Forwarded from Unclesam
خمس و خالى كردن جيب مردم توسط آخوند های جنایتکار
قسمت_دوم
البته همانطور كه ميدانيد اكثر #احكام_قرآن هم مختص به همان دوره و زمان خودش بوده و هم بطور #ناقص و مبهم بيان شده است. در اين آيه بطور مشخص گفته است كه #يك_پنجم از #غنائم به خدا و پيامبر اختصاص دارد و نامى از افرادى كه بعد از #محمد مى آيند نيست و خود پيامبر اسلام نيز در زمان حياتش، توصيه اى به اجراى اين قانون به بازماندگانش نكرده است.
اما اگر فرض را بر اين بگيريم كه #محمد با خدا در ارتباط بوده و با هماهنگى او #خمس را مصرف ميكرده، بايد گفت كه آيا جانشينان او نيز همين ارتباط را داشته اند؟ مسلما پاسخ خير است!
حال #سئوال ديگرى پيش مى آيد:
اگر فرض را بر اين بگيريم كه اين حكم براى جانشينان پيامبر هم كاربرد داشته باشد، در زمانى كه كشورها داراى حكومت و دولت و سيستم هايى هستند كه اكنون وجود دارد، آيا اين حاكمان حكم #جانشينان_پيامبر را دارند؟؟
اگر بله, پس اين #خمس به آنها تعلق ميگيرد و نه شخص ديگرى(روحانيون)،
زيرا اين حكومتها هستند كه براى جنگ هزينه ميكنند و تلفات ميدهند، پس اگر غنيمتى هم باشد به آنها تعلق ميگيرد و نه شخص ديگرى.
اين برداشت خيلى ساده و عاقلانه از اين آيه و #حكم_خمس ميباشد.
در كشورهاى #سنى_مذهب با توجه به برداشت شان از خمس طبق گفته آيه ٤١ آنرا فقط در مورد غنائم جنگى ميدانند و نه درآمد مردم و از كسى خمس دريافت نميكنند.(لااقل در اين يك مورد كمى انصاف را رعايت كرده اند)
اما قشر #روحانيت_شيعه كه مانند #زالو در جامعه به مكيدن خون مردم اشتغال داشته و دارند، چگونه اين مسئله را به سود خود و براى پر كردن جيب خود تفسير كرده اند.
#روحانيون_شيعه، با بى اعتبار دانستن احكام قرآن و با تفسيرهاى من درآوردى، خمس را از غنائم جنگ تغيير داده و آنرا به حاصل دسترنج مردم و درآمد شخصى افراد تغيير داده اند..
ادامه دارد ....
قسمت_دوم
البته همانطور كه ميدانيد اكثر #احكام_قرآن هم مختص به همان دوره و زمان خودش بوده و هم بطور #ناقص و مبهم بيان شده است. در اين آيه بطور مشخص گفته است كه #يك_پنجم از #غنائم به خدا و پيامبر اختصاص دارد و نامى از افرادى كه بعد از #محمد مى آيند نيست و خود پيامبر اسلام نيز در زمان حياتش، توصيه اى به اجراى اين قانون به بازماندگانش نكرده است.
اما اگر فرض را بر اين بگيريم كه #محمد با خدا در ارتباط بوده و با هماهنگى او #خمس را مصرف ميكرده، بايد گفت كه آيا جانشينان او نيز همين ارتباط را داشته اند؟ مسلما پاسخ خير است!
حال #سئوال ديگرى پيش مى آيد:
اگر فرض را بر اين بگيريم كه اين حكم براى جانشينان پيامبر هم كاربرد داشته باشد، در زمانى كه كشورها داراى حكومت و دولت و سيستم هايى هستند كه اكنون وجود دارد، آيا اين حاكمان حكم #جانشينان_پيامبر را دارند؟؟
اگر بله, پس اين #خمس به آنها تعلق ميگيرد و نه شخص ديگرى(روحانيون)،
زيرا اين حكومتها هستند كه براى جنگ هزينه ميكنند و تلفات ميدهند، پس اگر غنيمتى هم باشد به آنها تعلق ميگيرد و نه شخص ديگرى.
اين برداشت خيلى ساده و عاقلانه از اين آيه و #حكم_خمس ميباشد.
در كشورهاى #سنى_مذهب با توجه به برداشت شان از خمس طبق گفته آيه ٤١ آنرا فقط در مورد غنائم جنگى ميدانند و نه درآمد مردم و از كسى خمس دريافت نميكنند.(لااقل در اين يك مورد كمى انصاف را رعايت كرده اند)
اما قشر #روحانيت_شيعه كه مانند #زالو در جامعه به مكيدن خون مردم اشتغال داشته و دارند، چگونه اين مسئله را به سود خود و براى پر كردن جيب خود تفسير كرده اند.
#روحانيون_شيعه، با بى اعتبار دانستن احكام قرآن و با تفسيرهاى من درآوردى، خمس را از غنائم جنگ تغيير داده و آنرا به حاصل دسترنج مردم و درآمد شخصى افراد تغيير داده اند..
ادامه دارد ....
Forwarded from Unclesam
💥 تاريخچه ملاگرى و ملاها در ايران
#قسمت_اول
قبل از ورود به بحث اصلى و به منظور روشن كردن اذهان خوانندگان ارجمند با سيستم #ملاگري در ايران، بى مناسبت نيست قبل از تجزيه و تحليل جزئيات بحث اصلى،
ابتدا از لحاظ تاريخى نظري به كيفيت تاريخچه نشو و نماى #روحانيت_شيعه_گرى در ايران بيندازيم
#سلطنت_صفويه در ايران، دو تغيير بزرگ در سيستم سياسى و اجتماعى ايران بوجود آورد, يكى بسط و گسترش قدرت سياسى در سراسر كشور و ديگرى وارد كردن #مذهب_شيعه و شيعه گرى در ايران.
