🔴 حسن حنفی در یک نگاه (۱۹۳۵– ۲۱ اکتبر ۲۰۲۱)
❇️حسن حنفی متفکر چپ اسلامی در جهان عرب درگذشت
@iranfardamag
🔹 حسن حنفی در سال ۱۹۳۵ در قاهره و در یک خانوده هنری متولد شد او در جوانی به آموختن ساز ویولن پرداخت، سازی که تا پایان عمرنوای نواختن ان قطع نشد.
🔺 حنفی پس از اتمام تحصیل در رشته فلسفه در سال ۱۹۵۴ به عنوان استاد دانشگاه مشغول به کار شد و سپس برای ادامه تحصیل عازم سوربن فرانسه گردید. در سال ۱۹۶۶ میلادی با ارائه تز"روش های تفسیر" دکترای فلسفه دریافت نمود و به مصر بازگشت و به تدریس در دانشگاه ادامه داد.
🔹 در سال ۱۹۶۹ به فرانسه و بلژیک و مابین سالهای ۱۹۷۵ تا ۱۹۷۷ به آمریکا و ژاپن و همچنین کشورهای خلیج و مراکش و آلمان به عنوان استاد مهمان دعوت شد. هرچند که در گذشته به عنوان یک محقق علمی شناخته شده بود، اما بعد از جنگهای اعراب و اسرائیل در سال 1967 با طرح موضوعاتی در حوزههای ایدئولوژی و سیاست از چهرههای برجستهٔ اسلام متجددانه و نماینده و سخنگوی چپ اسلامی در کشورهای عربی نام گرفت. تا جایی که تفسیر حنفی از اسلام را سوسیالیستی دانسته و معتقدند او همچنین تفسیری از اسلام را ترویج میدهد که حامی گسترش اخلاقی جهانی است.
🔺 اسامی تعدادی از کتابهای حنفی که برخی به زبان فرانسوی و برخی نیز به زبان انگلیسی می باشد، به شرح زیر است :
🔹 میراث عربی، عقیده و انقلاب ، دین و انقلاب در مصر ، معضلات و بحرانهای عصر معاصر ، مسائلی چند درباره فلسفه ، درس های اسلامی ، طرح موضوعاتی درباره اسلام ، آغاز و سرچشمه علوم اسلامی ، اصول فقه و روشهای تفسیر و پیریزی اصول فقه جدید، تفسیر پدیده ها ، گفتگوی دینی و انقلاب.
🔺 همچنین از نصرحامد ابوزید ، علی مبروک و کریم السید به عنوان شاگردان برجسته وی یاد می شود.
#ایران_فردا
#حسن_حنفی
#چپ_اسلامی
https://bit.ly/3C77TL5
https://t.me/iranfardamag
❇️حسن حنفی متفکر چپ اسلامی در جهان عرب درگذشت
@iranfardamag
🔹 حسن حنفی در سال ۱۹۳۵ در قاهره و در یک خانوده هنری متولد شد او در جوانی به آموختن ساز ویولن پرداخت، سازی که تا پایان عمرنوای نواختن ان قطع نشد.
🔺 حنفی پس از اتمام تحصیل در رشته فلسفه در سال ۱۹۵۴ به عنوان استاد دانشگاه مشغول به کار شد و سپس برای ادامه تحصیل عازم سوربن فرانسه گردید. در سال ۱۹۶۶ میلادی با ارائه تز"روش های تفسیر" دکترای فلسفه دریافت نمود و به مصر بازگشت و به تدریس در دانشگاه ادامه داد.
🔹 در سال ۱۹۶۹ به فرانسه و بلژیک و مابین سالهای ۱۹۷۵ تا ۱۹۷۷ به آمریکا و ژاپن و همچنین کشورهای خلیج و مراکش و آلمان به عنوان استاد مهمان دعوت شد. هرچند که در گذشته به عنوان یک محقق علمی شناخته شده بود، اما بعد از جنگهای اعراب و اسرائیل در سال 1967 با طرح موضوعاتی در حوزههای ایدئولوژی و سیاست از چهرههای برجستهٔ اسلام متجددانه و نماینده و سخنگوی چپ اسلامی در کشورهای عربی نام گرفت. تا جایی که تفسیر حنفی از اسلام را سوسیالیستی دانسته و معتقدند او همچنین تفسیری از اسلام را ترویج میدهد که حامی گسترش اخلاقی جهانی است.
