#یادداشت_ماه
🔸دیدگاه آرمان ذاکری
yun.ir/60nnya
✍️دربارۀ مناظرههای اقتصادی میان نئولیبرالها و اسلامگراها: در غیابِ جریانِ سوم(علیه غلبهی راستگرایی و غیاب دموکراسیخواهی)
این روزها صدا و سیما مشغول پخش مناظرههایی است اقتصادی میان دو جریانِ راستِ دارایِ پایگاه قدرتمند در حاکمیت: نئولیبرالها و اسلامگراها. نخست مناظره میان آقای غنینژاد و آقای درخشان(در برنامۀ جهانآرا) و حالا مناظره میان حسین صمصامی و امیرحسین خالقی(دربرنامۀ شیوه).
دو جریانی که در ساختار قدرت حاضرند و این روزها اختلاف میانشان بالا گرفته است. ما به این دو جریان به مثابه دو تیپ ایدهآل نگاه میکنیم. آنها به ویژه در دورۀ بعد از جنگ به تناوب در دولتهای مختلف، سکانِ سیاستگذاری اقتصادی کشور را در دست داشتهاند. نئولیبرالها در دولتهای هاشمی و خاتمی و روحانی و اسلامگراها در دولتهای احمدینژاد و رئیسی. علاوه بر آن اسلامگراها سکانِ هدایت مجموعۀ گستردهای از بنگاههای اقتصادی حاکمیتی را هم در دست داشتهاند: از بنیاد مستضعفان و کمیتۀ امداد تا ستاد اجرایی فرمان امام(بنیاد برکت) و قرارگاه خاتم و آستان قدس.
در جریان نئولیبرال به رغم اختلافات درونی میتوان طیفی از چهرهها نظیر مسعود نیلی، موسی غنینژاد، محمد طبیبیان، مسعود روغنی زنجانی، علینقی مشایخی، علی مروی، سیدعلی مدنیزاده، سید محمدصادق الحسینی، علی سرزعیم و امیرحسین خالقی را نام برد و در جریان اسلامگرا نیز به رغم اختلافات درونی میتوان طیفی از چهرهها چون مسعود درخشان، پرویز داوودی، محسن رضایی، حسین صمصامی، سیدشمسالدین حسینی، داود دانشجعفری، فرهاد رهبر و یاسر جبرائیلی را برشمرد.
ادامه این مطلب را روی وب سایت انجمن جامعه شناسی ایران بخوانید.
yun.ir/cly6o2
@iran_sociology
#انجمن_جامعه_شناسی_ایران
🔸دیدگاه آرمان ذاکری
yun.ir/60nnya
✍️دربارۀ مناظرههای اقتصادی میان نئولیبرالها و اسلامگراها: در غیابِ جریانِ سوم(علیه غلبهی راستگرایی و غیاب دموکراسیخواهی)
این روزها صدا و سیما مشغول پخش مناظرههایی است اقتصادی میان دو جریانِ راستِ دارایِ پایگاه قدرتمند در حاکمیت: نئولیبرالها و اسلامگراها. نخست مناظره میان آقای غنینژاد و آقای درخشان(در برنامۀ جهانآرا) و حالا مناظره میان حسین صمصامی و امیرحسین خالقی(دربرنامۀ شیوه).
دو جریانی که در ساختار قدرت حاضرند و این روزها اختلاف میانشان بالا گرفته است. ما به این دو جریان به مثابه دو تیپ ایدهآل نگاه میکنیم. آنها به ویژه در دورۀ بعد از جنگ به تناوب در دولتهای مختلف، سکانِ سیاستگذاری اقتصادی کشور را در دست داشتهاند. نئولیبرالها در دولتهای هاشمی و خاتمی و روحانی و اسلامگراها در دولتهای احمدینژاد و رئیسی. علاوه بر آن اسلامگراها سکانِ هدایت مجموعۀ گستردهای از بنگاههای اقتصادی حاکمیتی را هم در دست داشتهاند: از بنیاد مستضعفان و کمیتۀ امداد تا ستاد اجرایی فرمان امام(بنیاد برکت) و قرارگاه خاتم و آستان قدس.
در جریان نئولیبرال به رغم اختلافات درونی میتوان طیفی از چهرهها نظیر مسعود نیلی، موسی غنینژاد، محمد طبیبیان، مسعود روغنی زنجانی، علینقی مشایخی، علی مروی، سیدعلی مدنیزاده، سید محمدصادق الحسینی، علی سرزعیم و امیرحسین خالقی را نام برد و در جریان اسلامگرا نیز به رغم اختلافات درونی میتوان طیفی از چهرهها چون مسعود درخشان، پرویز داوودی، محسن رضایی، حسین صمصامی، سیدشمسالدین حسینی، داود دانشجعفری، فرهاد رهبر و یاسر جبرائیلی را برشمرد.
