💠 امیدهای آینده برای جنبش زنان ایران
💢 گرامیداشت هشت مارس" روز جهانی زن " – 1
🔶 نیره توکلی*
@iranfardamag
☑️ در این مقاله، میکوشم به بزرگترین دستاورد جنبش زنان و نیز به مهمترین نقطه ضعف آن اشاره کنم.
🔻 جنبش زنان هر کشور بخشی از جنبش مدنی آن کشور است. هرچه بدنۀ جنبشِ مدنی نیرومندتر و مترقی تر باشد، جنبش زنان آن کشور نیز نیرومندتر است. از همین روست که قوانین و اقدامات حمایت از زنان یا، به وارونه، قوانین و اقدامات زن ستیزانه زمانی کارگر می افتد که بدنۀ جامعه پذیرای آن باشد.
▪️ در ایران، نهادهای مدنی مردم نهاد هنوز نتوانسته اند مجوزهای رسمی و قانونی کنشگری و تداوم کنشگری را کسب کنند. وضعیت برای فعالیت نهادهای کنشگران زنان نیز از این دایره بیرون نیست. حال آنکه، با وجود بدنۀ مردمی نیرومند و خودجوش جنبش زنان، خلأ پذیرش حق فعالیت قانونی و به رسمیت شناختن جنبش زنان، بشدت به چشم می آید. همین خلأ باعث می شود که نیرو و پتانسیل این جنبش گاه چنان کژدیسه شود که مدعیان مواجب بگیری که درکی از مبارزه با تبعیض های جنسیتی و نژادی و طبقاتی و عدالت اجتماعی ندارند، سودای رهبری جنبش زنان را در سر بپرورانند.
🔻 در چنین وضعیتی همان پرسش همیشگی جبر یا اختیار پیش می آید: آیا کنشگران زنان را باید مقصر دانست یا نظام اجتماعی حکومتی را؟
▪️ گیدنز جامعه شناس کوشیده پاسخی برای این پرسش بیابد. او مفهوم «دوگانگی ساختار» را مطرح کرده است تا نشان دهد که ساختارها، هم فراوردة کارگزاری انسان اند و هم فراورندة شرایط برای کارگزاری انسان. یعنی نه می توان ساختار و شرایط را برای کنشگری نادیده گرفت و نه اهمیت کنشگری را. اهمیت و تأثیرگذاری هیچ کدام از این دو را نمی توان مطلق دانست. محدودیت های اجتماعی، یعنی همان موانعی که نظام های حکومتی یا سایر شرایط تاریخی و اجتماعی برقرار می کنند، همواره وجود دارند، در عین حال همچون ظرفی عمل می کنند که کنشگری در آن ها اتفاق می افتد و ممکن می شوند.
🔻 اکنون ببینیم که جنبش زنان ایران با این ظرف فعالیت چه کرده است؟
اگر بنا باشد، بزرگترین دستاورد زنان ایرانی را در یک عبارت خلاصه کنیم. این عبارت چنین خواهد بود: «تبدیل محدودیت به فرصت».
🔻وقتی از پویایی و توانمندی و دستاوردهای جنبش زنان در ایران سخن می گوییم، باید بدنه و بستر اصلی جنبش زنان را که همانا طبقۀ متوسط پیشروست مورد توجه قرار داد . این بدنه به همراه دستاوردهای آن بستر مساعدی را برای جنبش زنان و فعالان آن فراهم آورده است. این بدنه از زنانی تشکیل شده که تجربۀ آن ها در تبدیل محدودیت به فرصت در سطح جهانی تجربه ای کم نظیر است.
▪️ از همین روست که، در چند دهۀ اخیر، تقریباً تمام محدودیتهای ساختاری به ضد خود عمل کرده اند. نمونه ها فراوان است:
شکی نیست که در چهار دهۀ گذشته دگرگونیهای شگرفی در تصویر از خود زنان ایرانی و برداشتهای آنان از زنانگی و مردانگی و در نتیجه هویت جنسیتی آنان در دنیایی جهانی شونده پدید آمده است. امواج جهانی شدن از راههای زیر به زنان ایرانی انتقال یافته است:
🔻 آمد و شد از طریق مرزها، زیستن در کشوری که صحنة رویدادهای بزرگی چون چندین انقلاب و جنگ و زلزله و بحرانهای سیاسی و اجتماعی گوناگون بوده است و هریک از این رویدادها بخشی از ارزشها و هنجارهای سنتی را دگرگون کرده یا از میان برده و ارزشها و هنجارهای دیگری را جایگزین آنها کرده. انقلاب در فناوری اطلاعات و دسترسی به منابع اطلاعاتی مختلف از طریق شبکه های ماهواره ای و اینترنت و نیز نشریات و رسانههای دیگر را نیز نباید دست کم گرفت. شاید بتوان شواهدی از این دگرگونیها را در آنچه در زیر خواهد آمد بازیافت:
1. انگارههای مادری به سرعت در دگرگونی است. مادر خوب دیگر مانند سی چهل سال پیش مادری نیست که شش هفت بچه داشته باشد. بلکه یک یا حداکثر دو بچه دارد که، در کنار ارتقای فردی خود از لحاظ علمی و فرهنگی و اجتماعی، فرزندان خود را نیز به بهترین وجه ممکن نگهداری میکند و پرورش میدهد. این مراقبت تنها جنبة جسمانی ندارد، بلکه نیازهای آموزشی، عاطفی و روانی و اجتماعی آنها را نیز دربرمیگیرد. در ایران امروز با خانوادههای تک فرزند یا بیفرزند نیز مواجهیم.
