This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#ایران_بریفینگ / در بخشی از گزارش، مفصل وزارت امور خارجه آمریکا در چهار دهه فعالیتهای تروریستی جمهوری اسلامی فعالیتهای #علی_فلاحیان، #وزیر_اطلاعات پیشین رژيم ایران و عضو برجسته #مجلس_خبرگان_رهبری به طور مفصل مورد بررسی قرار گرفته است.
بر اساس این گزارش، فلاحیان در دوران فعالیت خود، ترور مخالفان در خارج از کشور را «هدایت» میکرده و در ترور چندین چهره ایرانی سیاسی در اروپا نقش داشته و پروندههایی نیز در همین رابطه برای بازداشت وی در #آلمان و #سوئیس تشکیل شده است.
نقض حقوق بشر، دست داشتن در قتل آلیسا میشل فلاتو، دانشجوی ۲۰ساله آمریکایی در اسرائیل که در سال ۱۹۹۵در یک حمله انتحاری در نوار غزه کشته شد و بمبگذاری مرکز یهودیان بوینسآیرس که منجر به کشتهشدن ۸۵نفر و زخمیشدن صدها نفر شد نیز از دیگر اقدامات تروریستی فلاحیان در خارج از ایران عنوان شده است.
علی فلاحیان، وزیر اطلاعات به همراه علی اکبر ولایتی، #وزیر_امور_خارجه و #محسن_رضایی، فرمانده وقت #سپاه_پاسداران، از جمله هشت مقام ایرانی هستند که حکم جلبشان از سوی پلیس بینالملل و در رابطه با پرونده بمبگذاری مرکز یهودیان بوینسآیرس صادر شده است.
@irbriefing
بر اساس این گزارش، فلاحیان در دوران فعالیت خود، ترور مخالفان در خارج از کشور را «هدایت» میکرده و در ترور چندین چهره ایرانی سیاسی در اروپا نقش داشته و پروندههایی نیز در همین رابطه برای بازداشت وی در #آلمان و #سوئیس تشکیل شده است.
نقض حقوق بشر، دست داشتن در قتل آلیسا میشل فلاتو، دانشجوی ۲۰ساله آمریکایی در اسرائیل که در سال ۱۹۹۵در یک حمله انتحاری در نوار غزه کشته شد و بمبگذاری مرکز یهودیان بوینسآیرس که منجر به کشتهشدن ۸۵نفر و زخمیشدن صدها نفر شد نیز از دیگر اقدامات تروریستی فلاحیان در خارج از ایران عنوان شده است.
علی فلاحیان، وزیر اطلاعات به همراه علی اکبر ولایتی، #وزیر_امور_خارجه و #محسن_رضایی، فرمانده وقت #سپاه_پاسداران، از جمله هشت مقام ایرانی هستند که حکم جلبشان از سوی پلیس بینالملل و در رابطه با پرونده بمبگذاری مرکز یهودیان بوینسآیرس صادر شده است.
@irbriefing
#ایران_بریفینگ / طی هفته گذشته از منابع مختلفی اخبار ضد و نقیضی شنیده شده که حکایت از آن دارد که صحبت هایی از طرف دفتر خامنهای با #حسین_شریعتمداری برای کناره گیری از مدیرمسئولی #موسسه_کیهان در سال ۱۴۰۰صورت گرفته است.
حسین شریعتمداری از ۱ دی ۱۳۷۲ از سوی رهبر جمهوری اسلامی ایران به عنوان مدیر مسئول روزنامه کیهان و نماینده ولی فقیه در مؤسسه کیهان منصوب شده است.
شریعتمداری بعد از انقلاب جزء فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در جنگ ایران و عراق بوده و در دهه ۶۰ مدتی پس از آنکه #محسن_رضایی #فرمانده_کل_سپاه_پاسداران شد وی بر جای او در #واحد_اطلاعات_سپاه نشست، از مشهور ترین فعالیتهای شریعتمداری در #اطّلاعات_سپاه برخورد با زندانیان و بازداشت شدگان #حزب_توده بود.
وی در اواخر دهه ۶۰ در دوران وزارت #علی_فلاحیان در #وزارت_اطلاعات ، مسئول بخش معاونت اجتماعی این وزارت بود.
اگر چه آنچه بیش از همه در مورد سابقه حسین شریعتمداری گفته میشود، سابقه فعالیت او به عنوان بازجوی وزارت اطلاعات با نام «برادر حسین» و نقش او در تحت فشار قراردادن و سرکوب زندانیان سیاسی مخالف نظام است(امری که شریعتمداری تکذیبش هم نکرده است) اما از مهمترین فعالیتهای وی در بخش معاونت اجتماعی وزارت اطلاعات انجام داد «پرونده سازی» برای دگراندیشان است.
پروندههایی که او ساخت یا در برنامه هویت به تصویر کشیده شد و یا در #روزنامه_کیهان در ستون مشهور«نیمه پنهان» منتشر شده و یا منجر به مرگ در تیم #قتلهای_زنجیره_ای شده است.
نکته جالب توجه مصونیت آهنین وی است که تا کنون علی رغم شکایت های بیشمار ، این شکایت ها در دستگاه قضا هیچگاه به نتیجه نرسیده است.
اکنون با گذشت سه دهه گویا گردانندگان بیت رهبری تحمیل هزینه هایی بیش از این به نظام را از سوی شریعتمداری به مصلحت نمی دانند و متقاضی استعفای او شدهاند.
@Irbriefing
حسین شریعتمداری از ۱ دی ۱۳۷۲ از سوی رهبر جمهوری اسلامی ایران به عنوان مدیر مسئول روزنامه کیهان و نماینده ولی فقیه در مؤسسه کیهان منصوب شده است.
شریعتمداری بعد از انقلاب جزء فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در جنگ ایران و عراق بوده و در دهه ۶۰ مدتی پس از آنکه #محسن_رضایی #فرمانده_کل_سپاه_پاسداران شد وی بر جای او در #واحد_اطلاعات_سپاه نشست، از مشهور ترین فعالیتهای شریعتمداری در #اطّلاعات_سپاه برخورد با زندانیان و بازداشت شدگان #حزب_توده بود.
وی در اواخر دهه ۶۰ در دوران وزارت #علی_فلاحیان در #وزارت_اطلاعات ، مسئول بخش معاونت اجتماعی این وزارت بود.
اگر چه آنچه بیش از همه در مورد سابقه حسین شریعتمداری گفته میشود، سابقه فعالیت او به عنوان بازجوی وزارت اطلاعات با نام «برادر حسین» و نقش او در تحت فشار قراردادن و سرکوب زندانیان سیاسی مخالف نظام است(امری که شریعتمداری تکذیبش هم نکرده است) اما از مهمترین فعالیتهای وی در بخش معاونت اجتماعی وزارت اطلاعات انجام داد «پرونده سازی» برای دگراندیشان است.
پروندههایی که او ساخت یا در برنامه هویت به تصویر کشیده شد و یا در #روزنامه_کیهان در ستون مشهور«نیمه پنهان» منتشر شده و یا منجر به مرگ در تیم #قتلهای_زنجیره_ای شده است.
نکته جالب توجه مصونیت آهنین وی است که تا کنون علی رغم شکایت های بیشمار ، این شکایت ها در دستگاه قضا هیچگاه به نتیجه نرسیده است.
اکنون با گذشت سه دهه گویا گردانندگان بیت رهبری تحمیل هزینه هایی بیش از این به نظام را از سوی شریعتمداری به مصلحت نمی دانند و متقاضی استعفای او شدهاند.
@Irbriefing
Instagram
ایران بریفینگ
پیش گفتار : لیلاج بازنده نام دو مقالهای است که امیر فرشاد ابراهیمی در روزنامه مهران و سپس روزنامه نوروز در سال ۱۳۸۰ درباره #قتلهای_زنجیره_ای نوشته است. این مقاله که در ابتدا به جزوه ۸۸ صفحهای مشهور شد بسیار بازتاب گسترده ای داشت و در آن زمان از آن به عنوان…
در گذر زمان #محمدی_ری_شهری وزیر اطلاعات جمهوری اسلامی ، در سال ۱۳۶۶ سعید امامی را به سمت مدير کل شرق و غرب معاونت خارجی وزارت اطلاعات انتخاب میکند.
#سعید_امامی تا پايان وزارت ری شهری در اين سمت میماند.
با آغاز ریاست جمهوری #اکبر_هاشمی_رفسنجانی و وزارت #علی_فلاحیان، امامی همچنان از عناصر عمده وزارت اطلاعات بوده است تا آنکه وی در سال ۱۳۷۲ به سمت معاون امنيت يعنی اصلی و کليدی ترين رکن وزارت اطلاعات منصوب میشود.
امامی در سالهای پايانی وزارت فلاحيان، (به جای رضا ملک) به سمت معاونت بررسی وزارت اطلاعات انتخاب میشود.
بسياری اين جابجايی را نوعی توبيخ بخاطر شکست پروژههای سعيد امامی از جمله ارسال موشک به بلژيک در محموله خیارشور و به دره انداختن اتوبوس حامل نويسندگان عازم ارمنستان میدانند (طبق گفته هاشمی رفسنجانی) در حاليکه اين نظر مردود است.