🔺 اسامی تعدادی از کتابهای حنفی که برخی به زبان فرانسوی و برخی نیز به زبان انگلیسی می باشد، به شرح زیر است :
🔹 میراث عربی، عقیده و انقلاب ، دین و انقلاب در مصر ، معضلات و بحرانهای عصر معاصر ، مسائلی چند درباره فلسفه ، درس های اسلامی ، طرح موضوعاتی درباره اسلام ، آغاز و سرچشمه علوم اسلامی ، اصول فقه و روشهای تفسیر و پیریزی اصول فقه جدید، تفسیر پدیده ها ، گفتگوی دینی و انقلاب.
🔺 همچنین از نصرحامد ابوزید ، علی مبروک و کریم السید به عنوان شاگردان برجسته وی یاد می شود.
#ایران_فردا
#حسن_حنفی
#چپ_اسلامی
https://bit.ly/3C77TL5
https://t.me/iranfardamag
Telegraph
🔴 حسن حنفی در یک نگاه (۱۹۳۵– ۲۱ اکتبر ۲۰۲۱)
🔹 حسن حنفی در سال ۱۹۳۵ در قاهره و در یک خانوده هنری متولد شد او در جوانی به آموختن ساز ویولن پرداخت، سازی که تا پایان عمرنوای نواختن ان قطع نشد. 🔺 حنفی پس از اتمام تحصیل در رشته فلسفه در سال ۱۹۵۴ به عنوان استاد دانشگاه مشغول به کار شد و سپس برای ادامه…
♻️حسن حنفی؛ زوربای مصری
🔷 هادی طباطبایی
@iranfardamag
▪️حسن حنفی از استوانههای نواندیشی دینی بود. نگرشی که به دین برگزید، همخوانی با دنیای جدید داشت. نمیخواست که دینداران خود را محروم از زندگی کنند. شاید جرقههای این نگرش از همان کودکی در او زده شده بود. خانوادهاش اهل هنر بودند. او هم به موسیقی علاقمند شد. ویولن مینواخت. در هنگامهی کهولت سن هم پروایی نداشت که از دین سخن بگوید و ساز هم بنوازد. این دو را در کنار هم میخواست. به دین هم که میپرداخت، آن را مانعی در کسب لذاتِ دنیا نمیدید.
🔸پروژهی فکریِ خود را هم بر همین اساس تعریف کرده بود. میگفت که غرق در تئوریها شدن، انسان را از زندگی کردن باز میدارد. دین یعنی عمل. عملِ دینی خود میتواند لذت آفرین باشد. اگر لذتی از این عملِ دینی حاصل نمیشود از آنجاست که فهم صحیحی از آن ارائه نشده است. میگفت که مسلمانان وحی و سنت را طوری تفسیر کردند که برای بشر امروز بیگانه است. به گونهای از مذهب سخن گفتهاند که با زندگی امروز کمتر ارتباطی برقرار میکند.
▪️در اعتراض به این رویکردها میگفت که مفسران اسیر اقوالِ گذشتگان شدهاند. اما باید دانست که گذشتگان، رسالتِ دفاع از الهیات را که بر عهده داشتند به خوبی انجام دادند. اما امروز نوبتِ ماست که از نظام الهیاتی دفاع کنیم. این دفاع، لزوماً با آنچه گذشتگان بیان میکردند نسبتی ندارد.
