🔴ضرورت پاسخ به دعوت میرحسین موسوی برای «نجات ایران»
🔷مهدی زمانی
@iranfardamag
🔸 میرحسین موسوی در بیانیه تازه اش از ایده «اجرای بدون تنازل قانون اساسی» روی گردان شده و «تحولی بنیادین» در جامعه را خواستار شده است. خطوط اصلی این تحول خواهی همان خطوط ترسیم شده در جنبش «زن، زندگی، آزادی» معرفی شده که «آیندهای پیراسته از ظلم و فقر و تحقیر و تبعیض» را نوید می دهد. علاوه بر این، موسوی همچنان که بارها قدرت را در ید مردم و از آن ملت می دید، در این بیانیه نیز آنها را «ماوای اقتدار» دیده است. به عبارتی موسوی حاکمیت و حکومت را از آن مردم دانسته و بر این حق مردم صحه گذاشته است که در صورت علاقمندی «به نظمی جدید»، بخواهند و بتوانند «ساختار پیشین» یا نظم موجود و کهنه را در هم بریزند و نظمی تازه بر پا سازند.
🔹موسوی همانگونه که وقوع انقلاب ۵۷ را حق آن نسل و مشروع دانسته است، برای نسل پسا انقلاب نیز این حق را مشروع می داند که بخواهند «جهت عبور از بحرانها و گشودن مسیر به سمت آزادی، عدالت، مردمسالاری و توسعه دست به تجدیدنظرهای اساسی بزنند و به منظور حفظ امنیت عمومی و پیشگیری از خشونت خواستار تغییر نظم موجود یا تدوین میثاقی اساسا تازه شوند.» بنابراین موسوی خواست کنونی مردم مبنی بر تغییر نظم موجود و تدوین میثاقی تازه را تایید و بر آن تاکید می کند و حتی به عنوان یک شهروند (و نه به عنوان یک رهبر و یا یک وکیل)، پیشنهاداتی را ارائه می دهد. در ادامه نیز ضمن یادآوری ابهامات پیشنهاد خود، دیگران را به «تأمل و همکاری» دعوت می کند تا از این طریق زمینه همراهی برای «نجات» وطن فراهم گردد.
🔸 تا پیش از این بیانیه و به خصوص در طی جنبش سبز، موسوی بر «اجرای بدون تنازل قانون اساسی» تاکید و مسیر تحقق خواست های ملت را در انجام اصلاحات می دید. اگرچه در همان دوره نیز مسیر اصلاح مورد نظر موسوی از اصلاح طلبی رفورمیستی دور بود. بیانیه آبان ۹۸ و این همانی خطاب کردن نظم موجود با نظم شاهنشاهی پیشین نشان داد که موسوی در مسیر رویگردانی از حاکمیت دینی مستقر به عنوان مهم ترین برآورده انقلاب ۵۷ قرار گرفته است.
🔹این بیانیه تازه، صراحتا بر عبور موسوی از خود اصلاحی ساختار مهر تایید زده است. به گونه ای که او «اصلاح در چارچوب ساختار موجود» را اساسا غیر ممکن دانسته است. به عبارتی موسوی بدون اینکه گذشته را نفی کند، از گرداب نظم موجود رها شده و روی به سوی نظمی تازه گشوده است. نظمی که نه به اصلاح طلبی رفورمیستی محدود شده و نه همچون براندازان فعلی، خشونت طلب و خشونت زاست.
🔸نکته حائز اهمیت و قابل توجه در این بیانیه، تاکید موسوی بر ساختار «تناقض آلودی» بوده که موجب وضعیت نابسامان فعلی و بحران های موجود گردیده تا جایی که دیگر «قابل دوام» نبوده و اصلاح امور جز از طریق «سامان نو» و استقرار نظم تازه امکانپذیر نیست. به نظر می رسد موسوی با ارائه این گزاره خواستار ترویج هر چه بیشتر امر عبور از نظم مستقر و تبلیغ نیازمندی جامعه به نظم جدید است. یعنی موسوی پیشنهاد می دهد خواست عبور از نظم مستقر به عنوان یک خواست جمعی فراگیر شود. در همین مسیر او به عنوان یک شهروند با ارایه پیشنهاداتی حول محور برگزاری رفراندوم و تعیین سرنوشت مردم توسط خودشان، چگونگی عبور از نظم موجود را نیز نشان می دهد.