2. تعداد زنانی که به سن تجرد قطعی رسیدهاند ، یعنی زنانی که تا پایان عمر مجرد باقی می مانند نیز در افزایش است. این نشان میدهد که انگارههای سنتی زندگی تحت سرپرستی شوهر، باری به هر جهت و بی توجه به کیفیت زندگی زناشویی، برای زنان ایرانی تغییر کرده است....
متن کامل:
https://bit.ly/3IXN7B2
#نیره_توکلی
#نه_به_جنگ
#آنتونی_گیدنز
#هشت_مارس
#تهدیدات_جنبش_زنان
#فرصتهای_جنبش_زنان
#همبستگی_زنان_علیه_نابرابری_فقر_و_خشونت
https://t.me/iranfardamag
💢 گرامیداشت هشت مارس" روز جهانی زن " – 1
🔶 نیره توکلی*
@iranfardamag
☑️ در این مقاله، میکوشم به بزرگترین دستاورد جنبش زنان و نیز به مهمترین نقطه ضعف آن اشاره کنم.
🔻 جنبش زنان هر کشور بخشی از جنبش مدنی آن کشور است. هرچه بدنۀ جنبشِ مدنی نیرومندتر و مترقی تر باشد، جنبش زنان آن کشور نیز نیرومندتر است. از همین روست که قوانین و اقدامات حمایت از زنان یا، به وارونه، قوانین و اقدامات زن ستیزانه زمانی کارگر می افتد که بدنۀ جامعه پذیرای آن باشد.
▪️ در ایران، نهادهای مدنی مردم نهاد هنوز نتوانسته اند مجوزهای رسمی و قانونی کنشگری و تداوم کنشگری را کسب کنند. وضعیت برای فعالیت نهادهای کنشگران زنان نیز از این دایره بیرون نیست. حال آنکه، با وجود بدنۀ مردمی نیرومند و خودجوش جنبش زنان، خلأ پذیرش حق فعالیت قانونی و به رسمیت شناختن جنبش زنان، بشدت به چشم می آید. همین خلأ باعث می شود که نیرو و پتانسیل این جنبش گاه چنان کژدیسه شود که مدعیان مواجب بگیری که درکی از مبارزه با تبعیض های جنسیتی و نژادی و طبقاتی و عدالت اجتماعی ندارند، سودای رهبری جنبش زنان را در سر بپرورانند.
🔻 در چنین وضعیتی همان پرسش همیشگی جبر یا اختیار پیش می آید: آیا کنشگران زنان را باید مقصر دانست یا نظام اجتماعی حکومتی را؟
▪️ گیدنز جامعه شناس کوشیده پاسخی برای این پرسش بیابد. او مفهوم «دوگانگی ساختار» را مطرح کرده است تا نشان دهد که ساختارها، هم فراوردة کارگزاری انسان اند و هم فراورندة شرایط برای کارگزاری انسان. یعنی نه می توان ساختار و شرایط را برای کنشگری نادیده گرفت و نه اهمیت کنشگری را. اهمیت و تأثیرگذاری هیچ کدام از این دو را نمی توان مطلق دانست. محدودیت های اجتماعی، یعنی همان موانعی که نظام های حکومتی یا سایر شرایط تاریخی و اجتماعی برقرار می کنند، همواره وجود دارند، در عین حال همچون ظرفی عمل می کنند که کنشگری در آن ها اتفاق می افتد و ممکن می شوند.
🔻 اکنون ببینیم که جنبش زنان ایران با این ظرف فعالیت چه کرده است؟
اگر بنا باشد، بزرگترین دستاورد زنان ایرانی را در یک عبارت خلاصه کنیم. این عبارت چنین خواهد بود: «تبدیل محدودیت به فرصت».
🔻وقتی از پویایی و توانمندی و دستاوردهای جنبش زنان در ایران سخن می گوییم، باید بدنه و بستر اصلی جنبش زنان را که همانا طبقۀ متوسط پیشروست مورد توجه قرار داد . این بدنه به همراه دستاوردهای آن بستر مساعدی را برای جنبش زنان و فعالان آن فراهم آورده است. این بدنه از زنانی تشکیل شده که تجربۀ آن ها در تبدیل محدودیت به فرصت در سطح جهانی تجربه ای کم نظیر است.
