ایران فردا
7.13K subscribers
964 photos
136 videos
50 files
2.41K links
نشریه «ایران فردا»، ماهنامه اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی است که اول هر ماه، در تهران و دیگر شهرها منتشر می شود.
ارتباط با صفحه ی رسمی ماهنامه ایران فردا در تلگرام:
@iranfardamag
Download Telegram
🌺وقت خوش شب زنده‌داری

💠 مسعود میری
@iranfardamag

🔹احوال اکنون ما،تاریخِ یک لغت، یک فرهنگ و یک سلوک را به امروزِ زندگانی‌ی ما احضار می‌کند. یلدا هم چنین لفظی می‌تواند باشد. این لفظ‌ها که آیین‌هایی دیرین در بطن آن نشسته است،حاصل رنج‌ها ، شادی‌ها و کاربست تجربه‌ی زیست‌های ماست. هر آیین و مناسک وابسته به آن، در طول پدیدآیی، همبست و جمع‌بست مفاهیم و معناها، پذیرش خویشکاری، مظاهره و نمایش خود، به «تمامیّت»موثری نائل می‌شود. به بیان دیگر، این نمایش آیینی در مناسک، ممکن است فریبکاری‌ی پر مخاطره و سهمناکی را بر ما آشکار کند.

🔺گاه ممکن است این آیین‌ها و مظاهر آن در لحظه‌ی نهایی‌ی خود، چنان بنُمایند که از آغاز و در ابتداء هم همین بوده‌اند که اکنون در جان و جامعه‌ی ما عمل می‌کنند. قبول متن، مناسک و آیین، از روزن این دیدگاهِ راست‌کیشانه، خطر بنیادگرایی و سخت ایمانی را در پی دارد. می‌بایست فهم خویش را در باب این جنس مسائل و مسالک، با دریافتی مجهز به مفهوم «تاریخی بودن» آن‌ها غنا بخشیم. اینکه آیین‌ها ، مناسک و مسالک آن، در دگرگشت یا تطوّر‌های طولانی و ثمره‌ناک به «حال» و اکنون ما می‌رسند، چنان است که در روند تاریخی دراز، چنین کوته و موجز و آدمی‌صفت گردیده‌اند. این وصف از آیین و مناسک آن، به نحوی روشن از ثقل تقدّس‌های غیر ضرور و ایضاً گاه غیر بشری‌ی آن‌ها می‌کاهد و به انسان فراغت خیال و خاطر می‌بخشد تا در تصرف در آن آیین‌ها به سود زندگی، از منع و طرد و تهدید نهراسد.

🔹یلدا نیز چنین است. در یلدا تراکم مبالغ بسیار نمادها می‌تواند آن را چون یک رسم دینی بر انبوه رسوم دینی‌ی دیگر بیفزاید و فرصت برخورداری از منافع آن را از ما دریغ کند. رسوم و آیین‌ها حتی اگر برای گم شدن در لابیرنت‌های نمادین و اسطوره‌های بی‌ثمر و گاه مضر ساخته شده باشند، کیاست و زیرکی‌ی نوع بشر چنان است که تواند آن را در مذهب و معبر زیست،آدمیت و مردمی بیاموزد.

🔺یلدا نیز، و از قضا نمونه‌ای عالی از این تطوّر و دگرگشت در آیین‌ها به سود زندگی، مردمان و حیوان است. یلدا به گونه‌ای با آیین «مهر» درآمیخته است و از بطن آن دین برخاسته.در این آیین برای آفریدن چیزها فدیه یا قربانی‌ی عزیزترین‌ها ضروری و حیاتی است. گاو که نماد سودمندی‌ی کامل، جانوران سودمند، شب و گاه گیتی‌ست، به منظور آفرینش و بقا به تیغ خدای مهر کشته می‌شود. چنین تصوری آیینی که مرگ حیوان را _ و سودمندی را _ برای ضرورت آفرینش لازم می‌نُمایاند، در منظومه‌ی فکری‌ی اکنون ما مقبول و زیبا نیست. بعدها که زرتشت چونان مصلحی بزرگ با این آیین‌ها رویارو می‌شود و در وحی‌ی کلام منسوب بدو ، چنان است که روان گاو از آدمی شکوه به درگاه هرمزد می‌برد، که « گوشوروَن نزد شما گله گذارد : مرا برای چه آفریدی ؟ که مرا ساخت ؟ خشم و چپاول و تندخویی و گستاخی و دست یازی مرا یکسره در میان گرفته است. مرا جز تو پشت و پناه دیگری نیست، اینک رهاننده ای شایسته به من بنمای» این نوع قربانی‌ها رخت بر‌می‌بندد.

🔹یلدا به گونه‌ای بایست بدان شب دیجورِ پر مخاطره‌ی آفرینش و پیدایش گیتیانه نسبت داشته باشد. اما اکنون حتی آن پاره از آیین که به کشتار حیوانات و فدیه‌خواهی‌ی خلقت از آدمی تمنا دارد نیز در خواسته‌ی انسان معاصر خوش نمی‌نشیند ، آنجا که در آیین مزدیسنا حیوانات دد یا «دییتک»(در مقابل پَسوُک ) هنوز مستحق مرگ‌اند.

🔺با این‌همه یلدا اکنون شبچره‌ی خوشی می‌توانست باشد و بایست باشد. می‌تواند به جای اضطراب دردناک زایش و انتظار کشیدن ترس‌آلودِ زدایشِ تیرگی و دمیدن روشنایی از پیکر گیتی ، به اشتیاقی شورمند و سرشار از شادی تبدیل شود ، و در سپیده‌ی فهم لطیف و مهربان نوینی بغلطد که در آن آیین‌های گاوکش را به جشن مناسک آدمی وش تغییر ماهیت می‌دهند.

🔹یلدا نباید نماد رنج باشد ، باید در نمادهای کهن آن به سود انسان جدید تنزیه و تصفیه وارد شود. یلدا بایست که رنگ نیلی‌ی شبِ ماهتاب_کلاه را در پی_رنگِ روزِ رخساره در آفتاب شکفته بیامیزد و نقاش قرن شادی و شب بر تابلوی رهایی و خوشوقتی باشد. انسان امروز سزاوار نیست در رنج نمادها و نقش‌های عتیق, بخت و اقبال بسوزاند. همه‌ی این ممکنات معنوی و مادی برای آن است تا آدمی تفکر را در دامن آزادی بورزد و از هر وقت تازه‌ای برای رقص رهیدن و دمیدن در آغوش شادی تأخیر نکند.

☘️شب یلدا بر شما شب دوستان شب زنده دار مبارک باشد! پس به رقص شادی درآیید و از این ایام کام زندگی بگیرید!


#یلدا_مبارک

https://bit.ly/3J5PhyG
https://t.me/iranfardamag
🔴منتظری؛ فقیه اومانیست

🔷علی‌اشرف فتحی
@iranfardamag
https://bit.ly/3sjz1nW

🔺پس از درگذشت آیت‌الله طالقانی،گروهی از انقلابیون منتقد وی نگران بودند که پس از او، دوست قدیمی و همفکرش آیت‌الله سید ابوالفضل زنجانی به امامت جمعه تهران برگزیده شود. آنها پیش‌دستی کرده و آیت‌الله منتظری را به رهبر انقلاب پیشنهاد کردند و بدین‌سان زنجانی و منتظری در نخستین چالش درونی حکومت جدید، در برابر هم مطرح شدند.

🔸اما گردش روزگار، این دو فقیه برجسته را در کنار و همسوی یکدیگر قرار داد. منتظری در آخرین جلسات درس خارج فقه خود که پس از پایان حصر پنج ساله، در سال ۸۲ برگزار کرد، تفسیری از «انسان» ارائه داد که زنجانی در سال ۵۶ در قالب متن «حقوق بشر اسلامی» خود عرضه کرده بود. زنجانی آن متن را به مناسبت تأسیس «کمیته ایرانی دفاع از آزادی حقوق بشر» و به عنوان یکی از مؤسسان این گروه منتقد پهلوی انتشار داد و در ماده اول آن نوشت:«کرامت و شرف انسانی به موجب آیه کریمه"و لقد کرمنا بنی آدم" از طرف آفریدگار جهان مسجل شده و شامل همه اعضاء خانواده بزرگ بشری است و اعتراف به آن و به حقوق انسانی، زیربنای آزادی و عدالت و صلح جهانی و هم‌زيستی مسالمت‌آميز است. همه افراد بشر، عضو خانواده بزرگ انسانی و دارای احترام و حقوق متقابل هستند».

🔺زنجانی در این متن، از آیه ۷۰ سوره إسراء برداشتی حقوقی عرضه کرد. این آیه اگرچه از مهم‌ترین آیات قرآن محسوب می‌شود، ولی همواره مورد ارجاع نویسندگان کتب تفسیری، فلسفی یا اخلاقی قرار داشت و در نوشته‌های حقوقی و فقهی بدان ارجاع داده نمی‌شد؛ چرا که فقها معتقد بودند این آیه به ویژگی تکوینی انسان می‌پردازد و امکان برداشت تشریعی از آن وجود ندارد. یک نمونه معاصر، تفسیر علامه طباطبایی در المیزان بود که این آیه را به عقل و اختیار انسان معنا می‌کرد که امتیاز انسان از دیگر جانداران یا فرشتگان است (ترجمه المیزان، ج۱۳، ص 215).

🔸در میان مفسران و متکلمان اهل سنت نیز وضع تقریبا به همین منوال است و از جمله ابومنصور ماتریدی (متکلم و مفسر نامدار قرن چهارم) این تکریم مورد اشاره قرآن را به معنای زیبایی‌های ظاهری و جایگاه ویژه انسان در نظام خلقت دانسته و استفاده فقهی از آن نکرده است (تفسیر ماتریدی، ج ۷، ص۸۶).

🔺 بنابراین آیت‎الله سیدابوالفضل زنجانی را باید نخستین مجتهدی دانست که دست به برداشت حقوقی از این آیه زد و آیت‌الله منتظری نیز نخستین فقیه برجسته‌ای است که در درس خارج فقه و نیز اثر فقهی‌ مهمش یعنی«حقوق انسان و سب و بهتان» از این آیه به عنوان یکی از مهم‌ترین ادله فتوایی خود در باب ارزش ذاتی انسان بهره گرفت. از نظر منتظری: «قرآن که مى‎گويد "لقد کرمنا بنی آدم" منظور این است كه‏ ‏بنی‌آدم به اعتبار اینكه بنی‌آدم هستند کرامت دارند. اینكه گفته مى‎شود‏ ‏حقوق انسان، یعنی انسان بما هو انسان شرافت دارد ولو اینكه كافر‏ ‏باشد، چون ذاتا انسان نزد خداوند احترام دارد و این صریح آيه است».

🔸 از سال ۸۲ که آیت‌الله منتظری این بحث را وارد مباحث فقهی کرد، به تدریج در برخی استدلال‌های فقهی شاهد تمسک به این آیه بوده‌ایم. مثلا دهه پیش آیت‌الله حسن جواهری از علمای جوان عراقی حوزه نجف در بحث حریم خصوصی بیماران به این آیه استناد کرد(اینجا). همچنین چند سال پیش آیت‌الله محمد سند از علمای جوان بحرینی حوزه نجف در بحث سبّ به همین آیه تمسک کرد(اینجا).در قم نیز آیت‌الله محمدی قاینی که یکی از علمای جوان و از شاگردان مرحوم منتظری بوده، دهه پیش در اثر فقهی‌اش درباره مسائل پزشکی به استناد به همین آیه پرداخته است(اینجا). البته هنوز این بحث در میان فقها چندان جدی گرفته نشده و حتی برخی چون آیت‌الله شبیری زنجانی همچون اغلب فقها و مفسرین مسلمان معتقدند که منظور از تکریم انسان در این آیه، همین عقلی است که فارق میان آدمی با سایر حیوانات است و بیش از این تکریم را از این آیه نمی‌شود اثبات کرد.

🔺 با این حال، آیت‌الله منتظری در امتداد برداشت فقهی‌اش از این آیه و برخی ادله نقلی دیگر، فتواهایی در پایان عمرش درباره لزوم رعایت حقوق غیر شیعیان و غیر مسلمانان صادر کرد و برخی شاگردانش نیز از این تحول فتوایی با عنوان «اومانیسم اسلامی» یاد کردند که به انسان (فارغ از هر دین و تفکری) بها می‌دهد و البته معتقد است این ارزش را خدا اعطا کرده و به رسمیت شناخته است. آقای منتظری در صفحه ۱۶۴ کتاب «انتقاد از خود» که یکی از آخرین نوشته‌های اوست، گفته است: «در بُعد علمی، یکی از مهم‌‏ترین اشتباهات ما این بود که حقوق انسان بما هو انسان را در تحقیقات فقهی مورد عنایت قرار ندادیم و از سنّت سلف صالح خود پیروی کردیم و برخی از بحث‌‏ها دربارۀ کرامت و حقوق ذاتی بشر را سوغات غرب دانستیم، درحالی‌که بسیاری از این مسائل مأخوذ از شرع بلکه مورد تأکید آیات و روایات است».



https://t.me/iranfardamag
🔴 مطالبات صنفی و بحران نمایندگی

🔶 سمانه گلاب
@iranfardamag

▪️در هفته‌های اخیر شهرهای مختلف کشور شاهد اعتراضات گسترده معلمان بوده است. اعتراضی که از مطالبه صنفی آغاز شد اما به همین مطالبه ختم نشده است و مسائلی بنیادی مانند آموزش رایگان برای تمام کودکان و آزادی معلمان دربند را نیز شامل شده است.

