انجمن آسیب شناسی اجتماعی ایران
10.9K subscribers
2.08K photos
938 videos
59 files
2.21K links
🇮🇷 انجمن آسیب شناسی اجتماعی ایران🇮🇷
یک سازمان مردم نهاد در ایران است که با هدف آگاهی بخشی و توانمندسازی آحادجامعه، سعی درپیشگیری و
کاهش آسیبهای اجتماعی جامعه دارد.



جهت ارسال مطالب، تبادل و تبلیغات به آیدی زیر پیام دهید👇👇👇

@FAtemeh_Hoseynaei
Download Telegram
#فرهنگسازی


آخرین عکس یادگاری با یکهزار جلد کتابم که به زندان دیزل آباد کرماشان رفتند!
حس تلخ و شیرینی بود. تلخ از این جهت که کتاب‌هایم را دوست داشتم و سالها با هم زندگی کرده بودیم! و بخشی از کتابخانه‌ام «نیشتمان» آنها بود. شیرین از این جهت که قرار بود دوستان تازه تری بیابند. آن هم در محیطی متفاوت. بر این باورم که بسیاری از زندانیان بد نیستند. اما به دلایلی که گاه برگ‌های پرونده‌شان می‌گوید یا نمی‌گوید،
بایستی به قول «شامی کرماشانی» مدتی مهمان آن محنت سرا باشند.

#جلیل_آهنگرنژاد

🇮🇷
@iranianspa
🔴 #رنگ_لباس بر روان و #روحیه_کودک چه تأثیری دارد؟



💠در پی تحقیقات به عمل آمده رنگ‌های قرمز، نارنجی، زرد و آبی رنگ‌های مورد علاقه اطفال هستند و رنگ‌های خاکستری، قهوه‌‌ای، سیاه و سفید هیچ گاه مطلوب آن‌ها نیستند.

💠انستیتوی روان شناسی رنگ برای تعیین درجه نفوذ رنگ در اطفال، در کودکستان‌های آلمان به مطالعات مداوم و پیگیری پرداخت و متوجه شد مثلا یکی از خانم‌های معلم فقط به خاطر کت و دامن قهوه‌ای که می‌پوشد، مورد نفرت اطفال واقع شده و لقب بدعنق گرفته، ولی همین معلم پس از آن که لباس‌هایی به رنگ روشن و جالب تن کرد، موفق شد محبوب شاگردان کودکستان شود. رنگ‌ها نفوذ عجیبی بر سلسله اعصاب کودکان دارند؛ مثلا چنانچه رنگ سیاه یا سفید مطلق مدتی مرتب در معرض دید کودکان قرار گیرد یا بزرگسالان اطراف آن‌ها دائم با لباس سیاه ظاهر شوند، اعصاب آن‌ها خسته و مختل می‌شود.

💠طی سال ها، آزمایش‌های فراوانی برای تعیین ارجحیت رنگ‌ها صورت گرفته است؛ مثلا نوزادان به رنگ‌های درخشان مثل زرد، سفید، صورتی و قرمز بیشتر خیره می‌شوند و با بزرگ شدن کودکان علاقه به رنگ زرد به تدریج کم می‌شود و قرمز و آبی جای آن را می‌گیرد.

💠پس از بلوغ، علاقه به رنگ‌هایی با طول موج کوتاه‌تر (آبی و سبز) بیشتر از رنگ‌های با طول موج بلند (قرمز، نارنجی و زرد) می‌شود. در این حالت علاقه به رنگ‌ها به صورت زیر است:آبی، قرمز، سبز، بنفش، نارنجی و زرد

💠کودکان و نوجوانان به رنگ بیشتر از شکل واکنش نشان می‌دهند و با لذت تمام به آن دل می‌بندند. تحقیقات نشان داده کودکانی که در نقاشی‌های خود رنگ‌های سرد مانند آبی یا سبز را انتخاب می‌کنند، متفکرتر و سنجیده‌تر هستند. به کار بردن رنگ‌های قهوه‌ای و خاکستری نشان دهنده ناراحتی‌های درونی آنان است. استفاده آزادانه از رنگ قرمز توسط کودکان خصومت یا نیاز به صحبت را نشان می‌دهد و از طرفی هم بیانگر عشقی ساده و بی آلایش است.

💠رنگ آبی در نقاشی کودکان بیانگر سازگاری، تمایل به اطاعت و کنترل یا سرکوب احساسات است و نیز کودکانی که زیاد از رنگ سبز استفاده می‌کنند، معمولا به طور محسوسی فاقد احساسات قوی و آشکار هستند. کودکان بندرت به رنگ‌های قهوه ای، سیاه یا خاکستری علاقه دارند. استفاده در هم و برهم از رنگ قهوه‌ای مشخصه اعتراض به والدین است.همچنین اگر کودک به طور مداوم از رنگ سیاه برای رنگ آمیزی استفاده کند، نشان دهنده اعتراض، ترس یا اضطراب است/سایک نیوز

http://telegram.me/Iranianspa
در «حکمی تاریخی» در چین مردی موظف شد در ازای «کار خانگی» به همسرش دستمزد پرداخت کند.

