ایران فردا
7.12K subscribers
964 photos
136 videos
50 files
2.41K links
نشریه «ایران فردا»، ماهنامه اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی است که اول هر ماه، در تهران و دیگر شهرها منتشر می شود.
ارتباط با صفحه ی رسمی ماهنامه ایران فردا در تلگرام:
@iranfardamag
Download Telegram
ترامپ یا بایدن؟!

مهدی غنی
@iranfardamag

🔴 ترامپ با تعبیرشناخته شده وطنی، یک «پدیده هزاره سوم» برای امریکاست. برخلاف گذشته که همواره یکی از دوحزب دموکرات و جمهوریخواه، سکان کشور را دردست داشتند، کنشهای آقای ترامپ تاحدی خارج از سیاست های عرفی دو حزب بود. نمونه داخلی چنین پدیده‌ای را ما چندسال قبل تجربه کردیم، هرچند این پدیده خارجی با مشابه داخلی‌اش تفاوت‌های زیادی هم داشت. شاهد بودیم شخصی ابتدا توسط یک جریان سیاسی انتخاب و حمایت شد و به قدرت رسید، جریان حامی او همه ارزش‌ها و دارایی‌اش را برای او هزینه کرد. از امام زمان نقل کردند که او را حمایت می کند، از معجزه بودن او سخن گفتند، از افکار و اندیشه‌هایش تجلیل کردند، از مردمی بودن و هاله نور و حتی تطبیق با شعیب بن صالح سردارخاص امام زمان/1 سخن بسیاررفت. اما چندی بعد او نشان داد که تابع این جریان نیست و خود برنامه‌ای مستقل دارد. این بار فرقه انحرافی و فراماسون و ضدولایت و... نامیده شد. آقای ترامپ هم درمسند قدرت هرچه خود تشخیص می‌داد بی‌درنگ عمل می‌کرد و چندان اهمیتی به سیاست¬های تعریف شده حزبی و نظرمشاوران و کارشناسان نمی‌داد.

🔴 به هرحال هر چه بود وهست به مردم امریکا مربوط است. ماباید مراقب کلاه خودمان باشیم که باد نبرد. امروز برخی رفتن ترامپ و آمدن بایدن را فرصتی برای ایران می‌دانند که نباید از دست داد. برخی به عکس ترامپ را بهترین موقعیت برای مذاکره و توافق می‌شمردند. عده‌ای هم آنها را دو روی یک سکه می‌دانند.


▪️مذاکره با تاجر

🔴 واقعیت اینست که ترامپ تاجراست و به سود و زیان امروزین هرکار می اندیشد، نه ایده‌های کارشناسان و دیپلومات‌های آینده‌نگر. او سیاست را هم کالایی می‌بیند که به قیمت روز باید سنجیده و معامله شود. رفتارش با کره شمالی، توافقنامه پاریس، حقوق بشر، سرکوب سیاهپوستان، مقابله با کرونا، ستادبهداشت جهانی و حتی انتخابات نشان از چنین رویکردی داشت. بنابراین باچنین آدم تاجرمآبی می‌توان وارد مذاکره و معامله شد. به‌ویژه اگر معامله بردـ برد باشد. اما یک مشکل اساسی هم در رابطه با چنین افرادی وجود دارد و آن اطمینان به پایبندی و تعهدات است. ترامپ به همان میزان که اهل معامله بود، غیرقابل اعتماد هم بود. چون به منافع کوتاه مدت می‌اندیشید هیچ تضمینی نداشت که فردای معامله بخاطر سود بیشتردر معامله‌ای کلان‌ترهمه توافقات گذشته را برهم نزند.


▪️مذاکره با سیاستمدار

🔴 برخلاف ترامپ، بایدن سیاستمداراست و آن هم سیاستمداری کهنه‌کار، متعهد به برنامه‌های حزبی و سیاست‌هایی که منافع درازمدت امریکا را رقم می‌زنند. طبیعی است او نیز اهل مذاکره و معامله است. اما با قیمت روز معامله نمی‌کند، به فردا و پس فردا می‌اندیشد. بنابراین مذاکره با دولت بایدن به تدبیر و آینده‌نگری و هوشیاری بیشتری نیازدارد. اگرما تکلیف درازمدت خود را ندانیم، اگر منافع جناحی و گروهی و کوتاه مدت را درنظر داشته باشیم، طبیعی است که تعامل با آنان سرانجام مطلوبی برای مردم و درنتیجه ثبات حکومت نخواهدداشت.

▪️ نیروی ماندگار

🔴 اما اگراز قدرت‌های رسمی و دیپلوماتیک بگذریم، یک قدرت مهم دیگری هم هست که معمولا" در عرصه دیپلماسی به حساب نمی‌آید. در کوتاه مدت هم نقش تعیین کننده‌ای ندارد. اما اصلی ترین منبع قدرت، ثبات و امنیت هر حکومت و کشوری است. هرحکومتی که رضایت مردم را با خود داشته باشد و این رضایت یا سرمایه اجتماعی را قدر دانسته و آن را به کار گیرد، بی¬تردید درعرصه خارجی نیز موفقیت‌های چشمگیری خواهدداشت. چنین حکومتی می‌تواند با هر قدرت و ابرقدرتی وارد چانه‌زنی و مذاکره شده و منافع ملی درازمدت خود را تأمین و تضمین کند. اما حکومتی که از پشتوانه داخلی محکمی برخوردارنیست و از درون خود نگران است، چاره‌ای جز باختن ندارد.

🔴 سرنوشت شاه خودمان نمونه چشمگیر این حقیقت است. او که قدرت نظامی و امنیتی اول منطقه بود، آخرین سلاح‌های مدرن امریکا و انگلیس را پیش خرید می‌کرد، با همه ابرقدرت‌ها هم روابط حسنه داشت، اما سرانجام بخاطر نداشتن پشتوانه مردمی، همه آن ابرقدرت‌ها رهایش کردند و با جریانی که پشتوانه مردمی داشت وارد مذاکره شدند.