▪️ از همین روست که، در چند دهۀ اخیر، تقریباً تمام محدودیتهای ساختاری به ضد خود عمل کرده اند. نمونه ها فراوان است:
شکی نیست که در چهار دهۀ گذشته دگرگونیهای شگرفی در تصویر از خود زنان ایرانی و برداشتهای آنان از زنانگی و مردانگی و در نتیجه هویت جنسیتی آنان در دنیایی جهانی شونده پدید آمده است. امواج جهانی شدن از راههای زیر به زنان ایرانی انتقال یافته است:
🔻 آمد و شد از طریق مرزها، زیستن در کشوری که صحنة رویدادهای بزرگی چون چندین انقلاب و جنگ و زلزله و بحرانهای سیاسی و اجتماعی گوناگون بوده است و هریک از این رویدادها بخشی از ارزشها و هنجارهای سنتی را دگرگون کرده یا از میان برده و ارزشها و هنجارهای دیگری را جایگزین آنها کرده. انقلاب در فناوری اطلاعات و دسترسی به منابع اطلاعاتی مختلف از طریق شبکه های ماهواره ای و اینترنت و نیز نشریات و رسانههای دیگر را نیز نباید دست کم گرفت. شاید بتوان شواهدی از این دگرگونیها را در آنچه در زیر خواهد آمد بازیافت:
1. انگارههای مادری به سرعت در دگرگونی است. مادر خوب دیگر مانند سی چهل سال پیش مادری نیست که شش هفت بچه داشته باشد. بلکه یک یا حداکثر دو بچه دارد که، در کنار ارتقای فردی خود از لحاظ علمی و فرهنگی و اجتماعی، فرزندان خود را نیز به بهترین وجه ممکن نگهداری میکند و پرورش میدهد. این مراقبت تنها جنبة جسمانی ندارد، بلکه نیازهای آموزشی، عاطفی و روانی و اجتماعی آنها را نیز دربرمیگیرد. در ایران امروز با خانوادههای تک فرزند یا بیفرزند نیز مواجهیم.
2. تعداد زنانی که به سن تجرد قطعی رسیدهاند ، یعنی زنانی که تا پایان عمر مجرد باقی می مانند نیز در افزایش است. این نشان میدهد که انگارههای سنتی زندگی تحت سرپرستی شوهر، باری به هر جهت و بی توجه به کیفیت زندگی زناشویی، برای زنان ایرانی تغییر کرده است....
متن کامل:
https://bit.ly/3IXN7B2
#نیره_توکلی
#نه_به_جنگ
#آنتونی_گیدنز
#هشت_مارس
#تهدیدات_جنبش_زنان
#فرصتهای_جنبش_زنان
#همبستگی_زنان_علیه_نابرابری_فقر_و_خشونت
https://t.me/iranfardamag
Telegraph
💠 امیدهای آینده برای جنبش زنان ایران
💢 گرامیداشت هشت مارس" روز جهانی زن " – 1 🔶 نیره توکلی* @iranfardamag ☑️ در این مقاله، میکوشم به بزرگترین دستاورد جنبش زنان و نیز به مهمترین نقطه ضعف آن اشاره کنم. 🔻 جنبش زنان هر کشور بخشی از جنبش مدنی آن کشور است. هرچه بدنۀ جنبشِ مدنی نیرومندتر…
🔴ایران بر سر دوراهی؛
🔷" قاسم محبعلی " در گفتگو با ایران فردا :
❇️تصمیم به پایان جنگ و یا ورود به یک درگیری بزرگ؟!
@iranfardamag
✅ ایران فردا – روح الله سوری : جنگ حماس و اسرائیل را بدون تردید باید آغازگر تحولات مهمی در منطقه به حساب آورد. نتیجه این جنگ هرچه که باشد از تشکیل یک دولت مستقل فلسطینی گرفته تا حذف حماس از صحنه سیاسی فلسطین و یا اشغال غزه، تاثیرات عمیقی بر ساختار قدرت و سیاست در خاورمیانه برجای خواهد گذاشت که قطع یقین ایران را نیز به دلیل پیوستگی هایی که با تحولات منطقه دارد به شدت از خود متاثر می سازد. در این میان وقوع عملیات گروه های نظامی تحت حمایت ج.ا.ا علیه پایگاه نیروهای آمریکای واقع در خاک اردن طی روزهای گذشته و متعاقبا واکنش ایالات متحده آمریکا در قبال آن به خوبی بیانگر حساسیت و شکنندگی وضعیت کنونی غرب آسیا و مهمتر از همه افزایش احتمال کشانده شدن دامنه این جنگ به درون مرزهای ایران می باشد.