🔻در یک پرونده طلاق، دادگاهی در پکن مردی را موظف کرد برای جبران "کار خانگی" به همسرش دستمزد پرداخت کند. بسیاری این حکم را یک "نقطه عطف و تاریخی" خوانده‌اند که موضوع "کار خانگی" بدون دستمزد را برجسته می‌کند.

🔻این حکم پس از تصویب قانون جدید مدنی مربوط به ازدواج صادر شده و می‌تواند به رویه‌ای حقوقی بدیعی تبدیل شود.

🔻اکنون همسر این مرد باید در ازای پنج سال کار بدون مزد باید معادل هفت هزار و هفتصد دلار پرداخت کند.

🔻این پرونده در شبکه‌های اجتماعی بحث قابل توجهی در مورد ارزش کار خانگی ایجاد کرده است.



🇮🇷 @iranianspa
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
آهنگ "میخواهم با پدرم صحبت کنم "

به مناسبت روز پدر تقدیم به تمامی پدرهای مهربان و زحمتکش و پدرهایی که آسمانی شده اند .

🇮🇷 @iranianspa
🔴 پولدارترین #اینفلوئنسرهای_اینستاگرامی را بشناسید؛

اینفلوئنسر کیست؟

اینجا بخوانید👇👇

https://sornakhabar.com/newsview/196325

🇮🇷 @iranianspa
27 فوریه #روز_جهانی_سازمان‌غیردولتی

سازمان‌های غیردولتی منشا بسیاری از فعالیت‌های خیریه، محیط زیستی، فرهنگی و اجتماعی برای مردم محلی و منطقه‌ای هستند و هدفشان «ساختن آینده‌ای بهتر برای همه» است.

🇮🇷
@iranianspa
Forwarded from اتچ بات
‍ ‍ 🔴#فرهنگ_مطالعه


امروز یک کانال عجیب در یوتیوب پیدا کردم که متعلق به یک دانشجوی کره‌ای به نام کیم دونگ مین است. کانال او بیش از ۵۰ هزار دنبال‌کننده دارد و ویدئوهای او حتی به تعداد دفعات پخش ۳۷۰ هزار هم رسیده‌اند که عدد بسیار قابل توجهی است.

محتوای ویدئوهای او واقعا یگانه و عجیب است. کانال او «با من مطالعه کن» نام دارد. کاری که این جوان ۲۳ ساله کره‌ای می‌کند این است که ویدئوهای دو – سه ساعته‌ای تهیه می‌کند که او را در این ویدئوها در حال مطالعه می‌بینیم.

در این ویدئوها او هیچ کاری دیگری نمی‌کند، معمولا هیچ حرفی نمی‌زند، تنها با ظاهری متمرکز و در شرایطی بهینه مطالعه می‌کند و این کار آنقدر خوب انجام می‌دهد که خود ما هم به مطالعه کردن، تشویق می‌شویم.
در ویدئوهای کانال «با من مطالعه کن» می‌بینیم که جناب کیم دونگ مین، در شرایط مختلفی مطالعه می‌کند. گاهی صدای دلپذیر و‌ آرامش‌بخش باران و یک موسیقی ملایم که افکار زمینه‌ای مزاحم را دور می‌کند، به گوش می‌رسد. او در هر ویدئو با سبک مختلفی درس می‌خواند، گاهی کتاب و جزوه دارد، گاهی با تبلت مطالعه می‌کند و گاهی در صفحه مانیتور چیز می‌خواهند.

یکی از مشکلاتی که ما در ایران داریم، این است علیرغم اینکه درصد زیادی از جمعیت ما دانشجو هستند یا مطالعات بعد از فارغ‌التحصیلی دارند، از ایجاد یک فرهنگ مشوق و آرامش‌بخش مطالعه نسبتا عاجز هستند.

گاهی مایی که به تنهایی در خانه خود مطالعه می‌کنیم، توهم پیدا می‌کنیم که تنها ما هستیم که اینچنین با دشواری باید رنج مطالعه را به جان بخریم. اما دیدن چنین ویدئوهای تاثیری شبیه حضور در یک کتابخانه یا قرائت‌خانه دلخواه را دارد.

برآورد می‌شود که در دوره گرفتاری ما با همه‌گیری بیماری کرونا، ۱.۳ میلیارد دانش‌آموز و دانشجو مجبور شده باشند خانه‌نشین شوند و از راه دور درس بخوانند، کانال‌هایی مثل این اوضاع را برایشان راحت‌تر می‌کند.

