ایران آزاد و آباد (مهدی نصیری)
52.7K subscribers
3.67K photos
1.74K videos
33 files
5.61K links
یادداشتهای مهدی نصیری پژوهشگر دین و فعال سیاسی و مقالات و مطالب انتخابی از دیگران.
از این که فرصت گفتگو و پاسخ به پیامهایتان را ندارم پوزش می خواهم.

پیام به مهدی نصیری
@mahdinasiri238

تماس برای آگهی
@Hmostafavy
Download Telegram
گروه (( مدیریت تبادلات )) با هدف تعامل و تأثیرگذاری بیشتر از کلیه گروه ها و کانال های معتبر سیاسی ، اجتماعی و فرهنگی جهت مشارکت در تبادل لیست و بنر دعوت بعمل می آورد .

لینک دعوت :

https://t.me/Tabalodat_Nozar
https://t.me/Tabalodat_Nozar
https://t.me/Tabalodat_Nozar

مدیریت : مهدی نوذر
زندانی سابق و فعال سیاسی

.
صدام بدتر بود یا شما!

رحیم قمیشی

غروب‌های جمعه به اندازه کافی دلگیر هستند، کاش دوست عزیز سنندجی‌ام، چیزی از خانواده فرزاد کمانگر، معلمی که اعدام شد نمی‌نوشت، تا دلم بیشتر نگیرد.

قبلش باید خاطره‌ای از شهادت دوست شهیدم "محسن بنی‌نجار" بگویم.
محسن همان سال‌های تجاوز ارتش عراق به ایران، شبانه رفته بود جلو و نزدیک خاکریز نیروهای عراق تا موقعیت مین‌ها و موانع را شناسایی کند، ناگهان یک مین منفجر می‌شود، و رگبار عراقی‌ها به سوی آنها.
او شهید می‌شود، خاطره‌اش را پیش از این نوشته‌ام. چند ماه بعد نامه‌ای از عراق می‌آید. عکسی از پیکر محسن، و اینکه با حضور دو شاهد در "رقم ۱۶۱" به خاک سپرده شد. ۳۴ سال بعد به همت دوست عزیز جانبازم، رقم ۱۶۱ شناسایی شد و مادر شهیدان منصور و محسن بنی‌نجار توانست قبل از وفاتش به دیدار آرامگاه فرزندش برود.
صدام با همه قساوتش یک اصل را رعایت می‌کرد، خانواده‌ای که فرزندش را می‌گیرم، به اندازه کافی صدمه می‌بیند، زجر می‌کشد، جنازه را چه‌کار می‌خواهم بکنم! بگذارم مادرش برود یک دل سیر گریه کند!!

دوست عزیزم اجلال قوامی نوشته با گذشت چندین سال از اعدام فرزاد کمانگر، همان معلمی که در زندان دلش برای دانش‌آموزانش تنگ شده بود، همان معلمی که به دانش‌آموزانش گفته بود بچه‌ها به آرزوهایتان هیچوقت پشت نکنید، ناامید نشوید، برای آنها آرزو کرده بود با شعر و ترانه باران تا می‌توانند برقصند، مادرش هنوز نمی‌داند فرزندش پس از اعدام، کجا به خاک سپرده شده!!

لااقل به اندازه صدام شرف داشته باشید و به مادرش بگویید رقم ۱۶۱ به‌خاکش سپردیم!
به اندازه آنها که صبح و شام نفرین‌شان می‌کنیم، انسان باشید و با گذشت ۱۴ سال از اعدام فرزاد و سایر کردهای همراهش در سال ۱۳۸۹، بگذارید مادران‌شان بروند یک دل سیر بگریند.
این مادرها تا ابد زنده نیستند.
مادر دوست شهیدم محسن، شش ماه پس از رفتن بر مزار پسرش رفت به دیدار خدا.
می‌ترسم مادر فرزاد کمانگر برود آن دنیا، به خدا بگوید فرزندم را نماینده‌های خودخوانده‌ات اعدام کردند، حتی نگفتند در کدام بیابان خاکش کردند، حتی نگفتند به دریایش انداختند. نگفتند بدنش آیا سالم بود وقت اعدام، عکسی هم نشانم ندادند.
آخر اگر مغز آن اعدامی‌ها را برای تغذیه مارهایی برده‌اید، دیگر چیزی معلوم نیست...

می‌ترسم خدا هم گریه‌اش بگیرد. خیلی گریه کند، و بگوید یعنی من چنین موجوداتی خلق کردم!!
انگار حق با فرشتگانم بود...

به مادر فرزاد، به مادران آن اعدامی‌ها، به مادران فرزند از دست داده، بگویید کجا بروند گریه کنند.
آخر صدام هم مثل شما این‌همه کینه‌ای نبود...

@ghomeishi3
مطالب دریافتی در پاسخ به فراخوان نقد و نظر در باره پیشنهاد ائتلاف و همکاری شاهزاده و تاجزاده برای نجات ایران
👇👇👇
یکی از شعارهایی که اوایل انقلاب علیه مهدی بازرگان و گروه همفکرش طراحی شده بود، "مرگ بر سازشکار" بود.

در پس ذهن طراح این شعار " سازش" صفتی نکوهیده است و فرد سازشکار کسی است که باید از او حذر کرد.

طی این چند روز من هم واکنشها به پیشنهاد نصیری را رصد میکردم و با کمال تعجب نشانه هایی از طرح شعار مرگ بر سازشکار در واکنشها مشاهده کردم.
گویی ۴۵ سال ره به خطا بردن بس مان نبوده و حالا حالاها باید این ملک و مردم در خطای خود بمانند.
سوال کلیدی شاید این باشد پایان "منازعه" کجاست؟
و چگونه میشود منازعات را به کمترین میزان خود محدود کرد؟

اگر هنوز فکر میکنیم سازش یک رذیله اخلاقی و سیاسی است بهتر است تفنگ ها را روغن کاری کنیم که شب دراز خواهد بود.

