Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
[({🔥 @iran_novin1🔥})]
]🔥 ایران نوین 🔥[
#های_تک
معماری با #فناوری_پیشرفته (Advanced-Technology)
معماری های تک، سبکی از معماری است که در دهه 1970 در اروپا و مریکا ظهور کرد
اسم این سبک برای اولین بار در سال 1979 در کتابی به نام "
High-Tech: Industrial style and source book for home"
مطرح شد.
در دهه 1970 پیشرفت های تکنولوژیکی و علمی تاثیر بسیار زیادی بر جوامع زمان خود داشت. این پیشرفت ها با سفر به ماه و قدم گذاشتن نیل رمسترانگ بر آن در سال 1969 به اوج خود رسید. این تحولات علمی به نوبه خود موجب تغییر دید مردم و بطور خاص تغییر نوع نگرش معماران در استفاده هرچه بیشتر از تکنولوژی های روز شد.
از دید معماران های تک، ساختمانهای امروزی باید نمایش دهنده عصاره فکری و تکنیکی عصر حاضر یعنی تکنولوژی باشد. بنابراین، یکی از اهداف روشن و بارز این معماری، زیاده روی در اجزای صنعتی ساختمان با در معرض دید قرار دادن آنها بود، زیرا از نظر آنها جنبه های تکنیکال، خلق کننده زیبایی ساختمان هستند.
معماران این سبك تكنولوژی را دستاورد بزرگ مدرنیته ومهم ترین عامل توسعه وپیشرفت در قرن بیستم می دانستند. نظریات و مبانی های تك و معماری مدرن در اصول بسیار به یكدیگر نزدیك است ومیتوان گفت كه معماری های تك فرزند معماری مدرن است. ولی در ظاهر شكل تفاوت هایی بین این دو مكتب دیده می شود و به طور كلی می توان گفت كه سادگی و بی پیرایی فقط در معماری مدرن وجود دارد و در”های تك” ملاحظه نمی شود و اگر معماری مدرن در طرح های خود درون ماشین را به نمایش می گذارد در معماری های تك داخل ماشین را نشان میدهد.
#اصول_فكری طراحی این سبك را در ده مورد می توان خلاصه كرد:
1) بینش #پوزیتیویسم وخوش بینی به علم و پیشرفت علمی
2) نمایش #تكنولوژی به عنوان عصاره عصر جدید
3) نمایش #پروسه_ساخت
4) شفاف نمودن و نمایش #حركت در ساختمان
5) نمایش #ساختار_و_اجزا درون بنا در نما
6) استفاده از #رنگهای_روشن وساده
7) #سازه_و_ساختار به عنوان تزیینات
8) استفاده از اجزائ #كششی سبك
9) جدا كردن #بخشهای سرویس دهنده ازسرویس شونده
10) طراحی بام به عنوان #نمای_پنجم
معماران های تك با اعتقاد به بینش پوزیتیویسم، معتقدند كه مشكل تكنولوژی نیست، بلكه راه حل در استفاده صحیح از تكنولوژی می باشد. امروزه در كارهای این معماران ملاحظه می شود كه استفاده از تكنولوژی، سعی در استفاده حداكثر عوامل طبیعی همچون آفتاب، باد، آبهای زیرزمینی و گیاهان برای تنظیم شرایط محیطی ساختمان دارند لذا در معماری جدید آن ها كه به نام #اكوتك (اكولوژی + تكنولوژی) خوانده می شود، تكنولوژی در مقابل طبیعت قرار ندارد، بلكه در كنار و به موزات آن جت بهره برداری هرچه بیشتر از امكانات و تأمین آسایش انسان دارد.
در كارهای اخیر معماران این سبك ، همواره در كنار عكسهای زیبای ساختمان های آنها، مقطعی از بنا وجود دارد كه در آن نحوه استفاده از عوامل اقلیمی با كمك تجهیزاتی همچون دودكشهای هوا، اینه های منكعس كننده، پوسته های هوشمند، گلخانه ها، پله های شیشه ای و تبادل كننده های حرارتی نشان داده شده است. شكل خود ساختمان در مقطع نیز با توجه به زاویه تابش آفتاب و سرعت و جهت باد در فصول مختلف سال طراحی شده است.