آقای کیم دونگ مین معمولا در ویدئوهای خود از تکنیک مطالعه متناوب که به تکنیک پامادور (گوجه فرنگی) موسوم است، استفاده می‌کند. یعنی به دنبال ۲۵ دقیقه مطالعه، یک استراحت کوتاه ۵ دقیقه‌ای می‌کند و به همین شیوه ادامه می دهد تا جلسه مطالعه‌اش تمام شود. (در مورد این تکنیک در این صفحه ویکی‌پدیا بخوانید)

امیدوارم که شرایطی فراهم شود که این بدبینی به سودمندی دانش و جو عناد با آن دست‌کم تعدیل شود!


🇮🇷 @iranianspa
🔴 #کودکان_کار پرنسس‌های یک روزه نیستند


🔹برگزاری نمایشگاه عکسی با نام «پرنسس‌های کوره» فعلا لغو شد‌. نمایشگاهی که قرار بود در آن عکس دختربچه‌های کارگر با لباس پرنسس بر دیوارها قرار بگیرد و خود #دختربچه‌ها با آن لباس‌ها در افتتاحیه نمایشگاه حاضر شوند. گروه دستادست به عنوان مجموعه‌ای مخالف #کار_کودک با این نمایشگاه و هر کار مشابهی به شدت مخالفیم.

🔹دادن یک دست لباس قشنگ، یا یک روز غذای شاهانه در رستوران و... نه تنها دردی از این کودکان دوا نمی‌کند که اثرات نامطلوبی روی روحیه‌ی آنها می‌گذارد. اگر کسی واقعا قصد کمک به تغییر وضعیت این کودکان را داشته باشد می‌تواند این کار را با کمک به رفع فقر و اشتغال بزرگسالان خانواده‌های این کودکان انجام دهد نه کارهای نمایشی این چنینی.

🔹بازنمایی آرزوهای کودکان دختر کارگر در قالب پرنسس مثل کشیدن پرده‌ای بر روی شرایط غیرقابل قبول زندگی این کودکان است. در واقع تبدیل این کودکان به ابزارهایی برای جلب توجه و ترحم است بدون اینکه به دلایل، ریشه‌ها و اثرات کار کودکان توجه شود. ابزاری برای ایجاد رضایت و لذت در کسانی که به دیدن و خرید عکس‌ها بیایند، دستی بر سر بچه‌ها بکشند و چهار روز دیگر همه این ماجراها را به دست فراموشی بسپارند. در حالی که دختربچه‌های درگیر در این ماجرا آن را فراموش نخواهند کرد.

🔹هرگونه مداخله در زندگی کودکان باید همه‌جانبه‌نگرانه، تخصصی و با در نظر گرفتن مصالح عالیه آنان باشد. انتشار عکس این دختربچه‌ها و از بین بردن عزت نفس خود و خانواده‌هایشان بی‌شک عملکرد معکوس دارد.

🔹بازنمایی کلیشه‌های جنسیتی و طبقاتی به عنوان ابزاری برای جلب ترحم به کار می‌روند تا ما از خودمان نپرسیم چرا دختربچه‌ای باید کار کند و این دختر واقعا چه می‌خواهد؟

🔹کار کودک نتیجه نابرابری‌های عظیم ساختاری است و این چیزی است که باید از بین برود، نه تصویر کار کردن کودکان./دستادست


http://telegram.me/Iranianspa
📍 چرا «پرنسس کوره‌» مصداق کودک‌آزاری بود؟

پریسا پیرخندان، مددکار اجتماعی و مسئول کمیته مددکار اجتماعی انجمن حمایت از حقوق کودکان:

🔻پوشاندن لباس و قراردادن کودکان در موقعیت‌­های نامتناسب و جنسیت­‌زده، عکس­برداری و فیلم­برداری از آن­ها، انتشار و به نمایش گذاشتن و سوء­استفاده از تجربه­ رنج ناشی از محرومیت­‌های آنان خشونت علیه کودکان و مغایر مصالح عالیه کودک است.

🔻قشری با فاصلۀ اجتماعی و فرهنگی بسیار متفاوت از کودکان کوره­‌های آجرپزی با وارد کردن المان­‌های نامتجانس با فرهنگ و سبک زندگی این کودکان و سپس با عکسبرداری و انتشار این عکس­ها حریم خصوصی این کودکان را نقض کرده ­اند./ خبرآنلاین

🇮🇷
@iranianspa
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 دختر مهاجری که دنیا را تکان داد؛ از نظافت خانه‌های مردم تا حضور در پروژه بزرگ ناسا

خانم «دیانا ترونجیلو» هفده ساله بود که با مادرش از کلمبیا با ۳۰۰ دلار به آمریکا مهاجرت کرد، بدون اینکه زبان انگلیسی بلد باشد.
او به همراه مادرش خانه‌ها را نظافت می‌کرد اما از تلاش دست بر نداشت، درس خواند و حالا وارد ناسا شده و در پروژه سفر به مریخ در حال فعالیت است. /خبرآنلاین