ادامه این مطلب را روی وب سایت انجمن جامعه شناسی ایران بخوانید.
yun.ir/cly6o2
@iran_sociology
#انجمن_جامعه_شناسی_ایران
#یادداشت_ماه
🔸دیدگاه مهدی اصل زعیم
✍️حجاب؛ فرهنگِ گروگان سیاست
پهلوی اول در دی ماه 1314 با تصویب و ابلاغ ممنوعیت ورود زنان و دختران با پوشش چادر، روسری و روبنده در مراکز دولتی و آموزشی بر پروژه کشف حجاب پافشاری و تاکید کرد. در ادامه با بهرهگیری از قوه قهریه آژانها و شحنه های معابر و فضاهای عمومی بر این خطای تاریخی خویش مُهری دیگر نهاد تا ملت ایران به ناگزیر با تکیه بر بنمایههای فرهنگی و اعتقادی خویش با این پروژه، تا سرحد جان مقابله کنند.
در ابتدای شکلگیری جمهوری اسلامی نیز موضوع حجاب زنان مورد توجه قرار گرفت و پوشش چادر و روسری و مقنعه از سوی جامعه زنان چه به دلخواه و مبتنی بر باورهای قلبی و چه از سر اجبار و رعایت مصالح شخصی، پذیرفته شد. اما حدود و ثغور آن هیچگاه با حدود و ثغور فقهی منبعث از قرائت رسمی جمهوری اسلامی سازگاری نداشت تا اینکه عدم رعایت آن و ناکارآمدی و ناتوانی دستگاههای عریض و طویل ترویج دین رسمی در اقناع جامعه زنان به رعایت حدود شرعی حجاب، حاکمان جدید ایران را نیز به جای بازاندیشی در سیاست های فرهنگی خویش و فهم و درک دقیق از شرایط جامعه ایرانی ناگزیر به استقرار پلیسی بنام «گشت ارشاد» در خیابانها کرد و همان داستانی تکرار شد که پهلوی اول در حدود نود سال قبل آغازگر آن شد. مدیریت پدیده ای فرهنگی با سازوکار انتظامی و قهری.
ادامه این مطلب را روی وب سایت انجمن جامعه شناسی ایران بخوانید.
yun.ir/f8hku7
@iran_sociology
#انجمن_جامعه_شناسی_ایران
🔸دیدگاه مهدی اصل زعیم
✍️حجاب؛ فرهنگِ گروگان سیاست
پهلوی اول در دی ماه 1314 با تصویب و ابلاغ ممنوعیت ورود زنان و دختران با پوشش چادر، روسری و روبنده در مراکز دولتی و آموزشی بر پروژه کشف حجاب پافشاری و تاکید کرد. در ادامه با بهرهگیری از قوه قهریه آژانها و شحنه های معابر و فضاهای عمومی بر این خطای تاریخی خویش مُهری دیگر نهاد تا ملت ایران به ناگزیر با تکیه بر بنمایههای فرهنگی و اعتقادی خویش با این پروژه، تا سرحد جان مقابله کنند.
در ابتدای شکلگیری جمهوری اسلامی نیز موضوع حجاب زنان مورد توجه قرار گرفت و پوشش چادر و روسری و مقنعه از سوی جامعه زنان چه به دلخواه و مبتنی بر باورهای قلبی و چه از سر اجبار و رعایت مصالح شخصی، پذیرفته شد. اما حدود و ثغور آن هیچگاه با حدود و ثغور فقهی منبعث از قرائت رسمی جمهوری اسلامی سازگاری نداشت تا اینکه عدم رعایت آن و ناکارآمدی و ناتوانی دستگاههای عریض و طویل ترویج دین رسمی در اقناع جامعه زنان به رعایت حدود شرعی حجاب، حاکمان جدید ایران را نیز به جای بازاندیشی در سیاست های فرهنگی خویش و فهم و درک دقیق از شرایط جامعه ایرانی ناگزیر به استقرار پلیسی بنام «گشت ارشاد» در خیابانها کرد و همان داستانی تکرار شد که پهلوی اول در حدود نود سال قبل آغازگر آن شد. مدیریت پدیده ای فرهنگی با سازوکار انتظامی و قهری.
ادامه این مطلب را روی وب سایت انجمن جامعه شناسی ایران بخوانید.
yun.ir/f8hku7
@iran_sociology
#انجمن_جامعه_شناسی_ایران
isa.org.ir
انجمن جامعه شناسی ایران - دیدگاه مهدی اصل زعیم
#یادداشت_ماه
🔸دیدگاه فردین علیخواه
yun.ir/ayxp11
✍️زندگی روزمره به آرمان تبدیل شده است
مفهوم یا تجربه «زندگی روزمره» امروز به ادبیات علوم انسانی و اجتماعی راه یافته است و به یک سنت نظری تبدیل شده است. درحالیکه چند دهه پیش «زندگی روزمره» یا «امر روزمره» بهمثابه یک امر پژوهشی، شأنیت علمی نداشت. زندگی یا امر روزمره را چطور میتوان تعریف کرد و چه زمانی خاصیت پروبلماتیک پیدا میکند و مسئلهمند میشود؟
جالب است که وقتی برابرِ انگلیسی کلمات زندگی روزمره را در سایت معروف پینترست وارد میکنیم، عکسها یا طرحهای گرافیکی از بیدار شدن از خواب، مسواک زدن، خوردن صبحانه، انتظار در ایستگاه اتوبوس، پشت میز اداره، قدم زدن در خیابان، بگوبخند با دوستان، خرید کردن در سوپرمارکت، غذا خوردن، تماشای تلویزیون و دوباره مسواک زدن و خوابیدن میآید. این عکسها گویای آن است که وقتی از زندگی روزمره صحبت میکنیم با امور عادی و معمولی و به تعبیر بهتر با یک چرخۀ منظم در زندگی روزانه سروکار داریم.