معماران های تك از پوسته ساختمان به عنوان #پوست_دوم نام می برند. منظور از پوست اول ، پوست بدن انسان است. در كارهای نورمن فاستر و رنزو پیانو پوست اول به صورت هوشمند طراحی شده است. همچنان كه پوست انسان در مقابل سرما، گرما، پوسته بعضی از ساختمان های این دو معمار نیز در فصول مختلف عكس العمل مناسب در مقابل شرایط محیطی از خود نشان می دهند. با استفاده از شیشه های دو جداره، كركره ها و عایق حرارتی متحرك، مواردی همچون میزان تابش آفتاب، سایه، كوران هوا و پرت حرارتی در طی روز و شب و در طی فصول سرد و گرم سال توسط یك سیستم كامپیوتری كنترل می شود.
این ساختمان، سیستم منحصر به فرد و جدیدی برای شکل دهی به فضاها بکار رفته است که میتوان آن را از اینک زاویهها مورد بررسی قرارداد
- معمار این ساختمان برخلاف ساختار های مرسوم برای ساختمانهای بلند که همواره از هسته های مرکزی برای شکل دهی به کل فضاها استفاده می شد، توانسته است با بکارگیری دکلهای مرکبی ساختارهای باربر داخلی را حذف و فضاهایی یکپارچه با پلانهایی باز بوجود ورد.
- کف طبقات از بتن درجا و سبک ساخته شده و به سبک پلهای معلق و از طریق ساختارهای فولادی ثانویه به دکلهای اصلی اتصال پیدا کرده و بار خود را به آنها منتقل می کنند. همه شبکه های ارتباطی، ترمینال های کامپیوتری و تهویه مطبوع برای دسترسی آسان در زیر این طبقات قرار گرفته اند
🆔👉 @iran_novin1
]🔥 ایران نوین 🔥[
#های_تک
معماری با #فناوری_پیشرفته (Advanced-Technology)
معماری های تک، سبکی از معماری است که در دهه 1970 در اروپا و مریکا ظهور کرد
اسم این سبک برای اولین بار در سال 1979 در کتابی به نام "
High-Tech: Industrial style and source book for home"
مطرح شد.
در دهه 1970 پیشرفت های تکنولوژیکی و علمی تاثیر بسیار زیادی بر جوامع زمان خود داشت. این پیشرفت ها با سفر به ماه و قدم گذاشتن نیل رمسترانگ بر آن در سال 1969 به اوج خود رسید. این تحولات علمی به نوبه خود موجب تغییر دید مردم و بطور خاص تغییر نوع نگرش معماران در استفاده هرچه بیشتر از تکنولوژی های روز شد.
از دید معماران های تک، ساختمانهای امروزی باید نمایش دهنده عصاره فکری و تکنیکی عصر حاضر یعنی تکنولوژی باشد. بنابراین، یکی از اهداف روشن و بارز این معماری، زیاده روی در اجزای صنعتی ساختمان با در معرض دید قرار دادن آنها بود، زیرا از نظر آنها جنبه های تکنیکال، خلق کننده زیبایی ساختمان هستند.
معماران این سبك تكنولوژی را دستاورد بزرگ مدرنیته ومهم ترین عامل توسعه وپیشرفت در قرن بیستم می دانستند. نظریات و مبانی های تك و معماری مدرن در اصول بسیار به یكدیگر نزدیك است ومیتوان گفت كه معماری های تك فرزند معماری مدرن است. ولی در ظاهر شكل تفاوت هایی بین این دو مكتب دیده می شود و به طور كلی می توان گفت كه سادگی و بی پیرایی فقط در معماری مدرن وجود دارد و در”های تك” ملاحظه نمی شود و اگر معماری مدرن در طرح های خود درون ماشین را به نمایش می گذارد در معماری های تك داخل ماشین را نشان میدهد.
