نوآوری در ادبیات جامعه شناختی ایران است زیرا تا کنون هرگز چنین مطالبی انتشار نیافته اند.
اين مقاله زيبا را در كانال نقد اسلام مطالعه كنيد.
@naghde_eslamm