Forwarded from نقدى بر اسلام
▪️سيّد كيست و به چه كسانى سادات ميگويند؟
#قسمت_سوم
چگونگی دقیق انتخاب و تعیین رئیس الساداتهای محلها و حدود وظایف و اختیارات آنان معلوم نیست. یکی از وظایف این «رئیس السادات»ها هم قضاوت در مورد دعاوی حقوقی و جرایمی مانند قتل بود که به نوعی مربوط به سیدها میشد، چرا که دولت و حکام دنیوی از مداخله در این موارد پرهیز میکردند.
مثلا وقتی سیدی فردی عادی را میکشت، کسی جرات نمی کرد به او نیز مانند افراد عادی مجازات اعدام بدهد، چونکه باور عمومی بر آن بود که «این کار (یعنی اعدام یک سید) گناهی بزرگ محسوب میشود، زیرا مردم عموما بر آن بودند که خداوند انسانها را بخاطر پیامبر اسلام و نوادگان او آفریده است و مجازات یک سید را تنها و تنها رئیس طایفه همان سید میتواند صادر کند» (آدامز، همانجا).
مثلا در سالهای ۱۹۰۰ سیدی که در یزد لوطی محل بود یک پارسی زرتشتی را به قتل رسانید. حاکم یزد او را جهت محاکمه به تهران فرستاد. مجتهد یزد نیز به تهران رفت تا آزادی سید قاتل را از شاه خواهش کند و شاه نیز دستور داد سید نامبرده آزاد شود.
یک میسیونر بریتانیائی به نام ناپیرمالکم نوشت: «سیدها با مجازات به مراتب سبک تری روبرو میشوند و از این جهت خود را حتی تابع آن مقدار مختصر عدالتی که موجود است نیزنمی شمارند.» (۲)
بر عکس، هنگامی که در دهم ژوئیه ۱۹۱۳ ژاندارمی در شیراز سیدی را به قتل رسانید، فرد قاتل روز بعد در دادگاهی نمایشی محاکمه و بلافاصله اعدام گردید. (۳)
با اینهمه، کوشش پاسخگو کردن نقیبها به وزارت عدلیه، حتی اگر چه اقدامی نه چندان قاطع بلکه صوری بود، به هر تقدیر نشان دهنده آرزوی دولت مبنی بر تاسیس نوعی نظارت و کنترل بر این شاخه جداگانه و غیرمسئول دستگاه قضائی به شمار میرفت. گاه هم ماموران دولتی ابتکار به کار برده راه و رسم خود را برای مجازات سیدها مییافتند. مثلاهانری موسر (۴) مینویسد که روزی سیدی به «ژنرال گاستیگر خان» که مهندسی اتریشی بود و به دعوت ناصرالدین شاه به ایران آمده، مسئول راه سازی از تهران به شمال و همچنین خراسان شده بود، ناسزا میگوید. گاستیگر دستور میدهد آن سید را که به نشانه سید بودنش عمامه سبزی بر سر داشت، با عزت و احترام به چادر او میآورند. وقتی سید وارد چادر میشود، گاستیگر ناگهان عمامه سبز سید را از سر او میگیرد و سپس به نوکرانش دستور میدهد که کتک مفصلی به سید بزنند. پس از اجرای این مجازات جدی، گاستیگر عمامه سبز سید را دوباره به سر او گذاشته و او را با همان عزت و احترام از چادر خود به بیرون روانه میکند.
در بخش هاى بعدی در باره سیدهای دروغین سخن خواهیم گفت که تبارشان هیچ ارتباطی به پیامبر اسلام و علی بن ابیطالب ندارد و حتی برخی از آنان عرب و مسلمان هم نبودند، اما بهخاطر استفاده از امتیازات مادی و اجتماعی که سیدها از آن برخوردار بودهاند، خود و تبار خود را «سید» و «اولاد پیغمبر» نامیدهاند(اكثر آخوندها).
ادامه دارد ...
https://t.me/naghde_eslamm/36280
#قسمت_سوم
چگونگی دقیق انتخاب و تعیین رئیس الساداتهای محلها و حدود وظایف و اختیارات آنان معلوم نیست. یکی از وظایف این «رئیس السادات»ها هم قضاوت در مورد دعاوی حقوقی و جرایمی مانند قتل بود که به نوعی مربوط به سیدها میشد، چرا که دولت و حکام دنیوی از مداخله در این موارد پرهیز میکردند.
مثلا وقتی سیدی فردی عادی را میکشت، کسی جرات نمی کرد به او نیز مانند افراد عادی مجازات اعدام بدهد، چونکه باور عمومی بر آن بود که «این کار (یعنی اعدام یک سید) گناهی بزرگ محسوب میشود، زیرا مردم عموما بر آن بودند که خداوند انسانها را بخاطر پیامبر اسلام و نوادگان او آفریده است و مجازات یک سید را تنها و تنها رئیس طایفه همان سید میتواند صادر کند» (آدامز، همانجا).
مثلا در سالهای ۱۹۰۰ سیدی که در یزد لوطی محل بود یک پارسی زرتشتی را به قتل رسانید. حاکم یزد او را جهت محاکمه به تهران فرستاد. مجتهد یزد نیز به تهران رفت تا آزادی سید قاتل را از شاه خواهش کند و شاه نیز دستور داد سید نامبرده آزاد شود.
یک میسیونر بریتانیائی به نام ناپیرمالکم نوشت: «سیدها با مجازات به مراتب سبک تری روبرو میشوند و از این جهت خود را حتی تابع آن مقدار مختصر عدالتی که موجود است نیزنمی شمارند.» (۲)
بر عکس، هنگامی که در دهم ژوئیه ۱۹۱۳ ژاندارمی در شیراز سیدی را به قتل رسانید، فرد قاتل روز بعد در دادگاهی نمایشی محاکمه و بلافاصله اعدام گردید. (۳)
با اینهمه، کوشش پاسخگو کردن نقیبها به وزارت عدلیه، حتی اگر چه اقدامی نه چندان قاطع بلکه صوری بود، به هر تقدیر نشان دهنده آرزوی دولت مبنی بر تاسیس نوعی نظارت و کنترل بر این شاخه جداگانه و غیرمسئول دستگاه قضائی به شمار میرفت. گاه هم ماموران دولتی ابتکار به کار برده راه و رسم خود را برای مجازات سیدها مییافتند. مثلاهانری موسر (۴) مینویسد که روزی سیدی به «ژنرال گاستیگر خان» که مهندسی اتریشی بود و به دعوت ناصرالدین شاه به ایران آمده، مسئول راه سازی از تهران به شمال و همچنین خراسان شده بود، ناسزا میگوید. گاستیگر دستور میدهد آن سید را که به نشانه سید بودنش عمامه سبزی بر سر داشت، با عزت و احترام به چادر او میآورند. وقتی سید وارد چادر میشود، گاستیگر ناگهان عمامه سبز سید را از سر او میگیرد و سپس به نوکرانش دستور میدهد که کتک مفصلی به سید بزنند. پس از اجرای این مجازات جدی، گاستیگر عمامه سبز سید را دوباره به سر او گذاشته و او را با همان عزت و احترام از چادر خود به بیرون روانه میکند.
در بخش هاى بعدی در باره سیدهای دروغین سخن خواهیم گفت که تبارشان هیچ ارتباطی به پیامبر اسلام و علی بن ابیطالب ندارد و حتی برخی از آنان عرب و مسلمان هم نبودند، اما بهخاطر استفاده از امتیازات مادی و اجتماعی که سیدها از آن برخوردار بودهاند، خود و تبار خود را «سید» و «اولاد پیغمبر» نامیدهاند(اكثر آخوندها).