ادامه این مطلب را روی وب سایت انجمن جامعه شناسی ایران بخوانید.
yun.ir/zsbzq
@iran_sociology
#انجمن_جامعه_شناسی_ایران
🔸دیدگاه فردین علیخواه
yun.ir/ayxp11
✍️زندگی روزمره به آرمان تبدیل شده است
مفهوم یا تجربه «زندگی روزمره» امروز به ادبیات علوم انسانی و اجتماعی راه یافته است و به یک سنت نظری تبدیل شده است. درحالیکه چند دهه پیش «زندگی روزمره» یا «امر روزمره» بهمثابه یک امر پژوهشی، شأنیت علمی نداشت. زندگی یا امر روزمره را چطور میتوان تعریف کرد و چه زمانی خاصیت پروبلماتیک پیدا میکند و مسئلهمند میشود؟
جالب است که وقتی برابرِ انگلیسی کلمات زندگی روزمره را در سایت معروف پینترست وارد میکنیم، عکسها یا طرحهای گرافیکی از بیدار شدن از خواب، مسواک زدن، خوردن صبحانه، انتظار در ایستگاه اتوبوس، پشت میز اداره، قدم زدن در خیابان، بگوبخند با دوستان، خرید کردن در سوپرمارکت، غذا خوردن، تماشای تلویزیون و دوباره مسواک زدن و خوابیدن میآید. این عکسها گویای آن است که وقتی از زندگی روزمره صحبت میکنیم با امور عادی و معمولی و به تعبیر بهتر با یک چرخۀ منظم در زندگی روزانه سروکار داریم.
ادامه این مطلب را روی وب سایت انجمن جامعه شناسی ایران بخوانید.
yun.ir/zsbzq
@iran_sociology
#انجمن_جامعه_شناسی_ایران
#یادداشت_ماه
🔸عبدالوهاب شُهلیبُر
yun.ir/fdn33f
✍️ظهور انگاره بلوچ دموکراسی خواه
۱. وقتی بنا داریم به تحلیل جامعهشناختی رخدادی بپردازیم هر چقدر بتوانیم از گرایشات و نگرشهای شخصیمان فاصله بگیریم به احتمال بیشتری امکان دسترسی به آنچه که در میدان اجتماعی در حال وقوع است یا محقق شده، نزدیکتر میشویم. البته بدیهی است که هر محققی ناخودآگاه در چارچوب فکری و پارادایمی خودش امکان نگریستن به واقعیت اجتماعی را دارد و از نظر معرفتشناختی آنچه مینویسد تلفیقی از انگارهای ذهنی و نیز فکتهای اجتماعی است. کسی هم نمیتواند مدعی باشد که حرفی نهایی را زده است که در وادی علم چنین چیزی امکان ندارد و توهمی بیش نیست. این امر باعث میشود که امکان تحلیل پدیدههای سیاسی-اجتماعی حداقل به قدر چارچوبهای فکری و ذهنی باز باشد و در گفتگو و مباحثه میان روایتهای مختلف از یک رخداد است که امکان بیشتری برای دسترسی به سطوح مختلف واقعیت باز میشود.
۲. جنبش ژینا به مثابه یک رویداد، امر غیر منتظرهای بود و با هیچ کدام از رویدادهای قبل از خودش قابل قیاس نیست. این رویداد تکانههایی جدی بر روح و پیکره جامعه ایرانی بجا گذاشته است و نمیدانیم که این جنبش تا کجا پیش خواهد رفت و چه تاثیرات پایداری بر حیات اجتماعی و نیز سیاسی ایرانیان به جا خواهد گذاشت. اما آنچه مسلم است این است که عموماً تاثیرات رویدادها از امور برنامهریزی شده و اندیشده شده و تدریجی بیشتر است و این ظرفیت را دارند که تحولات اجتماعی و سیاسی شگرفی را در افق زمانی مشخصی رقم بزنند. پیرجوزف پرودون، فیلسوف فرانسوی، میگوید« زایندگی امور خلاف انتظار با فاصله زیادی از دوراندیشی سیاستمدار تجاور میکند».
