Forwarded from نقدى بر اسلام
💥 محمد، پيامبرى كه هيچ اعتقادى به خدا نداشت!
#قسمت_سيزدهم
🌙داستان عجيب روابط مخفيانه محمد بن عبدالله، و دحيه كلبى، جوان زيباروى مسيحى
#محمد_بن_عبدالله، پس از این پشت هم اندازی به لشکریانش دستور داد از برگزاری نماز خودداری کنند و برای نبرد با #یهودیان_بنی_قریظه خود را آماده نمایند.
زمانی که محمد در حال حرکت به سوی محل سکونت یهودیان بنی قریظه بود، در «الشورین» از سربازانش پرسش کرد،
آیا آنها کسی را مشاهده کرده اند که پیش از او برای نبرد با بنی قریظه از آن محل عبور کرده باشد. آنها پاسخ دادند، تنها «#دحية_الكلبی» را دیده اند که با اسب سفیدی به سوی محل سکونت یهودیان بنی قریظه حرکت می کرده است. محمد با زيركى خاصى گفت، آن #جبرئیل فرشته بوده که برای تخلیه روانی یهودیان بنی قریظه به سوی آنها می رفته است؟
#منبع:
ابن هشام ، سيرت رسول الله ، جلد سوم، صفحه ٢٤٥.
#ملا_محمد_باقر_مجلسی، همچنین در جلد سیزدهم بحارالانوار (مهدی موعود)، مینویسد، در کتاب #مضيئه از امام زین العابدین روایت شده است که امام #مهدی_قائم پس از ظهور زیر درخت تناوری می نشیند. زمانی که مهدی قائم زیر درخت نشسته است، جبرئیل به شکل مردی از #قبیلۂ_کلب نزد او می آید و می گوید: « بنده خدا برای چه اینجا نشسته ای؟»
امام مهدی پاسخ می دهد: «منتطرم شب فرا برسد و هوا خنک شود و آنگاه به مکه بروم، زیرا اکنون هوا بسیار گرم است.» جبرئیل با شنیدن پاسخ امام مهدی به خنده می افتد و امام مهدی از خنده او درک می کند که او جبرئیل فرشته است.
شیخ علی دوانی، مترجم کتاب مهدی موعود، در زیر نویس اين روايت می نویسد، شاید هدف از ذکر «مردی از قبیلۂ کلب» یکی از اصحاب رسول اکرم(دحيه كلبى) بوده که جبرئیل به شکل او بر آن حضرت ظاهر می شده است.
#منبع:
مجلسی، بحارالأنوار في أخبار الأئمة الأطهار، جلد سیزدهم، مهدی موعود، ترجمه على دوانی تهران: در الكتاب الاسلاميه، صفحه ۱۰۹۷.
ادامه دارد ....
#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://t.me/naghde_eslamm/21528
#قسمت_سيزدهم
🌙داستان عجيب روابط مخفيانه محمد بن عبدالله، و دحيه كلبى، جوان زيباروى مسيحى
#محمد_بن_عبدالله، پس از این پشت هم اندازی به لشکریانش دستور داد از برگزاری نماز خودداری کنند و برای نبرد با #یهودیان_بنی_قریظه خود را آماده نمایند.
زمانی که محمد در حال حرکت به سوی محل سکونت یهودیان بنی قریظه بود، در «الشورین» از سربازانش پرسش کرد،
آیا آنها کسی را مشاهده کرده اند که پیش از او برای نبرد با بنی قریظه از آن محل عبور کرده باشد. آنها پاسخ دادند، تنها «#دحية_الكلبی» را دیده اند که با اسب سفیدی به سوی محل سکونت یهودیان بنی قریظه حرکت می کرده است. محمد با زيركى خاصى گفت، آن #جبرئیل فرشته بوده که برای تخلیه روانی یهودیان بنی قریظه به سوی آنها می رفته است؟
#منبع:
ابن هشام ، سيرت رسول الله ، جلد سوم، صفحه ٢٤٥.
#ملا_محمد_باقر_مجلسی، همچنین در جلد سیزدهم بحارالانوار (مهدی موعود)، مینویسد، در کتاب #مضيئه از امام زین العابدین روایت شده است که امام #مهدی_قائم پس از ظهور زیر درخت تناوری می نشیند. زمانی که مهدی قائم زیر درخت نشسته است، جبرئیل به شکل مردی از #قبیلۂ_کلب نزد او می آید و می گوید: « بنده خدا برای چه اینجا نشسته ای؟»
امام مهدی پاسخ می دهد: «منتطرم شب فرا برسد و هوا خنک شود و آنگاه به مکه بروم، زیرا اکنون هوا بسیار گرم است.» جبرئیل با شنیدن پاسخ امام مهدی به خنده می افتد و امام مهدی از خنده او درک می کند که او جبرئیل فرشته است.
شیخ علی دوانی، مترجم کتاب مهدی موعود، در زیر نویس اين روايت می نویسد، شاید هدف از ذکر «مردی از قبیلۂ کلب» یکی از اصحاب رسول اکرم(دحيه كلبى) بوده که جبرئیل به شکل او بر آن حضرت ظاهر می شده است.
#منبع:
مجلسی، بحارالأنوار في أخبار الأئمة الأطهار، جلد سیزدهم، مهدی موعود، ترجمه على دوانی تهران: در الكتاب الاسلاميه، صفحه ۱۰۹۷.
ادامه دارد ....
#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://t.me/naghde_eslamm/21528
Telegram
نقدى بر اسلام
محمد، بى خداترين پيامبر تاريخ
خواندن اين مقاله را به همه شما توصيه ميكنم
www.eslam.nu
@naghde_eslamm
خواندن اين مقاله را به همه شما توصيه ميكنم
www.eslam.nu
@naghde_eslamm
Forwarded from نقدى بر اسلام
💥 پيامبر اسلام، معجزه تار عنکبوت یا کپی
داستانی از تورات ؟
همانطور كه بارها نوشته ايم تمامى داستانهاى افسانه اى و معجزاتى كه اسلامگرايان از آنها حرف ميزنند #كپى_بردارى از داستانهاى اساطيرى و يا كتابهاى قديمى اديان ديگر بوده است.
حال بخوانيد در مورد داستان معروف تنيدن #تار_عنكبوت بر در غار در هنگام فرار محمد از دست افراد قريش.
ماجرای تنیدن تار عنکبوت بر دهانه غار به عنوان یکی از معجزات دوران زندگی پیامبر اسلام در فرهنگ و ادبیات ملتهای مسلمان جای گرفته،
هرچند پاره ای از علمای معاصر همچون شیخ محمد آلبانی، شیخ احمد شاکر، شیخ یوسف قرضاوی، شیخ عبدالصبور شاهین و شیخ محمود عاشور در صحت آن ابراز تردید کرده اند.
تردید آنان نیز بیشتر بر پایه قواعد علم رجال بوده که در آن میزان اعتبار فردی بررسی می شود که روایت از او نقل شده. از دید این علمای معاصر و همفکرانشان، داستان عنکبوت در اصل نه از زبان پیامبر یا #ابوبکر بلکه از قول نزدیکان آنان یا افرادی از ساکنان مکه نقل شده است که اعتبارشان مورد تردید است.