و سوال دیگر اینکه چرا باید دعوت به همگرایی با چنین واکنشهایی روبرو شود؟

احساس میشود بحث بر سر شخص نصیری است. این دیدگاه چندان قابل التفات نیست. یک ایده مناسب فارغ از طراح آن بهتر است جدی گرفته شود. 
حتا میشود این‌پیش شرط را بگذاریم که ایشان دیگر در این مورد ورود نکند ولی این ایده توسط دیگرانی که قبول داریم پیگیری شود....
پیرامون پیشنهاد جناب مهدی نصیری
دعوت از بزرگان به گفتگو
یادم نمی رود نشریه صبح را که در زمان دانشجویی ما که جوان بودیم و اصلاح طلب , چگونه با ما مخالفت میکرد و طرفداران خاتمی و دانشجویان اصلاح طلب را غرب زده می انگاشت . خب ضربات زیادی از جناب نصیری خوردیم و نمی دانم دقیقن چه زمانی ایشان توبه کرد و برگشت ...بهر حال هر برگشتی از راه نادرست نیکوست و جای آن دارد جناب نصیری چند باره رفتار و گفتار گذشته اش را اصلاح کند و اعتراف به اشتباهات هر چقدر هم تکرار شود کم است...
حال این پیشنهاد جدید ایشان را برخی مثبت می بینند و برخی منفی . برخی تحسین می کنند و برخی فحش می دهند ...بنده بعنوان دانشجوی سابق اصلاح طلب که دیگر گمان نمی کنم اصلاحات در این سیستم سرتاپا فاسد جواب بدهد مدتها و سالها پیش معتقد به اتحاد تمامی ایرانیان بودم و وقتی جنبش مهسا شکل گرفت و اتحاد آن 6 نفر خیلی امیدوار شدم و معتقد بودم هر چه سریعتر باید آن 6عزیز فراخوان می دادند و اتحادیه یا کنگره ای تشکیل می شد از کلیه مخالفان سیستم حاکم بر ایران و همه ایران دوستان به آن می پیوستند و شش 600 میشد و بعدش 6000 و 6میلیون و تا همه 60 میلیون مردم ایران و بلکه بیشتر که با رژیم فاسد به ظاهر اسلامی مخالف بودند بدان می پیوستند حالا از طریق سایت یا کانال یا هر راه دیگری ....اما متاسفانه آن 6نفر سیاسی نبودند و کوتاهی کردند و شکست خوردند . البته آن افراد همگی انسانهای ارزشمندی بودند اما کار سیاسی بلد نبودند و با استعفا باعث متلاشی شدن آن جمع شدند و بجای فراخوان دادن و تکثیر میلیونی برعکس عمل کردند چه بسا آن انشقاق کار ارتش سایبری رژیم بود که پول فراوان خرج کرد و با اکانتهای فیک تهمت ها زد و فحش ها داد تا بهر وسیله ممکن آن جمع را نابود سازد. بهرحال بقول حجاریان که گفت اصلاحات مرد , زنده باد اصلاحات یعنی چاره ای نیست جز آنکه دوباره مرده را زنده کنیم . حالا هم چاره ای نیست جز آنکه از ناامیدی که خواست نظام سرکوبگر است برخیزیم و چاره فقط و فقط اتحاد است . اتحاد مردم ایران علیه استبداد باید بهر قیمتی شکل بگیرد . ممکن است نام ها کارساز نباشد و تاجزاده و شاهزاده حاضر به اتحاد نشوند و هزار دلیل داشته باشند اما ملت ایران در داخل و خارج نباید معطل شود و ناز این و آن را بکشد . اتحاد در داخل بخاطر سرکوب شدید تقریبن شدنی نیست و هر اسمی که پا پیش گذارد سریع سرکوب می شود و از زندگی می افتد . پس فعلن تنها راه اتحاد ایرانیان خارج نشین است . بهتر است سایتی فراهم آید یا کانالی با نام " اتحاد بزرگ مردم ایران "و ابتدا اسامی بزرگ و فعالین سیاسی و فرهنگی و ورزشی و ...به عضویت آن در آیند و الگو شود و بقیه ملت هم تا جایی که می توانند از زندانیان سیاسی گرفته تا فرهنگیان و همه و همه بتدریج به عضویت آن در آیند و درخت تنومندی بتدریج شکل بگیرد که " از باد و باران نیابد گزند " حتا از تبر نیابد گزند ...بنده این پیشنهاد جناب نصیری را به این شکل که شدنی تر است اصلاح می کنم و پیشنهاد می دهم تا نظر سایر عاشقان ایران و منافع ملی ایران در مبارزه با دیو استبداد دینی چه باشد .

پیشنهادی به جناب نصیری دارم . هنوز خیلی ها خیال می کنند ایشان عنصر نفوذی رژیم است و به ایشان شک دارند . توصیه دقیق من به ایشان دعوت از استخوان خرد کرده های سیاست ورزی و امتجان پس داده هایی است که زمانی مهدی نصیری ایشان را دشمن می پنداشت از ملی مذهبی ها که بنظرم از اصلاح طلبان پاک ترند و هزینه پس داده اند نظیر امثال علیرضا رجایی و تقی رحمانی و رضا علیجانی و مرتضا کاظمیان . توصیه من اینست که نصیری رسمن طی نامه سرگشاده ای دشمنان دیروزش را به گفتگویی دوستانه برای پیدا کردن راه نجات ایران دعوت کند و سپس با دعوت از بقیه فعالین سیاسی و فرهنگی و ورزشی در سایت یا کانال تلگرام اتحاد را شکل دهد و بتدریج با عضو گیری عدد متحدین را میلیونی کند . مطمئنم این گفتگو نتیجه خواهد داد . به امید آزادی ایران م . ع
سلام. جناب نصیری لطفا جمله "ایران برای همه ایرانیها" را نظریه خود اضافه بفرمائید. چرا؟
اتفاقات و بحثهای بعد از سال ۱۴۰۱ جنبش مهسا و اخیرا در ایده شاهزاده تا تاجزاده حس یاس و تاسف‌ وجودم را فر گرفته.