ادامه این مطلب را روی وب سایت انجمن جامعه شناسی ایران بخوانید.
yun.ir/84cneg
@iran_sociology
#انجمن_جامعه_شناسی_ایران
🔸عبدالوهاب شُهلیبُر
yun.ir/fdn33f
✍️ظهور انگاره بلوچ دموکراسی خواه
۱. وقتی بنا داریم به تحلیل جامعهشناختی رخدادی بپردازیم هر چقدر بتوانیم از گرایشات و نگرشهای شخصیمان فاصله بگیریم به احتمال بیشتری امکان دسترسی به آنچه که در میدان اجتماعی در حال وقوع است یا محقق شده، نزدیکتر میشویم. البته بدیهی است که هر محققی ناخودآگاه در چارچوب فکری و پارادایمی خودش امکان نگریستن به واقعیت اجتماعی را دارد و از نظر معرفتشناختی آنچه مینویسد تلفیقی از انگارهای ذهنی و نیز فکتهای اجتماعی است. کسی هم نمیتواند مدعی باشد که حرفی نهایی را زده است که در وادی علم چنین چیزی امکان ندارد و توهمی بیش نیست. این امر باعث میشود که امکان تحلیل پدیدههای سیاسی-اجتماعی حداقل به قدر چارچوبهای فکری و ذهنی باز باشد و در گفتگو و مباحثه میان روایتهای مختلف از یک رخداد است که امکان بیشتری برای دسترسی به سطوح مختلف واقعیت باز میشود.
۲. جنبش ژینا به مثابه یک رویداد، امر غیر منتظرهای بود و با هیچ کدام از رویدادهای قبل از خودش قابل قیاس نیست. این رویداد تکانههایی جدی بر روح و پیکره جامعه ایرانی بجا گذاشته است و نمیدانیم که این جنبش تا کجا پیش خواهد رفت و چه تاثیرات پایداری بر حیات اجتماعی و نیز سیاسی ایرانیان به جا خواهد گذاشت. اما آنچه مسلم است این است که عموماً تاثیرات رویدادها از امور برنامهریزی شده و اندیشده شده و تدریجی بیشتر است و این ظرفیت را دارند که تحولات اجتماعی و سیاسی شگرفی را در افق زمانی مشخصی رقم بزنند. پیرجوزف پرودون، فیلسوف فرانسوی، میگوید« زایندگی امور خلاف انتظار با فاصله زیادی از دوراندیشی سیاستمدار تجاور میکند».
ادامه این مطلب را روی وب سایت انجمن جامعه شناسی ایران بخوانید.
yun.ir/84cneg
@iran_sociology
#انجمن_جامعه_شناسی_ایران
#یادداشت_ماه
🔸دیدگاه سید محمود نجاتی حسینی
✍️علوم اجتماعی ایران اگر میخواهد جدی باشد باید به همان مسایلی بیاندیشد که جامعه شناسان بنیانگذار و کلاسیک می اندیشیدند
به گفته ارسطو عظمت و شرافت یک علم به شرافت موضوع و عظمت مسایل آن است .او الاهیات را که موضوع و مساله آن خداوند است به حق اشرف و اعظم علوم می دانست.
اما اینک علم دیگری نیز هست که شایسته است به لحاظ موضوع و مسائل مهم اش علمی جدی و شایسته مطالعه و کار فکری تلقی شود :
"علم جامعه و علم انسان اجتماعی و علوم اجتماعی"
علوم اجتماعی در نزد بنیانگذاران از اسپنسر و کنت پیش کسوت تا مارکس رادیکال و دورکیم اجتماع گرا و وبر لیبرال و زیمل سوسیالیست و پارتوی آریستوکرات به یک علم جدی برای مطالعه جامعه و انسان اجتماعی و تامل در باره مسایل اجتماعی مرتبط با سرشت و سرنوشت اجتماعی فرد در جامعه سنتی و مدرن تبدیل شد.
تامل جدی این جامعه شناسان موجب شد در طی دو دهه آخر سده ۱۹ و دو دهه اول سده ۲۰ میلادی جامعه شناسی های مهم و جدی با مضمون های جدی و مسایل مهم شکل بگیرند ????
از جمله : جامعه شناسی سیاسی - حقوقی و اقتصادسیاسی
( با مسایلی مهم و بنیانی و همیشگی چون: شهروندی و حقوق بشر؛ عدالت و برابری ؛ آزادی اندیشه و دموکراسی ؛ سلطه و سرکوب و دیکتاتوری؛ تبعیض و محرومیت و فقر و فلاکت ؛ پیشرفت و توسعه و توسعه نیافتگی ؛ سرمایهداری و عقلانیت ؛ انقلاب ها و جنبشها و شورشها و...)
ادامه این مطلب را روی وب سایت انجمن جامعه شناسی ایران بخوانید.
yun.ir/b92gc7
@iran_sociology
#انجمن_جامعه_شناسی_ایران
🔸دیدگاه سید محمود نجاتی حسینی
✍️علوم اجتماعی ایران اگر میخواهد جدی باشد باید به همان مسایلی بیاندیشد که جامعه شناسان بنیانگذار و کلاسیک می اندیشیدند
به گفته ارسطو عظمت و شرافت یک علم به شرافت موضوع و عظمت مسایل آن است .او الاهیات را که موضوع و مساله آن خداوند است به حق اشرف و اعظم علوم می دانست.