🔹 به نظر می رسد، موسوی با تاکید بر این گزاره، به دنبال ایجاد کشمکشی غیر خشونت آمیز میان نیروهای جنبش با نظام مستقر و عاملیت های سیاسی آن است. تا از این طریق جامعه و نیروهای ملی در رسیدن به سر فصلی مشترک برای ادامه مبارزه و تسری دموکراسی به حوزه های فردی و اجتماعی و استقرار فرهنگ دمکراتیک و تثبیت و تحکیم آن، حرکتی رو به پیش داشته باشند. به عبارتی ایده گذار موسوی، به دنبال گردهم آوردن حامیان و هواداران جنبش به عنوان پشتوانه اجتماعی حرکت های بعدی است. از همین رو می توان گفت، موسوی در مقطع کنونی، مسیر متقاعد سازی ساختار را ترک گفته و طرح گذار را برای چالش با قدرت مستقر ارائه و مبارزه اجتماعی را به عنوان راهکار عبور معرفی کرده است.
🔸 به نظر مسیر ترسیم شده موسوی دیگر تحقق خواست های مردم را به مسیر تنگ گفت و گو با نظام مستقر و متقاعد سازی ساختار محدود نمی کند. بلکه او می خواهد از طریق جلب همکاری نیروهای ملی مسیر استقرار نظم جدید را هموار سازد. به عبارتی موسوی با نگاه به جنبش زن، زندگی و آزادی، به نقش جنبش و تحرک اجتماعی وسیع مردم قایل است....
متن کامل:
https://bit.ly/3HJ5Oci
#ایران_فردا
#زن_زندگی_آزادی
#میرحسین_موسوی
#عبور_از_اجرای_بیتنازل_قانون_اساسی
https://t.me/iranfardamag
🔷مهدی زمانی
@iranfardamag
🔸 میرحسین موسوی در بیانیه تازه اش از ایده «اجرای بدون تنازل قانون اساسی» روی گردان شده و «تحولی بنیادین» در جامعه را خواستار شده است. خطوط اصلی این تحول خواهی همان خطوط ترسیم شده در جنبش «زن، زندگی، آزادی» معرفی شده که «آیندهای پیراسته از ظلم و فقر و تحقیر و تبعیض» را نوید می دهد. علاوه بر این، موسوی همچنان که بارها قدرت را در ید مردم و از آن ملت می دید، در این بیانیه نیز آنها را «ماوای اقتدار» دیده است. به عبارتی موسوی حاکمیت و حکومت را از آن مردم دانسته و بر این حق مردم صحه گذاشته است که در صورت علاقمندی «به نظمی جدید»، بخواهند و بتوانند «ساختار پیشین» یا نظم موجود و کهنه را در هم بریزند و نظمی تازه بر پا سازند.
🔹موسوی همانگونه که وقوع انقلاب ۵۷ را حق آن نسل و مشروع دانسته است، برای نسل پسا انقلاب نیز این حق را مشروع می داند که بخواهند «جهت عبور از بحرانها و گشودن مسیر به سمت آزادی، عدالت، مردمسالاری و توسعه دست به تجدیدنظرهای اساسی بزنند و به منظور حفظ امنیت عمومی و پیشگیری از خشونت خواستار تغییر نظم موجود یا تدوین میثاقی اساسا تازه شوند.» بنابراین موسوی خواست کنونی مردم مبنی بر تغییر نظم موجود و تدوین میثاقی تازه را تایید و بر آن تاکید می کند و حتی به عنوان یک شهروند (و نه به عنوان یک رهبر و یا یک وکیل)، پیشنهاداتی را ارائه می دهد. در ادامه نیز ضمن یادآوری ابهامات پیشنهاد خود، دیگران را به «تأمل و همکاری» دعوت می کند تا از این طریق زمینه همراهی برای «نجات» وطن فراهم گردد.
🔸 تا پیش از این بیانیه و به خصوص در طی جنبش سبز، موسوی بر «اجرای بدون تنازل قانون اساسی» تاکید و مسیر تحقق خواست های ملت را در انجام اصلاحات می دید. اگرچه در همان دوره نیز مسیر اصلاح مورد نظر موسوی از اصلاح طلبی رفورمیستی دور بود. بیانیه آبان ۹۸ و این همانی خطاب کردن نظم موجود با نظم شاهنشاهی پیشین نشان داد که موسوی در مسیر رویگردانی از حاکمیت دینی مستقر به عنوان مهم ترین برآورده انقلاب ۵۷ قرار گرفته است.