از یکطرف مردمی در داخل کشور هزینه میدهند ،از جان جگرگوشه‌‌یشان تا تحمل فقر و زندان و تحقیر و زورگوئی و آینده سیاه مواجه‌اند و از طرفی با اپوزیسیونی روبرو هستند که شاید نیت خوبی داشته باشند ولی در عمل در حال اثبات این مدعا هستند که حتی قادر به یک تفاهم حداقلی هم نیستند چه رسد به ایجاد یک سیستم دموکرات و فراگیر.
طرفداران شاهزاده بعضا فکر می‌کنند حکومت آتی را با رای حداقل ۸۰ میلیون ایرانی که در سینی تقدیمشان شده در اختیار دارند و فقط باید از هم اکنون توزیع پست و مقام‌ها را شروع کنند!  و البته قبل از توزیع پستها ،هر آن کس را که در جمهوری اسلامی کار و حتی تنفس کرده را باید سریعا طرد و مجبور به اظهار پشیمانی و عذرخواهی و نهایتا با عفو (اگر صلاح دیدند) خانه‌نشین کنند.
تاسفبارتر اینکه شعاع این نظریه شامل مخالفین و هزینه‌داده‌ها و حتی زندان رفته‌ها هم میشود فقط به صرف اینکه نظر مخالف سلطنت‌طلبها را دارند.
البته از ویژگی این طیف غافل نشویم که همانا داشتن ایده‌ای روشن و رهبری مشخص است و در طرف مقابل جمهوریخواهان که تمایلی ۵۱درصدی به آنها دارم فاقد همین حداقل ویژگی هستند با نداشتن برنامه و انسجام.

خلاصه اینکه ابتدا باید سقوطی باشد تا سپس سیستم جدید تعیین و مستقر شود.
در دو دهه گذشته با ۴ جنبش ۸۸ - ۹۶ - ۹۸ - ۱۴۰۱ روبرو بوده‌ایم ۳ مورد آخر در ۵ سال تکرار شده که در منطقه و شاید در جهان نظیر نداشته باشد حال چرا با این میزان تحرک و تعدد اعتراضات و میزان بالای نارضایتی اتفاقی نیفتاده ،شاید یکی از بزرگترین دلایل آن نبود وفاق و اتحاد در بین مخالفین است و البته وجود اپوزسيونی‌ست که حمله به همدیگر و ترجیح حذف‌ها آنهم چنین زودهنگام در واقع بیش از اپوزسيون ، به نوعی در قامت کمک‌حال نظام مستقر بروز و ظهور داشته‌اند.
تا ۲ اتفاق ساده‌، ریزش طرفداران نظام و جذب و اطمینان‌بَخشی به قشر خاکستری بوقوع نپیوندد انتظار وقوع حرکتی موثر بسی دشوار است.
باور کنید بزرگترین کمک به ریزش طرفداران جمهوری‌اسلامی این است که آنها از آینده‌شان نترسند ولی اگر فکر کنند که امثال نرگس محمدی و نسرین ستوده با وجود هزینه زندان رفتن قرار است طرد و امثال تاجزاده با ده سال زندان و بالای ۲۰ سال ممنوع‌الکاری در ج.ا. قرار است در سیستم بعدی محاکمه شود ،مطمئنا هر گونه همراهی با شک و شبهه روبرو خواهد شد.
پیوستن قشر خاکستری هم بستگی دارد به اینکه چقدر اپوزیسیون را باور کنند و اینکه سیستم بعدی خونخواه و کینه‌جو نیست ماجراجو نیست و اهل مداراست و برنامه‌ای هر چند مختصر ارائه دهند.

با فقدان نظرسنجی معتبر ،هیچ گروهی حق مصادره نظر اکثریت را ندارد و متر و معیار هر تغییری نظر مردم داخل کشور است ،تعدد مصاحبه و تعدد افراد صاحب رسانه دال بر وجود اکثریت نیست مردمی که سالیان سال هزینه داده‌اند ،از جان جگرگوشه‌‌یشان تا زندان رفتن تا فقر و فلاکت را تحمل کرده‌اند حق دارند از ریسمان سیاه و سفید بترسند و با شک و شبهه و با احتیاط برخورد کنند چرا که با گفتار بعضی از هموطنان طرفدار سلطنت ،اینک که به از خود گذشتگی مردم نیاز است ،چنین بی‌مهابا حس خود برتر بینی را القا میکنند و چیزی جز حس یاس حس دیکری انتقال نمیدهند.

خلاصه آنکه از شاهزاده تا تاجزاده حداقلی از وفاق است نه اوج وفاق مورد نیاز - نفی صریح حذف‌های زودهنگام - جذب حداکثری - نترساندن مردم و بالعکس ایجاد حس اعتماد مردم به اپوزسيون - کمک به ریزشهای درون سیستم ،سرفصل‌های ایجابی‌ست و بر پایه این اصول بدیهی باید به سمت همدلی حداکثری و برنامه‌های عملی پیش رفت.
از خوانندگان 👇👇

مهدی نصیری مهره‌ی حکومت است؟!

خب بیایید این فرض را قبول کنیم که مهدی نصیری بازی‌گردان حکومت است و آمده که با مطرح کردن ایده‌ی گفتگوی شاهزاده و تاجزاده، اولا  نی‌لبک‌زن نیروهای امنیتی باشد تا خوش بنوازد و مارهای خوش‌خط و خال اپوزوسيون را از لانه‌ها خارج کند تا همه خود واقعی‌شان را رو کنند و مسیر سرکوب آسان شود و ثانیا این دو گروه را به جنگ و منازعه مشغول دارد و با برملا شدن دشمنی‌های دیرین میان این دو گروه، کورسوی امیدها را خاموش و خود با خیالی راحت به تدارک بقای خود در این سراشیب اضمحلال بپردازد و از میان گرد و غبار جدال دشمنانش با یکدیگر، جانی تازه گیرد!

خب فرض اول که درست نیست، چون از مخالفان داخل هر آن‌کس که وزنی دارد در چنگ حکومت است و اسیر زندان و محصور! خارج‌نشینان هم که از دسترس خارج‌اند و سالهاست که مبارزان اصلی هم برای همه شناخته شده‌اند و فرض نی‌لبک‌زن از بیخ نادرست است!

با شنیدن سخنان نصیری، می‌توان بوی صدق و خیرخواهی را استشمام کرد. چنان‌که به قول مولانا بوی حرص و بوی کبر و بوی آز، در سخن گفتن بیاید چون پیاز.

حالا برخی اگر قبول ندارند و  فرض دوم را درست می‌دانند، با این مهره‌ی حکومت چه باید کرد؟  آیا وضع پراکنده‌ی غوغاسالارانه‌ای که در آن‌ایم منتهای آمال او و حکومت نیست؟ خب چطور است به جای دشمنی و جنگ که مطلوب اوست، با اتحاد نقشه‌اش را خراب کنیم؟!
*سخنرانی علیه خورشید*
اخیرا دو اتفاق بسیار کارآ و اثربخش و عملیاتی برای نقشه راهِ پیروزی ملت ایران بر دیکتاتور رخ داده است.
۱ پیشنهاد همکاری و همگرایی تاجزاده-شاهزاده
۲ برگزاری کنفرانس کادیز در اسپانیا، تقریبا با حضور طیف وسیعی از شخصیت های شاخص اپوزیسیون.
به دو بهانه پُر بهاء، چند سطری را قلمی میکنم.