ادامه دارد ...
https://t.me/naghde_eslamm/36280
Telegram
نقدى بر اسلام
▪️سيد كيست و از كجا آمده است؟
اين قشر مفتخورى كه مانند زالو به جان فرهنگ ما افتاده اند از كجا و در چه زمانى بوجود آمدند؟
هیچکدام از سران آل صفی که همه صوفیان سنی مذهب بودند و از جمله خود شیخ صفی الدین اردبیلی ادعای سید بودن نکرده بودند. اما پس از آنکه شاه…
اين قشر مفتخورى كه مانند زالو به جان فرهنگ ما افتاده اند از كجا و در چه زمانى بوجود آمدند؟
هیچکدام از سران آل صفی که همه صوفیان سنی مذهب بودند و از جمله خود شیخ صفی الدین اردبیلی ادعای سید بودن نکرده بودند. اما پس از آنکه شاه…
Forwarded from نقدى بر اسلام
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
▪️مناظره بين مسلمان و خداناباور
#قسمت_سوم
#مسلمان: آخوند عبدالواحد زروندی- به نمايندگى از اسلام
#خداناباور: دكتر آزاد فارسانی- به نمايندگى از منتقدين اسلام و خداناباوران
اين گفتگوى زيبا را حتما ببينيد و به نكات مهمى كه جناب فارسانى عزيز بيان ميكنند را با دقت دنبال كنيد.
اى كاش آخوندهاى حاكم در ايران و يا مراجع تقليد هم جرأت مناظره داشتند و از اعتقاداتشان دفاع ميكردند.
ما بارها اعلام كرده ايم و از مراجع تقليد براى مناظره و دفاع از اعتقاداتشان دعوت كرده ايم اما نه خود آنها و نه شاگردانشان هيچگاه جرأت اينكار را به خود نداده اند.
لینک این مناظره در یوتیوب
@naghde_eslamm
#قسمت_سوم
#مسلمان: آخوند عبدالواحد زروندی- به نمايندگى از اسلام
#خداناباور: دكتر آزاد فارسانی- به نمايندگى از منتقدين اسلام و خداناباوران
اين گفتگوى زيبا را حتما ببينيد و به نكات مهمى كه جناب فارسانى عزيز بيان ميكنند را با دقت دنبال كنيد.
اى كاش آخوندهاى حاكم در ايران و يا مراجع تقليد هم جرأت مناظره داشتند و از اعتقاداتشان دفاع ميكردند.
ما بارها اعلام كرده ايم و از مراجع تقليد براى مناظره و دفاع از اعتقاداتشان دعوت كرده ايم اما نه خود آنها و نه شاگردانشان هيچگاه جرأت اينكار را به خود نداده اند.
لینک این مناظره در یوتیوب
@naghde_eslamm
Forwarded from نقدى بر اسلام
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
▪️مناظره بين مسلمان و خداناباور
#قسمت_سوم
#مسلمان: آخوند عبدالواحد زروندی- به نمايندگى از اسلام
#خداناباور: دكتر آزاد فارسانی- به نمايندگى از منتقدين اسلام و خداناباوران
اين گفتگوى زيبا را حتما ببينيد و به نكات مهمى كه جناب فارسانى عزيز بيان ميكنند را با دقت دنبال كنيد.
اى كاش آخوندهاى حاكم در ايران و يا مراجع تقليد هم جرأت مناظره داشتند و از اعتقاداتشان دفاع ميكردند.
ما بارها اعلام كرده ايم و از مراجع تقليد براى مناظره و دفاع از اعتقاداتشان دعوت كرده ايم اما نه خود آنها و نه شاگردانشان هيچگاه جرأت اينكار را به خود نداده اند.
لینک این مناظره در یوتیوب
@naghde_eslamm
#قسمت_سوم
#مسلمان: آخوند عبدالواحد زروندی- به نمايندگى از اسلام
#خداناباور: دكتر آزاد فارسانی- به نمايندگى از منتقدين اسلام و خداناباوران
اين گفتگوى زيبا را حتما ببينيد و به نكات مهمى كه جناب فارسانى عزيز بيان ميكنند را با دقت دنبال كنيد.
اى كاش آخوندهاى حاكم در ايران و يا مراجع تقليد هم جرأت مناظره داشتند و از اعتقاداتشان دفاع ميكردند.
ما بارها اعلام كرده ايم و از مراجع تقليد براى مناظره و دفاع از اعتقاداتشان دعوت كرده ايم اما نه خود آنها و نه شاگردانشان هيچگاه جرأت اينكار را به خود نداده اند.
لینک این مناظره در یوتیوب
@naghde_eslamm
Forwarded from پاسخ به اسلامگرایان
📝اشتباهات علمی امام صادق؛ مغز متفکر جهان شیعه! [با تمرکز بر کتاب توحید مفضل]
#قسمت_سوم
➖➖➖➖➖➖➖➖
🖋در قسمتهای پیشین به دو نمونه از اشتباهات امام صادق، دانشمند و متفکر جهان شیعه(!) اشاره کردیم که عبارت بودند از مصرف خون قاعدگی توسط جنین بهعنوان تغذیه و تبدیل خون قاعدگی به شیر و مصرف آن توسط نوزاد! در این بخش نیز اشتباه علمی دیگری از این شخص را بررسی خواهیم کرد.
➖➖➖➖➖➖➖➖
💬امامصادق: اگر از حیوان فقط جنس نر یا ماده زاده شود، نسل منقطع و نابود میگردد!
✍️در کتاب توحید مفضل؛ بابی تحت عنوان «انقراض الحيوان لو لم يلد ذكورا وإناثا» وجود دارد که امام صادق شیعیان در آن چنین میگوید:
▫️متن عربی: ولو لم يولد من الحيوان إلا ذكر فقط أو أنثى فقط ألم يكن النسل منقطعا وباد مع أجناس الحيوان فصار بعض الأولاد يأتي ذكورا وبعضها يأتي إناثا ليدوم التناسل ولا ينقطع. [۱]
▪️ترجمه: اگر از حیوان، فقط جنس نر و یا فقط ماده زاده میشد آیا نسل، منقطع و نابود نمیگشت؟ در نتیجه تقدیر و تدبیر چنین حکم کرده است که برخى از اولاد نر و برخى دیگر ماده باشند تا آفرینش نسل ادامه یابد و منقطع نگردد.
➖➖➖➖➖➖➖➖
✍️امام صادق میگوید اگر از حیوان تنها یک جنس(نر یا ماده) زاده میشد، نسلش منقرض و نابود میگشت و این تدبیر الهی است که برخی از زادگان حیوانات نر باشند و برخی دیگر ماده تا اینکه نسلشان منقرض نشود و بقایشان تثبیت شود. در ابتدا معنای «حیوان» را بررسی میکنیم؛ طبق نظر لغتشناسان و ادیبان بزرگ نظیر راغب اصفهانی، ابونصر جوهری، صاحب بن عباد و ابن فارس واژه «حیوان» به معنای 'حیات و زندگی' و 'عکس مرگ' است. [۲]
✍️اگر این معنا را در نظر بگیریم، امام صادق شیعیان به سادگی مرتکب اشتباه شده است؛ تقریبا همۀ باکتریها موجوداتی هستند که تولید مثل جنسی ندارند، آنها جاندارانی 'مثل و هم نوع' خودشان را تولید میکنند و مشاهده میکنیم که به این دلیل، نسلشان منقرض و منقطع نمیشود! همچنین موجودات ابتدایی دیگر نظیر مخمرها که از طریق جوانهزدن تولید مثل میکنند نیز چنین هستند و نسلشان به این دلیل از بین نمیرود.
✍️اما اگر معنای «حیوان» را موجودات زنده پیچیده نظیر چهارپایان و پرندگان و... در نظر بگیریم، بازهم در اینجا امام صادق اشتباه کرده است؛ در جانداران بسیاری تولید مثل به روش پارتنوژنز (بکرزایی) صورت میگیرد. معمولا بکرزایی در تعریف ساده به عنوان نوعی تولید مثل غیرجنسی که در آن از تخمک لقاحنیافته، یک موجود زنده کامل به وجود میآید [۳] شناخته میشود.
