Forwarded from نقدى بر اسلام
●چرا نمیتوان به روایات اسلامی اعتماد کرد؟
#بخش_چهارم
#قسمت_چهارم
خلافت عمر: سال ۱۳ تا ۲۳ هجری
⚡️پس از ابوبکر، عُمر خلفیه میشود. «عمر» از نوع حضرت «نوح» میباشد. نوح نیز، توفان نابودکننده را پشت سر نهاد، بر آن چیره شد و در تاریخ رستگاری انجیلی نمایندگی «زندهماندگان» به او اختصاص داده شد. آیا عمر نیز نماد زندگی پس از «توفان» است؟ او نه تنها – مانند نوح – بر مرگ پیروز شد، بلکه تجسم زندگی آینده نیز هست. او باید یک نقش بنیادین در تاریخ اسلامی ایفا کند، زیرا او همهی نشانههای اعداد مقدس را در خود حمل میکند: او از سال ۱۳ تا ۲۳ (که هر دو اعداد اول هستند)، مجموعاً ۱۰ سال، خلافت کرد. عدد ۱۰، عدد پیامبران است. از این رو، این حرف که در دهان عایشه و زُبیر گذاشته شد که پیامبر ۱۰ سال در مکه و ۱۰ سال در مدینه میزیست، در چارچوب تاریخ رستگاری انجیلی است و چندان بیربط هم نیست.
⚡️نقش عمر در طی این ده سال، تنها چیره شدن بر سربازان بیزانس و ایران نیست، او «دستگاه قضایی» و «تقویم اسلامی» را نیز سازماندهی کرده و سرانجام دست به تأسیس «دیوان» میزند. البته باید یادآوری کرد که ما مطلقاً هیچ اثری از این «سازندگیهای» عمر نیافتهایم.
ظاهراً وظیفهی دیوان، پرداخت پول به سربازان، بیوهها و یتیمها بود. به همین دلیل لقب «فاروق» نیز به او داده شد. فرهنگ دهخدا واژهی «فاروق» را این گونه معنی کرده است: مرد نیک ترسناک، کسی که امور را از یکدیگر فرق میگذارد.
البته باید گفت که این معانی بر اساس تفاسیر بعدی اسلامی و تغییر معنی «فاروق» صورت گرفته است. یعنی بعدها برای این مفهوم ریشهی سهگانهی «فَ رَ قَ» را ساختند. در حالی که این واژه از واژهی سُریانی «پارقه» یا «پَرقه» استخراج شده است که معنی «منجی یا نجاتدهنده» میدهد. در این جا، «پ» به «ف» و «الف» کوتاه به کشیده تبدیل شده است. برای نمونه، طبق روایات اسلامی، وقتی عمر بیتالمقدس را اشغال کرد، کعب داستان ویران کردن معبد را برای عمر بازگو میکند و سپس به عمر میگوید که در همین زمان اشغال بود که خدا پیامبری برای یهودیان فرستاد تا به مردم هشدار بدهد که:
• «اورشلیم، بشارت که فاروق ترا از آنچه در تو هست پاکیزه میکند.» (۶)
در این جا «فاروق» دقیقاً معنی سُریانی خود یعنی «نجاتدهنده» را دارد و نه «کسی که امور را از یکدیگر فرق میگذارد».
ادامه دارد....
https://t.me/naghde_eslamm/22535
#بخش_چهارم
#قسمت_چهارم
خلافت عمر: سال ۱۳ تا ۲۳ هجری
⚡️پس از ابوبکر، عُمر خلفیه میشود. «عمر» از نوع حضرت «نوح» میباشد. نوح نیز، توفان نابودکننده را پشت سر نهاد، بر آن چیره شد و در تاریخ رستگاری انجیلی نمایندگی «زندهماندگان» به او اختصاص داده شد. آیا عمر نیز نماد زندگی پس از «توفان» است؟ او نه تنها – مانند نوح – بر مرگ پیروز شد، بلکه تجسم زندگی آینده نیز هست. او باید یک نقش بنیادین در تاریخ اسلامی ایفا کند، زیرا او همهی نشانههای اعداد مقدس را در خود حمل میکند: او از سال ۱۳ تا ۲۳ (که هر دو اعداد اول هستند)، مجموعاً ۱۰ سال، خلافت کرد. عدد ۱۰، عدد پیامبران است. از این رو، این حرف که در دهان عایشه و زُبیر گذاشته شد که پیامبر ۱۰ سال در مکه و ۱۰ سال در مدینه میزیست، در چارچوب تاریخ رستگاری انجیلی است و چندان بیربط هم نیست.
⚡️نقش عمر در طی این ده سال، تنها چیره شدن بر سربازان بیزانس و ایران نیست، او «دستگاه قضایی» و «تقویم اسلامی» را نیز سازماندهی کرده و سرانجام دست به تأسیس «دیوان» میزند. البته باید یادآوری کرد که ما مطلقاً هیچ اثری از این «سازندگیهای» عمر نیافتهایم.
ظاهراً وظیفهی دیوان، پرداخت پول به سربازان، بیوهها و یتیمها بود. به همین دلیل لقب «فاروق» نیز به او داده شد. فرهنگ دهخدا واژهی «فاروق» را این گونه معنی کرده است: مرد نیک ترسناک، کسی که امور را از یکدیگر فرق میگذارد.
البته باید گفت که این معانی بر اساس تفاسیر بعدی اسلامی و تغییر معنی «فاروق» صورت گرفته است. یعنی بعدها برای این مفهوم ریشهی سهگانهی «فَ رَ قَ» را ساختند. در حالی که این واژه از واژهی سُریانی «پارقه» یا «پَرقه» استخراج شده است که معنی «منجی یا نجاتدهنده» میدهد. در این جا، «پ» به «ف» و «الف» کوتاه به کشیده تبدیل شده است. برای نمونه، طبق روایات اسلامی، وقتی عمر بیتالمقدس را اشغال کرد، کعب داستان ویران کردن معبد را برای عمر بازگو میکند و سپس به عمر میگوید که در همین زمان اشغال بود که خدا پیامبری برای یهودیان فرستاد تا به مردم هشدار بدهد که:
• «اورشلیم، بشارت که فاروق ترا از آنچه در تو هست پاکیزه میکند.» (۶)
در این جا «فاروق» دقیقاً معنی سُریانی خود یعنی «نجاتدهنده» را دارد و نه «کسی که امور را از یکدیگر فرق میگذارد».
ادامه دارد....
https://t.me/naghde_eslamm/22535
Telegram
نقدى بر اسلام
آيا روايات اسلامى اعتبار تاريخى دارند؟
آيا ميشود به روايات اسلامى به عنوان منابع تاريخى معتبر نگاه كرد؟
پاسخ را در مقاله اى كه بزودى در كانال قرار خواهد گرفت، دريافت كنيد.
www.eslam.nu
آيا ميشود به روايات اسلامى به عنوان منابع تاريخى معتبر نگاه كرد؟
پاسخ را در مقاله اى كه بزودى در كانال قرار خواهد گرفت، دريافت كنيد.
www.eslam.nu
Forwarded from نقدى بر اسلام
●چرا نمیتوان به روایات اسلامی اعتماد کرد؟
#بخش_چهارم
#قسمت_پنجم
⚡️فرهنگ دهخدا واژهی «فاروق» را این گونه معنی کرده است: مرد نیک ترسناک، کسی که امور را از یکدیگر فرق میگذارد.
البته باید گفت که این معانی بر اساس تفاسیر بعدی اسلامی و تغییر معنی «فاروق» صورت گرفته است. یعنی بعدها برای این مفهوم ریشهی سهگانهی «فَ رَ قَ» را ساختند. در حالی که این واژه از واژهی سُریانی «پارقه» یا «پَرقه» استخراج شده است که معنی «منجی یا نجاتدهنده» میدهد. در این جا، «پ» به «ف» و «الف» کوتاه به کشیده تبدیل شده است. برای نمونه، طبق روایات اسلامی، وقتی عمر بیتالمقدس را اشغال کرد، کعب داستان ویران کردن معبد را برای عمر بازگو میکند و سپس به عمر میگوید که در همین زمان اشغال بود که خدا پیامبری برای یهودیان فرستاد تا به مردم هشدار بدهد که:
• «اورشلیم، بشارت که فاروق ترا از آنچه در تو هست پاکیزه میکند.» (۶)
در این جا «فاروق» دقیقاً معنی سُریانی خود یعنی «نجاتدهنده» را دارد و نه «کسی که امور را از یکدیگر فرق میگذارد». همچنین عمر در روایات اسلامی سوار بر یک اسب/یابو به اورشلیم میرود و فرمان میدهد که محل مسجد آینده را آب و جارو کنند و بر آن مسجدی بسازند.