* اولین اصل دمکراسی پذیرش و قبول رنگارنگی و تفاوت و تنوع در جامعه و احزاب و گروه های میباشد.
* از الزامات اصل اول، به رسمیت شناختن احزاب و گروه‌های متفاوت از سوی دیگر احزاب و هواداران اشان هست.
* معمولا در زمان پایداری دمکراسی در جوامع، به شکل گیری دو حزب رقیب با آراء بیشتر و تعدادی از احزاب با آراء کمتر منجر می‌شود.
* در شرایط پایداری جوامع، دو حزب رقیب بدون ائتلاف با احزاب کوچکتر نه می‌توانند برنده انتخابات شوند و نه احزاب کوچک توان کسب اکثریت آراء را دارند. نتیجه اینکه دو حزب رقیب و احزاب کوچکتر چاره ای جز ائتلاف نخواهند داشت.
* اصل ذاتی ائتلاف در دمکراسی در شرایط مبارزه جمهور ملت با رژیم دیکتاتوری، نه تنها برای احزاب کوچکتر با یکی از دو حزب رقیب ضرورت دارد، بلکه همکاری و همگرایی و حتی ائتلاف دو حزب رقیب برای یک هدف مشترک در همسویی با جمهور ملت برای تغییر رژیم تمامیت خواه ضرورتی می باشد.
* در زمان مبارزه برای تغییر دیکتاتور، ائتلاف نباید و نه می‌تواند بر روی معیارهای ایجابی برخاسته از مرامنامه احزاب شکل بگیرد. معیارهایی از قبیل؛
- شکل و محتوی حکومت آینده
- تنظیم قانون اساسی
- مسائل اقوام
و و و
بلکه فقط و فقط یک معیار سلبی اضطراری به نام براندازی یا تغییر رژیم تمامیت خواه کفایت میکند.
اصرار بر روی معیارهای ایجابی فقط موجب عدم همکاری و همگرایی و ابقای دیکتاتور می‌شود.
* گام اول نقشه راه ائتلاف یا همکاری و همگرایی برای تغییر رژیم، برگزاری همآیشی به منظور گفتگوی چهره به چهره و از نزدیک رهبران همه جریان‌های اپوزیسیون هست. این گام بسی مهم و از مهمترین اقدامات هست.
طبیعتا از نتایج این گام، کاهش شدید اختلافات، رمز گشایی بدون واسطه اندیشه های رهبران احزاب و تالیف قلوب خواهد بود. فقط باید توجه داشت، حداکثر طی سه جلسه شکل گیری اعضای شورای همکاری گذار تعیین و گزارش جامعی به مردم از اسامی رهبران احزاب همگرا شده و احیانا احزاب خارج شده را به مردم ارائه دهند.
* طبیعتا به سرعت این اعضاء ترکیب شورا را تعیین و سپس مجمع عمومی ایی از اعضای احزاب همگرا شده تشکیل بدهند.
* همچنین شورا موظف گردد، ارکان اجرایی و عملیاتی سازمان پیشنهادی خود را به مجمع برای تصویب ارسال کنند. بدون سازمان دهی نتیجه ملموسی بدست نخواهد آمد و همه زحمات بی حاصل خواهد بود.
* ارکان اجرایی این سازمان باید جامع و مانع طراحی شود. ترکیبی از بخش ها یا کمیته هایی از؛
- کمیته ارتباطات، رسانه ها و تبلیغات
- کمیته امور مالی
- کمیته اقتصادی( داخلی-خارجی)
- کمیته امور خارجه، به منظور لابی گری با شخصیت های سیاسی و اقتصادی با داخل کشور و کشورهای جهان و منطقه
- کمیته امور اطلاعات و امنیتی
- کمیته امور نظامی
- کمیته پشتیبانی و لجستیک
و و و
اکنون به همه مخالفان پیشنهاد از شاهزاده تا تاجزاده و برگزار کنندگان و شرکت کنندگان کنفرانس کادیز، می‌خواهم به یک مثل ایتالیایی توجه دهم.
هر چقدر سخنران ماهری هستید، علیه خورشید سخنرانی نکنید.
این پیشنهاد و آن اقدام کادیز هر دو از خورشید روشن تر هستند.
به فرمایش حضرت مولانا؛
مادح خورشید مداح خود است
که دو چشمم روشن و نامُرمَد است
ذَمِّ خورشید جهان ذم خود است
که دو چشمم مُرمَد و نا روشن است.
دکتر اسماعیل - ش
🔰🔰آگهی🔰🔰آگهی🔰🔰آگهی🔰🔰
📌فروش و ارسال تضمینی پسته خندان و باکیفیت دامغان به سراسر کشور با قیمت منصفانه و مناسب
تماس با آیدی زیر 👇
@mjmdi

برای اطلاع بیشتر پیرامون محصولات و کیفیت خرید و ارسال به کانال زیر بپیوندید👇
https://t.me/peste_Damghan1402
👈این کانال و فروشگاه مورد تایید و اعتماد کانال ایران آزاد و آباد (مهدی نصیری) است.
بشار به کجا چشم دوخته است؟!

چرا طی ۷ ماه گذشته، بشار اسد نسبت به جنگ در غزه رویکرد و بلکه موضعی روشن و دقیق از خود بروز نداده است؟ چرا جبهه دمشق در مبارزه با اسرائیل مانند یمن و لبنان(حزب الله) چندان فعال نبوده است؟! به گمانم اسد و مدیران بعثی حاکم بر دمشق پی برده اند که تنها با پشتوانه فدراتیو روسیه و جمهوری اسلامی نخواهند توانست کشورشان را از کمتر توسعه یافتگی مزمن نجات بخش باشند. به گمانم بیشینه تا پایان سال جاری نشانه های سه تحرک نوین از بشار و بعثی ها نمایان خواهد شد:
۱- تقویت مناسبات با غرب؛
۲- ارتقای روابط با کشورهای عرب حوزه خلیج فارس و حتی ترکیه؛
۳- محدود سازی کمرنگ فعالیت جمهوری اسلامی.
به هر روی بس بعید است که بشار اسد بیش از این تحمل ماندن کشورشان در دور تسلسل فقر و فلاکت مردم و کشورشان داشته باشند.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
Forwarded from جامعه‌شناسی گروه‌های اجتماعی (فریبا نظری)
📝📝« شلیک تیر خلاص به مناسک نیایش گروهی »