#اصول_فكری طراحی این سبك را در ده مورد می توان خلاصه كرد:
1) بینش #پوزیتیویسم وخوش بینی به علم و پیشرفت علمی
2) نمایش #تكنولوژی به عنوان عصاره عصر جدید
3) نمایش #پروسه_ساخت
4) شفاف نمودن و نمایش #حركت در ساختمان
5) نمایش #ساختار_و_اجزا درون بنا در نما
6) استفاده از #رنگهای_روشن وساده
7) #سازه_و_ساختار به عنوان تزیینات
8) استفاده از اجزائ #كششی سبك
9) جدا كردن #بخشهای سرویس دهنده ازسرویس شونده
10) طراحی بام به عنوان #نمای_پنجم
معماران های تك با اعتقاد به بینش پوزیتیویسم، معتقدند كه مشكل تكنولوژی نیست، بلكه راه حل در استفاده صحیح از تكنولوژی می باشد. امروزه در كارهای این معماران ملاحظه می شود كه استفاده از تكنولوژی، سعی در استفاده حداكثر عوامل طبیعی همچون آفتاب، باد، آبهای زیرزمینی و گیاهان برای تنظیم شرایط محیطی ساختمان دارند لذا در معماری جدید آن ها كه به نام #اكوتك (اكولوژی + تكنولوژی) خوانده می شود، تكنولوژی در مقابل طبیعت قرار ندارد، بلكه در كنار و به موزات آن جت بهره برداری هرچه بیشتر از امكانات و تأمین آسایش انسان دارد.
در كارهای اخیر معماران این سبك ، همواره در كنار عكسهای زیبای ساختمان های آنها، مقطعی از بنا وجود دارد كه در آن نحوه استفاده از عوامل اقلیمی با كمك تجهیزاتی همچون دودكشهای هوا، اینه های منكعس كننده، پوسته های هوشمند، گلخانه ها، پله های شیشه ای و تبادل كننده های حرارتی نشان داده شده است. شكل خود ساختمان در مقطع نیز با توجه به زاویه تابش آفتاب و سرعت و جهت باد در فصول مختلف سال طراحی شده است.
معماران های تك از پوسته ساختمان به عنوان #پوست_دوم نام می برند. منظور از پوست اول ، پوست بدن انسان است. در كارهای نورمن فاستر و رنزو پیانو پوست اول به صورت هوشمند طراحی شده است. همچنان كه پوست انسان در مقابل سرما، گرما، پوسته بعضی از ساختمان های این دو معمار نیز در فصول مختلف عكس العمل مناسب در مقابل شرایط محیطی از خود نشان می دهند. با استفاده از شیشه های دو جداره، كركره ها و عایق حرارتی متحرك، مواردی همچون میزان تابش آفتاب، سایه، كوران هوا و پرت حرارتی در طی روز و شب و در طی فصول سرد و گرم سال توسط یك سیستم كامپیوتری كنترل می شود.
این ساختمان، سیستم منحصر به فرد و جدیدی برای شکل دهی به فضاها بکار رفته است که میتوان آن را از اینک زاویهها مورد بررسی قرارداد
- معمار این ساختمان برخلاف ساختار های مرسوم برای ساختمانهای بلند که همواره از هسته های مرکزی برای شکل دهی به کل فضاها استفاده می شد، توانسته است با بکارگیری دکلهای مرکبی ساختارهای باربر داخلی را حذف و فضاهایی یکپارچه با پلانهایی باز بوجود ورد.