🔴 اکنون نیزحکومت ایران، مسئله اول و اساسی‌اش جلب رضایت مردم و اتکاء به این سرمایه لایزال اجتماعی است. مذاکره را باید با نخبگان و فرهیختگان، صنعتگران و تاجران، عدالت‌طلبان وآزادیخواهان و دریک کلام «ملت ایران» به سرانجام رساند و منافع آنان را بر منافع جناح، باند وگروه و ... اولویت بخشید. آنگاه مذاکره با هرکدام ترامپ یا بایدن سرانجامی نیکو خواهد داشت و پیروزی هریک از این دو برای ما تفاوتی نخواهدداشت.

-----------------------------------
1- سیدحسین سجادی، دهه هشتاد دهه ظهور.


#بایدن
#ترامپ
#مهدی_غنی

https://t.me/iranfardamag
🔴 دیو و فرشته؟!

♻️مهدی غنی

@iranfardamag

🔹اخیرا" اطلاعیه ای با امضای برخی هموطنان که بیشترمقیم خارج کشورند صادرشد که مهم ترین پیامش « نه به جمهوری اسلامی» بود. کسانی هم اظهار خوشحالی کردند که چندصدنفر توانسته اند بر سر این متن توافق کنند. اما نکته‌ی ظریفی در این فرآیند نه گفتن مغفول مانده و آن همین الگوی جمهوری اسلامی است. به نظر می رسد این هموطنان تجربه چهاردهه پیش را از یاد برده اند که نظام اسلامی چگونه شکل گرفت.

🔹منطق خفته در این کنشگری با منطق تأسیس نظام اسلامی همخوان و کاملا" همراستاست. خیزش مردمی سال 56 و 57 با نه گفتن به نظام شاهنشاهی آغازشد. همه همت و تلاش براین بود که شاه برود. سرودند که: تا شاه کفن نشود/ این وطن وطن نشود. سعادت ملت و آبادانی میهن و سرافرازی ایران همه گره خورده بود به رفتن نظام شاهنشاهی.

🔹اگر از مخالفین می پرسیدی شما چه چیزی را می خواهید جایگزین کنید؟ پاسخ این بود که: «دیو چو بیرون رود فرشته درآید». شاه آنقدر نحوست و بدبیاری داشت که وقتی از ایران رفت برخی اسکناس هایی را که پول ملی کشور بود بخاطر عکس شاه سوراخ می کردند. برآن شدند که کلمه شاه را از همه ترکیبات شاهرود، شاهراه، بندرشاه، و.... حذف کنند تا به خوشبختی و سعادت ورفاه عمومی دست یابند.

🔹این نفی کردن و نه گفتن آنقدر تقدس و اصالت یافت که برخی آن را مساوی توحید و زیربنای اسلام معرفی کردند. گفتند لااله الا الله، از نفی شروع شده است. اول باید بت ها را شکست بعد دنبال خدای واقعی گشت. کسی نمی گفت اگر به خدای واقعی نرسیدی، از کجا دانستی این بت، خدای واقعی نیست؟

🔹نفرت از ساواک ارگان امنیتی رژیم آنقدر ریشه دوانده بود، که کافی بود انگ ساواکی به کسی بچسبد. مردم کوچه و خیابان برسر آن نگون بخت چه می آوردند! نتیجه چه شد؟

🔹همین که رژیم فروریخت، مشت هایی که برسر آن کوفته می شد، برفرق یکدیگر فرود آمد.
🔹دیو رفت اما به جای فرشته، رشته ها از هم گسست. شکاف ها پدیدارشد. دوستان قدیم، دشمنان جدید یکدیگر شدند. شد آنچه نمی خواستند و نمی پنداشتند.

🔹باز تجربه تلخی بر تاریخ غمبارمان افزوده شد که ما در گفتن «نه» بسیار هنرمند، شتابزده و سازش ناپذیریم، اما دریغ از لحظه ای تأمل برای آن «آری» که باید برایش اندیشید، دود چراغ خورد، دوراندیشی کرد، آگاه شد و ساخت.

🔹ضمن اینکه اگر آن روز نه گفتن به نظام شاهنشاهی، به تحقق پیوست، بخاطر چشم اندازی بود و فرشته ای که در آن فضا برای آینده تصویر شده و به باور عمومی درآمده بود و مردم با امید به آن به نفی وضع موجودشان راضی شدند. اما امروز کدام چشم انداز و فرشته ای ترسیم شده است؟


#ساواک
#مهدی_غنی
#دیو_چو_بیرون_رود_فرشته_درآید


https://bit.ly/3u5lTR3

https://t.me/iranfardamag
❇️نظامیگری و مردم داری

🔶 مهدی غنی
@iranfardamag

🔺 چندی است شاهد اوج گیری تنش نظامی میان اسرائیل و ایران هستیم. بررسی درگیری های دریایی، ترورها و انفجارات درون خاک ایران توسط اسرائیل نشان می دهد که پافشاری و اصرار برتداوم این تنش و حتی شدت گرفتن آن بیشتر از سوی اسرائیل است تا ایران. گرچه ایران همواره بر تلافی این حملات تأکید کرده و مواردی نیز پاسخ عملی به آنها داده، اما به نظر می رسد موضع اسرائیل جنبه تهاجمی و حتی تحریک کننده دارد تا طرف مقابل نیز به موضع درگیری کشانده شود. اما دولت اسرائیل و در رأس آن آقای نتانیاهو چه نیازی به این درگیری دارد؟

🔺 درسال های گذشته هم شاهد بودیم هر از گاهی نتانیاهو تبلیغاتی جنجالی علیه ایران راه می انداخت که تا چندماه دیگر در این کشور بمب اتمی ساخته می شود و یا با رسم شکل و نقاشی آدرس محل بمب ها را نشان می داد.