• «عباده گوید وقتی عمر اماننامه مردم ایلیا [اورشلیم] را فرستاد و سپاه آنجا مقیم شد از جابیه آهنگ بیتالمقدس کرد و اسب خویش را لنگان دید و از آن پیاده شد، یابویی بیاوردند که بر آن نشست اما عمر را سخت تکان داد که فرود آمد و با عبای خویش به صورت آن زد و گفت: خدا زشت کند آن که این را به تو آموخت. آنگاه چند روز اسب خود را استراحت داد و سُم آن را علاج کرد و بر آن نشست و برفت تا به بیتالمقدس رسید. ... سپس به کعب گفت: به نظر تو نمازگاه را کجا قرار دهیم؟ کعب گفت: پای صخره.» (۷)
ادامه دارد....
https://t.me/naghde_eslamm/22535
#بخش_چهارم
#قسمت_پنجم
⚡️فرهنگ دهخدا واژهی «فاروق» را این گونه معنی کرده است: مرد نیک ترسناک، کسی که امور را از یکدیگر فرق میگذارد.
البته باید گفت که این معانی بر اساس تفاسیر بعدی اسلامی و تغییر معنی «فاروق» صورت گرفته است. یعنی بعدها برای این مفهوم ریشهی سهگانهی «فَ رَ قَ» را ساختند. در حالی که این واژه از واژهی سُریانی «پارقه» یا «پَرقه» استخراج شده است که معنی «منجی یا نجاتدهنده» میدهد. در این جا، «پ» به «ف» و «الف» کوتاه به کشیده تبدیل شده است. برای نمونه، طبق روایات اسلامی، وقتی عمر بیتالمقدس را اشغال کرد، کعب داستان ویران کردن معبد را برای عمر بازگو میکند و سپس به عمر میگوید که در همین زمان اشغال بود که خدا پیامبری برای یهودیان فرستاد تا به مردم هشدار بدهد که:
• «اورشلیم، بشارت که فاروق ترا از آنچه در تو هست پاکیزه میکند.» (۶)
در این جا «فاروق» دقیقاً معنی سُریانی خود یعنی «نجاتدهنده» را دارد و نه «کسی که امور را از یکدیگر فرق میگذارد». همچنین عمر در روایات اسلامی سوار بر یک اسب/یابو به اورشلیم میرود و فرمان میدهد که محل مسجد آینده را آب و جارو کنند و بر آن مسجدی بسازند.
• «عباده گوید وقتی عمر اماننامه مردم ایلیا [اورشلیم] را فرستاد و سپاه آنجا مقیم شد از جابیه آهنگ بیتالمقدس کرد و اسب خویش را لنگان دید و از آن پیاده شد، یابویی بیاوردند که بر آن نشست اما عمر را سخت تکان داد که فرود آمد و با عبای خویش به صورت آن زد و گفت: خدا زشت کند آن که این را به تو آموخت. آنگاه چند روز اسب خود را استراحت داد و سُم آن را علاج کرد و بر آن نشست و برفت تا به بیتالمقدس رسید. ... سپس به کعب گفت: به نظر تو نمازگاه را کجا قرار دهیم؟ کعب گفت: پای صخره.» (۷)
ادامه دارد....
https://t.me/naghde_eslamm/22535
Telegram
نقدى بر اسلام
آيا روايات اسلامى اعتبار تاريخى دارند؟
آيا ميشود به روايات اسلامى به عنوان منابع تاريخى معتبر نگاه كرد؟
پاسخ را در مقاله اى كه بزودى در كانال قرار خواهد گرفت، دريافت كنيد.
www.eslam.nu
آيا ميشود به روايات اسلامى به عنوان منابع تاريخى معتبر نگاه كرد؟
پاسخ را در مقاله اى كه بزودى در كانال قرار خواهد گرفت، دريافت كنيد.
www.eslam.nu
Forwarded from نقدى بر اسلام
●چرا نمیتوان به روایات اسلامی اعتماد کرد؟
#بخش_چهارم
#قسمت_ششم
در انجیل عهد جدید نیز عیسا مسیح چنین سفری به اورشلیم میکند:
• «... الاغ را نزد عیسی آوردند، او سوار بر آن شد و راهی اورشلیم شد. به این ترتیب عیسی وارد اورشلیم شد و به خانۀ خدا رفت.»(۸)
ولی قابلتوجهتر مفهوم «صخره» است که در این جا برای ما نقش تعیینکننده دارد. در انجیل عهد جدید آمده:
• «به همین دلیل میگویم: تو پتروس هستی؛ و بر این صخره میخواهم کلیسای خود را بسازم.» (۹)
«پتروس» Petrus در زبان یونانی یعنی «صخره». عیسا به گونهای نمادین به پتروس میگوید که: «بر تو ای پتروس – ای صخره- میخواهم کلیسای خود را بسازم؛ یعنی ای پتروس میتوانم سد در سد روی تو حساب کنم». ولی راویان اسلامی که دیگر نه یونانی و نه سُریانی میدانستند و نه هرمنوتیک مسیحی را میشناختند دچار چنین خطاهای بینادین شدهاند و «صخره» یعنی پتروس را به معنی لغوی آن برداشت کردند.
البته گفتنی است که در این جا طبری «قبهالصخره» را که ساختن آن به فرمان عبدالملک مروان در سال ۶۹۲ میلادی به پایان رسید به پای عمر میگذارد. مروان همچنین میان سالهای ۷۰۶ و ۷۱۷ میلادی فرمان داد تا به جای ساختمان مجاور [فاصله این دو حدود ۱۴۰ متر است] یک مسجد بسازند که «مسجد الاقصی» نام گرفت. (۱۰)
باز هم در این جا باید تأکید کنم که اگرچه چند هزار حدیث و روایت دربارهی جنگها، ابتکارات اجتماعی – دینی و حکومتداری عمر نوشته شده است، ولی ما تاکنون از او سکه، ساختمان، کتاب، دستخط، و يا يك كتيبه پيروزى
(در واقع يعنى، مطلقا هيچ) نيافتم. یا یک کتیبهی پیروزی – به سخنی دیگر مطلقاً هیچ- نیافتهایم.
ادامه دارد....
https://t.me/naghde_eslamm/22535
#بخش_چهارم
#قسمت_ششم
در انجیل عهد جدید نیز عیسا مسیح چنین سفری به اورشلیم میکند:
• «... الاغ را نزد عیسی آوردند، او سوار بر آن شد و راهی اورشلیم شد. به این ترتیب عیسی وارد اورشلیم شد و به خانۀ خدا رفت.»(۸)
ولی قابلتوجهتر مفهوم «صخره» است که در این جا برای ما نقش تعیینکننده دارد. در انجیل عهد جدید آمده:
• «به همین دلیل میگویم: تو پتروس هستی؛ و بر این صخره میخواهم کلیسای خود را بسازم.» (۹)
«پتروس» Petrus در زبان یونانی یعنی «صخره». عیسا به گونهای نمادین به پتروس میگوید که: «بر تو ای پتروس – ای صخره- میخواهم کلیسای خود را بسازم؛ یعنی ای پتروس میتوانم سد در سد روی تو حساب کنم». ولی راویان اسلامی که دیگر نه یونانی و نه سُریانی میدانستند و نه هرمنوتیک مسیحی را میشناختند دچار چنین خطاهای بینادین شدهاند و «صخره» یعنی پتروس را به معنی لغوی آن برداشت کردند.
البته گفتنی است که در این جا طبری «قبهالصخره» را که ساختن آن به فرمان عبدالملک مروان در سال ۶۹۲ میلادی به پایان رسید به پای عمر میگذارد. مروان همچنین میان سالهای ۷۰۶ و ۷۱۷ میلادی فرمان داد تا به جای ساختمان مجاور [فاصله این دو حدود ۱۴۰ متر است] یک مسجد بسازند که «مسجد الاقصی» نام گرفت. (۱۰)
باز هم در این جا باید تأکید کنم که اگرچه چند هزار حدیث و روایت دربارهی جنگها، ابتکارات اجتماعی – دینی و حکومتداری عمر نوشته شده است، ولی ما تاکنون از او سکه، ساختمان، کتاب، دستخط، و يا يك كتيبه پيروزى
(در واقع يعنى، مطلقا هيچ) نيافتم. یا یک کتیبهی پیروزی – به سخنی دیگر مطلقاً هیچ- نیافتهایم.