- کف طبقات از بتن درجا و سبک ساخته شده و به سبک پلهای معلق و از طریق ساختارهای فولادی ثانویه به دکلهای اصلی اتصال پیدا کرده و بار خود را به آنها منتقل می کنند. همه شبکه های ارتباطی، ترمینال های کامپیوتری و تهویه مطبوع برای دسترسی آسان در زیر این طبقات قرار گرفته اند
🆔👉 @iran_novin1
Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
[({🔥 @iran_novin1🔥})]
]🔥 ایران نوین 🔥[
#سبکهای_هنری
#سمبولیسم_ادبی:
سمبولیسم پیوسته از قلمرو نقد گریزان است و ماهرانه خود را از تشریح و توصیف نجات می دهد. گروهی در آن تصوف می بینند و اثری از عرفان شرق و غرب، عده ای آن را راهی برای ایجاد زبانی تازه در شعر و بالاخره بعضی آن را كوششی برای گرفتن وسیلهی بیان از هنرها ی دیگر میدانند، چنانكه اغلب سمبولیستها از اینكه میتوانند با موسیقی رقابت كنند، بر خود میبالند. با وجود این شاعران و نویسندگان سمبولیست مشخصاتی دارند كه به سادگی قابل تشخیص است.
در حوالی سال 1880 عدهای از شاعران جوان و در عینحال كه وابسته جریان #پارناسین(شعار هنر برای هنر)بودند، قدم از چارچوب خشك و بیروح این نوع شعر، فراتر گذاشتند.
اینان با حساسیت تازهای هم بر ضد اشعار خشن پارناسین و هم بر ضد قاطعیت #پوزیتیویسم positivism ( فلسفهی تحقیقی) و ادبیات #رئالیستی و #ناتورالیستی عصیان كردند.
آنها قصد گرویدن به احساسات تند و تیز تغزل فوقالعادهی رمانتیسم را نداشتند، بلكه عصیانشان رنگ تازهای داشت و آنچه می گفتند عمیقتر و پیچیدهتر بود.
#پوزیتیویسم تصور میكرد توانسته به خوبی دنیا را توصیف و تصویر كند و دربارهی آن قضاوت نماید. اما این حساب ساده، شاعران جوان را قانع نمیكرد. آنان همه جا را پر از معما و اسرار و اضطراب میدیدند.
با آنكه مكتب ادبی #ناتورالیسم بر عرصهی رمان و تئاتر فرمانروایی میكرد عصیان این شاعران سدی در مقابل آن به وجود آورد و با آنكه نتوانست آنرا از پیشرفت باز دارد ولی حدودی برای آن ایجاد كرد.
#پوزیتیویسم فقط به واقعیت متكی بود. اما مجلات و فیلسوفان جدید از واقعیت روگردان بودند و حتی آن را انكار میكردند و مدعی بودند واقعیت حال یا گذشته و بیان آن كار نفرتآوری است.
آنها در اجتماع آن زمان زندگی راحتی برای خودشان نمییافتند و از همهی روشهای سیاسی و اجتماعی و فكری و هنری كه میراث گذشتگان بود ، نفرت داشتند آنان می خواستند #آنارشیست یا منكر همه چیز باشند .
نخستین پیامآور این عصیان فكری" #شارل_بودلر" بود كه از طرفداران هنر برای هنر شمرده میشد با دیوان اشعار خود تحت عنوان " #گلهای_شر" دنیای شعر را تكان داد و بنای مكتب جدید را گذاشت و یك نسل شعر و ادب كه در خلال 1857 تا 1880 میزیست او را پیشوای مسلم خود شمرد.
در نظر بودلر دنیا جنگلی است مالامال از علائم و اشارات.
حقیقت از چشم مردم عادی پنهان است و فقط شاعر با قدرت ادراكی كه دارد به وسیلهی تفسیر و تعبیر این علائم می تواند آنها را احساس كند.
عوالم جداگانهای روی حواس ما تاثیر می گذارد كه شاعر باید آنها را كشف كند و برای بیان مطالب خود به زبان جدیدتری( زبان رمز) از آنها استفاده كند. البته بودلر استفاده از این #زبان_سمبولیك را اساس كار خود قرار نداد، اما چند نمونه جدید از خود به جا گذاشت كه مقدمهای برای اشعار سمبولیك به شمار میرود.