وظيفه اصلی معاونت بررسی، تحقيق، جمعآوری و سازماندهی اطلاعات از طريق منابع، مخبرين و ... به منظور ارائه به مسئولان نظام و انجام ديگر امور اطلاعاتی و امنيتی در قالب سمينارها، بولتن و يا حتی بخشنامه میباشد و اگر ما سعيد امامی را عضو محفل اطلاعاتی بدانيم که بيشک چنين است آنگاه پی خواهيم برد که اين معاونت می توانست حياط خلوتی برای وی باشد تا اولا اطلاعات درست و يا غلط مطلوب خويش را به نظام تزريق نمايد و در ثانی به خيل انبوهی از افراد مرتبط با وزارت در قالب مخبر، منبع و يا جاسوس دسترسی داشته باشد.
به هر تقدير اين سمت دير زمانی به طول نميانجامد و با ریاست جمهوری محمد خاتمی و وزارت دری نجف آبادی امامی به سمت مديرکل حوزه مشاوران وزارت اطلاعات منصوب میشود.
اين آخرين سمت سعید امامی در وزارت اطلاعات است.
#قتلهای_زنجیره_ای
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
#سعید_امامی تا پايان وزارت ری شهری در اين سمت میماند.
با آغاز ریاست جمهوری #اکبر_هاشمی_رفسنجانی و وزارت #علی_فلاحیان، امامی همچنان از عناصر عمده وزارت اطلاعات بوده است تا آنکه وی در سال ۱۳۷۲ به سمت معاون امنيت يعنی اصلی و کليدی ترين رکن وزارت اطلاعات منصوب میشود.
امامی در سالهای پايانی وزارت فلاحيان، (به جای رضا ملک) به سمت معاونت بررسی وزارت اطلاعات انتخاب میشود.
بسياری اين جابجايی را نوعی توبيخ بخاطر شکست پروژههای سعيد امامی از جمله ارسال موشک به بلژيک در محموله خیارشور و به دره انداختن اتوبوس حامل نويسندگان عازم ارمنستان میدانند (طبق گفته هاشمی رفسنجانی) در حاليکه اين نظر مردود است.
وظيفه اصلی معاونت بررسی، تحقيق، جمعآوری و سازماندهی اطلاعات از طريق منابع، مخبرين و ... به منظور ارائه به مسئولان نظام و انجام ديگر امور اطلاعاتی و امنيتی در قالب سمينارها، بولتن و يا حتی بخشنامه میباشد و اگر ما سعيد امامی را عضو محفل اطلاعاتی بدانيم که بيشک چنين است آنگاه پی خواهيم برد که اين معاونت می توانست حياط خلوتی برای وی باشد تا اولا اطلاعات درست و يا غلط مطلوب خويش را به نظام تزريق نمايد و در ثانی به خيل انبوهی از افراد مرتبط با وزارت در قالب مخبر، منبع و يا جاسوس دسترسی داشته باشد.
به هر تقدير اين سمت دير زمانی به طول نميانجامد و با ریاست جمهوری محمد خاتمی و وزارت دری نجف آبادی امامی به سمت مديرکل حوزه مشاوران وزارت اطلاعات منصوب میشود.
اين آخرين سمت سعید امامی در وزارت اطلاعات است.
#قتلهای_زنجیره_ای
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
ایران بریفینگ
قسمت بیست و شش / ۱۵ دیماه ۱۳۷۷، در اتفاقی بیسابقه،صدا و سیما،ساعت ۲ بعد از ظهر، بیانیهای از وزارت اطلاعات درباره تحولات این نهاد قرائت کرد. در این بیانیه تاریخی، قتلهای زنجیرهای نویسندگان و فعالان سیاسی در آذرماه ۱۳۷۷، به شماری از نیروهای “مسئولیتناشناس،…
پرونده قتلهای زنجیرهای اولین تنش درونی این وزارتخانه نبود.
پیشتر دانستیم که در سالهای آخر دهه شصت ۱۰۷ تن از نیروهای ارشد #وزارت_اطلاعات یا همان چپهای_امنیتی از این وزارتخانه به #مرکز_تحقیقات_استراتژیک رفتند تا دولت بعدی و به روایتی #جمهوری_دوم را رقم بزنند، نیروهایی که برخی از آنها،سمتهایی چون مدیرکلی و معاونت وزارت فعالیت میکردند.
در واقع سالهای ۶۸ تا ۷۲ تنها سالهای قدرت گیری جناح راست در وزارت اطلاعات است،!
واقعهای که هرگز حتی اکنون نیز که تمام صدر تا ذیل حکومت در اختیار یک جناح است دیگر اتفاق نیفتاد!
در این سالها، #علی_فلاحیان ریاست وزارت اطلاعات را میگیرد، محمد یزدی به ریاست #قوه_قضائیه میرسد و در مجلس نیز از سال ۱۳۷۱ #علی_اکبر_ناطق_نوری و جناح موسوم به راست قدرت را به دست میگیرند.
فلاحیان اما اولین انتخاب #علی_اکبر_هاشمی_رفسنجانی نبود #حسن_روحانی، نخستین کسی بود که هاشمی رفسنجانی در سال ۱۳۶۸ به او پیشنهاد داد وزیر اطلاعات شود.
علت این پیشنهاد، شاید بیشتر از سوابق امنیتی در تصفیههای ارتش و مذاکرات #مک_فارلین ، به این بر میگشت که روحانی در سال ۱۳۶۲، در سمت نماینده مجلس، مسئول کمیسیون تدوین قانون تأسیس وزارت اطلاعات بود.
روحانی اما پیشنهاد وزارت اطلاعات را نپذیرفت و به جای آن به عنوان نماینده خامنهای برای تأسیس نهاد امنیتی دیگری قدم پیش گذاشت: #شورای_عالی_امنیت_ملی .
در تمام آن سالهایی که جمهوری اسلامی با رسوایی مداخله نهادهای امنیتی در ترور فعالان سیاسی خارج کشور همچون میکونوس و قتلهای زنجیرهای روشنفکران دست و پنجه نرم میکرد، روحانی برای ۱۶ سال دبیر شورای عالی امنیت ملی ماند و هر بار هم توانست به هوشمندی جمهوری اسلامی را از گردابها در اروپا نجات دهد.
با توجه به چنین سابقهای بود که وقتی روحانی در سال ۱۳۹۲ به ریاست جمهوری رسید، انتظارات گستردهای برای سازماندهی دوباره وزارت اطلاعاتی مطرح شد به ویژه آنکه در دوران احمدینژاد کشمکشها و تصفیههای درون وزارت و شایعات بیرون کشیدن اطلاعات محرمانه سران نظام، این وزارتخانه را با بحران مواجه کرد،روحانی #چپهای_امنیتی را بازگرداند و بار دیگر وزارت اطلاعات حیات خلوت چپها شد آنسان که نه #سعید_حجاریان بازگشت حتی #مصطفی_کاظمی نیز به این وزارتخانه بازگشت، دهه سوم نیز باز دهه جولان چپها در نظام امنیتی جمهوری اسلامی شد.
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
پیشتر دانستیم که در سالهای آخر دهه شصت ۱۰۷ تن از نیروهای ارشد #وزارت_اطلاعات یا همان چپهای_امنیتی از این وزارتخانه به #مرکز_تحقیقات_استراتژیک رفتند تا دولت بعدی و به روایتی #جمهوری_دوم را رقم بزنند، نیروهایی که برخی از آنها،سمتهایی چون مدیرکلی و معاونت وزارت فعالیت میکردند.
در واقع سالهای ۶۸ تا ۷۲ تنها سالهای قدرت گیری جناح راست در وزارت اطلاعات است،!
واقعهای که هرگز حتی اکنون نیز که تمام صدر تا ذیل حکومت در اختیار یک جناح است دیگر اتفاق نیفتاد!
در این سالها، #علی_فلاحیان ریاست وزارت اطلاعات را میگیرد، محمد یزدی به ریاست #قوه_قضائیه میرسد و در مجلس نیز از سال ۱۳۷۱ #علی_اکبر_ناطق_نوری و جناح موسوم به راست قدرت را به دست میگیرند.
فلاحیان اما اولین انتخاب #علی_اکبر_هاشمی_رفسنجانی نبود #حسن_روحانی، نخستین کسی بود که هاشمی رفسنجانی در سال ۱۳۶۸ به او پیشنهاد داد وزیر اطلاعات شود.
علت این پیشنهاد، شاید بیشتر از سوابق امنیتی در تصفیههای ارتش و مذاکرات #مک_فارلین ، به این بر میگشت که روحانی در سال ۱۳۶۲، در سمت نماینده مجلس، مسئول کمیسیون تدوین قانون تأسیس وزارت اطلاعات بود.
روحانی اما پیشنهاد وزارت اطلاعات را نپذیرفت و به جای آن به عنوان نماینده خامنهای برای تأسیس نهاد امنیتی دیگری قدم پیش گذاشت: #شورای_عالی_امنیت_ملی .
در تمام آن سالهایی که جمهوری اسلامی با رسوایی مداخله نهادهای امنیتی در ترور فعالان سیاسی خارج کشور همچون میکونوس و قتلهای زنجیرهای روشنفکران دست و پنجه نرم میکرد، روحانی برای ۱۶ سال دبیر شورای عالی امنیت ملی ماند و هر بار هم توانست به هوشمندی جمهوری اسلامی را از گردابها در اروپا نجات دهد.