اینان همچنین به آیه ای در سوریه توبه استناد می کنند که به باور مفسران به همان دوران پنهان شدن پیامبر در غار اشاره می کند: وایده بجنود غیرمرئیه، یعنی او را با سپاهیانی نادیدنی پشتیبانی کردیم، در حالی که عنکبوت و کبوتر، دیدنی بودند و نه نادیدنی. اما قرینه دیگری که این تردید را پررنگتر می کند، داستان کاملا مشابهی نزد #یهودیان است.
در عهد عتیق،
ماجرای فرار داوود از توطئه شائول پادشاه یهودیان برای قتل او شباهت زیادی به داستان هجرت پیامبر اسلام دارد. میکال دختر شائول که همسر داوود بود به او می گوید که اگر شبانه نگریزد، ماموران پدرش تا صبح او را به قتل خواهند رساند.
#داوود می گریزد و هنگامی که ماموران شائول برای قتلش به سر بستر او می آیند، به جایش مجسمه ای می یابند که با لباس و پوست بز پوشانده شده است.
براى خواندن باقى ماجرا بر روى لينك زير كليك كنيد و اين مقاله را در سايت نقد اسلام بخوانيد.
http://www.eslam.nu/2016/06/27/spider/
#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://t.me/naghde_eslamm
داستانی از تورات ؟
همانطور كه بارها نوشته ايم تمامى داستانهاى افسانه اى و معجزاتى كه اسلامگرايان از آنها حرف ميزنند #كپى_بردارى از داستانهاى اساطيرى و يا كتابهاى قديمى اديان ديگر بوده است.
حال بخوانيد در مورد داستان معروف تنيدن #تار_عنكبوت بر در غار در هنگام فرار محمد از دست افراد قريش.
ماجرای تنیدن تار عنکبوت بر دهانه غار به عنوان یکی از معجزات دوران زندگی پیامبر اسلام در فرهنگ و ادبیات ملتهای مسلمان جای گرفته،
هرچند پاره ای از علمای معاصر همچون شیخ محمد آلبانی، شیخ احمد شاکر، شیخ یوسف قرضاوی، شیخ عبدالصبور شاهین و شیخ محمود عاشور در صحت آن ابراز تردید کرده اند.
تردید آنان نیز بیشتر بر پایه قواعد علم رجال بوده که در آن میزان اعتبار فردی بررسی می شود که روایت از او نقل شده. از دید این علمای معاصر و همفکرانشان، داستان عنکبوت در اصل نه از زبان پیامبر یا #ابوبکر بلکه از قول نزدیکان آنان یا افرادی از ساکنان مکه نقل شده است که اعتبارشان مورد تردید است.
اینان همچنین به آیه ای در سوریه توبه استناد می کنند که به باور مفسران به همان دوران پنهان شدن پیامبر در غار اشاره می کند: وایده بجنود غیرمرئیه، یعنی او را با سپاهیانی نادیدنی پشتیبانی کردیم، در حالی که عنکبوت و کبوتر، دیدنی بودند و نه نادیدنی. اما قرینه دیگری که این تردید را پررنگتر می کند، داستان کاملا مشابهی نزد #یهودیان است.
در عهد عتیق،
ماجرای فرار داوود از توطئه شائول پادشاه یهودیان برای قتل او شباهت زیادی به داستان هجرت پیامبر اسلام دارد. میکال دختر شائول که همسر داوود بود به او می گوید که اگر شبانه نگریزد، ماموران پدرش تا صبح او را به قتل خواهند رساند.
#داوود می گریزد و هنگامی که ماموران شائول برای قتلش به سر بستر او می آیند، به جایش مجسمه ای می یابند که با لباس و پوست بز پوشانده شده است.
براى خواندن باقى ماجرا بر روى لينك زير كليك كنيد و اين مقاله را در سايت نقد اسلام بخوانيد.
http://www.eslam.nu/2016/06/27/spider/
#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://t.me/naghde_eslamm
نقد اسلام
معجزه تارعنکبوت یا کپی داستانی از تورات ؟ - نقد اسلام
همانطور كه ميدانيد سه روز آخر ماه صفر در ایران تعطیل رسمی است. ایامی که با سالگرد درگذشت پیامبر اسلام آغاز و به سالگرد در گذشت امام هشتم شیعیان ختم می شود. تعطیل این روزها و سوگواری در آن، رسم ایرانیان است وگرنه در خارج از ایران و در ممالک سنی مذهب، سالمرگ…
Forwarded from نقدى بر اسلام
💥گذرى بر زندگى على بن ابيطالب، شخصيت افسانه اى شيعيان
https://t.me/naghde_eslamm/25186
#قسمت_بيست_و_ششم
#ابوحامد_محمد_غزالى_طوسى از بزرگترين علماى تاريخ اسلام و اولين شخصى است كه لقب حجت الاسلام گرفت، معتقد است كه #على_بن_ابيطالب باعث افزايش اختلافات بين امت اسلامى و اين خونريزيهاى پايان ناپذير شده و سبب تأسيس اختلافاتى گرديده است كه تا ابد الدهر منقطع نخواهد شد:
#متن_عربى: ليت شعري رئيس الأئمه علي بن أبي طالب رضي الله تعالى عنه كان سبب رفع خلاف بين الخلق، أو سبب تأسيس اختلافات لا تنطقع أبد الدهر
#ترجمه: ايكاش ميدانستم رئيس الائمه على بن ابيطالب باعث رفع و برطرف كردن اختلاف بين مردم بود يا سبب تأسيس اختلافاتى كه تا ابد الدهر منقطع نميشود
#منبع: القسطاس المستقيم، ابوحامد غزالى، صفحه شصت و يك، به تحقيق محمود بيجو، ناشر: المطبعه العلميه دمشق، سال چاپ: ١٤١٣ هـ.ق مطابق با ١٩٩٣ ميلادى
بارى، سرانجام زمان باران مرگی جگرخراش فرا میرسد و #محمد با سرانگشت زبیر, عموی خود را هم به یاری #علی پسر ابیطالب فرامیخواند و با تکان دادن سر فرمان خونبار و سنگدلانه خود را میدهد تا دست بکار شوند
آن دو نیز چون #گرگانی_گرسنه که بر رمه بی چوپانی دست یافته باشند سنگدلانه تر از فرمانده خود با شمشیرهای از پیش تيز كرده گردن زدن یکایک دست و پا بستگان را آغاز مینمایند چنانکه گویی برگهایی از شاخه درختان چیده میشود,
آدمها با گردنهای بریده و نیمه بریده در برابر دیدگان محمد پرپرکنان بدرون گودالهای از پیش کنده شده سرازیر میگردند
#منابع مورد استفاده:
١) طبرى پوشینه سوم برگ ۱۰۸۸-۱۰۹۱
٢) نفائس العيون شمس الدين محمد آملی برگِ ٣۲۱
٣) منتخب التواريخ حاج محمد هاشم خراسانی برگ ۵۴
٤) پرتو اسلام احمد امینی پوشینه نخست برگ ۹۹۷
٥) دفتر اسلام شناسی علی شریعتی درسهای دانشگاه مشهد برگ ۵۸۰
وى چنین میگوید: چه کسی به سادگی باور می کند که مردی که در این نیمه شب خاموش خانه را و شهر را ترک کرده است و در قبرستان بقیع سر در گریبان لطیف ترین احساسهای عارفانه فرو برده و با لحنی که گویی از اعماق روح یک راهب بزرگ،
مردی که عمر را در خلوت انزوای تأملات عمیق خویش برآورده و بوی مرگ و شوق وصال نزدیک با معشوق در جانش آتش افکنده است اکنون با قبرهای خاموشی که در پرتو نور اسرار آمیز مهتاب صحرا با وی از سرنوشت مرموز حیات سخن میگویند و درد دل میکند و با ساکنان ساکت گورها از مردم و از زندگی شکایت دارد همان کسی است که او را در بازار مدينه ديديم که کنار گودالهای عمیق و وحشتناکی که به دستور وی کنده اند نشسته بود و دسته دسته #یهودیان_بنی_قریظه را که هر چند تن به یک زنجیرشان بسته بودند می آوردند و در برابر روی پیاپی سر میبریدند و در گودالها میریختند و او با چشمان سرد و خشک و آرامی که گوئی به دو نگین شبق بدل شده اند آنرا تماشا میکرد نه لب می جنبانید نه پلک میزد گوئی نمایش مرد بی مزه ای را مینگرد و آنگاه که آخرين نفر را از این صف هفتصد نفرى ذبح کردند و در سياهچالها افكندند در حالیکه بدستور وی بر اجساد گرمشان خاک میریختند برخاست و به کارهای دیگری پرداخت.