پیشوایان سمبولیسم ادبی #پل_ورلن p.verlain در عین حال كه ولگرد و الكلی بود، شاعر به تمام معنا و بزرگی بود. او با ضعف اراده، نابودی تدریجی خود را تماشا میكرد به قول یكی از منتقدان فرانسه « مخیلهی شهوانی را با حزن آهنگداری در هم آمیخته بود» او با اشعار ظریف و هنرمندانه اضطرابات روحی را كه میخواست به سوی خدا برود و هیجانات جسمی را كه از فاسد شدن لذت میبرد، بیان میكرد.
او فریادهای روح خویش را كه از سرنوشت خود در رنج بود، در اشعارش منعكس میكرد و تقریبا به نوعی از رمانتیسم بر میگشت. ولی با وجود این، نفس تازهای به شعر فرانسه داد.
#آرتور_رمبو Rimbaue كه تا نوزده سالگی شاهكارهای خود را به وجود آورد و از شاعری دست كشید. او از سرزمینهای عجیب، از شهوات و معجزات، از گلهای پر جلال و جبروت بحث میكرد و نبوغ شعری فوقالعادهای داشت «… در اشعار او كلمات به صورتهای تازهای با هم تركیب میشوند و در میان نوری فسفری غوطه میخورند» او برای صداها رنگ تعیین میكرد. با تحقیقات خود بازی میكرد و با قدرت تمام از سرزمینهایی كه ندیده بود سخن میگفت. مثلا شعر زیبا و مفصل " قایق مست " را زمانی سرود كه اصلا دریا را ندیده بود.
#استفان_مالارمه s. mallarme که عمر خود صرف پیدا كردن صورت تازهای در شعر كرد و مدعی بود كه میخواهد شعر را از قید همهی چیزهایی كه شاعرانه نیستند، آزاد كند و به حس و فكر و حالت روحی انسان و به تصویر طبیعت پابند نبود و به شكل شعری معمول نیز توجهی نمیكرد . در نظر او فقط « كلمه» ارزش داشت . هنر شاعر این بود كه شعر را از تركیب كلمات، شاعرانه و سحرآمیز بسازد . در اشعار مالارمه نه شادی وجود داشت و نه غم، نه كینه دیده میشد و نه عشق، خلاصه هیچ حس بشری وجود نداشت. او شعر را از زندگی دور میكرد و از دسترس بدر میبرد و به صورتی در میآورد كه فقط عده انگشت شماری از خواص بتوانند آن را درك كنند.
]🔥 ایران نوین 🔥[
#سبکهای_هنری
#سمبولیسم_ادبی:
سمبولیسم پیوسته از قلمرو نقد گریزان است و ماهرانه خود را از تشریح و توصیف نجات می دهد. گروهی در آن تصوف می بینند و اثری از عرفان شرق و غرب، عده ای آن را راهی برای ایجاد زبانی تازه در شعر و بالاخره بعضی آن را كوششی برای گرفتن وسیلهی بیان از هنرها ی دیگر میدانند، چنانكه اغلب سمبولیستها از اینكه میتوانند با موسیقی رقابت كنند، بر خود میبالند. با وجود این شاعران و نویسندگان سمبولیست مشخصاتی دارند كه به سادگی قابل تشخیص است.
در حوالی سال 1880 عدهای از شاعران جوان و در عینحال كه وابسته جریان #پارناسین(شعار هنر برای هنر)بودند، قدم از چارچوب خشك و بیروح این نوع شعر، فراتر گذاشتند.
اینان با حساسیت تازهای هم بر ضد اشعار خشن پارناسین و هم بر ضد قاطعیت #پوزیتیویسم positivism ( فلسفهی تحقیقی) و ادبیات #رئالیستی و #ناتورالیستی عصیان كردند.
آنها قصد گرویدن به احساسات تند و تیز تغزل فوقالعادهی رمانتیسم را نداشتند، بلكه عصیانشان رنگ تازهای داشت و آنچه می گفتند عمیقتر و پیچیدهتر بود.
#پوزیتیویسم تصور میكرد توانسته به خوبی دنیا را توصیف و تصویر كند و دربارهی آن قضاوت نماید. اما این حساب ساده، شاعران جوان را قانع نمیكرد. آنان همه جا را پر از معما و اسرار و اضطراب میدیدند.