🇮🇷
@iranianspa
Forwarded from اتچ بات
🔴 نیاز به #تنهایی

#فهیم_عطار


چند هفته‌ی سخت و پیچیده‌ی کاری را پیشِ رو دارم. بابت همین زنگ زدم به رئیس بزرگ و گفتم که می‌خواهم امروز را مرخصی بگیرم. در واقع می‌خواستم مثل نهنگی پیر بیایم روی آب و نفس‌گیری کنم تا بعد با اکسیژن آن بروم به اعماق تاریک اقیانوس. البته این‌طور دراماتیک به سمع و نظر رئیس نرساندم. فقط بهش گفتم مرخصی می‌دی؟ که او هم داد. دوربینم را انداختم توی کیف و سوار ماشین شدم و زدم به دل کوه و بیابان و جنگل تا شاید بتوانم عکاسی کنم. دوربینم را دوست دارم. از جلو که نگاهش می‌کنم من را یاد عزت‌اله انتظامی می‌اندازد. چرا؟ نمی‌دانم اما به هر حال صدایش می‌کنم عزت‌اله. دو ساعت یک کله رانندگی‌ کردم. خودم را به عمد می‌انداختم توی باریک‌ترین و پرت‌ترین جاده‌ها. می‌خواستم خودم را گم کنم. نه بابت بُعد فلسفی آن یا فرار از طوفانِ پیش‌رو و کارهای تلنبار شده. نه! صرفا بابت این‌که تنها راه پیدا شدنِ جایی که ارزش عکاسی داشته باشد، گم شدن خودم بود. در واقعا پیش‌نیاز پیدا شدن، گم شدن است و این گمراهان هستند که بابت پیدا شدن‌شان لقب مومن می‌گیرند.

بعد از دو ساعت بالاخره گم شدم و از متروک‌ترین جاده‌ی شهر وسط یک جنگل کاج سر درآوردم. هیچ جنبنده‌ای دیده نمی‌شد. آن‌جا فقط من بودم و عزت‌اله و پرنده‌ای که صدای عجیبش از لای درخت‌ها می‌آمد. انگار داشت برای خودش جوک تعریف می‌کرد و هرهر می‌خندید. آسمان آمده بود پائین و آرام آرام می‌بارید. ماشین را کنار جاده پارک کردم و پیاده شدم و رفتم لای درخت‌ها. تنهایی خیلی غلیظ بود آن‌جا. آن‌قدر غلیظ که اجازه می‌داد خودِ خودم باشم. می‌توانستم دست‌هایم را باز کنم و تا جایی که حنجره‌ام یاری می‌کند، عربده بزنم. یا کنار یکی از درخت‌های کاج بایستم و جیش کنم. یا الکی مثل آن پرنده‌ی اسکل بخندم. یا مثل آسمان بالای سرم گریه کنم. یا هر غلط دیگری که دلم می‌خواست. هیچ چیز مانعم نمی‌شد که خودِ خودم نباشم. انگار طبیعت با یک پتوی بزرگ من را از دیگران جدا کرده باشد و به خودم برگردانده باشد.

بعد از یک ساعت گشتن بی‌هدف، رسیدم به یک مبل تنها که وسط درخت‌ها ول شده بود به امان خدا. بودنش آن‌جا هیچ توجیهی نداشت. حضورش حتی از حضور من در آن‌جا کمتر قابل دفاع بود. من پای فرار و جامعه‌ای داشتم که گاهی وقت‌ها تنها راه رهایی از آن، گم شدن بود. اما این مبل نه ماشین داشت و نه پای فرار. یادم آمد که راسته‌ی مبل‌فروش‌های تهران «یافت‌آباد» بود. چه اسم عجیبی. یافت‌آباد دربرابر گم‌شدگی این مبل. به هر حال آن‌چه مسلم بود عامل گم‌گشتگیِ من و این مبل دو سر مخالف جبر و اختیار نشسته است.

خلاصه این‌که شرایط طوری بود که می‌توانستم درجا تصمیم بگیرم که همین‌جا سکنی بگزینم تا ابد. من و عزت‌اله و مبل. اما خب، نمی‌شد. چرا؟ چون گرسنه‌ام شد. چون به قهوه‌ی صبح و رختخواب نرم شب و خوردن غذای گرم روی میز و صد چیز دیگر عادت داشتم. تازه عزت‌اله هم باید می‌رفت خانه که خودش را شارژ کند. بابت همین‌ها باید هزینه بدهم و با کله بروم توی شکم طوفان سهمگین کار. اما نهنگ‌ها موجودات خوش‌بختی هستند که می‌توانند بین هر دو شیرجه، بیایند روی آب و نفس بگیرند.

مبل را ول کردم و برگشتم. دو ساعت رانندگی کردم و پیدا شدم و به عاداتم سلام کردم و از خودِ خودم خداحافظی.