با توجه به چنین سابقهای بود که وقتی روحانی در سال ۱۳۹۲ به ریاست جمهوری رسید، انتظارات گستردهای برای سازماندهی دوباره وزارت اطلاعاتی مطرح شد به ویژه آنکه در دوران احمدینژاد کشمکشها و تصفیههای درون وزارت و شایعات بیرون کشیدن اطلاعات محرمانه سران نظام، این وزارتخانه را با بحران مواجه کرد،روحانی #چپهای_امنیتی را بازگرداند و بار دیگر وزارت اطلاعات حیات خلوت چپها شد آنسان که نه #سعید_حجاریان بازگشت حتی #مصطفی_کاظمی نیز به این وزارتخانه بازگشت، دهه سوم نیز باز دهه جولان چپها در نظام امنیتی جمهوری اسلامی شد.
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
ایران بریفینگ
پرونده قتلهای زنجیرهای اولین تنش درونی این وزارتخانه نبود. پیشتر دانستیم که در سالهای آخر دهه شصت ۱۰۷ تن از نیروهای ارشد #وزارت_اطلاعات یا همان چپهای_امنیتی از این وزارتخانه به #مرکز_تحقیقات_استراتژیک رفتند تا دولت بعدی و به روایتی #جمهوری_دوم را رقم بزنند،…
قسمت بیست و نهم / سال ۱۳۷۶، وقتی #سید_محمد_خاتمی، به #دری_نجف_آبادی پیشنهاد کرد وزیر اطلاعات دولت اصلاحات شود، او برای مشورت سراغ #علی_اکبر_ولایتی رفت، ولایتی نیز در جواب به دری نجف آبادی هشدار داده بود که این وزارتخانه مانند شهر هزار دروازهای است که با گرایشها و رویکردهای مختلف اداره میشود.
نشانههایی هست که اختلاف این جناحها تا امروز ادامه پیدا کرده، تا جایی که فروردین ماه امسال، زمانی که علی خامنهای، در دیدار با جمعی از کارکنان وزارت اطلاعات گفت:«جناح بازی در وزارت اطلاعات گناه است»
#علی_فلاحیان، از بنیانگذاران و وزیر پیشین اطلاعات نیز معتقد است پراکندگی درون وزارت اطلاعات پیش از هر چیز به خاستگاه نیروهای تشکیل دهنده آن باز میگردد.
میدانیم که وزارت اطلاعات در سال ۱۳۶۳ از تجمیع نیروهای چند واحد اطلاعاتی تشکیل شده بود: دفتر اطلاعات و تحقیقات نخست وزیری، واحد اطلاعات کمیته انقلاب اسلامی، واحد اطلاعات سپاه پاسداران و تشکیلات اطلاعاتی دادستانی.
این تعدد نهادهای امنیتی در شش سال نخست انقلاب در حالی پیش آمده بود که در ابتدا شورای انقلاب تصویب کرده بود که برای مسائل امنیتی داخلی یک سازمان در وزارت کشور و برای مسائل خارجی یک سازمان در وزارت خارجه تشکیل شود.
اما با درگیریها و سرکوب سیاسی پس از انقلاب، به ویژه پس از کودتای نوژه، نه تنها این طرح مسکوت ماند بلکه در جمهوری اسلامی تراکم نهادهای امنیتی به وجود آمد.
دوران وزارت علی فلاحیان آرامترین مقطع وزارت است، چرا که فلاحیان شاید تنها کسی باشد که وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی را فهمیده ومیشناسد، او اگر جه در #اطلاعات_نخست_وزیری نبود وکار اطلاعاتی را از کمیته آغاز کرد اما از اولین روز تاسیس وزارت اطلاعات در کنار چپها که شاکله و اصلیترین عناصر وزارت بودند همزیستی مسالمت آمیز را آموخته بودند، اصل تساوی جناح در دوران وزارت فلاحیان رعایت شد، او اگر چه از تندترین افراد #راستهای_امنیتی است اما هیچگاه مخالف #چپهای_امنیتی نبود، شاید بالاترین آمار قتل و ترورهای امنیتی، عملیات موفق برون مرزی و کنترل و #سرکوب_فراگیر در این دوره از همین رو باشد.
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
نشانههایی هست که اختلاف این جناحها تا امروز ادامه پیدا کرده، تا جایی که فروردین ماه امسال، زمانی که علی خامنهای، در دیدار با جمعی از کارکنان وزارت اطلاعات گفت:«جناح بازی در وزارت اطلاعات گناه است»
#علی_فلاحیان، از بنیانگذاران و وزیر پیشین اطلاعات نیز معتقد است پراکندگی درون وزارت اطلاعات پیش از هر چیز به خاستگاه نیروهای تشکیل دهنده آن باز میگردد.
میدانیم که وزارت اطلاعات در سال ۱۳۶۳ از تجمیع نیروهای چند واحد اطلاعاتی تشکیل شده بود: دفتر اطلاعات و تحقیقات نخست وزیری، واحد اطلاعات کمیته انقلاب اسلامی، واحد اطلاعات سپاه پاسداران و تشکیلات اطلاعاتی دادستانی.
این تعدد نهادهای امنیتی در شش سال نخست انقلاب در حالی پیش آمده بود که در ابتدا شورای انقلاب تصویب کرده بود که برای مسائل امنیتی داخلی یک سازمان در وزارت کشور و برای مسائل خارجی یک سازمان در وزارت خارجه تشکیل شود.
اما با درگیریها و سرکوب سیاسی پس از انقلاب، به ویژه پس از کودتای نوژه، نه تنها این طرح مسکوت ماند بلکه در جمهوری اسلامی تراکم نهادهای امنیتی به وجود آمد.
دوران وزارت علی فلاحیان آرامترین مقطع وزارت است، چرا که فلاحیان شاید تنها کسی باشد که وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی را فهمیده ومیشناسد، او اگر جه در #اطلاعات_نخست_وزیری نبود وکار اطلاعاتی را از کمیته آغاز کرد اما از اولین روز تاسیس وزارت اطلاعات در کنار چپها که شاکله و اصلیترین عناصر وزارت بودند همزیستی مسالمت آمیز را آموخته بودند، اصل تساوی جناح در دوران وزارت فلاحیان رعایت شد، او اگر چه از تندترین افراد #راستهای_امنیتی است اما هیچگاه مخالف #چپهای_امنیتی نبود، شاید بالاترین آمار قتل و ترورهای امنیتی، عملیات موفق برون مرزی و کنترل و #سرکوب_فراگیر در این دوره از همین رو باشد.
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
ایران بریفینگ
این قتلهای مشکوک فقط کشتن نبود، بلکه ارعاب مردم و جریحهدار کـردن افکار و عواطف عمومی بود.
وقتی هم میگوییم که اینها بایـد ریـشهیـابی شـود و پـس از ریـشهیـابی،ریشههایش خشکانده شود،تادیگرتکرارنشود،میگویند:نبش قبر نکنید.ما میگوییم وقتی این غده سرطانی را بیرون آوردید، باید عفونتزدایی کنید ...
اما میگویند: نبش قبر نکنید. چون به زمان امام و مسئولیت خود شما در مناصب امنیتی میرسد...
روزنامه فتح،دوشنبه ۱۳۷۹/۱/۱۵، سعید حجاریان:
بعد از فوت امام و تشکیل دولت آقای #اکبر_هاشمی_رفسنجانی ،دوباره به ریاست جمهوری برگشتم ...من در یک مقطعی در زمـان تأسـیس وزارت اطلاعات از ریاست جمهوری به آنجا رفتم و در مراحل تأسیس بودم و بعـد هـم دوبـاره بـه ریاسـت جمهـوری برگـشتم،در سـال ۶۳ رفـتم و در سـال ۶۸ دوبـاره برگشتم...من جنگ روانی را یک دوره در دوره دکتـرای جامعـهٔ الـصادق درس دادم.بسیاری از حاضران در آن درس هم گرایشهای سیاسی مخالف من داشتند.
روزنامه جام جم ۱۳۸۰/۳/۱۳مصاحبه با #علی_فلاحیان:
شما در مصاحبهای عنوان کرده بودید که بسیاری از اصلاح طلبان، که الان در جامعه هستند، خیلی از مسائل را در وزارت اطلاعات یاد گرفتند.اولا اسـم ایـن افـراد را بفرمایید و ثانیاً آیا آن آموختهها را الان دارند به کار میبرند یا نه؟
فلاحیان: در بحث جنگ روانی گفتم این آقایان که این جنـگ روانـی را علیه من به کار بردهاند، خُب من خودم مؤسس دانـشکده امـام بـاقر هـستم و خیلی از این منابع و موارد درسی را ما خودمان تهیه کردیم. این آقایان هم آنجا در خصوص عملیات روانی، تدریس میکردند. عملیات روانی یک بحـث خیلـی مهـم در وزارت اطلاعات است...