🔺البته ایران از ابتدای انقلاب علیه اسرائیل و امریکا موضعگیری داشته و از ملت فلسطین حمایت می کرده است، اما به هر حال بعد از گذشت چهاردهه قطع رابطه با امریکا و ستیزه جویی طرفین، همگان شاهد بودیم که طرفین طی یک مذاکراتی طولانی سرانجام به یک توافق سیاسی رسیدند که به قول طرفین برد- برد بود.

🔺 برجام در چنددهه عمر جمهوری اسلامی یک نقطه عطف به شمار می رفت و نوید مسیری جدید را می گشود. هرچند با پیشینه خصمانه طرفین، اعتماد کافی برای ایجاد روابط حسنه وجود نداشت و در اظهارات رسمی هم بیان می شد، اما تداوم آن می توانست هم برجهت گیری جنبش های منطقه و هم در مسیر پیش روی ایران اثرگذارباشد. اما از همان زمان امضای برجام آقای نتانیاهو آرام نداشت و مرتب علیه این توافقنامه و شخص اوباما رئیس جمهور امریکا و تیم او تبلیغات می کرد.

🔺خروج امریکا از برجام توسط ترامپ، گرچه برای نتانیاهو یک پیروزی شمرده می شد، اما یک ضربه بزرگ به حیثیت امریکا زد و ثابت کرد که دولت امریکا قابل اعتماد نیست و رهبران ایران حق داشتند بی اعتماد باشند.

🔺اما با زمزمه بازگشت طرفین به برجام، باردیگر شاهدیم نتانیاهو به تکاپو افتاده است. این درحالی است که پرونده های فسادمالی و رشوه و سوء استفاده از قدرت ایشان در دادگاه مطرح شده و او دادستان های اسرائیل را به کودتا علیه خود متهم کرده است. سیاست های نتانیاهو اکنون شرایطی را فراهم کرده است که بنا به گزارش نشریه هاآرتص برخلاف گذشته سیرمهاجرت معکوس یهودیان از اسرائیل به خارج بسیار شدت گرفته است1.

🔺گفته می شود حدود 40 درصد جوانان این کشور خواستار مهاجرت از اسرائیل هستند. آقای نتانیاهو با مشکل ائتلاف برای تشکیل کابینه هم روبروست. با این وصف این شائبه شدت می گیرد که بزرگ کردن خطر ایران برای اسرائیل و تشدید بحران نظامی با این کشور برای نتانیاهو بیشتر مصرف داخلی داشته باشد. او نیاز به دشمن تراشی دارد تا اذهان عمومی را به نقطه دیگری معطوف سازد و از پرداختن به مسائل درونی و واقعی جامعه اسرائیل بازمانند.

🔺اما ایران هم در برابر چنین بدخواهانی دریک آزمون تاریخی قرار می گیرد. یکی اینکه الگویی مشابه همین نتانیاهو را درپیش گیرد که برقدرت نظامی، هسته ای تکیه کند و امنیت و ثبات خود را در بنیه میلیتاریستی بجوید. دیگر اینکه ضمن تقویت بنیه دفاعی خود، این حقیقت را از یاد نبرد که مهم ترین رکن ثبات و امنیت هرکشوری مردم آن هستند.

🔺 تجربه رژیم پهلوی را به یاد داریم که از نظر نظامی و سلاح های پیشرفته در منطقه رتبه اول را داشت، اما وقتی مردم ناراضی شدند، نظامی گری به کارش نیامد. اما در تهاجم عراق به ایران گرچه ایران به لحاظ نظامی وضعیت مناسبی نداشت، اما بخاطر پشتوانه مردمی اش توانست در برابر همه کشورهای قدرتمند بایستد و متجاوز را به عقب راند. به قول قرآن «ماینفع الناس فیمکث فی الارض»، آنچه به نفع توده مردم است درزمین برجای می ماند.
---------------------------------
1- احمدی محمد، اسرائیل ومهاجرت معکوس یهودیان، چشم انداز ایران، شماره 126


#نتانیاهو
#مهدی_غنی
#تنش_ایران_و_اسرائیل
#رکن_مهم_ثبات_و_امنیت


https://bit.ly/3mX6kZo
https://t.me/iranfardamag
🔴 چه چیز را باورکنم؟

▪️ پرونده انقلاب بهمن 57 -1

❇️ مهدی غنی
@iranfardamag

🔺 وقتی می پرسند چرا دیکتاتورها صدای مردم را دیر می شنوند؟ یک پاسخ ساده و درست دارد که چون دیکتاتورند صدای مخالف را نمی شنوند. اگر صدای مردم را درزمان مناسب می شنیدند که دیکتاتور نبودند و سرنگون نمی شدند. اما برای دریافت پاسخ دقیق تر باید خودمان را در آن جایگاه فرض کنیم تا چگونگی ماجرا روشن تر شود، این هم نیاز به شناخت عینی دارد که کمتر دردسترس است.

🔹گرچه با اسناد و اطلاعاتی که از رژیم شاه پس از انقلاب منتشرشد، شاید بتوان به پاسخی رسید که تا حدی به واقعیت نزدیک باشد. می دانیم محمدرضاشاه در15 آبان 1357 یعنی سه ماه قبل از سرنگونی اش، دریک سخنرانی زنده تلویزیونی خطاب به مردم اعلام کرد صدای انقلاب شما را شنیدم. اما اگر قبل از آن درباره صدای مخالفین اش از او می پرسیدیم چه پاسخی می داد؟ سناریوی زیر برگرفته از آن تجربه، از زبان دیکتاتور فضای ذهنی و عینی وی را تاحدی نشان می دهد:

🔺 “هر روز بولتنی خبری برای من می آورند که مهم ترین وقایع روز درآنست. اغلب خبرها حاکی از پیشرفت کارهاست. پروژه های تمام شده که من باید افتتاح کنم یا به یکی از مقامات اجازه دهم آن را افتتاح کند، کلنگ زدن پروژه ها و طرح های عمرانی جدید، برنامه های آینده وزارتخانه ها، خرید جدیدترین تسلیحات نظامی و اینکه ما قدرتمندترین حکومت منطقه هستیم و همه روی ما حساب می کنند، قراردادهای جدید با کشورهای دیگر، پیش¬بینی قیمت نفت و تقاضاهای جدید برای خرید آن و...