و چنین است دیدگاه نظریه پرداز اسلام راستین #علی_شریعتی آیا میتوان این بیداد گری سهمگین را از خواسته ها و دستورات خدای دادگر دانست؟}
وقتى زمین از خون بنى قريظه رنگین میگردد و هوا را بوی خون فرا میگیرد تا دیرزمان #محمد با چشمان خود جان دادن آنانرا می نگرد. در پایان کار #علی که فریبکاران و دکانداران دین وی را سرور آزادگان،
نام نهاده و بیخردان و گمراهان نیز پذیرفته اند و به سخنی دیگر از سوی پیروان کور و کر خود که شیعه نام دارند. این فروزه نادرست پذیرفته شده است.
عرق کوشش کردن زدن ها را با دامن از چهره اش پاک می کند و نوک شمشیر دو تیغه خود را بسوی زمین میگیرد که خونهایش بچکند تا شادی نیروبخش همیشگی خود را بیشتر و بهتر از بوی خون دریابد. على شادمان از سربریدن دارندگان زمین هانیکه زمانی دراز در آن مزدوری میکرد و مزد میگرفت
#منبع: تاریخ اجتماعی ایران راوندی نوشته مرتضی پوشینه سوم برگ ۷۴)
ادامه دارد .....
https://t.me/naghde_eslamm/25186
#قسمت_بيست_و_ششم
#ابوحامد_محمد_غزالى_طوسى از بزرگترين علماى تاريخ اسلام و اولين شخصى است كه لقب حجت الاسلام گرفت، معتقد است كه #على_بن_ابيطالب باعث افزايش اختلافات بين امت اسلامى و اين خونريزيهاى پايان ناپذير شده و سبب تأسيس اختلافاتى گرديده است كه تا ابد الدهر منقطع نخواهد شد:
#متن_عربى: ليت شعري رئيس الأئمه علي بن أبي طالب رضي الله تعالى عنه كان سبب رفع خلاف بين الخلق، أو سبب تأسيس اختلافات لا تنطقع أبد الدهر
#ترجمه: ايكاش ميدانستم رئيس الائمه على بن ابيطالب باعث رفع و برطرف كردن اختلاف بين مردم بود يا سبب تأسيس اختلافاتى كه تا ابد الدهر منقطع نميشود
#منبع: القسطاس المستقيم، ابوحامد غزالى، صفحه شصت و يك، به تحقيق محمود بيجو، ناشر: المطبعه العلميه دمشق، سال چاپ: ١٤١٣ هـ.ق مطابق با ١٩٩٣ ميلادى
بارى، سرانجام زمان باران مرگی جگرخراش فرا میرسد و #محمد با سرانگشت زبیر, عموی خود را هم به یاری #علی پسر ابیطالب فرامیخواند و با تکان دادن سر فرمان خونبار و سنگدلانه خود را میدهد تا دست بکار شوند
آن دو نیز چون #گرگانی_گرسنه که بر رمه بی چوپانی دست یافته باشند سنگدلانه تر از فرمانده خود با شمشیرهای از پیش تيز كرده گردن زدن یکایک دست و پا بستگان را آغاز مینمایند چنانکه گویی برگهایی از شاخه درختان چیده میشود,
آدمها با گردنهای بریده و نیمه بریده در برابر دیدگان محمد پرپرکنان بدرون گودالهای از پیش کنده شده سرازیر میگردند
#منابع مورد استفاده:
١) طبرى پوشینه سوم برگ ۱۰۸۸-۱۰۹۱
٢) نفائس العيون شمس الدين محمد آملی برگِ ٣۲۱
٣) منتخب التواريخ حاج محمد هاشم خراسانی برگ ۵۴
٤) پرتو اسلام احمد امینی پوشینه نخست برگ ۹۹۷
٥) دفتر اسلام شناسی علی شریعتی درسهای دانشگاه مشهد برگ ۵۸۰
وى چنین میگوید: چه کسی به سادگی باور می کند که مردی که در این نیمه شب خاموش خانه را و شهر را ترک کرده است و در قبرستان بقیع سر در گریبان لطیف ترین احساسهای عارفانه فرو برده و با لحنی که گویی از اعماق روح یک راهب بزرگ،
مردی که عمر را در خلوت انزوای تأملات عمیق خویش برآورده و بوی مرگ و شوق وصال نزدیک با معشوق در جانش آتش افکنده است اکنون با قبرهای خاموشی که در پرتو نور اسرار آمیز مهتاب صحرا با وی از سرنوشت مرموز حیات سخن میگویند و درد دل میکند و با ساکنان ساکت گورها از مردم و از زندگی شکایت دارد همان کسی است که او را در بازار مدينه ديديم که کنار گودالهای عمیق و وحشتناکی که به دستور وی کنده اند نشسته بود و دسته دسته #یهودیان_بنی_قریظه را که هر چند تن به یک زنجیرشان بسته بودند می آوردند و در برابر روی پیاپی سر میبریدند و در گودالها میریختند و او با چشمان سرد و خشک و آرامی که گوئی به دو نگین شبق بدل شده اند آنرا تماشا میکرد نه لب می جنبانید نه پلک میزد گوئی نمایش مرد بی مزه ای را مینگرد و آنگاه که آخرين نفر را از این صف هفتصد نفرى ذبح کردند و در سياهچالها افكندند در حالیکه بدستور وی بر اجساد گرمشان خاک میریختند برخاست و به کارهای دیگری پرداخت.
و چنین است دیدگاه نظریه پرداز اسلام راستین #علی_شریعتی آیا میتوان این بیداد گری سهمگین را از خواسته ها و دستورات خدای دادگر دانست؟}
وقتى زمین از خون بنى قريظه رنگین میگردد و هوا را بوی خون فرا میگیرد تا دیرزمان #محمد با چشمان خود جان دادن آنانرا می نگرد. در پایان کار #علی که فریبکاران و دکانداران دین وی را سرور آزادگان،
نام نهاده و بیخردان و گمراهان نیز پذیرفته اند و به سخنی دیگر از سوی پیروان کور و کر خود که شیعه نام دارند. این فروزه نادرست پذیرفته شده است.
