Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
#نخستین_نقد_ولایت_فقیه
مهندس بازرگان
14
#بخش_چهارم:
#جنبه_های_سیاسی_اجتماعي_و_جمع_بندی_نهایی
ولایت مطلقه فقيه يك اصل يا نظريه فقهي ـ سياسي بديعي ميباشد كه از اصالت و اعتبار كافي برخوردار نيست.
نه در قرآن آيهاي آن را اعلام يا تأييد مينمايد، بلكه شديداً نفي ميكند. نه در سنت رسول خدا سابقهاي و تجربهاي براي آن ميتوان يافت، نه در عترت نبوي و روايات دلالت و صراحتي براي آن آمده است، و نه در فقه برادران اهل تسنن عنوان و قبول شده است… بلكه فقهاي بزرگ شيعه و اساتيد و پايهگذاران مرجعيت معاصر، عموماً آن را مردود دانستهاند و نه با تأكيدها و بيانات خود آقاي خميني كه قبل از پيروزي انقلاب و بعد از آن اعلام داشتهاند، ميخواند…
به علاوه مشروعيت قانوني نيز نداشته به آرمانهاي انقلاب و ملت خيانت شده است.
زيرا كه ولايت مطلقه فقيه به صورت مندرج در فرمان ١٦ دي ماه ٦٦ و حتي ولايت فقيه به صورتي كه قبلاً ابراز و اجراء ميشد، با چنان اختيارات نقض كننده ساير اصول و احاطهاي كه بر قواي سهگانه و حاكميت ملت دارد، چون در قانون اساسي تعريف و تصريح نشده و بسيار محدود و مشروط ميباشد، ضرورت داشته است كه مانند خود قانون اساسي به تصويب آراء عمومي ملت برسد و چون چنين نشده است فاقد قانونيت و مشروعيت ميباشد.
اما از نظر اجتماعي، سياسي، ولايت مطلقه فقيه چيزي جز خودكامگي استبداد ديني و دولتي نبوده، موجب محو آزادي و شخصيت و استقلال ميگردد.
در تحليل اجتماعي ـ اعتقادي مسأله، لازم است به اين پرسش پاسخ داده شود كه چرا رهبر انقلاب از روز اول، مسأله و برنامه مهمي چون ولايت مطلقه فقيه را عنوان و اجراء نكردند، بلكه خلاف آن را وعده ميدادند؟
از نظر روانشناسي اجتماعي نيز قابل توجه است كه چگونه يك رهبر و مقام ديني و سياسي برجسته و موفق اين چنين بياعتنا به تضاد و تناقض در گفتار و وعدههاي خود مرتكب تناقض و تباين شود!
امر مسلم اين است كه اگر از روز اول، ولايت مطلقه فقيه و اختيارات و دخالتهاي شخصي را، آن طور كه حالا ابراز و اجراء ميشود، اعلام ميكردند، چون در مردم آمادگي كافي و پذيرش لازم وجود نداشت، ايشان را از جان و دل به رهبري انتخاب نمينمودند.
پس از پيروزي انقلاب و سپري شدن عمر كوتاه دولت موقت، و با وجود انحصاري گشتن تدريجي قدرت و مديريت در كف روحانيت، باز هم زمينه براي به كرسي نشاندن ولايت فقيه به صورت امروزي مساعد نبود.
چه بسا مردم برميگشتند و عكسالعمل و اعتراضهايي ظاهر ميگشت. ضرورت داشت كه با تأني و تدبير و تدارك زمينههاي كافي در مردم، انجام گردد.
از يك سو قدرت و سلطه حكومت بالا بيايد، و از سوي ديگر با تبليغات انحصاري ماهرانه وسيع و برقراري اختناق، هم مبارزين قديم و روشنفكران ملي و مذهبي مرعوب و ساكت بشوند و هم دلها و مغزهاي تازه و جوان شيفته انقلاب و اسلام، با سوءاستفاده از احساسات پاك مذهبي، شستشوي مغزي ديده، آماده براي پذيرش و پذيراندن ولايت مطلقه فقيه گردند. تودهاي از مردم و جوانان پرشور و انقلابي، از روشنايي و صفاي اوليه انقلاب و آيين احياء شده اسلام بيرون آيند و عدهاي از روشنفكران پيرو قرآن به تاريكيهاي جهل و خرافه و ارتجاع سوق داده شوند.
مبارزين ضد استبدادي و مردم عادي و حتي روشنفكران ملي و مذهبي يا انقلابي، آشنايي و آزمايشي نسبت به انديشه و برنامه ولايت مطلقه فقيه نداشتند، ولي طلاب جوان و مبارزين معمم، كم و بيش اطلاع و ارتباط داشتند و بر همين اساس اصل قضيه ولايت و حاكميت روحانيون جوان براي تبليغ و تقويت اين فكر به وجود آمد، كه بسيار كارساز بود. ضمن آن كه افرادي از روحانيت به واسطه ترس از همكسوتان و «حزباللهيان»، جرأت اعتراض و اشكال كردن علني را نداشتند.