🔸حنفی میگفت اعتقاد به خدایی که در آسمانها است و سرنوشت انسانها را رقم میزند، منجر به بند کشیده شدن انسانها و عدم آزادیشان میشود. اینگونه تفسیر از خدا، باعث میشود انسانی که مختار آفریده شده، در عمل بی اراده و منفعل باشد. اینچنین انسانی به مرور از این خدا رمیده میگردد. حنفی از همین رو میگفت که بسیاری از واژگانِ دینی را امروزه میباید به دید دیگری نگریست. دغدغهی بشرِ امروز، اجنّه و شیطان و ملائکه نیست. درد بشرِ امروز، دست یابی به حقوقی است که باید به دست آورَد.
▪️حنفی میگفت که اندیشه توحیدی در گذشته از سوی شرکپرستی در معرض خطر بود. اما اکنون وضعیت به شکل ریشهای تغییر یافته است. اندیشه توحیدی دیگر به آن شکلِ سابق در خطر نیست. امروزه انسانها خدا را اغلب به مثابه یک شیء نمیشناسند. آنها خدا را کیفیتی متعالی میدانند. اما در عوض خطرات دیگری به وجود آمده است. خطراتی که انسان را تحت سلطه قرار داده است. در چنین وضعیتی، یک توضیح نو، یک تعبیر و تفسیرِ نو لازم است. نیاز است که دینداران با تکیه بر خدا، به مقولات انسانی، حق طلبی، تحول خواهی، آزادی و رهایی، رشد و پیشرفت تأکید کنند. انسان را فارغ از دین و مذهبش مورد ارج قرار دهند. بر حقوق او تأکید کنند. زیر بارِ تئوریها و نظامهای الهیاتی، استعدادهای خود را مغفول نگذارند.
🔸حنفی بر نقش انسان در جهان هستی توجه میداد. میگفت که در دنیای معاصر، هیچ چیز خارج از موضوعیت انسانی قابل ارزشگذاری و شناسایی نیست. اول موجودیت انسانی شناخته میشود و بعد چیزهای دیگر ارزش پیدا میکنند.
▪️در تعبیری گفته بود که: خداپرستی فقط یک امر نظری نیست. بلکه یک فراخوان جهت یک زندگی مجاهدانه در میان واقعیتهای موجود در زمین است. باید عمل در زمین را وجه همت خود قرار داد. برآوردن استعدادهای انسانی نمیباید زیرِ بارِ یک نظامِ الهیاتی از میان برود. حقوق و آزادیهایش نمیباید اسیر این تئوریها گردد. سپس میگفت که گاه قدرت قاهرهی خداوندی به نحوی ترسیم شده که انسان در زیر بار آن دست و پا میزند.
🔸حنفی با این نگرش، هم انسان را ارج و قُرب مینهاد و هم بر خدامحوری تأکید داشت. میگفت که اعتقاد به خدا مانعی بر سر راه انسان نیست. حتی پیش برنده است. برای اثباتِ این سخنش، از مأثورات دینی هم کمک میگرفت. حنفی، زیستن در این دنیا را هم جدی میگرفت. عملی که گاه به بهانههای دینی مغفول گذاشته شده است. وَلا تَنسَ نَصیبَکَ مِن الدُّنیا گویی در نظر حنفی برجسته آمده بود.
▪️روشش بی شباهت به زوربای یونانی نبود. زندگیِ دنیایی را هم اهمیت میداد. همه چیز را به تئوریها و آیندهای نیامده موکول نمیکرد. زیستِ این جهانی را هم ارج مینهاد. زوربا صفت بود. اما در چهارچوبهی دین و آیین. این مرامی بود که حسن حنفی تعلیم داد، نام خود بر دفترِ متفکرانِ دینی ثبت کرد و دیده از جهان فرو بست. منشِ یک متفکر عربی، یک نواندیش اسلامی و یک زوربای مصری.
#حسن_حنفی
#زوربای_یونانی
#زوربای_مصری
https://bit.ly/3G74C0F
https://t.me/iranfardamag
🔷 هادی طباطبایی
@iranfardamag
▪️حسن حنفی از استوانههای نواندیشی دینی بود. نگرشی که به دین برگزید، همخوانی با دنیای جدید داشت. نمیخواست که دینداران خود را محروم از زندگی کنند. شاید جرقههای این نگرش از همان کودکی در او زده شده بود. خانوادهاش اهل هنر بودند. او هم به موسیقی علاقمند شد. ویولن مینواخت. در هنگامهی کهولت سن هم پروایی نداشت که از دین سخن بگوید و ساز هم بنوازد. این دو را در کنار هم میخواست. به دین هم که میپرداخت، آن را مانعی در کسب لذاتِ دنیا نمیدید.