سؤال: به جز آقای #سعید_حجاریان، چه کسانی مورد نظر شما بودهاند؟ فلاحیان: آقای #علی_ربیعی، آقای امین زاده و خیلیهای دیگر بودند که در وزارت اطلاعات یا خارج آن همکاری میکردند، مثل محمد عطریـانفر، عبـاس عبدی، رجبعلی مزروعی و فریدون وردینژاد یا همین فرشاد ابراهیمی که این روزها دادگاه نوارسازان صدا کرده که البته این دو در اطلاعات سپاه بودند.
سؤال:خسرو تهرانی هم جزو اینها بود؟
فلاحیان:در #اطلاعات_نخست_وزیری بود و در مورد جنگ روانـی هـم همکارانش کار کرده بودند.
#جمهوری_اشباح
🌐 irbr.news
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
ایران بریفینگ
…آقای خاتمی که آمد خیلی سعی کرد دبیر #شورای_عالی_امنیت_ملی را کسی دیگری را که حالا نمیخواهم اسم ببرم بگذارد ولی نتوانست و انتخاب شد ولی بهر حال هرطوری بود #علی_ربیعی را کرد مسئول اجرایی شورای امنیت ملی، موضوعات خیلی مهم امنیتی که همه دستگاهها دارند، تجارت با عراق، ارتباطات ویژه و دست عباد است...
در حقیقت آقای خاتمی گذشته از دوستان سابقش که در وزارت خارجه دارد، مثل دکتر صدر یا سرمدی، آدمهای مطمئنتری مثل امینزاده یا خـرازی را هم فرستاد و آنجا را سهم آنها کرد، در دبیرخانه هم عباد را گذاشت... تاجزاده را در وزارت کشور؛ چون آنجا را کلیدی میدانستند، آنها. ارشاد هم که آقای مهاجرانی که خطش در مسائل فرهنگی خیلی جلوتر از آنهاست...
س در وزارت اطلاعات چطور؟
فلاحیان: در وزارت اطلاعات هم با مشکل مواجه شدند. مثلا آقـای #دری_نجف_آبادی را گذاشتند، به امید اینکه بتوانند عباد، #خسرو_تهرانی و #سعید_حجاریان بشوند همه کاره و آنجا را حالا بچرخانند. ولی خوب اصطکاک پیدا کردند، در حدی که سعید را اصلا داخل وزارتخانه راه هم ندادند!…
روزنامه فتح،سه شنبه ۱۳۷۹/۱/۱۶،سعید حجاریان:
…بنده از سال ۶۸ که به مرکز تحقیقات استراتژیک ریاست جمهوری آمدم، اولین طرح پژوهشی توسعه سیاسی را در آنجـا نوشـتم و مطـابق بـا آن طـرح،گروههای تحقیقاتی و پژوهشی را سازمان دادم. کار من در طی هشت سـال، پیـشبرد پروژه توسعه سیاسی به گونهای تئوریک و نظری بوده است. البته بنده فقط در تئوری و در نظریهپردازی برای الگوی ایرانی توسعه سیاسـی،کـار نکـردم کـه ثمـره کارهـای پژوهشیام توسط مسئولین وقت به بایگانی سپرده شود،در کنارش کار اکتیو سیاسی هم کردهام[!!؟]]
مثلا همکاری در جهت راه انداختن روزنامه سلام و احیاء مجدد #سازمان_مجاهدین_انقلاب_اسلامی و ...در کنار کارهای تئوریک و مقـالاتی کـه نوشـتم، تدریس وکارهای آموزشی که داشتیم، کارهای مشترکی که با دوستان دوم خردادی داشتیم مثل ستاد انتخاباتی آقای خاتمی و… یعنی منظورم این است که فقط یک محقق و پژوهـشگر محـض نبودم که در اتاقی بنشینم و نظر و تئوریهای خودم را به مسئولین بدهم تا بایگانی
کنند کار خود را هم در کنار آن میکردم،کار مشروعی هم بوده، به آن اعتقاد هم داشتهام...
ادامه دارد…
#جمهوری_اشباح
🌐 irbr.news
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
ایران بریفینگ
[ایران بریفینگ در نظر دارد در مجموعه یادداشتهای آتی به بیش از هزار چهره جمهوری اسلامی تحت عنوان #مجمع_الجزایر_جمهوری_اسلامی بپردازد، اولویت اول ما چهرههای بر سر کار و سپس در قید حیات و در آخر فوت شدگان است، چنانچه شما هم فردی برایتان شناختنش مهم است به…
۲- پورمحمدی وزیر شد. این وزارت، هر چند ساختمانی عریض و طویل در خیابان فاطمی به او می داد اما وسعتش کمتر از اتاق کار وزارت اطلاعات بود؛ جایی که عملیاتهای برون مرزی سربازان گمنام امام زمان را رصد می کرد.
پورمحمدی تا رسیدن به معاونتِ #علی_فلاحیان وزیر اطلاعاتِ دولت سازندگی، باید کارها می کرد کارستان.
انقلاب اسلامی سال ۵۷ ثابت کرد که می توان جوانان ۲۰ ساله را یک شبه بر مسند قضاوت نشاند اگر که عبایی داشته باشد و عمامهای.
#مصطفی_پورمحمدی جوان، با قضاوت به انقلاب پیوست و از هرمزگان و یزد و خوزستان آغاز کرد.
احکامِ دادستانی انقلاب، در سالهایی که همهی قوانین رژیم پیشین دگرگون شده و جای جُنحه و جنایت را قصاص و تعزیرات گرفته بود، بیشتر به سبکِ قضاوت و انقلابیگری قاضی چرخ می خورد و طلبه جوانی که چند سالی بیشتر در قم درس نخوانده و بحث نکرده بود، گویا چنان احکامِ چشمگیری صادر میکرد که به سرعت ارتقا درجه می گرفت و به ارکان نظام راه مییافت.
سال ۶۵ یعنی کمتر از دوسال از تاسیس وزارت اطلاعات ، به وزارت اطلاعات رفت و سیر ترقی همچنان ادامه داشت تا اینکه در تابستانِ سالِ ۶۷ در هیاتی سه نفره منصوب شد و به کار تصفیهی زندانهای جمهوری اسلامی از مجاهدین و مارکسیست ها رسید.
اگر خاطرات آیت الله منتظری و افشاگریاش درباره #قتل_عام_زندانیان_سیاسی در سال ۶۷ نبود، شاید هیچ گاه نامی از قاضی نیری ، رئیسی و اشراقی و مصطفی پور محمدی، نمی شنیدیم.
طلبهی جوان با سه داورِ دیگر، حکم زندگی و مرگ را در کوتاهترین لحظه صادرمی کردند و از امضا تا اعدام راهی نبود.
از آن تاریخ است که هر جا نامی از پورمحمدی میآمد، در گوشه و کنار جسدی هم کشف میشد، حالا یا خفه شده یا تکه تکه شده و یا تیر باران گشته.
سالهای پس از جنگ، پورمحمدی همچنان در جنگ بود، عملیات برون مرزی وزارت اطلاعات که مخالفین نظام را در اقصی نقاط هدف قرار می داد،قتل فجیع شاپور بختیار از یادگاری های این دورهی کاری اوست.
[ایران بریفینگ در نظر دارد در مجموعه یادداشتهای آتی به بیش از هزار چهره جمهوری اسلامی تحت عنوان #مجمع_الجزایر_جمهوری_اسلامی بپردازد، اولویت اول ما چهرههای بر سر کار و سپس در قید حیات و در آخر فوت شدگان است، چنانچه شما هم فردی برایتان شناختنش مهم است به ما پیشنهاد دهید،]
ادامه دارد…
🌐 irbr.news
✅️ @irbriefing
پورمحمدی تا رسیدن به معاونتِ #علی_فلاحیان وزیر اطلاعاتِ دولت سازندگی، باید کارها می کرد کارستان.
انقلاب اسلامی سال ۵۷ ثابت کرد که می توان جوانان ۲۰ ساله را یک شبه بر مسند قضاوت نشاند اگر که عبایی داشته باشد و عمامهای.
#مصطفی_پورمحمدی جوان، با قضاوت به انقلاب پیوست و از هرمزگان و یزد و خوزستان آغاز کرد.
احکامِ دادستانی انقلاب، در سالهایی که همهی قوانین رژیم پیشین دگرگون شده و جای جُنحه و جنایت را قصاص و تعزیرات گرفته بود، بیشتر به سبکِ قضاوت و انقلابیگری قاضی چرخ می خورد و طلبه جوانی که چند سالی بیشتر در قم درس نخوانده و بحث نکرده بود، گویا چنان احکامِ چشمگیری صادر میکرد که به سرعت ارتقا درجه می گرفت و به ارکان نظام راه مییافت.
سال ۶۵ یعنی کمتر از دوسال از تاسیس وزارت اطلاعات ، به وزارت اطلاعات رفت و سیر ترقی همچنان ادامه داشت تا اینکه در تابستانِ سالِ ۶۷ در هیاتی سه نفره منصوب شد و به کار تصفیهی زندانهای جمهوری اسلامی از مجاهدین و مارکسیست ها رسید.
اگر خاطرات آیت الله منتظری و افشاگریاش درباره #قتل_عام_زندانیان_سیاسی در سال ۶۷ نبود، شاید هیچ گاه نامی از قاضی نیری ، رئیسی و اشراقی و مصطفی پور محمدی، نمی شنیدیم.