🔹مقامات امنیتی مرتب گزارش هایی می دهند که چه کسانی علیه حکومت توطئه می کنند و با خارجی ها ارتباط دارند، در محافل خصوصی شان چه می گویند، چه اختلافاتی با هم دارند که نشان می دهد ما برآنها اشراف اطلاعاتی داریم و همه در تور امنیتی خودمان هستند. حالا دارند روی اختلافات آنها کار می کنند تا خودشان به جان هم بیفتند و نفله شوند. گزارش می دهند بعضی از آنها وقتی دستگیرمی شوند چطورعوض می شوند و با ما همکاری می کنند.

🔺 از مسئولین امنیتی خواستم گزارشی بدهند که مخالفین حرف حساب شان چیست؟ چه برنامه ای برای پیشرفت مملکت دارند و چرا مخالفت می کنند؟ گزارش دادند که اینها فقط با من مخالفند و برای مملکت هیچ طرح و برنامه ای ندارند و شعارهای کلی و غیرعملی می دهند. خودشان هم با هم درگیرند و یکدیگر را تخطئه می کنند و علیه هم حرف هایی می زنند. هرکدام فقط خودش را قبول دارد و بهترین می داند.

🔹 افرادی هم که به حضور می رسند همیشه از بهبودی اوضاع و رضایت عموم مردم سخن می گویند و اظهار وفاداری می کنند و اینکه حاضرند برای کشور جان خود را نثار کنند. هرچند من خیلی به این حرف ها اطمینان ندارم.

🔺 چند بار هم به میان مردم رفتم و هربار با استقبال گرم و پرشور آنها روبروشدم و دریافتم که مردم حامی حکومت هستند و از اقدامات ما رضایت دارند. باید هم داشته باشند، این جاده ها که درست کردیم، مدارس و دانشگاه هایی که تأسیس کردیم، امنیتی که برایشان فراهم کردیم، می بینند. بی جهت جاوید شاه نمی گویند. تنها یک مشت فریب خورده هستند که مخالفت می کنند.

🔹 دست خارجی هم درکاراست. شنیدم بعضی خبرگزاری های خارجی بلندگوی مخالفین ما شده اند، گفتم به سفارتخانه های آنها هشدار بدهند و توضیح بخواهند. آنها گفته اند درکشورما رسانه ها آزادند و دولت نمی تواند در کارآنها دخالت کند. اما این ظاهرقضیه است، آنها امتیازات بیشتری می خواهند. چند قرارداد با آنها ببندیم و نفت ارزان به آنها بدهیم، دیگر اسمی از این مخالفین نمی آورند.

🔺 من نمی فهمم این مخالفین مگر ایرانی نیستند؟ چرا این همه پیشرفت را نمی بینند؟ فقط دست می گذارند روی چند مورد اختلاس و دزدی که در همه جا هست و درمقابل این پیشرفت ها چیزی نیست. بعضی مجلات هم به این توهمات دامن می زنند که باید جلویش گرفته شود.

🔹 بعضی از این نزدیکان هم به نظرم فریب همین تبلیغات و توهمات را خورده اند که می گویند آتشی زیرخاکستر هست که اگر بادی بوزد شعله ور می شود. من که آتشی نمی بینم. درگزارش هایی هم که می دهند خبری از این آتش زیرخاکستر دیده نمی شود. می گویند آنقدر خاکستر روی این ذغالها ریخته ایم که کاملا" خاموش و سرد خواهد شد. گاهی هم که به این گونه حرف ها فکر می کنم، دچارکابوس می شوم، شک می کنم نکند این گزارش ها را برای خوشامد من می گویند و به قول سعدی:

🔺 این دغل دوستان که می بینی/ مگسانند دور شیرینی

🔹 ولی چه می شود کرد؟ اگر حرف اینها را باور نکنم، حرف چه کسی را باورکنم؟


#مهدی_غنی
#انقلاب_57
#نشنیدن_صدای_مردم


https://bit.ly/3HN5acB

https://t.me/iranfardamag
🔴 خردادی‌ها

💠 مهدی غنی
@iranfardamag

🔸خرداد، ماه عجیبی است. برای اغلب کنشگران سیاسی و انقلابی با نگرش‌های متفاوت و گاه متضاد این ماه خاطره انگیز و نوستالژیک است. گویی تاریخ برنامه داشته پای همه جریان‌ها را در این ماه گیربیندازد.

🔹 دوم خرداد یادآورپیروزی اصلاح طلبان بررقیب درسال 76 است که به صورت نماداصلاح طلبان درتاریخ مانده و هرسال با رسیدن این روز، این داغ تازه می‌شود که چرا جناح مقابل که ابزار قدرت را دردست دارد، با تمامیت خواهی خود عملا" موجبات فروپاشی را فراهم می‌کنند و به آنها میدان نمی‌دهند تا در رفع مشکلات فعال شوند.