🇮🇷 @iranianspa
▫️هر سال این روزها که می‌شد می‌گفتیم خانه تکانی وظیفه انحصاری زنان نیست و در کار خانه مردان هم باید مشارکت کنند. امسال که کرونا و تعطیلی مدارس، فشار بیشتری را به مادران و زنان وارد کرده است بیش از سال‌های قبل باید این نکته را متذکر شویم؛ با همکاری و مشارکت همه‌ی اعضای خانواده، خانه را تمیز کنید و نگذارید روزهای آخر سال با خستگی مادران و زنان خانه تمام شود.

#کارخانگی_زنانه_نیست

🇮🇷
@iranianspa
🔴 #دود_سیگار خطر پرفشاری خون را در نوجوانان افزایش می‌دهد


🔹نتایج یک مطالعه جدید نشان می‌دهد، نوجوانانی که در معرض دود سیگار قرار دارند، چه خود استعمال کنند یا در معرض سیگار کشیدن دیگران باشند، بسیار بیشتر از دیگر همسالان خود با افزایش خطر پرفشاری خون روبرو هستند.

🔹داده های این مطالعه نشان می دهد، جوانان و نوجوانانی که از افراد فعال دخانیات هستند - به این معنی که سیگار و تنباکو می کشند یا تنباکو می جوند - در مقایسه با جوانان و نوجوانان غیر مصرف کننده، بیش از دو برابر احتمال دارد به پرفشاری خون مبتلا شوند که از پیش علائم ابتلا به فشار خون بالا است.

🔹اگرچه این خطر در جوانانی که در کنار مصرف کنندگان منظم دخانیات بسر می برند، کمتر است، اما بیش از ۵۰ درصد بیشتر از نوجوانانی که در معرض استعمال دخانیات نیستند، احتمال دارد دچار افزایش فشار خون شوند./ ایرنا

http://telegram.me/Iranianspa
🔴 چهارم مارس #روز_جهانی_مبارزه_با_استثمار_جنسی

🔻
#زنان و #کودکان قربانیان اصلی بهره‌کشی جنسی هستند که بیشتر از مناطق آسیب‌پذیر و عمدتا به خاطر فقر و تنگدستی قاچاق می‌شوند./روزها

🇮🇷
@iranianspa
🔴 تاملی بر کتاب #پشت_پرده_ریاکاری

م.ح(دکترای حقوق)



کتابی می‌خوانم به نام «پشت پرده ریاکاری»

در این کتاب نوشته شده که «قفل» برای این روی در قرار داده شده که آدم درستکار را درستکار نگه دارد.
یک درصد از مردم ریاکار و دزد هستند، اینها به‌دنبال بازکردن قفل‌ها و دستبرد به خانه‌ها هستند.
یک درصد از مردم نیز همیشه درستکار هستند و تحت هیچ شرایطی ریاکاری نمی‌کنند.

باقی 98 درصد مردم تا زمانی درستکارند که همه چیز درست باشد. یعنی اگر شرایط به نحوی رقم بخورد که آنها به حد کافی وسوسه شوند ممکن است دست به خطا بزنند.
معمولاً قفل‌ها برای جلوگیری از نفوذ دزدان و ریاکاران روی در نصب نمی‌شود، چون دزدها بلد هستند که چگونه قفل‌ها را باز کنند، قفل‌ها برای حفاظت از مردم نسبتاً درستکار هستند تا آنها به قدر کافی وسوسه نشوند و درستکار باقی بمانند.


ماجرای این قفل بسیار جالب و قابل تأمل است. می‌توانیم نتیجه بگیریم که در تربیت اطرافیان و بستگانمان باید نهایت تلاش را داشته باشیم تا شرایط برای درستکار ماندن آنها حفظ شود. در واقع (تقریباً) تمام آدم‌ها پتانسیل کج‌روی را دارند اما قیمت هر کسی با دیگری فرق دارد و آستانه وسوسه هر کسی با دیگر تفاوت دارد.

یعنی هر قدر که تلاش کنیم که خانواده ای، درستکار تربیت کنیم ممکن است تحت شرایطی که ما از آن بی‌خبریم افراد خانواده به مرز آستانه خطا برسند.
شاید کشف و شناخت این آستانه کمی دشوار است اما همین که بدانیم این عضو خانواده که پیش چشم دیگران بسیار در چارچوب صحیح قدم برمی‌دارد، می‌تواند در صورت رسیدن به آن آستانه، خطا کند، دانستن این موضوع، ما را برای برنامه‌ریزی به منظور مقابله با آن شرایط ترغیب می‌کند.