✍️در یک نوع از مارمولکهای ساکن در جنوب غربی امریکا و مکزیک که به عنوان 'Whiptail Lizard' شناخته میشوند، برخی گونهها "فقط و فقط" دارای جنس ماده هستند [۴] و فرزندان آنها نیز "فقط و فقط" ماده زاده میشوند! آنها معروفاند به جمعیتهای تماما ماده(all-female population) [۵] و تولید مثل آنها به شکل پارتنوژنز حقیقی است که با فقدان کامل همیاری جنس نر شناخته میشود. بیش از یکسوم از ۵۰ گونه این مارمولکها توسط این نوع از پارتنوژنز، یعنی فقدان کامل همیاری جنس نر تولید مثل میکنند چراکه درحال حاضر این گونهها اساسا جنس نری ندارند! [همان ۵]
🖋روشن است که در هر حالت و معنا، امام صادق اشتباه کرده است و این اشتباهات به این دلیل است که ادعاهای شیعیان مبنی بر دانشمند بودن، عالم غیب و معصوم بودن این شخص و دیگر ائمهشان همگی کشک است!
📚پینوشتها:
[۱] توحيد المفضّل؛ نشر مكتبة الداوري، ص۹۰.
[۲] معجم مقاييس اللغة؛ ابنفارس، نشر دار الفکر، ج۲، ص۱۲۲ | المحيط في اللغه؛ الصاحب بن عباد، ج۱، ص۲۵۸ | المفردات؛ الراغب الأصفهاني، نشر دار القلم، ص۲۶۹ | الصحاح؛ أبو نصر الجوهري، نشر دار العلم للملايين، ج۶، ص۲۳۲۴.
[۳] Wikipedia: bit.ly/3b1KxKp
[۴] Integrated Principles of Zoology(by Hickman); 17th Edition, p. 137
[۵] Nature, 464(7286), 283–286. doi: 10.1038/nature08818
🔸تهیه شده در مجموعه پاسخ به اسلامگرایان
🚫 @ANSWER_ISLAMISM
#قسمت_سوم
➖➖➖➖➖➖➖➖
🖋در قسمتهای پیشین به دو نمونه از اشتباهات امام صادق، دانشمند و متفکر جهان شیعه(!) اشاره کردیم که عبارت بودند از مصرف خون قاعدگی توسط جنین بهعنوان تغذیه و تبدیل خون قاعدگی به شیر و مصرف آن توسط نوزاد! در این بخش نیز اشتباه علمی دیگری از این شخص را بررسی خواهیم کرد.
➖➖➖➖➖➖➖➖
💬امامصادق: اگر از حیوان فقط جنس نر یا ماده زاده شود، نسل منقطع و نابود میگردد!
✍️در کتاب توحید مفضل؛ بابی تحت عنوان «انقراض الحيوان لو لم يلد ذكورا وإناثا» وجود دارد که امام صادق شیعیان در آن چنین میگوید:
▫️متن عربی: ولو لم يولد من الحيوان إلا ذكر فقط أو أنثى فقط ألم يكن النسل منقطعا وباد مع أجناس الحيوان فصار بعض الأولاد يأتي ذكورا وبعضها يأتي إناثا ليدوم التناسل ولا ينقطع. [۱]
▪️ترجمه: اگر از حیوان، فقط جنس نر و یا فقط ماده زاده میشد آیا نسل، منقطع و نابود نمیگشت؟ در نتیجه تقدیر و تدبیر چنین حکم کرده است که برخى از اولاد نر و برخى دیگر ماده باشند تا آفرینش نسل ادامه یابد و منقطع نگردد.
➖➖➖➖➖➖➖➖
✍️امام صادق میگوید اگر از حیوان تنها یک جنس(نر یا ماده) زاده میشد، نسلش منقرض و نابود میگشت و این تدبیر الهی است که برخی از زادگان حیوانات نر باشند و برخی دیگر ماده تا اینکه نسلشان منقرض نشود و بقایشان تثبیت شود. در ابتدا معنای «حیوان» را بررسی میکنیم؛ طبق نظر لغتشناسان و ادیبان بزرگ نظیر راغب اصفهانی، ابونصر جوهری، صاحب بن عباد و ابن فارس واژه «حیوان» به معنای 'حیات و زندگی' و 'عکس مرگ' است. [۲]
✍️اگر این معنا را در نظر بگیریم، امام صادق شیعیان به سادگی مرتکب اشتباه شده است؛ تقریبا همۀ باکتریها موجوداتی هستند که تولید مثل جنسی ندارند، آنها جاندارانی 'مثل و هم نوع' خودشان را تولید میکنند و مشاهده میکنیم که به این دلیل، نسلشان منقرض و منقطع نمیشود! همچنین موجودات ابتدایی دیگر نظیر مخمرها که از طریق جوانهزدن تولید مثل میکنند نیز چنین هستند و نسلشان به این دلیل از بین نمیرود.
✍️اما اگر معنای «حیوان» را موجودات زنده پیچیده نظیر چهارپایان و پرندگان و... در نظر بگیریم، بازهم در اینجا امام صادق اشتباه کرده است؛ در جانداران بسیاری تولید مثل به روش پارتنوژنز (بکرزایی) صورت میگیرد. معمولا بکرزایی در تعریف ساده به عنوان نوعی تولید مثل غیرجنسی که در آن از تخمک لقاحنیافته، یک موجود زنده کامل به وجود میآید [۳] شناخته میشود.
✍️در یک نوع از مارمولکهای ساکن در جنوب غربی امریکا و مکزیک که به عنوان 'Whiptail Lizard' شناخته میشوند، برخی گونهها "فقط و فقط" دارای جنس ماده هستند [۴] و فرزندان آنها نیز "فقط و فقط" ماده زاده میشوند! آنها معروفاند به جمعیتهای تماما ماده(all-female population) [۵] و تولید مثل آنها به شکل پارتنوژنز حقیقی است که با فقدان کامل همیاری جنس نر شناخته میشود. بیش از یکسوم از ۵۰ گونه این مارمولکها توسط این نوع از پارتنوژنز، یعنی فقدان کامل همیاری جنس نر تولید مثل میکنند چراکه درحال حاضر این گونهها اساسا جنس نری ندارند! [همان ۵]
🖋روشن است که در هر حالت و معنا، امام صادق اشتباه کرده است و این اشتباهات به این دلیل است که ادعاهای شیعیان مبنی بر دانشمند بودن، عالم غیب و معصوم بودن این شخص و دیگر ائمهشان همگی کشک است!
📚پینوشتها:
[۱] توحيد المفضّل؛ نشر مكتبة الداوري، ص۹۰.
[۲] معجم مقاييس اللغة؛ ابنفارس، نشر دار الفکر، ج۲، ص۱۲۲ | المحيط في اللغه؛ الصاحب بن عباد، ج۱، ص۲۵۸ | المفردات؛ الراغب الأصفهاني، نشر دار القلم، ص۲۶۹ | الصحاح؛ أبو نصر الجوهري، نشر دار العلم للملايين، ج۶، ص۲۳۲۴.
[۳] Wikipedia: bit.ly/3b1KxKp
[۴] Integrated Principles of Zoology(by Hickman); 17th Edition, p. 137
[۵] Nature, 464(7286), 283–286. doi: 10.1038/nature08818
🔸تهیه شده در مجموعه پاسخ به اسلامگرایان
🚫 @ANSWER_ISLAMISM
Forwarded from نقدى بر اسلام
▪️محمد، پيامبر اعراب، پسر چه كسى بود عبدالله يا شخصى ديگر؟
#قسمت_سوم
همین مطلب قسمت قبل بعنوان استناد تاریخی مسلّم در سایت مرکز پژوهش های صدا و سیما هم آمده است:(لينك)
در این روایت ذکر یک نکته جالب است که عبدالمطلب و عبدالله هم زمان با هم در یک مجلس از دو نفر خواستگاری می کنند و حاصل ازدواج عبدالله با آمنه محمد می شود و حاصل ازدواج عبدالمطلب با دختر عموی آمنه حمزه می شود.