✏️ گرچه سال‌هاست آیین و مناسک نیایش گروهی #نماز_جمعه، به همه‌ی مسلمانان این سرزمین تعلق ندارد و فقط در انحصار بخشی از جامعه بنام خودی‌هاست اما از آغاز سال ۱۴۰۳، با حضور یک متهم اقتصادی به عنوان پیشوای این نیایش جمعی و اصرار و اراده بر تداوم این حضور؛ تیر خلاص بر پیکر نیمه جان آن شلیک شد.
پیکری که بخشی از جان و روحش را در طی دهه‌های شصت و هفتاد و نیمه‌ی هشتاد از دست داده بود و البته عمده‌ی جانش هم در سال ۱۳۸۸ پس از #انتخابات ریاست جمهوری دولت دهم، از کالبدش بیرون رفت و نفس‌های آخرش را می‌کشید، اکنون دیگر جان ندارد و به تمام معنا مرده است.
حیرت انگیز آن‌که این پدیده، برون‌داد حکومتی دینی با یک قرائت خاص سیاسی و ایدئولوژیک است که جامعه را به دو بخش بزرگ خودی و غیرخودی تقسیم کرده و #غیریت_انگاری از راهبردهای اساسی آن شمرده می‌شود.

✏️درک و تفسیر نقش و کارکرد مناسک دینی همواره از نظر جامعه شناسان مختلف کلاسیک و معاصر، قابل تأمل بوده است.

⬅️ امیل دورکیم بر مناسک دینی برای تقویت اخلاق و وجدان جمعی در جامعه، جایگاهی ویژه در نظر دارد. وی معتقد است مناسک دینی موجب در کنارهم جمع شدن مردم جامعه شده و پیوندهای آنان بایکدیگر را مستحکم نموده و درنهایت سبب همبستگی اجتماعی آنان می‌شود. دورکیم اعتقاد دارد اجرای مراسم‌ و سنت‌ها، موجب زنده ماندن و تداوم باورها و پیوندهای جوامع انسانی است.

⬅️ کلیفورد گیرتز انسان شناس معاصر نیز از جمله افرادی است که بر اساس رویکرد تفسیری خود، تحلیلی از مناسک ارائه داده است. از منظر وی مناسک موقعیت و زمینه‌ای به وجود می‌آوردند که سبب حفظ و تقویت باورهای دینی و نیز انسجام اجتماعی جامعه می‌شوند و از سوی دیگر زمینه‌ی تقویت ارتباط فرد با امر مقدس را نیز فراهم می آورد. 

💢 به نظر می‌رسد آن‌چه بر باورهای دینی مردم #ایران در طی پنج دهه‌ی گذشته‌ی حاکمیت دینی و ایدئولوژیک رفته است، منبع جدیدی از واقعیات و داده‌هایی است که می‌تواند در کلاس‌های درس رشته‌هایی هم‌چون تاریخ، علوم‌سیاسی، و جامعه‌شناسی؛ تدریس و تفسیر شود و از سوی پژوهش‌گران حوزه‌های مختلف مورد واکاوی و مطالعه قرار گیرد که:
چگونه ممکن است مناسکی که قرار بوده موجب تقویت باورهای دینی و انسجام اجتماعی مردمان جامعه شود، این چنین سبب زدودن باورهای دینی و کاهش انسجام اجتماعی آنان شده است؟

✍️ فریبا نظری
۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۳


#نماز_جمعه
#نیایش_گروهی
#مناسک_دینی
#متهم_اقتصادی
#حکومت_دینی_ایدئولوژیک_و_سیاست‌زده
#امیل_دورکیم
#کلیفورد_گیرتز



https://t.me/Sociologyofsocialgroups
خودکشی در ایران، پدیده‌ای رو به رشد دانسته شده‌است. ایران در میان کشورهای اسلامی در جایگاه سوم از نظر رواج خودکشی قرار دارد. بر پایهٔ آمارها روزانه بیش از ۱۳ نفر در ایران خودکشی می‌کنند. بیشتر خودکشی‌ها در میان افراد ۱۵ تا ۳۵ ساله روی می‌دهد. طبق اعلام وزارت بهداشت، در سال ۱۳۹۷ خورشیدی، ۱۰۰ هزار نفر خودکشی کردند. به‌طور متوسط از هر ۱۰۰ هزار تن ایرانی، ۱۲۵ نفر اقدام به خودکشی می‌کنند که از این تعداد ۶ نفر جان خود را از دست می‌دهند.
(ویکی پدیا)

آمارهای رسمی در ایران نشان می‌دهد میزان خودکشی در ایران طی یک دهه گذشته، بیش از ۴۰ درصد رشد کرده و از حدود ۳,۵۰۰ مورد در سال، به بیش از ۵ هزار مورد افزایش یافته است. 
(داده‌های ایران)

حمید پیروی، نایب رئیس جمعیت علمی پیشگیری از خودکشی ایران هم در گفت‌وگو با تجارت‌نیوز گفت که آمار خودکشی در ایران طی سال‌های اخیر افزایشی بود. 
او گفت که در سال 1401 به ازای هر 100 هزار نفر،  7.4 نفر اقدام به خودکشی کرده و فوت کردند. به عبارتی سال گذشته بیش از 6000 نفر اقدام به خودکشی منجر به فوت داشتند. 
پیروی توضیح داد: «به ازای هر خودکشی کامل (منجر به فوت)، حدود 20 تا 30 برابر آن اقدام به خودکشی می‌کنند. در سال گذشته حدود 120 هزار نفر اقدام به خودکشی داشتند که در سامانه وزارت بهداشت ثبت رسمی شده است. ممکن است مواردی هم به موسسات خصوصی مراجعه کرده باشند که اقدام به خودکشی آنها ثبت نشده باشد.»
افزایش 51 درصدی آمار خودکشی طی 7 سال
بررسی آمارهای رسمی و اعلام‌شده نشان می‌دهد که آمار خودکشی در ایران  در سال 1401 نسبت به سال 1395 حدود 51 درصد افزایش داشته است؛ یعنی طی هفت سال. 
(تجارت نیوز)

پ. ن
نگران نمی‌شوید؟ برایتان مهم نیست؟ نمی‌خواهید بدانید دلیلش چیست یا برایتان اهمیتی ندارد؟ با آمارسازی و پنهان کردن آمار و زندانی کردن کسانی که آمار درست می‌دهند می‌خواهید مشکلات را حل کنید؟
حکومت یک کشور مسلمان که رهبرش مدعی است نایب امام زمان است و چهل پنجاه سال است کشور در اختیارشان است شرم نمی‌کنند؟


#نافرمانی_مدنی
#زن_زندگی_آزادی
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#دانشگاه_هنر_اصفهان
#صدای_آزاد_دانشگاه
#حکومت_فاسد
#خودکشی_پزشکان
◀️ یادداشتهای ایده اتحاد تاجزاده و شاهزاده ـ ۴
هر کس فرشته‌ای سراغ دارد، معرفی کند!