البته به نظر می‌رسد که دو کار را می‌توان انجام داد. اول اینکه باید آستانه وسوسه را در دلبندان‌مان افزایش دهیم و دوم اینکه آنها را به‌گونه‌ای از وسوسه شدن دور کنیم. البته کار به این سادگی نیست و قفل‌گذاشتن روی در، در مواجهه با اعضای خانواده، شمشیر دولبه‌ای است که اگر مراقب نباشیم نتیجه معکوس خواهد داشت.

از منظر اجتماعی نویسنده در کتاب «پشت پرده ریاکاری» آزمایش جالبی انجام داده است. او در یک رستوران به عده‌ای از مشتریان چند سؤال می‌دهد تا آنها در ازای گرفتن 5 دلار به این سؤالات پاسخ دهند، اما هنگام دادن پول به جای 5 دلار 9 دلار می‌دهد و به گونه‌ای تظاهر می‌کند حواسش نیست و اشتباهاً 9 دلار داده است.
برخی ازمشتریان صادقانه 4 دلار اضافه را برمی گردانند اما عده‌ای هم به روی خود نیاورده و 9 دلار را در جیب می‌گذارند و رستوران را ترک می‌کنند.

در آزمایش دیگری همین کار تکرار می‌شود با این تفاوت که نویسنده در هنگام گفت‌و‌گو با مشتریان، تلفن همراهش زنگ می‌خورد و چند دقیقه‌ای با تلفن صحبت می‌کند و در انتها از مشتری برای اینکه وسط گفت‌و‌گو با آنها، به تلفن همراهش جواب داده عذرخواهی نمی‌کند. در این آزمایش تعداد کسانی که 4 دلار اضافه را برمی‌گردانند کمتر از آزمایش اول است.

نویسنده این‌گونه نتیجه می‌گیرد که وقتی مشتریان احساس می‌کنند نویسنده وقت آنها را بدون عذرخواهی گرفته، درصدد انتقام بر آمده و پول بیشتری که اشتباهاً نویسنده به آنها داده را باز نمی‌گردانند.

این آزمایش حاوی نکته جالبی است که می‌توان از آن برای توجیه اینکه چرا در جهان آمار بالایی از ریاکاری و دزدی وجود دارد، استفاده کرد. در واقع هریک از مردم زمانی که حس می‌کنند به آنها از سوی جامعه ظلم می‌شود یا حق آنها در جایی خورده می‌شود، هرجا که دستشان برسد سعی خواهند کرد تا با ریاکاری و دزدی این حق خورده شده را جبران کنند!

به شخصه؛ معتقدم این سطح از دزدی و ریاکاری در همه جوامع تنها به نوع تعامل خانواده ها بازنمی‌گردد. پس،پس می‌توان نتیجه گرفت که رفتار و کنش متقابل مردم، بشدت روی شکل‌گیری اخلاق در جامعه تأثیرگذار بوده و به‌سادگی می‌تواند مرزهای اخلاق را جابه‌جا کند.

بنابراین باید در هر ارتباطی صداقت را مورد نظر قرار دهیم، تا احساس مورد ظلم واقع شدن در میان هیچ کدام از اقشار جامعه احساس نشود، با این کار اخلاق‌مداری در جامعه پررنگ می‌شود؛

اما در صورتی که الگوهای رفتاری به شکلی باشد که مردم احساس ظلم کنند، مردم خود را محق به نادیده گرفتن هنجارهای اخلاقی خواهند دانست و ریاکاری در جامعه پررنگ شده و بعد از یک دوره زمانی از اخلاق تنها نامی باقی می‌ماند.

به گفته اشو:
تنها راه تغییر دادن دنیا، تغییر دادن سطح آگاهی انسان هاست و این را تنها می توانی در خودت انجام بدهی.
این را نمی توان از بیرون در مورد كسی انجام داد.

بنابراین، اگر سطح آگاهی خودت را تغییر بدهی، ارتعاشی ایجاد خواهی كرد كه مردم را تغییر خواهد داد، بدون اینكه از آن باخبر شوند.

http://telegram.me/Iranianspa
مسرتی که ما به دیگران تلقین می‌کنیم، واجد این لطف است که دور از آنکه مانند هر پرتو دیگر ضعیف شود، با درخشندگی بیشتری به خودمان بازگردد.

📕
#بینوایان
✍🏻
#ویکتور_هوگو

🇮🇷
@iranianspa
🔴 #احساس_بی‌پناهی و زندگی در جامعه ای رهاشده:
به بهانه لغو مجوز جمعیت امام علی (ع
)


#فرشید_خضری(دکترای جامعه شناسی )