ادامه دارد....
https://t.me/naghde_eslamm/22535
Telegram
نقدى بر اسلام
آيا روايات اسلامى اعتبار تاريخى دارند؟
آيا ميشود به روايات اسلامى به عنوان منابع تاريخى معتبر نگاه كرد؟
پاسخ را در مقاله اى كه بزودى در كانال قرار خواهد گرفت، دريافت كنيد.
www.eslam.nu
آيا ميشود به روايات اسلامى به عنوان منابع تاريخى معتبر نگاه كرد؟
پاسخ را در مقاله اى كه بزودى در كانال قرار خواهد گرفت، دريافت كنيد.
www.eslam.nu
Forwarded from نقدى بر اسلام
●چرا نمیتوان به روایات اسلامی اعتماد کرد؟
#بخش_چهارم
#قسمت_هفتم
خلافت عثمان: سال ۲۳ تا ۳۵ / ۱۲ سال
⚡️در این جا باز هم با یک «منجی / نجاتدهنده» سر و کار داریم. شهرت عثمان در این است که او توانسته آیات نازل شدهی الاهی را گردآوری و ویراستاری کند. به اصطلاح «جمع» [گردآوری] قرآن در تاریخ رستگاری اسلامی به نام عثمان به ثبت رسیده است. به راستی چرا قرآن باید در زمان کسی گردآوری شود که نامش «عثمان» است؟ چرا نام او سرانجام با گردآوری قرآن گره زده شد، اگرچه بسیاری از مخالفان بعدی، بر این باور بودند که در زمان عمر و یا علی هم گردآوری قرآن صورت گرفته بود؟
⚡️عثمان را در فارسی این چنین ترجمه کردهاند: «مار یا بچه مار». شاید این معنی به علت شباهت آن به واژهی «ثُعبان» یعنی مار باشد. ولی این دو واژه اصلاً ربطی به یکدیگر ندارند.
فولکر پوپ با یاری کریستوف لوکزنبرگ (۱۱) توانست مفهوم عثمان را رازگشایی کند. نام عثمان تا پیش از اختراع آن در میان عربها وجود نداشت، مانند نام ابوبکر، عمر و علی.
یکی از راههای ساختن نامهای جدید، تغییر جای حروف صامت اصلی در واژه است که به آن Metathesis یا «قلب» (۱۲) میگویند. برای نمونه از واژهی لوی (Levi) به معنی «همراه» واژهی ولی (vali) ساخته شد، همین واژهی لوی در آلمانی به «ویل» (Veil) یا تلفظ امروزیاش «فایل» تبدیل گردید.
به هر رو، واژهی عثمان (Utman) از قلب یا جایگزینی حروف صامت مجاور در نام ثُما(ن)/ثوما(ن) Tuma(n) یا به اصطلاح امروزی توما(ن) صورت گرفته است. در فارسی به این شیوهی جابجایی حروف، «قلب مجاور» گفته میشود. حالا چرا ابن اسحاق چنین زحمت بزرگی به خود داد؟ ریشهی آن را باید در تاریخ رستگاری انجیلی جستجو کرد.
⚡️موضوع برمیگردد به کتاب پیامبران (Thomasakten) توماس مقدس [دقیقتر «ثُمان مقدس/ به سُریانی مار ثُما / ثوما» - مار به زبان سُریانی یعنی مقدس] که بخش بزرگی از آن به پیامبری مانی اختصاص داده شده است. کتاب توماس یک کتاب گنوسی است که پس از ۲۰۰۰ سال با کشف کتابخانهی نجع حمادی جایگاه آن در ادبیان گنوسیهای سوری، میانرودانی و ایرانی آشکار گردید. این کتاب گنوسی که توسط توماس گردآوری شده است مانند قرآن – یا بهتر است گفته شود قران مانند آن- ۱یا بهتر است گفته شود قران مانند آن- ۱۱۴ بخش یا سوره دارد و یکی از کتابهای اصلی مسیحیان شرق بود.
ادامه دارد...
https://t.me/naghde_eslamm/22535
#بخش_چهارم
#قسمت_هفتم
خلافت عثمان: سال ۲۳ تا ۳۵ / ۱۲ سال
⚡️در این جا باز هم با یک «منجی / نجاتدهنده» سر و کار داریم. شهرت عثمان در این است که او توانسته آیات نازل شدهی الاهی را گردآوری و ویراستاری کند. به اصطلاح «جمع» [گردآوری] قرآن در تاریخ رستگاری اسلامی به نام عثمان به ثبت رسیده است. به راستی چرا قرآن باید در زمان کسی گردآوری شود که نامش «عثمان» است؟ چرا نام او سرانجام با گردآوری قرآن گره زده شد، اگرچه بسیاری از مخالفان بعدی، بر این باور بودند که در زمان عمر و یا علی هم گردآوری قرآن صورت گرفته بود؟
⚡️عثمان را در فارسی این چنین ترجمه کردهاند: «مار یا بچه مار». شاید این معنی به علت شباهت آن به واژهی «ثُعبان» یعنی مار باشد. ولی این دو واژه اصلاً ربطی به یکدیگر ندارند.
فولکر پوپ با یاری کریستوف لوکزنبرگ (۱۱) توانست مفهوم عثمان را رازگشایی کند. نام عثمان تا پیش از اختراع آن در میان عربها وجود نداشت، مانند نام ابوبکر، عمر و علی.
یکی از راههای ساختن نامهای جدید، تغییر جای حروف صامت اصلی در واژه است که به آن Metathesis یا «قلب» (۱۲) میگویند. برای نمونه از واژهی لوی (Levi) به معنی «همراه» واژهی ولی (vali) ساخته شد، همین واژهی لوی در آلمانی به «ویل» (Veil) یا تلفظ امروزیاش «فایل» تبدیل گردید.
به هر رو، واژهی عثمان (Utman) از قلب یا جایگزینی حروف صامت مجاور در نام ثُما(ن)/ثوما(ن) Tuma(n) یا به اصطلاح امروزی توما(ن) صورت گرفته است. در فارسی به این شیوهی جابجایی حروف، «قلب مجاور» گفته میشود. حالا چرا ابن اسحاق چنین زحمت بزرگی به خود داد؟ ریشهی آن را باید در تاریخ رستگاری انجیلی جستجو کرد.
⚡️موضوع برمیگردد به کتاب پیامبران (Thomasakten) توماس مقدس [دقیقتر «ثُمان مقدس/ به سُریانی مار ثُما / ثوما» - مار به زبان سُریانی یعنی مقدس] که بخش بزرگی از آن به پیامبری مانی اختصاص داده شده است. کتاب توماس یک کتاب گنوسی است که پس از ۲۰۰۰ سال با کشف کتابخانهی نجع حمادی جایگاه آن در ادبیان گنوسیهای سوری، میانرودانی و ایرانی آشکار گردید. این کتاب گنوسی که توسط توماس گردآوری شده است مانند قرآن – یا بهتر است گفته شود قران مانند آن- ۱یا بهتر است گفته شود قران مانند آن- ۱۱۴ بخش یا سوره دارد و یکی از کتابهای اصلی مسیحیان شرق بود.
ادامه دارد...
https://t.me/naghde_eslamm/22535
Telegram
نقدى بر اسلام
آيا روايات اسلامى اعتبار تاريخى دارند؟
آيا ميشود به روايات اسلامى به عنوان منابع تاريخى معتبر نگاه كرد؟
پاسخ را در مقاله اى كه بزودى در كانال قرار خواهد گرفت، دريافت كنيد.
www.eslam.nu
آيا ميشود به روايات اسلامى به عنوان منابع تاريخى معتبر نگاه كرد؟
پاسخ را در مقاله اى كه بزودى در كانال قرار خواهد گرفت، دريافت كنيد.
www.eslam.nu
Forwarded from نقدى بر اسلام
●چرا نمیتوان به روایات اسلامی اعتماد کرد؟
#بخش_چهارم
#قسمت_هشتم
⚡️اهمیت بیاندازهی عثمان در اعدادی است که به او نسبت داده شده است: مسیر مقدس او از سال ۲۳ [عدد اول] به سال بسیار مقدس ۳۵ [۵ ضربدر ۷] – محمد نیز در سن ۳۵ سالگی در ساختن کعبه شرکت میکند و با دستهای خود حجرالاسود را سر جایش میگذارد- است یعنی ۱۲ سال خلافت میکند.