عرق کوشش کردن زدن ها را با دامن از چهره اش پاک می کند و نوک شمشیر دو تیغه خود را بسوی زمین میگیرد که خونهایش بچکند تا شادی نیروبخش همیشگی خود را بیشتر و بهتر از بوی خون دریابد. على شادمان از سربریدن دارندگان زمین هانیکه زمانی دراز در آن مزدوری میکرد و مزد میگرفت
#منبع: تاریخ اجتماعی ایران راوندی نوشته مرتضی پوشینه سوم برگ ۷۴)
ادامه دارد .....
Telegram
نقدى بر اسلام
گذرى بر زندگى #على_بن_ابيطالب شخصيت افسانه اى شيعيان
على در مذهب شيعه نقش خدا را بازى ميكند و در باور آنها از تمامى پيامبران مقام بالاترى دارد
در اين مقاله نگاهى گذرا داريم بر زندگى و رفتار كسى كه شيعيان به جاى خدا مى پرستند.
ما در اين مقاله و با استناد به…
على در مذهب شيعه نقش خدا را بازى ميكند و در باور آنها از تمامى پيامبران مقام بالاترى دارد
در اين مقاله نگاهى گذرا داريم بر زندگى و رفتار كسى كه شيعيان به جاى خدا مى پرستند.
ما در اين مقاله و با استناد به…
Forwarded from نقدى بر اسلام
💥 نگاهى گذرا به #مذهب_شيعه
#قسمت_چهارم
تا بدینجا اثبات گردید این #عقیده_شیعه با خود قرآن
مخالفت تام دارد:
إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ ﴿۹﴾
ترجمه: البته بى ترديد ما اين قرآن را به تدريج نازل كرده ايم و قطعا نگهبان آن خواهيم بود (۹)
ماجرای #تحریف_قرآن در نزد شيعيان فقط به اینجا ختم نمیشود؛
نکته در مورد تحریف قران این است که با این دلایلشان میتوانند هرجور که میخواهند عمل کنند و شیوه حکومت داری خود را برپایه این نوع مصداق های نا امید کننده بیان نمایند. نمیخواهم بحث را پراکنده كنم و به ادامه موضوع ميپردازم.
ما در #قرآن بايد به شان نزول توجه کنیم و بخاطر بسپاریم که ادله قرانی آوردن باد هوا نیست که هرجور بخواهیم از آن تفسیر کنیم. البته باز این نظر گاه مورد مناقشه است. چرا که امروزه میبینیم هر کدام از علمایان شیعه و یا سنی، خود تفسیر جداگانه از دیگری دارد و هرجور که بخواهند تفسیر میکنند.
گو اینکه قرآن توانایی
دفاع از خود را ندارد!
اما چرا قرآن از #امامت نمیگوید؟
آیه اکمال:
این آیه با آیات قبل و بعد خود بی ارتباط نیست. در آیات قبل تر از آیه ابلاغ (یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک ...) سخن از داستانی دارد که #یهودیان ادعا کردند که دست الله بسته است:
و یهود گفتند:« دست خدا بسته است» دستهایشان بسته باد! و بخاطر آنچه گفتند، لعنت شدند.
بلکه دو دست او گشاده است، هر گونه بخواهد می بخشد، و این آیات که از طرف پروردگارت بر تو نازل شده بر سر کشی و کفر بسیاری از آنها می افزاید، و ما در میان آنان تا روز قیامت دشمنی و کینه افکندیم، و هر زمان آتش جنگی
افروختند، خداوند آن را خاموش کرد، و آنان برای فساد در زمین می کوشند، و خداوند مفسدان را دوست ندارد .
سپس پس از این آیه بیان میدارد که اگر آنان ایمان بیاورند برایشان بهتر است، ضمن اینکه نوید بهشت را نیز به آنان میدهد:
و اگر اهل کتاب ایمان بیاورند و تقوا پیشه کنند، یقیناً گناهانشان را خواهیم زدود و آنها را به باغهایی پر نعمت (بهشت) وارد خواهیم کرد.
پس تا بدینجا فهمیدیم كه:
هیچ نشان و سرنخی از امامت وجود ندارد.اما اگر ادامه آیه را مورد بررسی قرار دهیم میفهمیم که دوباره سخنی از امامت به میان نیامده است.
گویا از #محمد خواسته میشود که رسالتش را ابلاغ کند.اما چه چیزی را باید ابلاغ کند؟با این پرسش به سراغ آیه
میرویم:
در #قران یک آیه همانند مفسری است برای آیه بعدیست،حال اینکه وقتی جلوتر میرویم چنین بیان میکند:
قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لَسْتُمْ عَلَى شَيْءٍ حَتَّى تُقِيمُوا التَّوْرَاةَ وَالْإِنْجِيلَ وَمَا أُنْزِلَ إِلَيْكُمْ مِنْ رَبِّكُمْ وَلَيَزِيدَنَّ كَثِيرًا مِنْهُمْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ طُغْيَانًا وَكُفْرًا فَلَا تَأْسَ عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ﴿۶۸﴾سوره مائده
ترجمه: بگو اى اهل كتاب تا [هنگامى كه] به تورات و انجيل و آنچه از پروردگارتان به سوى شما نازل شده است عمل نكرده ايد بر هيچ [آيين بر حقى] نيستيد و قطعا آنچه از جانب پروردگارت به سوى تو نازل شده بر طغيان و كفر بسيارى از آنان خواهد افزود پس بر گروه كافران اندوه مخور (۶۸)
ادامه دارد .......
https://t.me/naghde_eslamm/26479
#قسمت_چهارم
تا بدینجا اثبات گردید این #عقیده_شیعه با خود قرآن
مخالفت تام دارد:
إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ ﴿۹﴾
ترجمه: البته بى ترديد ما اين قرآن را به تدريج نازل كرده ايم و قطعا نگهبان آن خواهيم بود (۹)
ماجرای #تحریف_قرآن در نزد شيعيان فقط به اینجا ختم نمیشود؛
نکته در مورد تحریف قران این است که با این دلایلشان میتوانند هرجور که میخواهند عمل کنند و شیوه حکومت داری خود را برپایه این نوع مصداق های نا امید کننده بیان نمایند. نمیخواهم بحث را پراکنده كنم و به ادامه موضوع ميپردازم.
ما در #قرآن بايد به شان نزول توجه کنیم و بخاطر بسپاریم که ادله قرانی آوردن باد هوا نیست که هرجور بخواهیم از آن تفسیر کنیم. البته باز این نظر گاه مورد مناقشه است. چرا که امروزه میبینیم هر کدام از علمایان شیعه و یا سنی، خود تفسیر جداگانه از دیگری دارد و هرجور که بخواهند تفسیر میکنند.
گو اینکه قرآن توانایی
دفاع از خود را ندارد!
اما چرا قرآن از #امامت نمیگوید؟
آیه اکمال:
این آیه با آیات قبل و بعد خود بی ارتباط نیست. در آیات قبل تر از آیه ابلاغ (یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک ...) سخن از داستانی دارد که #یهودیان ادعا کردند که دست الله بسته است:
و یهود گفتند:« دست خدا بسته است» دستهایشان بسته باد! و بخاطر آنچه گفتند، لعنت شدند.
بلکه دو دست او گشاده است، هر گونه بخواهد می بخشد، و این آیات که از طرف پروردگارت بر تو نازل شده بر سر کشی و کفر بسیاری از آنها می افزاید، و ما در میان آنان تا روز قیامت دشمنی و کینه افکندیم، و هر زمان آتش جنگی
افروختند، خداوند آن را خاموش کرد، و آنان برای فساد در زمین می کوشند، و خداوند مفسدان را دوست ندارد .