تا قبل از ظهور #شاه_اسماعيل در ايران، اين كشور بيشتر به صورت ملوك الطوايفى اداره ميشد و هر قسمتى از كشور براى خود شاه، حاكم و حكومت جداگانه اى داشت، ولى سلاطين صفويه موفق شدند سراسر نقاط كشور را زير سلطه حكومت مركزى كه خود در رأس آن قرار داشتند درآورند.
تحول ديگرى كه سلاطين صفويه در ايران بوجود آوردند #سيستم_شيعه_گرى بود.
شاه اسماعيل فرد باهوش و مدبرى بود و ميدانست در صورتى موفق خواهد شد قدرت سياسى اش را در سراسر كشور بسط و گسترش دهد كه آنرا ناشى از يك نيروى مافوق طبيعى قلمداد كند، از اينرو تصميم گرفت قدرت سياسى اش را با نيروى مذهبى توام و سلطان را به صورت مقامى درآورد نه تنها حكومت امور دنيوى بلكه وظيفه ارشاد معنوى و روحانى مردم را نيز در اختيار داشته باشد.
براى اين منظور،
سلاطين صفويه به وارد كردن #ملاهاى_شيعه مذهب در مراكز شهرها پرداختند و تدريس اصول شيعه و شيعه گرى را در سراسر كشور معمول داشتند و از سوى ديگر با قتل عام و فشار بر پيروان ديگر مذاهب، مذهب شيعه ١٢ امامى را به زور در حلق ايرانيان فرو كردند.
#ملاهاى_شيعه مذهبى كه در پيرو اجراى برنامه مذكور وارد ايران شدند، تنها در اصول مذهب شيعه داراى اطلاعاتى بودندو از فلسفه و سياست چيزى نميدانستند.
سلاطين صفويه با تقويت و حمايت از اين افراد و ايجاد امكانات وسيع براى اصول شيعه و شيعه گرى در ايران كه هدفش تحكيم قدرت سياسى خودشان بود ، جهد فراوان به كار بردند.(همانكارى كه حكومت فعلى در ٤٠ سال اخير بدنبال اجراى آن بوده است)
پس از سقوط سلسله سلطنتى صفويه خونخوار ، شيعه گرى به قدرت اوليه اى كه سلاطين صفويه براى تحكيم قدرت سياسى خود آنرا بنيانگذارى كردند، باقى ماند،
ولى مذهب از سياست جدا و براى خود داراى سازمان مستقل و جداگانه گرديد.
به همين دليل از آن به بعد سياست و مذهب به عنوان دو قدرت جداگانه و بعضى اوقات متضاد در برابر يكديگر قرار گرفت و به منظور كسب قدرت با يكديگر به مبارزه پرداخت.
ادامه دارد ...
#قسمت_اول
قبل از ورود به بحث اصلى و به منظور روشن كردن اذهان خوانندگان ارجمند با سيستم #ملاگري در ايران، بى مناسبت نيست قبل از تجزيه و تحليل جزئيات بحث اصلى،
ابتدا از لحاظ تاريخى نظري به كيفيت تاريخچه نشو و نماى #روحانيت_شيعه_گرى در ايران بيندازيم
#سلطنت_صفويه در ايران، دو تغيير بزرگ در سيستم سياسى و اجتماعى ايران بوجود آورد, يكى بسط و گسترش قدرت سياسى در سراسر كشور و ديگرى وارد كردن #مذهب_شيعه و شيعه گرى در ايران.
تا قبل از ظهور #شاه_اسماعيل در ايران، اين كشور بيشتر به صورت ملوك الطوايفى اداره ميشد و هر قسمتى از كشور براى خود شاه، حاكم و حكومت جداگانه اى داشت، ولى سلاطين صفويه موفق شدند سراسر نقاط كشور را زير سلطه حكومت مركزى كه خود در رأس آن قرار داشتند درآورند.
تحول ديگرى كه سلاطين صفويه در ايران بوجود آوردند #سيستم_شيعه_گرى بود.
شاه اسماعيل فرد باهوش و مدبرى بود و ميدانست در صورتى موفق خواهد شد قدرت سياسى اش را در سراسر كشور بسط و گسترش دهد كه آنرا ناشى از يك نيروى مافوق طبيعى قلمداد كند، از اينرو تصميم گرفت قدرت سياسى اش را با نيروى مذهبى توام و سلطان را به صورت مقامى درآورد نه تنها حكومت امور دنيوى بلكه وظيفه ارشاد معنوى و روحانى مردم را نيز در اختيار داشته باشد.
براى اين منظور،
سلاطين صفويه به وارد كردن #ملاهاى_شيعه مذهب در مراكز شهرها پرداختند و تدريس اصول شيعه و شيعه گرى را در سراسر كشور معمول داشتند و از سوى ديگر با قتل عام و فشار بر پيروان ديگر مذاهب، مذهب شيعه ١٢ امامى را به زور در حلق ايرانيان فرو كردند.
#ملاهاى_شيعه مذهبى كه در پيرو اجراى برنامه مذكور وارد ايران شدند، تنها در اصول مذهب شيعه داراى اطلاعاتى بودندو از فلسفه و سياست چيزى نميدانستند.