همچنین طبری نیز این واقعه را از زبان واقدی بعنوان یک اصل تاریخی ثابت روایت می کند و می گوید: حدثنى الحارث بن محمد قال حدثنا محمد بن سعد قال حدثنا محمد بن عمر قال حدثنا معمر وغيره عن الزهري أن عبد الله بن عبد المطلب كان أجمل رجال قريش فذكر لآمنة بنت وهب جماله وهيئته وقيل لها هل لك أن تزوجيه فتزوجته آمنة بنت وهب فدخل بها وعلقت برسول الله وبعثه أبوه إلى المدينة في ميرة يحمل لهم تمرا فمات بالمدينة فبعث عبد المطلب ابنه الحارث في طلبه حين أبطأ فوجده قد مات * قال الواقدي هذا غلط والمجتمع عليه عندنا في نكاح عبد الله بن عبد المطلب ما حدثنا به عبد الله بن جعفر الزهري عن أم بكر بنت المسور أن عبد المطلب جاء بابنه عبد الله فخطب على نفسه وعلى ابنه فتزوجا في مجلس واحد فتزوج عبد المطلب هالة بنت أهيب بن عبد مناف بن زهرة وتزوج عبد الله بن عبد المطلب آمنة بنت وهب بن عبد مناف بن زهرة *
#منبع: تاريخ الطبري جلد: ٢ صفحه: ٧
#ترجمه:
از زهرى روايت كرده اند كه عبد الله بن عبد المطلب زيباترين مردان قريش بود و از زيبايى و نكو منظرى وى با آمنه دختر وهب سخن كردند و گفتند: «زن او مى شوى؟» و آمنه دختر وهب زن عبد الله شد كه چون بر وى درآمد پيمبر خدا را بار گرفت. پس از آن عبد المطلب عبد الله را به مدينه فرستاد كه خرما بيارد و آنجا بمرد و چون آمدن وى دير شد عبد المطلب پسر ديگر خود حارث را به طلب وى فرستاد و معلوم شد كه مرده است.
واقدى گويد: اين خطاست، و سخن مورد اتفاق درباره ازدواج عبد الله بن عبد المطلب همانست كه در روايت ام بكر دختر مسور آمده كه عبد المطلب با پسر خويش بيامد و براى خود و پسرش خواستگارى كرد و در يك مجلس زن گرفتند و عبد المطلب، هاله دختر اهيب بن عبد مناف بن زهره را به زنى گرفت و عبد الله بن عبد المطلب آمنه دختر وهب بن عبد مناف بن زهره را گرفت.
در اینجا به صراحت مورخین مشاهده می کنیم که عبدالله به محض عقد نمودن آمنه با او همبستر شده و آمنه حامله می شود. بقیه مورخین هم در این مسئله اختلافی ندارند و این یک امر تاریخی ثابت شده است و اتفاقا مسلمین جهان برای اثبات معجزه در دوران جنینی محمد به این داستان بسیار استناد می کنند غافل از آن که این مطلب اساس و تار و پود نسب محمد را به باد می دهد.
ادامه دارد
https://t.me/naghde_eslamm/36706
#قسمت_سوم
همین مطلب قسمت قبل بعنوان استناد تاریخی مسلّم در سایت مرکز پژوهش های صدا و سیما هم آمده است:(لينك)
در این روایت ذکر یک نکته جالب است که عبدالمطلب و عبدالله هم زمان با هم در یک مجلس از دو نفر خواستگاری می کنند و حاصل ازدواج عبدالله با آمنه محمد می شود و حاصل ازدواج عبدالمطلب با دختر عموی آمنه حمزه می شود.
همچنین طبری نیز این واقعه را از زبان واقدی بعنوان یک اصل تاریخی ثابت روایت می کند و می گوید: حدثنى الحارث بن محمد قال حدثنا محمد بن سعد قال حدثنا محمد بن عمر قال حدثنا معمر وغيره عن الزهري أن عبد الله بن عبد المطلب كان أجمل رجال قريش فذكر لآمنة بنت وهب جماله وهيئته وقيل لها هل لك أن تزوجيه فتزوجته آمنة بنت وهب فدخل بها وعلقت برسول الله وبعثه أبوه إلى المدينة في ميرة يحمل لهم تمرا فمات بالمدينة فبعث عبد المطلب ابنه الحارث في طلبه حين أبطأ فوجده قد مات * قال الواقدي هذا غلط والمجتمع عليه عندنا في نكاح عبد الله بن عبد المطلب ما حدثنا به عبد الله بن جعفر الزهري عن أم بكر بنت المسور أن عبد المطلب جاء بابنه عبد الله فخطب على نفسه وعلى ابنه فتزوجا في مجلس واحد فتزوج عبد المطلب هالة بنت أهيب بن عبد مناف بن زهرة وتزوج عبد الله بن عبد المطلب آمنة بنت وهب بن عبد مناف بن زهرة *
#منبع: تاريخ الطبري جلد: ٢ صفحه: ٧
#ترجمه:
از زهرى روايت كرده اند كه عبد الله بن عبد المطلب زيباترين مردان قريش بود و از زيبايى و نكو منظرى وى با آمنه دختر وهب سخن كردند و گفتند: «زن او مى شوى؟» و آمنه دختر وهب زن عبد الله شد كه چون بر وى درآمد پيمبر خدا را بار گرفت. پس از آن عبد المطلب عبد الله را به مدينه فرستاد كه خرما بيارد و آنجا بمرد و چون آمدن وى دير شد عبد المطلب پسر ديگر خود حارث را به طلب وى فرستاد و معلوم شد كه مرده است.
واقدى گويد: اين خطاست، و سخن مورد اتفاق درباره ازدواج عبد الله بن عبد المطلب همانست كه در روايت ام بكر دختر مسور آمده كه عبد المطلب با پسر خويش بيامد و براى خود و پسرش خواستگارى كرد و در يك مجلس زن گرفتند و عبد المطلب، هاله دختر اهيب بن عبد مناف بن زهره را به زنى گرفت و عبد الله بن عبد المطلب آمنه دختر وهب بن عبد مناف بن زهره را گرفت.
در اینجا به صراحت مورخین مشاهده می کنیم که عبدالله به محض عقد نمودن آمنه با او همبستر شده و آمنه حامله می شود. بقیه مورخین هم در این مسئله اختلافی ندارند و این یک امر تاریخی ثابت شده است و اتفاقا مسلمین جهان برای اثبات معجزه در دوران جنینی محمد به این داستان بسیار استناد می کنند غافل از آن که این مطلب اساس و تار و پود نسب محمد را به باد می دهد.
ادامه دارد
https://t.me/naghde_eslamm/36706
Telegram
نقدى بر اسلام
آيا پدر پيامبر اسلام عبدالله بود يا شخصى ديگر؟
چرا به پيامبر مسلمانان اتهام حرام زاده بودن زده شده است؟
آيا تاريخ اسلام در اينمورد چيزى نوشته است؟
آيا ابى كبشه پدر واقعى محمد بوده است؟
به چه دلايلى عبدالله نميتواند پدر محمد بوده باشد؟
به زودى مقاله زيبائى…
چرا به پيامبر مسلمانان اتهام حرام زاده بودن زده شده است؟
آيا تاريخ اسلام در اينمورد چيزى نوشته است؟
آيا ابى كبشه پدر واقعى محمد بوده است؟
به چه دلايلى عبدالله نميتواند پدر محمد بوده باشد؟
به زودى مقاله زيبائى…
Forwarded from پاسخ به اسلامگرایان
📝اشتباهات علمی امام صادق؛ مغز متفکر جهان شیعه! [با تمرکز بر کتاب توحید مفضل]
#قسمت_سوم
➖➖➖➖➖➖➖➖
🖋در قسمتهای اول و دوم به دو نمونه از اشتباهات امام صادق، دانشمند و متفکر جهان شیعه(!) اشاره کردیم که عبارت بودند از مصرف خون قاعدگی توسط جنین بهعنوان تغذیه و تبدیل خون قاعدگی به شیر و مصرف آن توسط نوزاد! در این بخش نیز اشتباه علمی دیگری از این شخص را بررسی خواهیم کرد.