سپس پس از این آیه بیان میدارد که اگر آنان ایمان بیاورند برایشان بهتر است، ضمن اینکه نوید بهشت را نیز به آنان میدهد:
و اگر اهل کتاب ایمان بیاورند و تقوا پیشه کنند، یقیناً گناهانشان را خواهیم زدود و آنها را به باغهایی پر نعمت (بهشت) وارد خواهیم کرد.
پس تا بدینجا فهمیدیم كه:
هیچ نشان و سرنخی از امامت وجود ندارد.اما اگر ادامه آیه را مورد بررسی قرار دهیم میفهمیم که دوباره سخنی از امامت به میان نیامده است.
گویا از #محمد خواسته میشود که رسالتش را ابلاغ کند.اما چه چیزی را باید ابلاغ کند؟با این پرسش به سراغ آیه
میرویم:
در #قران یک آیه همانند مفسری است برای آیه بعدیست،حال اینکه وقتی جلوتر میرویم چنین بیان میکند:
قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لَسْتُمْ عَلَى شَيْءٍ حَتَّى تُقِيمُوا التَّوْرَاةَ وَالْإِنْجِيلَ وَمَا أُنْزِلَ إِلَيْكُمْ مِنْ رَبِّكُمْ وَلَيَزِيدَنَّ كَثِيرًا مِنْهُمْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ طُغْيَانًا وَكُفْرًا فَلَا تَأْسَ عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ﴿۶۸﴾سوره مائده
ترجمه: بگو اى اهل كتاب تا [هنگامى كه] به تورات و انجيل و آنچه از پروردگارتان به سوى شما نازل شده است عمل نكرده ايد بر هيچ [آيين بر حقى] نيستيد و قطعا آنچه از جانب پروردگارت به سوى تو نازل شده بر طغيان و كفر بسيارى از آنان خواهد افزود پس بر گروه كافران اندوه مخور (۶۸)
ادامه دارد .......
https://t.me/naghde_eslamm/26479
Telegram
نقدى بر اسلام
ميخواهيم نگاهى گذرا به #مذهب_شيعه_اماميه بيندازيم
و در مورد اعتقادات متوليان اين مذهب نگاهى موشكافانه داشته باشيم.
در اين مقاله خواهيد ديد كه تنها دليل وجود مذهب شيعه،
آخوندهايى است كه درون دخمه ها و حجره هاى تاريك خود #ترشهات_ذهن_مسموم خود را به عنوان يك…
و در مورد اعتقادات متوليان اين مذهب نگاهى موشكافانه داشته باشيم.
در اين مقاله خواهيد ديد كه تنها دليل وجود مذهب شيعه،
آخوندهايى است كه درون دخمه ها و حجره هاى تاريك خود #ترشهات_ذهن_مسموم خود را به عنوان يك…
Forwarded from نقدى بر اسلام
▪️ اسماء الله الحسني، صفاتى براى الله يا نام بتهاى عرب ؟
#قسمت_پنجم
▪️چگونگى ورود نام الرحمن به اسماء الحسنى
امّا در مورد اسم #الرحمن باید گفت زمانی که #محمّد اين نام را بعنوان يكى از نامهاى الله ذکر کرد اهل قریش وى را به #شرك متهم کردند به اين دليل كه الرحمن نام یکی از الهه های دیگری بود که غیر از الله بود و اكنون محمد، الرحمن را يكى از اسماء الله الحسنی خطاب كرده بود.
#قرطبی در كتاب تفسیر خود در جلد دهم صفحه ٣٤٣ و همچنين تمامى مفسرین قرآن داستانی را در ذیل آیه زیر به طور مشابه بیان می کنند
قُلِ ادْعُوا اللَّهَ أَوِ ادْعُوا الرَّحْمَنَ أَيًّا مَا تَدْعُوا فَلَهُ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَى وَلَا تَجْهَرْ بِصَلَاتِكَ وَلَا تُخَافِتْ بِهَا وَابْتَغِ بَيْنَ ذَلِكَ سَبِيلًا ﴿۱۱۰﴾
#ترجمه: بگو خدا را بخوانيد يا رحمان را، هر كدام را بخوانيد براى او نامهاى نيكوتر است و نمازت را به آواز بلند مخوان و بسيار آهسته اش مكن و ميان اين [و آن] راهى [ميانه] جوى- (۱۱۰) سوره الأسراء
مفسّرین گفته اند سبب نزول این آیه در این بود که مشرکین شنیدند که محمد می گوید یا الله و یا رحمن پس در واکنش به این کار محمد گفتند محمد ما را به الهه یکتا دعوت می کند در حالی که او در دعایش نام دو الهه را ذکر می کند.
#ابن_عباس و مکحول می گویند حضرت رسول شبی تهجد می کرد و در دعاهایش یا رحمن و یا رحیم گفت.مردی از مشرکین کلمه رحمن را که شنید فوراً نام فردی از منطقه یمامه که اسمش رحمن بود برایش تداعی شد.
این شخص گفت چرا محمد رحمن یمامه را می خواند لذا آیه ١١٠ اسراء نازل شد که بیانگر آن باشد که الله و رحمن دو اسم واحد هستند. از فحوای کلام قرطبی به نقل ابن عباس بعید است که مقصود از رحمن مرد یمامه ای باشد زیرا آن فرد با شنیدن دعای محمد تداعی دو الهه را در دعا می کند.
معقول تر آن است که #الرحمن نام الهه ای در بخشی از سرزمين محل سكونت اعراب یا حداقل منطقه یمامه باشد.
این فرضیه مطابق تر است با اقتباس نام الهه های صنمی و الصاق آن ها به نام الله، چنانچه قرطبی در كتاب تفسیرش و در جلد ١٠ صفحه ٣٤٣ در ادامه تفسیر آیه بالا ذکر می کند که کلمه الرحمن خاصه برای اهل مکه الهه ای ناشناس بوده است.
#قرطبی در ادامه مينويسيد:
وَقِيلَ: كَانُوا يَكْتُبُونَ فِي صَدْرِ الْكُتُبِ: بِاسْمِكَ اللَّهُمَّ، فَنَزَلَتْ" إِنَّهُ مِنْ سُلَيْمانَ وَإِنَّهُ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ فَكَتَبَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ" بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ" فَقَالَ الْمُشْرِكُونَ: هَذَا الرَّحِيمُ نَعْرِفُهُ فَمَا الرَّحْمَنُ، فَنَزَلَتِ الْآيَةُ.
#ترجمه:
همچنین گفته شده است که عرب ها در بالای مکاتبات خود می نوشتند بِاسْمِكَ اللَّهُمَّ، پس این آیه نازل شد" إِنَّهُ مِنْ سُلَيْمانَ وَإِنَّهُ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ "مشرکین به محمد گفتند این رحیم را ما می شناسیم ولی رحمن را خیر پس این آیه نازل شد.
باز قرطبی در ادامه می افزاید که #یهودیان گفتند اسم هایی را که در قرآن در مورد خدا می شنویم در #تورات هم زیاد آمده است.
ادامه دارد.....
https://t.me/naghde_eslamm/33111
#قسمت_پنجم
▪️چگونگى ورود نام الرحمن به اسماء الحسنى
امّا در مورد اسم #الرحمن باید گفت زمانی که #محمّد اين نام را بعنوان يكى از نامهاى الله ذکر کرد اهل قریش وى را به #شرك متهم کردند به اين دليل كه الرحمن نام یکی از الهه های دیگری بود که غیر از الله بود و اكنون محمد، الرحمن را يكى از اسماء الله الحسنی خطاب كرده بود.