🔺از جنبه یک جنبش اجتماعی و یک فعالیت مسالمت‌آمیز و خشونت‌گریز، تجمعات اخیر (شامل تجمعات معلمان و تجمعات بحران آب) ازجمله تجربه‌های بسیار قابل توجه در کشور است که در جای خود قابل بررسی است، این نوشته اما زاویه نگاه متفاوتی را به مسئله دنبال می‌کند؛ اینکه در یک شرایط فرضی اگر حاکمیت به دنبال پاسخگویی به مطالبات مطرح‌شده در این تجمعات باشد باید چه روشی را اتخاذ کند؟

▪️اگر تمرکز را بر مطالبات معلمان قرار دهیم، این مطالبه منتقدان و موافقان متعددی دارد که هرکدام از زاویه‌ای مسئله را تحلیل می‌کنند. منتقدان عموما از چند جنبه این خواسته را نقد می‌کنند. نخست اینکه افزایش درآمدهای معلمان به 80 درصد حقوق اعضای هیئت علمی دانشگاه‌ها با چه معیاری تعیین شده است؟ در حال حاضر در تعیین حقوق و دستمزد کارمندان رسمی دولت قوانین مشخصی وجود دارد که به لحاظ رتبه، تحصیلات، سابقه کار، نوع و محل فعالیت میزان دریافتی‌ها را مشخص می‌کند. اگر این قانون را قرارداد مابین دولت و نیروی کار استخدامی خود بدانیم تغییر این قرارداد شرایط ویژه خود را دارد و ملزم به گذراندن مراحل ویژه است که کل ساختار تعیین حقوق و دستمزد در سیستم دولتی را تحت تأثیر قرار می‌دهد.

🔺گروهی دیگری از منتقدان از زاویه بودجه‌ای این خواسته را نقد می‌کنند. به این مفهوم که پرداختی به کارکنان مهمترین بخش از بودجه سالانه کشور است و افزایش حقوق دستمزد معلمان با هزینه‌های سنگین بودجه‌ای همراه است و در شرایط فعلی اقتصاد این هزینه‌ها به معنی تن دادن به کسری بودجه و درنتیجه تورم فزاینده در اقتصاد است که درنهایت همه گروه‌های جامعه را متضرر می‌کند.

▪️برخی دیگر از منتقدان با توجه به تفاوت در دریافتی‌های کارکنان دولت و مشمولان قانون کار فرآیند متفاوت چانه‌زنی در میان این دو گروه را نقد می‌کنند. به‌گونه‌ای که کارکنان دولت با توجه به قدرت دستگاه‌های خود می‌توانند به تعامل دو طرفه با دولت بپردازند و در صورت جلب توافق دولت که در موارد متعددی حتی شفافیت لازم را نیز ندارد تغییراتی در سطوح دستمزدی خود داشته باشند و هزینه‌های آن نیز از محل بودجه‌های عمومی تأمین می‌شود اما در گروه بزرگتر نیروی کار یعنی مشمولان قانون کار این چانه‌زنی فرایند پیچیده‌تری دارد که در آن نیروی کار همواره دست پایین را داشته است و علاوه بر آن با مسائل جانبی ازجمله ناامنی شغلی و پایین‌تر بودن امکانات رفاهی نیز روبه‌روست.

▪️در طرف مقابل اما حامیان این مطالبه استدلال‌های دیگری را مطرح می‌کنند. نخست اینکه در شرایط سخت اقتصادی اگر هدف کاهش تورم است و به این بهانه افزایش حقوق معلمان به تعویق می‌افتد، باید این رویکرد در سایر بخش‌ها نیز ملاحظه شود از جمله در کاهش بودجه‌های نهادهای مذهبی و نظامی. حتی اگر به لحاظ حجم بودجه‌ای این دو اعداد تفاوت قابل ملاحظه داشته باشند اما نشان می‌دهد جهت‌گیری دولت به سود گروه‌های صاحب رانت بیشتر است. علاوه بر این اهتمام به کاهش تورم باید در سایر سیاست‌های دولت مثل تعیین نرخ ارز نیز مشخص باشد و نه اینکه تنها بر موضوع کسری بودجه تمرکز شده و تنها عامل آن نیز حقوق و دستمزد دانسته شود.

🔺گروه دیگر با تاکید بر تغییر ترکیب مخارج دولت و کاهش هزینه‌های نظامی، استدلال می‌کنند افزایش حقوق می‌تواند بدون فشار تورمی اتفاق افتد و تأکید بر تورم‌زا بودن سیاست دادن آدرس غلط است.

▪️طیف دیگری از حامیان این مطالبه نابرابری بین پرداختی کارکنان دولت و معلمان با گروه‌های خاص از کارکنان دولت به‌ویژه بخش‌های شبه دولتی (نهادهای اقتصادی زیرمجموعه دولت) را مطرح کرده و مطالبه معلمان را به عنوان قشری که عملکرد آنها در جامعه در مسیر توسعه اهمیت ویژه دارد بحق تلقی می‌کنند.

🔺چنین تقابل‌هایی در سطح کارشناسی در حوزه آب نیز وجود دارد. تقسیم‌آب بین استانی، سدسازی‌ها و پروژه‌های انتقال آب موضوعاتی است که بین معترضان و حتی کارشناسان درمورد چگونگی سیاست‌گذاری آن توافقی در مرحله فعلی وجود ندارد.



#مطالبات_صنفی
#اعتراضات_معلمان


https://bit.ly/327RDwD

https://t.me/iranfardamag
🔘 ثابت قدم
🔺 یادمان چهارمین سالروز درگذشت حسین شاه حسینی

🔷 امیر طیرانی
@iranfardamag

ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا عَبْدًا مَمْلُوكًا لَا يَقْدِرُ عَلَىٰ شَيْءٍ وَمَنْ رَزَقْنَاهُ مِنَّا رِزْقًا حَسَنًا فَهُوَ يُنْفِقُ مِنْهُ سِرًّا وَجَهْرًا ۖ هَلْ يَسْتَوُونَ ۚ الْحَمْدُ لِلَّهِ ۚ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لَا يَعْلَمُونَ

خدا مثلی زده ، آیا بنده مملوکی که قادر بر هیچ چیز (حتی بر نفس خود) نیست با مردی آزاد که ما به او رزقی نیکو عطا کردیم که پنهان و آشکار هر چه خواهد از آن انفاق می‌کند، این دو یکسانند؟ ستایش مخصوص خداست و لیکن اکثر مردم آگاه نیستند.(سوره نحل 75)

🔸از جنبش تنباکو تا به امروز بیش از یکصدو سی وپنج سال می گذرد. در طول این سالها ایران شاهد جنبش های متعدد اجتماعی و حداقل دو انقلاب در جهت کسب آزادی و استقلال ایران بوده است. بسیاری از این جنبش ها از سوی دشمنان آزادی و ایران سرکوب شده اند، برخی از آنها به پیروزی دست یافته و موفق به کسب برخی خواسته های مردم شده اند .

▪️ در پیروزی و شکست یک جنبش علل و عوامل متعددی همچون صلاحیت رهبری، و نیروهای جنبش ، شرایط سیاسی حاکم، شرایط سیاسی، فرهنگی ، اقتصادی جامعه، دخالت نیروهای خارجی و... تاثیرگذارند . یکی از عوامل تاثیرگذار در شکست و پیروزی جنبش های سیاسی اجتماعی وجود یا نبود نیروهایی در سطح رهبری وبدنه این جنبش ها است که از صلاحیت های ضروری برای رهبری یا کاربست برنامه ها واجرای طرحهای وتامین نیازهای جنبش برخوردار باشند . این صلاحیت ها متعدد و متنوع اند و هرکدام درجه ای از اهمیت و ویژگی را دارا هستند .

🔸به عنوان مثال در سطح رهبری یک نهضت از جمله ضروری ترین ویژگی ها می توان به داشتن طرح وبرنامه ، برخورداری از استراتژی برای پیشبرد جنبش ، توان تشکیلاتی و بسیج نیرو، آینده نگری، شجاعت و... اشاره کرد؛ که فقدان هریک از این ویژگی ها در سرنوشت جنبش تاثیر بسزا برجا خواهد گذاشت. در یک سطح پایین تر یعنی در سطح کادرها و نیروهای بدنه جنبش نیاز به افراد با میزان اعتقاد بالا، فداکاری، شجاعت ، استوار و پای کار بودن و... است که آن نیز به نوبه خود در موفقیت یا ناکامی نهضت تاثیر تعیین کننده دارد .

▪️ اگر به جنبش های موفق یا ناکام در محدوده تاریخی مورد نظر دقت کنیم درخواهیم یافت عناصر برشمرده در بالا تاچه میزان تعیین کننده بوده اند . در جنبش تنباکو، ، جنبش مدنی برای استقلال اقتصادی پیش از مشروطه، انقلاب مشروطه ، نهضت جنگل، نهضت ملی شدن نفت، نهضت مقاومت ملی ، انقلاب 57و به دنبال آن تلاش ها و تکاپوهای بعد از انقلاب ، از جمله عوامل پیروزی یا شکست آنها پایداری و ثبات قدم رهبری و نیز نیروهای موثر در نهضت و حرکت ، وبرخورداری یا نابرخورداری آنها ازویژگی هایی است که برخی از آنها در بالا برشمرده شد . در نقطه مقابل هرگاه این دست نیروها خسته ویا مایوس شده و یا بنا به علل دیگر از رهبری جنبش بنا به علل گوناگون منفک شده اند جنبش مزبور در میانه راه یا پس از پیروزی اولیه در حفظ دستاوردهای آن با ناکامی مواجه شده است .

🔸اشنایی با نیروهای موثر دست اندرکار این جنبش ها وشناخت ویژگی های فردی و میزان انرژی ، زمان ، وقت و ازخودگذشتگی هایی که چنین نیروهایی در طول حیات خود در راه نیل به موفقیت آن تکاپو صرف کرده اند گام مهمی در سرمشق قرارگرفتن آنها برای نسل های حاضر به شمار می رود .

▪️ از نهضت ملی به این سو در عرصه مبارزه برای آزادی و دمکراسی نیروهای بسیاری با مشخصه های بالا حضور داشته اند که کمتر نامی از آنها برده می شود کسانی همچون حاج محمدشانه چی،احمد توانگر، حاج حسن شمشیری، حسن خرمشاهی، احمدعلی بابایی ،طاهراحمدزاده ،حسین شاه حسینی ،هدی صابرو...

🔸ویژگی این افراد فعالیت همه جانبه در راه اهداف نهضت ملی ایران در سکوت وحضور درعرصه های مختلف بدون مرزبندی های مرسوم درمیان برخی سیاسیون وایثار وقت، زندگی، مال، آرامش ، ثبات قدم و استواری و همیشه پای کار بودن بود .

▪️حسین شاه حسینی از جمله افراد شاخص این دسته از نیروهای معتقد به نهضت ملی و وفاداربه آرمانهای رهبر آن مرحوم دکتر مصدق بود که از اوان جوانی تا روزهای پایان عمر خود هیچگاه در راه اهداف خود پا پس نکشید . او که اولین زندانش را در سنین بیست سالگی در سال 1328تجربه کرده بود تاهنگام مرگ همواره این ویژگی ها را با خود حمل کرد . هیچ گاه خسته نشد، هیچ وقت نگفت که ازما گذشته است ، هیچ وقت نگفت وقت ندارم، هیچگاه از کمک مالی به مبارزه و مبارزین کوتاهی نکرد.او همیشه ثابت و استوار آماده برای حضور وهمراهی در هرگونه فعالیت جمعی وملی بود . او همیشه پای کار بود .

متن کامل :

https://bit.ly/30JGYHy


#امیر_طیرانی
#حسین_شاه‌حسینی


https://t.me/iranfardamag
🔴 چرا کنترل مدنی بر نظامیان، برای توسعه مهم است؟

🔷 رضا مجیدزاده *
@iranfardamag

🔺 جیمز مدیسون بر این باور بود که چون انسان‌ها فرشته نیستند، پس حکومت لازم است و اگر حکمرانان فرشته‌ می‌بودند آنگاه نیازی به کنترل خود حکومت نبود! نکته اصلی مدیسون این است که چون هیچ یک فرشته نیستند، هم به حکومت، نیاز است تا زورگویی افراد علیه هم و سازمان‌ها علیه افراد را کنترل کند و هم به کنترل بر حکومت، نیاز است تا خود حکومت، زورگویی نکند و تبعیض قائل نشود. تاکید روی واژه زور از این بابت است که امکان دسترسی افراد به حقوق مالکیت و کنش را سلب می‌کند و اگر مهار نشود، بستر تبعیض علیه گروه‌های مختلف از شهروندان (جنسیتی، قومی، مذهبی، طبقاتی و ...) خواهد بود.

