Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
[({🔥 @iran_novin1🔥})]
]🔥 ایران نوین 🔥[
#حزب_چیست؟
قسمت سوم
کارکرد حزب در جمهوری اسلامی
در طول بیست و اندیسال از آن واقعه، با استمداد از رانت قدرت، لایهبندیهای جدیدی در فرادست جامعه در شرف تکوین است.
تشخیص آیندهی این تحولات ناممکن است؛ ولی آنچه امروز میتوان گفت این است که تمام سازمانهای سیاسی موجود در محدودهی حکومت، نمایندگان سیاسی این لایهبندی جدید هستند. #ماهیت_رانتی این لایههای اجتماعی البته مانعی در جهت شفافشدن رابط و مناسبات و مرزهای منافع آنهاست، ولی تدریجاً زمینه برای پیوند سازمانهای مربوطه با خواستها و نیازهای طبقاتی فراهم میگردد.
موضعگیری احزاب #اصلاح_طلب از #مجمع_روحانیون_مبارز، #کارگزاران_سازندگی تا #نهضت_آزادی در مرحلهی دوم انتخابات را میتوان نوعی خودآگاهی طبقاتی تلقی نمود.
لایههای میانی و فرودست جامعه پس از فرونشستن گرد و غبار عوامفریبی تدریجاً درمییابند که خواستها و نیازهایش آن چیزی نیست که سازمانهای بورژوایی آنرا منعکس میکنند.
پشتکردن اینان به اصلاحطلبان علیرغم شعارهای زیبای آنها نشان میدهد که جوانههایی از خودآگاهی طبقاتی در حال شکل گرفتن هست.
گفته شد که #کارکرد_دوم_یک_حزب
#ایفای_نقش_تعاملی_بین_حکومت_و_جامعهی_مدنی_و_مردم است.
اینکه یک حزب بازتابدهندهی خواست های گروهی از مردم باشد، چیزی را تغییر نمیدهد؛ بلکه حزب باید بستری برای تحققبخشیدن به مطالبات خود نیز طراحی و اجرا نماید.
احزاب برای تحقق خواستهای خود، چه در موقعیت قدرت و چه در جایگاه اپوزیسیون، ناگزیر به تعامل دائم با جامعه و حکومت هستند.
امروزه سازمانهایی که به نوعی لایههای فرادست جامعه را نمایندگی میکنند و یا به عبارت روشن احزاب درونحکومتی، از آنجا که خود بخشی از ساختار قدرتند، در تعامل با حکومت دچار حداقل بنبست نیستند و کم و بیش این کارکرد را از خود بروز میدهند. ولی در مورد احزاب برونحکومتی باید گفت که دو معضل اساسی وجود دارد، که چنین کارکردی را غیرمقدور میسازد.
معضل نخست آن است که :
حکومت مشروعیت خویش را نه از فرآیند تاریخی و متکی بر قابلیتهای کارکردی در زمینهی اقتصادی که از خواست مقطعی عمومی تحت رهبری فرهمند کسب کرده است و بیش از هر چیز نیاز به حمایت مستقیم لایههای میانی و فرودست جامعه - حداقل بهخاطر کثرت آنها - دارد.
بههمین دلیل حکومت قادر به تحمل سازمانی که نقش تعاملی بین حکومت و لایههایی از جامعه را مستقلاً عهدهدار باشد، نیست.
سرکوب ممتد سازمانهای سیاسی مستقل و حتی سندیکایی، نمونهی بارز این مدعاست.
اما مساله بههمین جا نیز ختم نمیگردد. احزابی که میخواهند نقش تعاملی بین حکومت و مردم را بازی نمایند با معضلی فرهنگی نیز روبهرویند.
باور تاریخی مردم و حتی روشنفکران آنها بهدلایل متعددی مبتنی بر فرض ظالمبودن و نابکاری حکومتهاست جز در مقاطع معدودی که حکومتها برمحور شخصیتهای فرهمند و برای امری ملی با هالهای از تقدس شکل میگیرند، عموم مردم دیدگاهی مثبت نسبت به تعامل با حکومتهای نداشتهاند. این بینش تاریخی محصول یورش مکرر زورمداران داخلی و خارجی به این سرزمین است که با آموزهی مذهب شیعی دال بر #غاصب بودن حکومتگران تقویت گردیده است.
نخبگانی که با این پسزمینهی ذهنی اقدام به ایجاد تشکل سیاسی میکنند، دائماً نسبت به اهداف حکومت شک میورزند و البته حکومت نیز همینگونه عمل میکند.
بههرحال در حال حاضر احزاب مستقل فاقد این کارکرد هستند و این خود یکی از عوامل مهم رشد و تداوم این سازمانهای سیاسی است.