🔸پروژهی فکریِ خود را هم بر همین اساس تعریف کرده بود. میگفت که غرق در تئوریها شدن، انسان را از زندگی کردن باز میدارد. دین یعنی عمل. عملِ دینی خود میتواند لذت آفرین باشد. اگر لذتی از این عملِ دینی حاصل نمیشود از آنجاست که فهم صحیحی از آن ارائه نشده است. میگفت که مسلمانان وحی و سنت را طوری تفسیر کردند که برای بشر امروز بیگانه است. به گونهای از مذهب سخن گفتهاند که با زندگی امروز کمتر ارتباطی برقرار میکند.
▪️در اعتراض به این رویکردها میگفت که مفسران اسیر اقوالِ گذشتگان شدهاند. اما باید دانست که گذشتگان، رسالتِ دفاع از الهیات را که بر عهده داشتند به خوبی انجام دادند. اما امروز نوبتِ ماست که از نظام الهیاتی دفاع کنیم. این دفاع، لزوماً با آنچه گذشتگان بیان میکردند نسبتی ندارد.
🔸حنفی میگفت اعتقاد به خدایی که در آسمانها است و سرنوشت انسانها را رقم میزند، منجر به بند کشیده شدن انسانها و عدم آزادیشان میشود. اینگونه تفسیر از خدا، باعث میشود انسانی که مختار آفریده شده، در عمل بی اراده و منفعل باشد. اینچنین انسانی به مرور از این خدا رمیده میگردد. حنفی از همین رو میگفت که بسیاری از واژگانِ دینی را امروزه میباید به دید دیگری نگریست. دغدغهی بشرِ امروز، اجنّه و شیطان و ملائکه نیست. درد بشرِ امروز، دست یابی به حقوقی است که باید به دست آورَد.
▪️حنفی میگفت که اندیشه توحیدی در گذشته از سوی شرکپرستی در معرض خطر بود. اما اکنون وضعیت به شکل ریشهای تغییر یافته است. اندیشه توحیدی دیگر به آن شکلِ سابق در خطر نیست. امروزه انسانها خدا را اغلب به مثابه یک شیء نمیشناسند. آنها خدا را کیفیتی متعالی میدانند. اما در عوض خطرات دیگری به وجود آمده است. خطراتی که انسان را تحت سلطه قرار داده است. در چنین وضعیتی، یک توضیح نو، یک تعبیر و تفسیرِ نو لازم است. نیاز است که دینداران با تکیه بر خدا، به مقولات انسانی، حق طلبی، تحول خواهی، آزادی و رهایی، رشد و پیشرفت تأکید کنند. انسان را فارغ از دین و مذهبش مورد ارج قرار دهند. بر حقوق او تأکید کنند. زیر بارِ تئوریها و نظامهای الهیاتی، استعدادهای خود را مغفول نگذارند.
🔸حنفی بر نقش انسان در جهان هستی توجه میداد. میگفت که در دنیای معاصر، هیچ چیز خارج از موضوعیت انسانی قابل ارزشگذاری و شناسایی نیست. اول موجودیت انسانی شناخته میشود و بعد چیزهای دیگر ارزش پیدا میکنند.
▪️در تعبیری گفته بود که: خداپرستی فقط یک امر نظری نیست. بلکه یک فراخوان جهت یک زندگی مجاهدانه در میان واقعیتهای موجود در زمین است. باید عمل در زمین را وجه همت خود قرار داد. برآوردن استعدادهای انسانی نمیباید زیرِ بارِ یک نظامِ الهیاتی از میان برود. حقوق و آزادیهایش نمیباید اسیر این تئوریها گردد. سپس میگفت که گاه قدرت قاهرهی خداوندی به نحوی ترسیم شده که انسان در زیر بار آن دست و پا میزند.