در جامعه جدید که برخی از اندیشمندان حوزه علوم اجتماعی از آن تحت عنوان جامعه پیچیده یادکرده‌اند برای کاهش مسائل اجتماعی به‌ویژه مسائلی که لایه‌های پایین‌تر جامعه با آن مواجه هستند دو سازوکار اندیشیده شده است، سازوکار نخست کمک‌های دولت به‌واسطه نظام‌های حمایتی است و سازوکار دوم کمک جامعه به جامعه در قالب سازمان‌های مردم‌نهاد. ازاین‌رو از جامعه جدید تحت عنوان جامعه پیچیده یادشده است که آن روابط چهره به چهره در قالب نهادهای محلی به‌واسطه افزایش جمعیت و جابه‌جایی‌های گسترده آن و ناپایداری‌های اجتماعی از بین رفته است و به‌تبع حمایت‌های که از این ‌روابط بر می‌خواست نیز از بین رفته است. سازمان‌های مردم‌نهاد جایگزینی برای آن روابط و به‌تبع حمایت‌های برخاسته از آن‌ها هستند. این سازمان‌ها با گردهم آوردن شهروندان علاقه‌مند به مسائل مختلف انسانی، زیست‌محیطی و مانند این‌ها یکی از بهترین سازوکارها برای کمک به لایه‌های پایین‌تر جامعه به‌خصوص آنانی هستند که در معرض آسیب‌اند و آسیب‌دیده‌اند. در جوامعی مانند ایران ازآنجاکه نظام‌های حمایتی به‌خوبی قادر به حمایت‌های مؤثر از این اقشار نیستند، به‌تبع وجود سازمان‌های مردم‌نهادی بسیار حائز اهمیت‌تر است. آنان نه‌تنها یکی از ابزارهای مهم برای حمایت اجتماعی هستند، بلکه به‌واسطه منطقی که به آنان حاکم است، به بهترین شیوه می‌توانند مسائل را شناسایی کنند. برای مثال شاید اگر تلاش‌های جوانان علاقه‌مند جمعیت امام علی نبود کمتر کسی اطلاع می‌یافت که در مناطق حاشیه‌نشین کودک دختران به دلیل اعتیاد والدین خریدوفروش می‌شوند. سازمان‌های حمایتی ما ازآنجاکه منطق قدرت بر آن‌ها حاکم است آن‌هم از نوع ایدئولوژیک و رویه‌های بوروکراتیک به‌شدت در آن‌ها تنیده است، اساساً در زمینه مسئله شناسی حائز توانمندی نیستند. همچنین منطق حمایت در قالب مرزها بر سازمان‌های مردم‌نهاد حاکم نیست، برای آنان فرقی نمی‌کند که لایه‌های پایین شهروندی ایران باشند یا افغانستان، پذیرش آنان بدون قید و شرط است.

از سوی دیگر ازآنجاکه منطق بوروکراتیک بر سازمان‌های مردم‌نهاد حاکم نیست، آنان سریع می‌توانند افراد در معرض آسیب را شناسایی کنند و به آنان خدمت ارائه دهند. در این زمینه به یکی از تجاربم اشاره می‌کنم. به یاد دارم در یکی از محله‌های تهران، یک خانواده افغانستانی بدون هیچ‌گونه دارایی و روابطی در یکی از خانه‌های مخروبه سکنی گزیده بودند. یکی از سازمان‌های مردم‌نهاد محله سریع آنان را شناسایی کرد و آنان را تحت پوشش خود قرار داد. درحالی‌که سازمان‌های دولتی به دلیل اینکه آن خانواده ایرانی نیست هیچ حمایتی از آنان نمی‌کنند، حتی اگر هم می‌خواست بکند باید پرونده آنان چندین ماه در صف پذیرش باقی می‌ماند تا آن خانواده انواع آسیب‌ها را تجربه کند.

نکته قابل‌توجه‌تر این است که مجوز جمعیت امام علی توسط وزارت خانه‌ای لغو شده است که امروزه تبدیل به متولی آسیب‌های اجتماعی شده است. حال در فقدان سازمان‌های حمایتی مؤثر و سازمان‌های مردم‌نهاد چه باقی‌مانده است؟ شاید گفت اقشاری که هر چه بیشتر احساس بی‌پناهی و بی‌کسی می‌کنند. البته این حس بی‌پناهی و جامعه رهاشده حسی عمومی است، اما در میان لایه‌های پایین‌تر جامعه شدیدتر. جمعیت امام علی حداقل برای دو دهه صدای بخشی از بی‌صداها بود و از آنان حمایت می‌کرد.

http://telegram.me/Iranianspa
🔴 پدیده نوظهور #چراغ_خوابی

خوابیدن در کنار چراغ های روشن/مهاجرت بی رویه به پاییخت


🔺 روزنامه اقتصاد پویا، ۱۶ اسفند ۹۹

پس از پدیده‌های عجیب مانند «گورخوابی» و «پشت بام خوابی» در تهران، پدیده دیگری به نام «چراغ‌خوابی» ظهور کرده است.