▪️زورگویی هم در سطح فردی به چشم می‌خورد و هم در سطح سازمانی یا گروهی؛ در جوامع پیشاحالت‌ِطبیعی، زورگویی در شکل فردی و گروهی، بیشتر وجود داشت اما در جوامع حالت طبیعی، زورگویی بیشتر در شکل سازمانی و گروهی، مساله‌ساز است. در واقع، زورگویی در سطح فردی در همه جوامع به چشم می‌خورد اما پس از استقرار سازمان‌های داوری و حل مناقشه در نظم‌های اجتماعی پساحالتِ‌طبیعی، می‌توان پیامدهای این نوع از زورگویی برای حقوق مالکیت و کنش را کاهش داد و آن را مهار کرد. اما در چنین نظم‌هایی، سازمان‌های نظامی و شبه‌نظامی (حتی در سطح گروه)، از امکان اعمال زور و خشونت برخوردارند و اغلب تابع کنترل مدنی نیستند.

🔺 حتی در برخی از موارد، سازمان‌های نظامی و شبه‌نظامی، به صورت آشکار یا پنهان، کنترل سیاست و حکومت را به دست می‌گیرند و بر منابع قدرت، ثروت و منزلت، چیرگی می‌یابند.
تسلط نظامیان بر سیاست و اقتصاد چندین آفت دارد: رواج ذهنیت امنیت و کژکارگیری منابع در جهت توسعه آنچه تهدید، نامیده می‌شود؛ رواج کلاینتیسم سیاسی (حامی پروری سیاسی مبتنی بر مبادله حمایت-رای) و تقابل آن با سیاست برنامه‌محور؛ و رواج تبعیض در حقوق مالکیت و کنش.
در این زمینه، نگاهی به تجربه برخی از کشورها در زمینه نبود کنترل یا کنترل ناچیز مدنی روی نظامیان می‌تواند بینش‌های مهمی را به همراه داشت باشد.

▪️ در لیبی، معمر قذافی در جریان کودتای 1969، قدرت را به دست گرفت و با شعار استقلال از ایتالیا، آزادی‌های سیاسی و اجتماعی را از شهروندان لیبی سلب کرد. حکومت نظامی که قذافی به وجود آورد، پاسخگویی مدنی نداشت و نبود جریان آزاد اطلاعات در آن، امکان بازخورد و اصلاح سیستم را سلب می‌کرد. هرچند که قذافی امکاناتی از قبیل آموزش رایگان را ایجاد کرد اما با وجود درآمد نفتی هنگفت این کشور، رفاه شهروندان لیبی، متناسب با این درآمد نبود و لیبی در زمره کشورهای عقب‌مانده صنعتی، قرار می‌گرفت؛ حتی نرخ بیکاری در این کشور به 30 درصد می‌رسید. تجهیز یک ارتش پرخرج و تعداد زیادی از نهادهای امنیتی، دستاورد این ساختار حکومتی در لیبی تحت سلطه قذافی بود.

🔺 در ترکیه، کودتاهای مستمر ارتش، معضلی برای دمکراسی در این کشور شده بود. اگرچه در طی چند سال گذشته، سیستم کمالیستی این کشور به سیستم اردوغانی، تبدیل شد اما اصلاحات قانون اساسی ترکیه، امکان کودتا توسط ارتش این کشور را کاسته است.

▪️ شیلی، نمونه دیگری است که در دوره حکومت نظامی پینوشه، هزاران نفر مفقود و زندانی شدند و با وجود تبلیغات درباره اثر پینوشه در ساختار نوظهور کنونی شیلی، نمی‌توان پیشینه نهادی-سیاسی آن را نادیده گرفت و پینوشه تنها کلاینتیسم سیاسی در شیلی را به وجود آورد که برای مدت‌ها پابرجا بود.

🔺کره جنوبی نیز تجربه مشابهی در دوران مشابهی را دارد. ژنرال پارک توانست چائه‌بول‌ها را تقویت کند اما این سازمان‌های اقتصادی پیشرو فقط در اختیار نظامیان بود و سرکوب دمکراسی از جانب پارک موجب می‌شد تا رشد اقتصادی این کشور، فراگیر نباشد.

▪️در واقع می‌توان گفت که شاید حکومت‌های نظامی، در مقاطعی، رشد ایجاد کرده باشند اما به‌حتم، تبعیض و کلاینتیسم رایج در دوره آنها، بدترین پیامد منفی نبودِ کنترل مدنی بر نظامیان در این کشورها بوده است. در صورتی که نظامیان در هیبت یک سازمان، مالکیت دارایی‌های اقتصادی مهمی را به دست گیرند که واگذاری یا تملک آنها، بدون موافقت مقامات مدنی، امکان‌پذیر نباشد، یعنی جامعه نظامیان را کنترل سیاسی نمی‌کند.

🔺 چندین نماگر وجود دارد که کنترل مدنی بر نظامیان را می‌سنجد؛ جلوگیری از ورود نظامیان به عرصه سیاست و حاکمیت قانون، پاسخگویی نظامیان به نهادهای مدنی مانند قوه مقننه، جلوگیری از ورود نظامیان به عرصه فعالیت‌های اقتصادی-اجتماعی، پایبندی سازمان‌های نظامی به هویت ملی در عوض ایدئولوژی مشخص، پاسخگویی مقامات نظامی در قبال فساد و عدم نفوذ سازمان‌های نظامی در دادگاه‌ها و اثرگذاری روی احکام دادگاه‌ها.

متن کامل :


https://bit.ly/32gha6R




#جیمز_مدیسون
#رضا_مجیدزاده
#کلاینتیسم_سیاسی
#ضرورت_کنترل_مدنی_نظامیان
🔴 قلمرو زور شمشیر لویاتان تا کجاست؟
▪️ حق اعتراض یا حق سرکوب - 1

🔷 ابوطالب آدینه‌وند

@iranfardamag

🔸از تجربه ی تاریخ بشری به ویژه دوران معاصر می توانیم چنین درک کنیم -که به تعبیری از شادروان هدی صابر در درس گفتارهای تاریخ معاصر تحت عنوان هشت فراز و هزار نیاز- "سرکوب امری غریزی است " و نشانه ای از سلطه حاکمیت های غیر مسئول و غیر پاسخگوست که به جای برآوردن مطالبات و نیازها به برکشیدن شمشیرها علیه مردمان خود دست می زنند و به سنت ناهنجار سرکوب و سرپوش روی می آورند . در دوران اخیر حیات سیاسی جوامع، سرکوب مطالبات و برخورد خشونت بار در مقابله با مطالبات مردمی از سوی حکومت به امری آشنا برای معترضان و فعالین سیاسی و مدنی بدل شده است.

🔺چنانچه می دانيم در ایران معاصر یکی از مطالبات اصلی جنبش های اجتماعي، حاکمیت پاسخگو و مشروط به قانون عادلانه و روندهای دموکراتیک و همچنین مقید نمودن اعمال زور خودسرانه و خشونت بار و غیر مدنی حاکمان بوده است به طوری که می توان گفت حد زدن بر قدرت حاکمان انگیزه ی اصلی نهضت مشروطه و جنبش های پس از آن بوده است.

🔸در دنیای قدیم روابط قدرت در جوامع و استقرار حاکمیت ها بیشتر بر اساس چیرگی و تغلب با روکش های نژاد و مذهب و... بود. اما در دوران جدید این روابط دگرگون شد و استقرار حاکمیت ها با نیروی پشتیبان قانونی و حقوقی قوام یافت و فرم مشروع اتوریته سیاسی حکومت، مبتنی بر قانون اساسی و نیز چرخه های دموکراتیک شد. در این میان برخی از اندیشمندان حقوق و سیاست، نیروی قوانین و حقوق را برای برپایی و تامین عدالت و داوری منصفانه و برخی برای تامین نظم و اعمال اتوریته و زور مشروع برای حاکمیت ها می دانند که البته هر کدام از این سوگیری ها پیامدهای خاص خود را دارد.

🔺 در فلسفه سیاسی کسانی چون لاک و روسو و… اقتدار سیاسی در چارچوب و دامنه یک قرارداد اجتماعی به حاکمیت واگذار می شود ماهیت این قرارداد اجتماعی و تاسیس و تقنین قواعد زیست جمعی آن در رضایت داوطلبانه جمعی و تحقق آن در قالب اراده اکثریت است و اما به تعبیری از روسو، دارندگان قدرت اربابان مردم نیستند بلکه ماموران اجرای خواست های مردم اند، شمشیر لویاتان هابز نیست که همه چیز در آن در گرو اقتدار نظم سیاسی بوده و محور وظیفه سیاسی شهروندان نیز اطاعت و تبعیت باشد بلکه وظیفه سیاسی شهروندان وجه دیگری نيز دارد که هرجا ناعدالتی بروز کند آنجاست که حق و عدالت در برابر نظم سیاسی غیرپاسخگو به نزاعی مشروع بر خواهد خواست. بنابراین دامنه اقتدار حاکمیت ها و اعمال زور مشروع آنها تا سرحدات حقوق عمومی و مطالبات مردم است و در نتیجه اعمال قدرت حاکمیت مقید به قیودی و البته شهروندان و مردم محق به حقوقی. در نظامات مدنی، نظم و آزادی و عدالت در بستری با یکدیگر در توازن هستند و مازاد سیاسی آن جامعه ای مدنی مبتنی بر قانونی مرکب از حقوق ملی و حاکمیت نظم سیاسی دموکراتیک.

🔸در صورتبندی های اخير توافق و رضایت عمومی که مبنای مشروعیت اقتدار و نظم سیاسی مبتنی بر قرارداد است، هر گونه اعمال زور حاکمان باید مقید باشد و نمی توان تحت عناوینی بهانه ای فراقانونی و خودسرانه برای استیلا تراشید. در فلسفه سیاسی دولت در نظر لاک نیز میان اعمال زور بر فردی متخلف و یا اعمال قدرت و زوری خودسرانه فرقی اساسی است به طوری که لاک معتقد است اعمال زور خودسرانه، اجتماع را از پایبندی به قرارداد اجتماعی مورد توافق دور می کند و در بحبوحه تصادم نیروهای اجتماعی و نظم سیاسی در پاسخ به خودسرانه گی حاکمان معمولا سرپیچی و نافرمانی مدنی از طرف نیروی اجتماعی به کار گرفته می شود و سوژه در پی آزادسازی خود از انقیاد است بنابراین عملا فرایند تنازع و گسست آغاز می شود. از این رو دامنه و قلمرو اعمال قدرت باید مقید به قانون بوده و الزامات حقوق عمومی چون حق بر اعتراض مسالمت آمیز و سایر حقوق اساسی توسط حاکمان به رسمیت شناخته شده و بدان تمکین کند.

🔺 نیروهای اجتماعی در ذیل همه ی حکومت‌ها چه اقتدارگرا و چه دموکراتیک ممکن است برای دستیابی به مطالبات و خواسته های خود دست به اعتراض بزنند و در دوران کنونی می توان گفت کمتر حکومتی وجود دارد که این حق را به رسمیت نشناخته باشد و بدان اذعان نکند. حتی در حکومتهای اقتدارگرا نیز حاکمان حق نقد و اعتراض را به رسمیت شناخته و در برخی موارد نیز قوانین و یا کرسی های صوری هم برای نمایش این ادعا تمهید می کنند...


متن کامل :

https://bit.ly/3HabEkS

#قانون
#عدالت
#هدی_صابر
#قلمرو_لویاتان
#پاسخگویی_قدرت_و_حکومت
#مبانی_مشروعیت_قدرت_سیاسی


عکس : هرکول در حمله به هیدرا (هیولای هفت سر)،سکه، 352 پ.م، پاریس

https://t.me/iranfardamag
🔴 اسلام سیاسی و بحرانهای همه‌جانبه

🔷 عبدالله ناصری
@iranfardamag

🔻پلورالیسم و کثرت گرایی ذاتی ادیان و از جمله اسلام است. هم آیاتی در قرآن کریم بر آن تاکید دارد و هم تاریخ اسلام از آغاز تا امروز، تنوع فرقه ها و گرایشهای فکری را شاهد بوده است و این خود، نشانی محکم از حقیقتی است که با نطق حکومتی و نظر فقهی نفی نمی شود. هر نظریه و گفتمان دینی، چه فلسفی یا کلامی، چه فقهی یا صوفیانه، شیعی ، سنی یا خارجی(خوارج)، همه محصول شرایط تاریخی و قابل تغییراند. به بیانی دیگر، نفی پلورالیسم اسلامی، جاهلانه ترین تراوش ذهن یک انسان است.

🔸اسلام در عین واحدبودن([وحدت] در رسالت)، متکثر و متنوع است و هیچ یک از اسلام ها حق “خود حقیقت پنداری” ندارند که این عارضه مطلق انگاری به قول طیب تیزینی روشنفکر چپ سوری همان امپریالیسم تمامیت خواه است. از درون گفتمان های متکثر اسلام، هیچیک به اندازه “اسلام سیاسی” برای مسلمانان و غیرمسلمانان پرچالش نبوده است و حتی تأکید این اسلام بر غیریت سازی “خودی و غیر خودی”، “درست و نادرست”، “هدایت و گمراهی” و ... شدیدتر از مسیحیت است.اسلامی که می خواهد حکومت ملی و نهایتا حکومت جهانی را بر اساس شریعت تاریخی اسلام(به اعتبار درک نادرست از رسالت جهانی اسلام) تنظیم کند.