اما اینک علم دیگری نیز هست که شایسته است به لحاظ موضوع و مسائل مهم اش علمی جدی و شایسته مطالعه و کار فکری تلقی شود :
"علم جامعه و علم انسان اجتماعی و علوم اجتماعی"
علوم اجتماعی در نزد بنیانگذاران از اسپنسر و کنت پیش کسوت تا مارکس رادیکال و دورکیم اجتماع گرا و وبر لیبرال و زیمل سوسیالیست و پارتوی آریستوکرات به یک علم جدی برای مطالعه جامعه و انسان اجتماعی و تامل در باره مسایل اجتماعی مرتبط با سرشت و سرنوشت اجتماعی فرد در جامعه سنتی و مدرن تبدیل شد.
تامل جدی این جامعه شناسان موجب شد در طی دو دهه آخر سده ۱۹ و دو دهه اول سده ۲۰ میلادی جامعه شناسی های مهم و جدی با مضمون های جدی و مسایل مهم شکل بگیرند ????
از جمله : جامعه شناسی سیاسی - حقوقی و اقتصادسیاسی
( با مسایلی مهم و بنیانی و همیشگی چون: شهروندی و حقوق بشر؛ عدالت و برابری ؛ آزادی اندیشه و دموکراسی ؛ سلطه و سرکوب و دیکتاتوری؛ تبعیض و محرومیت و فقر و فلاکت ؛ پیشرفت و توسعه و توسعه نیافتگی ؛ سرمایهداری و عقلانیت ؛ انقلاب ها و جنبشها و شورشها و...)
ادامه این مطلب را روی وب سایت انجمن جامعه شناسی ایران بخوانید.
yun.ir/b92gc7
@iran_sociology
#انجمن_جامعه_شناسی_ایران
#یادداشت_ماه
🔸دیدگاه فاطمه علمدار
✍️جنبش مردان
احمد کسروی دهه شصتی بود.ناصرالدین شاه که کشته شد،داشت کودکی اش را میگذراند و یادش بود که آن روزها در دادگاههای تبریز،شهادت مردی که موهای سرش را نمیتراشید نمی پذیرفتند،چون مسلمان که وضو میگیرد باید مسح سر بکشد و تری دستش به پوست سرش برسد و مردی که جلوی سرش مو داشت یعنی اهل نماز نبود.ریش نماد مردانگی بود و مردی که ریشش را میتراشید حتما میخواست مفعول جنسی مردان دیگر شود...
جعفر شهری دهه نودی بود.چشم که باز کرد محمدعلی شاه رفته بود و دانشجوهای از فرنگ برگشته داشتند رویای ایران جدیدشان را در مدرسه ها و روزنامه ها میپروراندند.شهری یادش بود که آن روزها مردها لباسهای چندلایه و گشادی میپوشیدند که حجم اعضای بدنشان را بپوشاند و فقط صورت و دستهایشان معلوم باشد.میگفت زشتی اینکه مردی کلاهش بیفتد و سرش معلوم شود همانقدر بود که زنی بی چادر باشد.
ابراهیم خواجه نوری دهه هفتادی بود.۲۲سالش بود که در نشریه اش نوشت زنها چادر و روبنده نداشته باشند هم بد نیست و۴ماه رفت زندان.۱۳۰۴ با دوستانش تصمیم گرفتند به جای کلاه قاجاری،کلاه پهلوی برسر بگذارند و در خیابانها راه بروند تا مردم بفهمند هویت فرد مسلمان یا ایرانی وابسته به لباسش نیست.روزهایی بود که با کلاه پهلوی در خیابان راه رفتن نماد مقاومت بود.مقاومت خشونت پرهیز!و خب آنقدر کتک خوردند که ۱۳۰۷شد و قانون اصلاح پوشش مردان کلاه پهلوی را اجباری کرد.
ادامه این مطلب را روی وب سایت انجمن جامعه شناسی ایران بخوانید.
yun.ir/8f0mie
@iran_sociology
#انجمن_جامعه_شناسی_ایران
🔸دیدگاه فاطمه علمدار
✍️جنبش مردان
احمد کسروی دهه شصتی بود.ناصرالدین شاه که کشته شد،داشت کودکی اش را میگذراند و یادش بود که آن روزها در دادگاههای تبریز،شهادت مردی که موهای سرش را نمیتراشید نمی پذیرفتند،چون مسلمان که وضو میگیرد باید مسح سر بکشد و تری دستش به پوست سرش برسد و مردی که جلوی سرش مو داشت یعنی اهل نماز نبود.ریش نماد مردانگی بود و مردی که ریشش را میتراشید حتما میخواست مفعول جنسی مردان دیگر شود...