سلاطين صفويه با تقويت و حمايت از اين افراد و ايجاد امكانات وسيع براى اصول شيعه و شيعه گرى در ايران كه هدفش تحكيم قدرت سياسى خودشان بود ، جهد فراوان به كار بردند.(همانكارى كه حكومت فعلى در ٤٠ سال اخير بدنبال اجراى آن بوده است)
پس از سقوط سلسله سلطنتى صفويه خونخوار ، شيعه گرى به قدرت اوليه اى كه سلاطين صفويه براى تحكيم قدرت سياسى خود آنرا بنيانگذارى كردند، باقى ماند،
ولى مذهب از سياست جدا و براى خود داراى سازمان مستقل و جداگانه گرديد.
به همين دليل از آن به بعد سياست و مذهب به عنوان دو قدرت جداگانه و بعضى اوقات متضاد در برابر يكديگر قرار گرفت و به منظور كسب قدرت با يكديگر به مبارزه پرداخت.
ادامه دارد ...
Forwarded from Unclesam
تاريخچه ملاگرى و ملاها در ايران
#قسمت_اول
قبل از ورود به بحث اصلى و به منظور روشن كردن اذهان خوانندگان ارجمند با سيستم #ملاگري در ايران، بى مناسبت نيست قبل از تجزيه و تحليل جزئيات بحث اصلى،
ابتدا از لحاظ تاريخى نظري به كيفيت تاريخچه نشو و نماى #روحانيت_شيعه_گرى در ايران بيندازيم
#سلطنت_صفويه در ايران، دو تغيير بزرگ در سيستم سياسى و اجتماعى ايران بوجود آورد, يكى بسط و گسترش قدرت سياسى در سراسر كشور و ديگرى وارد كردن #مذهب_شيعه و شيعه گرى در ايران.
تا قبل از ظهور #شاه_اسماعيل در ايران، اين كشور بيشتر به صورت ملوك الطوايفى اداره ميشد و هر قسمتى از كشور براى خود شاه، حاكم و حكومت جداگانه اى داشت، ولى سلاطين صفويه موفق شدند سراسر نقاط كشور را زير سلطه حكومت مركزى كه خود در رأس آن قرار داشتند درآورند.
تحول ديگرى كه سلاطين صفويه در ايران بوجود آوردند #سيستم_شيعه_گرى بود.
شاه اسماعيل فرد باهوش و مدبرى بود و ميدانست در صورتى موفق خواهد شد قدرت سياسى اش را در سراسر كشور بسط و گسترش دهد كه آنرا ناشى از يك نيروى مافوق طبيعى قلمداد كند، از اينرو تصميم گرفت قدرت سياسى اش را با نيروى مذهبى توام و سلطان را به صورت مقامى درآورد نه تنها حكومت امور دنيوى بلكه وظيفه ارشاد معنوى و روحانى مردم را نيز در اختيار داشته باشد.
براى اين منظور،
سلاطين صفويه به وارد كردن #ملاهاى_شيعه مذهب در مراكز شهرها پرداختند و تدريس اصول شيعه و شيعه گرى را در سراسر كشور معمول داشتند و از سوى ديگر با قتل عام و فشار بر پيروان ديگر مذاهب، مذهب شيعه ١٢ امامى را به زور در حلق ايرانيان فرو كردند.
#ملاهاى_شيعه مذهبى كه در پيرو اجراى برنامه مذكور وارد ايران شدند، تنها در اصول مذهب شيعه داراى اطلاعاتى بودندو از فلسفه و سياست چيزى نميدانستند.
سلاطين صفويه با تقويت و حمايت از اين افراد و ايجاد امكانات وسيع براى اصول شيعه و شيعه گرى در ايران كه هدفش تحكيم قدرت سياسى خودشان بود ، جهد فراوان به كار بردند.(همانكارى كه حكومت فعلى در ٤٠ سال اخير بدنبال اجراى آن بوده است)
پس از سقوط سلسله سلطنتى صفويه خونخوار ، شيعه گرى به قدرت اوليه اى كه سلاطين صفويه براى تحكيم قدرت سياسى خود آنرا بنيانگذارى كردند، باقى ماند،
ولى مذهب از سياست جدا و براى خود داراى سازمان مستقل و جداگانه گرديد.
به همين دليل از آن به بعد سياست و مذهب به عنوان دو قدرت جداگانه و بعضى اوقات متضاد در برابر يكديگر قرار گرفت و به منظور كسب قدرت با يكديگر به مبارزه پرداخت.
ادامه دارد ...
#قسمت_اول
قبل از ورود به بحث اصلى و به منظور روشن كردن اذهان خوانندگان ارجمند با سيستم #ملاگري در ايران، بى مناسبت نيست قبل از تجزيه و تحليل جزئيات بحث اصلى،
ابتدا از لحاظ تاريخى نظري به كيفيت تاريخچه نشو و نماى #روحانيت_شيعه_گرى در ايران بيندازيم
#سلطنت_صفويه در ايران، دو تغيير بزرگ در سيستم سياسى و اجتماعى ايران بوجود آورد, يكى بسط و گسترش قدرت سياسى در سراسر كشور و ديگرى وارد كردن #مذهب_شيعه و شيعه گرى در ايران.
تا قبل از ظهور #شاه_اسماعيل در ايران، اين كشور بيشتر به صورت ملوك الطوايفى اداره ميشد و هر قسمتى از كشور براى خود شاه، حاكم و حكومت جداگانه اى داشت، ولى سلاطين صفويه موفق شدند سراسر نقاط كشور را زير سلطه حكومت مركزى كه خود در رأس آن قرار داشتند درآورند.
تحول ديگرى كه سلاطين صفويه در ايران بوجود آوردند #سيستم_شيعه_گرى بود.