🔹این بیانیه تازه، صراحتا بر عبور موسوی از خود اصلاحی ساختار مهر تایید زده است. به گونه ای که او «اصلاح در چارچوب ساختار موجود» را اساسا غیر ممکن دانسته است. به عبارتی موسوی بدون اینکه گذشته را نفی کند، از گرداب نظم موجود رها شده و روی به سوی نظمی تازه گشوده است. نظمی که نه به اصلاح طلبی رفورمیستی محدود شده و نه همچون براندازان فعلی، خشونت طلب و خشونت زاست.
🔸نکته حائز اهمیت و قابل توجه در این بیانیه، تاکید موسوی بر ساختار «تناقض آلودی» بوده که موجب وضعیت نابسامان فعلی و بحران های موجود گردیده تا جایی که دیگر «قابل دوام» نبوده و اصلاح امور جز از طریق «سامان نو» و استقرار نظم تازه امکانپذیر نیست. به نظر می رسد موسوی با ارائه این گزاره خواستار ترویج هر چه بیشتر امر عبور از نظم مستقر و تبلیغ نیازمندی جامعه به نظم جدید است. یعنی موسوی پیشنهاد می دهد خواست عبور از نظم مستقر به عنوان یک خواست جمعی فراگیر شود. در همین مسیر او به عنوان یک شهروند با ارایه پیشنهاداتی حول محور برگزاری رفراندوم و تعیین سرنوشت مردم توسط خودشان، چگونگی عبور از نظم موجود را نیز نشان می دهد.
🔹 به نظر می رسد، موسوی با تاکید بر این گزاره، به دنبال ایجاد کشمکشی غیر خشونت آمیز میان نیروهای جنبش با نظام مستقر و عاملیت های سیاسی آن است. تا از این طریق جامعه و نیروهای ملی در رسیدن به سر فصلی مشترک برای ادامه مبارزه و تسری دموکراسی به حوزه های فردی و اجتماعی و استقرار فرهنگ دمکراتیک و تثبیت و تحکیم آن، حرکتی رو به پیش داشته باشند. به عبارتی ایده گذار موسوی، به دنبال گردهم آوردن حامیان و هواداران جنبش به عنوان پشتوانه اجتماعی حرکت های بعدی است. از همین رو می توان گفت، موسوی در مقطع کنونی، مسیر متقاعد سازی ساختار را ترک گفته و طرح گذار را برای چالش با قدرت مستقر ارائه و مبارزه اجتماعی را به عنوان راهکار عبور معرفی کرده است.
🔸 به نظر مسیر ترسیم شده موسوی دیگر تحقق خواست های مردم را به مسیر تنگ گفت و گو با نظام مستقر و متقاعد سازی ساختار محدود نمی کند. بلکه او می خواهد از طریق جلب همکاری نیروهای ملی مسیر استقرار نظم جدید را هموار سازد. به عبارتی موسوی با نگاه به جنبش زن، زندگی و آزادی، به نقش جنبش و تحرک اجتماعی وسیع مردم قایل است....
متن کامل:
https://bit.ly/3HJ5Oci
#ایران_فردا
#زن_زندگی_آزادی
#میرحسین_موسوی
#عبور_از_اجرای_بیتنازل_قانون_اساسی
https://t.me/iranfardamag
Telegraph
🔴ضرورت پاسخ به دعوت میرحسین موسوی برای «نجات ایران»
🔷مهدی زمانی @iranfardamag 🔸 میرحسین موسوی در بیانیه تازه اش از ایده «اجرای بدون تنازل قانون اساسی» روی گردان شده و «تحولی بنیادین» در جامعه را خواستار شده است. خطوط اصلی این تحول خواهی همان خطوط ترسیم شده در جنبش «زن، زندگی، آزادی» معرفی شده که «آیندهای…
استهلاک تا مرگ
رضا رضائی. 10 مرداد 1402
تحریم چه چیزهایی را مستهلک می کند؟
وقتی خبرهایی از استهلاک ناوگان حمل و نقل و عدم تامین مالی برای واردات آنها و قطعات یدکی می خوانیم، فکر می کنیم فقط فلان مقدار هواپیما و اتوبوس و تاکسی وقطار کم داریم و افزایش نرخ ها و کشته شدن مردم به تحریم و عدم پیوستن به FATF مربوط است، اما اگر فکر کنیم که واردات هر وسیله و ابزار و قطعات یدکی حتی در حوزه ی تجهیزات پزشکی و دارو و مواد اولیه نیز موجب افزایش گرفتاری، درد، رنج و مرگ می شود، تازه متوجه می شویم که سیاست خارجی مبتنی بر قطع ارتباطات سیاسی و تجاری و یا عدم تمکین در مقابل قوانین بین المللی و منزوی سازی کشور، تنها شعار نیست، بلکه استهلاک تا سر حد مرگ است.