⚡️اگرچه سیرهنگاران و راویان دربار عباسی تلاش کردند که این شخصیتهای نمادین را با گوشت و خون پُر نمایند و آنها را «واقعی» جلوه دهند، ولی جمع شدن این همه اعداد و نامهای مقدس برای این خلفا آن چنان شگفتبرانگیز است که خرد امروزی به ما این هشدار را میدهد که:
Zu perfekt um wahr zu sein
Too perfect to be true
از آن جا که بخش مربوط به على و خلافتش طولانى تر است آنرا در بخش بعد خواهم نوشت
#منابع:
۱- http://www.iran-emrooz.net/index.php/think/more/61334
۲- بامدادان مزدک: مغاک تیره تاریخ، بخش دو. در:
http://www.iran-emrooz.net/index.php/think/more/61682/
۳- طبری: تاریخ الرسل و الملوک. جلد چهارم، ص ۸۱ تا ۸۳
۴- Popp, Volker: Die Geschichte von den vier Kalifen: Abu Bakr als Adam, Umar als Noah, Utman als Abraham, Ali als Moses. In: Schlaglichter. Markus Groß / Karl-Heinz Ohlig (Hg.). Seite:۴۶-۵۴
۵- طبری، جلد چهارم، ص ۲۲۷
۶- طبری، جلد پنجم، ص ۸۷
۷- طبری، جلد پنجم، صص ۸۵-۸۶
۸- انجیل عهد جدید: مرقس (مارکوس)، بخش ۱۱، بندهای ۱ تا ۱۰. همچنین نکاه کنید به کتاب لوقا (لوکاس)، بخش ۱۹، بندهای ۲۸ تا ۴۰
۹- انجیل عهد جدید، کتاب متی (ماتیوس)، بخش ۱۶، بند ۱۸
۱۰- بیش از دو دهه سیمای جمهوری اسلامی تصویر قبهالصخره با گنبد طلاییاش را به عنوان «مسجدالاقصی» به مردم نشان میدهد. در حالی که گنبد مسجدالاقصی سبز رنگ است. همچنین تصویر قبهالصخره به عنوان مسجدالاقصی بر اسکناسهای ۱۰۰۰ ریالی چاپ شده بود.
۱۱- کریستف لوکزنبرگ اسلامشناس و قرآنشناس در یک خانوادهی مسیحی عرب زاده شد و پدرش او را از کودکی با زبان سُریانی آشنا کرد. مهمترین اثر او «خوانش سُریانی – آرامی قرآن» است:
Luxenberg, Christoph: Die Syro-Aramäische Lesart des Koran. Verlag Hans Schiler
: Die Syro-Aramäische Lesart des Koran. Verlag Hans Schiler
پایان بخش چهارم
ادامه دارد...
@naghde_eslamm
www.eslam.nu
#بخش_چهارم
#قسمت_هشتم
⚡️اهمیت بیاندازهی عثمان در اعدادی است که به او نسبت داده شده است: مسیر مقدس او از سال ۲۳ [عدد اول] به سال بسیار مقدس ۳۵ [۵ ضربدر ۷] – محمد نیز در سن ۳۵ سالگی در ساختن کعبه شرکت میکند و با دستهای خود حجرالاسود را سر جایش میگذارد- است یعنی ۱۲ سال خلافت میکند.
⚡️اگرچه سیرهنگاران و راویان دربار عباسی تلاش کردند که این شخصیتهای نمادین را با گوشت و خون پُر نمایند و آنها را «واقعی» جلوه دهند، ولی جمع شدن این همه اعداد و نامهای مقدس برای این خلفا آن چنان شگفتبرانگیز است که خرد امروزی به ما این هشدار را میدهد که:
Zu perfekt um wahr zu sein
Too perfect to be true
از آن جا که بخش مربوط به على و خلافتش طولانى تر است آنرا در بخش بعد خواهم نوشت
#منابع:
۱- http://www.iran-emrooz.net/index.php/think/more/61334
۲- بامدادان مزدک: مغاک تیره تاریخ، بخش دو. در:
http://www.iran-emrooz.net/index.php/think/more/61682/
۳- طبری: تاریخ الرسل و الملوک. جلد چهارم، ص ۸۱ تا ۸۳
۴- Popp, Volker: Die Geschichte von den vier Kalifen: Abu Bakr als Adam, Umar als Noah, Utman als Abraham, Ali als Moses. In: Schlaglichter. Markus Groß / Karl-Heinz Ohlig (Hg.). Seite:۴۶-۵۴
۵- طبری، جلد چهارم، ص ۲۲۷
۶- طبری، جلد پنجم، ص ۸۷
۷- طبری، جلد پنجم، صص ۸۵-۸۶
۸- انجیل عهد جدید: مرقس (مارکوس)، بخش ۱۱، بندهای ۱ تا ۱۰. همچنین نکاه کنید به کتاب لوقا (لوکاس)، بخش ۱۹، بندهای ۲۸ تا ۴۰
۹- انجیل عهد جدید، کتاب متی (ماتیوس)، بخش ۱۶، بند ۱۸
۱۰- بیش از دو دهه سیمای جمهوری اسلامی تصویر قبهالصخره با گنبد طلاییاش را به عنوان «مسجدالاقصی» به مردم نشان میدهد. در حالی که گنبد مسجدالاقصی سبز رنگ است. همچنین تصویر قبهالصخره به عنوان مسجدالاقصی بر اسکناسهای ۱۰۰۰ ریالی چاپ شده بود.
۱۱- کریستف لوکزنبرگ اسلامشناس و قرآنشناس در یک خانوادهی مسیحی عرب زاده شد و پدرش او را از کودکی با زبان سُریانی آشنا کرد. مهمترین اثر او «خوانش سُریانی – آرامی قرآن» است:
Luxenberg, Christoph: Die Syro-Aramäische Lesart des Koran. Verlag Hans Schiler
: Die Syro-Aramäische Lesart des Koran. Verlag Hans Schiler
پایان بخش چهارم
ادامه دارد...
@naghde_eslamm
www.eslam.nu
Telegram
attach 📎
Forwarded from پاسخ به اسلامگرایان
➖ نقد پنجم:
💢 #ادعا:
پس بالضروره به (محرك غيرمتحرك ميرسيم.)
اين محرک به علت اين كه دگرگوني در آن راه ندارد و از قوه و حدوث مبرا است "واجب الوجود" است.
✅ #پاسخ_به_اسلامگرایان:
دلیل دیگر بر اینکه نویسنده درک دقیقی از انچه به قلم سپرده است ندارد همین عبارات بالاست، نویسنده در تقریر خود چنین میگوید که :
"اين محرك به علت اين كه دگرگوني در آن راه ندارد و از قوه و حدوث مبرا است واجب الوجود است."
اول) این محرک که تغیر و دگرگونی در ان راه ندارد واجب الوجود است؟
این دو چه ربطی بهم دارند
بیایید با هم معنا کنیم:
#واجب_الوجود طبق تعریف چیزیست که وجود برای ان ضرورت دارد، خوب کجای این تعریف گفته شده که در واجب الوجود دگرگونی و تغیر راه ندارد
اصلا نویسنده مورد جدید و عجیبی را به تاریخچه این برهان و قاموس مصطلحات فلسفی افزوده. چون محرک اولیه حرکت ندارد پس واجب الوجود است؟
دوم) طبق بیان ماتریالیست ها، ماده میتواند واجب الوجود باشد و اتفاقا دگرگونی هم در ان راه داشته باشد، در واقع حرکت ذاتی ماده است
سوم) بحث است که حرکت در ماده جوهریست یا عرضی، اگر صرفا حرکت را در #اعراض لحاظ کنیم چنانچه یک ماتریالیست مکانیکی مثل فوئرباخ چنین میپندارد، پس ماده یا جوهر میتواند بدون حرکت باشد و این فقط صورتها یا حالات forms ، در ماده یا جوهر یا substance جهان هستند که در حرکت هستند. (تببین ان و البته توضیح اینکه ماده بعنوان جوهر از لحاظ فلسفی - نه از لحاظ فیزیکی - چیست از حوصله این متن خارج است)
چهارم) اگر منظور #حرکت_جوهری است و بواقع حرکت در ذات ماده است چنانچه غالب ماتریالیست ها مثل قائلین به ماتریالیسم دیالکتیکی چنین ادعایی دارد، که وجود و حرکت میتواند ذاتی ماده یا واجب الوجود باشد.
#بخش_چهارم
پایان.
🚫 @ANSWER_ISLAMISM
💢 #ادعا:
پس بالضروره به (محرك غيرمتحرك ميرسيم.)
اين محرک به علت اين كه دگرگوني در آن راه ندارد و از قوه و حدوث مبرا است "واجب الوجود" است.
✅ #پاسخ_به_اسلامگرایان:
دلیل دیگر بر اینکه نویسنده درک دقیقی از انچه به قلم سپرده است ندارد همین عبارات بالاست، نویسنده در تقریر خود چنین میگوید که :
"اين محرك به علت اين كه دگرگوني در آن راه ندارد و از قوه و حدوث مبرا است واجب الوجود است."