🔻فارغ از لاغری فقه سیاسی در اندیشه اسلامی، حوادث استعماری جهان اسلام در قرن بیستم ، تأسیس دولت اسرائیل و پیروزی انقلاب اسلامی ایران موجب شد اسلام سیاسی با بازخوانی “اسلام مدینه” و دوره خلفای راشدین(و برای شیعیان خلافت حضرت علی(ع)) این گفتمان را در حوزه فقه سیاسی فربه و فربه تر کرده ، هرچند متقابلا ، بر مخالفان اسلام سیاسی نیز افزوده شد
.
🔸در مورد نسخه تاریخی(اسلام مدینه)، آغاز انحراف، ادراک نادرست فلسفه بعثت محمد(ص) و خلط میان دو نقش متفاوت او “رسالت" و “ نبوت” است./1

🔻این نواندیش سوری که به اذعان خودش با تأثیر از جنگ اعراب و اسرائیل در ۱۹۶۷ و مشاهده سردرگمی مسلمانان نسبت به اسلام و بلاتکلیفی دولت های مسلمان، ضرورت بازخوانی قرآن را احساس کرد و در گام نخست دریافت که ستون فقرات اعتقاد اسلامی، “قانون تحول و تکامل” است.

🔸در مورد نسخه تاریخی دوم(خلافت حضرت علی(ع)) که اسلام گرایان شیعی به آن بیشتر استناد می کنند باید گفت : اولا این پنج سال در امتداد سه خلافت قبلی و خواست مردم است و ثانیا تنها نسخه جامع حکومتی حضرت ، عهدنامه مالک اشتر است که با همان عبارت معروف برابری و مساوات (اخ لک فی الدین او نظیرک فی الخلق) و توصیه ها، یک سند اومانیستی و انسان محور (نه سنت محور) بر جای گذاشته و تمام مأموریت سیاسی مالک اشتر را در سطح ملی گوشزد می کند، آن هم به علت خواست مردم و نه تکلیفی الهی و آسمانی.

🔻هر صاحب خردی که این عهدنامه را تحلیل “محتوا” و “گفتمان” کند درمی یابد که سندی اومانیستی و سکولار است که در آن بحثی از اقامه نماز، حجاب، اقامه اجباری سنت نبی ، پیگرد مخالف، تعظیم شعار و شعایر دینی، و هر آن‌چه فردی و اختیاری است، نیست.
تکالیفی که امام برای کارگزار خود برشمرده بر اساس مصلحت و منفعت عمومی است نه تکلیف شرعی و این رسالت عصری است که راهنمای آن سنه الرسول است و نه سنه النبی، همان رسالت دوم اسلام به قول محمود محمد طاهای سودانی شهید(الرساله الثانیه من الاسلام).او معتقد بود اسلام در تداوم یک تکامل دینی ظهور کرد......

متن کامل :

https://bit.ly/32BeYGA


#حسن_حنفی #طیب_تیزینی #اسلام_سیاسی #محمد_طالبی #مهدی_بازرگان
#علی_عبدالرزاق #عبدالله_ناصری #سیدمحمدباقر_صدر #سیدقطب



https://t.me/iranfardamag
🌺 ☘️ آموزش و پرورش امید در خیابان

🔷 مصطفی محب کیا
@iranfardamag

🔺 آنچه معلمان کشور در این روزها دست اندر کار آن هستند، "آفرینش امید" است. امید در دل جامعه ای بحران زده که حاکمیتش جز "تایید" در خیابان هیچ چیز دیگری را به رسمیت نمی شناسد. حاکمیتی که حاضر است بزه کاری اجتماعی هم پای تورم افسار گسیخته افزایش یابد، زیست بوم ایرانی از آب و خاک و هوا نابود شود، فلات فرهنگی ایران و همبستگی تاریخی اقوام ایرانی مورد تعرض قرار بگیرد و در نهایت فروپاشی های مکرر در ساحات فردی و اجتماعی رقم بخورد اما هیچ اعتراضی در خیابان صورت نگیرد. حاکمیتی که تمام عرصه های عمومی شهر را غاصبانه از آن خود میداند و هر پویایی غیر رسمی و غیر موید خود را برنمی تابد و سرکوب می کند. و درست در چنین فضایی معلمان با جسارت و تهور خود، در خیابان بذر امید می کارند. مقاومت در فضای سرکوب، آفرینش امید و خلق آزادی است.

▪️ اعتراضات سراسری معلمان که در هفته های اخیر به معنی واقعی کلمه در سراسر کشور گسترش یافته است نه فقط نقطه عطفی در حرکت صنفی معلمان که برسازنده ی یک جنبش اجتماعی کامل در ایران است. جنبشی از نوع جدید که در ساختار جامعه ی شبکه ای شده ی ایران در جریان می باشد. در اعتراضات سراسری معلمان رهبری خاص و مشخصی وجود ندارد. چیزی به عنوان رهبر و هدایت کننده ی اعتراضات (چه فردی و چه حزبی) نه برای خود معلمان و نه برای کسانی که از بیرون این اعتراضات را دنبال می کنند شناخته شده نیست. هماهنگی ها و تصمیمات درون شبکه ها انجام می شود. گروه های هزاران هزار نفری در تلگرام و واتساپ و ... که در آنها از درد ها و رنج های مشترکشان می گویند. از بیم و امید ها و از خشم و کینه هایشان می گویند. از حقوق های ناچیز و توهین آمیز خود و ردیف بودجه های کلان نهاد های به اصطلاح انقلابی می گویند. در واقع شعار های یکسان و مطالبات معین و نهایتا هویت مشخص معترضان در جای جای کشور، نشان از ارتباط وثیق معلمان با یکدیگر دارد. در ارتباطات شبکه ای آنقدر زمان و مکان مچاله می شود که همه همدیگر را کنار هم می بینند و بازداشت و احضار و زندانی کردن چند معلم هیچ تاثیری بر پایداری این ارتباطات ندارد. اینها همه نشانه های یک جنبش جدید اجتماعی (در تعریف کلاسیک جامعه شناسی) است که معلمان آن را به جریان انداخته اند.

🔺 هر اعتراضی را نمی توان جنبش نامید. یکی از شروطی که جنبش را از اعتراض جدا می کند و برمی کشد، تکرار و استمرار کنش اعتراضی است. پیگیری و اصرار بر اعتراض می تواند پایه گذار جنبش باشد. همان چیزی که معمولا طبقه متوسط شهری متهم میشود که فاقد آن است و بخاطر همین عدم پیگیری، تمام کنش های خود را درون ساختار های رسمی تعریف می کند. اما جنبش معلمان که از پس اعتراضات مستمر سالهای گذشته اکنون به انسجام و هویتی غیر قابل انکار تبدیل شده است تا حد زیادی این این انگاره را پس زده است. معلمان که می توان آنها را هسته ی مرکزی طبقه ی متوسط نامید، در این سالها با تمام سختی ها و ضربه ها و احضار ها و اخراج ها و زندان ها، توانسته اند کنش های اعتراضی خود را ادامه دهند. اعتراضاتی که هر چه به پیش آمده کمتر به ساختار رسمی دل بسته و بیشتر بر قدرت همبستگی خود امید بسته است.

▪️ یکی از گزاره های شناسایی جنبش های اجتماعی پیگیری مطالبات خارج از مجاری رسمی و بروکراتیک است. جنبش ها زمانی رخ می دهند که امید به دیوانسالاری رسمی و ساختار موجود، جای خود را به امید به مجاری غیر رسمی و همبستگی اجتماعی می دهد. اگر معلمان تا دیروز برای بهبود وضع خود دنبال تغییر وزیر و نماینده ی مجلس و مشارکت انتقادی در انتخابات بودند، اما حالا نا امید از ساختار ، با تکیه بر همبستگی خود خیابان را برگزیده اند. در واقع گستردگی کنش های اعتراضی خیابانی، از معلمان و کارگران(اعتصابات پتروشیمی و معادن) تا آن چه در جنبش آب در خوزستان و اصفهان و شهر کرد و... شاهدش بودیم، همان ما به ازای نرخ پایین مشارکت در انتخابات است. این خود یک فرصت و مزیت جامعه مدنی قوی ایران است که هرچه امید از ساختار موجود کاسته می شود، امید به همبستگی خویش و کنش جنبشی بیشتر می گردد و این امید همان نامطلوب مشترک حاکمان داخل و براندازان خارج است. حاکمانی که هرصدای اعتراض را به خارج از مرزها نسبت می دهند و براندازانی که هر حرکت درون زا و ملی را تخطئه و زیر بمباران تبلیغاتی خود قرار می دهند. اما امروز معلمان جزو پیشقراولان آفرینش امید به جنبشی درون زا و خود اتکا هستند.


#امید
#رفع_تبعیض
#جنبش_معلمان


https://bit.ly/3psMlEu

https://t.me/iranfardamag
🌕 تولد کلمه‌ی مسیح، چشم اندازی برای افق آینده انسان، مبارک باد !*

@iranfardamag


🌺 در برخی از اسطوره های دینی زن نماد زمین و زندگی گیتیانه است. همانگونه که زمین به عنوان عنصر مونث، مادر همه زندگان به شمار می‌رود. در باور پیشینیان به همانگونه که زن و مادر نماد زمین دانسته می‌شد، آسمان را نیز دارای گوهری مردانه و طبعاً پدرانه می‌دانستند. متون عتیق ، انجیل ها ، قرآن، ادبیات کهن ، اساطیر و فولکلور هایی که از روزگار های پیشین برجامانده زن و زمین منشأ بسیاری از فتنه ها و ویرانی ها و لعنت ها بوده اند. در واقع زن مظهرو منشاء گناه تصور می شده است.

☘️ در نزد مسیحیان نیز آن چه اهمیت داشته و دارد خود عیسی مسیح است و در سرتاسر انجیل ها داستان مریم موضوع فرعی محسوب شده که گهگاهی به ضرورت وابستگی به مسیح از او یاد می‌شود همچنین از چهار انجیل مورد قبول کلیسا هیچکدام به نام مریم خوانده نشده است .حتی در برخی انجیل ها سعی شده است رابطه عیسی مسیح با مریم نه تنها کم رنگ بلکه کاملاً بریده و قطع شود.

🌼 تقسیم انسان به جسم و روح یکی از مهمترین ویژگی‌های مسیحیت شمرده می‌شد که با تقسیم دیگری که از آن به عنوان کیهان شناسی دینی می‌توان نام برد هماهنگ بود یعنی زمین پدیده جسمانی و آسمان چیزی اثیری و روحانی بشمار می رفت. بنابراین آنچه از رحم زنان پدید می آمد نیز جسمانی و زمینی است و پاک شمرده نمی شود مگر آنکه جسم خویش را که عنصر زمینی است و از مادر محسوب می شود به مرگ بسپارند تا روح خویش را که بارقه آسمانی است و به پدر تعلق دارد نجات بخشند.

🍀 مریم دارای گوهری مونث و مادرانه و زمینی است طبعاً در برابر خداوند که آسمانی و اثیری به شمار می‌رفت نافرهیخته شمرده می‌شد اما خدایی که آسمانی و اثیری است از راه تجسد یافتن و ظاهر شدن در پیکری محسوس مونثی در زمین ، برای آدمیان تجلی پیدا می‌کند. از این جهت خدا به عنوان پدر آسمانی روح خود را به سراغ زمین می‌فرستد تا باکره ای زمینی از او آبستن شود سپس عیسی مسیح نه از خواهش امیال تن بلکه از فیض روح القدس زاده شود .

🌸 روح خداوندی همچون انگاره ای بشری مریم را در بر می گیرد. انگار مریم خود همان تندیس آدم است که از خاک سرشته شده است و روح خدا در او دمیده می شود و گاه چنان می نماید که مریم به سان زمین است که آدم از او پدید می اید . و حتی در توصیفی دیگر عیسی مسیح به عنون کلمه دانسته شده البته کلمه ای که از سوی خداوند بوده و توسط مریم زاده شده است. بنابراین عیسی مسیح کلمه ای از خداوند تلقی شده است.

🌹 انسان برای عبور از انچه هست نیاز به کلمه دارد. انگار بدون کلمه انسان همانند جانوران دیگر بی چشم انداز خواهد بود .کلمه برای نجات انسان از سنگوارگی، از ماندنی که به انهدام می رسد، بیان آرزویی است که تحقق نیافته و انسان در صدد است تا ان را پدید آورد .

🌿 معمولا کلام خدا از حنجره رسولان و مصلحان موج برمی دارد تا به گوش مخاطبان برسد اکنون روح خدا در مریم و در قالب یک پیکر انسانی چون مسیح دمیده می شود تا تجلی گر کلمه باشد

🌺 رنج و درد زایمانی که مریم باید تحمل کند رنج و دردی پیامبرانه است آبستن شدن به کلمه نجات برای ملتی کهن که به روزهای درماندگی و ناتوانی و نازایی رسیده و پیام آور دیگری را انتظار می کشد .

🌼 به تعبیر انجیل یوحنا و قرآن این کلمه خدا بود که مریم ان را زاده بود : چشم اندازی برای فرجام و افق آینده انسان ! و البته در این تعبیر عیسی مسیح به عنوان روح و کلمه نجات معنایی است که دیگر نمی توان او را به صلیب کشید.

☘️ در این قلمرو هیچکس نمی تواند تردید کند که کلمه نجات هیچگاه به صلیب کشیده نشد. زیرا که در طی هزاره ها همچنان رستاخیز خود را در اندیشه ملت ها تکرار می کند و در تعبیر قران همه مردمانی که دغدغه نجات داشته باشند پیش از مرگ طبیعی خویش حتما به عیسی مسیح ایمان می اورند و انگاه رستاخیز مسیح بر انان شهادت خواهد داد.