آنکه ارز ارزان گرفت و به موقع واردات را انجام نداد یا به جای کالای مورد نیاز، کالاهای اولویت 7 تا 10 را وارد کرد، قاتل است، آنکه دید و ساکت بود، شریک قتل، آنکه اجازه ی ترخیص داد خائن است اما آنکه مجددا به او ارز داد، جنایتکار و نسل کش است.
شاید کمتر به این نکته توجه شده که تحریم، بی کفایتی، ناکارآمدی و سیستم فساد داخلی در حال مستهلک کردن آدم ها تا سرحد مرگ است و این مهم را نه تنها در بیمارستان ها و قبرستان ها می توان دید، بلکه در سیل مهاجرت، سیل بیکاری ،سیل نا امیدی نیز می توان دید.
حالا دیگر مرگ بعنوان نابودی جسم و پرواز روح نیست، بلکه چهره ی مرگ را می توان در فقر فراگیر نیز مشاهده کرد که به عصبانیت و خشم فروخفته در لایه های اجتماعی تبدیل شده و دیر یا زود، مطالبات معیشتی تبدیل به مطالبه ی زیستن می شود و آن زمان است که برای محتضر راهی نمی ماند جز خروشیدن بر علیه ظلم و بیداد مستقر.
در این میان، چیزی که جالب توجه است، برگزاری " شو آف " انتخابات است که بزودی شاهد برگزاری آن خواهیم بود اما آیا استهلاک مردم به استهلاک نظام حکمرانی و استهلاک نمایش های آن منجر نمی شود؟ به نظر می رسد که بزودی شاهد کمپین های #نه_به_انتخابات و #تحریم_انتخابات و حتی آوای جدیدی در خصوص #عبور خواهیم بود و دیگر نمی توان این ها را به دشمن خارجی ربط داد بلکه باید آن را واکنش مردم به عاملین و آمرین وضعیت موجود دانست.
افسوس که #خود_براندازان، فرصت برگشت به مردم و #اصلاحات را از دست دادند و حالا چیزی جز سرنوشت دیگر ستمکاران را پیش رو ندارند.
به امید زنده ماندن و دیدن ایران آزاد و آباد.
رضا رضائی. 10 مرداد 1402
تحریم چه چیزهایی را مستهلک می کند؟
وقتی خبرهایی از استهلاک ناوگان حمل و نقل و عدم تامین مالی برای واردات آنها و قطعات یدکی می خوانیم، فکر می کنیم فقط فلان مقدار هواپیما و اتوبوس و تاکسی وقطار کم داریم و افزایش نرخ ها و کشته شدن مردم به تحریم و عدم پیوستن به FATF مربوط است، اما اگر فکر کنیم که واردات هر وسیله و ابزار و قطعات یدکی حتی در حوزه ی تجهیزات پزشکی و دارو و مواد اولیه نیز موجب افزایش گرفتاری، درد، رنج و مرگ می شود، تازه متوجه می شویم که سیاست خارجی مبتنی بر قطع ارتباطات سیاسی و تجاری و یا عدم تمکین در مقابل قوانین بین المللی و منزوی سازی کشور، تنها شعار نیست، بلکه استهلاک تا سر حد مرگ است.
آنکه ارز ارزان گرفت و به موقع واردات را انجام نداد یا به جای کالای مورد نیاز، کالاهای اولویت 7 تا 10 را وارد کرد، قاتل است، آنکه دید و ساکت بود، شریک قتل، آنکه اجازه ی ترخیص داد خائن است اما آنکه مجددا به او ارز داد، جنایتکار و نسل کش است.
شاید کمتر به این نکته توجه شده که تحریم، بی کفایتی، ناکارآمدی و سیستم فساد داخلی در حال مستهلک کردن آدم ها تا سرحد مرگ است و این مهم را نه تنها در بیمارستان ها و قبرستان ها می توان دید، بلکه در سیل مهاجرت، سیل بیکاری ،سیل نا امیدی نیز می توان دید.
حالا دیگر مرگ بعنوان نابودی جسم و پرواز روح نیست، بلکه چهره ی مرگ را می توان در فقر فراگیر نیز مشاهده کرد که به عصبانیت و خشم فروخفته در لایه های اجتماعی تبدیل شده و دیر یا زود، مطالبات معیشتی تبدیل به مطالبه ی زیستن می شود و آن زمان است که برای محتضر راهی نمی ماند جز خروشیدن بر علیه ظلم و بیداد مستقر.
در این میان، چیزی که جالب توجه است، برگزاری " شو آف " انتخابات است که بزودی شاهد برگزاری آن خواهیم بود اما آیا استهلاک مردم به استهلاک نظام حکمرانی و استهلاک نمایش های آن منجر نمی شود؟ به نظر می رسد که بزودی شاهد کمپین های #نه_به_انتخابات و #تحریم_انتخابات و حتی آوای جدیدی در خصوص #عبور خواهیم بود و دیگر نمی توان این ها را به دشمن خارجی ربط داد بلکه باید آن را واکنش مردم به عاملین و آمرین وضعیت موجود دانست.
افسوس که #خود_براندازان، فرصت برگشت به مردم و #اصلاحات را از دست دادند و حالا چیزی جز سرنوشت دیگر ستمکاران را پیش رو ندارند.
به امید زنده ماندن و دیدن ایران آزاد و آباد.
فردایی برای ایران آزاد و آباد
رضا رضائی. 11 مرداد 1402
چند نفر از مردم عادی به حرف های سیاسیون گوش می دهند؟
به طور غیر ارادی و فقط از روی عادت، مردم غیر ساسی نه از این همه فساد خوششان می آید و نه از این همه افشاگری، چون که می دانند در عالم سیاسیت، دروغ، نیرنگ، فریب، بزرگ نمایی، کوچک نمایی، قلب واقعیت، افشاگری، پنهان کاری، زیرآب زنی و هزار دوز و کلک دیگر، امری رایج است اما از سوی دیگر می دانند که بدور از اخبار و تحلیل های سیاسی بودن هم، باعث عدم درک صحیح موقعیت خود و آینده ی فرزندانشان است.
بزرگترین معضل و چالش پیش روی جامعه شناسان و علمای متعهد و مردمی، این است که چگونه مردم سیاست زده را نسبت به مسائل آگاه سازند که در آنها عکس العمل هیجانی، آشوب و بلوا ایجاد نشود و بتوانند با درک صحیح وارد کارزارهای سیاسی بشوند.
نسل جوان و پیشگامان مردمی که از احزاب و سیاست ورزان، فاصله گرفته و بدنبال راه حل های خودشان برای تغییر وضعیت موجود بنفع آینده و فردایی خوش برای ایران آزاد و آباد هستند، می ماند بقیه مردم که هنوز به موضع گیری های جریان های سیاسی و صحنه گردانان پنهان پشت پرده نیم نگاهی دارند، که آنها هم ازاصلاح طلب و اصول گرا و بهاری و ولایی و پایداری #عبور کرده و بدنبال تغییرات معنا داری در #نظام و سیستم و ساختار هستند.
در این میان تنها رسانه ها بخصوص ارتباطات در فضای مجازی، شبکه های اجتماعی و شبکه های مردمی است که می تواند انعکاس پژواک و فریاد آنها باشد و هرکه بر این ... مراد سوار شد، می تواند حرکت های اجتماعی را بنفع خود یا بنفع مردم راهنمایی کند.