🔸سوم خرداد سالروز آزادی خرمشهر از چنگ متجاوزین بعثی درسال 1361 است. گرچه همه اقشار ملت از دفع تجاوز دشمن شاد شدند و در این امر مشارکت داشتند، اما این روز به تدریج نماد فداکاری و تلاش رزمندگان و نیروهای نظامی شده و سپاه و ارتش مراسمی در این روز برپا می‌کنند.سپاه که یک قدرت بزرگ نظامی، اقتصادی و سیاسی است،با رسیدن این روزها،این گفتمان را زنده می‌کند که نیرویی که برای حفظ کشور و امنیت آن فداکاری کرد،اکنون توانایی اداره کل کشور را دارد و باید درهمه زمینه‌های اقتصادی، اداری و سیاسی یکه‌تاز باشد.

🔹چهارم خرداد اما نه یک روزپیروزی،بلکه یادآور حادثه‌ای تلخ است که رژیم شاه رهبران و بنیانگزاران مجاهدین خلق را درسال 1351به جوخه اعدام سپرد. این روزکه بیانگر مبارزات قهرآمیز جوانان فداکارو صادق آن دوران است،نماد جریانی شد که درحوادث چنددهه گذشته بسیارتأثیرگذار و نقش‌آفرین بود.

🔸پانزده خرداد هم سرآغازدرگیری خونین رژیم شاه با مردم و روحانیت بود و به عنوان یک روز تعیین کننده در روند حاکمیت روحانیون و سرنگونی شاه قلمداد می‌شود.

🔹اما 29خرداد روز درگذشت پرابهام دکترعلی شریعتی است، مردی که کوشید به کنشگران زمانش – خردادی‌ها- بباوراند که بدون آگاهی خلق، بدون تحول در اندیشه، فرهنگ و رفتارمردمان، انتظار تغییرنیک نتوان داشت.

🔸جای شگفتی است که همه این جریان‌ها از یک زاویه در یک راستا و جهت و هدف می‌گنجند. اما ازسوی دیگر، در چهاردهه گذشته این جریان‌ها اوج درگیری و خصومت با یکدیگر را تجربه کردند و برای فرسایش و نابودی آن دیگری از هرتلاشی فروگذارنکردند.

🔹چهارخردادی‌ها یعنی بنیانگزاران مجاهدین در15 خرداد 42 در زندان شاه بودند و از این روز خونین الهام گرفتند که باید مبارزه‌ای قهرآمیز،سازمان‌یافته با نگاهی درازمدت را پی‌ریزی کرد و این راه را از همانجا آغازکردند.حرکت آنها هشت سال بعد علنی شد و حماسه‌ای آفرید که تأیید و تمجید اغلب روحانیون برخاسته از نهضت 15 خرداد را درپی‌داشت.اما از سال 54 در این همدلی و همراهی،شکافی افتاد که هرروز عمیقتر و وسیع‌تر شد و بعد از پیروزی انقلاب به درگیری خونین و برادرکشی انجامید که اوج و یا آغاز آن، پایان خرداد بود!!(30 خرداد).

🔸دوم‌خردادی‌ها که عنوان اصلاح‌طلبی را برخود نهادند، اغلب کسانی بودند که در دهه اول انقلاب حامیان جدی نظام و دست اندرکار اداره کشوربودند. درراه‌اندازی سپاه، درپیشبرد جنگ، درمبارزه با جریان‌های برانداز و مخالف نظام، دراداره کشور نقش مؤثر و تعیین کننده داشتند.اما با پایان یافتن جنگ،به تدریج فاصله‌هایی میان نیروها ایجاد شد که به تدریج عمیقتر و وسیع‌تر گردید و به رودررویی سیاسی با جریانی کشیده شد که تلاش می‌کرد خود را میراث‌دار سوم خرداد درمقابل دوم خرداد بداند(23خرداد1388). بگذریم که در 31 خرداد60، مردی به شهادت رسید که نقطه تلاقی و همگرایی این جریانات بود. مصطفی چمران،عضو نهضت آزادی و کابینه دولت موقت،درعین حال رزمنده‌ای صاحبنظر درعرصه جنگ و عارفی مدافع دکترشریعتی که خیلی زود از میان رفت.

🔹امروز همه این خردادی‌ها شاهد جامعه‌ای متشتت و پراکنده و اتمیزه هستند که هیچکدام از آنها هژمونی ملی در آن ندارند.هیچکدام از این نیروها که سالیانی را صرف حذف دیگری کردند،امروز دل خوش و رضایت خاطری از آش پخته شده ندارند و مسئولیت آن را به گردن نمی‌گیرند.البته می‌توان بازهم چون گذشته هریک از این خردادی‌ها، عامل وضعیت نابسامان امروز را دررفتارهای نادرست رقیب جستجوکند،اما اگرقدری انصاف وعبرت‌آموزی از گذشته تلخ را چاشنی اندیشه‌هایمان کنیم،شاید روزنه‌ای دیگرپیش‌رویمان رخ نماید...


متن کامل :
https://bit.ly/3MWg95H
#مهدی_غنی
#وقایع_خرداد
#ضرورت_بازخوانی_جریانات_از_خود


https://t.me/iranfardamag
🔴گشودگی و پویایی
❇️نه به انجماد و ایستایی
▪️ویژه‌ی دوازدهمین سال‌یاد درگذشت مهندس عزت‌الله سحابی -1

🔷
مهدی غنی
@iranfardamag

🔸پرسش این بود که مهندس سحابی چطور منافع ملی را با ایدئولوژی اسلامی و سوسیالیسم که هر دو به نوعی فراوطنی هستند، جمع می‌کرد؟ آیا بین اینها تعادل برقرار می‌کرد یا برای یکی اولویت قائل بود؟

▪️بگذارید از برخی پرسش‌های جدی بگذریم، پرسش‌هایی مانند اینکه تعریف منافع ملی چیست؟ و چگونه و با چه سازوکاری می‌توان در هر زمانی منافع ملی را تشخیص داد؟ معیار و میزان تعیین آن کدام است؟ همچنان که منظور از ایدئولوژی اسلامی و سوسیالیسم هم مشخص نیست که کدام قرائت و مدل از این مفاهیم است.