#قرطبی در كتاب تفسیر خود در جلد دهم صفحه ٣٤٣ و همچنين تمامى مفسرین قرآن داستانی را در ذیل آیه زیر به طور مشابه بیان می کنند
قُلِ ادْعُوا اللَّهَ أَوِ ادْعُوا الرَّحْمَنَ أَيًّا مَا تَدْعُوا فَلَهُ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَى وَلَا تَجْهَرْ بِصَلَاتِكَ وَلَا تُخَافِتْ بِهَا وَابْتَغِ بَيْنَ ذَلِكَ سَبِيلًا ﴿۱۱۰﴾
#ترجمه: بگو خدا را بخوانيد يا رحمان را، هر كدام را بخوانيد براى او نامهاى نيكوتر است و نمازت را به آواز بلند مخوان و بسيار آهسته اش مكن و ميان اين [و آن] راهى [ميانه] جوى- (۱۱۰) سوره الأسراء
مفسّرین گفته اند سبب نزول این آیه در این بود که مشرکین شنیدند که محمد می گوید یا الله و یا رحمن پس در واکنش به این کار محمد گفتند محمد ما را به الهه یکتا دعوت می کند در حالی که او در دعایش نام دو الهه را ذکر می کند.
#ابن_عباس و مکحول می گویند حضرت رسول شبی تهجد می کرد و در دعاهایش یا رحمن و یا رحیم گفت.مردی از مشرکین کلمه رحمن را که شنید فوراً نام فردی از منطقه یمامه که اسمش رحمن بود برایش تداعی شد.
این شخص گفت چرا محمد رحمن یمامه را می خواند لذا آیه ١١٠ اسراء نازل شد که بیانگر آن باشد که الله و رحمن دو اسم واحد هستند. از فحوای کلام قرطبی به نقل ابن عباس بعید است که مقصود از رحمن مرد یمامه ای باشد زیرا آن فرد با شنیدن دعای محمد تداعی دو الهه را در دعا می کند.
معقول تر آن است که #الرحمن نام الهه ای در بخشی از سرزمين محل سكونت اعراب یا حداقل منطقه یمامه باشد.
این فرضیه مطابق تر است با اقتباس نام الهه های صنمی و الصاق آن ها به نام الله، چنانچه قرطبی در كتاب تفسیرش و در جلد ١٠ صفحه ٣٤٣ در ادامه تفسیر آیه بالا ذکر می کند که کلمه الرحمن خاصه برای اهل مکه الهه ای ناشناس بوده است.
#قرطبی در ادامه مينويسيد:
وَقِيلَ: كَانُوا يَكْتُبُونَ فِي صَدْرِ الْكُتُبِ: بِاسْمِكَ اللَّهُمَّ، فَنَزَلَتْ" إِنَّهُ مِنْ سُلَيْمانَ وَإِنَّهُ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ فَكَتَبَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ" بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ" فَقَالَ الْمُشْرِكُونَ: هَذَا الرَّحِيمُ نَعْرِفُهُ فَمَا الرَّحْمَنُ، فَنَزَلَتِ الْآيَةُ.
#ترجمه:
همچنین گفته شده است که عرب ها در بالای مکاتبات خود می نوشتند بِاسْمِكَ اللَّهُمَّ، پس این آیه نازل شد" إِنَّهُ مِنْ سُلَيْمانَ وَإِنَّهُ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ "مشرکین به محمد گفتند این رحیم را ما می شناسیم ولی رحمن را خیر پس این آیه نازل شد.
باز قرطبی در ادامه می افزاید که #یهودیان گفتند اسم هایی را که در قرآن در مورد خدا می شنویم در #تورات هم زیاد آمده است.
ادامه دارد.....
https://t.me/naghde_eslamm/33111
Telegram
نقدى بر اسلام
اسماء الله الحسني چه هستند و محمد آنها را از كجا آموخته بود؟
چرا محمد نام بتهاى عرب را بعنوان صفات الله انتخاب كرد؟
آيا محمد براى متقاعد كردن اعراب نام بتهايشان به الله منتسب كرد؟
اين مقاله زيبا را در كانال نقد اسلام دنبال كنيد.
@naghde_eslamm
چرا محمد نام بتهاى عرب را بعنوان صفات الله انتخاب كرد؟
آيا محمد براى متقاعد كردن اعراب نام بتهايشان به الله منتسب كرد؟
اين مقاله زيبا را در كانال نقد اسلام دنبال كنيد.
@naghde_eslamm
Forwarded from نقدى بر اسلام
▪️ چه كسانى قرآن را نوشته و هدفشان چه بوده است؟
#قسمت_بيست_و_يكم
▪️حروف مقطعه چه هستند؟
فرضیه چهارم یعنی در نظر گرفتن متن قرآن به عنوان نامه هایی که همراه با دیگر ملحقات براي محمد فرستاده میشده است، به ما کمک میکند تا حروف مقطعه را (مانند "الم"، "طه"، "یاسین" ) در ابتداي سوره ها رمزگشایی کنیم. از دیرباز بین #یهودیان و #مسیحیان رسم بود تا براي شماره گذاري از حروف گماتریک استفاده کنند.
جدول زیر عدد معادل با هر حرف را نشان میدهد:
بنابراین میتوان حروف مقطعه در قرآن را شماره سطور مکتوباتی دانست که به همراه نامه ها ارسال میشده است. در گذشته به جاي صفحه از سطور براي تعیین میزان یک متن استفاده میشد
می شد.
پس الم یعنی ٧١ ام سطر از یک کتاب.
پس :
الم ﴿١﴾ تِلْکَ آیاتُ الْکِتَابِ الْحَکِیمِ ﴿٢﴾ در سوره (لقمان) را میتوان اینگونه ترجمه کرد:
٧١ سطر از آیات کتاب حکیم. (تصوير نمودار و شماره حروف در انتهاى اين متن موجود است)به همین ترتیب:
#سوره ١٢:
الر تِلْکَ آیاتُ الْکِتَابِ الْمُبِین
﴿١﴾إِنَّا أَنزَلْنَاهُ قرآنا عَرَبِیا لَّعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ﴿٢﴾
٢٣١ سطر از آیات کتاب مبین که ما آنرا به صورت یک مناجات عربی براي کسانی که عقلی در سر دارند، فرستاده ایم.
#سوره ٢٧:
طس تِلْکَ آیاتُ الْقرآن وَکِتَابٍ
مُّبِینٍ﴿١﴾
٦٩ سطر از آیات قرآن و کتاب مبین.
#سوره ٥٠:
ق وَالْقرآن الْمَجِیدِ﴿١﴾
١٠٠ سطر از یک کتاب به همراه مناجات نامه ستایش.
#سوره ٦٨:
ن وَالْقَلَ مِ وَمَا یسْطُرُونَ﴿١﴾
٥٠ آیه از یک کتاب به همراه قلم و آنچه با آن مینویسند.
در آخرین آیه، به همراه سطوري از کتاب قلم و دیگر ملزومات جهت نامه نگاري براي محمد ارسال شده است.
پس هنگامی که ما متن را به صورت نامه در نظر بگیریم، میتوانیم براحتی منظور از حروف مقطعه و آیات نخستین هر سوره را رمز گشایی کنیم.