اول) این محرک که تغیر و دگرگونی در ان راه ندارد واجب الوجود است؟
این دو چه ربطی بهم دارند
بیایید با هم معنا کنیم:
#واجب_الوجود طبق تعریف چیزیست که وجود برای ان ضرورت دارد، خوب کجای این تعریف گفته شده که در واجب الوجود دگرگونی و تغیر راه ندارد
اصلا نویسنده مورد جدید و عجیبی را به تاریخچه این برهان و قاموس مصطلحات فلسفی افزوده. چون محرک اولیه حرکت ندارد پس واجب الوجود است؟
دوم) طبق بیان ماتریالیست ها، ماده میتواند واجب الوجود باشد و اتفاقا دگرگونی هم در ان راه داشته باشد، در واقع حرکت ذاتی ماده است
سوم) بحث است که حرکت در ماده جوهریست یا عرضی، اگر صرفا حرکت را در #اعراض لحاظ کنیم چنانچه یک ماتریالیست مکانیکی مثل فوئرباخ چنین میپندارد، پس ماده یا جوهر میتواند بدون حرکت باشد و این فقط صورتها یا حالات forms ، در ماده یا جوهر یا substance جهان هستند که در حرکت هستند. (تببین ان و البته توضیح اینکه ماده بعنوان جوهر از لحاظ فلسفی - نه از لحاظ فیزیکی - چیست از حوصله این متن خارج است)
چهارم) اگر منظور #حرکت_جوهری است و بواقع حرکت در ذات ماده است چنانچه غالب ماتریالیست ها مثل قائلین به ماتریالیسم دیالکتیکی چنین ادعایی دارد، که وجود و حرکت میتواند ذاتی ماده یا واجب الوجود باشد.
#بخش_چهارم
پایان.
🚫 @ANSWER_ISLAMISM
Forwarded from پاسخ به اسلامگرایان
💥ردی بر ادعای فواید روزهداری اسلامی (۱)
#بخش_چهارم
#ادعا: روزه داری برای بیماران مبتلا به صرع مفید است:
Fasting may benefit patients with epilepsy
(منبع: ژورنال science daily)
#پاسخ_به_ادعا:
کمافیالسابق در این مقاله نیز به نوعی از روزهداری اشاره شده است که در عمل سنخیتی با روزه داری اسلامی که در آن حتی نوشیدن آب هم منع شده است ندارد. در همین مقاله آمده است که:
In the study, six children, ages 2 to 7, and all on the ketogenic diet, were asked to fast on alternate days.
ترجمه: در این پژوهش،از شش کودک در رنج سنی ۲ تا ۷ سال که رژیم غذایی کتوژنتیک (تولید و آزادسازی کتون بادی به خون طی فرایند لیپولیز با کاهش مصرف کربوهیدرات و افزایش مصرف اسیدهای چرب) را میگذراندند،درخواست شد که «به صورت یک روز در میان پرهیز غذایی داشته باشند.»
باز هم در جای دیگر میگوید:
Periodic fasts, they add, may eventually prove to be an alternative standalone therapy in children with drug-resistant epilepsy.
ترجمه: متد «پرهیز غذایی متناوب» که به رژیم غذایی کتوژنتیک کودکان اضافه شد، احتمالا میتواند به عنوان یک روش درمانی مستقل برای کودکان مبتلا به صرعی که در مقابل داروها مقاوم هستند تلقی شود
🚫 @ANSWER_ISLAMISM
#بخش_چهارم
#ادعا: روزه داری برای بیماران مبتلا به صرع مفید است:
Fasting may benefit patients with epilepsy
(منبع: ژورنال science daily)
#پاسخ_به_ادعا:
کمافیالسابق در این مقاله نیز به نوعی از روزهداری اشاره شده است که در عمل سنخیتی با روزه داری اسلامی که در آن حتی نوشیدن آب هم منع شده است ندارد. در همین مقاله آمده است که:
In the study, six children, ages 2 to 7, and all on the ketogenic diet, were asked to fast on alternate days.
ترجمه: در این پژوهش،از شش کودک در رنج سنی ۲ تا ۷ سال که رژیم غذایی کتوژنتیک (تولید و آزادسازی کتون بادی به خون طی فرایند لیپولیز با کاهش مصرف کربوهیدرات و افزایش مصرف اسیدهای چرب) را میگذراندند،درخواست شد که «به صورت یک روز در میان پرهیز غذایی داشته باشند.»
باز هم در جای دیگر میگوید:
Periodic fasts, they add, may eventually prove to be an alternative standalone therapy in children with drug-resistant epilepsy.
ترجمه: متد «پرهیز غذایی متناوب» که به رژیم غذایی کتوژنتیک کودکان اضافه شد، احتمالا میتواند به عنوان یک روش درمانی مستقل برای کودکان مبتلا به صرعی که در مقابل داروها مقاوم هستند تلقی شود
🚫 @ANSWER_ISLAMISM
ScienceDaily
Fasting may benefit patients with epilepsy
Children with persistent and drug-resistant seizures treated with the high-fat, low-carbohydrate ketogenic diet may get an added therapeutic benefit from periodic fasting, according to a small study.
Forwarded from پاسخ به اسلامگرایان
💥رسوایی و فضاحت اسلامگرایان در استناد به روایات ضعیف برای توجیه حدیث گسترش اسلام با زور شمشیر
#بخش_چهارم
در سه بخش پیشین نشان دادیم که استدلال کانال اسلامگرا مبنی بر اینکه «اسلام فقط به روی کسانی که با شکنجه و آزار و اذیت مانع مسلمان شدن دیگران میشدند شمشیر میکشد» از بیخ غلط است؛ بلکه بر طبق منهج اسلامی هیچ مشرکی حتی اگر آزارش به مورچه هم نرسیده باشد حق حیات در جامعه را ندارد و اگر اسلام را نپذیرد کشته میشود! علاوه بر آن پیروان هیچ دینی غیر از اسلام حق تبلیغ عقیدهشان را ندارند! و همهی اینها دلالت میکنند بر صدق ادعای گسترش اسلام با زور شمشیر. همچنین اثبات کردیم کانال اسلامگرا که مدعی بود «باید از استناد به احادیث ضعیف و جعلی حذر کرد» خود در مقالهاش به انبوهی از روایت ضعیف و منقطع استناد کردهاست! و بدتر از آن اینکه تنها دو روایت معتبری که در مقالهاش درج کرده را نیز تقطیع کرده! به عبارتی تمام استعداد خود در شیادی و فریبکاری را به منصه ظهور گذاشته است!
در ادامه به بررسی سایر فریبکاریها و تقطیع کردنهای نویسندهی مسلمان میپردازیم...
⚫️ کانال اسلامگرا به ماجرای مسلمان شدن مردم یمن اشاره میکند و میگوید علیبنابیطالب پس از نماز گزاردن٬ مردم آنجا را به اسلام دعوت نمود و به یکباره کل قبیلهی همدان، مسلمان شدند! لذا ادعای گسترش اسلام با زور شمشیر باطل است!
#پاسخ:
متاسفانه نویسندهی مسلمان باز هم دست به تقطیع و تحریف زدهاست! واقعیت از این قرار است که:
پیامبر على را به یمن فرستاد و علی با سیصد سوار بیرون آمد؛ علی سپاهیان خود را پراکنده کرد و مقداری غنایم و اسیر به چنگ آورد. و على بريدة بن ځصیب اسلمی را بر غنایم گماشت. پس آنگاه با جمع ایشان روبهرو شد و آنان را به اسلام فراخواند و آنها نپذیرفتند و با تیر و سنگ به مقابله پرداختند. علی یاران خود را به صف آراست و لواء را به مسعود بن سنان می داد و با یاران خود حمله آورد و بیست تن از آنان را کشت که پراکنده شدند و فرار کردند و علی به دنبال آنان نرفت و باز هم آنان را به اسلام دعوت کرد که اینبار به سرعت پذیرفتند و گروهی از سران ایشان با اسلام بیعت کرده...على غنایم را گرد آورد و به پنج بخش کرد...
#منبع: السيرة الحلبية ٫ ج۳ ٫ ص۲۸۹
به عبارتی علیبنابیطالب ویارانش ابتدائاً به مردم آن دیار یورش بردند و غنایم و اسیرهایی جمع آوری کردند! و مردم که شاهد یورش مسلمین به مناطق ایشان بودند در ابتدا دست به مقابله زدند؛ پس از این پاسخ مردم یمن علی خشمگین شد و ۲۰ نفر از مردم یمن را کشت و بعد از این کشتار مجدد اسلام را عرضه کرد. مردم که دیدند وضع از چه قرار است و با توجه به سوابق مسلمین که هر قومی را اسلام نیاوردند هلاک کردند و با توجه به سابقه ی خود علی در سریه فلس ، تسلیم شدند و اسلام آوردند و علی غنائم و اموالی که از یمن اخذ کرده بود را تصاحب کرد!