🔸با این وصف، با این معادله سه مجهولی و سردرگمی، رسیدن به تصویری روشن از نگاه مهندس سحابی بسیاردشوارخواهدبود. اما نکته‌ای که نگارنده از شخصیت آن مرحوم به یاد آوردم، مرا از سرگردانی میان این مفاهیم رها کرد.

▪️می‌دانیم که می‌توان تصویری از یک مقطع زندگی مرحوم سحابی گرفت و آن را به عنوان شخصیت و منش ایشان معرفی کرد. اما این تصویر واقعی از آن عزیز نیست که او در زندگی پربارش تحولات بسیارداشت که هرکدام در خور تأمل است و همه را باید به یاد داشت.

🔸با مرور زندگی مهندس، آنچه برجسته و آشکار می‌شود گشودگی و حقیقت‌جویی اوست، ویژگی مهمی که نمی‌‌گذاشت اودر قالب‌ها و قاب‌های ذهنی و پیش‌فرض‌ها محصوربماند. ویژگی که امروز هم ما نیازمند آنیم.

▪️او همواره به عدالت اجتماعی و نوعی سوسیالیسم درمناسبات اقتصادی باورداشت، با همین آرمان سال 58 ریاست سازمان برنامه و بودجه را برعهده گرفت. اما درآنجا وقتی با نقدهای کارشناسی و مستدل دیگران روبرو می‌شد، بر ایده خود تعصب نورزید و واقعیت‌ ها را با صداقت تام پذیرفت. روایت ایشان از تجربه حضورش درسازمان برنامه بیانگر این ویژگی اوست:

سوسیالیسم از ایده‌آل تا ممکن

🔸«خود من نیز در آن زمان به تفکر چپ گرایش داشتم. ولی از وقتی که به سازمان برنامه رفتم با واقعیت‌های جدیدی آشنا شدم که تفکر مرا دستخوش تحول نمود»/1

▪️ایشان به تحلیل‌های اقتصادی کارشناسان سازمان اشاره می‌کند و می‌گوید: «من این تحلیل‌ها را می‌خواندم و بسیار چیزها از آن می‌آموختم. علاوه بر آن با کارشناسانی مشاوره می‌نمودم و با آنان محشور بودم که انصافا" از آنان هم بسیار یاد گرفتم». «با توجه به تجربیات سازمان برنامه و واقعیات جامعه و کشورایران، صددرصد اطمینان داشتم که ایران راهی جز تقویت بورژوازی ملی برای توسعه خود ندارد»/2

🔸با این تجربه وقتی در دهه شصت به مسئله تحصیل رایگان برمی‌خورد که در قانون اساسی هم آمده بود(اصل سوم)، باز هم ضمن آرمان‌گرایی، چشم بر واقعیت نمی‌بندد: «دراین میان سعی من براین بود که تعادلی را بین آرمان‌خواهی آنان و واقعیت‌ های اجتماعی ایجاد کنم... درآن روزهمه روی تحصیلات رایگان تأکید می‌کردند. حرف ما این بود که اگر هرسه مقطع آموزشی رایگان شود می‌بایست 23% بودجه جاری به این امراختصاص یابد و این امرشدنی نبود. بنابراین می‌گفتیم بیاییم و روی مجانی شدن آموزش در مقطع ابتدایی بایستیم. درآن روزبچه‌ها، به کمتر از سوسیالیسم رضایت نمی‌دادند و برپله آخر چشم دوخته بودند، درحالی که ما تأکید داشتیم که سوسیالیسم آن است که بچه ابتدایی نماند پشت خط! و این یک دید مرحله‌ای بود که برروی سوسیالیسم ممکن می‌ایستاد». /3

نقد ایدئولوژی، نفی تعصب

▪️مهندس سحابی در عین حال که قبل از انقلاب، به ایدئولوژی انقلابی استکبارستیز باورداشت و برآن پای می‌فشرد، وقتی با واقعیت‌هایی روبرو شد که آن قرائت ایدئولوژیک توان پاسخگویی به نیازهای جدید را نداشت، به جای اصرار بر پیش‌فرض‌ها و ایده‌های گذشته و انجماد درآنها، با ذهنی گشوده به نقد آن تفکرات و اصلاح آن تن داد و رویکردی نو برگزید. کاری که برخی نیروها نکردند و چه کردند:

🔸«با توجه به تفکر فوق، ایدئولوژِی براندازانه پیش از انقلاب دیگر کاربرد نداشت. با این وجود کسی یا گروهی نیز اعتقاد به نقد آن ایدئولوژِی نداشت. درآن دوران من بارها این مسئله را به دوستان خود متذکر می‌شدم که درصورت عدم نقد گذشته و کشف و شناخت نقاط ضعف و اصلاح آنها، دشمنان از نقاط ضعف ما سودجسته و ما را نابود خواهند کرد. این عدم انتقاد به گذشته به دلیل عدم توان نبود، بلکه دلیل  آن تقدسی بود که برای آن ایدئولوژی قائل بودند». /4......


متن کامل:

https://cutt.ly/bwqDzK5U

#ایران_فردا
#مهدی_غنی
#عزت‌الله_سحابی
#نسبت_منافع_ملی_با_آرمان_و_ایدئولوژی


https://t.me/iranfardamag
🔴راهِ طی‌نشده !

🔷
مهدی غنی
@iranfardamag

▪️این روزها کمتربه کسی برمی‌خوریم که از وضعیت موجود راضی و دلخوش باشد. این نارضایتی اختصاصی به گروه یا جریان یا جناح سیاسی خاصی و حتی منتقدان یا مدافعان نظام موجود ندارد و تقریبا" همه ناراضی‌اند، آنچه آنها را از هم متمایز می‌کند، علت و موضوع نارضایتی است. یکی از حجاب اجباری ناراضی است و آن دیگری از سستی مسئولان دربرابر بی‌حجابی. یکی از فساد واختلاس ناراحت است و اختلاس‌گران از افشاگری و آبروریزی که فضا را ناامن می‌کند و.....