جعفر شهری دهه نودی بود.چشم که باز کرد محمدعلی شاه رفته بود و دانشجوهای از فرنگ برگشته داشتند رویای ایران جدیدشان را در مدرسه ها و روزنامه ها میپروراندند.شهری یادش بود که آن روزها مردها لباسهای چندلایه و گشادی میپوشیدند که حجم اعضای بدنشان را بپوشاند و فقط صورت و دستهایشان معلوم باشد.میگفت زشتی اینکه مردی کلاهش بیفتد و سرش معلوم شود همانقدر بود که زنی بی چادر باشد.
ابراهیم خواجه نوری دهه هفتادی بود.۲۲سالش بود که در نشریه اش نوشت زنها چادر و روبنده نداشته باشند هم بد نیست و۴ماه رفت زندان.۱۳۰۴ با دوستانش تصمیم گرفتند به جای کلاه قاجاری،کلاه پهلوی برسر بگذارند و در خیابانها راه بروند تا مردم بفهمند هویت فرد مسلمان یا ایرانی وابسته به لباسش نیست.روزهایی بود که با کلاه پهلوی در خیابان راه رفتن نماد مقاومت بود.مقاومت خشونت پرهیز!و خب آنقدر کتک خوردند که ۱۳۰۷شد و قانون اصلاح پوشش مردان کلاه پهلوی را اجباری کرد.
ادامه این مطلب را روی وب سایت انجمن جامعه شناسی ایران بخوانید.
yun.ir/8f0mie
@iran_sociology
#انجمن_جامعه_شناسی_ایران
#یادداشت_ماه
🔸دیدگاه هوشنگ نورائی (ایوب حسین بر)
✍️تاملی جامعه شناختی بر جنبش اعتراضی در بلوچستان
"در راستای بحث دکتر شهلی بر “ظهور انگاره بلوچ …"
تحلیل دکتر شهلی بر از هرجهت ارزشمند بود چون نه تنها بعضی از نکات اساسی در مورد خصوصیات جنبش را در بلوچستان باز کرد بلکه موجب دامن زدن بحث در این مورد نیز شد. من در اینجا عمدتا نکاتی را طرح میـکنم که بیشتر مکمل بحث های دکتر شهلی بر هستند تا اینکه انتقادی نسبت به این مباحث باشند.
۱-از نظر روش شناسی همانطور که شهلی بر مطرح می کند روشن است که ما در تحلیل خود نسبت به شکاف بین عین و ذهن و محدودیت هر نوع پارادایم در حوزه علوم اجتماعی باید آگاه باشیم. تحلیل نتایج پدیده ای که هنوز در جریان است طبعا دشوار است. دکتر شهلی بر بخوبی ورود ناآگاهی را هم در تحلیل می بیند ولی تا آنجا که به پارادایم بر میـگردد جامعه شناس دست به انتخاب آگاهانه می زند و حتی الامکان از پارادیم های رقیب آگاه است و ضعف ها و قوت های روش خود را نیز می داند. و از آنجا هم که در تحلیل، تفسیر جایگاهی اساسی دارد حتی با داده های یکسان و معتبر نزدیک شدن به عینیت هم بمعنی رسیدن به نتایج یکسانی نخواهد بود. نکته مهم در تحلیل جامعه شناختی همیشه آگاهی جامعه شناس از محدودیت هایی است که در مسیر تحقیق و بررسی او قرار دارند. در بهترین حالت هم هرگز نمی توان در علوم اجتماعی/ انسانی ( حتی علوم طبیعی) حقیقت را قطعی و بدون سؤال کشف کرد و درهای شک کردن، جستجو و تحقیق را بست. این هشدار را شهلی بر هم بما داده است.
ادامه این مطلب را روی وب سایت انجمن جامعه شناسی ایران بخوانید.
yun.ir/1yc1ge
@iran_sociology
#انجمن_جامعه_شناسی_ایران
🔸دیدگاه هوشنگ نورائی (ایوب حسین بر)
✍️تاملی جامعه شناختی بر جنبش اعتراضی در بلوچستان
"در راستای بحث دکتر شهلی بر “ظهور انگاره بلوچ …"
تحلیل دکتر شهلی بر از هرجهت ارزشمند بود چون نه تنها بعضی از نکات اساسی در مورد خصوصیات جنبش را در بلوچستان باز کرد بلکه موجب دامن زدن بحث در این مورد نیز شد. من در اینجا عمدتا نکاتی را طرح میـکنم که بیشتر مکمل بحث های دکتر شهلی بر هستند تا اینکه انتقادی نسبت به این مباحث باشند.
۱-از نظر روش شناسی همانطور که شهلی بر مطرح می کند روشن است که ما در تحلیل خود نسبت به شکاف بین عین و ذهن و محدودیت هر نوع پارادایم در حوزه علوم اجتماعی باید آگاه باشیم. تحلیل نتایج پدیده ای که هنوز در جریان است طبعا دشوار است. دکتر شهلی بر بخوبی ورود ناآگاهی را هم در تحلیل می بیند ولی تا آنجا که به پارادایم بر میـگردد جامعه شناس دست به انتخاب آگاهانه می زند و حتی الامکان از پارادیم های رقیب آگاه است و ضعف ها و قوت های روش خود را نیز می داند. و از آنجا هم که در تحلیل، تفسیر جایگاهی اساسی دارد حتی با داده های یکسان و معتبر نزدیک شدن به عینیت هم بمعنی رسیدن به نتایج یکسانی نخواهد بود. نکته مهم در تحلیل جامعه شناختی همیشه آگاهی جامعه شناس از محدودیت هایی است که در مسیر تحقیق و بررسی او قرار دارند. در بهترین حالت هم هرگز نمی توان در علوم اجتماعی/ انسانی ( حتی علوم طبیعی) حقیقت را قطعی و بدون سؤال کشف کرد و درهای شک کردن، جستجو و تحقیق را بست. این هشدار را شهلی بر هم بما داده است.