---------------
*برگرفته از کتاب مریم؛ مادر کلمه، نوشته‎ی: علی طهماسبی ، نشر یادآوران


#مریم
#مسیح
#علی_طهماسبی
#مریم_مادر_کلمه

https://bit.ly/3pOnGuB
https://t.me/iranfardamag
🔴 بی‌کفایتی تیم اقتصادی و لایحه‌ی بودجه 1401
▪️خلاصه‌ای از سخنان فرشاد مومنی در جلسه موسسه‌ی دین و اقتصاد (بخش اول)

🔶 به کوششِ : سمانه گلاب
@iranfardamag

▪️ ما در وضعیتی به سر می‌بریم که تعداد گرفتاری‌های بزرگ و کانون‌های بحران آفرین در اقتصاد ایران از حد متعارف بالاتر رفته و این موضوع در لایجه بودجه 1401 ابعاد بسیار مهمی را موضعیت می‌بخشد. پارادوکس نظام حکمرانی ما این است که در شرایطی که کشور با این حجم از بحران‌ها روبه‌روست و لازمه آن اهتمام بیشتر به امیدوارکردن، همدل کردن و اعتماد بخشی به مردم است اما در عمل مسیرهایی در جهت عکس طی می‌شود.

🔹اگر به هر دلیل در دولت قبلی طیفی از کانون‌های قدرت و رسانه‌ها سعی می‌کردند بخشی از مسائل کشور را منحصرا ضعف و نقص قوه مجریه معرفی کنند امروز که ما با پدیده خطرناک حکومت یکدست روبه‌رو هستیم باید از کسانی که دل در گرو حفظ تمامیت ارضی کشور، ثبات و امنیت دارند بخواهیم در درجه اول اهمیت سند بودجه را درک کنند و در درجه دوم بدانند که شیوه اداره کشور و هزینه‌های آن محصول قوای دیگر هم هست. در این میان شاید بتوان گفت مسئولیت قوای قضائیه و مقننه به هبچ وجه کمتر از قوه مجریه نیست. توجه داشته باشیم تجربه شکست خورده و فاجعه‌ساز و مشکوک احمدی‌نژاد نشان داد حکومت ‌یکدست هم در شرایط بحرانی شکست می‌خورد و هرکس سعی می‌کند تقصیرها را گردن دیگری بیندازد. این علائم در دولت فعلی هم دیده می‌شود و در حال حاضر کسانی در طیف حامیان دولت شروع به تخریب افرادی در دل همین دولت کرده‌اند. گویا قرار است کسانی قربانی شوند تا خطای فاحش پنهان شود و تصور می‌کنند با حکومت یکدست ایران بهتر اداره می‌شود. بسیار تأسف‌بار است کسانی که این ایده را داشتند قادر به درس‌گیری از حکومت احمدی‌نژاد نبوده‌اند. من امیدوارم نهادهای فرادست قبل از آنکه کشور به بحران‌های شدیدتر برخورد کند در مورد آن فکر کنند.

▪️ مسئله دیگر این است که در شرایطی که پیچیدگی مسائل اقتصادی به اوج خود رسیده است متأسفانه طیف غالب بر روی یکی از بی‌کیفیت‌ترین تیم‌های اقتصادی موجود تفاهم کرده‌اند که تاثیر و رد آن را می‌توان در لایحه بودجه 1401 دنبال کرد. اگر بخواهم روی موضوع لایحه بودجه تمرکز کنم تأکید می کنم در تحلیل بودجه باید به تحلیل‌های سطح خرد، سطح کلان و سطح توسعه توجه کرد.

🔹در تحلیل سطح خرد دولت را به مثابه یک سازمان بزرگ و بودجه را به عنوان سند دخل و خرج این سازمان بزرگ در نظر می گیریم . از این منظر پافشاری مشکوک به تداوم هزینه‌هایی که اثری بر توسعه ملی ندارد و توزیع رانت‌های ارزش‌زدا و ضد کارایی و ضد بهینه باید مورد بررسی قرار می‌گیرد.

▪️ برای تشخیص این موضوع دو معیار مستقیم و یک معیار غیرمستقیم وجود دارد و پیش‌زمینه تحلیل این معیارها شفافیت است. اینکه شما از نظر سیاسی اراده می کنید برای اینکه مثلاً رانت‌خورها را محدود کنید اما در عین حال شفافیت را کاهش می‌دهید با هم در تضاد است. این که از سال 1387 بانک‌مرکزی به یک باره داده‌های مربوط به سهم واسطه‌گری‌های مالی را حذف می‌کند و اطلاعات آن را در اختیار قرار نمی‌دهد از همین زاویه باید تحلیل شود.

🔹لیست چنین پنهان‌کاری‌هایی کم نیست و اگر کوچکترین اراده و اهتمامی در حکومت ببینیم که می‌خواهند صادقانه با مردم برخورد کنند آنها را منتشر خواهیم کرد. واردات بنزین و گازوئیل و بهره‌مندان ارز 4200 تومانی دیگر داده‌هایی هستند که از انتشار آنها جلوگیری می‌شود. از دیدگاه سطح خرد باید قیمت تمام‌شده کالاها و خدماتی که بنگاه‌های دولتی تهیه‌ می‌کنند ارائه شود. با وجود الزام قانونی هنوز مجلس و نهادهای نظارتی از دولت‌ها نخواسته‌اند که این اطلاعات انتشار یابد و تا زمانی که این اطلاعات وجود نداشته باشد نمی‌توان از نظر معیارهای خرد شامل بهینه‌بودن، اثربخشی و قدرت و آزادی انتخاب عملکرد دولت را ارزیابی کرد. اینها راه بررسی‌های علمی بودجه را می‌بندند و تعجب هم می‌کنند که بودجه چرا هر روز کشور را به سمت فلاکت بیشتر سوق می دهد.

▪️ رکن دوم از ارزیابی‌های عالمانه بودجه ارزیابی سطح کلان است. در چارچوب سطح کلان فرض بر این است که حکومت به این اندازه از خرد و دانایی و بلوغ اندیشه‌ای نائل شده که می‌فهمد مهمترین ابزارهای تحلیلی سطح کلان، ثبات بخشی به اقتصاد است. ماجرا این است که فقط اگر یک ثباتی در سطح کلان وجود داشته باشد امکان اجتناب از نقش‌های ناامن‌ساز بودجه و نقش‌های خلق کننده بی‌ثباتی بودجه هم وجود دارد.


متن کامل :

https://bit.ly/3HEyrFV


#فرشاد_مومنی
#لایحه_بودجه
#تحلیل_سطح_خرد
#تحلیل_سطح_کلان
#تحلیل_سطح_توسعه



https://t.me/iranfardamag
🔴 بی‌کفایتی تیم اقتصادی و لایحه‌ی بودجه 1401
▪️خلاصه‌ای از سخنان فرشاد مومنی در جلسه موسسه‌ی دین و اقتصاد (بخش آخر)

🔶 به کوششِ : سمانه گلاب
@iranfardamag

در بخش قبل هشت معیار برای بررسی بودجه از سطح خرد و کلان معرفی شد. سطح دیگر تحلیل بودجه، از منظر توسعه‌ای است.

🔺 از نگاه توسعه‌ای گفته می‌شود دولت نهاد متولی تدوین، اجرا و نظارت بر فرآیند برنامه‌های میان‌مدت و بلندمدت توسعه و بودجه، برنامه یکساله حکومت در مسیر توسعه است. در سطح توسعه متغیر شماره یک که یک متغیر ابرتعیین‌کننده به شمار می‌رود، رابطه میان حکومت و مردم است. دولت باید توضیح دهد و مجلس باید از دولت بخواهد که آیا سیاست‌های پیشنهادی در بودجه می‌تواند اعتماد مردم به حکومت را بیشتر کند و امید را افزایش دهد؟

🔸 در این زمینه شاهدیم که رئیس سازمان برنامه با یک کیفیت نازل و فاجعهآمیز از نظر کارشناسی که حتی گزارش‌های رسمی سازمان برنامه و مرکز آمار را نقض می‌کند از حذف ارز ترجیحی حرف می‌زند. واقعاً اگر ضابطهای در کار بود همین یک صحبت نشان می‌داد ایشان هیچ صلاحیت تخصصی در زمینه فهم اقتصاد ایران ندارد. آیا سیاستگذاران ما نمیدانند شوک‌های قیمتی چه بر سر تولید و بنیه تولیدی کشور آورده است؟ آیا آنها نمیدانند حذف نرخ ارز ترجیحی و ایجاد بحران حاد در زمینه دارو، چه بر سر رابطه مردم با حکومت میآورد؟ آیا آنها نمیدانند براساس استانداردهای جهانی وقتی که مصرف فقرا به خاطر فقر در زمینه داروهای حیاتی کاهش پیدا کند به ازای هر یک دلار ناتوانی در تامین دارو هزینه‌های درمان 40 برابر افزایش پیدا میکند؟ متأسفانه مسئولان و سیاستگذاران در این مسائل حیاتی سکوت میکنند. این یک دروغ بزرگ است که اگر قیمت دارو را بالا نبریم قاچاق زیاد میشود. دارو یک کالای بسیار خاص است که حتی افغانستان و عراق روی ورود آن به کشورشان کنترل دارند. حتی WHO نیز گزارش داده است افزایش قاچاق دارو به دلیل ارزانی دروغ و ناشدنی است. وقتی حتی عراق مواد غذایی صادراتی را برمیگرداند به طریق اولی روی ورود دارو حساس است. به اسم آنکه میخواهند جلوی قاچاق دارو را بگیرند میخواهند یک فاجعه انسانی بزرگ را در کشور رقم بزنند.

🔺 متغیر تعیین‌کننده دوم بنیه تولید فناورانه است. برای فهم واقعی تحولات بنیه تولیدی در ایران دو شاخص رابطه مبادله و شاخص پیچیدگی اقتصادی اهمیت اساسی دارد. متأسفانه از نقطه عطف شروع برنامه تعدیل ساختاری تا امروز شاخص رابطه مبادله و شاخص پیچیدگی که ناظر بر توان رقابت و توان مقاومت اقتصاد ملی است در ایران سقوطهای بزرگ را تجربه کرده است.

🔸 گزارش‌های رسمی که وزارت صمت منتشر کرده است نشان می‌دهد رابطه مبادله در فاصله ۱۳۶۷ تا ۱۳۸۷ در ایران ۷۰ درصد سقوط کرده است و این بی سابقه‌ترین سطح سقوط رابطه مبادله در دورهای بوده که ما بودجه مصوبه پارلمان داشتیم. نگرانکنندهتر و تهدیدآمیزتر اینکه در فاصله سال ۱۳۹۰ تا سال ۱۳۹۹ یک سقوط 70 درصدی در ابعاد دیگری در شاخص پیچیدگی اقتصاد ایران هم اتفاق افتاده است. من خیلی متاسفم که وزرای بخش‌های صنعت، معدن و تجارت در سی سال گذشته در زمینه این شاخص‌ها سکوت کرده‌اند و برنامه‌ای نداشته‌اند و تنها شاهد شعارهای توخالی و بیان آمار و آرزوها به جای ارائه برنامه کارشناسی بوده‌ایم.

🔺 برای اینکه بفهمیم مطامع رانتجویانه و فسادآور و ضدتوسعه‌ای که در اثر سیاست های تورم‌زا بر اقتصاد و جامعه تحمیل شده با بنیه تولیدی چه کرده است فقط به این توجه کنید در حالی که نرخ رشد اقتصادی در سال ۱۳۹۷ معادل منفی 4.9 درصد بود، نرخ رشد بخش صنعت منفی 6.2 درصد بوده است. یعنی بخشی که باید تمام بار توسعه را به دوش بکشد به این شدت دچار شکنندگی و آسیب زدگی شده است. در سال ۱۳۹۸ نرخ رشد اقتصادی حدودا منفی 7.6 درصد بوده و نرخ رشد صنایع و معادن منفی 16.6 درصد. در چنین فضایی با بحث درباره اینکه هزار میلیارد تومان به نهاد الف یا ب اختصاص یافته است ذهن ما از سیاست‌های فاجعه سازی که کمر کشور را تا این حد شکسته است دور نگه می‌دارد.

🔸 متغیر دیگر در معیارهای توسعه‌ای توجه به سیاست‌های تورم‌زاست. در تحلیل سیاست‌های مربوط به تورم یک جنایات اندیشهای صورت گرفته که در نتیجه آن از طریق آدرس غلط دادن به نقدینگی، نقش تولید در تورم را به کلی حذف کردند. حواله دادن تورم به نقدینگی یعنی نشاندن معلول به جای علت.