🔸بخشی از این ناراضیان که اهل فکر و اندیشه‌اند، درجستجوی علت و ریشه این وضعیت برمی‌آیند و می‌خواهند دریابند چرا به این نقطه رسیده‌ایم. اینجا هم محل اختلاف است و هرکس ریشه و علتی برای توضیح ماجرا کشف یا اختراع می کند.

▪️طبیعی است که وقتی حرکت اتومبیلی مختل می‌شود، راننده به فکرعیب‌جویی می‌افتد. اما هنر اینست که کسی قبل از توقف اتومبیل، نقاط ضعف و درمعرض آسیب آن را شناسایی کرده و ازحادثه پیشگیری کند. مهندس بازرگان این هنر را داشت که درهمان سال‌های اول پس از پیروزی که شورانقلابی در اوج بود به آسیب‌شناسی پرداخت و بر نقاط ضعف و خطرآفرین دست گذاشت و هشدارداد. در اغلب سخنرانی‌ها و نوشته‌های ایشان درسال ۵۹ و ۶۰ و بعد ازآن می‌توان اشاراتی به این موضوع را یافت. کتاب «انقلاب ایران در دو حرکت» یک نمونه معروف آنهاست. اما نکته مهم‌تر اینست که ایشان قبل از پیروزی انقلاب که همه درفکر سرنگونی رژیم گذشته بوده و وطن شدن ایران را جز با کفن کردن شاه ممکن نمی‌دیدند، به آسیب‌شناسی روند انقلاب پرداخت و برخی نکات را گوشزد کرد. اما درفضای پرشورآن دوران گوشی برای شنیدن این گونه حرفها نبود. امروز که جامعه ایرانی به فکرتحول و اصلاح و تغییر وضع موجود خود افتاده، آن پیشگویی مهندس چه بسا شنیدنی‌تر و مفیدتر باشد، اگرباز آن فضا و روحیات را تکرار نکنیم.

ملت ایران چه باید بکند؟

🔸درسال ۵۶ که زمزمه‌های قیام مردمی شروع شد، مهندس بازرگان به فکرجمعبندی و یافتن راهکاری برای به ثمررسیدن حرکت مردم افتاد و عنوان نوشته را «ملت ایران چه باید بکند » گذاشت. همان پرسشی که این روزها برسر زبان کنشگران امروز است. ایشان از اواخر ۵۶ شروع به نوشتن این مقاله کرد که تا خرداد ۵۷ به درازا کشید.

▪️مهندس دراین نوشتار مروری برتاریخ ۲۵۰۰ ساله ایران درسه بخش انجام می‌دهد: از کوروش تا مشروطه، ازمشروطه تا کودتای ۱۳۳۲ و از کودتا تا حقوق بشر کارتر. رویکرد مهندس دراین نگاه تاریخی بررسی نقش و سهم مردم ایران درتعیین سرنوشت خویش است. به عقیده او از کوروش تا مشروطه، مردم جز درموارد استثنا نقش عمده‌ای درامور نداشتند و بیشتر توسط شاهان یا مهاجمان خارجی به عنوان ابزارمورد بهره‌برداری قرار می‌گرفتند. او معتقد است این مناسبات ، درخلق وخوی و منش و روش ایرانیان اثرماندگاری گذاشته که باید درتحولات و برنامه ریزی‌ها بدان توجه کرد. با درنظرگرفتن همین نکته نتیجه انقلاب مشروطه را ضمن ارزش‌ها و فوایدی که داشت چنین می‌بیند:

🔸«استبداد از ميان رفت ولى عادات مردم و اطلاعات مأمورين و شيوه هاى ادارى زندگى عوض نشد؛ فقط با اين تفاوت كه در گذشته دولت و مملكت سر و صاحب داشت به نام شاه با احساس مالكيت و با قصد بهره بردارى از ملك و ملّت؛ مشروطه كه آمد، صاحب و سامان رفت، بدون آنكه چيزى و واحد مسئول دلسوز متشكلى به نام ملت به جاى آن بيايد و مردم براى زندگى مشتركِ آزاد و اداره ي اجتماع، آماده باشند».(مجموعه آثار۱۵ ، ص۳۷۲)

▪️ایشان به سه نقیصه اشاره می‌کند:
1- ازمیان رفتن تمرکز و مستبد، بدون تغییر در مناسبات و رفتارها
2- عدم جایگزین شدن سازمانی مردمی به جای سیستم متمرکز قبلی
3- عدم آمادگی مردم برای حفظ آزادی و تداوم آن

🔸زمینه های بازتولید استبداد پس از مشروطه را مهندس تا حدی نشان می‌دهد که نگاه مردم به حاکمیت از آن جمله است:

▪️«امّا در ايرانِ مشروطيت و بعد از مشروطيت، بنا به عادت و تربيت ديرينه ي استبداد كه همه چيز از دولت صادر مى شود و به دولت برمی‌گردد- توجه و توقع مردم اين است كه دولت نان دهنده، طرح دهنده و اداره كننده ي همه چيز باشد».(همان، ص۳۷۴) .....


متن کامل :

https://bit.ly/3vGvsM8

#ایران_فردا
#مهدی_غنی
#راه_طی‌شده
#مهدی_بازرگان


http://t.me/iranfardamag
🔴دیکتاتورها کدام صدا را می شنوند؟ قدرت یا ملت؟

🔷
مهدی غنی
@iranfardamag

▪️شما هم حتما" شنیده اید که می گویند محمدرضاشاه که در۱۴ آبان ۵۷ گفت «صدای انقلاب شما را شنیدم»، چرا آنقدر دیر به این فکرافتاد؟ اگرقدری زودتر این سیاست را درپیش می گرفت چه بسا سرنگونی او پیش نمی آمد و انقلاب به این شکل رخ نمی داد. اما این فقط او نبود که صدای مردم را دیرشنید، اغلب قدرتمندان به این بلا دچارمی شوند. ازاین رو این پرسش شکل می گیرد که چرا قدرتمندان و دیکتاتورها همیشه دیر صدای مردم را می شنوند؟ اکنون با واکاوی آن واقعه تاریخی شاید بتوانیم پاسخی برای این پرسش بیابیم.