🔹با توجه به اهمیت موضوع، تحریریه ایران فردا بر آن شده است که سلسله گفتگوهایی را پیرامون بررسی شرایط منطقه ای و تاثیرات آن بر ایران با کارشناسان و متخصصان حوزه سیاست خارجی و روابط بین الملل انجام دهد که در اولین گام از این مجموعه، گفتگو با آقای قاسم محبعلی دیپلمات پیشین ایران را تقدیم مخاطبان خود می نماید.
🔻محبعلی در این گفتگو به نکات مهمی اشاره کرده است که توجه به آنها می تواند در ترسیم آینده منطقه و تصمیم گیری سیاست خارجی بسیار مفید واقع گردد. سفیر پیشین ایران در مالزی بر این ایده است که در صورت رخ دادن یک جنگ میان ایران و آمریکا، ما خسارتهای بیشتری در مقایسه با طرف مقابل خواهیم دید و از این منظر بروز جنگ نه تنها به نفع مردم نخواهد بود که حاکمیت هم در نتیجه چنین جنگی دچار بحران و خسارت جدی می شود. از نگاه سفیر پیشین ایران در یونان، در حال حاضر در ایران سیاست نه در دست استراتژیستهای کلان مانند استراتژیست های کلاسیک ارتش که در دست نیروهای عملیاتی خرد قرار دارد و این باعث شده که تصمیم گیرندگان درک درستی از مذاکره و دیپلماسی نداشته باشند. مدیرکل پیشین خاورمیانه و شمال آفریقا در وزارت خارجه بر این باور است که ایران بعد از هفتم اکتبر بر اساس رفتار احساسی و اشتباه محاسباتی وارد این بحران شده است، چرا که این برداشت وجود داشت که اسرائیل شکست خورده و در حال سقوط است، در حالی که حداکثر چیزی که فلسطینی ها می توانند به دست بیاورند آتش بس است و این مفهومش پیروزی برای فلسطین نیست. محبعلی به این نکته اشاره داشته است که هرگونه جنگی میان ایران و آمریکا به نفع هیچ کدام از دو کشور نیست و دیگر کشورها همچون چین و اروپا نیز از این جنگ نفعی نخواهند برد، هرچند که روسیه به شدت از این تحولات می تواند سود ببرد. این دیپلمات پیشین در بخش پایانی این گفتگو، این گمان که برخی فکر می کنند از طریق حمله نظامی آمریکا می توانند حاکمیت را از بین ببرند و به نجات ایران کمک کنند را نیز یک اشتباه محاسباتی عنوان کرد و به همین خاطر از نظر ایشان مجموعه جامعه نخبه ایران باید تلاش کنند بین مخالفت با حاکمیت ناکارامد غیر دموکراتیک فعلی با درگیری بیرونی و جنگ با آمریکا تفکیک ایجاد شود.🔺
1️⃣ ایران و آمریکا هر دو مصر هستند که تمایلی به گسترش جنگ ندارند اما این مساله مانع از بروز برخوردهای غیرمستقیم میان دو طرف نشده است به نظر شما این برداشت طرفین از یکدیگر به نوعی می تواند ضامن عدم گسترش جنگ شود یا اینکه این برداشت نهایتا یک طرف را به سمت اشتباه محاسباتی خواهد کشاند که نتیجه ای جز بروز یک جنگ مستقیم میان دو طرف در پی نخواهد داشت؟
▪️اظهارات مقام آمریکایی و ایرانی نشان می دهد که هر دو کشور مایل نیستند وارد جنگ مستقیم شوند ولی باید توجه داشته باشیم که یک جنگ همواره از طریق اتفاقات کوچک و مداوم رخ می دهد. واقعیت این است که ایران و آمریکا مدتهاست وارد یک جنگ اعلام نشده شده اند و این جنگ اعلام نشده می تواند در پی یک حادثه یا یک واقعه تبدیل به جنگ اعلام شده شود. آمریکایی ها در شرایط فعلی علاقه مند نیستند که جنگ در منطقه گسترش یابد ولی همانطور که اعلام کرده اند به خاطر اینکه اسرائیل در جنگ علیه غزه دچار مشکل نشود اجازه هم نخواهند داد طرف ثالثی، بخواهد اسرائیل را تحت فشار بگذارد و یا به آن حمله کند. بنابراین هر کسی که قصد داشته باشد از این مساله به قول آمریکایی ها بهره برداری کند با آن برخورد می کنند. طرف ثالث شامل یمنی ها، عراق ها، حزب الله و حتی ایران است. سیاست آمریکایی ها و واکنش هایش نشان می دهد که کشته شدن آمریکایی ها برای آنها خط قرمز است....