متن کامل :

https://bit.ly/3mK3Xdq


#فرشاد_مومنی
#لایحه_بودجه
#تحلیل_سطح_توسعه
#متغیر_بنیه‌ی_تولید_فناورانه
#متغیر_نابرابری‌های_غیرموجه
#متغیر_رابطه‌ی_حکومت_و_مردم
#متغیر_آثار_جهت‌گیری_سیاست‌های_سطح_بودجه_بر_فساد
#متغیر_در_معیارهای_توسعه‌ای_توجه_به_سیاست‌های_تورم‌زا


https://t.me/iranfardamag
💢 حق اعتراض یا حق سرکوب- 2

🔷 سعید مدنی
@iranfardamag

🔸حق تعیین سرنوشت؛ به مثابه وسیله ای برای رهایی از سلطه استعمار در اسناد بین المللی متعدد از جمله منشور ملل متحد به رسمیت شناخته شده است. تعیین سرنوشت حاوی دو مفهوم اساسی است: 1) «تعیین سرنوشت» به مثابه وسیله ای در اختیار مردم در ایجاد یک «دولت» و2) تعیین و بسط آزادانه نظام سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی خود فارغ از هرگونه مداخله خارجی مثل اعلامیه استقلال یک جانبه کوزوو یا پذیرش برگزاری همه پرسی برای استقلال اسکاتلند از بریتانیای متحده در سال ۲۰۱۴.

▪️ هدف از اعمال حق تعیین سرنوشت عبارت است از به رسمیت شناختن «حق» مردم در گذار و تبدیل شدن به یک نهاد مستقل. این حق در معنای اول اشاره دارد به دموکراتیک کردن ساختارهای دولتی که نتیجه آن «مشروعیت دموکراتیک» به عنوان یک هنجارپذیرفته شده در سطح جهانی است. حق تعیین سرنوشت در معنای دوم توجیه گر«حق» بر انقلاب مردم در برابر استعمار و سلطه خارجی است. اگر چه در گذشته حق تعیین سرنوشت در قالب حق مردم فقط در صورت وجود استعمار، نژادپرستی یا امثال آن تعریف میشد اما مانع از آن نبود که به عنوان یک حق عمومی برای اعمال حق مردم در انتخاب دولت و نظام حکمرانی شناخته شود.

🔸بدیهی است حق تعیین آزادانه سرنوشت مردم با پایان استعمار متروک یا از میان نرفته است. «حق تعیین سرنوشت» مردم یک ارزش برتر و بنابراین رعایت آن برای همه دولتها لازم است. تحولات سیاسی در پایان هزاره دوم یعنی فروپاشی برخی از کشورهای اردوگاه شرق (کشورهای سوسیالیستی) شاهدی بر این مدعا است. بی تردید وحدت ملی و تمامت ارضی عوامل مهمی برای حفظ دولت ها در مقابل مداخله های خارجی هستند، اما چنین پدیده هایی نباید مانع از حرکت های حامی حق آزادی در تعیین سرنوشت مردم شوند. لذا دولت ها مکلف اند با گشودن باب گفتگو، به رسمیت شناختن حق تعیین سرنوشت مردم و تلاش برای یافتن سازوکارهای تضمین کننده عدالت تمامیت ارضی را نیز حفظ کنند. اتفاقا حفظ وحدت ملی و تضمین تمامت سرزمینی با روش های قهری نظامی و سرکوبگرانه در نهایت خطر تجزیه و فروپاشی را افزایش می دهد. وقتی دولت نتواند در خدمت مردم خود باشد یا از عهده وظایف ذاتی اش برآید، در رویارویی با مردمی که مصمم به مبارزه برای دستیابی به عدالت و ایجاد تغییرات بنیادین هستند، در نهایت ناچار به عقب نشینی است.


▪️ «جاودانگی دولت» اندیشه ای بی پایه و سست است. مرگ و حیات نظام های حکمرانی مثل هر موجود زنده ای وابسته به سلامت و گشودگی آنها است. دولت ها «مخلوق بشر» هستند و وظیفه شان تسهیل زندگی انسانها ، تضمین امنیت و خیر عمومی مردم است. از این رو وقتی از عهده این وظایف برنیایند باید تسلیم سرنوشت محتوم خود یعنی تغییر ساختاری یا فروپاشی شوند. قاعده جهان شمول «تغییر» برای هیچ دولتی استثنا ندارد. در این صورت پذیرش حق ذاتی تعیین سرنوشت از سوی مردم تکلیف مطلق و انکار ناپذیر دولت ها است تا به این وسیله دموکراسی محقق و سپس تقویت شود. تنها و تنها نظام های دموکراتیک قادر اند حق تعیین سرنوشت را از طریق اعمال آزادی های اساسی از جمله آزادی بیان برای همگان فراهم کنند.

🔸وقتی رای و نظر اکثریت مردم پذیرفته شود و در عین حال اکثریت به حقوق اقلیت احترام گذارد ، کثرت گرایی سیاسی و تعامل اجتماعی برقرار گردد و نظام حکمرانی از کاربرد زور، اعمال شکنجه، زندان و تحقیر انسان ها اجتناب کند، در این صورت حق تعیین سرنوشت مردم محقق میشود. اعمال حق تعیین سرنوشت یا حاکمیت مردم به مردم اجازه خواهد داد بتوانند از یک زیست طبیعی توأم با عدالت و امنیت برخوردار گردند.

▪️ در دوران پسااستعماری با تاسیس دولت حق مردم برای تعیین سرنوشت به شکل مقاومت در مقابل سرکوب دولت تداوم پیدا کرد. مقاومت به مثابه تلاش برای رهایی از سلطه اقتدارگرایی جز عدم تبعیت و سر فرود نیاوردن مردم در مقابل قدرت دولتی که با سرکوبگری مبادرت به نقض حقوق بنیادین مردم می کند، معنای دیگری ندارد. مردم با اعمال مقاومت ، در پی آن هستند که منطق حقوقی که اعمال خشونت ، تعرض و اقدام های سرکوبگرانه از سوی دولت را مجاز میشمارد یا توجیه میکند، تغییر دهند. اعمال سرکوب مردم از سوی نظام حکمرانی به معنای عدم مشروعیت قدرت است. در واقع سرکوب عریان ترین و بارزترین چهره دولت نامشروع یا با حداقل مشروعیت است.


#سعید_مدنی
#حق_سرکوب
#حق_اعتراض


https://bit.ly/3eFveJt

https://t.me/iranfardamag
🔴 عصا زنان؛ در پی احقاق حقوقِ زنان

🔷سیدهادی طباطبایی
@iranfardamag

🔸پاپ فرانسیس _رهبر کاتولیکهای جهان_ بار دیگر در خصوص حقوقِ زنان سخن گفته است. می‌داند که هر چه بگوید، باز هم دیگرانی هستند که جفا در حق زنان می‌کنند. وی این بار صراحتاً عنوان کرده: «کسانی که مرتکب خشونت علیه زنان می‌شوند، دست به کاری تقریباً شیطانی زده‌اند». این عمل را چنان ناروا دانسته که آن را با اعمال شیطانی برابر می‌بیند.

▪️پاپ پیش از این هم کوشیده بود تا جایگاه زنان را در نظام کلیسایی ارتقاء دهد. او می‌خواست قانون کلیسای کاتولیک را تغییر دهد. گفته بود که زنان اجازه دارند در آیین عشای ربانی دعا بخوانند و نان و شرابِ مقدس توزیع کنند. پیش از این، زنان از تصدی چنین امری در کلیسا منع شده بودند. این منصب البته با انتصاب به مقامِ کشیشی متفاوت است. زنان هنوز هم اجازه ندارند که به مقام کشیشی دست بیابند.اما به نظر می‌رسد تا رسیدن به مقام کشیشی هم فاصله‌ای نمانده است.

🔸پله‌پله این تابوها شکسته می‌شود و جایگاه زن ارتقاء می‌یابد. این مختص به آیینِ مسیحیت نیست. اندیشمندان مسلمان هم کوشیده‌اند تا از این قافله عقب نمانند. اگرچه مقاومتها همچنان وجود دارد. یکی از آخرینِ این موارد، آیت‌الله جعفر سبحانی در ماجرای اذن شوهرگفته است که: «فقهای اسلام اعم از شیعه و سنی معتقدند که زن بدون اذن شوهر نمی‌تواند مسافرت کند» و سپس تأکید کرده‌اند که: «بی دین‌ها به این مسأله راضی نمی‌شوند و اینگونه مسائل، مقدمه‌ای برای موضوعات دیگر است».

▪️موضوعاتِ دیگر اما به خواسته‌ی دینداران نیست. اقتضائات دنیای جدید است. آیت‌الله سبحانی از گسترش دامنه‌ی این حقوق برای زنان، پروا می‌دهد. در این میان، برخی از فقها با مدارای بیشتری عمل کرده‌اند. آیت‌الله جوادی آملی در مواجهه با ماجرای قضاوت برای زنان، می‌گوید که قضاوت زنان برای زنان، هیچ مانعی ندارد. وی سخنِ خود را به مرحوم مقدس اردبیلی نسبت می‌دهد. می‌گوید اگر زن به مقام اجتهاد رسید و خواست تصدی قضای زنان را به عهده گیرد، از نظر بزرگانی چون مقدس اردبیلی مانعی ندارد.

🔸گویا آیت‌الله هنوز بیم آن دارد که صراحتاً رأی خود را بیان کند. می‌کوشد تا رد پایی از آن را در فقهِ قدما بجوید. برخی فقهای دیگر اما با جسارتِ بیشتری به میدان آمدند. آیت‌الله صانعی از آن جمله بود. او در همایشی عنوان کرده بود که: «به پیامبر(ص) عرض می‌کنیم یا رسول الله اگر خودت جای کسی بودی که می‌خواستی قانون را برای او وضع کنی، آیا چنین وضع می‌کردی؟ آیا فکر می‌کردی که دخترت را شوهر بدهی و اگر خواست پایش را از منزل بیرون بگذارد خلاف شرع بدانی، اما مردش تا آخر شب بیرون برود و گاهی عیاشی کند و بعد هم با آن وضع بیاید خانه؟ یا اینکه به صورت مطلق طلاق را دست مرد می‌دادی؟» وی با این پرسش، خواهانِ تعدیل و انصاف در برخی احکام بانوان شده بود.

▪️برخی فقیهان نیز با همین رویکرد به ماجرای حقوق زنان نگریسته‌اند. آیت‌الله اسحاق فیاض از جمله مراجع نجف است که تمامی سِمَتهای عالی رتبه سیاسی و دینی را توسط زن مجاز می‌داند. وی حتی مقام رهبری حکومت را نیز برای زنان جایز می‌شمارد.

🔸در این میان، نواندیشان دینی هم کوشیده‌اند تا از حقوق زنان در دنیای کنونی سخن بگویند. محمد شحرور از آن جمله است. وی کوشیده است تا با ذهنیتِ مهندسی که دارد به آیات قرآن توجه کند. به عنوان نمونه در خصوص حق ارث، با معادلاتِ ریاضی که انجام داده به این نتیجه می‌رسد که مسلمانان آزادند طبق شرایط خاص هر خانواده و جامعه میزانِ ارث زن و مرد را مشخص کنند. یعنی اگر در خانواده و جامعه‌ای تمام مسئولیت اقتصادی به عهده مرد است، ارث پدر به دختر نصفِ پسر داده شود. و اگر مسئولیت اقتصادی بین پسر و دختر تقسیم شده است، باید ارث مساوی بین آنها تقسیم شود. شحرور تأکید می‌کند که: این تفاوتها داخل در حدود الهی است نه خارج از آن.

▪️فارغ از اینگونه مواضعِ نظری، آمنه ودود تابویی را شکست. او به امامت جماعت مسجدی در امریکا ایستاد. او معتقد است که قرآن این محدودیتهای برساخته‌ی امروزی را برای زن ایجاد نکرده است.

🔸با تمام این تلاشها، نصر حامد ابوزید معتقد بود که زمانه‌ی این مواضع گذشته است. می‌گفت که زن در جامعه امروز به دنبال کسب عالی‌ترین مدارج است؛ در حالی که ما همچنان سرگرم تعیینِ صلاحیتِ زنان برای برخورداری از حق طلاق، یا تصدی منصب قضاوت، یا میزان اهلیتِ آنان برای مشارکتِ سیاسی هستیم.

▪️پر بی‌راه نمی‌گفت. پاپ، فقیهان و نواندیشان، آهسته آهسته به این امور واقف می‌شوند. می‌کوشند تا اقتضائات دنیای جدید را دریابند و بند از پای زنان بردارند. عصا زنان قدم برمی‌دارند. شاید نیاز باشد که عصاها را کناری بنهند. اسب تیزروی جهانِ جدید در انتظارِ کسی نمی‌ماند.


#آمنه_ودود
#حامد_ابوزید
#محمد_شحرور
#ایت‌الله_صانعی
#پاپ_فرانسیس



https://t.me/iranfardamag
💢 کشاکش دوگانه‌ی امت - ملت

💠 رضا حق‌جو

@iranfardamag

🔸در فردای پیروزی انقلاب بهمن ۵۷ جناح اسلام‌گرای سنتی به رهبری روحانیت جهت حذف رقبای سیاسی و تثبیت قدرت خویش در ساختار سیاسی جدید دوگانه‌های بسیاری را در جامعه شکل داد. یکی از این دوگانه سازی‌ها تقابل مفهوم امت - امامت در برابر نظم ملت - دولت بود. دولت موقت به رهبری مهندس بازرگان نماینده‌ی بینش به نظم در آوردن انقلاب در چهارچوب ملت - دولت و دولت ملی بود و در مقابل نیروهای سنتی اسلا‌م‌گرا که حول گفتمان ولایت فقیه متشکل شده بودند انقلاب را فرای مرزهای ملی تعریف نموده و به صدور انقلاب و انترناسیونالیسم اسلامی و تشکیل امت واحده‌‌ی اسلامی می‌اندیشیدند.