طلبهی جوان با سه داورِ دیگر، حکم زندگی و مرگ را در کوتاهترین لحظه صادرمی کردند و از امضا تا اعدام راهی نبود.
از آن تاریخ است که هر جا نامی از پورمحمدی میآمد، در گوشه و کنار جسدی هم کشف میشد، حالا یا خفه شده یا تکه تکه شده و یا تیر باران گشته.
سالهای پس از جنگ، پورمحمدی همچنان در جنگ بود، عملیات برون مرزی وزارت اطلاعات که مخالفین نظام را در اقصی نقاط هدف قرار می داد،قتل فجیع شاپور بختیار از یادگاری های این دورهی کاری اوست.
[ایران بریفینگ در نظر دارد در مجموعه یادداشتهای آتی به بیش از هزار چهره جمهوری اسلامی تحت عنوان #مجمع_الجزایر_جمهوری_اسلامی بپردازد، اولویت اول ما چهرههای بر سر کار و سپس در قید حیات و در آخر فوت شدگان است، چنانچه شما هم فردی برایتان شناختنش مهم است به ما پیشنهاد دهید،]
ادامه دارد…
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
ایران بریفینگ
پس از برگزاری جلسات محاکمه فشرده به ریاست رازینی اولین حاکم شرع در مرداد ماه ۶۶، سید مهدی هاشمی به اعدام محکوم شد و در نهایت حکم اعدامش در تاریخ ۶ مهر همان سال اجرایی شد تا پرونده پر ابهامش را همچون رازی سر به مهر باقی گذارد.
دادگاه مهدی هاشمی مخفیانه برگزار شد و #علی_فلاحیان به عنوان قائممقام وزیر اطلاعات که عملا ضابط این پرونده محسوب میشد، بهعنوان دادستان دادگاه ویژه روحانیت کیفرخواست را ارائه کرد و مهدی هاشمی نه حق انتخاب وکیل داشت و نه حتی حق تجدید نظر در حکمش.
رازینی در مصاحبهاش افشا میکند که از آنجا که با ارسال نامه #آیت_الله_منتظری به آیتالله خمینی بیم عفو سید مهدی میرفته، حکم اعدام را شبانه و بدون اطلاع بیت خمینی اجرا کرده است.
نامه مورد اشاره رازینی، نامهای است که در خاطرات منتظری نیز وجود دارد و توسط سراجالدین موسوی از فرماندهان کمیته به دست خمینی رسیده است.
اما محمدی ریشهری و دیگر دست اندرکاران پرونده برای اینکه خمینی دستوری ندهد، سریعا و شبانه مهدی هاشمی را اعدام کردهاند.
محمدی ریشهری در زمان تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری سال ۷۶ در قم مطلبی را گفته که در الشراع (شماره ۷۷۷، مورخ ۲۱ آوریل ۹۷)، انتشار یافته:«صبح روزی که سید مهدی هاشمی را اعدام کردم، از دفتر امام خمینی، حاج سید احمد خمینی تلفنی به من اطلاع داد که اعدام سید مهدی مشمول تخفیف و عفو امام قرار گرفت،او را اعدام نکنید، بلکه به یکی از نقاط دور دست تبعید نمایید،در جواب حاج سید احمد گفتم پس نامهای مشتمل بر عفو با دست خط امام به من بدهید سید احمد گفت: کسی را بفرست تا نامه را برای شما بیاورد ولی کسی را نفرستادم زمانی گذشت و حاج سید احمد خمینی دوباره تلفن کرده و همان مطلب قبل را تکرار نمود من نیز همان جواب را دادم تا سرانجام حاج سید احمد مجبور شد نامۀ فوق را توسط یکی از پاسداران دفتر امام برای من بفرستد،اما در این فاصلۀ زمانی،حکم اعدام سید مهدی انجام شده بود»
…پرونده سید مهدی هاشمی پس از نزدیک به چهار دهه همچنان موضوعی مبهم درتاریخ جمهوری اسلامی است که به دلیل مرگ برخی از بازیگران اصلی آن از جمله احمد خمینی بخشی از نقاط تاریک آن همچنان باقی خواهد ماند…
#مجمع_الجزایر_جمهوری_اسلامی
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from ایران بریفینگ
ایران بریفینگ
[ایران بریفینگ در نظر دارد در مجموعه یادداشتهای آتی به بیش از هزار چهره جمهوری اسلامی تحت عنوان #مجمع_الجزایر_جمهوری_اسلامی بپردازد، اولویت اول ما چهرههای بر سر کار و سپس در قید حیات و در آخر فوت شدگان است، چنانچه شما هم فردی برایتان شناختنش مهم است به…
۲- پورمحمدی وزیر شد. این وزارت، هر چند ساختمانی عریض و طویل در خیابان فاطمی به او می داد اما وسعتش کمتر از اتاق کار وزارت اطلاعات بود؛ جایی که عملیاتهای برون مرزی سربازان گمنام امام زمان را رصد می کرد.
پورمحمدی تا رسیدن به معاونتِ #علی_فلاحیان وزیر اطلاعاتِ دولت سازندگی، باید کارها می کرد کارستان.
انقلاب اسلامی سال ۵۷ ثابت کرد که می توان جوانان ۲۰ ساله را یک شبه بر مسند قضاوت نشاند اگر که عبایی داشته باشد و عمامهای.
#مصطفی_پورمحمدی جوان، با قضاوت به انقلاب پیوست و از هرمزگان و یزد و خوزستان آغاز کرد.
احکامِ دادستانی انقلاب، در سالهایی که همهی قوانین رژیم پیشین دگرگون شده و جای جُنحه و جنایت را قصاص و تعزیرات گرفته بود، بیشتر به سبکِ قضاوت و انقلابیگری قاضی چرخ می خورد و طلبه جوانی که چند سالی بیشتر در قم درس نخوانده و بحث نکرده بود، گویا چنان احکامِ چشمگیری صادر میکرد که به سرعت ارتقا درجه می گرفت و به ارکان نظام راه مییافت.
سال ۶۵ یعنی کمتر از دوسال از تاسیس وزارت اطلاعات ، به وزارت اطلاعات رفت و سیر ترقی همچنان ادامه داشت تا اینکه در تابستانِ سالِ ۶۷ در هیاتی سه نفره منصوب شد و به کار تصفیهی زندانهای جمهوری اسلامی از مجاهدین و مارکسیست ها رسید.
اگر خاطرات آیت الله منتظری و افشاگریاش درباره #قتل_عام_زندانیان_سیاسی در سال ۶۷ نبود، شاید هیچ گاه نامی از قاضی نیری ، رئیسی و اشراقی و مصطفی پور محمدی، نمی شنیدیم.
طلبهی جوان با سه داورِ دیگر، حکم زندگی و مرگ را در کوتاهترین لحظه صادرمی کردند و از امضا تا اعدام راهی نبود.
از آن تاریخ است که هر جا نامی از پورمحمدی میآمد، در گوشه و کنار جسدی هم کشف میشد، حالا یا خفه شده یا تکه تکه شده و یا تیر باران گشته.
سالهای پس از جنگ، پورمحمدی همچنان در جنگ بود، عملیات برون مرزی وزارت اطلاعات که مخالفین نظام را در اقصی نقاط هدف قرار می داد،قتل فجیع شاپور بختیار از یادگاری های این دورهی کاری اوست.
[ایران بریفینگ در نظر دارد در مجموعه یادداشتهای آتی به بیش از هزار چهره جمهوری اسلامی تحت عنوان #مجمع_الجزایر_جمهوری_اسلامی بپردازد، اولویت اول ما چهرههای بر سر کار و سپس در قید حیات و در آخر فوت شدگان است، چنانچه شما هم فردی برایتان شناختنش مهم است به ما پیشنهاد دهید،]
ادامه دارد…
🌐 irbr.news
✅️ @irbriefing
پورمحمدی تا رسیدن به معاونتِ #علی_فلاحیان وزیر اطلاعاتِ دولت سازندگی، باید کارها می کرد کارستان.
انقلاب اسلامی سال ۵۷ ثابت کرد که می توان جوانان ۲۰ ساله را یک شبه بر مسند قضاوت نشاند اگر که عبایی داشته باشد و عمامهای.
#مصطفی_پورمحمدی جوان، با قضاوت به انقلاب پیوست و از هرمزگان و یزد و خوزستان آغاز کرد.
احکامِ دادستانی انقلاب، در سالهایی که همهی قوانین رژیم پیشین دگرگون شده و جای جُنحه و جنایت را قصاص و تعزیرات گرفته بود، بیشتر به سبکِ قضاوت و انقلابیگری قاضی چرخ می خورد و طلبه جوانی که چند سالی بیشتر در قم درس نخوانده و بحث نکرده بود، گویا چنان احکامِ چشمگیری صادر میکرد که به سرعت ارتقا درجه می گرفت و به ارکان نظام راه مییافت.
سال ۶۵ یعنی کمتر از دوسال از تاسیس وزارت اطلاعات ، به وزارت اطلاعات رفت و سیر ترقی همچنان ادامه داشت تا اینکه در تابستانِ سالِ ۶۷ در هیاتی سه نفره منصوب شد و به کار تصفیهی زندانهای جمهوری اسلامی از مجاهدین و مارکسیست ها رسید.
