نقد دین اسلام
610 subscribers
16K photos
10.1K videos
1.5K files
9.45K links
هیچ امر مقدسی وجود ندارد. همه چیز و همه کس قابل نقد هستند.
Download Telegram
Forwarded from نقدى بر اسلام
💥امامت مورد ادعاى شيعيان، ادعائى بى اساس و دروغين!

#قسمت_پنجم

براي اينكه به دست كسى و خصوصا روحانيون شيعه بهانه اي نداده باشيم چند مثال ديگر از خود قران مي اورم .
6⃣ يَدْعُو لَمَن ضَرُّهُ أَقْرَبُ مِن نَّفْعِهِ لَبِئْسَ الْمَوْلَى وَلَبِئْسَ الْعَشِيرُ
#ترجمه:
«کسی را [به یاری] میخواند که زیانش از سودش نزدیکتر است، چه بد یاوری و چه بد معاشری است».(حج / ۱۳)
7⃣ وَاعْتَصِمُوا بِاللَّهِ هُوَ مَوْلَاكُمْ فَنِعْمَ الْمَوْلَى وَنِعْمَ النَّصِيرُ
#ترجمه:
«به پروردگار متوسّل شوید که او دوستدار شماست پس چه نیکو دوستداری و چه نیکو یاوری». (حج / ۷۸)
8⃣ وَإِن تَوَلَّوْاْ فَاعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ مَوْلاَكُمْ نِعْمَ الْمَوْلَى وَنِعْمَ النَّصِيرُ
#ترجمه:
«و اگر [کافران] روی گردان شدند پس بدانید که همانا خداوند دوست شماست چه نیکو دوستی و چه نیکو یاوری».(انفال/۴۰)
9⃣ قُل لَّن يُصِيبَنَا إِلاَّ مَا كَتَبَ اللّهُ لَنَا هُوَ مَوْلاَنَا.
#ترجمه:
«بگو جز آنچه خداوند بر ما مقرّر داشته ما را نرسد که او یاور ماست». (توبه/۵۱)
0⃣1⃣ ذَلِكَ بِأَنَّ اللَّهَ مَوْلَى الَّذِينَ آمَنُوا وَأَنَّ الْكَافِرِينَ لَا مَوْلَى لَهُمْ
#ترجمه:
«این بدان سبب است که خداوند یاور مؤمنان است و کافران [در برابر حق] یاوری ندارند».(محمد/۱۱)
#نکته:
#علی_بن_ابیطالب در هیچ جایی و هیچ نامه ای و هیچ سخنی، از واقعه ی #غدیر خُم، امامت و خلافت خود را برداشت نکرده بود...
آیه ی ديگری كه شيعيان آن را در مورد غدير ميدانند آيه ۳ سوره مائده است . متن آيه و ترجمه آن به شرح زير است:
حُرِّمَتْ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةُ وَ الدَّمُ وَ لحَْمُ الخِْنزِيرِ وَ مَا أُهِلَّ لِغَيرِْ اللَّهِ بِهِ وَ الْمُنْخَنِقَةُ وَ الْمَوْقُوذَةُ وَ الْمُترََدِّيَةُ وَ النَّطِيحَةُ وَ مَا أَكلَ‏َ السَّبُعُ إِلَّا مَا ذَكَّيْتُمْ وَ مَا ذُبِحَ عَلىَ النُّصُبِ وَ أَن تَسْتَقْسِمُواْ بِالْأَزْلَامِ ذَالِكُمْ فِسْقٌ الْيَوْمَ يَئسَ الَّذِينَ كَفَرُواْ مِن دِينِكُمْ فَلَا تخَْشَوْهُمْ وَ اخْشَوْنِ الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَ أَتمَْمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتىِ وَ رَضِيتُ لَكُمُ الْاسْلَامَ دِينًا فَمَنِ اضْطُرَّ فىِ مخَْمَصَةٍ غَيرَْ مُتَجَانِفٍ لّاِثْمٍ فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ
#ترجمه :
مردار و خون و گوشت خوك و آنچه [به هنگام سر بريدنش‏] نام غير خدا بر آن برده شده و [حلال گوشت‏] خفه شده و به ضرب [چوب و سنگ‏] مرده و از بلندى افتاده و به شاخ زدن مرده و آنچه درندگان خورده باشند- مگر آنچه از موارد اخير پيش گفته‏] كه ذبح [شرعى‏] كرده باشيد- و آنچه براى بتان ذبح شده‏اند و آنكه با تيرهاى فال تعيين قسمت كنيد [همه‏] بر شما حرام شده است. [روى كردن به همه‏] اينها نافرمانى است. امروز كافران از دين شما نااميد شده‏اند، پس از آنان مترسيد و از من بترسيد، امروز دينتان را براى شما كامل كردم و نعمت خويش را بر شما تمام نمودم و اسلام را [به عنوان‏] دين براى شما پسنديدم. پس هر كس بى آنكه متمايل به گناه باشد در [حال‏] گرسنگى [به خوردن محرّمات‏] ناچار گردد، بداند كه خداوند آمرزنده مهربان است.
شيعيان ميگويند خداوند بعد از ماجرای غدير آيه بالا را نازل كرده است و گفته امروز دين را (به سبب امامت و خلافت علی ) كامل كردم!!!!!!!!!!
باید از آخوندهای شیعه پرسید کجای این آیه چنین برداشتی کرده اند؟
سيوطی در تفسير خود بيش از ۱۲ روايت از كتابهای افراد معتبری چون:
احمد بن حنبل، بخاری، مسلم، بيهقی، ترمذی، نسائی و …استخراج كرده كه همگی ميگويند اين آيه در حجة الوداع و در روز #عرفه نازل شده است و در واقع ارتباطي با غدير و امامت علي ندارد.
#منبع :
الدر المنثور فى تفسير المأثور، جلال الدين سيوطى،ناشر: كتابخانه آية الله مرعشى نجفى‏،قم‏،۱۴۰۴ق.‏ ج‏۲، ص: ۲۵۷ – ۲۵۹