🔹مهندس بازرگان در کتاب " بازیابی ارزش‌ها" تقابل دوگانه‌ی امت - ملت را چنین شرح می‌دهد.:
"من ابتدا با آيت‌الله خمینی اختلاف نظر داشتم... ایشان ایران را برای اسلام می‌خواست و من اسلام را برای ایران می‌خواستم."

🔸با این حال واقعیت عینی ملت - دولتی به‌نام ایران با مرزهای سیاسی و تاریخی و مسئولیت‌های بین‌المللی مشخص مانع از آن بود که مدافعان امت‌گرایی و انترناسیونالیسم اسلامی قادر به نادیده گرفتن کامل آن باشند. اما نیروهای سیاسی باورمند به پروژه‌ی امت‌گرایی با صورت‌بندی " ولایت مطلقه" و دادن اختیارات وسیع به آن در قانون اساسی و تقویت نهادهای موازی و نظارتی، دولت ملی را از محتوای‌ انتخابی و تجلی حاکمیت و اراده‌ی مردم تهی و عملا تبدیل به نهادی جهت اجرای فرامین و طرح‌های دولت عمیق و پنهان امت‌گرا نمودند.

🔹این دوگانه‌ی امت‌گرایی و دولت - ملت طی چهار دهه از حاکمیت اسلام سیاسی با ناکارآمد نمودن دولت ملی و جلوگیری از شکل‌گیری مفهوم شهروندی در میان جامعه‌ی ایرانی ضمن اتلاف منابع اقتصادی در مسیر امت‌گرایی در خارج مرزهای سیاسی ایران باعث تشدید درگیریهای قومی- مذهبی و جنگ‌های نیابتی و تاخیر روند توسعه در منطقه و کاهش اعتبار اخلاقی و معنوی کشور در نزد همسایگان گردید. همچنین در داخل به دلیل ناتوانی از ارائه‌ی الگوی توسعه و حکمرانی کارآمد و تشدید تحریم‌های بین‌المللی بحران‌های عمیقی در حیات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی ایرانیان ایجاد نموده است. بحران زیست محیطی، تورم ۴۵ درصدی، بیکاری، مهاجرت نخبگان، سقوط بالای ۶۰ درصد مردم به زیر خط فقر و افزایش آسیب‌های اجتماعی و سوق دادن جامعه به سمت شرایط جنبشی و اعتراض‌های اجتماعی، خروجی نگاه ایدئولوژیک به امر سیاست و حکمرانی و ناکارآمد نمودن دولت ملی و بقول وزیر امور خارجه‌ی سابق غلبه‌ی میدان بر سیاست بوده است.

🔸علیرغم تبعات و هزینه‌های سنگین سیاست ايدئولوژيک امت‌گرایی بر زندگی ایرانیان، یکدست‌سازی قدرت در دولت سیزدهم باعث گردیده که بسیاری از نیروهای سیاسی ساختار قدرت بر این باور باشند که جهت برپایی اتوپیای "تمدن اسلامی"، ایده‌ی امت - امامت را می‌باید جایگزین نظم ملت - دولت نمود. سخنان میثم لطیفی /1 معاون رئیس جمهور دولت سیزدهم و مهدی ابوطالبی/2 از مدرسان موسسه امام خمینی و از شاگردان مصباح یزدی در خصوص ایده‌ی امت‌گرایی بیانگر این واقعیت است که طرفداران این تفکر پیشامدرن ضمن نفی حاکمیت مردم، شأنی جز هدایت شوندگی برای مردم قائل نیستند و از پذیرش مبانی حقوقی نظم ملت - دولت و الزامات سیاسی آن به دلایل زیر اجتناب می‌نمایند.:

1️⃣ در نظام ملت - دولت مفهوم سیاسی ملت مبتنی بر شهروندانی است که ضمن وفاداری به دولت ملی برخواسته از اراده‌ی آنان فارغ از تبار، قومیت، زبان، مذهب، جنسیت و جایگاه طبقاتی دارای حقوق و تکالیف یکسان هستند. اما در ایده‌ی امت‌گرایی که مبتنی بر مؤمنان معتقد به یک باور دینی است، مردم به دلیل تقسیم به دوگانه‌هایی از قبیل مؤمن - غیرمومن، خودی - غیرخودی، مسلمان - غیرمسلمان از حقوق برابر برخوردار نمی‌باشند.

2️⃣ در نظم ملت - دولت مشروعیت سیاسی حاکمان از سوی اراده‌ی آزاد مردم نشأت می‌گیرد و دولت ملی به نمایندگی و انتخاب مردم قدرت را در جهت تأمین امنیت، استقلال، حفظ تمامیت سرزمینی و رفاه مردم بکار می‌گیرد. در ایده‌ی امت‌گرایی مشروعیت حاکمان از آسمان و از جانب خداوند پنداشته می‌شود و به همین دلیل حاکمان در برابر مردم پاسخگو نبوده و در این الگو مردم فقط دارای تکلیف بوده و وظیفهٔ آنان اطاعت مؤمنانه از أوامر ولی‌امر است.

3️⃣ نظم ملت - دولت شهروندمحور است اما ایده‌ی امت ‌گرایی مؤمن‌محور است و در دایره‌ی هویتی امت کسانی جای می‌گیرند که بین آنها و حاکمان وحدت عقیده و ايدئولوژيک برقرار باشد.......

متن کامل :

https://bit.ly/3sT26XI


#ملت_دولت
#امت_امامت
#میثم_لطیفی
#مهدی_بازرگان
#روح‌الله_خمینی
#مهدی_ابوطالبی
#انترناسیونالیسم_اسلامی
#انترناسیونالیسم_پرولتاریایی
#سیاست_ایدئولوژیک_امت‌گرایی

https://t.me/iranfardamag
🔴 شیلی : میان بیم و امید

🔷 محمد رضائی
@iranfardamag

1️⃣ هنگامی که در سال 1988 آگوستو پینوشه دیکتاتور و رئیس‌جمهور خودخوانده شیلی، که طی کودتایی با دخالت مستقیم امریکائی‌ها حکومت مردمی و منتخب آلنده را سرنگون کرده و خود زمام امور را در دست گرفته بود، بالاجبار تن به همه‌پرسی داد تا مردم شیلی تعیین کنند که با ادامه به اصطلاح ریاست‌جمهوری او موافقند یا «نه» و مردم شیلی به او نه گفتند، بسیاری در شیلی و تمامی دنیا گمان می‌کردند که با رفتن پینوشه مشکلات شیلی و مردمش یکی پس از دیگری حل می‌شود و راه آینده شیلی راهی هموار به سوی دموکراسی و برابری خواهد بود. بیش از بیست سال طول کشید تا مردم شیلی به این نتیجه برسند که با رفتن افراد و در حالی که ساختارهای تولید و بازتولید نابرابری و تبعیض و ستم همچنان قدرتمندانه حضور دارند و عمل می‌کنند راهی به سوی زندگی بهتر وجود ندارد.

🔺 اینگونه بود که در جنبش سراسری سال 2019 مردم شیلی یک صدا تغییر ساختارها را فریاد زدند و با ممارست و فداکاری و پافشاری بر آن، این خواسته را به خواسته‌ای عمومی تبدیل کردند و سرانجام دولت مستقر که از سرکوب طرفی نبسته بود به این خواسته تن داد. نماد این تغییر ساختار، تغییر قانون اساسی پینوشه نوشته بود آن هم نه توسط مجلس موجود که خود بخشی از ساختار و ابزاری برای بازتولید ستم و تبعیض است بلکه از طریق مجلسی منتخب مردم. انتخاب گابریل بوریچ رئیس‌جمهور ترقی‌خواه و چپگرای شیلی نقطه عطفی در مبارزات چند ساله اخیر و خصوصاً جنبش سال 2019 شیلی است.انتخاب بوریچ «نه»ی مجددی است که مردم این بار نه به فرد که به ساختار حکمرانی در شیلی دادند.

2️⃣ در جریان انتخابات ریاست جمهوری، گابریل بوریچ که خود برآمده از جنبش دانشجویی شیلی و اعتراضات این جنبش خصوصاً بر علیه کیفیت نظام آموزشی و مصایب ناشی از خصوصی‌سازی آن است، به نمادی برای پیگیری مطالبات برابری‌طلبانه و مترقی اقشار و طبقات مختلف شیلی تبدیل شد. اقشار و طبقاتی که در چهل سال اخیر یعنی از زمان کودتای 1973 تا کنون با اعمال سیاستهای نئولیبرال هر روز بیشتر از قبل در تنگناهای اقتصادی و اجتماعی منتج از اجرای این سیاستها گرفتار شده‌ بودند و علیرغم رشد چشمگیر اقتصادی شیلی در این چهل سال آنچه از این رشد عاید آنها شد بود گسترش فقر بود و نابرابری بیشتر. وضعیت کنونی اقتصادی و اجتماعی شیلی که درگیر انواع نابرابریهای اقتصادی و اجتماعی و رشد ناامنی و قدرت‌گیری باندهای جنایتکار مواد مخدر و ... شده است فرجام اجرای سیاستهای نئولیبرال را به وضوح نشان می‌دهد و طبیعی است که این بار اکثریت مردم شیلی با هدف قرار دادن این سیاستها خواهان تغییر اساسی آنها باشند و این مطالبه خود را در این سخنان بوریچ اظهار کنند که «اگر شیلی مهد تولد نئولیبرالیسم بود باید گورستان آن نیز باشد».

3️⃣ انتخاب گابریل بوریچ به ریاست‌جمهوری تحولی فی‌البداهه و یک باره نبود. دیرپایی سنت انتخابات دموکراتیک در شیلی (به معنای مصطلح کلمه) که چند سالی با دیکتاتوری پینوشه قطع شده بود، جنبشهای اجتماعی برابری‌طلبانه در تمام سالهای کودتا و حتی پس از آن در زمان قدرت‌گیری چپ‌ها یا راست‌های میانه در شیلی، توسط اقشار مختلف مردم از کارگران و بازنشستگان گرفته تا دانشجویان و دانش‌آموزان و زنان و قومیت‌ها و ... زمینه‌های لازم برای تغییر اساسی در شیلی را فراهم آورده بود. درس‌گیری فعالین این جنبش‌ها و مردم درگیر در آنها و ریشه‌یابی علل شکست این جنبشها در «گفتگوهای بین مردمی» که سابقه طولانی در شیلی دارد سرانجام همه آنها را در یک نقطه یعنی تغییر قانون اساسی که پینوشه و حامیان او در سال 1980 نوشته بودند به هم پیوند داد و به این نتیجه رساند که تنها با هم‌افزایی قدرت خود در یک جنبش فراگیر و با خواسته‌ای یکسان و مداومت و مقاومت بر این خواسته است که می‌توانند از این تنگناها نجات بیابند و در کنار سایر اقشار و طبقات به مطالبات صنفی و بخشی خود نیز دست بیابند......


#چپ
#شیلی
#پینوشه
#نئولیبرالیسم
#گابریل_بوریچ
#انتخابات_شیلی
#جنبش_دانشجویی_شیلی


https://bit.ly/34b1phU

https://t.me/iranfardamag
🔴 چالش‌های نخستین وزیر نفت ایران
▪️یادبود ‌دومین سالگشت مهندس علی اکبر معین‌فر

🔷 محسن زمانی
@iranfardamag

▪️ در مهرماه 1358 خورشیدی با تقدیم لایحه تاسیس وزارت نفت توسط دولت موقت به شورای انقلاب، وزارت نفت در ایران تاسیس شد و مهندس علی اکبر معین فر با معرفی مهندس بازرگان به شورای انقلاب و تصویب شورای انقلاب به سمت نخستین وزیر نفت ایران منصوب گردید.

🔸 12دیماه سالگشت خاموشی علی اکبر معین فر، یادبود آن رادمرد را فرصتی برای ادای دین و انجام وظیفه در برابر آزادمردی قرار داده تا با بهره گیری از تجربه بسیار گرانبهای ایشان برخی از چالشهای مدیریتی شاهرگ حیاتی اقتصاد ایران را مورد بررسی قرار داده، باشد زمینه ساز گفت و گوهای انتقادی در این عرصه فراهم گردد.

▪️ خوشبختانه بخش مدیریت موزه ها و مرکز اسناد صنعت نفت ایران با تهیه و انتشار خاطرات تاریخ شفاهی برخی از کاربدستان این وزارت خانه و شرکت های تابعه در دوران ج.ا.ا ، همچون زنده یاد مهندس علی اکبر معین فر، مهندس سید حسن سادات ( رئیس شرکت گاز ایران طی سالهای 1357 تا 1359 ) و ... گام بسیار ارزنده ای برای شناخت تاریخ صنعت نفت ایران به ویژه در سالهای پس از انقلاب بهمن 57 برداشته است اما متاسفانه هنوز این اقدام مورد توجه پژوهشگران تاریخ معاصر ایران قرار نگرفته است.

🔸 خاطرات تاریخ شفاهی مهندس علی اکبر معین فر اگرچه در سالهای پایانی عمر ایشان تهیه و منتشر شده است و ایشان به دلیل شرایط سخت دوران بیماری و کهولت سن توان پاسخگویی مبسوط به بسیاری از پرسشها و رخدادهایی که از نزدیک در دوران مسئولیتشان شاهد بودند، را نداشتند اما با این حال منبعی درخور تامل برای بررسی یکی از حساس ترین دوران تاریخ معاصر ایران به ویژه سالهای آغازین پس از انقلاب 57 می باشد!