اگر خاطرات آیت الله منتظری و افشاگریاش درباره #قتل_عام_زندانیان_سیاسی در سال ۶۷ نبود، شاید هیچ گاه نامی از قاضی نیری ، رئیسی و اشراقی و مصطفی پور محمدی، نمی شنیدیم.
طلبهی جوان با سه داورِ دیگر، حکم زندگی و مرگ را در کوتاهترین لحظه صادرمی کردند و از امضا تا اعدام راهی نبود.
از آن تاریخ است که هر جا نامی از پورمحمدی میآمد، در گوشه و کنار جسدی هم کشف میشد، حالا یا خفه شده یا تکه تکه شده و یا تیر باران گشته.
سالهای پس از جنگ، پورمحمدی همچنان در جنگ بود، عملیات برون مرزی وزارت اطلاعات که مخالفین نظام را در اقصی نقاط هدف قرار می داد،قتل فجیع شاپور بختیار از یادگاری های این دورهی کاری اوست.
[ایران بریفینگ در نظر دارد در مجموعه یادداشتهای آتی به بیش از هزار چهره جمهوری اسلامی تحت عنوان #مجمع_الجزایر_جمهوری_اسلامی بپردازد، اولویت اول ما چهرههای بر سر کار و سپس در قید حیات و در آخر فوت شدگان است، چنانچه شما هم فردی برایتان شناختنش مهم است به ما پیشنهاد دهید،]
ادامه دارد…
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
ایران بریفینگ
قسمت بیست و شش / ۱۵ دیماه ۱۳۷۷، در اتفاقی بیسابقه،صدا و سیما،ساعت ۲ بعد از ظهر، بیانیهای از وزارت اطلاعات درباره تحولات این نهاد قرائت کرد. در این بیانیه تاریخی، قتلهای زنجیرهای نویسندگان و فعالان سیاسی در آذرماه ۱۳۷۷، به شماری از نیروهای “مسئولیتناشناس،…
پرونده قتلهای زنجیرهای اولین تنش درونی این وزارتخانه نبود.
پیشتر دانستیم که در سالهای آخر دهه شصت ۱۰۷ تن از نیروهای ارشد #وزارت_اطلاعات یا همان چپهای_امنیتی از این وزارتخانه به #مرکز_تحقیقات_استراتژیک رفتند تا دولت بعدی و به روایتی #جمهوری_دوم را رقم بزنند، نیروهایی که برخی از آنها،سمتهایی چون مدیرکلی و معاونت وزارت فعالیت میکردند.
در واقع سالهای ۶۸ تا ۷۲ تنها سالهای قدرت گیری جناح راست در وزارت اطلاعات است،!
واقعهای که هرگز حتی اکنون نیز که تمام صدر تا ذیل حکومت در اختیار یک جناح است دیگر اتفاق نیفتاد!
در این سالها، #علی_فلاحیان ریاست وزارت اطلاعات را میگیرد، محمد یزدی به ریاست #قوه_قضائیه میرسد و در مجلس نیز از سال ۱۳۷۱ #علی_اکبر_ناطق_نوری و جناح موسوم به راست قدرت را به دست میگیرند.
فلاحیان اما اولین انتخاب #علی_اکبر_هاشمی_رفسنجانی نبود #حسن_روحانی، نخستین کسی بود که هاشمی رفسنجانی در سال ۱۳۶۸ به او پیشنهاد داد وزیر اطلاعات شود.
علت این پیشنهاد، شاید بیشتر از سوابق امنیتی در تصفیههای ارتش و مذاکرات #مک_فارلین ، به این بر میگشت که روحانی در سال ۱۳۶۲، در سمت نماینده مجلس، مسئول کمیسیون تدوین قانون تأسیس وزارت اطلاعات بود.
روحانی اما پیشنهاد وزارت اطلاعات را نپذیرفت و به جای آن به عنوان نماینده خامنهای برای تأسیس نهاد امنیتی دیگری قدم پیش گذاشت: #شورای_عالی_امنیت_ملی .
در تمام آن سالهایی که جمهوری اسلامی با رسوایی مداخله نهادهای امنیتی در ترور فعالان سیاسی خارج کشور همچون میکونوس و قتلهای زنجیرهای روشنفکران دست و پنجه نرم میکرد، روحانی برای ۱۶ سال دبیر شورای عالی امنیت ملی ماند و هر بار هم توانست به هوشمندی جمهوری اسلامی را از گردابها در اروپا نجات دهد.
با توجه به چنین سابقهای بود که وقتی روحانی در سال ۱۳۹۲ به ریاست جمهوری رسید، انتظارات گستردهای برای سازماندهی دوباره وزارت اطلاعاتی مطرح شد به ویژه آنکه در دوران احمدینژاد کشمکشها و تصفیههای درون وزارت و شایعات بیرون کشیدن اطلاعات محرمانه سران نظام، این وزارتخانه را با بحران مواجه کرد،روحانی #چپهای_امنیتی را بازگرداند و بار دیگر وزارت اطلاعات حیات خلوت چپها شد آنسان که نه #سعید_حجاریان بازگشت حتی #مصطفی_کاظمی نیز به این وزارتخانه بازگشت، دهه سوم نیز باز دهه جولان چپها در نظام امنیتی جمهوری اسلامی شد.
با وقوع #قتلهای_زنجیره_ای اطلاعاتیهای چپ دوگانه سوز در حالی که خود در وزارت اطلاعات در مظان اتهام بودند با روی دیگر و پوشش عیان خود در #روزنامه_های_زنجیره_ای در مقام مدعی برآمدند!
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
پیشتر دانستیم که در سالهای آخر دهه شصت ۱۰۷ تن از نیروهای ارشد #وزارت_اطلاعات یا همان چپهای_امنیتی از این وزارتخانه به #مرکز_تحقیقات_استراتژیک رفتند تا دولت بعدی و به روایتی #جمهوری_دوم را رقم بزنند، نیروهایی که برخی از آنها،سمتهایی چون مدیرکلی و معاونت وزارت فعالیت میکردند.
در واقع سالهای ۶۸ تا ۷۲ تنها سالهای قدرت گیری جناح راست در وزارت اطلاعات است،!
واقعهای که هرگز حتی اکنون نیز که تمام صدر تا ذیل حکومت در اختیار یک جناح است دیگر اتفاق نیفتاد!
در این سالها، #علی_فلاحیان ریاست وزارت اطلاعات را میگیرد، محمد یزدی به ریاست #قوه_قضائیه میرسد و در مجلس نیز از سال ۱۳۷۱ #علی_اکبر_ناطق_نوری و جناح موسوم به راست قدرت را به دست میگیرند.
فلاحیان اما اولین انتخاب #علی_اکبر_هاشمی_رفسنجانی نبود #حسن_روحانی، نخستین کسی بود که هاشمی رفسنجانی در سال ۱۳۶۸ به او پیشنهاد داد وزیر اطلاعات شود.
علت این پیشنهاد، شاید بیشتر از سوابق امنیتی در تصفیههای ارتش و مذاکرات #مک_فارلین ، به این بر میگشت که روحانی در سال ۱۳۶۲، در سمت نماینده مجلس، مسئول کمیسیون تدوین قانون تأسیس وزارت اطلاعات بود.
روحانی اما پیشنهاد وزارت اطلاعات را نپذیرفت و به جای آن به عنوان نماینده خامنهای برای تأسیس نهاد امنیتی دیگری قدم پیش گذاشت: #شورای_عالی_امنیت_ملی .
در تمام آن سالهایی که جمهوری اسلامی با رسوایی مداخله نهادهای امنیتی در ترور فعالان سیاسی خارج کشور همچون میکونوس و قتلهای زنجیرهای روشنفکران دست و پنجه نرم میکرد، روحانی برای ۱۶ سال دبیر شورای عالی امنیت ملی ماند و هر بار هم توانست به هوشمندی جمهوری اسلامی را از گردابها در اروپا نجات دهد.
با توجه به چنین سابقهای بود که وقتی روحانی در سال ۱۳۹۲ به ریاست جمهوری رسید، انتظارات گستردهای برای سازماندهی دوباره وزارت اطلاعاتی مطرح شد به ویژه آنکه در دوران احمدینژاد کشمکشها و تصفیههای درون وزارت و شایعات بیرون کشیدن اطلاعات محرمانه سران نظام، این وزارتخانه را با بحران مواجه کرد،روحانی #چپهای_امنیتی را بازگرداند و بار دیگر وزارت اطلاعات حیات خلوت چپها شد آنسان که نه #سعید_حجاریان بازگشت حتی #مصطفی_کاظمی نیز به این وزارتخانه بازگشت، دهه سوم نیز باز دهه جولان چپها در نظام امنیتی جمهوری اسلامی شد.
با وقوع #قتلهای_زنجیره_ای اطلاعاتیهای چپ دوگانه سوز در حالی که خود در وزارت اطلاعات در مظان اتهام بودند با روی دیگر و پوشش عیان خود در #روزنامه_های_زنجیره_ای در مقام مدعی برآمدند!