ادامه دارد...

https://t.me/naghde_eslamm/30489
Forwarded from نقدى بر اسلام
▪️هدف از مراسم حج چه بوده و چگونه وارد اسلام شد؟

#قسمت_چهارم

با توجه به روايات قسمت قبل می توان اثبات كرد كه قزح، نزد اعراب اصالت داشته و وجود آن در ایستگاه های حج دلیلی بوده بر اینکه حج عملی جهت طلب باران بوده است و نه مراسم عبادى خاص.
اما #عرفه مرکز عبادت شمس یا #خورشید بوده است و داستان خرافى و دروغينى كه در اينمورد ساخته شده است بدين عنوان که:
آدم از بهشت رانده شد در هند سقوط کرد و حواء در منطقه جده عربستان و شیطان در دَسْتُمِيسان و ماری که با شیطان همکاری کرد در اصفهان سقوط کرد چنانچه ابن ابی حاتم گفته است و در کوه عرفات این دو نفر همدیگر را شناختند فلذا به این مکان عرفه یا محل شناخت مجدد آدم و حواء می گویند کاملا بی اساس و اسبابی برای اتصال این مکان ها به دیانت های ابراهيمى قبل از اسلام بوده است.
فی الواقع و از نظرگاه متولوژى تاریخی تک تک این ایستگاه های حج مسیرهای عبادت شمس و قمر و اصنام عرب بوده و بعدها این داستان ها با خرافات یهود آمیخته و ساخته و پرداخته شده است.
ممکن است اسلامیون و خصوصا اهل حدیث غرولند کنند که این حرف های شما سندی ندارد و تمام روایاتی که راجع مکان هبوط آدم و حواء بیان شده روایات ضعیف است اما در منابر خود حتی علما سلفی مدعی علم، این اراجیف و لاطائلات را تکرار می کنند تا پايه هاى بازار پردرآمد جشنواره حج براى دولت سعودی محکم تر شود و هرساله انسانهاى بيشترى را بدانجا كشيده و حاصل زحمات يك ساله شان را در حلق حاكمان سعودى بريزند.
اما مخالفان این قصه های کودکانه بى درنگ می گویند این ها از رواياتى است كه به #اسرائیلیات معروف هستند.
اما سئوال اينجاست كه چرا بايد یهود و بنی اسرائیل چنين قصه هائى برای #مکه بسازند؟ چه سودى ازينكار حاصلشان ميشود؟
حال برویم به اثبات این نکته که #عرفه مرتبط با عبادت شمس بوده است.
#دکتر_جواد_علی در المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام جلد يازدهم ص ٣٨٣ مينويسد:
ويقف الحجاج موقف عرفة من الظهر إلى وقت الغروب.
وقد يكون لموقف الجاهليين في عرفة وقت الغروب علاقة بعبادة الشمس. فإذا غربت الشمس اتجه الحجاج إلى "المزدلفة".
#ترجمه: بعد از غروب خورشید حجاج به مزدلفه می رفتند که مزدلفه باز محل عبادت قمر یا ماه بوده است. در روایات اسلامی هم اشاراتی شده که اسماء دختر ابوبکر در مراسم حج در هنگام مزدلفه به کرات و مرات از غلام خود می پرسد آیا قمر یا ماه ناپدید شده است؟ او می گفته نه و همچنان با وجود قمر در آسمان نماز می خواند و با غروب ماه به سمت جمره راهی شده است. متن حدیثى كه در اينمورد آمده است بدينصورت ميباشد:
٢٩٧ - [١٢٩١] حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ أَبِي بَكْرٍ
الْمُقَدَّمِيُّ، حَدَّثَنَا يَحْيَى وَهُوَ الْقَطَّانُ، عَنِ ابْنِ
جُرَيْجٍ، حَدَّثَنِي عَبْدُ اللهِ، مَوْلَى أَسْمَاءَ، قَالَ:
قَالَتْ لِي أَسْمَاءُ: وَهِيَ عِنْدَ دَارِ الْمُزْدَلِفَةِ هَلْ
غَابَ الْقَمَرُ؟ قُلْتُ: لَا، فَصَلَّتْ سَاعَةً، ثُمَّ قَالَتْ: يَا
بُنَيَّ هَلْ غَابَ الْقَمَرُ؟ قُلْتُ: نَعَمْ، قَالَتْ: ارْحَلْ
بِي، فَارْتَحَلْنَا حَتَّى رَمَتِ الْجَمْرَةَ
#ترجمه:
ابن جریح گوید عبدالله برده ی اسماء گفته که اسماء به من در حالی که نزدش آتش مزدلفه بود گفت ای عبدالله آیا ماه ناپدید شده است؟ گفتم خیر. پس اسماء ساعتی نماز گزارد و دوباره پرسید آیا ماه ناپدید شده است؟ گفتم بله سپس گفت با من راهی شو و ما حرکت کردیم تا برای پرتاب سنگ در مراسم جمره برویم.
#منبع: صحيح مسلم جلد: ٢ صفحه ٩٤٠

ادامه دارد ....
https://t.me/naghde_eslamm/33890