➖➖➖➖➖➖➖➖
💬امامصادق: اگر از حیوان فقط جنس نر یا ماده زاده شود، نسل منقطع و نابود میگردد!
✍️در کتاب توحید مفضل؛ بابی تحت عنوان «انقراض الحيوان لو لم يلد ذكورا وإناثا» وجود دارد که امام صادق شیعیان در آن چنین میگوید:
▫️متن عربی: ولو لم يولد من الحيوان إلا ذكر فقط أو أنثى فقط ألم يكن النسل منقطعا وباد مع أجناس الحيوان فصار بعض الأولاد يأتي ذكورا وبعضها يأتي إناثا ليدوم التناسل ولا ينقطع. [۱]
▪️ترجمه: اگر از حیوان، فقط جنس نر و یا فقط ماده زاده میشد آیا نسل، منقطع و نابود نمیگشت؟ در نتیجه تقدیر و تدبیر چنین حکم کرده است که برخى از اولاد نر و برخى دیگر ماده باشند تا آفرینش نسل ادامه یابد و منقطع نگردد.
➖➖➖➖➖➖➖➖
✍️امام صادق میگوید اگر از حیوان تنها یک جنس(نر یا ماده) زاده میشد، نسلش منقرض و نابود میگشت و این تدبیر الهی است که برخی از زادگان حیوانات نر باشند و برخی دیگر ماده تا اینکه نسلشان منقرض نشود و بقایشان تثبیت شود. در ابتدا معنای «حیوان» را بررسی میکنیم؛ طبق نظر لغتشناسان و ادیبان بزرگ نظیر راغب اصفهانی، ابونصر جوهری، صاحب بن عباد و ابن فارس واژه «حیوان» به معنای 'حیات و زندگی' و 'عکس مرگ' است. [۲]
✍️اگر این معنا را در نظر بگیریم، امام صادق شیعیان به سادگی مرتکب اشتباه شده است؛ تقریبا همۀ باکتریها موجوداتی هستند که تولید مثل جنسی ندارند، آنها جاندارانی 'مثل و هم نوع' خودشان را تولید میکنند و مشاهده میکنیم که به این دلیل، نسلشان منقرض و منقطع نمیشود! همچنین موجودات ابتدایی دیگر نظیر مخمرها که از طریق جوانهزدن تولید مثل میکنند نیز چنین هستند و نسلشان به این دلیل از بین نمیرود.
✍️اما اگر معنای «حیوان» را موجودات زنده پیچیده نظیر چهارپایان و پرندگان و... در نظر بگیریم، بازهم در اینجا امام صادق اشتباه کرده است؛ در جانداران بسیاری تولید مثل به روش پارتنوژنز (بکرزایی) صورت میگیرد. معمولا بکرزایی در تعریف ساده به عنوان نوعی تولید مثل غیرجنسی که در آن از تخمک لقاحنیافته، یک موجود زنده کامل به وجود میآید [۳] شناخته میشود.
✍️در یک نوع از مارمولکهای ساکن در جنوب غربی امریکا و مکزیک که به عنوان 'Whiptail Lizard' شناخته میشوند، برخی گونهها "فقط و فقط" دارای جنس ماده هستند [۴] و فرزندان آنها نیز "فقط و فقط" ماده زاده میشوند! آنها معروفاند به جمعیتهای تماما ماده(all-female population) [۵] و تولید مثل آنها به شکل پارتنوژنز حقیقی است که با فقدان کامل همیاری جنس نر شناخته میشود. بیش از یکسوم از ۵۰ گونه این مارمولکها توسط این نوع از پارتنوژنز، یعنی فقدان کامل همیاری جنس نر تولید مثل میکنند چراکه درحال حاضر این گونهها اساسا جنس نری ندارند! [همان ۵]
🖋روشن است که در هر حالت و معنا، امام صادق اشتباه کرده است و این اشتباهات به این دلیل است که ادعاهای شیعیان مبنی بر دانشمند بودن، عالم غیب و معصوم بودن این شخص و دیگر ائمهشان همگی کشک است!
📚پینوشتها:
[۱] توحيد المفضّل؛ نشر مكتبة الداوري، ص۹۰.
[۲] معجم مقاييس اللغة؛ ابنفارس، نشر دار الفکر، ج۲، ص۱۲۲ | المحيط في اللغه؛ الصاحب بن عباد، ج۱، ص۲۵۸ | المفردات؛ الراغب الأصفهاني، نشر دار القلم، ص۲۶۹ | الصحاح؛ أبو نصر الجوهري، نشر دار العلم للملايين، ج۶، ص۲۳۲۴.
[۳] Wikipedia: bit.ly/3b1KxKp
[۴] Integrated Principles of Zoology(by Hickman); 17th Edition, p. 137
[۵] Nature, 464(7286), 283–286. doi: 10.1038/nature08818
🔸تهیه شده در مجموعه پاسخ به اسلامگرایان
🚫 @ANSWER_ISLAMISM
#قسمت_سوم
➖➖➖➖➖➖➖➖
🖋در قسمتهای اول و دوم به دو نمونه از اشتباهات امام صادق، دانشمند و متفکر جهان شیعه(!) اشاره کردیم که عبارت بودند از مصرف خون قاعدگی توسط جنین بهعنوان تغذیه و تبدیل خون قاعدگی به شیر و مصرف آن توسط نوزاد! در این بخش نیز اشتباه علمی دیگری از این شخص را بررسی خواهیم کرد.
➖➖➖➖➖➖➖➖
💬امامصادق: اگر از حیوان فقط جنس نر یا ماده زاده شود، نسل منقطع و نابود میگردد!
✍️در کتاب توحید مفضل؛ بابی تحت عنوان «انقراض الحيوان لو لم يلد ذكورا وإناثا» وجود دارد که امام صادق شیعیان در آن چنین میگوید:
▫️متن عربی: ولو لم يولد من الحيوان إلا ذكر فقط أو أنثى فقط ألم يكن النسل منقطعا وباد مع أجناس الحيوان فصار بعض الأولاد يأتي ذكورا وبعضها يأتي إناثا ليدوم التناسل ولا ينقطع. [۱]
▪️ترجمه: اگر از حیوان، فقط جنس نر و یا فقط ماده زاده میشد آیا نسل، منقطع و نابود نمیگشت؟ در نتیجه تقدیر و تدبیر چنین حکم کرده است که برخى از اولاد نر و برخى دیگر ماده باشند تا آفرینش نسل ادامه یابد و منقطع نگردد.
➖➖➖➖➖➖➖➖
✍️امام صادق میگوید اگر از حیوان تنها یک جنس(نر یا ماده) زاده میشد، نسلش منقرض و نابود میگشت و این تدبیر الهی است که برخی از زادگان حیوانات نر باشند و برخی دیگر ماده تا اینکه نسلشان منقرض نشود و بقایشان تثبیت شود. در ابتدا معنای «حیوان» را بررسی میکنیم؛ طبق نظر لغتشناسان و ادیبان بزرگ نظیر راغب اصفهانی، ابونصر جوهری، صاحب بن عباد و ابن فارس واژه «حیوان» به معنای 'حیات و زندگی' و 'عکس مرگ' است. [۲]
✍️اگر این معنا را در نظر بگیریم، امام صادق شیعیان به سادگی مرتکب اشتباه شده است؛ تقریبا همۀ باکتریها موجوداتی هستند که تولید مثل جنسی ندارند، آنها جاندارانی 'مثل و هم نوع' خودشان را تولید میکنند و مشاهده میکنیم که به این دلیل، نسلشان منقرض و منقطع نمیشود! همچنین موجودات ابتدایی دیگر نظیر مخمرها که از طریق جوانهزدن تولید مثل میکنند نیز چنین هستند و نسلشان به این دلیل از بین نمیرود.