مونا رمضانپور/ بر اساس تصاویر منتشر شده در شبکه‌های اجتماعی، شماری از کارتن‌خواب‌ها و بی‌خانمان‌ها در پایتخت ایران، برای فرار از سرمای زمستان و در جست‌وجوی جایی گرم، روی پروژکتورهایی که پای دیوارهای حسینیه ارشاد تهران جاسازی شده است، می‌خوابند تا از گزند سرما در امان بمانند نزنند.هر روز چهره پایتخت فقر را به شیوه جدیدی نمایش می دهد و باید راهکاری برای اینکه مشکلات برطرف شود باشد.
امان الله قرایی، جامعه شناس:فقر هر بار با چهره متفاوت رونمایی می شود

امان الله قرایی ؛ جامعه شناس درخصوص پدیده چراغ خوابی به خبرنگار ما گفت: در این مدت شهردای گرمخانه هایی ساخت که جایی برای کودکان بی سرپرست یا افراد کارتن خواب باشد اما برخی ها به دلیل اینکه در آنجاها محدودیت وجود دارد و نمی توانند آزادانه کاری را انجام دهند ترجیح می دهند تا در کنار خیابان ها بخوابند به همین دلیل دست به ابتکارهای جدید می زنند.

وی در ادامه افزود: این جای تاسف است که چهره شهر هر روز با فقر نمایان گر می شود البته این کارتن خواب ها به خاطر مهاجرت نیز است چرا امکانات در تمام نقاط کشور به یکسان منتشر نشده است بنابراین مردم ترجیح می دهند برای دریافت امکانات به پایتخت بیاییند.
این جامعه شناس علت به وجود آمدن این پدیده را فقر دانست و اظهارداشت: این پدیده به خاطر فقر و بیکاری ایجاد می شود افراد که از سر سرخوشی کارتن خواب نمی شوند از طرفی عدم رسیدگی به افراد بی خانمان نیز باعث شده تا آنها برای خودشان دست به کار شوند.

وی در ادامه بیان کرد: وزارت رفاه و تامین اجتماعی، وزارت کشور و شهرداری ها برای اینکه به وضعیت بی خانمانان سرو سامان بدهند تشکیل شده اند دیگر چرا که در کنار این کاتن خوابی ها فساد به وجود می آید از طرفی برای تهران جشن برپا می کنید به اسم جشن ایران کوچک چرا به پایتخت انقدر بها داده می شود؟ خوب مردم برای امکانات و رفاه وارد پایتخت می شوند و با این پدیده ها مواجه می شویم.امکانات اگر در همه نقاط کشور به یکسان باشد دیگر مردم به فکر مهاجرت نباشند.

امان الله قرایی راهکار حل این پدیده را اینگونه بیان کرد: به نظر بنده باید این کارتن خواب ها را به شهرهای خودشان بازگردانیم چرا که تهران دیگر جایی ندارد امکاناتی هم به اندازه افراد ندارد بهترین راه این است که این افراد به شهر خودشان بازگردند و در همان جا زندگی کنند.

اردشیر گراوند، جامعه شناس و پژوهشگر اجتماعی:حجم عظیم کارتن خوابی برای یک جامعه معمول نیست
اردشیر گراوند، جامعه شناس و پژوهشگر اجتماعی درخصوص به وجود آمدن پیدیده های جدیدی از کارتن خوابی به خبرنگار ما گفت: وقتی رشد اقتصادی یک کشوری منفی باشد طبیعی است که حجم عظیمی بی پناه در کشور به وجود آید وقتی رشد اقتصادی به طور مثال از منفی ۸ به منفی ۷ می رود را نمی توان گذاشت رشد اقتصادی مثبت ؛ آسیب های اجتماعی برای یک جامعه معمولی است نه جامعه ای که خودش علت همه این مشکلات است وقتی اشتغال وجود ندارد و مردم با فقرو نداری دست و پنجه نرم می کنند چطور می شود توقع داشت که مردم کارتن خواب بیشتر از این نشوند.

وی در ادامه افزود: وقتی در یک خانواده ای بیکاری باشد آن قشر به قشر پایین تر می رود بنابراین کارتن خوابی به وجود می آید و کارتن خواب ها صرفا آدم های بی سواد نیستند بنابراین می دانند که چطور از وسایل گرمایشی استفاده کنند و این پدیده ها در جامعه ای که خودش این پدیده ها را ایجاد می کند کاملا طبیعی است.
این جامعه شناس در پایان از جامعه معلول گفت و باین کرد: فرض را براین بگذاریم که مهاجرت بیشتر شده است که خوب مردم چرا مهاجرت می کنند برای کار وقتی هم به کلانشهرها می آیند و کاری برایشان وجود ندارد و اینجا هم نابود می شوند با این همه تفاسیر این حجم عظیم کارتن خوابی و تکدی گری برای یک جامعه معمول نیست جامعه ای که خودش ایجاد تکدی گری می کند را نمی توان توقع بیش از این داشت. این پدیده ها با توسعه اشتغال برطرف خواهد شد نه با صحبت.

http://telegram.me/Iranianspa