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
ایران بریفینگ
پرونده قتلهای زنجیرهای اولین تنش درونی این وزارتخانه نبود. پیشتر دانستیم که در سالهای آخر دهه شصت ۱۰۷ تن از نیروهای ارشد #وزارت_اطلاعات یا همان چپهای_امنیتی از این وزارتخانه به #مرکز_تحقیقات_استراتژیک رفتند تا دولت بعدی و به روایتی #جمهوری_دوم را رقم بزنند،…
قسمت بیست و نهم / سال ۱۳۷۶، وقتی #سید_محمد_خاتمی، به #دری_نجف_آبادی پیشنهاد کرد وزیر اطلاعات دولت اصلاحات شود، او برای مشورت سراغ #علی_اکبر_ولایتی رفت، ولایتی نیز در جواب به دری نجف آبادی هشدار داده بود که این وزارتخانه مانند شهر هزار دروازهای است که با گرایشها و رویکردهای مختلف اداره میشود.
نشانههایی هست که اختلاف این جناحها تا امروز ادامه پیدا کرده، تا جایی که فروردین ماه امسال، زمانی که علی خامنهای، در دیدار با جمعی از کارکنان وزارت اطلاعات گفت:«جناح بازی در وزارت اطلاعات گناه است»
#علی_فلاحیان، از بنیانگذاران و وزیر پیشین اطلاعات نیز معتقد است پراکندگی درون وزارت اطلاعات پیش از هر چیز به خاستگاه نیروهای تشکیل دهنده آن باز میگردد.
میدانیم که وزارت اطلاعات در سال ۱۳۶۳ از تجمیع نیروهای چند واحد اطلاعاتی تشکیل شده بود: دفتر اطلاعات و تحقیقات نخست وزیری، واحد اطلاعات کمیته انقلاب اسلامی، واحد اطلاعات سپاه پاسداران و تشکیلات اطلاعاتی دادستانی.
این تعدد نهادهای امنیتی در شش سال نخست انقلاب در حالی پیش آمده بود که در ابتدا شورای انقلاب تصویب کرده بود که برای مسائل امنیتی داخلی یک سازمان در وزارت کشور و برای مسائل خارجی یک سازمان در وزارت خارجه تشکیل شود.
اما با درگیریها و سرکوب سیاسی پس از انقلاب، به ویژه پس از کودتای نوژه، نه تنها این طرح مسکوت ماند بلکه در جمهوری اسلامی تراکم نهادهای امنیتی به وجود آمد.
دوران وزارت علی فلاحیان آرامترین مقطع وزارت است، چرا که فلاحیان شاید تنها کسی باشد که وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی را فهمیده ومیشناسد، او اگر جه در #اطلاعات_نخست_وزیری نبود وکار اطلاعاتی را از کمیته آغاز کرد اما از اولین روز تاسیس وزارت اطلاعات در کنار چپها که شاکله و اصلیترین عناصر وزارت بودند همزیستی مسالمت آمیز را آموخته بودند، اصل تساوی جناح در دوران وزارت فلاحیان رعایت شد، او اگر چه از تندترین افراد #راستهای_امنیتی است اما هیچگاه مخالف #چپهای_امنیتی نبود، شاید بالاترین آمار قتل و ترورهای امنیتی، عملیات موفق برون مرزی و کنترل و #سرکوب_فراگیر در این دوره از همین رو باشد.
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
نشانههایی هست که اختلاف این جناحها تا امروز ادامه پیدا کرده، تا جایی که فروردین ماه امسال، زمانی که علی خامنهای، در دیدار با جمعی از کارکنان وزارت اطلاعات گفت:«جناح بازی در وزارت اطلاعات گناه است»
#علی_فلاحیان، از بنیانگذاران و وزیر پیشین اطلاعات نیز معتقد است پراکندگی درون وزارت اطلاعات پیش از هر چیز به خاستگاه نیروهای تشکیل دهنده آن باز میگردد.
میدانیم که وزارت اطلاعات در سال ۱۳۶۳ از تجمیع نیروهای چند واحد اطلاعاتی تشکیل شده بود: دفتر اطلاعات و تحقیقات نخست وزیری، واحد اطلاعات کمیته انقلاب اسلامی، واحد اطلاعات سپاه پاسداران و تشکیلات اطلاعاتی دادستانی.
این تعدد نهادهای امنیتی در شش سال نخست انقلاب در حالی پیش آمده بود که در ابتدا شورای انقلاب تصویب کرده بود که برای مسائل امنیتی داخلی یک سازمان در وزارت کشور و برای مسائل خارجی یک سازمان در وزارت خارجه تشکیل شود.
اما با درگیریها و سرکوب سیاسی پس از انقلاب، به ویژه پس از کودتای نوژه، نه تنها این طرح مسکوت ماند بلکه در جمهوری اسلامی تراکم نهادهای امنیتی به وجود آمد.
دوران وزارت علی فلاحیان آرامترین مقطع وزارت است، چرا که فلاحیان شاید تنها کسی باشد که وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی را فهمیده ومیشناسد، او اگر جه در #اطلاعات_نخست_وزیری نبود وکار اطلاعاتی را از کمیته آغاز کرد اما از اولین روز تاسیس وزارت اطلاعات در کنار چپها که شاکله و اصلیترین عناصر وزارت بودند همزیستی مسالمت آمیز را آموخته بودند، اصل تساوی جناح در دوران وزارت فلاحیان رعایت شد، او اگر چه از تندترین افراد #راستهای_امنیتی است اما هیچگاه مخالف #چپهای_امنیتی نبود، شاید بالاترین آمار قتل و ترورهای امنیتی، عملیات موفق برون مرزی و کنترل و #سرکوب_فراگیر در این دوره از همین رو باشد.
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
۲۰ مهر ۱۳۸۶ خبری عجیب از سوی خبرگزاری فرانسه مخابره شد:«کاظم دارابی آزاد میشود»
خبرگزای فرانسه از شهر کارلسروهه آلمان، سخنان فرانک والنتا دادستان کل آلمان را بازتاب داد که بقیه زندان #کاظم_دارابی بخشوده شده است.
او به ۳ حبس ابد محکوم شده بود و نزدیک به ۱۱ سال حبس خود را سپری کرده بود.
به گفتهی دادستان آلمان، دارابی پس از آزادی باید بلافاصله خاک آلمان را ترک کند.
عباس رایل، یکی دیگر از محکومان ترور میکونوس، که لبنانیتبار است و وظیفه زدن تیرخلاص را برعهده داشت نیز همزمان با دارابی آزاد میشود.
اهمیت دارابی و #عباس_رایل از آن جهت بود که رسما اقدام مسلحانه و تروریستی جمهوری اسلامی را «برای اولین بار» بصورت مستند و محکم ثابت میکرد.
آنها مستقیما از سوی عالیترین مقامهای سیاسی و امنیتی و نظامی تهران دستور گرفته بودند تا مخالفان جمهوری اسلامی را به رگبار ببندند در رستورانی به نام میکونوس در برلین.
در این حادثه چهار تن از فعالین سیاسی مخالف حکومت ایران، بنامهای صادق شرفکندی، فتاح عبدلی، نوری دهکردی و همايون اردلان به قتل رسیدند.
به دنبال اين ترور دستگاه قضايی آلمان به تحقيقات گستردهای دست زدند.
این دادگاه ۴ سال به طول انجامید و نهایتا برای سه نفر که به چنگ پلیس آلمان درآمده بودند حکم صادر شد: کاظم دارابی، محکوم به سه حبس ابد بدون تخفیف تا قبل از ۲۵ سال. عباس رایل، محکومیت مشابه و امین، ۱۱ سال زندان.
دادگاه رسیدگی به ترور در برلین که #ترور_میکونوس نام گرفته بود، #علی_فلاحیان وزیر وقت اطلاعات ایران را طراح و فرمانده اصلی این ترور شناخت و حکم جلب بینالمللی او را صادر کرد.
در حكم دادگاه همچنين اعلام شد: «...رهبر، رئيس جمهور، وزير امور خارجه، وزير اطلاعات ، فرمانده سپاه پاسداران ... در “كميته امور ويژه”، كه ارگانی خارج از قانون اساسی جمهوری اسلامی است، درباره ترور ميكونوس تصميم گرفتند.»
اما پس از نزدیک به ۱۱ سال دولت آلمان با ادعای اینکه تصمیمی فاقد هر گونه “پشت پردهی سیاسی گرفته است مصمم به آزادی آنها شد.
مارتین یهگر، سخنگوی وزارت خارجهی آلمان هرگونه شایعه در اینباره را رد کرد که تصمیم دادستانی آلمان برای آزادی این دو نفر در پی “معامله” با تهران اتخاذ شده و گفت: چنین ساخت و پاختی در کار نیست.
کاظم دارابی نهایتا ۲۰ آذر ۱۳۸۶ از زندان برلین آزاد شد وبا پرواز اختصاصی ایران ایر به تهران منتقل و در مهرآباد مورد استقبال معاون وزارت خارجه قرار گرفت.
کمی بعدتر یک بازرگان آلمانی به نام #هلموت_هوفر که به اتهام رابطه نامشروع محکوم به اعدام بود درمشهد آزاد و به آلمان فرستاده شد .
#علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
خبرگزای فرانسه از شهر کارلسروهه آلمان، سخنان فرانک والنتا دادستان کل آلمان را بازتاب داد که بقیه زندان #کاظم_دارابی بخشوده شده است.