✍️اما اگر معنای «حیوان» را موجودات زنده پیچیده نظیر چهارپایان و پرندگان و... در نظر بگیریم، بازهم در اینجا امام صادق اشتباه کرده است؛ در جانداران بسیاری تولید مثل به روش پارتنوژنز (بکرزایی) صورت میگیرد. معمولا بکرزایی در تعریف ساده به عنوان نوعی تولید مثل غیرجنسی که در آن از تخمک لقاحنیافته، یک موجود زنده کامل به وجود میآید [۳] شناخته میشود.
✍️در یک نوع از مارمولکهای ساکن در جنوب غربی امریکا و مکزیک که به عنوان 'Whiptail Lizard' شناخته میشوند، برخی گونهها "فقط و فقط" دارای جنس ماده هستند [۴] و فرزندان آنها نیز "فقط و فقط" ماده زاده میشوند! آنها معروفاند به جمعیتهای تماما ماده(all-female population) [۵] و تولید مثل آنها به شکل پارتنوژنز حقیقی است که با فقدان کامل همیاری جنس نر شناخته میشود. بیش از یکسوم از ۵۰ گونه این مارمولکها توسط این نوع از پارتنوژنز، یعنی فقدان کامل همیاری جنس نر تولید مثل میکنند چراکه درحال حاضر این گونهها اساسا جنس نری ندارند! [همان ۵]
🖋روشن است که در هر حالت و معنا، امام صادق اشتباه کرده است و این اشتباهات به این دلیل است که ادعاهای شیعیان مبنی بر دانشمند بودن، عالم غیب و معصوم بودن این شخص و دیگر ائمهشان همگی کشک است!
📚پینوشتها:
[۱] توحيد المفضّل؛ نشر مكتبة الداوري، ص۹۰.
[۲] معجم مقاييس اللغة؛ ابنفارس، نشر دار الفکر، ج۲، ص۱۲۲ | المحيط في اللغه؛ الصاحب بن عباد، ج۱، ص۲۵۸ | المفردات؛ الراغب الأصفهاني، نشر دار القلم، ص۲۶۹ | الصحاح؛ أبو نصر الجوهري، نشر دار العلم للملايين، ج۶، ص۲۳۲۴.
[۳] Wikipedia: bit.ly/3b1KxKp
[۴] Integrated Principles of Zoology(by Hickman); 17th Edition, p. 137
[۵] Nature, 464(7286), 283–286. doi: 10.1038/nature08818
🔸تهیه شده در مجموعه پاسخ به اسلامگرایان
🚫 @ANSWER_ISLAMISM
Telegram
پاسخ به اسلامگرایان
📝اشتباهات علمی امام صادق؛ مغز متفکر جهان شیعه! [با تمرکز بر کتاب توحید مفضل]
#قسمت_اول
➖➖➖➖➖➖➖➖
🖋مقدمه: کتاب الفکر معروف به توحید مفضل از جمله کتبی است که شیعیان اعتقاد دارند متعلق به شخص جعفر بن محمد(امام صادق) است و او آن را بر مفضل بن عمر جعفی املا…
#قسمت_اول
➖➖➖➖➖➖➖➖
🖋مقدمه: کتاب الفکر معروف به توحید مفضل از جمله کتبی است که شیعیان اعتقاد دارند متعلق به شخص جعفر بن محمد(امام صادق) است و او آن را بر مفضل بن عمر جعفی املا…
Audio
پرونده شنیداری
موضوع: پشت پرده های انقلاب (اعترافات جعفر شفیع زاده) -
#قسمت_سوم
با به اشتراک گذاشتن این فایل صوتی، در روشنگری و مبارزه براى زدودن جهل و خرافات در جامعه سهیم باشید.
@naghde_eslamm
www.eslam.nu
موضوع: پشت پرده های انقلاب (اعترافات جعفر شفیع زاده) -
#قسمت_سوم
با به اشتراک گذاشتن این فایل صوتی، در روشنگری و مبارزه براى زدودن جهل و خرافات در جامعه سهیم باشید.
@naghde_eslamm
www.eslam.nu
Forwarded from نقدى بر اسلام
▪️مشكل ضماير در قرآن و سر درگمى مفسرين در طول تاريخ
#قسمت_سوم
در سوره ۷۶ (سوره انسان) در همان اولین آیه نوشته می شود:
هَلْ أَتَى عَلَى الْإِنْسَانِ حِينٌ مِنَ الدَّهْرِ لَمْ يَكُنْ شَيْئًا مَذْكُورًا ﴿۱﴾
#ترجمه: آیا زمانی طولانی برای انسان گذشت که چیز قابل ذکری نبود
سپس ناگهان الله به شکل اول شخص جمع ظاهر می شود:
#ترجمه: ما انسان را از نطفه مختلطی آفریدیم و او را می آزماییم بدین جهت او را شنوا و بینا قرار دادیم (۲) ماه را به او نشان دادیم خواه شاکر باشد و پذیرا گردد یا ناسپاس (۳) ما برای کافران زنجیرها و غلها و شعله های سوزان آماده کرده ایم (۴) ...》
در آیه ۲۹ به عنوان پایان نوشته می شود:
این [آیات] پند نامه ای است تا هرکه خواهد راهی به سوی پروردگار خود پیش گیرد (۲۹) و تا الله نخواهد [شما] نخواهید خواست قطعا خدا دانای حکیم است(۳۰) هر که را خواهد به رحمت خویش در می آورد و براط ظالمان عذابی پر درد آماده کرده است (۳۱)》
بنابراین در این سوره نقل قول مشخص است و در انتها گفته میشود که این ذکر است برای کسانی که که پند گیرند. پس در اینجا ما با یک نقل قول طرف هستیم که از زبان الله بیان شده است
در نتیجه، اگر سوره های کوتاه پایانی آخر کتاب قرآن را همانطور که بسیاری از مفسرین و پژوهشگران قرآنی اذعان دارند، به لحاظ زمانی مقدم بر سوره های بلندتر بدانیم، با مطالعه آنها در می یابیم که الله به تدریج و بر اساس یک ضرورت، به شکل اول شخص جمع در متن ظاهر می شود. چرا اینطور است ؟
چرا بعد از مدتی، مولف گاهی در نقش الله یا فرشته اى از فرشتگان الله ظاهر می شود؟
این مسئله برای فرضیه ما تا حدی چالش برانگیز است، همیشه برای من سوال بود که چرا نویسنده در نامه های شخصی مجبور بوده گاهی نقش الله یا يكى از فرشتگان الله را برای محمد ایفا کند. در نظر گرفتن متن قرآن به صورت مجموعه ای از نامه ها تا حدی زیادی معنای آیات اولیه هر سوره را روشن می سازد. اما باید نکته دیگری را هم در نظر بگیریم که منظور اصلی بسیاری از نامه هاست (خصوصا سوره های بلند). پاسخ را باید در سوره یونس (۱۰) آیه ۳۹ جستجو کرد :
بَلْ كَذَّبُوا بِمَا لَمْ يُحِيطُوا بِعِلْمِهِ وَلَمَّا يَأْتِهِمْ تَأْوِيلُهُ ۚ كَذَٰلِكَ كَذَّبَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ ۖ فَانْظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الظَّالِمِينَ (۳۹)
#ترجمه: بلکه چیزی را دروغ شمردند که به علم آن احاطه نداشتند و هنوز تاویل آن برایشان نیامده است کسانی [هم] که پیش از آنان بودند همین گونه [پیامبرانشان] را تکذیب کردند .پس بنگر که فرجام ستمگران چگونه بوده است.》
ادامه دارد ...
https://t.me/naghde_eslamm/36901
#قسمت_سوم
در سوره ۷۶ (سوره انسان) در همان اولین آیه نوشته می شود:
هَلْ أَتَى عَلَى الْإِنْسَانِ حِينٌ مِنَ الدَّهْرِ لَمْ يَكُنْ شَيْئًا مَذْكُورًا ﴿۱﴾
#ترجمه: آیا زمانی طولانی برای انسان گذشت که چیز قابل ذکری نبود
سپس ناگهان الله به شکل اول شخص جمع ظاهر می شود:
#ترجمه: ما انسان را از نطفه مختلطی آفریدیم و او را می آزماییم بدین جهت او را شنوا و بینا قرار دادیم (۲) ماه را به او نشان دادیم خواه شاکر باشد و پذیرا گردد یا ناسپاس (۳) ما برای کافران زنجیرها و غلها و شعله های سوزان آماده کرده ایم (۴) ...》
در آیه ۲۹ به عنوان پایان نوشته می شود:
این [آیات] پند نامه ای است تا هرکه خواهد راهی به سوی پروردگار خود پیش گیرد (۲۹) و تا الله نخواهد [شما] نخواهید خواست قطعا خدا دانای حکیم است(۳۰) هر که را خواهد به رحمت خویش در می آورد و براط ظالمان عذابی پر درد آماده کرده است (۳۱)》
بنابراین در این سوره نقل قول مشخص است و در انتها گفته میشود که این ذکر است برای کسانی که که پند گیرند. پس در اینجا ما با یک نقل قول طرف هستیم که از زبان الله بیان شده است
در نتیجه، اگر سوره های کوتاه پایانی آخر کتاب قرآن را همانطور که بسیاری از مفسرین و پژوهشگران قرآنی اذعان دارند، به لحاظ زمانی مقدم بر سوره های بلندتر بدانیم، با مطالعه آنها در می یابیم که الله به تدریج و بر اساس یک ضرورت، به شکل اول شخص جمع در متن ظاهر می شود. چرا اینطور است ؟
چرا بعد از مدتی، مولف گاهی در نقش الله یا فرشته اى از فرشتگان الله ظاهر می شود؟
این مسئله برای فرضیه ما تا حدی چالش برانگیز است، همیشه برای من سوال بود که چرا نویسنده در نامه های شخصی مجبور بوده گاهی نقش الله یا يكى از فرشتگان الله را برای محمد ایفا کند. در نظر گرفتن متن قرآن به صورت مجموعه ای از نامه ها تا حدی زیادی معنای آیات اولیه هر سوره را روشن می سازد. اما باید نکته دیگری را هم در نظر بگیریم که منظور اصلی بسیاری از نامه هاست (خصوصا سوره های بلند). پاسخ را باید در سوره یونس (۱۰) آیه ۳۹ جستجو کرد :
بَلْ كَذَّبُوا بِمَا لَمْ يُحِيطُوا بِعِلْمِهِ وَلَمَّا يَأْتِهِمْ تَأْوِيلُهُ ۚ كَذَٰلِكَ كَذَّبَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ ۖ فَانْظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الظَّالِمِينَ (۳۹)
#ترجمه: بلکه چیزی را دروغ شمردند که به علم آن احاطه نداشتند و هنوز تاویل آن برایشان نیامده است کسانی [هم] که پیش از آنان بودند همین گونه [پیامبرانشان] را تکذیب کردند .پس بنگر که فرجام ستمگران چگونه بوده است.》
ادامه دارد ...
https://t.me/naghde_eslamm/36901
Telegram
نقدى بر اسلام
▪️مشكل ضماير در قرآن و سردرگمى مفسرين
ضمایر در متن قرآن مرتب تغییر میکند و اين موضوع يكى از بزرگترين مشكلات مفسرين در طول تاريخ بوده است. گاهی الله به صورت سوم شخص مفرد (او) به کار رفته است و گاهی ناگهان دوباره به شکل اول شخص جمع(ما) ظاهر میشود. گاهی در…
ضمایر در متن قرآن مرتب تغییر میکند و اين موضوع يكى از بزرگترين مشكلات مفسرين در طول تاريخ بوده است. گاهی الله به صورت سوم شخص مفرد (او) به کار رفته است و گاهی ناگهان دوباره به شکل اول شخص جمع(ما) ظاهر میشود. گاهی در…
Forwarded from نقدى بر اسلام
▪️امامزاده تراشی و ترويج خرافات توسط ملاها
#قسمت_سوم
بالاخره، مثل همیشه، منطق مادر پیروز شد. یک دست "جااستکانی" نقره _ تنها یادگار دوران ناز و نعمت _ به گرو رفت و بیست تومان از مشدي فتحعلی نزول خور قرض گرفته شد که سرِ دو ماه دو تومان رویش بگذارند بدهند و جااستکانیها را پس بگیرند.
تهیۀ مقدمات سفر، بخلاف سفرهاي گذشته چندان طولی نکشید. دو روزه همه چیز فراهم شد و راه افتادیم .
خورشید نیمروزي تازه از وسط آسمان به دامن مغرب خزیده بود که گنبد با شکوه امامزاده بر سینۀ سفید " قلعه سنگ" در پهن دشت تفته نمایان شد و در جوارش مزرعۀ تازه احداث "قبطیه" با درختان نو نشانده و خیارستان شادابش چون لکه اي کبود بر سینۀ خشکیدة کویر؛ و ربع ساعتی بعد صداي ضعیفی به گوش رسید که هر چه پیشتر می رفتیم بر قوتش افزوده می گشت و بر حیرت کاروانیان نیز هم، که این طنین ِ در فراخناي بیابان پیچیده از کجاست.
دایی افسانه گویم تازه شروع به توضیح کرده بود دربارة صداهاي موهوم و اشباح مخوفی که به گوش و چشم مسافران کویر می رسد و مربوط به اجنۀ کافري است که به قصد گمراهی مسافران به هزار و یک حیله متوسل می شوند؛ و توصیۀ همیشگی اش که ذکر بسم االله صداها را محو و اشباح را نابود می کند، که صفر چاروادار توي ذوقش زد و دانش وسیعش را به مسخره گرفت که :"ارباب! جن و غول کجا بوده؟ این صداي نقاره خونۀ حضرتیه"، و در پاسخ این سوال انکارآمیز که " مشتی صفر، نقاره خانه توي این بر بیابان کجا بوده؟" با غرور صاحب خبران به توضیح پرداخت که " مگه نمی دونین امامزاده علی دیگه اون امامزاده علی پارسالی نیست، امسال امام رضا اومده مهمونش شده، ارباب قبطیه هم فرستاده از بلورد یۀ دسته ساز و دهل آورده نقاره خونه راه انداخته که بیا و بسیل، الان درست پنج شبونه روزه که یۀ مدوم میزنن و
میکوبن". دریغا که کم شدن فاصله و واضح تر شدن صداي طبل و شاخ نفیرها مجالی براي دایی سرخوردة دمغ شده ام باقی نگذاشت تا جزاي صفر خیره سر را کف دستش بگذارد و معلومات جن شناسی اش را از چنتۀ حافظه بیرون ریزد . انعکاس طنین دلهره آور دهل و نواي نفیر در طبع بازیچه پسند من تاثیري داشت نه از جنس تآثر شوق آمیز همسفران که عاشقانه اشک می ریختند و عبارت "جونم به قربونت یا امام رضا" را با هق هق گریه می آمیختند. من به اقتضاي سنم به ذوق آمده بودم و مشغول تقلید صداها بودم .
سرانجام به حریم زیارتگاه رسیدیم. و من که در طول زندگی کوتاه خود بارها مجالس_. البته قاچاقی_ روضه خوانی دیده و در مراسم عزاداري ایام عاشورا، همراه بچه هاي دیگر نالۀ " یا حسین" سر داده بودم _ با دیدن انبوه جمعیت و صداي نقاره اي که با همه رساییش در ضجۀ زایران و حاجتمندان گم شده بود، دست و پاي خود را گم کرده و با حالتی مرکب از شوق و وحشت به دامن قباي پدر چسبیده بودم، براي نخستین بار به یاد صحراي محشر افتادم و روایاتی که از زبان ملا توتی و پاي منبر آشیخ علی شنیده بودم.