خوب است بدانید که علیبنابیطالب در سریه فلس چه جنایاتی مرتکب شد!↓↓↓
فَقَرّبُوا الْأَسْرَى فَعَرَضُوا عَلَيْهِمْ الْإِسْلَامَ، فَمَنْ أَسْلَمَ تُرِكَ وَمَنْ أَبَى ضُرِبَتْ عُنُقُهُ،
اسیران را آورده و اسلام را به آنها عرضه کردند. هر کس مسلمان شد، آزادش کرده و هر کس نپذیرفت، گردنش را زدند.
#منبع: تاریخ دمشق ٫ ج۶۹ ٫ ص۱۹۷
⚫️ از طرفی نویسندهی مسلمان به ماجرای صلح حدیبیه اشاره کرده و میگوید در پی صلح حدیبیه فرصتی برای گفتگو و تبلیغ اسلام پیش آمد و این منجر به مسلمان شدن عدهی کثیری از مشرکان شد٬ فلذا نمیتوان گفت اسلام با زور شمشیر گسترش یافت
#پاسخ:
اولاً حتی در عصر حاضر هم عدهی زیادی بدون زور شمشیر به داعش میپیوندند! آیا این دلیل بر صلحطلب بودن و امتناع داعش از به کارگیری زور شمشیر برای تحمیل و گسترش عقایدش است؟
ثانیاً پیامبر اسلام در همان دوران صلح حدیبیه نیز به صورت مستقیم یا غیر مستقیم به کشتار مخالفینش میپرداخت (به عنوان مثال٬ کشتار یهودیان خیبر و نیز غارتگریهای ابوبصیر به اذن محمد). به عبارتی اساساً صلح کردنهای محمد هم به مثابه دورخیزی برای کشتار مخالفین بود! تا جایی که در روایتی معتبر به نقل از فضلبنعباس میخوانیم:
[امام صادق درباره ی آیه ی ۹۰ سوره النساء: «أو جاءوكم حصرت صدورهم أن يقاتلوكم أو يقاتلوا قومهم:یا خود نزد شما می آیند در حالی که از جنگیدن با شما یا جنگیدن با قوم خود ملول شده باشند» گفت: این آیه برای بنی مدلج نازل شده است، چرا که آنان نزد پیامبر آمدند و گفتند: نمیتوانیم شهادت دهیم تو رسول خدا هستی؛ نه پشتیبان تو هستیم و نه به همراه قوم مان ضد تو هستیم. گفتم:رسول الله با آنان چه کرد؟ گفت: با ایشان پیمان صلح بست تا کارش با عرب ها تمام شود و سپس آنان را به دین اسلام دعوت کند که یا موافقت کنند یا با آنان بجنگد.]
#منبع: الكافي٫ج٫۸ص۳۲۷
حکم حدیث: حسن أو موثق [مرآة العقول٫ج٫۲۶ص۴۴۹]
🚫 @ANSWER_ISLAMISM
#بخش_چهارم
در سه بخش پیشین نشان دادیم که استدلال کانال اسلامگرا مبنی بر اینکه «اسلام فقط به روی کسانی که با شکنجه و آزار و اذیت مانع مسلمان شدن دیگران میشدند شمشیر میکشد» از بیخ غلط است؛ بلکه بر طبق منهج اسلامی هیچ مشرکی حتی اگر آزارش به مورچه هم نرسیده باشد حق حیات در جامعه را ندارد و اگر اسلام را نپذیرد کشته میشود! علاوه بر آن پیروان هیچ دینی غیر از اسلام حق تبلیغ عقیدهشان را ندارند! و همهی اینها دلالت میکنند بر صدق ادعای گسترش اسلام با زور شمشیر. همچنین اثبات کردیم کانال اسلامگرا که مدعی بود «باید از استناد به احادیث ضعیف و جعلی حذر کرد» خود در مقالهاش به انبوهی از روایت ضعیف و منقطع استناد کردهاست! و بدتر از آن اینکه تنها دو روایت معتبری که در مقالهاش درج کرده را نیز تقطیع کرده! به عبارتی تمام استعداد خود در شیادی و فریبکاری را به منصه ظهور گذاشته است!
در ادامه به بررسی سایر فریبکاریها و تقطیع کردنهای نویسندهی مسلمان میپردازیم...
⚫️ کانال اسلامگرا به ماجرای مسلمان شدن مردم یمن اشاره میکند و میگوید علیبنابیطالب پس از نماز گزاردن٬ مردم آنجا را به اسلام دعوت نمود و به یکباره کل قبیلهی همدان، مسلمان شدند! لذا ادعای گسترش اسلام با زور شمشیر باطل است!
#پاسخ:
متاسفانه نویسندهی مسلمان باز هم دست به تقطیع و تحریف زدهاست! واقعیت از این قرار است که:
پیامبر على را به یمن فرستاد و علی با سیصد سوار بیرون آمد؛ علی سپاهیان خود را پراکنده کرد و مقداری غنایم و اسیر به چنگ آورد. و على بريدة بن ځصیب اسلمی را بر غنایم گماشت. پس آنگاه با جمع ایشان روبهرو شد و آنان را به اسلام فراخواند و آنها نپذیرفتند و با تیر و سنگ به مقابله پرداختند. علی یاران خود را به صف آراست و لواء را به مسعود بن سنان می داد و با یاران خود حمله آورد و بیست تن از آنان را کشت که پراکنده شدند و فرار کردند و علی به دنبال آنان نرفت و باز هم آنان را به اسلام دعوت کرد که اینبار به سرعت پذیرفتند و گروهی از سران ایشان با اسلام بیعت کرده...على غنایم را گرد آورد و به پنج بخش کرد...
#منبع: السيرة الحلبية ٫ ج۳ ٫ ص۲۸۹
به عبارتی علیبنابیطالب ویارانش ابتدائاً به مردم آن دیار یورش بردند و غنایم و اسیرهایی جمع آوری کردند! و مردم که شاهد یورش مسلمین به مناطق ایشان بودند در ابتدا دست به مقابله زدند؛ پس از این پاسخ مردم یمن علی خشمگین شد و ۲۰ نفر از مردم یمن را کشت و بعد از این کشتار مجدد اسلام را عرضه کرد. مردم که دیدند وضع از چه قرار است و با توجه به سوابق مسلمین که هر قومی را اسلام نیاوردند هلاک کردند و با توجه به سابقه ی خود علی در سریه فلس ، تسلیم شدند و اسلام آوردند و علی غنائم و اموالی که از یمن اخذ کرده بود را تصاحب کرد!
خوب است بدانید که علیبنابیطالب در سریه فلس چه جنایاتی مرتکب شد!↓↓↓
فَقَرّبُوا الْأَسْرَى فَعَرَضُوا عَلَيْهِمْ الْإِسْلَامَ، فَمَنْ أَسْلَمَ تُرِكَ وَمَنْ أَبَى ضُرِبَتْ عُنُقُهُ،
اسیران را آورده و اسلام را به آنها عرضه کردند. هر کس مسلمان شد، آزادش کرده و هر کس نپذیرفت، گردنش را زدند.
#منبع: تاریخ دمشق ٫ ج۶۹ ٫ ص۱۹۷
⚫️ از طرفی نویسندهی مسلمان به ماجرای صلح حدیبیه اشاره کرده و میگوید در پی صلح حدیبیه فرصتی برای گفتگو و تبلیغ اسلام پیش آمد و این منجر به مسلمان شدن عدهی کثیری از مشرکان شد٬ فلذا نمیتوان گفت اسلام با زور شمشیر گسترش یافت
#پاسخ:
اولاً حتی در عصر حاضر هم عدهی زیادی بدون زور شمشیر به داعش میپیوندند! آیا این دلیل بر صلحطلب بودن و امتناع داعش از به کارگیری زور شمشیر برای تحمیل و گسترش عقایدش است؟
ثانیاً پیامبر اسلام در همان دوران صلح حدیبیه نیز به صورت مستقیم یا غیر مستقیم به کشتار مخالفینش میپرداخت (به عنوان مثال٬ کشتار یهودیان خیبر و نیز غارتگریهای ابوبصیر به اذن محمد). به عبارتی اساساً صلح کردنهای محمد هم به مثابه دورخیزی برای کشتار مخالفین بود! تا جایی که در روایتی معتبر به نقل از فضلبنعباس میخوانیم:
[امام صادق درباره ی آیه ی ۹۰ سوره النساء: «أو جاءوكم حصرت صدورهم أن يقاتلوكم أو يقاتلوا قومهم:یا خود نزد شما می آیند در حالی که از جنگیدن با شما یا جنگیدن با قوم خود ملول شده باشند» گفت: این آیه برای بنی مدلج نازل شده است، چرا که آنان نزد پیامبر آمدند و گفتند: نمیتوانیم شهادت دهیم تو رسول خدا هستی؛ نه پشتیبان تو هستیم و نه به همراه قوم مان ضد تو هستیم. گفتم:رسول الله با آنان چه کرد؟ گفت: با ایشان پیمان صلح بست تا کارش با عرب ها تمام شود و سپس آنان را به دین اسلام دعوت کند که یا موافقت کنند یا با آنان بجنگد.]