او به ۳ حبس ابد محکوم شده بود و نزدیک به ۱۱ سال حبس خود را سپری کرده بود.
به گفتهی دادستان آلمان، دارابی پس از آزادی باید بلافاصله خاک آلمان را ترک کند.
عباس رایل، یکی دیگر از محکومان ترور میکونوس، که لبنانیتبار است و وظیفه زدن تیرخلاص را برعهده داشت نیز همزمان با دارابی آزاد میشود.
اهمیت دارابی و #عباس_رایل از آن جهت بود که رسما اقدام مسلحانه و تروریستی جمهوری اسلامی را «برای اولین بار» بصورت مستند و محکم ثابت میکرد.
آنها مستقیما از سوی عالیترین مقامهای سیاسی و امنیتی و نظامی تهران دستور گرفته بودند تا مخالفان جمهوری اسلامی را به رگبار ببندند در رستورانی به نام میکونوس در برلین.
در این حادثه چهار تن از فعالین سیاسی مخالف حکومت ایران، بنامهای صادق شرفکندی، فتاح عبدلی، نوری دهکردی و همايون اردلان به قتل رسیدند.
به دنبال اين ترور دستگاه قضايی آلمان به تحقيقات گستردهای دست زدند.
این دادگاه ۴ سال به طول انجامید و نهایتا برای سه نفر که به چنگ پلیس آلمان درآمده بودند حکم صادر شد: کاظم دارابی، محکوم به سه حبس ابد بدون تخفیف تا قبل از ۲۵ سال. عباس رایل، محکومیت مشابه و امین، ۱۱ سال زندان.
دادگاه رسیدگی به ترور در برلین که #ترور_میکونوس نام گرفته بود، #علی_فلاحیان وزیر وقت اطلاعات ایران را طراح و فرمانده اصلی این ترور شناخت و حکم جلب بینالمللی او را صادر کرد.
در حكم دادگاه همچنين اعلام شد: «...رهبر، رئيس جمهور، وزير امور خارجه، وزير اطلاعات ، فرمانده سپاه پاسداران ... در “كميته امور ويژه”، كه ارگانی خارج از قانون اساسی جمهوری اسلامی است، درباره ترور ميكونوس تصميم گرفتند.»
اما پس از نزدیک به ۱۱ سال دولت آلمان با ادعای اینکه تصمیمی فاقد هر گونه “پشت پردهی سیاسی گرفته است مصمم به آزادی آنها شد.
مارتین یهگر، سخنگوی وزارت خارجهی آلمان هرگونه شایعه در اینباره را رد کرد که تصمیم دادستانی آلمان برای آزادی این دو نفر در پی “معامله” با تهران اتخاذ شده و گفت: چنین ساخت و پاختی در کار نیست.
کاظم دارابی نهایتا ۲۰ آذر ۱۳۸۶ از زندان برلین آزاد شد وبا پرواز اختصاصی ایران ایر به تهران منتقل و در مهرآباد مورد استقبال معاون وزارت خارجه قرار گرفت.
کمی بعدتر یک بازرگان آلمانی به نام #هلموت_هوفر که به اتهام رابطه نامشروع محکوم به اعدام بود درمشهد آزاد و به آلمان فرستاده شد .
#علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
قسمت چهارم / اگر چه به دنبال ترور مبکونوس دستگاه قضايی آلمان دادگاهی به درازای چهار سال برگزار کرد و نهایتا کاظم دارابی و عباس رایل را محکوم کرد و در خلال دادگاه #ترور_میکونوس ، #علی_فلاحیان وزیر وقت اطلاعات ایران را طراح و فرمانده اصلی این ترور شناخت و حکم جلب بینالمللی او را صادر کرد و در حكم دادگاه آورد:«...رهبر، رئيس جمهور، وزير امور خارجه، وزير اطلاعات ، فرمانده سپاه پاسداران ... در “كميته امور ويژه”، كه ارگانی خارج از قانون اساسی جمهوری اسلامی است، درباره ترور ميكونوس تصميم گرفتند.» اما رابطه جمهوری اسلامی و آلمان نسبت به این پرونده رابطهای عجیب ومعنا دار بود.
محاکمه متهمان توسط مقامات قضایی آلمانی در سال ۱۳۷۲ آغاز شد و در سال ۱۳۷۵ روند این دادگاه بهجایی رسید که مستقیماً بر روابط ایران و آلمان اثر سوء نهاد.
۱۶ مارس سال ۱۹۹۶ رئیس دادگاه در برلین که از ۲۸ اکتبر سال ۱۹۹۳ به استماع اتهامات و دفاعیات متهمان قضیه میکونوس پرداخته بود، احضاریهای برای #علی_فلاحیان که از سال ۱۹۸۹ وزیر اطلاعات ایران بود صادر کرده و وی را بهعنوان مظنون به قتلها به دادگاه فراخواند.
این احضاریه که توسط دیوان عالی فدرال آلمان نیز تأیید شد به درخواست دادستان کل آلمان «کای نم» صادرشد، وی مدعی بود دلایل قطعی وجود دارد مبنی بر اینکه قتلها با نظارت وزارت اطلاعات ایران صورت گرفته است.
چند هفته قبل از وقوع قتلها در سال ۱۹۹۲، علی فلاحیان در یک مصاحبه تلویزیونی در ایران #حزب_دموکرات_کردستان_ایران را که رهبرانش را در برلین ترور کرده بودند بدون پرده پوشی بهعنوان یکی از اهداف وزارتخانه خود برشمرده و اعلام کرده بود وی آنان را در داخل و خارج از کشور تحت نظارت دارد و این افراد «اهداف مشروع» جمهوری اسلامی هستند و «هر جا لازم باشد آنان را حذف خواهند کرد» ، این صریح ترین وبیپرده ترین سخنی بود که تا آن زمان و حتی تا بحال یک مقام رسمی جمهوری اسلامی درباره ترور و #قتلهای_سیاسی و امنیتی گفته است.
#علی_فلاحیان بدون اشاره به آلمان و دادگاه میکونوس اعلام کرد :«ما برای از بین بردن دشمنانمان از کسی اجازه نمیگیریم و به کسی هم جوابگو نیستیم و هرکسی هم از این منشور ما ناراحت است مشکل خودش هست»
منظور فلاحیان کاملا مشخص بود و از آلمان صدایی نیامد جز آنکه گرهاردشرودر این سخنان را «بدوی و شرم آور» خواند ، نزدیک به چهار ماه بعد عمر دولت #اکبر_هاشمی_رفسنجانی و وزارت فلاحیان به پایان رسید.
در این فاصله جمهوری اسلامی دو تبعه آلمان را بازداشت کرد و مشخص بود برنامهای در سر دارد.
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
محاکمه متهمان توسط مقامات قضایی آلمانی در سال ۱۳۷۲ آغاز شد و در سال ۱۳۷۵ روند این دادگاه بهجایی رسید که مستقیماً بر روابط ایران و آلمان اثر سوء نهاد.
۱۶ مارس سال ۱۹۹۶ رئیس دادگاه در برلین که از ۲۸ اکتبر سال ۱۹۹۳ به استماع اتهامات و دفاعیات متهمان قضیه میکونوس پرداخته بود، احضاریهای برای #علی_فلاحیان که از سال ۱۹۸۹ وزیر اطلاعات ایران بود صادر کرده و وی را بهعنوان مظنون به قتلها به دادگاه فراخواند.
این احضاریه که توسط دیوان عالی فدرال آلمان نیز تأیید شد به درخواست دادستان کل آلمان «کای نم» صادرشد، وی مدعی بود دلایل قطعی وجود دارد مبنی بر اینکه قتلها با نظارت وزارت اطلاعات ایران صورت گرفته است.
چند هفته قبل از وقوع قتلها در سال ۱۹۹۲، علی فلاحیان در یک مصاحبه تلویزیونی در ایران #حزب_دموکرات_کردستان_ایران را که رهبرانش را در برلین ترور کرده بودند بدون پرده پوشی بهعنوان یکی از اهداف وزارتخانه خود برشمرده و اعلام کرده بود وی آنان را در داخل و خارج از کشور تحت نظارت دارد و این افراد «اهداف مشروع» جمهوری اسلامی هستند و «هر جا لازم باشد آنان را حذف خواهند کرد» ، این صریح ترین وبیپرده ترین سخنی بود که تا آن زمان و حتی تا بحال یک مقام رسمی جمهوری اسلامی درباره ترور و #قتلهای_سیاسی و امنیتی گفته است.
#علی_فلاحیان بدون اشاره به آلمان و دادگاه میکونوس اعلام کرد :«ما برای از بین بردن دشمنانمان از کسی اجازه نمیگیریم و به کسی هم جوابگو نیستیم و هرکسی هم از این منشور ما ناراحت است مشکل خودش هست»
منظور فلاحیان کاملا مشخص بود و از آلمان صدایی نیامد جز آنکه گرهاردشرودر این سخنان را «بدوی و شرم آور» خواند ، نزدیک به چهار ماه بعد عمر دولت #اکبر_هاشمی_رفسنجانی و وزارت فلاحیان به پایان رسید.
در این فاصله جمهوری اسلامی دو تبعه آلمان را بازداشت کرد و مشخص بود برنامهای در سر دارد.
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing