🔴 اعدامها: تعمیق بذر کینه و بازتولید خشونت
🔷 مهدی معتمدیمهر
@iranfardamag
1️⃣ چرا اساسا اعدام در ایران از مسئله ی حقوقی به مسئله ای سیاسی تبدیل شده است؟
▪️مجازات اعدام در قوانین کیفری ایران، اگرچه محدود به موارد زیر نیست و حتی شامل مواردی مانند تکرار متعمدانه کیفرهای حدی مانند شرب خمر یا سرقت حدی یا برخی افعال غیراخلاقی نظیر لواط و تجاوز به عنف هم میشود، اما در عمل، جز در مواردی محدود، مصادیقی برای اجرای مجازات اعدام برای جرایم یادشده دیده نمیشود و عمدتا این کیفر سنگین و غیرقابل جبران در قبال جرایمی مانند قتل عمد، قاچاق مواد مخدر از سطوحی به بالا و محاربه و افساد فیالارض میشود و در یک کلیت عمومیتر، این مجازات عمدتا در قبال جرایمی که از آنها به جرایم علیه امنیت اقتصادی، سیاسی و اخلاقی تعبیر میشود، کاربرد عملی داشته است.
🔸عمده مصادیق اجرایی مجازات اعدام پس از دهه شصت، در مورد قتل عمد و سوداگران مواد مخدر بوده و اعدامهایی که با عناوینی مانند محاربه یا افساد فیالارض و مرتبط با اعتراضات خیابانی و سیاسی در سالیان اخیر اجرا شده است، در قبال سایر موارد اعدام جرایم عمومی، آمار چشمگیری نداشتهاند اما به شدت موجب آزار وجدان مردم و واکنش افکار عمومی شدهاند.
▪️نکته مهم این است که حتی اعدام قاتلین و قاچاقچیان مواد مخدر هم امروزه به مسالهای سیاسی و نه حقوقی بدل شده است. یکی از دلایل این موضوع، عدم رعایت حقوق متهم و آیین دادرسی کیفری در عموم موارد است، اگرچه این حسایت به ویژه در خصوص متهمان امنیتی و سیاسی بیشتر وجود دارد. دادگاه وقتی علنی نباشد یا حقوق متهم رعایت نشود، ولو آن که متهم جنایتپیشه باشد، شبهه ایجاد میکند و از دستگاه قضایی اعتبارزدایی میشود و اعتماد عمومی در قبال احکام صادره تنزل پیدا میکند. در چنین شرایطی، ولو آن که واقعا هم متهم کاری را انجام داده باشد که مستحق اعدام باشد، جامعه نمیتواند به آن حکم اعتماد کند، چون نظارتی بر روند دادرسی نداشته است. این موضوع سبب میشود که این احکام، سیاسی تلقی شوند.
🔸عامل دوم سیاسی قلمداد شدن این اعدامها حتی در موارد جرایم عمومی مانند قتل و قاچاق، حجم بالای آمار این کیفر در طول زمان و منبعث از شهرت عمومی حاکمیت به نقض حقوق بشر در طول چهار دهه گذشته است و عامل سوم، سابقه بهجا مانده از دهه نخست پس از انقلاب و بهویژه اعدامهای سال ۱۳۶۷ است که موجب سیاسی قلمداد شدن کیفر اعدام به ویژه در خصوص مصادیق مرتبط با اعتراضات سیاسی و تجمعات خیابانی است؛ علیالخصوص که تندرویها و قانون شکنیها و وحشتافکنیهایی مانند شلیک گلوله ساچمهای به چشم معترضان و حتی قتل آنان در سایه فرافکنی و مسئولیتگریزی دستگاههای قضایی و امنیتی به دفعات مشاهده شده است. به عبارت دیگر، افکار عمومی متقاعد شده است که حاکمیت برای مواجهه با اعتراض و مخالفت مردم برای خود به حق سرکوب و حتی کشتار قائل است.
▪️و نکته یا عامل آخر این است که مجازات اعدام در ایران از فلسفه وجودی تهی شده است. نه بازدارندگی عمومی دارد و نه اختصاصی و در یک کلام، موضوعیت اخلاقی خود را از دست داده است و حتی برخی اعدامشدگان به ویژه در عرصه اعتراضات سیاسی به تراز قهرمانان ملی ارتقا یافتهاند؛ صرفنظر از آن که آیا شایستگی چنین موقعیتی را داشته باشند یا آن که به واقع، مرتکب جنایت و جرم شده باشند.
2️⃣ تداوم اعدام های سیاسی چه تاثیری بر جامعه جنبشی ایران و نیز نوع کنشگری فعالان سیاسی خواهد گذاشت؟
🔸البته من به قطعیت نمیتوانم داوری کنم که جامعه ایران جنبشی است یا خیر؟ اما آنچه میفهمم این است که اعدامهای سیاسی نتوانسته جامعه را قانع کند و از سوی دیگر منجر به تعمیق بذر کینه در طول سالیان و دههها شده و دستاوردی جز زمینهسازی در راستای بازتولید خشونت نداشته است.