🆔👉 @iran_novin1
]🔥 ایران نوین 🔥[
#حزب_چیست؟
قسمت سوم
کارکرد حزب در جمهوری اسلامی
در طول بیست و اندیسال از آن واقعه، با استمداد از رانت قدرت، لایهبندیهای جدیدی در فرادست جامعه در شرف تکوین است.
تشخیص آیندهی این تحولات ناممکن است؛ ولی آنچه امروز میتوان گفت این است که تمام سازمانهای سیاسی موجود در محدودهی حکومت، نمایندگان سیاسی این لایهبندی جدید هستند. #ماهیت_رانتی این لایههای اجتماعی البته مانعی در جهت شفافشدن رابط و مناسبات و مرزهای منافع آنهاست، ولی تدریجاً زمینه برای پیوند سازمانهای مربوطه با خواستها و نیازهای طبقاتی فراهم میگردد.
موضعگیری احزاب #اصلاح_طلب از #مجمع_روحانیون_مبارز، #کارگزاران_سازندگی تا #نهضت_آزادی در مرحلهی دوم انتخابات را میتوان نوعی خودآگاهی طبقاتی تلقی نمود.
لایههای میانی و فرودست جامعه پس از فرونشستن گرد و غبار عوامفریبی تدریجاً درمییابند که خواستها و نیازهایش آن چیزی نیست که سازمانهای بورژوایی آنرا منعکس میکنند.
پشتکردن اینان به اصلاحطلبان علیرغم شعارهای زیبای آنها نشان میدهد که جوانههایی از خودآگاهی طبقاتی در حال شکل گرفتن هست.
گفته شد که #کارکرد_دوم_یک_حزب
#ایفای_نقش_تعاملی_بین_حکومت_و_جامعهی_مدنی_و_مردم است.
اینکه یک حزب بازتابدهندهی خواست های گروهی از مردم باشد، چیزی را تغییر نمیدهد؛ بلکه حزب باید بستری برای تحققبخشیدن به مطالبات خود نیز طراحی و اجرا نماید.
احزاب برای تحقق خواستهای خود، چه در موقعیت قدرت و چه در جایگاه اپوزیسیون، ناگزیر به تعامل دائم با جامعه و حکومت هستند.
امروزه سازمانهایی که به نوعی لایههای فرادست جامعه را نمایندگی میکنند و یا به عبارت روشن احزاب درونحکومتی، از آنجا که خود بخشی از ساختار قدرتند، در تعامل با حکومت دچار حداقل بنبست نیستند و کم و بیش این کارکرد را از خود بروز میدهند. ولی در مورد احزاب برونحکومتی باید گفت که دو معضل اساسی وجود دارد، که چنین کارکردی را غیرمقدور میسازد.
معضل نخست آن است که :
حکومت مشروعیت خویش را نه از فرآیند تاریخی و متکی بر قابلیتهای کارکردی در زمینهی اقتصادی که از خواست مقطعی عمومی تحت رهبری فرهمند کسب کرده است و بیش از هر چیز نیاز به حمایت مستقیم لایههای میانی و فرودست جامعه - حداقل بهخاطر کثرت آنها - دارد.
بههمین دلیل حکومت قادر به تحمل سازمانی که نقش تعاملی بین حکومت و لایههایی از جامعه را مستقلاً عهدهدار باشد، نیست.
سرکوب ممتد سازمانهای سیاسی مستقل و حتی سندیکایی، نمونهی بارز این مدعاست.
اما مساله بههمین جا نیز ختم نمیگردد. احزابی که میخواهند نقش تعاملی بین حکومت و مردم را بازی نمایند با معضلی فرهنگی نیز روبهرویند.
باور تاریخی مردم و حتی روشنفکران آنها بهدلایل متعددی مبتنی بر فرض ظالمبودن و نابکاری حکومتهاست جز در مقاطع معدودی که حکومتها برمحور شخصیتهای فرهمند و برای امری ملی با هالهای از تقدس شکل میگیرند، عموم مردم دیدگاهی مثبت نسبت به تعامل با حکومتهای نداشتهاند. این بینش تاریخی محصول یورش مکرر زورمداران داخلی و خارجی به این سرزمین است که با آموزهی مذهب شیعی دال بر #غاصب بودن حکومتگران تقویت گردیده است.
نخبگانی که با این پسزمینهی ذهنی اقدام به ایجاد تشکل سیاسی میکنند، دائماً نسبت به اهداف حکومت شک میورزند و البته حکومت نیز همینگونه عمل میکند.
بههرحال در حال حاضر احزاب مستقل فاقد این کارکرد هستند و این خود یکی از عوامل مهم رشد و تداوم این سازمانهای سیاسی است.
🆔👉 @iran_novin1