با آنكه مكتب ادبی #ناتورالیسم بر عرصهی رمان و تئاتر فرمانروایی میكرد عصیان این شاعران سدی در مقابل آن به وجود آورد و با آنكه نتوانست آنرا از پیشرفت باز دارد ولی حدودی برای آن ایجاد كرد.
#پوزیتیویسم فقط به واقعیت متكی بود. اما مجلات و فیلسوفان جدید از واقعیت روگردان بودند و حتی آن را انكار میكردند و مدعی بودند واقعیت حال یا گذشته و بیان آن كار نفرتآوری است.
آنها در اجتماع آن زمان زندگی راحتی برای خودشان نمییافتند و از همهی روشهای سیاسی و اجتماعی و فكری و هنری كه میراث گذشتگان بود ، نفرت داشتند آنان می خواستند #آنارشیست یا منكر همه چیز باشند .
نخستین پیامآور این عصیان فكری" #شارل_بودلر" بود كه از طرفداران هنر برای هنر شمرده میشد با دیوان اشعار خود تحت عنوان " #گلهای_شر" دنیای شعر را تكان داد و بنای مكتب جدید را گذاشت و یك نسل شعر و ادب كه در خلال 1857 تا 1880 میزیست او را پیشوای مسلم خود شمرد.
در نظر بودلر دنیا جنگلی است مالامال از علائم و اشارات.
حقیقت از چشم مردم عادی پنهان است و فقط شاعر با قدرت ادراكی كه دارد به وسیلهی تفسیر و تعبیر این علائم می تواند آنها را احساس كند.
عوالم جداگانهای روی حواس ما تاثیر می گذارد كه شاعر باید آنها را كشف كند و برای بیان مطالب خود به زبان جدیدتری( زبان رمز) از آنها استفاده كند. البته بودلر استفاده از این #زبان_سمبولیك را اساس كار خود قرار نداد، اما چند نمونه جدید از خود به جا گذاشت كه مقدمهای برای اشعار سمبولیك به شمار میرود.
پیشوایان سمبولیسم ادبی #پل_ورلن p.verlain در عین حال كه ولگرد و الكلی بود، شاعر به تمام معنا و بزرگی بود. او با ضعف اراده، نابودی تدریجی خود را تماشا میكرد به قول یكی از منتقدان فرانسه « مخیلهی شهوانی را با حزن آهنگداری در هم آمیخته بود» او با اشعار ظریف و هنرمندانه اضطرابات روحی را كه میخواست به سوی خدا برود و هیجانات جسمی را كه از فاسد شدن لذت میبرد، بیان میكرد.
او فریادهای روح خویش را كه از سرنوشت خود در رنج بود، در اشعارش منعكس میكرد و تقریبا به نوعی از رمانتیسم بر میگشت. ولی با وجود این، نفس تازهای به شعر فرانسه داد.
#آرتور_رمبو Rimbaue كه تا نوزده سالگی شاهكارهای خود را به وجود آورد و از شاعری دست كشید. او از سرزمینهای عجیب، از شهوات و معجزات، از گلهای پر جلال و جبروت بحث میكرد و نبوغ شعری فوقالعادهای داشت «… در اشعار او كلمات به صورتهای تازهای با هم تركیب میشوند و در میان نوری فسفری غوطه میخورند» او برای صداها رنگ تعیین میكرد. با تحقیقات خود بازی میكرد و با قدرت تمام از سرزمینهایی كه ندیده بود سخن میگفت. مثلا شعر زیبا و مفصل " قایق مست " را زمانی سرود كه اصلا دریا را ندیده بود.