صدای ملت

🔸آبان ۵۷ ماه ها بود که سراسرکشور با آشوب و درگیری همراه بود. انواع روش های نرم و خشن را آزموده بودند که اعتراضات مردم را فروکاهند، اما نتیجه ای حاصل نشده بود. از این ماه شروع به آزادی زندانیان سیاسی کردند.

▪️مشاوران شهبانو فرح و خود وی که به عمق کینه و نفرت جامعه نسبت به حاکمیت شاه تا حدی پی برده بودند، به این نتیجه رسیدند که باید درمقابل حرکت روبه گسترش مردم، یک مانورسیاسی قوی انجام داد تا همچون آبی که برآتش می ریزند ازشدت کینه مردم کاسته شود، شاید بتوان توقانی را که برخاسته بود مهارکرد.

🔸آنها تلاش می کردند شاه را هم متقاعد کنند که با ابراز همدردی با مردم، حداقل میانه روها را به سمت خود جلب کرده و از شدت کینه آنها بکاهد. درحالی که او درصدد بود یک دولت نظامی روی کارآورد و برای این کارتیمسارغلامعلی اویسی را درنظرگرفته بود که اهل قاطعیت و سرکوب بود. آن روز به دفترخود گفته بود اویسی را به حضوربیاورند تا مأموریت جدید را به او ابلاغ کند. اما سفرای امریکا و انگلیس دردیدار فوری باشاه نظر مخالف خود را به او اعلام کردند. به گفته امیراصلان افشار وقتی سفرای مزبور از اتاق شاه بیرون رفتند، اعلیحضرت با قیافه دلگیر و عصبانی گفت نمی خواهد اویسی را خبرکنید. سپس ازهاری را مأمور تشکیل کابینه کرد. مردی که بسیار بی عرضه و نامناسب بود. افشارمی گوید: بعد از انقلاب «درمراکش از اعلیحضرت پرسیدم شما فرموده بودید اویسی و همه خوشحال شدند، چرا به جای اویسی ازهاری را انتخاب فرمودید؟ گفت بعد از مذاکره با حضرات – مقصودشان سفیرامریکا و سفیرانگلیس بود- نظربراین بود....»/۱. این واقعه نشان می دهد شاه به جای شنیدن صدای مردم، از قدرتمندان برتر از خود حرف شنوی داشت.

▪️روز ۱۴ آبان همزمان با اروی کارآوردن دولت نظامی ازهاری قراربود شاه در برنامه اخبار ساعت ۲ بعد ازظهر برای مردم سخن بگوید. متنی را سیدحسین نصر و رضا قطبی تهیه کردند تا شاه به صورت زنده آن را خوانده و از رادیو و تلویزیون پخش شود. شاه قبلا" آن متن را ندیده بود و در دقایق آخر به دستش رسید تا آن را قرائت کند. او با واژه ها و عبارات به کاررفته درمتن مخالفت کرد و آنها را مناسب ندانست. به گفته اصلان افشار رئیس تشریفات او متن را روی میز وی انداخته و دوبار گفته بود من این حرف ها را نباید بزنم. اما با اصرار دکترنصر و شهبانو و اینکه فرصتی نیست که در آن متن تجدیدنظرکنیم و به نفع شماست که با مردم ابرازهمراهی کنید و... او ناخواسته متن آماده شده را درمقابل دوربین قرائت کرد.

🔸اصلان افشارمی گوید: «بعد از انقلاب، اعلیحضرت از اینکه تحت فشار، آن پیام را خواندند، خیلی ناراحت بودند، به آقای نهاوندی هم که به مصرآمده بودند گفتند: بیخودی دراین کارعجله شد!»/۲

زبان قدرت

▪️بنا به روایت شاهدان یادشده، شاه صدای انقلاب مردم را نشنیده بود، بلکه درفکر این بود که چگونه این صدا را خفه کند. اما درهمان زمان و قبل و بعد از آن، صدای قدرت های بزرگ جهانی امریکا و انگلیس را خیلی خوب می شنید و به آن تن می داد. قابل توجه است که حتی پس ازسرنگونی خود و پیروزی انقلاب هم صدای مردم برایش نامفهوم بود. آقای احمدعلی مسعودانصاری خاله زاده خانم فرح دیبا بعد از اینکه با شاهزاده رضاپهلوی اختلاف پیداکرد و سفری به ایران درسال ۱۳۸۳ داشت، درمصاحبه با نگارنده گفتگوی خودش با محمدرضاشاه را درمصر بعد از انقلاب چنین روایت کرد:

🔸«شاه از من پرسید: احمد این مردمی که اعتراض دارند با کی مخالفند؟! گفتم آقامعلوم است با شما. شاه با تعجب گفت: با من؟ چطورمن که این همه جاده و مدرسه برایشان ساختم، چرا با من مخالفند؟ گفتم آقا ببخشید می گویند شما دزدی کردید. شاه بازهم با تعجب گفت: کدام دزدی، این پورسانت ها که قانونی بود. دیگرچه حرفی دارند؟ گفتم می گویند شما شهوترانی می کردید. شاه همچنان شگفت زده گفت: پس چرا....»......


متن کامل:
https://cutt.ly/jwCm1Z5c


#ایران_فردا
#مهدی_غنی
#نشنیدن_صدای_مردم

http://t.me/iranfardamag