✅متن کامل گفتگوی ایران فردا با قاسم محبعلی
https://cutt.ly/WwVgNcbq
#ایران_فردا
#نه_به_جنگ
#قاسم_محبعلی
#روحالله_سوری
#ایران_و_جنگ_غزه
#ایران_و_امریکا_پایان_جنگ_یا_ورود_به_درگیری_بزرگ
http://t.me/iranfardamag
🔷" قاسم محبعلی " در گفتگو با ایران فردا :
❇️تصمیم به پایان جنگ و یا ورود به یک درگیری بزرگ؟!
@iranfardamag
✅ ایران فردا – روح الله سوری : جنگ حماس و اسرائیل را بدون تردید باید آغازگر تحولات مهمی در منطقه به حساب آورد. نتیجه این جنگ هرچه که باشد از تشکیل یک دولت مستقل فلسطینی گرفته تا حذف حماس از صحنه سیاسی فلسطین و یا اشغال غزه، تاثیرات عمیقی بر ساختار قدرت و سیاست در خاورمیانه برجای خواهد گذاشت که قطع یقین ایران را نیز به دلیل پیوستگی هایی که با تحولات منطقه دارد به شدت از خود متاثر می سازد. در این میان وقوع عملیات گروه های نظامی تحت حمایت ج.ا.ا علیه پایگاه نیروهای آمریکای واقع در خاک اردن طی روزهای گذشته و متعاقبا واکنش ایالات متحده آمریکا در قبال آن به خوبی بیانگر حساسیت و شکنندگی وضعیت کنونی غرب آسیا و مهمتر از همه افزایش احتمال کشانده شدن دامنه این جنگ به درون مرزهای ایران می باشد.
🔹با توجه به اهمیت موضوع، تحریریه ایران فردا بر آن شده است که سلسله گفتگوهایی را پیرامون بررسی شرایط منطقه ای و تاثیرات آن بر ایران با کارشناسان و متخصصان حوزه سیاست خارجی و روابط بین الملل انجام دهد که در اولین گام از این مجموعه، گفتگو با آقای قاسم محبعلی دیپلمات پیشین ایران را تقدیم مخاطبان خود می نماید.
🔻محبعلی در این گفتگو به نکات مهمی اشاره کرده است که توجه به آنها می تواند در ترسیم آینده منطقه و تصمیم گیری سیاست خارجی بسیار مفید واقع گردد. سفیر پیشین ایران در مالزی بر این ایده است که در صورت رخ دادن یک جنگ میان ایران و آمریکا، ما خسارتهای بیشتری در مقایسه با طرف مقابل خواهیم دید و از این منظر بروز جنگ نه تنها به نفع مردم نخواهد بود که حاکمیت هم در نتیجه چنین جنگی دچار بحران و خسارت جدی می شود. از نگاه سفیر پیشین ایران در یونان، در حال حاضر در ایران سیاست نه در دست استراتژیستهای کلان مانند استراتژیست های کلاسیک ارتش که در دست نیروهای عملیاتی خرد قرار دارد و این باعث شده که تصمیم گیرندگان درک درستی از مذاکره و دیپلماسی نداشته باشند. مدیرکل پیشین خاورمیانه و شمال آفریقا در وزارت خارجه بر این باور است که ایران بعد از هفتم اکتبر بر اساس رفتار احساسی و اشتباه محاسباتی وارد این بحران شده است، چرا که این برداشت وجود داشت که اسرائیل شکست خورده و در حال سقوط است، در حالی که حداکثر چیزی که فلسطینی ها می توانند به دست بیاورند آتش بس است و این مفهومش پیروزی برای فلسطین نیست. محبعلی به این نکته اشاره داشته است که هرگونه جنگی میان ایران و آمریکا به نفع هیچ کدام از دو کشور نیست و دیگر کشورها همچون چین و اروپا نیز از این جنگ نفعی نخواهند برد، هرچند که روسیه به شدت از این تحولات می تواند سود ببرد. این دیپلمات پیشین در بخش پایانی این گفتگو، این گمان که برخی فکر می کنند از طریق حمله نظامی آمریکا می توانند حاکمیت را از بین ببرند و به نجات ایران کمک کنند را نیز یک اشتباه محاسباتی عنوان کرد و به همین خاطر از نظر ایشان مجموعه جامعه نخبه ایران باید تلاش کنند بین مخالفت با حاکمیت ناکارامد غیر دموکراتیک فعلی با درگیری بیرونی و جنگ با آمریکا تفکیک ایجاد شود.🔺
1️⃣ ایران و آمریکا هر دو مصر هستند که تمایلی به گسترش جنگ ندارند اما این مساله مانع از بروز برخوردهای غیرمستقیم میان دو طرف نشده است به نظر شما این برداشت طرفین از یکدیگر به نوعی می تواند ضامن عدم گسترش جنگ شود یا اینکه این برداشت نهایتا یک طرف را به سمت اشتباه محاسباتی خواهد کشاند که نتیجه ای جز بروز یک جنگ مستقیم میان دو طرف در پی نخواهد داشت؟
▪️اظهارات مقام آمریکایی و ایرانی نشان می دهد که هر دو کشور مایل نیستند وارد جنگ مستقیم شوند ولی باید توجه داشته باشیم که یک جنگ همواره از طریق اتفاقات کوچک و مداوم رخ می دهد. واقعیت این است که ایران و آمریکا مدتهاست وارد یک جنگ اعلام نشده شده اند و این جنگ اعلام نشده می تواند در پی یک حادثه یا یک واقعه تبدیل به جنگ اعلام شده شود. آمریکایی ها در شرایط فعلی علاقه مند نیستند که جنگ در منطقه گسترش یابد ولی همانطور که اعلام کرده اند به خاطر اینکه اسرائیل در جنگ علیه غزه دچار مشکل نشود اجازه هم نخواهند داد طرف ثالثی، بخواهد اسرائیل را تحت فشار بگذارد و یا به آن حمله کند. بنابراین هر کسی که قصد داشته باشد از این مساله به قول آمریکایی ها بهره برداری کند با آن برخورد می کنند. طرف ثالث شامل یمنی ها، عراق ها، حزب الله و حتی ایران است. سیاست آمریکایی ها و واکنش هایش نشان می دهد که کشته شدن آمریکایی ها برای آنها خط قرمز است....