شاه اسماعيل فرد باهوش و مدبرى بود و ميدانست در صورتى موفق خواهد شد قدرت سياسى اش را در سراسر كشور بسط و گسترش دهد كه آنرا ناشى از يك نيروى مافوق طبيعى قلمداد كند، از اينرو تصميم گرفت قدرت سياسى اش را با نيروى مذهبى توام و سلطان را به صورت مقامى درآورد نه تنها حكومت امور دنيوى بلكه وظيفه ارشاد معنوى و روحانى مردم را نيز در اختيار داشته باشد.
براى اين منظور،
سلاطين صفويه به وارد كردن #ملاهاى_شيعه مذهب در مراكز شهرها پرداختند و تدريس اصول شيعه و شيعه گرى را در سراسر كشور معمول داشتند و از سوى ديگر با قتل عام و فشار بر پيروان ديگر مذاهب، مذهب شيعه ١٢ امامى را به زور در حلق ايرانيان فرو كردند.
#ملاهاى_شيعه مذهبى كه در پيرو اجراى برنامه مذكور وارد ايران شدند، تنها در اصول مذهب شيعه داراى اطلاعاتى بودندو از فلسفه و سياست چيزى نميدانستند.
سلاطين صفويه با تقويت و حمايت از اين افراد و ايجاد امكانات وسيع براى اصول شيعه و شيعه گرى در ايران كه هدفش تحكيم قدرت سياسى خودشان بود ، جهد فراوان به كار بردند.(همانكارى كه حكومت فعلى در ٤٠ سال اخير بدنبال اجراى آن بوده است)
پس از سقوط سلسله سلطنتى صفويه خونخوار ، شيعه گرى به قدرت اوليه اى كه سلاطين صفويه براى تحكيم قدرت سياسى خود آنرا بنيانگذارى كردند، باقى ماند،
ولى مذهب از سياست جدا و براى خود داراى سازمان مستقل و جداگانه گرديد.
به همين دليل از آن به بعد سياست و مذهب به عنوان دو قدرت جداگانه و بعضى اوقات متضاد در برابر يكديگر قرار گرفت و به منظور كسب قدرت با يكديگر به مبارزه پرداخت.
ادامه دارد ...
Forwarded from Unclesam
عزادارى شيعيان، مخالف رفتار امامان و دكانى براى ارتزاق آخوندها و مداحان است!
#قسمت_اول
يكى از موضوعاتى كه #روحانيت_شيعه پس از به قدرت رسيدن سلسله خونخوار #صفويه و استيلاى مذهب تشيع اثنى عشرى و فرو كردن آن به زور شمشير در حلق مردم ايران، به آن متوسل شده است #سيرك هرساله محرم و عزاداريهاست,
آنهم براى كسانى كه به جز تجاوز و قتل و غارت ايرانيان هيچ خدمتى به ما ايرانيها نكرده اند.
در واقع اين سيركهاى محرم و صفر كه وارد فرهنگ عامه مردم شد، به عنوان دكانى هميشگى براى ملاها و مداحانى شد كه بدون آن به فراموشى تاريخ سپرده ميشدند.
قمه زنى و زنجير و سينه زنى، قفل آجين، شمع آجين، راه رفتن بر ذغال داغ، غلطيدن بر روى خار و ده ها مدل مخالف ازين بدعت و نوآورى بوده و هست كه در ٤٠ ساله اخير و دوره #حكومت_فاسد_آخوندها به اوج خود رسيده و هر ساله شاهد مدلهاى جذيدتر و مضحكترى از آن هستيم.
بماند كه #عرعر_مداحان_بيسواد و نادانى كه با هزاران ترفند دروغ و شيادى براى پر كردن جيبشان هم موجب ايجاد آلودگى صوتى براى بيماران و بزرگ سالان ميشوند و هم باعث ترويج خشونت بين كودكان، گاه ميبينيم كه والدين براى اجراى مراسم مذهبى به كودك خردسال خود قمه ميزنند و اين رسوم قبيح را نيز نسل به نسل به فرزندان خود ميآموزند.
آن زمان كه #رضا_خان_پهلوى به قدرت رسيد تا حدود زيادى از اين رسوم زشت جلوگيرى به عمل آورد بطوريكه عزاداريهاى اينچنينى تا حدودى محدود و حتى ممنوع شدند،
اما ديرى نپاييد كه اين ممنوعيت پايدار نماند و بعد از تبعيد رضاشاه توسط متفقين و رفتن او از ايران، روحانيون فرصت يافتند عزاداريها را دوباره احياء و دكان فروش جهالت خود را برقرار نمايند.
در سال ١٣٥٧ و پس از به قدرت رسيدن #خمينى_جنايتكار و اسلافش توسط امريكا و استقرار حاكميت سياسى روحانيون بر ايران دوباره اين رسوم شنيع و احمقانه با تأييد مراجع تقليدى كه تمام هم و غمشان پر كردن حسابهاى بانكى خود و فرزندانشان بوسيله سركيسه كردن مردم است، اينگونه فراگير شد و گسترش پيدا كرد.
در اين موضوع چيزى كه بسيار جالب توجه است آن است كه برخلاف آنچه كه امروزه در بين شيعيان مرسوم است و مراجع شيعه به آن فتوا ميدهند و شبانه روز بر لزوم اين عزاداريها و سيركهاى مختلف تاكيد ميكنند،
در منابع معتبر علماى خود شيعيان كه توسط علماى شيعه ماقبل صفويه تدوين شده اند، اسناد فراوانی در نهی از عزاداری و حرام بودن آن وجود دارد كه در اين مقاله سعى داريم براى افشاى #آخوندهاى_شياد ودروغگو به آنها بپردازيم كه ثابت كنيم اين عزاداريها و سيركهاى هرساله حتى در ميان #ائمه_شيعه و فقهاى بزرگ و اوليه اين مذهب نيز جائى نداشته و به حرمت آن فتوا داده اند.