#استفان_مالارمه s. mallarme که عمر خود صرف پیدا كردن صورت تازهای در شعر كرد و مدعی بود كه میخواهد شعر را از قید همهی چیزهایی كه شاعرانه نیستند، آزاد كند و به حس و فكر و حالت روحی انسان و به تصویر طبیعت پابند نبود و به شكل شعری معمول نیز توجهی نمیكرد . در نظر او فقط « كلمه» ارزش داشت . هنر شاعر این بود كه شعر را از تركیب كلمات، شاعرانه و سحرآمیز بسازد . در اشعار مالارمه نه شادی وجود داشت و نه غم، نه كینه دیده میشد و نه عشق، خلاصه هیچ حس بشری وجود نداشت. او شعر را از زندگی دور میكرد و از دسترس بدر میبرد و به صورتی در میآورد كه فقط عده انگشت شماری از خواص بتوانند آن را درك كنند.
Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
[({🔥 @iran_novin1🔥})]
]🔥 ایران نوین 🔥[
#پوزیتیویسم
#اثباتگرایی
مقاله
#پوزیتیویسم_و_نقد_آن
☆1
#پوزیتویسم، به طور کلی مکتبی است که ابتدا در علوم تجربی معنا پیدا کرد.
بر این اساس، در علومی مانند فیزیک و شیمی، مبنای بحث را اثبات تجربی قرار دادند.
وقتی این مبنای اثبات گرایانه به حوزه منطق کشیده شد و ارزش قضایا و گزارهها از این منظر مورد بحث قرار گرفت، #پوزیتیویسم_منطقی شکل گرفت.
در رابطه با مبانی اثبات گرایی، بیان چند نکته واجد اهمیت است؛
نخست اینکه، این مکتب ریشه در مباحث فکری قرن هفدهم دارد. اما از اواسط قرن نوزدهم تا اواسط قرن بیستم دوران شکوفایی خود را سپری نمود.
مبنای اصلی اثباتگرایی منطقی این است که ارزش یک گزاره یا قضیه به اثبات تجربی آن است.
به عبارت دیگر، اثبات تجربی یا علمی در تعریف اثباتگرایی، محوریت دارد؛ و اثبات گرایی، معیار صدق را اثبات از طریق مشاهده و شهود به شکل عینی(objective ) میداند.
بنابراین گزاره های مابعدالطبیعی، ارزشی و دینی از تعریف و شمول اثباتگرایی خارج میشوند. زیرا این گزاره ها، نه به وسیله تجربه قابل اثبات هستند و نه قابلیت ابطال دارند.
به بیان دیگر، اثباتگرایان معتقدند که قضایای ارزشی و متافیزیکی در حوزه علم ( science ) قرار نمیگیرند و در نتیجه قضایای علمی نیستند.
در اوایل قرن بیستم، #حلقه_وین اصطلاحی را به نام #علم_یگانه طرح کردند.
مقصود آنها از علم یگانه این بود که میتوان روششناسی مشترکی را بین همه علوم تعریف نمود، به طوری از حیث روش، همه علوم در یک طبقه قرار گیرند.
به عبارت دیگر، اصحاب دایره المعارف به دنبال کشف « #علم_یگانه» و دستهبندی علوم به وسیله روشهای تجربی بودند.
بر این اساس، کلیه علوم دارای روش واحدی خواهند شد که همان روش #تجربی_و_علمی است.
بنابراین تفاوت چندانی بین علوم تجربی مانند فیزیک یا شیمی و علوم انسانی مانند جامعه شناسی و علوم سیاسی وجود نخواهد داشت.
براین اساس، علوم اجتماعی باید از روشهایی که در علوم تجربی مورد استفاده قرار میگیرند، تبعیت کنند.
#روشهای_علوم_تجربی عبارتند از:
✔️مشاهده،
✔️پردازش فرضیه،
✔️آزمون فرضیه به شکل تجربی یا به عبارت دیگر، تایید یا رد آن فرضیه براساس تجربه و بالاخره
✔️رسیدن به قانون در راستای فرضیه.
نکته مهم دیگر در زمینه اثباتگرایی این نکته است که افراد حلقه وین با استفاده از رساله #تراکتاتوس_ویتگنشتاین متقدم، معتقد بودند که گزاره های متافیزیکی مهمل اند و بنابر این نه صادق و نه کاذب هستند.