🔸حنفی با این نگرش، هم انسان را ارج و قُرب مینهاد و هم بر خدامحوری تأکید داشت. میگفت که اعتقاد به خدا مانعی بر سر راه انسان نیست. حتی پیش برنده است. برای اثباتِ این سخنش، از مأثورات دینی هم کمک میگرفت. حنفی، زیستن در این دنیا را هم جدی میگرفت. عملی که گاه به بهانههای دینی مغفول گذاشته شده است. وَلا تَنسَ نَصیبَکَ مِن الدُّنیا گویی در نظر حنفی برجسته آمده بود.
▪️روشش بی شباهت به زوربای یونانی نبود. زندگیِ دنیایی را هم اهمیت میداد. همه چیز را به تئوریها و آیندهای نیامده موکول نمیکرد. زیستِ این جهانی را هم ارج مینهاد. زوربا صفت بود. اما در چهارچوبهی دین و آیین. این مرامی بود که حسن حنفی تعلیم داد، نام خود بر دفترِ متفکرانِ دینی ثبت کرد و دیده از جهان فرو بست. منشِ یک متفکر عربی، یک نواندیش اسلامی و یک زوربای مصری.
#حسن_حنفی
#زوربای_یونانی
#زوربای_مصری
https://bit.ly/3G74C0F
https://t.me/iranfardamag
Telegraph
♻️حسن حنفی؛ زوربای مصری
🔷 هادی طباطبایی @iranfardamag ▪️حسن حنفی از استوانههای نواندیشی دینی بود. نگرشی که به دین برگزید، همخوانی با دنیای جدید داشت. نمیخواست که دینداران خود را محروم از زندگی کنند. شاید جرقههای این نگرش از همان کودکی در او زده شده بود. خانوادهاش اهل هنر…
🔴 اسلام سیاسی و بحرانهای همهجانبه
🔷 عبدالله ناصری
@iranfardamag
🔻پلورالیسم و کثرت گرایی ذاتی ادیان و از جمله اسلام است. هم آیاتی در قرآن کریم بر آن تاکید دارد و هم تاریخ اسلام از آغاز تا امروز، تنوع فرقه ها و گرایشهای فکری را شاهد بوده است و این خود، نشانی محکم از حقیقتی است که با نطق حکومتی و نظر فقهی نفی نمی شود. هر نظریه و گفتمان دینی، چه فلسفی یا کلامی، چه فقهی یا صوفیانه، شیعی ، سنی یا خارجی(خوارج)، همه محصول شرایط تاریخی و قابل تغییراند. به بیانی دیگر، نفی پلورالیسم اسلامی، جاهلانه ترین تراوش ذهن یک انسان است.
🔸اسلام در عین واحدبودن([وحدت] در رسالت)، متکثر و متنوع است و هیچ یک از اسلام ها حق “خود حقیقت پنداری” ندارند که این عارضه مطلق انگاری به قول طیب تیزینی روشنفکر چپ سوری همان امپریالیسم تمامیت خواه است. از درون گفتمان های متکثر اسلام، هیچیک به اندازه “اسلام سیاسی” برای مسلمانان و غیرمسلمانان پرچالش نبوده است و حتی تأکید این اسلام بر غیریت سازی “خودی و غیر خودی”، “درست و نادرست”، “هدایت و گمراهی” و ... شدیدتر از مسیحیت است.اسلامی که می خواهد حکومت ملی و نهایتا حکومت جهانی را بر اساس شریعت تاریخی اسلام(به اعتبار درک نادرست از رسالت جهانی اسلام) تنظیم کند.
🔻فارغ از لاغری فقه سیاسی در اندیشه اسلامی، حوادث استعماری جهان اسلام در قرن بیستم ، تأسیس دولت اسرائیل و پیروزی انقلاب اسلامی ایران موجب شد اسلام سیاسی با بازخوانی “اسلام مدینه” و دوره خلفای راشدین(و برای شیعیان خلافت حضرت علی(ع)) این گفتمان را در حوزه فقه سیاسی فربه و فربه تر کرده ، هرچند متقابلا ، بر مخالفان اسلام سیاسی نیز افزوده شد
.