#ایران_فردا
#نه_به_اعدام
#مهدی_معتمدیمهر
https://cutt.ly/NwVFKU5I
http://t.me/iranfardamag
🔷 مهدی معتمدیمهر
@iranfardamag
1️⃣ چرا اساسا اعدام در ایران از مسئله ی حقوقی به مسئله ای سیاسی تبدیل شده است؟
▪️مجازات اعدام در قوانین کیفری ایران، اگرچه محدود به موارد زیر نیست و حتی شامل مواردی مانند تکرار متعمدانه کیفرهای حدی مانند شرب خمر یا سرقت حدی یا برخی افعال غیراخلاقی نظیر لواط و تجاوز به عنف هم میشود، اما در عمل، جز در مواردی محدود، مصادیقی برای اجرای مجازات اعدام برای جرایم یادشده دیده نمیشود و عمدتا این کیفر سنگین و غیرقابل جبران در قبال جرایمی مانند قتل عمد، قاچاق مواد مخدر از سطوحی به بالا و محاربه و افساد فیالارض میشود و در یک کلیت عمومیتر، این مجازات عمدتا در قبال جرایمی که از آنها به جرایم علیه امنیت اقتصادی، سیاسی و اخلاقی تعبیر میشود، کاربرد عملی داشته است.
🔸عمده مصادیق اجرایی مجازات اعدام پس از دهه شصت، در مورد قتل عمد و سوداگران مواد مخدر بوده و اعدامهایی که با عناوینی مانند محاربه یا افساد فیالارض و مرتبط با اعتراضات خیابانی و سیاسی در سالیان اخیر اجرا شده است، در قبال سایر موارد اعدام جرایم عمومی، آمار چشمگیری نداشتهاند اما به شدت موجب آزار وجدان مردم و واکنش افکار عمومی شدهاند.
▪️نکته مهم این است که حتی اعدام قاتلین و قاچاقچیان مواد مخدر هم امروزه به مسالهای سیاسی و نه حقوقی بدل شده است. یکی از دلایل این موضوع، عدم رعایت حقوق متهم و آیین دادرسی کیفری در عموم موارد است، اگرچه این حسایت به ویژه در خصوص متهمان امنیتی و سیاسی بیشتر وجود دارد. دادگاه وقتی علنی نباشد یا حقوق متهم رعایت نشود، ولو آن که متهم جنایتپیشه باشد، شبهه ایجاد میکند و از دستگاه قضایی اعتبارزدایی میشود و اعتماد عمومی در قبال احکام صادره تنزل پیدا میکند. در چنین شرایطی، ولو آن که واقعا هم متهم کاری را انجام داده باشد که مستحق اعدام باشد، جامعه نمیتواند به آن حکم اعتماد کند، چون نظارتی بر روند دادرسی نداشته است. این موضوع سبب میشود که این احکام، سیاسی تلقی شوند.
🔸عامل دوم سیاسی قلمداد شدن این اعدامها حتی در موارد جرایم عمومی مانند قتل و قاچاق، حجم بالای آمار این کیفر در طول زمان و منبعث از شهرت عمومی حاکمیت به نقض حقوق بشر در طول چهار دهه گذشته است و عامل سوم، سابقه بهجا مانده از دهه نخست پس از انقلاب و بهویژه اعدامهای سال ۱۳۶۷ است که موجب سیاسی قلمداد شدن کیفر اعدام به ویژه در خصوص مصادیق مرتبط با اعتراضات سیاسی و تجمعات خیابانی است؛ علیالخصوص که تندرویها و قانون شکنیها و وحشتافکنیهایی مانند شلیک گلوله ساچمهای به چشم معترضان و حتی قتل آنان در سایه فرافکنی و مسئولیتگریزی دستگاههای قضایی و امنیتی به دفعات مشاهده شده است. به عبارت دیگر، افکار عمومی متقاعد شده است که حاکمیت برای مواجهه با اعتراض و مخالفت مردم برای خود به حق سرکوب و حتی کشتار قائل است.
▪️و نکته یا عامل آخر این است که مجازات اعدام در ایران از فلسفه وجودی تهی شده است. نه بازدارندگی عمومی دارد و نه اختصاصی و در یک کلام، موضوعیت اخلاقی خود را از دست داده است و حتی برخی اعدامشدگان به ویژه در عرصه اعتراضات سیاسی به تراز قهرمانان ملی ارتقا یافتهاند؛ صرفنظر از آن که آیا شایستگی چنین موقعیتی را داشته باشند یا آن که به واقع، مرتکب جنایت و جرم شده باشند.
2️⃣ تداوم اعدام های سیاسی چه تاثیری بر جامعه جنبشی ایران و نیز نوع کنشگری فعالان سیاسی خواهد گذاشت؟
🔸البته من به قطعیت نمیتوانم داوری کنم که جامعه ایران جنبشی است یا خیر؟ اما آنچه میفهمم این است که اعدامهای سیاسی نتوانسته جامعه را قانع کند و از سوی دیگر منجر به تعمیق بذر کینه در طول سالیان و دههها شده و دستاوردی جز زمینهسازی در راستای بازتولید خشونت نداشته است.
#ایران_فردا
#نه_به_اعدام
#مهدی_معتمدیمهر
https://cutt.ly/NwVFKU5I
http://t.me/iranfardamag
Telegraph
🔴 اعدامها: تعمیق بذر کینه و بازتولید خشونت
🔷 مهدی معتمدیمهر @iranfardamag 1️⃣ چرا اساسا اعدام در ایران از مسئله ی حقوقی به مسئله ای سیاسی تبدیل شده است؟ مجازات اعدام در قوانین کیفری ایران، اگرچه محدود به موارد زیر نیست و حتی شامل مواردی مانند تکرار متعمدانه کیفرهای حدی مانند شرب خمر یا سرقت حدی…