✅متن کامل گفتگوی ایران فردا با قاسم محبعلی
https://cutt.ly/WwVgNcbq
#ایران_فردا
#نه_به_جنگ
#قاسم_محبعلی
#روحالله_سوری
#ایران_و_جنگ_غزه
#ایران_و_امریکا_پایان_جنگ_یا_ورود_به_درگیری_بزرگ
http://t.me/iranfardamag
Telegraph
🔴ایران بر سر دوراهی؛
تصمیم به پایان جنگ و یا ورود به یک درگیری بزرگ؟! @iranfardamag ✅ ایران فردا – روح الله سوری : جنگ حماس و اسرائیل را بدون تردید باید آغازگر تحولات مهمی در منطقه به حساب آورد. نتیجه این جنگ هرچه که باشد از تشکیل یک دولت مستقل فلسطینی گرفته تا حذف حماس…
🔴بیانیهای برای جنگ
🔷امین بزرگیان
@iranfardamag
▪️از ماه اکتبر تا به امروز و بر اساس آمار رسمی نزدیک به چهل هزار نفر در غزه توسط دولت اسراییل کشته شدهاند. کشتار غیر نظامیان از طریق بمبارانهای بیوقفه، گرسنگی دادن و محاصره غذایی، بیجا سازی گسترده، حملات مداوم به بیمارستانها و مدارس و کمپهای مهاجران در پیش چشم دنیا دقیق و منظم اجرا شده است. نظم جهانی با خونسردی این قتل عام را مشاهده کرده و تا توانسته سعی کرده آن را وضعیت طبیعی و «حق پاسخگویی» اسراییل معرفی کند؛ و به همین دلیل از هیچ کمکی به اسراییل دریغ نکرده است. در این میان به جانآمدگان از این وضعیت هیچ ابزاری جز ابراز مخالفتهایشان در خیابانهای شهرهای دنیا نداشتهاند، که البته همین ابراز انزجار از فاشیسم نوین نیز تحمل نشده و دولتها با استفاده از ابزارهای مختلف در رسانهها و دانشگاهها سعی کردهاند صداهای معترض را تحت عناوینی چون «یهود ستیزی» خفه کنند. حیات متأخر سرمایهداری به حد اعلای قدرت خویش رسیده و توانسته مدرنیسم و باقیماندههای اخلاقی روشنگری را بروبد و به زبالهدان تاریخ بیندازد.
🔸در این وضعیت آخرالزمانی شرایط جبهه دولتی مخالف اسراییل در جهان اسلام چه بسا شرمآورتر است. کشورهای عرب منطقه در سودای «توسعه» و «به حساب آمدن در نظم جهانی» تحت عناوینی چون خردگرایی، لقای فلسطینیان را به عطای اسراییل بخشیدهاند و جز «کمک مالی» رابطهشان را با آنچه آرمان فلسطین نامیده میشد به کل قطع کردهاند؛ و در واقع موقعیت تازهی «عقلانیت» را که به حد اعلا انسانیتزدایی شده نشان دادهاند. دولت ایران هم در این میان فرصتی عالی یافته که با به عاریه گرفتن شرایط، کشتار حاضر در منطقه را به امکانی برای تحکیم پایههای لرزان خود در داخل کشور تبدیل کند.