سیره ابن هشام در داستانی در منازعه محمد با یهودیان یثرب، به حروف مقطعه اشاره اي میکند كه رمز و راز اين حروف را با آن چيزى كه ما در اينجا نوشتيم را براى ما برملا ميكند. كه در قسمت بعد به آن خواهيم پرداخت
ادامه دارد .....
https://t.me/naghde_eslamm/33824
#قسمت_بيست_و_يكم
▪️حروف مقطعه چه هستند؟
فرضیه چهارم یعنی در نظر گرفتن متن قرآن به عنوان نامه هایی که همراه با دیگر ملحقات براي محمد فرستاده میشده است، به ما کمک میکند تا حروف مقطعه را (مانند "الم"، "طه"، "یاسین" ) در ابتداي سوره ها رمزگشایی کنیم. از دیرباز بین #یهودیان و #مسیحیان رسم بود تا براي شماره گذاري از حروف گماتریک استفاده کنند.
جدول زیر عدد معادل با هر حرف را نشان میدهد:
بنابراین میتوان حروف مقطعه در قرآن را شماره سطور مکتوباتی دانست که به همراه نامه ها ارسال میشده است. در گذشته به جاي صفحه از سطور براي تعیین میزان یک متن استفاده میشد
می شد.
پس الم یعنی ٧١ ام سطر از یک کتاب.
پس :
الم ﴿١﴾ تِلْکَ آیاتُ الْکِتَابِ الْحَکِیمِ ﴿٢﴾ در سوره (لقمان) را میتوان اینگونه ترجمه کرد:
٧١ سطر از آیات کتاب حکیم. (تصوير نمودار و شماره حروف در انتهاى اين متن موجود است)به همین ترتیب:
#سوره ١٢:
الر تِلْکَ آیاتُ الْکِتَابِ الْمُبِین
﴿١﴾إِنَّا أَنزَلْنَاهُ قرآنا عَرَبِیا لَّعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ﴿٢﴾
٢٣١ سطر از آیات کتاب مبین که ما آنرا به صورت یک مناجات عربی براي کسانی که عقلی در سر دارند، فرستاده ایم.
#سوره ٢٧:
طس تِلْکَ آیاتُ الْقرآن وَکِتَابٍ
مُّبِینٍ﴿١﴾
٦٩ سطر از آیات قرآن و کتاب مبین.
#سوره ٥٠:
ق وَالْقرآن الْمَجِیدِ﴿١﴾
١٠٠ سطر از یک کتاب به همراه مناجات نامه ستایش.
#سوره ٦٨:
ن وَالْقَلَ مِ وَمَا یسْطُرُونَ﴿١﴾
٥٠ آیه از یک کتاب به همراه قلم و آنچه با آن مینویسند.
در آخرین آیه، به همراه سطوري از کتاب قلم و دیگر ملزومات جهت نامه نگاري براي محمد ارسال شده است.
پس هنگامی که ما متن را به صورت نامه در نظر بگیریم، میتوانیم براحتی منظور از حروف مقطعه و آیات نخستین هر سوره را رمز گشایی کنیم.
سیره ابن هشام در داستانی در منازعه محمد با یهودیان یثرب، به حروف مقطعه اشاره اي میکند كه رمز و راز اين حروف را با آن چيزى كه ما در اينجا نوشتيم را براى ما برملا ميكند. كه در قسمت بعد به آن خواهيم پرداخت
ادامه دارد .....
https://t.me/naghde_eslamm/33824
Telegram
نقدى بر اسلام
چه كسانى قرآن را نوشته و هدف آنها چه بوده است؟
آيا قرآن ميتواند تنها نامه هاى شخصى محمد بوده باشد؟
آيا ميتوان پاسخ اين سئوال را در آيه قرآنى يافت؟
براى يافتن پاسخ به اين سئوالات مقاله مربوطه در كانال نقد اسلام را به دقت مطالعه كنيد.
اين مقاله بزودى در كانال…
آيا قرآن ميتواند تنها نامه هاى شخصى محمد بوده باشد؟
آيا ميتوان پاسخ اين سئوال را در آيه قرآنى يافت؟
براى يافتن پاسخ به اين سئوالات مقاله مربوطه در كانال نقد اسلام را به دقت مطالعه كنيد.
اين مقاله بزودى در كانال…
Forwarded from بهرام مشیری
برخلاف ادعای #مطهری هیچ قرائن و شواهدی مبنی بر اینکه #یهودیان #مدینه قصد نابودی مسلمانان را داشتند یا #مشرکین_مکه چنین قصدی داشتند یا #ایرانیان و #رومی ها و #سوریه ای ها و #عراقی ها قصد نابودی مسلمانان را داشته باشند در تاریخ وجود ندارد،
👈👈بنابر این توجیه جنایات مسلمانان و پیامبر اسلام کاملاً بی پایه است، #رابرت_اسپنسر از #اسلامشناسان سرشناس میگوید:
👇👇👇👇
پیش از اینکه ده سال از مرگ محمد بگذرد، ارتش مسلمانان , سوریه، مصر، و ایران را فتح کرده بود.
ارتش مسلمانان #دمشق را در 635 تسخیر کرد، تنها سه سال بعد از مرگ محمد.
قسمت های زیادی از #عراق را در 636، #جارالسلام را در 638، #قیصریه را در 641، #ارمنستان را در 643.
#فتح_مصر نیز در همان دوران اتفاق افتاد.
مسلمانان همچنین در جنگهای بسیار حساسی علیه #بیزانسی ها در تونس در سال 647 پیروز شدند، و این پیروزی ها باعث فتح #شمال_افریقا شد.
بر #پارسی ها در #نهاوند در سال 642 پیروز شدند و در سال 709 آنها کنترل کامل بر روی #شمال_افریقا داشتند.
در سال 711 آنها #اسپانیا را مطیع خود کرده بودند و به سمت #فرانسه میرفتند.
مسلمانان ابتدا «شهر قیصر» را که محمد به آنها وعده داده بود یعنی #قسطنطنيه (استانبول فعلی) را تسخیر کردند، برای یک سال که از آگوست 716 آغاز شد؛
اما علی رغم تلاش های مدام آنها، #استانبول تا 700 سال بعد به دست مسلمانان نیافتاد.
در همان هنگام سیسیل در سال 827 سقوط کرد.
در سال 846 روم در معرض نابود شدن توسط مسلمانان مهاجم قرار گرفت.
مسلمانان که موفق به چنین کاری نشدند #کلیساهای جامع (کتدرال) های سینت پال را به آتش کشیدند و به قبور پاپ های پیشین بی احترامی کردند.
این جنگها، #جنگهای_دفاعی نبودند.
مسلمانان در #عربستان هرگز توسط این دو قدرت بزرگ که همسایه آنها نیز بودند، یعنی #ایران و #روم تهدید نشده بودند،
مگر اینکه همسایه بودن با امپراطوری های بزرگ را به خودی خود یک تهدید بدانیم.
این همسایه ها آنقدر مشغول درگیری با یکدیگر بودند که فرصت توجه کردن به سعود امپراطوری جدید محمد را نداشتند.
این جنگها حتی جنگهای عربی نیز نبودند،
بعد از فتح، مسلمانان , جامعه ای را برقرار میکردند که مبتنی بر استیلای مسلمانان بود نه اعراب.