ادامه 👇👇👇
🆔👉 @iran_novin1
مهندس بازرگان
14
#بخش_چهارم:
#جنبه_های_سیاسی_اجتماعي_و_جمع_بندی_نهایی
ولایت مطلقه فقيه يك اصل يا نظريه فقهي ـ سياسي بديعي ميباشد كه از اصالت و اعتبار كافي برخوردار نيست.
نه در قرآن آيهاي آن را اعلام يا تأييد مينمايد، بلكه شديداً نفي ميكند. نه در سنت رسول خدا سابقهاي و تجربهاي براي آن ميتوان يافت، نه در عترت نبوي و روايات دلالت و صراحتي براي آن آمده است، و نه در فقه برادران اهل تسنن عنوان و قبول شده است… بلكه فقهاي بزرگ شيعه و اساتيد و پايهگذاران مرجعيت معاصر، عموماً آن را مردود دانستهاند و نه با تأكيدها و بيانات خود آقاي خميني كه قبل از پيروزي انقلاب و بعد از آن اعلام داشتهاند، ميخواند…
به علاوه مشروعيت قانوني نيز نداشته به آرمانهاي انقلاب و ملت خيانت شده است.
زيرا كه ولايت مطلقه فقيه به صورت مندرج در فرمان ١٦ دي ماه ٦٦ و حتي ولايت فقيه به صورتي كه قبلاً ابراز و اجراء ميشد، با چنان اختيارات نقض كننده ساير اصول و احاطهاي كه بر قواي سهگانه و حاكميت ملت دارد، چون در قانون اساسي تعريف و تصريح نشده و بسيار محدود و مشروط ميباشد، ضرورت داشته است كه مانند خود قانون اساسي به تصويب آراء عمومي ملت برسد و چون چنين نشده است فاقد قانونيت و مشروعيت ميباشد.
اما از نظر اجتماعي، سياسي، ولايت مطلقه فقيه چيزي جز خودكامگي استبداد ديني و دولتي نبوده، موجب محو آزادي و شخصيت و استقلال ميگردد.
در تحليل اجتماعي ـ اعتقادي مسأله، لازم است به اين پرسش پاسخ داده شود كه چرا رهبر انقلاب از روز اول، مسأله و برنامه مهمي چون ولايت مطلقه فقيه را عنوان و اجراء نكردند، بلكه خلاف آن را وعده ميدادند؟
از نظر روانشناسي اجتماعي نيز قابل توجه است كه چگونه يك رهبر و مقام ديني و سياسي برجسته و موفق اين چنين بياعتنا به تضاد و تناقض در گفتار و وعدههاي خود مرتكب تناقض و تباين شود!
امر مسلم اين است كه اگر از روز اول، ولايت مطلقه فقيه و اختيارات و دخالتهاي شخصي را، آن طور كه حالا ابراز و اجراء ميشود، اعلام ميكردند، چون در مردم آمادگي كافي و پذيرش لازم وجود نداشت، ايشان را از جان و دل به رهبري انتخاب نمينمودند.
پس از پيروزي انقلاب و سپري شدن عمر كوتاه دولت موقت، و با وجود انحصاري گشتن تدريجي قدرت و مديريت در كف روحانيت، باز هم زمينه براي به كرسي نشاندن ولايت فقيه به صورت امروزي مساعد نبود.
چه بسا مردم برميگشتند و عكسالعمل و اعتراضهايي ظاهر ميگشت. ضرورت داشت كه با تأني و تدبير و تدارك زمينههاي كافي در مردم، انجام گردد.
از يك سو قدرت و سلطه حكومت بالا بيايد، و از سوي ديگر با تبليغات انحصاري ماهرانه وسيع و برقراري اختناق، هم مبارزين قديم و روشنفكران ملي و مذهبي مرعوب و ساكت بشوند و هم دلها و مغزهاي تازه و جوان شيفته انقلاب و اسلام، با سوءاستفاده از احساسات پاك مذهبي، شستشوي مغزي ديده، آماده براي پذيرش و پذيراندن ولايت مطلقه فقيه گردند. تودهاي از مردم و جوانان پرشور و انقلابي، از روشنايي و صفاي اوليه انقلاب و آيين احياء شده اسلام بيرون آيند و عدهاي از روشنفكران پيرو قرآن به تاريكيهاي جهل و خرافه و ارتجاع سوق داده شوند.
مبارزين ضد استبدادي و مردم عادي و حتي روشنفكران ملي و مذهبي يا انقلابي، آشنايي و آزمايشي نسبت به انديشه و برنامه ولايت مطلقه فقيه نداشتند، ولي طلاب جوان و مبارزين معمم، كم و بيش اطلاع و ارتباط داشتند و بر همين اساس اصل قضيه ولايت و حاكميت روحانيون جوان براي تبليغ و تقويت اين فكر به وجود آمد، كه بسيار كارساز بود. ضمن آن كه افرادي از روحانيت به واسطه ترس از همكسوتان و «حزباللهيان»، جرأت اعتراض و اشكال كردن علني را نداشتند.
ادامه 👇👇👇
🆔👉 @iran_novin1