ادامه دارد ...
https://t.me/naghde_eslamm/37009
#قسمت_سوم
بالاخره، مثل همیشه، منطق مادر پیروز شد. یک دست "جااستکانی" نقره _ تنها یادگار دوران ناز و نعمت _ به گرو رفت و بیست تومان از مشدي فتحعلی نزول خور قرض گرفته شد که سرِ دو ماه دو تومان رویش بگذارند بدهند و جااستکانیها را پس بگیرند.
تهیۀ مقدمات سفر، بخلاف سفرهاي گذشته چندان طولی نکشید. دو روزه همه چیز فراهم شد و راه افتادیم .
خورشید نیمروزي تازه از وسط آسمان به دامن مغرب خزیده بود که گنبد با شکوه امامزاده بر سینۀ سفید " قلعه سنگ" در پهن دشت تفته نمایان شد و در جوارش مزرعۀ تازه احداث "قبطیه" با درختان نو نشانده و خیارستان شادابش چون لکه اي کبود بر سینۀ خشکیدة کویر؛ و ربع ساعتی بعد صداي ضعیفی به گوش رسید که هر چه پیشتر می رفتیم بر قوتش افزوده می گشت و بر حیرت کاروانیان نیز هم، که این طنین ِ در فراخناي بیابان پیچیده از کجاست.
دایی افسانه گویم تازه شروع به توضیح کرده بود دربارة صداهاي موهوم و اشباح مخوفی که به گوش و چشم مسافران کویر می رسد و مربوط به اجنۀ کافري است که به قصد گمراهی مسافران به هزار و یک حیله متوسل می شوند؛ و توصیۀ همیشگی اش که ذکر بسم االله صداها را محو و اشباح را نابود می کند، که صفر چاروادار توي ذوقش زد و دانش وسیعش را به مسخره گرفت که :"ارباب! جن و غول کجا بوده؟ این صداي نقاره خونۀ حضرتیه"، و در پاسخ این سوال انکارآمیز که " مشتی صفر، نقاره خانه توي این بر بیابان کجا بوده؟" با غرور صاحب خبران به توضیح پرداخت که " مگه نمی دونین امامزاده علی دیگه اون امامزاده علی پارسالی نیست، امسال امام رضا اومده مهمونش شده، ارباب قبطیه هم فرستاده از بلورد یۀ دسته ساز و دهل آورده نقاره خونه راه انداخته که بیا و بسیل، الان درست پنج شبونه روزه که یۀ مدوم میزنن و
میکوبن". دریغا که کم شدن فاصله و واضح تر شدن صداي طبل و شاخ نفیرها مجالی براي دایی سرخوردة دمغ شده ام باقی نگذاشت تا جزاي صفر خیره سر را کف دستش بگذارد و معلومات جن شناسی اش را از چنتۀ حافظه بیرون ریزد . انعکاس طنین دلهره آور دهل و نواي نفیر در طبع بازیچه پسند من تاثیري داشت نه از جنس تآثر شوق آمیز همسفران که عاشقانه اشک می ریختند و عبارت "جونم به قربونت یا امام رضا" را با هق هق گریه می آمیختند. من به اقتضاي سنم به ذوق آمده بودم و مشغول تقلید صداها بودم .
سرانجام به حریم زیارتگاه رسیدیم. و من که در طول زندگی کوتاه خود بارها مجالس_. البته قاچاقی_ روضه خوانی دیده و در مراسم عزاداري ایام عاشورا، همراه بچه هاي دیگر نالۀ " یا حسین" سر داده بودم _ با دیدن انبوه جمعیت و صداي نقاره اي که با همه رساییش در ضجۀ زایران و حاجتمندان گم شده بود، دست و پاي خود را گم کرده و با حالتی مرکب از شوق و وحشت به دامن قباي پدر چسبیده بودم، براي نخستین بار به یاد صحراي محشر افتادم و روایاتی که از زبان ملا توتی و پاي منبر آشیخ علی شنیده بودم.
ادامه دارد ...
https://t.me/naghde_eslamm/37009
Telegram
نقدى بر اسلام
▪️امام زاده تراشى و ترويج خرافات توسط ملاها
على اكبر سعيدى سيرجانى در قسمتى از متن مينويسد:
در یکی از آن سالهاي طلایی که ارادتمند شما قدم شومش را بر ششمین پلکان لغزندة زندگی نهاده بود، مقارن آغاز تابستان، ناگهان سنگی در مرداب افتاد و شایعه اي در شهرك سوت…
على اكبر سعيدى سيرجانى در قسمتى از متن مينويسد:
در یکی از آن سالهاي طلایی که ارادتمند شما قدم شومش را بر ششمین پلکان لغزندة زندگی نهاده بود، مقارن آغاز تابستان، ناگهان سنگی در مرداب افتاد و شایعه اي در شهرك سوت…
Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
◾️ نكاتى از كتاب مستطاب منية الصائمين نوشته آيت الله محمد صادق صدر از مراجع بزرگ شيعه
#قسمت_سوم
در دو بخش گذشته مواردى را در مورد نزديكى با حيوانات و همچنين ارتباط جنسى دو مرد و عدم ابطال روزه، خدمت شما نوشتم.
اما در اين بخش عمق فاجعه و تفكر اين مرجع تقليد بسيار معروف شيعه را خواهيد ديد. سر اصل فتواى ايشان خواهم رفت و ترجمه آن.
#متن_عربى:
التصرف الثالث: أن يدخل الرجل ذكره في قُبُل أو دُبُر الصبية غير البالغة
إذا دخلت الحشفة بتمامها بطل الصوم
أما إذا لم تدخل بتمامها فلا يبطل الصوم
ما لم يسبب الإنزال فيبطل الصوم حينئذ من جهة الإنزال
#ترجمه:
اینکه مردی آلت تناسلی اش را در جلو یا عقب دختر بچه نا بالغی فرو ببرد
اگر به طور کامل وارد نشود پس روزه باطل نمی شود به شرطی که انزال نکند،
ولى اگر انزال كند روزه اش باطل ميشود.
#منبع: كتاب منية الصائمين ص ٩٧-٩٨
توضيح عمق فاجعه:
ايشان خودِ عمل نزديكى به يك دختر بچه را باطل كننده روزه نميداند و تنها درصورتى روزه شخص باطل ميشود كه شخص عمل انزال را انجام دهد و نه اينكه آلت تناسلى اش را در جلو يا عقب يك دختر نابالغ فرو كرده است.
#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://t.me/naghde_eslamm
#قسمت_سوم
در دو بخش گذشته مواردى را در مورد نزديكى با حيوانات و همچنين ارتباط جنسى دو مرد و عدم ابطال روزه، خدمت شما نوشتم.
اما در اين بخش عمق فاجعه و تفكر اين مرجع تقليد بسيار معروف شيعه را خواهيد ديد. سر اصل فتواى ايشان خواهم رفت و ترجمه آن.
#متن_عربى:
التصرف الثالث: أن يدخل الرجل ذكره في قُبُل أو دُبُر الصبية غير البالغة
إذا دخلت الحشفة بتمامها بطل الصوم
أما إذا لم تدخل بتمامها فلا يبطل الصوم
ما لم يسبب الإنزال فيبطل الصوم حينئذ من جهة الإنزال
#ترجمه:
اینکه مردی آلت تناسلی اش را در جلو یا عقب دختر بچه نا بالغی فرو ببرد
اگر به طور کامل وارد نشود پس روزه باطل نمی شود به شرطی که انزال نکند،
ولى اگر انزال كند روزه اش باطل ميشود.
#منبع: كتاب منية الصائمين ص ٩٧-٩٨
توضيح عمق فاجعه:
ايشان خودِ عمل نزديكى به يك دختر بچه را باطل كننده روزه نميداند و تنها درصورتى روزه شخص باطل ميشود كه شخص عمل انزال را انجام دهد و نه اينكه آلت تناسلى اش را در جلو يا عقب يك دختر نابالغ فرو كرده است.
#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://t.me/naghde_eslamm