📝مهدی نصیری

سیاست عرصه دیو و فرشته نیست. در انقلاب ۵۷ گفتیم دیو چو بیرون رود فرشته در آید، و حالا با گذشت ۴۴ سال، این فرشته چنان میخ خیمه و خرگاه قدرتش را محکم کوبیده که اگر همه ملت هم جمع شوند و بگویند تو را نمی‌خواهیم، چنان از این فرشته سیلی خواهند خورد که دیوهای تاریخ و زمانه از شدت آن انگشت به دندان می‌مانند!

برخی که عمدتا در زمره نخبگان و نظریه‌پردازان هستند و شدیدا دغدغه جمهوریت و یا پادشاهی را دارند، در مخالفت با ایده گفتگو و اتحاد تاجزاده و شاهزاده، لیستی از نقاط ضعف شاهزاده و یا تاجزاده را ردیف می‌کنند و نتیجه می‌گیرند که این ایده غلط است و نباید از آن حرف زد.

می‌گوییم، بسیار خوب، پیشهاد شما چیست؟ آیا شما فرد یا افرادی را سراغ دارید که واجد نقطه ضعفی نباشند و صد البته دارای پایگاه مردمی و سرمایه اجتماعی باشند تا بنده و امثال بنده آنها را معرفی کنیم و به ملت بگوییم که بیایید به سراغ اینان برویم و برای دوران گذار از آنان حمایت کنیم؟  قطعا خواهند گفت نه!

ـ خب چه باید کرد؟

ـ فعلا از رژیم انتقاد می کنیم، مقاله می‌نویسیم، بیانیه صادر می‌کنیم، کنفرانس تشکیل می‌دهیم و با همفکران خود گفتگو می‌کنیم!

ـ تا کی این مسیر را ادامه می دهید؟

ـ نمی‌دانیم اما ما اهل استدلال و نظر و تئوری هستیم و نمی‌توانیم از طرحها و ایده‌های عوامانه و غیرعلمی پشتیبانی کنیم!

می‌گوییم، نخبه محترم! ایده‌های شما کاملا درست و عین کمال و حقیقت است اما توجه دارید که کشور دارد در آتش ناکارآمدی و فساد و غارت و استبداد می‌سوزد و آینده وطن با این حکمرانی بسی تیره و تارتر از امروز است و هر سال که بگذرد خسارات غیرقابل جبرانی بر جای می گذارد؟ آیا نمی‌بینید که میلیونها ایرانی گرفتار فقر و فلاکت شده‌اند و به سختی روزگار می‌گذرانند؟ سالانه صدها نخبه کشور را ترک می کنند و دیگر باز نمی گردند؟
آیا ندیدید نظام بر اساس سیاست خارجی مثلا استکبارستیزش تا مرز جنگی ویرانگر با اسرائیل و متحدانش پیش رفت که می‌توانست ایران را به طرز وحشتناکی تخریب و نابود کند؟

نخبه جمهوری‌خواه می‌گوید بله می‌دانم اما من نگران بازگشت استبداد و دیکتاتوری هستم.  نخبه پادشاهی‌خواه هم می‌گوید من زیر بار جمهوری سوم نمی‌روم و به مبارزه قلمی و بیانی خود ادامه می‌دهم. گاهی هم فراخوان خیابانی می‌دهم!

می‌گویم عزیز برادر! آتش را نمی‌بینی؟ خشم لبریز شده‌ی عده‌ای و ناامیدی جانکاه عده‌ای دیگر از مردم را نمی‌بینی؟
اما نخبه ما دوباره حرف و نظریه‌اش را درباره خطر بازگشت استبداد و یا جمهوری سوم تکرار می‌کند و حاضر به گفتگو و بر سر یک میز نشستن اپوزیسیون نمی‌شود.

خدا را شکر که اغلب نخبگان، حداقلی از امکانات زندگی را دارند و روزگار می‌گذرانند و لذا مانند بسیاری از مردم طاقتشان طاق نمی‌شود و به ناامیدی و افسردگی دچار نمی‌شوند و همچنان به مبارزه ادامه می‌دهند و الا باید بساط مبارزه برچیده می‌شد و  نظام مقدس با آرامش خاطر به حیات خود ادامه می‌داد!

ایزد را سپاس که در مقاطعی که ایران دچار خلا قدرت و یا فلاکت می‌شد و کسانی مثل شاه اسماعیل و نادر شاه و رضا شاه برخاستند و ایران را از آن وضعیت نجات دادند، با پدیده کمال‌گرایی نخبگانی مواجه نبودیم که مانع ظهور چنین منجیانی شوند که هیچ یک از ویژگی‌های مورد نظر نخبگان را نداشتند و با هزار و یک دلیل نالایق محسوب می شدند! و گرنه احتمالا الان موجودیتی به نام ایران نداشتیم!

ادامه دارد...
ایران آزاد و آباد (مهدی نصیری) pinned «◀️ یادداشتهای ایده اتحاد تاجزاده و شاهزاده ـ ۴ هر کس فرشته‌ای سراغ دارد، معرفی کند! 📝مهدی نصیری سیاست عرصه دیو و فرشته نیست. در انقلاب ۵۷ گفتیم دیو چو بیرون رود فرشته در آید، و حالا با گذشت ۴۴ سال، این فرشته چنان میخ خیمه و خرگاه قدرتش را محکم کوبیده که…»
📝📝📝احضار مجدد سید مصطفی تاج‌زاده و تهدید به جلب

صبح امروز برای بار سوم سید مصطفی تاج‌زاده، توسط قاضی رستمی احضار شد.