#منبع: الكافي٫ج٫۸ص۳۲۷
حکم حدیث: حسن أو موثق [مرآة العقول٫ج٫۲۶ص۴۴۹]
🚫 @ANSWER_ISLAMISM
lib.efatwa.ir
کتابخانه مدرسه فقاهت کتابخانهای رایگان برای مستند کردن مقالهها است
السيرة الحلبية = إنسان العيون في سيرة الأمين المأمون - الحلبي، نور الدين -
کتابخانه مدرسه فقاهت
کتابخانه مدرسه فقاهت
Audio
پروندهی شنیداری
فرنام: بررسى برخى از اشكالات قرآن
#بخش_چهارم
با همرسانی این پرونده شنیداری، در روشنگری و ستیز براى زدودن نادانی و یاوهها در جامعه همدست باشید.
@Naghde_Eslamm
www.eslam.nu
فرنام: بررسى برخى از اشكالات قرآن
#بخش_چهارم
با همرسانی این پرونده شنیداری، در روشنگری و ستیز براى زدودن نادانی و یاوهها در جامعه همدست باشید.
@Naghde_Eslamm
www.eslam.nu
Audio
پروندهی شنیداری
فرنام: بررسى برخى از اشكالات قرآن
#بخش_چهارم
با همرسانی این پرونده شنیداری، در روشنگری و ستیز براى زدودن نادانی و یاوهها در جامعه همدست باشید.
@Naghde_Eslamm
www.eslam.nu
فرنام: بررسى برخى از اشكالات قرآن
#بخش_چهارم
با همرسانی این پرونده شنیداری، در روشنگری و ستیز براى زدودن نادانی و یاوهها در جامعه همدست باشید.
@Naghde_Eslamm
www.eslam.nu
Audio
پروندهی شنیدارى
#بخش_چهارم
موضوع: قضيه نور محمدی، تشابهات مذهب كاتوليك و شيعه، تفسير قران و ايرادات وارد به آن، قسمت دوم "تحريف قران
با به اشتراک گذاشتن این سخنرانی، در روشنگری و ستیز براى زدودن نادانی و یاوهها در جامعه همدست باشید.
@Naghde_Eslamm
www.eslam.nu
#بخش_چهارم
موضوع: قضيه نور محمدی، تشابهات مذهب كاتوليك و شيعه، تفسير قران و ايرادات وارد به آن، قسمت دوم "تحريف قران
با به اشتراک گذاشتن این سخنرانی، در روشنگری و ستیز براى زدودن نادانی و یاوهها در جامعه همدست باشید.
@Naghde_Eslamm
www.eslam.nu
Forwarded from نقدى بر اسلام
▪️نظر مخاطبين كانال نقد اسلام در مورد مناظرات اخير با شبكه اهل سنت كلمه
#بخش_چهارم
پيامهاى بسيار زيادى در مورد مناظره استاد سليمانى و عقيل هاشمى بدست ما رسيده است كه سعى ميكنيم اكثر اين پيامها را در كانال قرار بدهيم.
مسلما تمامى اين پيامها دوستانه و موافق با تفكرات و ديدگاه هاى ما نيست و ما تا جائى كه بتواتيم پيامهائى كه حاوى فحاشى و يا كلمات توهين آميز باشد را انتشار نخواهيم داد.
شما هم ميتوانيد با مراجعه به ربات كانال نقد اسلام نظر خودتان را در مورد اين مناظره يا مطالب كانال براى ما بفرستيد كه در صورت صلاحديد ادمينها،
پيامتان براى ديد عموم در كانال قرار خواهد گرفت.
آدرس ربات كانال جهت فرستادن پيام و نظرات شما:
@Naghde_eslam_bot
#بخش_چهارم
پيامهاى بسيار زيادى در مورد مناظره استاد سليمانى و عقيل هاشمى بدست ما رسيده است كه سعى ميكنيم اكثر اين پيامها را در كانال قرار بدهيم.
مسلما تمامى اين پيامها دوستانه و موافق با تفكرات و ديدگاه هاى ما نيست و ما تا جائى كه بتواتيم پيامهائى كه حاوى فحاشى و يا كلمات توهين آميز باشد را انتشار نخواهيم داد.
شما هم ميتوانيد با مراجعه به ربات كانال نقد اسلام نظر خودتان را در مورد اين مناظره يا مطالب كانال براى ما بفرستيد كه در صورت صلاحديد ادمينها،
پيامتان براى ديد عموم در كانال قرار خواهد گرفت.
آدرس ربات كانال جهت فرستادن پيام و نظرات شما:
@Naghde_eslam_bot
4_زوال_جهان_اسلام_www.Avayebuf.Wordpress.Com
Telegram.me/avayebuf
کتاب صوتی
موضوع: زوال جهان اسلام "
#بخش_چهارم"
نويسنده: حامد عبدالصمد- اسلامشناس مصری
گوينده: بانو ف الف
"قسمت قبل"
با به اشتراک گذاشتن این کتاب صوتی، در روشنگری و ستیز براى زدودن نادانی و یاوهها در جامعه همدست باشید.
@Naghde_Eslamm
www.eslam.nu
موضوع: زوال جهان اسلام "
#بخش_چهارم"
نويسنده: حامد عبدالصمد- اسلامشناس مصری
گوينده: بانو ف الف
"قسمت قبل"
با به اشتراک گذاشتن این کتاب صوتی، در روشنگری و ستیز براى زدودن نادانی و یاوهها در جامعه همدست باشید.
@Naghde_Eslamm
www.eslam.nu
Forwarded from نقدى بر اسلام
فایل صوتی
موضوع: شگردها و شیادیهای متکلمان اسلامی در برابر منتقدان - #بخش_چهارم
سخنران: استاد بزرگوار ایمان سلیمانی امیری
با به اشتراک گذاشتن این سخنرانی، در روشنگری و ستیز براى زدودن نادانی و یاوهها در جامعه همدست باشید.
@Naghde_Eslamm
www.eslam.nu
موضوع: شگردها و شیادیهای متکلمان اسلامی در برابر منتقدان - #بخش_چهارم
سخنران: استاد بزرگوار ایمان سلیمانی امیری
با به اشتراک گذاشتن این سخنرانی، در روشنگری و ستیز براى زدودن نادانی و یاوهها در جامعه همدست باشید.
@Naghde_Eslamm
www.eslam.nu
Forwarded from نقدى بر اسلام
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
▪️اثبات تحريف قرآن با بررسى مصحف ابن عباس و نسخه هاى كنونى
#بخش_چهارم
در اين ويديو با بررسى مصحف ابن عباس(كه يكى از معتبرترين محدثين اسلام ميباشد) و نسخه هاى كنونى قرآن، به تحريفات و تغييرات فراوانى در آيات قرآن برميخوريم و اين به خودى خود اثبات تحريف قرآن و رد ادعاى نويسندگان آن ميباشد.
آيات قرآن در طول چند قرن و توسط افراد مخالف دچار تغييرات فراوانى شده است كه بسته به زمان و شرايط دچار تغيير شده است.
اين موضوع از سوئى، ادعاى معجزه بودن قرآن را به كلى از بين برده و از سوى ديگر اثبات ميكند كه آيات و نوشته هاى اين كتاب دستخوش تغييرات فراوانى شده است و اين يعنى اين كتاب دست نوشته انسانها در طول قرنها بوده است و داستان وحى و جبرئيل دروغى بيش نيست كه به خورد مسلمانان داده شده است.
▪️ترجمه و زيرنويس اين ويديو توسط مجموعه نقد اسلام انجام شده است.
@naghde_eslamm
www.eslam.nu
#بخش_چهارم
در اين ويديو با بررسى مصحف ابن عباس(كه يكى از معتبرترين محدثين اسلام ميباشد) و نسخه هاى كنونى قرآن، به تحريفات و تغييرات فراوانى در آيات قرآن برميخوريم و اين به خودى خود اثبات تحريف قرآن و رد ادعاى نويسندگان آن ميباشد.