ادامه دارد ...
#قسمت_اول
يكى از موضوعاتى كه #روحانيت_شيعه پس از به قدرت رسيدن سلسله خونخوار #صفويه و استيلاى مذهب تشيع اثنى عشرى و فرو كردن آن به زور شمشير در حلق مردم ايران، به آن متوسل شده است #سيرك هرساله محرم و عزاداريهاست,
آنهم براى كسانى كه به جز تجاوز و قتل و غارت ايرانيان هيچ خدمتى به ما ايرانيها نكرده اند.
در واقع اين سيركهاى محرم و صفر كه وارد فرهنگ عامه مردم شد، به عنوان دكانى هميشگى براى ملاها و مداحانى شد كه بدون آن به فراموشى تاريخ سپرده ميشدند.
قمه زنى و زنجير و سينه زنى، قفل آجين، شمع آجين، راه رفتن بر ذغال داغ، غلطيدن بر روى خار و ده ها مدل مخالف ازين بدعت و نوآورى بوده و هست كه در ٤٠ ساله اخير و دوره #حكومت_فاسد_آخوندها به اوج خود رسيده و هر ساله شاهد مدلهاى جذيدتر و مضحكترى از آن هستيم.
بماند كه #عرعر_مداحان_بيسواد و نادانى كه با هزاران ترفند دروغ و شيادى براى پر كردن جيبشان هم موجب ايجاد آلودگى صوتى براى بيماران و بزرگ سالان ميشوند و هم باعث ترويج خشونت بين كودكان، گاه ميبينيم كه والدين براى اجراى مراسم مذهبى به كودك خردسال خود قمه ميزنند و اين رسوم قبيح را نيز نسل به نسل به فرزندان خود ميآموزند.
آن زمان كه #رضا_خان_پهلوى به قدرت رسيد تا حدود زيادى از اين رسوم زشت جلوگيرى به عمل آورد بطوريكه عزاداريهاى اينچنينى تا حدودى محدود و حتى ممنوع شدند،
اما ديرى نپاييد كه اين ممنوعيت پايدار نماند و بعد از تبعيد رضاشاه توسط متفقين و رفتن او از ايران، روحانيون فرصت يافتند عزاداريها را دوباره احياء و دكان فروش جهالت خود را برقرار نمايند.
در سال ١٣٥٧ و پس از به قدرت رسيدن #خمينى_جنايتكار و اسلافش توسط امريكا و استقرار حاكميت سياسى روحانيون بر ايران دوباره اين رسوم شنيع و احمقانه با تأييد مراجع تقليدى كه تمام هم و غمشان پر كردن حسابهاى بانكى خود و فرزندانشان بوسيله سركيسه كردن مردم است، اينگونه فراگير شد و گسترش پيدا كرد.
در اين موضوع چيزى كه بسيار جالب توجه است آن است كه برخلاف آنچه كه امروزه در بين شيعيان مرسوم است و مراجع شيعه به آن فتوا ميدهند و شبانه روز بر لزوم اين عزاداريها و سيركهاى مختلف تاكيد ميكنند،
در منابع معتبر علماى خود شيعيان كه توسط علماى شيعه ماقبل صفويه تدوين شده اند، اسناد فراوانی در نهی از عزاداری و حرام بودن آن وجود دارد كه در اين مقاله سعى داريم براى افشاى #آخوندهاى_شياد ودروغگو به آنها بپردازيم كه ثابت كنيم اين عزاداريها و سيركهاى هرساله حتى در ميان #ائمه_شيعه و فقهاى بزرگ و اوليه اين مذهب نيز جائى نداشته و به حرمت آن فتوا داده اند.
ادامه دارد ...
Forwarded from نقدى بر اسلام
همه ميدانيم كه #آخوند_شيادى به نام عثمان ابن سعيد با داستان سازى و سوء استفاده از اعتقادات شيعيان، #مهدى_موهوم را در ٥ سالگى به ته چاهى مملو از كوزه هاى روغن در #سامراء فرستاده و با اين ادعا شروع به سركيسه كردن مردم خردباخته كرد.
بعدها با انتقال مركزيت #روحانيت_شيعه از عراق به #ايران اين موجود خيالى نيز به چاهى در نزديكى قم(جمكران) نقل مكان كرد.
سئوال اين است كه وقتى اين موجود، كه زاده ذهن #آخوندهاى_تهى_مغز_شيعه است، ظهور كند چه كارهايى انجام ميدهد ؟؟
آيا با خود صلح و صفا مى آورد؟؟
در لينك زير پاسخ را ميخوانيم ...
http://www.eslam.nu/2016/09/19/amam-mhdi-1/
بعدها با انتقال مركزيت #روحانيت_شيعه از عراق به #ايران اين موجود خيالى نيز به چاهى در نزديكى قم(جمكران) نقل مكان كرد.
سئوال اين است كه وقتى اين موجود، كه زاده ذهن #آخوندهاى_تهى_مغز_شيعه است، ظهور كند چه كارهايى انجام ميدهد ؟؟
آيا با خود صلح و صفا مى آورد؟؟
در لينك زير پاسخ را ميخوانيم ...
http://www.eslam.nu/2016/09/19/amam-mhdi-1/
نقد اسلام
آیا امام مهدی با خود صلح میآورد؟ (۱) - نقد اسلام
شاید برای شما هم پیش آمده باشد, که در مورد مهدی و زمان ظهورش سوالاتی در ذهنتان خطور کرده باشد و طبیعتا برای یافتن پاسخ این پرسشها به روایات یا کتابهایی سر زده باشید که در این مورد, مطالبی را عنوان کرده باشند. ما هم در ۲ مقاله جداگانه برای یافتن پاسخ به سوالاتمان…
Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
💥 روحانيون شيعه، عامل اصلى تجزيه ايران!