ادامه این مطلب را روی وب سایت انجمن جامعه شناسی ایران بخوانید.
yun.ir/1yc1ge
@iran_sociology
#انجمن_جامعه_شناسی_ایران
#یادداشت_ماه
🔸دیدگاه پرویز اجلالی
✍️مفهوم قانون از منظر جامعه شناسی
قانون را در طول تاریخ و درپهنة جغرافیا به صور مختلف تعریف کرده اند. دانشمندان گوناگون هم در باره معنای آن سخن ها گفته اند .اما چگونه می توان از منظر جامعه شناسی به این مفهوم نگاه کرد. مهمترین نکته برای یافتن پاسخ این پرسش این است که به یاد آوریم در دیدگاه جامعه شناسی قانون از جنس هنجار اجتماعی[1] است و هنجار اجتماعی را جامعه شناسان رفتار معمول وعرفی مردم یک جامعه تعریف می کنند. یعنی رفتاری که مورد پذیرش مردم متوسط یا معمولی جامعه است .سامنر جامعه شناس متقدم آمریکایی از لحاظ میزان واکنشی که جامعه به زیرپاگذاردن انواع هنجارهای اجتماعی نشان میدهد و کیفری که برای هرکدام از این کژروی ها قائل است پیوستاری از هنجارها را تعریف کرده است که در دیاگرام زیر می بینید:
آداب اجتماعی -----------عرف------------- قانون
social mores -------------- folkways-------------- law
ادامه این مطلب را روی وب سایت انجمن جامعه شناسی ایران بخوانید.
yun.ir/2pa3i
@iran_sociology
#انجمن_جامعه_شناسی_ایران
🔸دیدگاه پرویز اجلالی
✍️مفهوم قانون از منظر جامعه شناسی
قانون را در طول تاریخ و درپهنة جغرافیا به صور مختلف تعریف کرده اند. دانشمندان گوناگون هم در باره معنای آن سخن ها گفته اند .اما چگونه می توان از منظر جامعه شناسی به این مفهوم نگاه کرد. مهمترین نکته برای یافتن پاسخ این پرسش این است که به یاد آوریم در دیدگاه جامعه شناسی قانون از جنس هنجار اجتماعی[1] است و هنجار اجتماعی را جامعه شناسان رفتار معمول وعرفی مردم یک جامعه تعریف می کنند. یعنی رفتاری که مورد پذیرش مردم متوسط یا معمولی جامعه است .سامنر جامعه شناس متقدم آمریکایی از لحاظ میزان واکنشی که جامعه به زیرپاگذاردن انواع هنجارهای اجتماعی نشان میدهد و کیفری که برای هرکدام از این کژروی ها قائل است پیوستاری از هنجارها را تعریف کرده است که در دیاگرام زیر می بینید:
آداب اجتماعی -----------عرف------------- قانون
social mores -------------- folkways-------------- law
ادامه این مطلب را روی وب سایت انجمن جامعه شناسی ایران بخوانید.
yun.ir/2pa3i
@iran_sociology
#انجمن_جامعه_شناسی_ایران
isa.org.ir
انجمن جامعه شناسی ایران - دیدگاه پرویز اجلالی
#یادداشت_ماه
🔸دیدگاه حسین حجت پناه درباره باقر پرهام
✍️با هم نگر و تنها نگر
یاد و یادبود درباره باقر پرهام
حسین حجت پناه
دبیر گروه جامعه شناسی کشورهای اسلامی
باقر پرهام متولد ۹ تیر ۱۳۱۴ در هفتم خرداد ۱۴۰۲ در آمریکا بعد از سال ها دوری از وطن در گذشت.
زندگی باقر پرهام سرشار از فعالیت های متنوع علمی و اجتماعی است. برای جوان دانشجوی ایرانی نام او به واسطه ترجمه هایش آشناست. اکثر دانشجویان علوم انسانی به خصوص دانشجویان جامعه شناسی از ترجمه های پرهام بهره گرفته اند و بدینسان می توان باقر پرهام را استاد نادیده چند نسل دانشجویان ایرانی قلمداد کرو. اما دیگر فعالیت های علمی و اجتماعی این استاد بزرگ غریب است. در این نوشته یاد این معلم را گرامی می داریم و در حد اجمالی به بیوگرافی، ترجمه ها و تالیف های پرهام اشاره می گردد که ذکری از یادبودهای وی باشد.