در نتیجه میتوان گفت که مبانی اثباتگرایی، هرچند که با مبانی دینی هیچ نوع ضدیتی ندارند، هیچ گونه سازگاری نیز بین آنها وجود ندارد. زیرا اثبات گرایی، اساسا هر نوع گزاره متافیزیکی و دینی را خارج از «علم» می داند.
🆔👉 @iran_novin1
]🔥 ایران نوین 🔥[
#پوزیتیویسم
#اثباتگرایی
مقاله
#پوزیتیویسم_و_نقد_آن
☆1
#پوزیتویسم، به طور کلی مکتبی است که ابتدا در علوم تجربی معنا پیدا کرد.
بر این اساس، در علومی مانند فیزیک و شیمی، مبنای بحث را اثبات تجربی قرار دادند.
وقتی این مبنای اثبات گرایانه به حوزه منطق کشیده شد و ارزش قضایا و گزارهها از این منظر مورد بحث قرار گرفت، #پوزیتیویسم_منطقی شکل گرفت.
در رابطه با مبانی اثبات گرایی، بیان چند نکته واجد اهمیت است؛
نخست اینکه، این مکتب ریشه در مباحث فکری قرن هفدهم دارد. اما از اواسط قرن نوزدهم تا اواسط قرن بیستم دوران شکوفایی خود را سپری نمود.
مبنای اصلی اثباتگرایی منطقی این است که ارزش یک گزاره یا قضیه به اثبات تجربی آن است.
به عبارت دیگر، اثبات تجربی یا علمی در تعریف اثباتگرایی، محوریت دارد؛ و اثبات گرایی، معیار صدق را اثبات از طریق مشاهده و شهود به شکل عینی(objective ) میداند.
بنابراین گزاره های مابعدالطبیعی، ارزشی و دینی از تعریف و شمول اثباتگرایی خارج میشوند. زیرا این گزاره ها، نه به وسیله تجربه قابل اثبات هستند و نه قابلیت ابطال دارند.
به بیان دیگر، اثباتگرایان معتقدند که قضایای ارزشی و متافیزیکی در حوزه علم ( science ) قرار نمیگیرند و در نتیجه قضایای علمی نیستند.
در اوایل قرن بیستم، #حلقه_وین اصطلاحی را به نام #علم_یگانه طرح کردند.
مقصود آنها از علم یگانه این بود که میتوان روششناسی مشترکی را بین همه علوم تعریف نمود، به طوری از حیث روش، همه علوم در یک طبقه قرار گیرند.
به عبارت دیگر، اصحاب دایره المعارف به دنبال کشف « #علم_یگانه» و دستهبندی علوم به وسیله روشهای تجربی بودند.
بر این اساس، کلیه علوم دارای روش واحدی خواهند شد که همان روش #تجربی_و_علمی است.
بنابراین تفاوت چندانی بین علوم تجربی مانند فیزیک یا شیمی و علوم انسانی مانند جامعه شناسی و علوم سیاسی وجود نخواهد داشت.
براین اساس، علوم اجتماعی باید از روشهایی که در علوم تجربی مورد استفاده قرار میگیرند، تبعیت کنند.
#روشهای_علوم_تجربی عبارتند از:
✔️مشاهده،
✔️پردازش فرضیه،
✔️آزمون فرضیه به شکل تجربی یا به عبارت دیگر، تایید یا رد آن فرضیه براساس تجربه و بالاخره
✔️رسیدن به قانون در راستای فرضیه.
نکته مهم دیگر در زمینه اثباتگرایی این نکته است که افراد حلقه وین با استفاده از رساله #تراکتاتوس_ویتگنشتاین متقدم، معتقد بودند که گزاره های متافیزیکی مهمل اند و بنابر این نه صادق و نه کاذب هستند.
در نتیجه میتوان گفت که مبانی اثباتگرایی، هرچند که با مبانی دینی هیچ نوع ضدیتی ندارند، هیچ گونه سازگاری نیز بین آنها وجود ندارد. زیرا اثبات گرایی، اساسا هر نوع گزاره متافیزیکی و دینی را خارج از «علم» می داند.
🆔👉 @iran_novin1