#قسمت_هفتم(آخر)
#نقش_روحانيون در ضميمه كردن خاك ايران به عثمانى
ميدانيم كه در سال ١٢٩٨ هجرى قمرى #موسيو_ژوزف_نوزيلژيكى به رياست ادارات گمرك كرمانشاه و تبريز منصوب شد و اقدامات و اصلاحات او در امور گمرك به استثناى محمره (خرمشهر) تحت نظر او قرار گرفت و در نتيجه اقدامات او در سال ١٣٠١ درآمد گمرك ٥٠ درصد افزايش يافت و «نوز» به وزارت ترفيع مقام يافت
در سال ١٣٠٣ حاج #ميرزا_حسن_مجتهد_تبريزى كه از روحانيون ضدمشروطيت بنام است به منظور مخالفت با اقدامات و اصلاحات «نوز» در اداره امور گمرك و سر و سامان دادن به وضع مالى كشور اعلام داشت علماى طراز اول #كربلا و #نجف نامه هايى براى او ارسال و به وى مأموريت داده اند با تمام امكانات لازم با كمك مردم بر ضد حقوق و عوارض جديد گمركى و لغو آنها اقدامات لازم به عمل آورد،
سپس به فرماندار تبريز اعلام داشت كه وى بايد در اجراى دستور علماى كربلا و نجف، مأموران بلژيكى گمرك را از كشور خارج، حقوق و عواض گمركى را لغو، مدارسى را كه اخيراً بر طبق الگوى مدارس اروپائى تأسيس شده ببندد و مغازه هاى #اروپائيها و #امريكائيها را تعطيل كند
«نوز» و همكارانش بر اثر تحريك #حاج_ميرزا حسن مجتهد تبريز و شوراندن مردم بر ضد آنها از شهر فرار كردند،
ولى بعد از فرار بلژيكيها از تبريز معلوم شد نامه هايى كه حاج ميرزا حسن مجتهد طراز اول تبريز به عنوان نامه هاى واصله از علماى كربلا و نجف ارائه داده، جعلى بوده و لذا حاج ميرزا حسن و دستيارانش از شهر اخراج و نوز و همكارانش مجدداً به شهر مراجعت و مشغول به كار شدند
{Times, July 13 , 1903}
اين عمل #غيرمذهبى و #غيراخلاقى حاج ميرزا حسن مجتهد اول تبريز نشان ميدهد كه تنها #آيت_الله_خمينى براي در دست گرفتن قدرت، مردم را فريب نداد.
تنها او نبود كه به مردم گفت ما روحانيون داعيه حكومت نداريم و پس از فريب آنها ، حكومت را بين خود و #آخوندها تقسيم و به قصابى مردم بيگناه مشغول شد، #روحانيت_شيعه به طور پيوسته در طول تاريخ خود با خدعه و نيرنگ, مقام كاذب مذهبى ش را حفظ كرده است. اين وقايع نشان ميدهد كه #روحانيون پيوسته از راههاى نامشروع و ضداخلاقى در مردم نفوذ و از طريق غير انسانى و با حيله به مكيدن خون ملت بى پناه ايران اشتغال ورزيده اند
اتفاق جالب ديگرى كه در اين زمان بنا به نوشته مجله تايمز رخ داده اينست كه #ملاهاى_منتفذ ايران با الهام از نظريه «#پان_اسلاميسم»سيد جمال الدين اسد آبادى درصدد برآمده بودند ايران را به #سلطان_عثمانى تسليم و او را به عنوان خليفه اسلام بشناسند و بدين وسيله به قول خودشان بين شيعه و سنى آشتى و اتحاد برقرار سازند
بر طبق نوشته روزنامه تايمز در شماره ٢٧ اگوست سال ١٩٠٣ #مجتهدين نامه اى به #مظفرالدين_شاه نوشته و ضمن آن، او را تهديد كرده اند كه اگر به خواستهاى آنها عمل نكند آنها مجبور خواهند شد سلطان تركيه را دعوت كنند تا ايران را تصرف كند
دو واقعه مذكور را «ادوارد براون» به تفصيل شرح و روزنامه تايمز را به عنوان مأخذ خبرى خود ذكر كرده است
#منبع:
{Edward Brown , The Persian Revolusion (New York : Brans and Nobels , Inc 1966) , pp. 107-80}
در دوران كنونى هم خيانت اين قوم مفتخور و تجزيه ايران و دادن منابع ملى به روسيه و چين، راه اسلاف فاسد و خائنشان را دنبال ميكنند.
كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://telegram.me/joinchat/As5Azz1Qdgei1tKR5VztMA
#قسمت_هفتم(آخر)
#نقش_روحانيون در ضميمه كردن خاك ايران به عثمانى
ميدانيم كه در سال ١٢٩٨ هجرى قمرى #موسيو_ژوزف_نوزيلژيكى به رياست ادارات گمرك كرمانشاه و تبريز منصوب شد و اقدامات و اصلاحات او در امور گمرك به استثناى محمره (خرمشهر) تحت نظر او قرار گرفت و در نتيجه اقدامات او در سال ١٣٠١ درآمد گمرك ٥٠ درصد افزايش يافت و «نوز» به وزارت ترفيع مقام يافت
در سال ١٣٠٣ حاج #ميرزا_حسن_مجتهد_تبريزى كه از روحانيون ضدمشروطيت بنام است به منظور مخالفت با اقدامات و اصلاحات «نوز» در اداره امور گمرك و سر و سامان دادن به وضع مالى كشور اعلام داشت علماى طراز اول #كربلا و #نجف نامه هايى براى او ارسال و به وى مأموريت داده اند با تمام امكانات لازم با كمك مردم بر ضد حقوق و عوارض جديد گمركى و لغو آنها اقدامات لازم به عمل آورد،
سپس به فرماندار تبريز اعلام داشت كه وى بايد در اجراى دستور علماى كربلا و نجف، مأموران بلژيكى گمرك را از كشور خارج، حقوق و عواض گمركى را لغو، مدارسى را كه اخيراً بر طبق الگوى مدارس اروپائى تأسيس شده ببندد و مغازه هاى #اروپائيها و #امريكائيها را تعطيل كند
«نوز» و همكارانش بر اثر تحريك #حاج_ميرزا حسن مجتهد تبريز و شوراندن مردم بر ضد آنها از شهر فرار كردند،
ولى بعد از فرار بلژيكيها از تبريز معلوم شد نامه هايى كه حاج ميرزا حسن مجتهد طراز اول تبريز به عنوان نامه هاى واصله از علماى كربلا و نجف ارائه داده، جعلى بوده و لذا حاج ميرزا حسن و دستيارانش از شهر اخراج و نوز و همكارانش مجدداً به شهر مراجعت و مشغول به كار شدند
{Times, July 13 , 1903}
اين عمل #غيرمذهبى و #غيراخلاقى حاج ميرزا حسن مجتهد اول تبريز نشان ميدهد كه تنها #آيت_الله_خمينى براي در دست گرفتن قدرت، مردم را فريب نداد.
تنها او نبود كه به مردم گفت ما روحانيون داعيه حكومت نداريم و پس از فريب آنها ، حكومت را بين خود و #آخوندها تقسيم و به قصابى مردم بيگناه مشغول شد، #روحانيت_شيعه به طور پيوسته در طول تاريخ خود با خدعه و نيرنگ, مقام كاذب مذهبى ش را حفظ كرده است. اين وقايع نشان ميدهد كه #روحانيون پيوسته از راههاى نامشروع و ضداخلاقى در مردم نفوذ و از طريق غير انسانى و با حيله به مكيدن خون ملت بى پناه ايران اشتغال ورزيده اند
اتفاق جالب ديگرى كه در اين زمان بنا به نوشته مجله تايمز رخ داده اينست كه #ملاهاى_منتفذ ايران با الهام از نظريه «#پان_اسلاميسم»سيد جمال الدين اسد آبادى درصدد برآمده بودند ايران را به #سلطان_عثمانى تسليم و او را به عنوان خليفه اسلام بشناسند و بدين وسيله به قول خودشان بين شيعه و سنى آشتى و اتحاد برقرار سازند
بر طبق نوشته روزنامه تايمز در شماره ٢٧ اگوست سال ١٩٠٣ #مجتهدين نامه اى به #مظفرالدين_شاه نوشته و ضمن آن، او را تهديد كرده اند كه اگر به خواستهاى آنها عمل نكند آنها مجبور خواهند شد سلطان تركيه را دعوت كنند تا ايران را تصرف كند
دو واقعه مذكور را «ادوارد براون» به تفصيل شرح و روزنامه تايمز را به عنوان مأخذ خبرى خود ذكر كرده است
#منبع:
{Edward Brown , The Persian Revolusion (New York : Brans and Nobels , Inc 1966) , pp. 107-80}
در دوران كنونى هم خيانت اين قوم مفتخور و تجزيه ايران و دادن منابع ملى به روسيه و چين، راه اسلاف فاسد و خائنشان را دنبال ميكنند.
كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://telegram.me/joinchat/As5Azz1Qdgei1tKR5VztMA
Forwarded from نقدى بر اسلام
▪️ عزادارى شيعيان، مخالف رفتار ائمه و تنها دكانى براى آخوندها و مداحان!
#قسمت_اول
يكى از موضوعاتى كه #روحانيت_شيعه پس از به قدرت رسيدن سلسله خونخوار #صفويه و استيلاى مذهب تشيع اثنى عشرى و فرو كردن آن به زور شمشير در حلق مردم ايران، به آن متوسل شده است #سيرك هرساله محرم و عزاداريهاست,
آنهم براى كسانى كه به جز تجاوز و قتل و غارت ايرانيان هيچ خدمتى به ما ايرانيها نكرده اند.
در واقع اين سيركهاى محرم و صفر كه وارد فرهنگ عامه مردم شد، به عنوان دكانى هميشگى براى ملاها و مداحانى شد كه بدون آن به فراموشى تاريخ سپرده ميشدند.
قمه زنى و زنجير و سينه زنى، قفل آجين، شمع آجين، راه رفتن بر ذغال داغ، غلطيدن بر روى خار و ده ها مدل مخالف ازين بدعت و نوآورى بوده و هست كه در ٤٠ ساله اخير و دوره #حكومت_فاسد_آخوندها به اوج خود رسيده و هر ساله شاهد مدلهاى جذيدتر و مضحكترى از آن هستيم.
بماند كه #عرعر_مداحان_بيسواد و نادانى كه با هزاران ترفند دروغ و شيادى براى پر كردن جيبشان هم موجب ايجاد آلودگى صوتى براى بيماران و بزرگ سالان ميشوند و هم باعث ترويج خشونت بين كودكان، گاه ميبينيم كه والدين براى اجراى مراسم مذهبى به كودك خردسال خود قمه ميزنند و اين رسوم قبيح را نيز نسل به نسل به فرزندان خود ميآموزند.