ادامه این مطلب را روی وب سایت انجمن جامعه شناسی ایران بخوانید.
yun.ir/jqr5jf
@iran_sociology
#انجمن_جامعه_شناسی_ایران
🔸دیدگاه حسین حجت پناه درباره باقر پرهام
✍️با هم نگر و تنها نگر
یاد و یادبود درباره باقر پرهام
حسین حجت پناه
دبیر گروه جامعه شناسی کشورهای اسلامی
باقر پرهام متولد ۹ تیر ۱۳۱۴ در هفتم خرداد ۱۴۰۲ در آمریکا بعد از سال ها دوری از وطن در گذشت.
زندگی باقر پرهام سرشار از فعالیت های متنوع علمی و اجتماعی است. برای جوان دانشجوی ایرانی نام او به واسطه ترجمه هایش آشناست. اکثر دانشجویان علوم انسانی به خصوص دانشجویان جامعه شناسی از ترجمه های پرهام بهره گرفته اند و بدینسان می توان باقر پرهام را استاد نادیده چند نسل دانشجویان ایرانی قلمداد کرو. اما دیگر فعالیت های علمی و اجتماعی این استاد بزرگ غریب است. در این نوشته یاد این معلم را گرامی می داریم و در حد اجمالی به بیوگرافی، ترجمه ها و تالیف های پرهام اشاره می گردد که ذکری از یادبودهای وی باشد.
ادامه این مطلب را روی وب سایت انجمن جامعه شناسی ایران بخوانید.
yun.ir/jqr5jf
@iran_sociology
#انجمن_جامعه_شناسی_ایران
#یادداشت_ماه
🔸دیدگاه مجید یونسیان درباره باقر پرهام
✍️یاد و یادبود درباره باقر پرهام
استاد باقرپرهام با باقی گذاشتن میراثی از کوشش وتلاش های علمی به دیار باقی شتافت۔ متاسفانه تا زنده بود انگونه که باید قدر ومنزلت اش را ندانستیم واکنون در این وانفسایی که هیچ چیز جای خودش نیست وهمه چیز لوث شده است جای خالی این ادم هایی که با وسواس وعلاقه وعشق سعی داشتند پایه ها وبنیادهای دانش نوپای علوم اجتماعی را محکم واستوار کنند کاملا احساس می شود۔
در اولین سالی که مرحوم دکتر پرهام درس نظریه های اجتماعی را تدریس می کرد مثل بقیه اساتید جزوه نداشت وکتاب مراحل اساسی اندیشه، ریمون آرون را که خود به زیبایی وروانی ترجمه کرده بود تدریس می کرد او هرروز بخش هایی از این کتاب را در کلاس از رو می خواند وتوضیح می داد ۔
بسیاری از شاگردان کلاس این شیوه را نمی پسندیدند وغر غر کنان ان را ناشی از ضعف وبی سوادی استاد می دانستند این غر غر های بظاهر عالمانه کم وبیش به گوش دکتر پرهام می رسید وگاهی با لبخندی به ما می فهماند که این برداشت ها غلط است ۔
ادامه این مطلب را روی وب سایت انجمن جامعه شناسی ایران بخوانید.
yun.ir/hbkrs
@iran_sociology
#انجمن_جامعه_شناسی_ایران
🔸دیدگاه مجید یونسیان درباره باقر پرهام
✍️یاد و یادبود درباره باقر پرهام
استاد باقرپرهام با باقی گذاشتن میراثی از کوشش وتلاش های علمی به دیار باقی شتافت۔ متاسفانه تا زنده بود انگونه که باید قدر ومنزلت اش را ندانستیم واکنون در این وانفسایی که هیچ چیز جای خودش نیست وهمه چیز لوث شده است جای خالی این ادم هایی که با وسواس وعلاقه وعشق سعی داشتند پایه ها وبنیادهای دانش نوپای علوم اجتماعی را محکم واستوار کنند کاملا احساس می شود۔
در اولین سالی که مرحوم دکتر پرهام درس نظریه های اجتماعی را تدریس می کرد مثل بقیه اساتید جزوه نداشت وکتاب مراحل اساسی اندیشه، ریمون آرون را که خود به زیبایی وروانی ترجمه کرده بود تدریس می کرد او هرروز بخش هایی از این کتاب را در کلاس از رو می خواند وتوضیح می داد ۔
بسیاری از شاگردان کلاس این شیوه را نمی پسندیدند وغر غر کنان ان را ناشی از ضعف وبی سوادی استاد می دانستند این غر غر های بظاهر عالمانه کم وبیش به گوش دکتر پرهام می رسید وگاهی با لبخندی به ما می فهماند که این برداشت ها غلط است ۔
ادامه این مطلب را روی وب سایت انجمن جامعه شناسی ایران بخوانید.
yun.ir/hbkrs
@iran_sociology
#انجمن_جامعه_شناسی_ایران
isa.org.ir
انجمن جامعه شناسی ایران - دیدگاه مجید یونسیان درباره باقر پرهام