آيات قرآن در طول چند قرن و توسط افراد مخالف دچار تغييرات فراوانى شده است كه بسته به زمان و شرايط دچار تغيير شده است.
اين موضوع از سوئى، ادعاى معجزه بودن قرآن را به كلى از بين برده و از سوى ديگر اثبات ميكند كه آيات و نوشته هاى اين كتاب دستخوش تغييرات فراوانى شده است و اين يعنى اين كتاب دست نوشته انسانها در طول قرنها بوده است و داستان وحى و جبرئيل دروغى بيش نيست كه به خورد مسلمانان داده شده است.
▪️ترجمه و زيرنويس اين ويديو توسط مجموعه نقد اسلام انجام شده است.
@naghde_eslamm
www.eslam.nu
Forwarded from اندیشیدن تنها راه نجات
✅ آيا #فاطمه_دختر_محمد است؟؟
#بخش_چهارم
✍محمد به دلیل بیماری ای که داشت, نمیتوانست دارای فرزند شود و یا اینکه فرزندان او در سنین بسیار پایین جان سپردند پسرانی که به او نسبت داده میشوند یعنی ابراهیم و قاسم پیش از بعثت فوت شدند.
📚 منبع:
نساء حول الرسول، الدکتر السید الجمیلی، المکتبه التوفیقیه برگ 44
میدانیم که محمد از طرف منتقدانش متهم به #ابتر بودن میشده است، در حالی که فرزندان دیگری که اکنون به #محمد نسبت داده میشوند، یعنی زینب، رقیه و ام کلثوم همگی بزرگ تر از فاطمه بوده اند البته در مورد اینکه آیا فاطمه کوچکترین دختر محمد است یا ام کلثوم در میان تاریخ نویسان اختلافاتی وجود دارد.
📚 منبع:
نساء حول الرسول، الدکتر السید الجمیلی، المکتبه التوفیقیه برگ 153
بنابر این #محمد حداکثر پنج سال پس از ازدواجش صاحب دختری شده است و پیش از آنها نیز پسری داشته است، پس چه زمانی ممکن است مخالفانش این امکان را داشته باشند که به او ابتر بگویند؟
او که همواره دختران و پسرانی داشته است و #فاطمه آخرین فرزند منتسب او است نه نخستین فرزند، حتی نویسندگان #شیعی معاصر نیز سعی کرده اند این مسئله را نادیده بگیرند، مثلاً نویسنده ای گفته است
«پیامبر اکرم دو فرزند پس داشت که در خردسالی در گذشتند. با مرگ آن دو که قاسم و عبدالله نام داشتند، زبان مشرکین به طعن و ناسزا گشوده شد که، محمد پسری ندارد و با مرگش نسل او منقطع و برای همیشه محو و نابود خواهد شد. تنها سه دختر برای رسول خدا باقی مانده بود که آنها هم به نظرشان اولاد ، محسوب نمیشدند.
هنوز دختر بنا به اعتقادات دوره جاهلیت موقعیت اجتماعی و ارزشی در جامعه نداشت و او را با دیده تحقیر مینگریستند و بر پایه همین اعتقادات نابجا بود که مشرکین، زبان به سرزنش میگشودند»،
اما براستی اگر مسئله این بوده باشد، آنگاه با تولد #فاطمه نیز چیزی تغییر نمیکرد، تنها یک دختر به سه دختر دیگر محمد افزوده میشد و از دید عرب وی همچان ابتر بود، حال آنکه چنین سخنی چندان خردپسند نیست ممکن است بتوان این پرسش را به شیوه دیگری نیز پاسخ داد اما دستکم یک پاسخ منطقی میتواند این باشد که این فرزندان واقعاً از #محمد نبوده باشند!
مسئله دیگر این است که باردار شدن یک زن 60 ساله بسیار بعید و غیر عادی است. بطوری که پیر ترین مادری که در تاریخ ثبت شده است یک خانم رومانیایی 66 است که در اواخر سال 2004 توسط سزارین زایمان کرد.
جالب است که این خانم به گفته رسانه های خبری در حدود 10 سال تحت مراقبت و تلاش برای بارور شدن بوده است و توسط اسپرم و تخمک انسانهای دیگری بارور شده است.
این خانم دو دختر دوقلو را باردار شده است که یکی مرده به دنیا آمد و دیگری 6 هفته زودتر توسط سزارین بدنیا آمد. با توجه به اینکه در زمان محمد نه قابلیت سزارین وجود داشته است (هرچند در ایران باستان سزارین وجود داشته و در شاهنامه نیز بدان اشاره شده) نه قابلیت بارور کردن مصنوعی و غیر طبیعی وجود داشته و نه اگر وجود میداشت پیامبر اسلام اجازه چنین کاری را میداده است واقعا بعید و بسیار دور از باور است که فاطمه واقعاً دختر محمد و خدیجه باشد.
⚛
#بخش_چهارم
✍محمد به دلیل بیماری ای که داشت, نمیتوانست دارای فرزند شود و یا اینکه فرزندان او در سنین بسیار پایین جان سپردند پسرانی که به او نسبت داده میشوند یعنی ابراهیم و قاسم پیش از بعثت فوت شدند.
📚 منبع:
نساء حول الرسول، الدکتر السید الجمیلی، المکتبه التوفیقیه برگ 44
میدانیم که محمد از طرف منتقدانش متهم به #ابتر بودن میشده است، در حالی که فرزندان دیگری که اکنون به #محمد نسبت داده میشوند، یعنی زینب، رقیه و ام کلثوم همگی بزرگ تر از فاطمه بوده اند البته در مورد اینکه آیا فاطمه کوچکترین دختر محمد است یا ام کلثوم در میان تاریخ نویسان اختلافاتی وجود دارد.
📚 منبع:
نساء حول الرسول، الدکتر السید الجمیلی، المکتبه التوفیقیه برگ 153
بنابر این #محمد حداکثر پنج سال پس از ازدواجش صاحب دختری شده است و پیش از آنها نیز پسری داشته است، پس چه زمانی ممکن است مخالفانش این امکان را داشته باشند که به او ابتر بگویند؟
او که همواره دختران و پسرانی داشته است و #فاطمه آخرین فرزند منتسب او است نه نخستین فرزند، حتی نویسندگان #شیعی معاصر نیز سعی کرده اند این مسئله را نادیده بگیرند، مثلاً نویسنده ای گفته است
«پیامبر اکرم دو فرزند پس داشت که در خردسالی در گذشتند. با مرگ آن دو که قاسم و عبدالله نام داشتند، زبان مشرکین به طعن و ناسزا گشوده شد که، محمد پسری ندارد و با مرگش نسل او منقطع و برای همیشه محو و نابود خواهد شد. تنها سه دختر برای رسول خدا باقی مانده بود که آنها هم به نظرشان اولاد ، محسوب نمیشدند.
هنوز دختر بنا به اعتقادات دوره جاهلیت موقعیت اجتماعی و ارزشی در جامعه نداشت و او را با دیده تحقیر مینگریستند و بر پایه همین اعتقادات نابجا بود که مشرکین، زبان به سرزنش میگشودند»،
اما براستی اگر مسئله این بوده باشد، آنگاه با تولد #فاطمه نیز چیزی تغییر نمیکرد، تنها یک دختر به سه دختر دیگر محمد افزوده میشد و از دید عرب وی همچان ابتر بود، حال آنکه چنین سخنی چندان خردپسند نیست ممکن است بتوان این پرسش را به شیوه دیگری نیز پاسخ داد اما دستکم یک پاسخ منطقی میتواند این باشد که این فرزندان واقعاً از #محمد نبوده باشند!
مسئله دیگر این است که باردار شدن یک زن 60 ساله بسیار بعید و غیر عادی است. بطوری که پیر ترین مادری که در تاریخ ثبت شده است یک خانم رومانیایی 66 است که در اواخر سال 2004 توسط سزارین زایمان کرد.
جالب است که این خانم به گفته رسانه های خبری در حدود 10 سال تحت مراقبت و تلاش برای بارور شدن بوده است و توسط اسپرم و تخمک انسانهای دیگری بارور شده است.
این خانم دو دختر دوقلو را باردار شده است که یکی مرده به دنیا آمد و دیگری 6 هفته زودتر توسط سزارین بدنیا آمد. با توجه به اینکه در زمان محمد نه قابلیت سزارین وجود داشته است (هرچند در ایران باستان سزارین وجود داشته و در شاهنامه نیز بدان اشاره شده) نه قابلیت بارور کردن مصنوعی و غیر طبیعی وجود داشته و نه اگر وجود میداشت پیامبر اسلام اجازه چنین کاری را میداده است واقعا بعید و بسیار دور از باور است که فاطمه واقعاً دختر محمد و خدیجه باشد.
⚛