از شرکت نفت تا وزارت نفت

▪️ پیش از نهضت ملی ایران،شرکت نفت ایران و انگلستان،با قدرت فائقه افزون بر غارت سرمایه های ملی و منابع نفتی کشور،قدرت سیاسی بسیاری هم در دست داشت و به صورت مستقیم با برخی کاربدستان ایرانی وارد معامله بدون تشریفات قانونی و عرف دیپلماتیک می گردید! برای اثبات نفوذ افسارگسیخته شرکت نفت در امور جاری کشور و اثبات حقانیت جنبش ملی شدن صنعت نفت به رهبری دکتر محمد مصدق همین بس که به گفته مهندس عزت‌الله سحابی حتی برای اخذ مجوز تاسیس کارگاه آهنگری در کردستان ، باید از شرکت نفت ایران و انگلستان کسب تکلیف می شد!

🔸 پس از جنبش ملی شدن صنعت نفت و تشکیل دولت ملی دکتر مصدق، مدیریت شرکت نفت با تصویب قوانین ضروری و لازم در مجلسین شورای ملی و سنا،تحت نظارت کامل دولت درآمد و شرکت ملی نفت همانند شرکت گاز و پتروشیمی که در سالهای پسین تشکیل شد؛ مرکب از مجمع عمومی به ریاست نخست وزیر گردید که مدیر عامل آن با تصویب این مجمع منصوب می شد.
در سالهای پس از کودتا ، که شاه با زیرپا گذاشتن قانون اساسی و اصل 44 متمم این قانون و برقراری حکومت استبدادی تمام عیار، خارج از چارچوب و مصوبات قانونی نخست وزیر و ریاست قوه مجریه را دور می زد و شخصا رئیس شرکت نفت را منصوب می نمود! عملا شرکت نفت به جای آن که تحت نظارت دولت و مقام نخست وزیری باشد؛ تحت امر شاه عمل می نمود و به دولتی در دولت تبدیل گردیده بود!

▪️ به همین دلیل و برای مدیریت مسائل مربوط به اوپک و همچنین برای ان که وزیر نفت و نه وزیر امور اقتصاد و دارایی کشور در نشست های اوپک شرکت نماید و همچنین امور مربوط به سه شرکت نفت،گاز و پتروشیمی تحت نظارت دولت و نخست وزیری قرار گیرد و از سوی دیگر مدیریت بحران هایی را که پس از اظهارات جنجال برانگیز حسن نزیه به عنوان نخستین رئیس شرکت نفت پس از انقلاب و رئیس وقت کانون وکلا برای دولت و مجموعه شرکت نفت ایجاد شده بود؛ وزارت نفت ایران تاسیس گردید.

🔸 پس از تشکیل دولت موقت ، علی اکبر معین فر به سمت ریاست سازمان برنامه و بودجه کشور منصوب شد. معین‌فر پیش از انتصاب به این سمت، از سالهای آغازین دهه 40،نزدیک به 15 سال تا تشکیل دولت موقت ، در این سازمان در سمت رئیس قسمت ساختمانی و تاسیسات دفتر فنی سازمان برنامه و بودجه به تهیه و تدوین آئین نامه های فنی و ضوابط ساخت و ساز مشغول بود و به مهندسی سخت گیر اشتهار داشت.

▪️ از این رو مدیری با تجربه و سابقه حداقل 15 سال مدیریت در زیر مجموعه اداری سازمان برنامه در برهه انقلاب و فروپاشی سازمان اداری کشور محسوب می گردید. و نیزریاست مرتضی قلی خان بیات بر شرکت ملی نفت که ایشان هم سابقه کار در شرکت نفت را دارا بود.....

متن کامل :

https://bit.ly/3Hyyxia


#دولت_موقت
#مهدی_بازرگان
#علی‌اکبر_معین‌فر
#تاسیس_وزارت_نفت
#اتحاد_جماهیر_شوروی_و_گاز_ایران


https://t.me/iranfardamag
🔴 نگاهی به تحولات جاری عراق

💠 قاسم محب‌علی
@iranfardamag

▪️ انتخابات اخیر عراق از سوی دادگاه عالی این کشور مورد تایید قرار گرفت و علیرغم اعتراضات جریانات عموما نزدیک به ایران تغییر چندانی در نتایج آن پدید نیامد. اگر چه هنوز برای چگونگی و ترکیب حکومت جدید همچنان باید منتظر ماند چرا که تجربه انتخابات گذشته نشان می دهد که الزاما این طرف پیروز نیست که نخست وزیر و ترکیب دولت را تعیین می کند بلکه ائتلاف های جدید داخل مجلس و مداخله بازیگران صاحب نفوذ داخلی و خارجی نقش به مراتب تعیین کننده تری داشته و احتمالا باز هم خواهند داشت.

🔺 نگاهی سریع به تاریخ عراق، حکایت از آن دارد که تشکیل کشور عراق با جغرافیای سیاسی فعلی محصول فراگرد داخلی و خواست یا اراده مردمی متحد و یک جامعه سیاسی همگون و منسجم نبوده است و در شرایط عادی سه جامعه بزرگ عراق یعنی جامعه یا طوایف و قبایل شیعه ، جامعه اهل سنت یا طوایف و قبایل سنی مذهب ، جامعه کرد یا قوم کرد ، چندان علاقه ای به همزیستی در کنار هم نداشته اند. شیعیان از دیر باز و خصوصا از دوران صفویه به بعد پیوستگی و چسبندگی بیشتری با ایران داشته اند . کرد ها هم که قومی ایرانی تبار و بخشی از فرهنگ وتمدن ایرانی به شمار رفته و غیر عرب هستند، از دیر باز در آرزوی تشکیل کشورمستقل کردی روزگار می گذرانند و تقسیم خود را در بین چهار کشور همسایه را کمتر برتابیده اند .

▪️ در واقع تشکیل کشور عراق و همین طور همسایگان عمدتا عرب آن نتیجه توافق و مداخله دو قدرت استعمارگر وقت یعنی بریتانیا و فرانسه بوده است و جوامع سه گانه حاضر در این جغرافیا هر کدام نزدیکی و همبستگی بیشتری با اقوام و طوایف کشور های همسایه و آن طرف مرز های آن داشته و دارند و به عبارتی اقوام تقسیم شده و فرامرزی محسوب می شوند. حاصل آن که تشکیل عراق را نمی توان محصول روند ملت – دولت دانست و روندتبدیل آن به یک دولت – ملت مدرن تلاشی هست که طی سال های پس از استقلال و عمدتا از سوی حکومت های آن کشور و با اهداف خاص مشخصا قومی و طایفه و یا مذهبی حاکمان هر دوره صورت گرفته است.

🔺 نکته دیگر آن که شاید بنا به اهداف خاص حکومت وقت بریتانیا حکومت عراق به طایفه اقلیت سنی که حدودا ۲۰٪جمعیت عراق را تشکیل می دهد سپرده شد و شیعیان و کرد ها نقش و جایگاه چندان موثری در ساختار سیاسی و قدرت در عراق نداشتند. حتی پس از کودتای حزب بعث نیز علیرغم این حزب ، حزبی سکولار و غیر مذهبی ولی قوم گرای عرب بود و ایده آن تشکیل کشور عربی عراق بود باز هم شیعیان که از نظر قومی عرب محسوب می شوند جایگاه و تعیین کننده ای در حکومت و ساختار تصمیم گیری نداشتند .قوم کرد که اساسا از قدرت کنار گذاشته شده و در تمام آن دوران در حال جنگ و گریز با دولت مرکزی بود.

▪️ عراق تا پیش سقوط صدام اگر چه در آن حزب واحد و فراگیر بعث حکومت می کرد اما حزب بعث در عمل یک حزب ملی و متعلق به شهروندان عراقی صرف نظر از وابستگی های قومی و یا مذهبی نبود و شاید تنها نهاد ملی این کشور ارتش عراق بود که عامل اصل حفظ یک پارچگی عراق بود نهادی که بلافاصله پس از اشغال از سوی آمریکا منحل گردید. به جرئت می توان گفت یکی از اشتباهات تاثیر گذار آمریکا همین مسئله از بین بردن ارتش عراق وتشکیل ارتشی جدیدبود که ریشه بسیاری ازنا آرامی بیست سال اخیر ناشی از این اقدام ارزیابی شده و باعث گردید عراق پس از صدام حسین فاقد یک نهاد غیر طایفه ای و غیر مذهبی گردد.

🔺 به این ترتیب باید گفت که نقطه عطف و تحول در عراق جدید بعد از شکست عراق در اشغال کویت با مداخله نظامی آمریکا آغاز می گردد. اعمال منطقه پرواز ممنوع در شمال و جنوب ، یا به عبارتی دومنطقه کردنشین و شیعه نشین فضای تنفس و بازی برای این دو جامعه کنار گذاشته شده ایجاد کرد و حاکمیت اقلیت سنی را به شدت تضعیف نمود . اشغال عراق توسط آمریکا در سال ۲۰۰۳ وضعیت سابق را به طور کلی دگرگون کرد. ساختار سیاسی و قانون اساسی عراق اگرچه فرمتی دموکراتیک غیر قومی و غیر مذهبی دارد اما بر اساس تفاهم صورت گرفته شیعیان که ۶۰% جمعیت عراق را به خود اختصاص داده و قوم اکثریت را تشکیل می دهند ، ریاست قوه مجریه و دولت را به دست آوردند . کرد ها پست ریاست جمهوری و برخی از پست های کابینه و به اهل سنت تنها سخنگویی مجلس و تعدادی از وزرا رسید. در نتیجه حاکمیت از سلطه جامعه اهل سنت خارج شد. واضح است این وضعیت با رضایت جامعه سیاسی و سران قبال سنی عرب تبار صورت نگرفته است. بلکه باز هم با کمک وفشاربیرونی و محصول مداخلات فراملی می باشد. نه تنها جامعه اهل سنت و عرب عراق بلکه کشور های سنی مذهب و خصوصا عرب عراق با این تحول همراهی و همدلی نداشته و بعضا هم همچنان ندارند....

متن کامل :

https://bit.ly/3HK1yaJ


#قاسم_محب‌علی
#جامعه‌ی_کرد #اقلیت_سنی
#میدان_و_سیاست_خارجی
#اکثریت_شیعه #انتخابات_عراق
🔴 مرگی آرش وار

💠 مسعود میری
@iranfardamag

🔹به گمانم آن سال هم 400 بود که به خراسان و هرات و مرو چنان قحط آمد که بشر چنان ندیده بود. قحط آب و نان را توان صبوری کرد اما قحط آدمیزادی و آدمیت را طاقت کس نیاوَرَد ، که اینک چنین در مضیقه‌ی آن به اندوه اندریم.

🔺 در آن قحط که تواریخ به درشتی از آن ذکر ایام کرده‌اند ، زندگان مردگان را خوردند ، اما هر گاه قحط آدمیزادی ست ، مردگان زندگانند زیرا حرمت دم و داد را در بیداد نتوان نگاه‌کرد. هزار سال از آن واقعه گذشته ، که در نشابور و مرو و سیستان، مردگان خوراک زندگان می‌شد ، و اکنون ما چه زندگانی هستیم که داد از تاریخ و داوران نتوان ستاندن ، در این تنگ حوصله روزگاری که اگر قلم را در حضرت سیاست احترامی می‌بود، چنین نمی‌شد که زندگانِ قلم در قساوت قدرت بی‌جان شوند و صدایی برنخیزد.

🔹این قحط که نتوان داد از تاریخ و فرهنگ و سیاست گرفت ، چنان ید مغلوله‌ای شده ، افتیده بر گردن ترس و هول ، که شاعر را زنده به محبس می‌برند و مرده به مردم پس می‌دهند. دهان سنگ ما را باران هم نخواهد گشود ، برکت از نان‌ها خواهد گریخت و زوال روح وقت‌ها و ورق‌ها از دانش را خواهیم دید.

🔺 چه بگویم که دهانم تر می‌گرید و چشمانم خشک می‌موید . این مرگ دوستی نیست که بگویم «از شمار دو چشم.. » ، یا مرگ پدری پیر و مادری مو سپید ، یا جوانی ناکام ، که به تغزل و رثا برای آن چیزی سرهم‌بندی کنیم ، مرگ برکت است که از کلمات می‌رود ، از غیرت مردمی زائل می‌شود ، و از دهان آرزو و تمنا نوای انسانی را می‌سترد. بکتاش آبتین را نه هرگز دیده‌ام و نه با او رفاقتی داشته‌ام ، اما شاعران همانند که سهراب سپهری گفت:« شاعران وارث آب و خرد و روشنی‌اند»، و از این سبب او که در روشنان کلمات ایستاده بود ، اکنون خود خورشیدی است تا ابد شکفته به تابیدن!

🔹مرگ این خواجه خواب مرا و شما را باید بیاشوبد . او اکنون در آستانه‌ی آینده ، نام آزادی و آرمان رهایی را با جان خود ، آرش وار ، اداء کرده است.


#ایران_فردا
#مسعود_میری
#بکتاش_آبتین


https://bit.ly/32SbXCx
https://t.me/iranfardamag