این در حالی است که او به جرم نقد رهبر یک سال و ده ماه از حکم پنج ساله خود را در بند ۴ زندان اوین سپری کرده است و در حال حاضر به خواسته ضابطین دور از دیگر زندانیان سیاسی نگهداری می‌شود.

تاج‌زاده که پیش از این هم از رفتن به دادگاه غیرقانونی استنکاف ورزیده بود، این بار هم به معاون قضایی زندان گفته که به دادگاه نمی‌رود. مثل قبل دادگاه غیابی بگذارند و حکم را اعلام کنند اما حکم جلب را به او نشان داده‌اند!

عجیب است که هربار پس از انتخابات، به گفته خودشان پرشور، فشار بر منتقدان را بیشتر می‌کنند.
یادآور می‌شود؛ تبعات هرگونه فشار روانی بر زندانی سیاسی، خصوصا بیمار قلبی، با دستگاه قضایی و شخص رهبر است.

لازم به ذکر است دادگاه مربوطه مسئولیت را به گردن مسئولین زندان اوین می‌اندازد که علاقمند به اقدامات غیرقانونی تحمیلی از سوی دستگاه‌های امنیتی نیستند.

@MostafaTajzadeh
احمد وحیدی

مرحله دوم انتخابات پایان یافت. بحمدالله مردم حماسه آفریدند. از همه مردم شریف سپاسگزارم. از همه همکارانم در وزارت کشور، نهادهای امنیتی و انتظامی، شورای نگهبان و ناظرین مردمی مجدد تشکر می‌کنم.


ناصر دانشفر

در اینکه مردم حماسه آفریدند، شکی نیست. وقتی که بیش از هشتاد درصد مردم به این شوی انتخاباتی به دیدهٔ تمسخر نگریسته و در پای صندوق رأی حاضر نشدند، آیا انصاف است که بر این کنش اجتماعی نام دیگری جز حماسه نهاد؟
البته که منظور جناب وحیدی از مردم، حامیان فرقهٔ مصباحیه است که به زعم جناب علم‌الهدی، مؤمنان راستین این دیارند. بله آن جمعیت هشتاد نود درصدی مخالف، بود و نبودشان علی‌السویه است و نباید هم ذهن جناب وزیر کشور را به خود مشغول دارد.

وقاحت در این سرزمین حد و مرز ندارد.

آدرس کانال 👇

@peyghameashna
Forwarded from تاریخ و تمدن (Negar Zeilabi)
دروغ حناق نیست! استراتژی است!

بله دروغ حناق نیست! وقاحت هم نه تنها مالیات ندارد که نزد دولتمردان ما بوفور یافت می‌شود و اینقدر در این حرفه‌ی شریف استادند که اگر در آینده به هر دلیلی بیکار شدند، با همین خلاقیت و امتیاز انحصاری می‌توانند کارگاههای آموزشی تکنیک‌های دروغ‌های وقاحت‌بار تشکیل دهند و کسب درآمد کنند، چنان‌که امروز هم گویا پشتوانه‌ی کرسی‌های قدرتشان همین ترفند است: دروغ‌های شاخدار به مثابه استراتژی فرار به جلو و ساده‌ترین راه فریب مخاطب فراموشکار یا ناآگاه!

این روزها مدام عکس‌ها و ویدئوها و اخبار ورود پلیس به دانشگاه‌های آمریکا را با شوق و ولعی زایدالوصف به رخ می‌کشند که های جماعت ببینید سمبل آزادی بیان، مهد دموکراسی چطور دانشجویان و استادان را دستگیر می‌کند و کت‌بسته می‌برد؟! ببینید اینها چقدر بدند و ما چقدر خوبیم که اصلا هیچ‌ پلیسی در این دوران حکومت مشعشع ما وارد دانشگاه نشد و هیچ استادی و دانشجویی هم اخراج یا دستگیر نشد! (برای نمونه بنگرید به بیانات بهادری جهرمی سخنگوی دولت و نیز آقامیری ریاست دانشگاه بهشتی).

اصلا ما فراموشکار و کودک سفیه و نادان! هاضمه‌ی روان شما چگونه این درجه از وقاحت و وارونه جلوه‌دادن را تاب می‌آورد؟ حمله به کوی دانشگاه تهران در ۱۸ تیر ۷۸ را به کلی فراموش کرده‌اید؟! صدمات جانی و مالی و مفقود شدن دانشجویان در آن ماجرا اصلا هیچ جایی در حافظه‌ی شما باز نکرده است؟!  نگویید که شما هم نتیجه بیدادگاه قضایی مربوط را با محکومیت سرباز اروجعلی ببرزاده رفع و رجوع کردید و تمام! حملات مکرر به دانشجویان در سالگردهای ۱۸ تیر ( ۱۳۸۲ و ۱۳۸۸) را هم به خاطر ندارید؟!  قالیباف گازانبری را هم یادتان نیست؟!

اصلا آن ماجراها مربوط به سالها قبل است و توقع یادآوری حوادث دور، ورای توان شماست؛ همین حوادث ۱۴۰۱ و مصائبی که بر سر دانشجویان و استادان آوردید را چگونه انکار می‌کنید؟ ما شاهدان عینی آن وقایع که هنوز نمرده‌ایم! بله در این مورد دست‌کم در مورد دانشگاه شهید بهشتی که من خود شاهد بودم، پلیس با لباس فرم پلیس وارد دانشگاه نشد اما هر روز لباس‌شخصی‌ها و دزدان و تبهکاران تازه از زندان رهاشده را برای کتک‌زدن دانشجویان و به آشوب کشاندن اجتماعات وارد دانشگاه نمی‌کردید؟ رئیس سابق دانشگاه بهشتی را به سبب تلاش برای حفاظت از دانشجویان و مقاومت و چون و چرا در برابر ورود نیروهای امنیتی و به تعبیر شما مماشات با اغتشاش‌گران از کار برکنار نکردید؟ و پرونده‌های متعدد تعلیق و محرومیت از خوابگاه و دستگیری در منزل برای دانشجویان ترتیب ندادید؟ و بلافاصله در نخستین هفته‌ی انتصاب رئیس جدید، استادانی را که در مقابل تبهکاری‌ها مقاومت کرده و به جرم اینکه دانشجویانشان را هم چونان فرزندان خود دوست می‌داشتند و کیان دانشگاه را به ثمن‌ بخس نفروختند، ممنوع‌الورود و تعلیق و اخراج و به اجبار بازنشسته نکردید؟ شگفتا که با وجود ارسال اظهارنامه‌ی قضایی برای ریاست دانشکده‌ها و رئیس دانشگاه و درج شکایت در دیوان عدالت اداری، هنوز هم به دوربین چشم‌ می‌دوزید و در برابر وجدان عمومی تمام این ستم‌ها را انکار و ادعا می‌کنید که هیچ دانشجو و استادی تعلیق یا اخراج نشده است!