🔸در مورد نسخه تاریخی(اسلام مدینه)، آغاز انحراف، ادراک نادرست فلسفه بعثت محمد(ص) و خلط میان دو نقش متفاوت او “رسالت" و “ نبوت” است./1
🔻این نواندیش سوری که به اذعان خودش با تأثیر از جنگ اعراب و اسرائیل در ۱۹۶۷ و مشاهده سردرگمی مسلمانان نسبت به اسلام و بلاتکلیفی دولت های مسلمان، ضرورت بازخوانی قرآن را احساس کرد و در گام نخست دریافت که ستون فقرات اعتقاد اسلامی، “قانون تحول و تکامل” است.
🔸در مورد نسخه تاریخی دوم(خلافت حضرت علی(ع)) که اسلام گرایان شیعی به آن بیشتر استناد می کنند باید گفت : اولا این پنج سال در امتداد سه خلافت قبلی و خواست مردم است و ثانیا تنها نسخه جامع حکومتی حضرت ، عهدنامه مالک اشتر است که با همان عبارت معروف برابری و مساوات (اخ لک فی الدین او نظیرک فی الخلق) و توصیه ها، یک سند اومانیستی و انسان محور (نه سنت محور) بر جای گذاشته و تمام مأموریت سیاسی مالک اشتر را در سطح ملی گوشزد می کند، آن هم به علت خواست مردم و نه تکلیفی الهی و آسمانی.
🔻هر صاحب خردی که این عهدنامه را تحلیل “محتوا” و “گفتمان” کند درمی یابد که سندی اومانیستی و سکولار است که در آن بحثی از اقامه نماز، حجاب، اقامه اجباری سنت نبی ، پیگرد مخالف، تعظیم شعار و شعایر دینی، و هر آنچه فردی و اختیاری است، نیست.
تکالیفی که امام برای کارگزار خود برشمرده بر اساس مصلحت و منفعت عمومی است نه تکلیف شرعی و این رسالت عصری است که راهنمای آن سنه الرسول است و نه سنه النبی، همان رسالت دوم اسلام به قول محمود محمد طاهای سودانی شهید(الرساله الثانیه من الاسلام).او معتقد بود اسلام در تداوم یک تکامل دینی ظهور کرد......
متن کامل :
https://bit.ly/32BeYGA
#حسن_حنفی #طیب_تیزینی #اسلام_سیاسی #محمد_طالبی #مهدی_بازرگان
#علی_عبدالرزاق #عبدالله_ناصری #سیدمحمدباقر_صدر #سیدقطب
https://t.me/iranfardamag
🔷 عبدالله ناصری
@iranfardamag
🔻پلورالیسم و کثرت گرایی ذاتی ادیان و از جمله اسلام است. هم آیاتی در قرآن کریم بر آن تاکید دارد و هم تاریخ اسلام از آغاز تا امروز، تنوع فرقه ها و گرایشهای فکری را شاهد بوده است و این خود، نشانی محکم از حقیقتی است که با نطق حکومتی و نظر فقهی نفی نمی شود. هر نظریه و گفتمان دینی، چه فلسفی یا کلامی، چه فقهی یا صوفیانه، شیعی ، سنی یا خارجی(خوارج)، همه محصول شرایط تاریخی و قابل تغییراند. به بیانی دیگر، نفی پلورالیسم اسلامی، جاهلانه ترین تراوش ذهن یک انسان است.
🔸اسلام در عین واحدبودن([وحدت] در رسالت)، متکثر و متنوع است و هیچ یک از اسلام ها حق “خود حقیقت پنداری” ندارند که این عارضه مطلق انگاری به قول طیب تیزینی روشنفکر چپ سوری همان امپریالیسم تمامیت خواه است. از درون گفتمان های متکثر اسلام، هیچیک به اندازه “اسلام سیاسی” برای مسلمانان و غیرمسلمانان پرچالش نبوده است و حتی تأکید این اسلام بر غیریت سازی “خودی و غیر خودی”، “درست و نادرست”، “هدایت و گمراهی” و ... شدیدتر از مسیحیت است.اسلامی که می خواهد حکومت ملی و نهایتا حکومت جهانی را بر اساس شریعت تاریخی اسلام(به اعتبار درک نادرست از رسالت جهانی اسلام) تنظیم کند.