▪️میدانیم که پس از جنبش زن، زندگی و آزادی نظم موجود مجبور شد فضاهایی را به جامعه واگذارد. قدرت هژمونیک جنبش تا حدی بود که سرکوب و حذف و ترساندن مخالفان برای کنترل آن کافی نبود. ناگهان موضوع غزه فرا رسید و کشتار اسرائیل همچون هدیه، دولت ایران را وا داشت که از فرصت بهره گیرد و با جا یابی در نزاع گفتمانی فلسطین-اسرائیل شرایط را برای بهرهبرداری از منافع «بحران» مهیا کند. روشن است که چگونه اسراییل این امکان را برای ایران فراهم ساخته که فضاهای از دستداده در این سالها را دوباره به دست آورد. شهامت حملهی جدید به زنان در ایران امکانی است که کشتار زنان و کودکان در غزه فراهم آورده است، همانگونه که حمله عراق این امکان را به دولت اولیه داد که از دست زنان و روشنفکران و مخالفان برای مدتی راحت شود.
🔸بر خلاف آنچه همه جا از قطببندیهای سیاسی میشنویم، میبینیم که چگونه عناصر گوناگونِ نظمِ مستقر جهانی به وظایف خود عمل کرده، به هم یاری رسانده و با ایجاد بحرانهای گوناگون، نظم حاکم را در سطح ملی و بینالمللی تداوم دادهاند. اینجاست که مخالفان جنگ -یعنی همه آنهایی که به انواع گوناگون، پاسدار زندگی و حق حیات برای همگاناند- به مرور توان خود را از دست داده و در حاشیه قرار گرفتهاند.
▪️مخالفت با جنگ کاری به غایت سخت و پیچیده شده است؛ زیرا کمتر فضایی را میتوان یافت که توانسته باشد خود را از جلوههای گوناگون آن رها ساخته باشد. اپوزیسیون و پوزیسیون راستگرای جمهوری اسلامی میتواند مثال خوبی برای این موقعیت باشد؛ اپوزیسیونی که هرچند خواهان تروریستی اعلام کردن سپاه پاسداران است اما همزمان یا دست از حمایت دولت اسراییل بر نمیدارد یا در بهترین حالت در برابر کشتار غزه ساکت بوده است؛ یا پوزیسیونی که هر چند اسم غزه و فلسطین از دهنش نمیافتد اما نسبت به آنچه در خیابانهای سال گذشته در ایران رخ داده یا همین امروز رخ میدهد یا بیتفاوت است یا از آزادی و عدالت در ایران عمیقاً احساس خطر میکند. این ناتوانی رایج در پشت کردن به تمامی نهادهای کشتار و خشونت نشان از سازوکاری است که همواره سوژه را در آغوش یکی از جلوههای تولید و تحکیم جنگ -به مثابه نهادی برای تخریب زندگی- نگه میدارد تا «خود بنیادی» انسان ناممکن شود.
🔸مخالفت راستین با جنگ و همه تسهیلگران آن کاری سخت و پرمشقت شده است؛ و به همین سبب است که میتواند اقدامی به واقع سیاسی تلقی شود و وعدهی جهانی دیگر بدهد. ما مخالف جنگیم و آن را بیان میکنیم تا یادآوری کنیم هیچ سیاست رهاییبخشی با ایستادن کنار مخالفان زندگی ممکن نیست.
#ایران_فردا
#امین_بزرگیان
#زن_زندگی_آزادی
#سیاست_ملی #نه_به_جنگ
#غزه #جنگ_ایران_و_اسرائیل
https://cutt.ly/fw76kacg
https://t.me/iranfardamag
🔷امین بزرگیان
@iranfardamag
▪️از ماه اکتبر تا به امروز و بر اساس آمار رسمی نزدیک به چهل هزار نفر در غزه توسط دولت اسراییل کشته شدهاند. کشتار غیر نظامیان از طریق بمبارانهای بیوقفه، گرسنگی دادن و محاصره غذایی، بیجا سازی گسترده، حملات مداوم به بیمارستانها و مدارس و کمپهای مهاجران در پیش چشم دنیا دقیق و منظم اجرا شده است. نظم جهانی با خونسردی این قتل عام را مشاهده کرده و تا توانسته سعی کرده آن را وضعیت طبیعی و «حق پاسخگویی» اسراییل معرفی کند؛ و به همین دلیل از هیچ کمکی به اسراییل دریغ نکرده است. در این میان به جانآمدگان از این وضعیت هیچ ابزاری جز ابراز مخالفتهایشان در خیابانهای شهرهای دنیا نداشتهاند، که البته همین ابراز انزجار از فاشیسم نوین نیز تحمل نشده و دولتها با استفاده از ابزارهای مختلف در رسانهها و دانشگاهها سعی کردهاند صداهای معترض را تحت عناوینی چون «یهود ستیزی» خفه کنند. حیات متأخر سرمایهداری به حد اعلای قدرت خویش رسیده و توانسته مدرنیسم و باقیماندههای اخلاقی روشنگری را بروبد و به زبالهدان تاریخ بیندازد.