بسیار خوب! اما از اینها که بگذریم جوانمردی و انصافتان در مقابل دانشجویان و استادان بی‌پناه آمریکایی ستودنی است! امیدواریم کار بورسیه و انتقالشان به سهولت انجام شود و اقامتی خوش در بهشت دانشگاه‌های ایران را تجربه کنند!

نگار ذیلابی
استاد تعلیقی دانشگاه شهید بهشتی از اول آذر ۱۴۰۱

تاریخ و تمدن
Forwarded from روشنفکران (Omid faraghat)
💢 ای کاش #دادگاه ویژه روحانیت در #جمهوری‌اسلامی آنزیم هضم روحانیون واقعیت‌نگر و منتقدی مثل #حائری‌شیرازی‌ را داشت.

❗️ بعد از تایید حکم
#زندانِ حائری، چرا باید چند دانشجو بگویند که اعتبار روحانیت و امثال #آیت‌الله‌بهبهانی و #طباطبایی در دوره #مشروطه در اوج بود اما در شرایط امروز نه؟

#امید‌فراغت روزنامه‌نگار

@Roshanfkrane
Forwarded from دولت ایرانی
🔴 نصیری را همچنان دوست می دارم.

#علیرضا_مکرمی

🔸صدور حکم نهایی پرونده شیخ پاکدست #شهاب_الدین_حائری_شیرازی مصادف شد با دومین بار امامت جمعه شیخ #کاظم_صدیقی در تهران بعد از آن افتضاح بزرگ باغ ازگل و درآمدهای میلیاردی اش، البته در سنت جمهوری اسلامی عجیب نمی نماید که سرنوشت این دو شیخ متفاوت باشد، اولی با جیب خالی فقط از حق مردم سخن می گفت و مدام حاکمیت را نقد و نصیحت میکرد و دومی دستش تا مرفق در بیت المال فروست اما در عوض مدام مشغول مدح حاکمیت است، #توماج در شرف اعدام است و ماشین #گشت_ارشاد هم دوباره استارت زده و به ریش خانواده های داغدار ۱۴۰۱ میخندد، و ما چمباتمه نشسته ایم و به #مهدی_نصیری خرده میگیریم که چرا وسط دعوا نرخ آقا شازده را تعیین میکند!

🔸 مهدی نصیری از شدت تنفر نسبت به جمهوری اسلامی به تز تاجزاده_شاهزاده پناه برده است اما به اذعان #مهدی_بازرگان؛ «رهبر واقعی انقلاب۵۷ خود علیحضرت شاهنشاه است» بعبارتی دودمان پهلوی مقصر اول در وقوع انقلاب بودند و نصیری با ارائه آن تز کذایی در واقع به متهم ردیف اول دخیل بسته است، اما با این حجم عظیم از غلطکاری های حضرات و اعتبار و آبرویی که در این چهل و پنج سال از ساحت دین و دیانت ذایل شد، کسی اگر به خود خدا هم کفر بگوید سزاوار درک و تحمل است پس چرا ما #مهدی_نصیری را درک نکنیم و شب و روز به تز چندش آورش فحش بدهیم!؟

🔸آن لحظاتی که می دیدم رئیس ساس رشت و دو نفر از همقطارانش در پیشگاه مقام قضایی و دست روی قرآن بر علیه من شهادت کذب میدادند مات و مبهوت به این سوال می اندیشیدم که من در سوریه دقیقا چه میکردم؟ آنجا با کسانی می جنگیدیم که با همه کثافاتشان لااقل از این مدل برادران بهتر بودند، تا کنون نشنیده ام داعشی دروغ بگوید تا چه رسد به شهادت کذب! گناهی که در کلام رسول خدا فراتر از قتل و زنای محصنه و برابر با شرک است.

🔸دقیق یادم هست؛ در برهه ای از حضورم در سوریه به مقری جدید منتقل شدم، همان روزهای اول متوجه شدم سوخت لانچرهای کاتیوشا زود به زود تمام میشود، این یک اتفاق کاملا مشکوکی بود، در همین رابطه فردی از جمعی نیروهای جیش سوریه را دستگیر و بازجویی کردیم، عجیب آنکه؛ او فورا به کم کردن سوخت باک لانچرها اعتراف کرد، این کار او موجب کاهش شدید توان شلیک میشد و در راستای منافع دشمن عمل میکرد، متهم در حالی در برابر اولین سوال من زبان به اعتراف گشود که نه فیلم و عکسی بر علیه او داشتیم و نه شکنجه ای در کار بود، او کاملا آگاه بود که با اعترافش ممکن است با خطر اعدام مواجه شود اما دروغ را بلد نبود!

🔸آن جاسوس نگون بخت داعشی را مقایسه کنید با آن سه برادر کذاب سپاه ناحیه رشت که حتی پس از اثبات شهادت کذبشان و تبرئه من، همچنان در پست های مهمی مشغول خدمت خالصانه و صادقانه اند! یا با دروغ های شاخدار آیت الله صدیقی در فقره باغ ازگل، یا با آن قضات نامحترم که به بفرموده حکم اعدام توماج و زندان مرد پاکدستی مثل حائری شیرازی و خیل عظیمی از معترضان سیاسی را صادر می کنند، مجلس نشینانی که با تصویب قانون ممنوعیت تبلیغ علیه نظام ابزار دوختن دهانها را به دست دادگاههای انقلاب سپرده اند، طرح بنزینی مثلث روحانی، رییسی و لاریجانی که منجر به آبان خونین98 شد، یا با آن شورایی که ابراهیم رییسی را در کاسه مردم گذاشت... آنوقت است که به درکی مهربانانه از حال هوای این روزهای مهدی نصیری و تز تاجزاده_شاهزاده خواهیم رسید و او را نه به سبب تز خرابش که به سبب نیت خیرگونه اش همچون سابق دوست خواهیم داشت.

مطلب تکمیلی

🇮🇷 @dolat_irani