🔻فارغ از لاغری فقه سیاسی در اندیشه اسلامی، حوادث استعماری جهان اسلام در قرن بیستم ، تأسیس دولت اسرائیل و پیروزی انقلاب اسلامی ایران موجب شد اسلام سیاسی با بازخوانی “اسلام مدینه” و دوره خلفای راشدین(و برای شیعیان خلافت حضرت علی(ع)) این گفتمان را در حوزه فقه سیاسی فربه و فربه تر کرده ، هرچند متقابلا ، بر مخالفان اسلام سیاسی نیز افزوده شد
.
🔸در مورد نسخه تاریخی(اسلام مدینه)، آغاز انحراف، ادراک نادرست فلسفه بعثت محمد(ص) و خلط میان دو نقش متفاوت او “رسالت" و “ نبوت” است./1
🔻این نواندیش سوری که به اذعان خودش با تأثیر از جنگ اعراب و اسرائیل در ۱۹۶۷ و مشاهده سردرگمی مسلمانان نسبت به اسلام و بلاتکلیفی دولت های مسلمان، ضرورت بازخوانی قرآن را احساس کرد و در گام نخست دریافت که ستون فقرات اعتقاد اسلامی، “قانون تحول و تکامل” است.
🔸در مورد نسخه تاریخی دوم(خلافت حضرت علی(ع)) که اسلام گرایان شیعی به آن بیشتر استناد می کنند باید گفت : اولا این پنج سال در امتداد سه خلافت قبلی و خواست مردم است و ثانیا تنها نسخه جامع حکومتی حضرت ، عهدنامه مالک اشتر است که با همان عبارت معروف برابری و مساوات (اخ لک فی الدین او نظیرک فی الخلق) و توصیه ها، یک سند اومانیستی و انسان محور (نه سنت محور) بر جای گذاشته و تمام مأموریت سیاسی مالک اشتر را در سطح ملی گوشزد می کند، آن هم به علت خواست مردم و نه تکلیفی الهی و آسمانی.
🔻هر صاحب خردی که این عهدنامه را تحلیل “محتوا” و “گفتمان” کند درمی یابد که سندی اومانیستی و سکولار است که در آن بحثی از اقامه نماز، حجاب، اقامه اجباری سنت نبی ، پیگرد مخالف، تعظیم شعار و شعایر دینی، و هر آنچه فردی و اختیاری است، نیست.
تکالیفی که امام برای کارگزار خود برشمرده بر اساس مصلحت و منفعت عمومی است نه تکلیف شرعی و این رسالت عصری است که راهنمای آن سنه الرسول است و نه سنه النبی، همان رسالت دوم اسلام به قول محمود محمد طاهای سودانی شهید(الرساله الثانیه من الاسلام).او معتقد بود اسلام در تداوم یک تکامل دینی ظهور کرد......
متن کامل :
https://bit.ly/32BeYGA
#حسن_حنفی #طیب_تیزینی #اسلام_سیاسی #محمد_طالبی #مهدی_بازرگان
#علی_عبدالرزاق #عبدالله_ناصری #سیدمحمدباقر_صدر #سیدقطب
https://t.me/iranfardamag
Telegraph
🔴 اسلام سیاسی و بحرانهای همهجانبه
🔷 عبدالله ناصری @iranfardamag 🔻پلورالیسم و کثرت گرایی ذاتی ادیان و از جمله اسلام است. هم آیاتی در قرآن کریم بر آن تاکید دارد و هم تاریخ اسلام از آغاز تا امروز، تنوع فرقه ها و گرایشهای فکری را شاهد بوده است و این خود، نشانی محکم از حقیقتی است که با نطق حکومتی…