🔸در این وضعیت آخرالزمانی شرایط جبهه دولتی مخالف اسراییل در جهان اسلام چه بسا شرمآورتر است. کشورهای عرب منطقه در سودای «توسعه» و «به حساب آمدن در نظم جهانی» تحت عناوینی چون خردگرایی، لقای فلسطینیان را به عطای اسراییل بخشیدهاند و جز «کمک مالی» رابطهشان را با آنچه آرمان فلسطین نامیده میشد به کل قطع کردهاند؛ و در واقع موقعیت تازهی «عقلانیت» را که به حد اعلا انسانیتزدایی شده نشان دادهاند. دولت ایران هم در این میان فرصتی عالی یافته که با به عاریه گرفتن شرایط، کشتار حاضر در منطقه را به امکانی برای تحکیم پایههای لرزان خود در داخل کشور تبدیل کند.
▪️میدانیم که پس از جنبش زن، زندگی و آزادی نظم موجود مجبور شد فضاهایی را به جامعه واگذارد. قدرت هژمونیک جنبش تا حدی بود که سرکوب و حذف و ترساندن مخالفان برای کنترل آن کافی نبود. ناگهان موضوع غزه فرا رسید و کشتار اسرائیل همچون هدیه، دولت ایران را وا داشت که از فرصت بهره گیرد و با جا یابی در نزاع گفتمانی فلسطین-اسرائیل شرایط را برای بهرهبرداری از منافع «بحران» مهیا کند. روشن است که چگونه اسراییل این امکان را برای ایران فراهم ساخته که فضاهای از دستداده در این سالها را دوباره به دست آورد. شهامت حملهی جدید به زنان در ایران امکانی است که کشتار زنان و کودکان در غزه فراهم آورده است، همانگونه که حمله عراق این امکان را به دولت اولیه داد که از دست زنان و روشنفکران و مخالفان برای مدتی راحت شود.
🔸بر خلاف آنچه همه جا از قطببندیهای سیاسی میشنویم، میبینیم که چگونه عناصر گوناگونِ نظمِ مستقر جهانی به وظایف خود عمل کرده، به هم یاری رسانده و با ایجاد بحرانهای گوناگون، نظم حاکم را در سطح ملی و بینالمللی تداوم دادهاند. اینجاست که مخالفان جنگ -یعنی همه آنهایی که به انواع گوناگون، پاسدار زندگی و حق حیات برای همگاناند- به مرور توان خود را از دست داده و در حاشیه قرار گرفتهاند.
▪️مخالفت با جنگ کاری به غایت سخت و پیچیده شده است؛ زیرا کمتر فضایی را میتوان یافت که توانسته باشد خود را از جلوههای گوناگون آن رها ساخته باشد. اپوزیسیون و پوزیسیون راستگرای جمهوری اسلامی میتواند مثال خوبی برای این موقعیت باشد؛ اپوزیسیونی که هرچند خواهان تروریستی اعلام کردن سپاه پاسداران است اما همزمان یا دست از حمایت دولت اسراییل بر نمیدارد یا در بهترین حالت در برابر کشتار غزه ساکت بوده است؛ یا پوزیسیونی که هر چند اسم غزه و فلسطین از دهنش نمیافتد اما نسبت به آنچه در خیابانهای سال گذشته در ایران رخ داده یا همین امروز رخ میدهد یا بیتفاوت است یا از آزادی و عدالت در ایران عمیقاً احساس خطر میکند. این ناتوانی رایج در پشت کردن به تمامی نهادهای کشتار و خشونت نشان از سازوکاری است که همواره سوژه را در آغوش یکی از جلوههای تولید و تحکیم جنگ -به مثابه نهادی برای تخریب زندگی- نگه میدارد تا «خود بنیادی» انسان ناممکن شود.
🔸مخالفت راستین با جنگ و همه تسهیلگران آن کاری سخت و پرمشقت شده است؛ و به همین سبب است که میتواند اقدامی به واقع سیاسی تلقی شود و وعدهی جهانی دیگر بدهد. ما مخالف جنگیم و آن را بیان میکنیم تا یادآوری کنیم هیچ سیاست رهاییبخشی با ایستادن کنار مخالفان زندگی ممکن نیست.
#ایران_فردا
#امین_بزرگیان
#زن_زندگی_آزادی
#سیاست_ملی #نه_به_جنگ
#غزه #جنگ_ایران_و_اسرائیل
https://cutt.ly/fw76kacg
https://t.me/iranfardamag
Telegraph
🔴بیانیهای برای جنگ
🔷امین بزرگیان @iranfardamag ▪️از ماه اکتبر تا به امروز و بر اساس آمار رسمی نزدیک به چهل هزار نفر در غزه توسط دولت اسراییل کشته شدهاند. کشتار غیر نظامیان از طریق بمبارانهای بیوقفه، گرسنگی دادن و محاصره غذایی، بیجا سازی گسترده، حملات مداوم به بیمارستانها…