شخصی که از میان مردمان شکست خورده در جنگ به اسلام تغییر دین میداد از حقوق بیشتری نسبت به هم میهنان مسلمان نشده خود برخوردار میشد.
ارتش های مسلمانان در روحیه ای که محمد خود آنرا به آنها دیکته کرده بود، یعنی «مسلمان شو یا با جنگ روبرو شو» بسیار پیشرفت کرده بودند.
🌸#اسپنسر، رابرت، «چگونه جهاد اسلامی هنوز امریکا و غرب را تهدید میکند»، Regnery Publishing, Inc., 2003، برگ 168. 👆👆👆🌸
لازم به ذکر است بر اساس منطق #آیت_الله_مطهری حال که کفار میدانند مسلمانان به قول #آیت_الله_طباطبایی قصد دارند به تدریج زمین را از لوث وجود کفار پاک کنند، باید حق داشته باشند که مسلمانان را نابود کنند!
اگر اینگونه است چرا مسلمانان که گمان میکنند امریکا قصد نابودی آنها را دارد به این نظر امریکا اعتراض میکنند؟
اگر #امریکا اینگونه فکر بکند تازه میشود مانند آیت الله مطهری و هم فکرانش! مگر اینکه این حق در انحصار مسلمانان و سایر #تروریست های عالم باشد.
👈👈اما چه گروه اول درست بگویند چه گروه دوم، واقعیت این است که👈جهاد مسلمانان در زمان حضور محمد بسیار مرگبار بود و عربستان را از وجود نامسلمانان خالی کرد و بعد از مرگ آن خبیث , نیز مسلمانان با #جهاد به حمله و چپاول غیر مسلمانان پرداختند و آتش جهاد بعدها به دامن خود مسلمانان نیز افتاد.
گوشه ای از #حملات_مسلمانان به کشورهای دیگر و سایر قبایل را میتوان در جدول رخدادنگاری که پیشتر در همین نوشتار آمد تا به اروپا کشیده شد، را یافت .
و اگر #جنگهای_صلیبی رخ نمیداد و مسیحیان مسلمانان را از کشورهایشان بیرون نمیریختند، اسلام همانگونه که #خاور میانه را به گند کشید، ممکن بود اروپا و در نتیجه تمام جهان را نیز به گند بکشد.
باید از #صلیبیون بخاطر خدمتی که به بشریت کردند سپاسگزار بود.
😄😄😄😄😄
🍀🍀🍀@bahrammoshirii
👈👈بنابر این توجیه جنایات مسلمانان و پیامبر اسلام کاملاً بی پایه است، #رابرت_اسپنسر از #اسلامشناسان سرشناس میگوید:
👇👇👇👇
پیش از اینکه ده سال از مرگ محمد بگذرد، ارتش مسلمانان , سوریه، مصر، و ایران را فتح کرده بود.
ارتش مسلمانان #دمشق را در 635 تسخیر کرد، تنها سه سال بعد از مرگ محمد.
قسمت های زیادی از #عراق را در 636، #جارالسلام را در 638، #قیصریه را در 641، #ارمنستان را در 643.
#فتح_مصر نیز در همان دوران اتفاق افتاد.
مسلمانان همچنین در جنگهای بسیار حساسی علیه #بیزانسی ها در تونس در سال 647 پیروز شدند، و این پیروزی ها باعث فتح #شمال_افریقا شد.
بر #پارسی ها در #نهاوند در سال 642 پیروز شدند و در سال 709 آنها کنترل کامل بر روی #شمال_افریقا داشتند.
در سال 711 آنها #اسپانیا را مطیع خود کرده بودند و به سمت #فرانسه میرفتند.
مسلمانان ابتدا «شهر قیصر» را که محمد به آنها وعده داده بود یعنی #قسطنطنيه (استانبول فعلی) را تسخیر کردند، برای یک سال که از آگوست 716 آغاز شد؛
اما علی رغم تلاش های مدام آنها، #استانبول تا 700 سال بعد به دست مسلمانان نیافتاد.
در همان هنگام سیسیل در سال 827 سقوط کرد.
در سال 846 روم در معرض نابود شدن توسط مسلمانان مهاجم قرار گرفت.
مسلمانان که موفق به چنین کاری نشدند #کلیساهای جامع (کتدرال) های سینت پال را به آتش کشیدند و به قبور پاپ های پیشین بی احترامی کردند.
این جنگها، #جنگهای_دفاعی نبودند.
مسلمانان در #عربستان هرگز توسط این دو قدرت بزرگ که همسایه آنها نیز بودند، یعنی #ایران و #روم تهدید نشده بودند،
مگر اینکه همسایه بودن با امپراطوری های بزرگ را به خودی خود یک تهدید بدانیم.
این همسایه ها آنقدر مشغول درگیری با یکدیگر بودند که فرصت توجه کردن به سعود امپراطوری جدید محمد را نداشتند.
این جنگها حتی جنگهای عربی نیز نبودند،
بعد از فتح، مسلمانان , جامعه ای را برقرار میکردند که مبتنی بر استیلای مسلمانان بود نه اعراب.
شخصی که از میان مردمان شکست خورده در جنگ به اسلام تغییر دین میداد از حقوق بیشتری نسبت به هم میهنان مسلمان نشده خود برخوردار میشد.
ارتش های مسلمانان در روحیه ای که محمد خود آنرا به آنها دیکته کرده بود، یعنی «مسلمان شو یا با جنگ روبرو شو» بسیار پیشرفت کرده بودند.
🌸#اسپنسر، رابرت، «چگونه جهاد اسلامی هنوز امریکا و غرب را تهدید میکند»، Regnery Publishing, Inc., 2003، برگ 168. 👆👆👆🌸
لازم به ذکر است بر اساس منطق #آیت_الله_مطهری حال که کفار میدانند مسلمانان به قول #آیت_الله_طباطبایی قصد دارند به تدریج زمین را از لوث وجود کفار پاک کنند، باید حق داشته باشند که مسلمانان را نابود کنند!
اگر اینگونه است چرا مسلمانان که گمان میکنند امریکا قصد نابودی آنها را دارد به این نظر امریکا اعتراض میکنند؟
اگر #امریکا اینگونه فکر بکند تازه میشود مانند آیت الله مطهری و هم فکرانش! مگر اینکه این حق در انحصار مسلمانان و سایر #تروریست های عالم باشد.
👈👈اما چه گروه اول درست بگویند چه گروه دوم، واقعیت این است که👈جهاد مسلمانان در زمان حضور محمد بسیار مرگبار بود و عربستان را از وجود نامسلمانان خالی کرد و بعد از مرگ آن خبیث , نیز مسلمانان با #جهاد به حمله و چپاول غیر مسلمانان پرداختند و آتش جهاد بعدها به دامن خود مسلمانان نیز افتاد.
گوشه ای از #حملات_مسلمانان به کشورهای دیگر و سایر قبایل را میتوان در جدول رخدادنگاری که پیشتر در همین نوشتار آمد تا به اروپا کشیده شد، را یافت .
و اگر #جنگهای_صلیبی رخ نمیداد و مسیحیان مسلمانان را از کشورهایشان بیرون نمیریختند، اسلام همانگونه که #خاور میانه را به گند کشید، ممکن بود اروپا و در نتیجه تمام جهان را نیز به گند بکشد.
باید از #صلیبیون بخاطر خدمتی که به بشریت کردند سپاسگزار بود.
😄😄😄😄😄
🍀🍀🍀@bahrammoshirii