بی شک، گروه ها، انجمن ها و حتی احزابی که در خصوص پیش ثبت نام انتخابات یا #تحریم انتخابات اعلام موضع می کنند باید به مردم بعنوان شهروندان این مرز پرگهر توجه داشته و با بالا رفتن سواد رسانه ای و سواد سیاسی آنها،حرفی بزنند که از جنس شعار و وعده و دلخوشی نباشد بلکه برآمده از واقعیت های موجود مثل تورم کمرشکن، فساد سیستماتیک،ناکارآمدی گسترده، قبیله سالاری، انتصاب ابلهان، سکوت مراجع فکری و دینی و ارزشی، بی توجهی به حقوق برابر زنان و اقوام، بی توجهی به محیط زیست و حقوق شهروندی و ناامیدی و سیل مهاجرت باشد. پس به نظر می رسد که باید منتظر اتفاقاتی مثل#تحریم، #عبور، #اعتراضات مدنی خشونت پرهیز و #مقاومت منفی بود و حتی می توان پیش بینی کرد که مام وطن آبستن امید و نشاط برای رسیدن به فردایی متفاوت با امروز باشد که در آن، ایران آزاد و آباد تبلورعشق خدای رنگین کمان است.
پاینده باد ایران
رضا رضائی. 11 مرداد 1402
چند نفر از مردم عادی به حرف های سیاسیون گوش می دهند؟
به طور غیر ارادی و فقط از روی عادت، مردم غیر ساسی نه از این همه فساد خوششان می آید و نه از این همه افشاگری، چون که می دانند در عالم سیاسیت، دروغ، نیرنگ، فریب، بزرگ نمایی، کوچک نمایی، قلب واقعیت، افشاگری، پنهان کاری، زیرآب زنی و هزار دوز و کلک دیگر، امری رایج است اما از سوی دیگر می دانند که بدور از اخبار و تحلیل های سیاسی بودن هم، باعث عدم درک صحیح موقعیت خود و آینده ی فرزندانشان است.
بزرگترین معضل و چالش پیش روی جامعه شناسان و علمای متعهد و مردمی، این است که چگونه مردم سیاست زده را نسبت به مسائل آگاه سازند که در آنها عکس العمل هیجانی، آشوب و بلوا ایجاد نشود و بتوانند با درک صحیح وارد کارزارهای سیاسی بشوند.
نسل جوان و پیشگامان مردمی که از احزاب و سیاست ورزان، فاصله گرفته و بدنبال راه حل های خودشان برای تغییر وضعیت موجود بنفع آینده و فردایی خوش برای ایران آزاد و آباد هستند، می ماند بقیه مردم که هنوز به موضع گیری های جریان های سیاسی و صحنه گردانان پنهان پشت پرده نیم نگاهی دارند، که آنها هم ازاصلاح طلب و اصول گرا و بهاری و ولایی و پایداری #عبور کرده و بدنبال تغییرات معنا داری در #نظام و سیستم و ساختار هستند.
در این میان تنها رسانه ها بخصوص ارتباطات در فضای مجازی، شبکه های اجتماعی و شبکه های مردمی است که می تواند انعکاس پژواک و فریاد آنها باشد و هرکه بر این ... مراد سوار شد، می تواند حرکت های اجتماعی را بنفع خود یا بنفع مردم راهنمایی کند.
بی شک، گروه ها، انجمن ها و حتی احزابی که در خصوص پیش ثبت نام انتخابات یا #تحریم انتخابات اعلام موضع می کنند باید به مردم بعنوان شهروندان این مرز پرگهر توجه داشته و با بالا رفتن سواد رسانه ای و سواد سیاسی آنها،حرفی بزنند که از جنس شعار و وعده و دلخوشی نباشد بلکه برآمده از واقعیت های موجود مثل تورم کمرشکن، فساد سیستماتیک،ناکارآمدی گسترده، قبیله سالاری، انتصاب ابلهان، سکوت مراجع فکری و دینی و ارزشی، بی توجهی به حقوق برابر زنان و اقوام، بی توجهی به محیط زیست و حقوق شهروندی و ناامیدی و سیل مهاجرت باشد. پس به نظر می رسد که باید منتظر اتفاقاتی مثل#تحریم، #عبور، #اعتراضات مدنی خشونت پرهیز و #مقاومت منفی بود و حتی می توان پیش بینی کرد که مام وطن آبستن امید و نشاط برای رسیدن به فردایی متفاوت با امروز باشد که در آن، ایران آزاد و آباد تبلورعشق خدای رنگین کمان است.
پاینده باد ایران