آن زمان كه #رضا_خان_پهلوى به قدرت رسيد تا حدود زيادى از اين رسوم زشت جلوگيرى به عمل آورد بطوريكه عزاداريهاى اينچنينى تا حدودى محدود و حتى ممنوع شدند،
اما ديرى نپاييد كه اين ممنوعيت پايدار نماند و بعد از تبعيد رضاشاه توسط متفقين و رفتن او از ايران، روحانيون فرصت يافتند عزاداريها را دوباره احياء و دكان فروش جهالت خود را برقرار نمايند.
در سال ١٣٥٧ و پس از به قدرت رسيدن #خمينى_جنايتكار و اسلافش توسط امريكا و استقرار حاكميت سياسى روحانيون بر ايران دوباره اين رسوم شنيع و احمقانه با تأييد مراجع تقليدى كه تمام هم و غمشان پر كردن حسابهاى بانكى خود و فرزندانشان بوسيله سركيسه كردن مردم است، اينگونه فراگير شد و گسترش پيدا كرد.
در اين موضوع چيزى كه بسيار جالب توجه است آن است كه برخلاف آنچه كه امروزه در بين شيعيان مرسوم است و مراجع شيعه به آن فتوا ميدهند و شبانه روز بر لزوم اين عزاداريها و سيركهاى مختلف تاكيد ميكنند،
در منابع معتبر علماى خود شيعيان كه توسط علماى شيعه ماقبل صفويه تدوين شده اند، اسناد فراوانی در نهی از عزاداری و حرام بودن آن وجود دارد كه در اين مقاله سعى داريم براى افشاى #آخوندهاى_شياد ودروغگو به آنها بپردازيم كه ثابت كنيم اين عزاداريها و سيركهاى هرساله حتى در ميان #ائمه_شيعه و فقهاى بزرگ و اوليه اين مذهب نيز جائى نداشته و به حرمت آن فتوا داده اند.
ادامه دارد ...
#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://t.me/naghde_eslamm/21463
#قسمت_اول
يكى از موضوعاتى كه #روحانيت_شيعه پس از به قدرت رسيدن سلسله خونخوار #صفويه و استيلاى مذهب تشيع اثنى عشرى و فرو كردن آن به زور شمشير در حلق مردم ايران، به آن متوسل شده است #سيرك هرساله محرم و عزاداريهاست,
آنهم براى كسانى كه به جز تجاوز و قتل و غارت ايرانيان هيچ خدمتى به ما ايرانيها نكرده اند.
در واقع اين سيركهاى محرم و صفر كه وارد فرهنگ عامه مردم شد، به عنوان دكانى هميشگى براى ملاها و مداحانى شد كه بدون آن به فراموشى تاريخ سپرده ميشدند.
قمه زنى و زنجير و سينه زنى، قفل آجين، شمع آجين، راه رفتن بر ذغال داغ، غلطيدن بر روى خار و ده ها مدل مخالف ازين بدعت و نوآورى بوده و هست كه در ٤٠ ساله اخير و دوره #حكومت_فاسد_آخوندها به اوج خود رسيده و هر ساله شاهد مدلهاى جذيدتر و مضحكترى از آن هستيم.
بماند كه #عرعر_مداحان_بيسواد و نادانى كه با هزاران ترفند دروغ و شيادى براى پر كردن جيبشان هم موجب ايجاد آلودگى صوتى براى بيماران و بزرگ سالان ميشوند و هم باعث ترويج خشونت بين كودكان، گاه ميبينيم كه والدين براى اجراى مراسم مذهبى به كودك خردسال خود قمه ميزنند و اين رسوم قبيح را نيز نسل به نسل به فرزندان خود ميآموزند.
آن زمان كه #رضا_خان_پهلوى به قدرت رسيد تا حدود زيادى از اين رسوم زشت جلوگيرى به عمل آورد بطوريكه عزاداريهاى اينچنينى تا حدودى محدود و حتى ممنوع شدند،
اما ديرى نپاييد كه اين ممنوعيت پايدار نماند و بعد از تبعيد رضاشاه توسط متفقين و رفتن او از ايران، روحانيون فرصت يافتند عزاداريها را دوباره احياء و دكان فروش جهالت خود را برقرار نمايند.
در سال ١٣٥٧ و پس از به قدرت رسيدن #خمينى_جنايتكار و اسلافش توسط امريكا و استقرار حاكميت سياسى روحانيون بر ايران دوباره اين رسوم شنيع و احمقانه با تأييد مراجع تقليدى كه تمام هم و غمشان پر كردن حسابهاى بانكى خود و فرزندانشان بوسيله سركيسه كردن مردم است، اينگونه فراگير شد و گسترش پيدا كرد.
در اين موضوع چيزى كه بسيار جالب توجه است آن است كه برخلاف آنچه كه امروزه در بين شيعيان مرسوم است و مراجع شيعه به آن فتوا ميدهند و شبانه روز بر لزوم اين عزاداريها و سيركهاى مختلف تاكيد ميكنند،
در منابع معتبر علماى خود شيعيان كه توسط علماى شيعه ماقبل صفويه تدوين شده اند، اسناد فراوانی در نهی از عزاداری و حرام بودن آن وجود دارد كه در اين مقاله سعى داريم براى افشاى #آخوندهاى_شياد ودروغگو به آنها بپردازيم كه ثابت كنيم اين عزاداريها و سيركهاى هرساله حتى در ميان #ائمه_شيعه و فقهاى بزرگ و اوليه اين مذهب نيز جائى نداشته و به حرمت آن فتوا داده اند.
ادامه دارد ...
#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://t.me/naghde_eslamm/21463
Telegram
نقدى بر اسلام
نهى عزادارى و سينه زنى
توسط پيامبر اسلام
و
ائمه شيعه
www.eslam.nu
توسط پيامبر اسلام
و
ائمه شيعه
www.eslam.nu