Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
[({🔥 @iran_novin1🔥})]
]🔥 ایران نوین 🔥[
مقاله علمی
#الیت :
#ELITE
کلید واژه :
#اليت،
#نخبه_گرايي،
نخبه گرايي هنجاري، ميلز، پاره تو، موسكا، دموكراسي، علوم سياسي
#قسمت_اول
الیت یا نخبه (Elite) در لغت به معنای والاترین، عالیترین و سرآمدان است و از واژهی الیگره "Eligere" به معنی انتخاب یا انتخابکردن، گرفته شده است.
در اصطلاح به اقلیتی اشاره میکند که به صورت طبیعی یا عملی قدرت، ثروت و رسانهای همگانی یا امتیازات دیگر را در یک جامعه یا گروه بهطور عادلانه یا طرق دیگر در اختیار دارند و از تواناییها و امکانات ممتازی برخوردارند.
اگرچه پیشینهی اندیشهای و مطالعاتی در باب نخبگان بخصوص نخبگان سیاسی به دوران باستان در زمان افلاطون و ارسطو باز میگردد اما واژهی الیت در قرن 17م برای توصیف کالاهایی با مرغوبیت خاص به کار میرفت، بعدها کاربرد آن برای اشاره به گروهای اجتماعی برتر (قدیمیترین کاربرد آن در زبان انگلیسی در سال 1823م است)، مانند واحدهای ضربت نظامی یا مراتب عالیتر اشرافیت تعمیم یافت.[1]
اهمیت #نخبه_گرایی ( Elitism# ) که اعتقاد به #حاکمیت_یک_یا_اقلیتی_از_نخبگان دارد در نظریات ذیل ظاهر میشود:
1) #نخبه_گرایی_هنجاری:
«تئوری سیاسیای که به مطلوب بودن حکومت نخبه معتقد است، مشروط بر اینکه قدرت در اختیار اقلیتی #باهوش یا #روشنفکر قرار داشته باشد»[2]
مانند دیدگاههای « #افلاطون بر فیلسوف شاه و فرمانروایی کسانی که از خرد برخوردارند تاکید میکند»
و #ارسطو «حکومتها را به اعتبار فرمانروایان طبقهبندی کرده است».[3]
این نوع نخبهگرایی بر #نابرابری تاکید، و دموکراسی برای آنها امری نامطلوب است.
اگرچه امروزه با پیشرفت دموکراسی و ارزشهای آن تا حدودی نخبهگرایی هنجاری کنار گذاشته شده است ولی #دموکراسیهای_نمایندگی (بر خلاف دموکراسی مستقیم) میتواند در تائید پیشفرضهای نخبهگرایی هنجاری باشد که قانونگذاری و تصمیمات دولتی نه مستقیما بهوسیلهی دولت، بلکه توسط نمایندگان مردم و بهترینهای مردم که منتخب مردم هستند گرفته میشود.
2) #نخبه_گرایی_کلاسیک:
مرهون نظریهپردازانی است که بر حاکمیت اجتنابناپذیر اقلیت نخبه تاکید، و اصل برابری در ایدئولوژیهایی همچون دموکراسی و سوسیالیسم را عملی نمیدانند؛
ادامه دارد ...
🆔👉 @iran_novin1
]🔥 ایران نوین 🔥[
مقاله علمی
#الیت :
#ELITE
کلید واژه :
#اليت،
#نخبه_گرايي،
نخبه گرايي هنجاري، ميلز، پاره تو، موسكا، دموكراسي، علوم سياسي
#قسمت_اول
الیت یا نخبه (Elite) در لغت به معنای والاترین، عالیترین و سرآمدان است و از واژهی الیگره "Eligere" به معنی انتخاب یا انتخابکردن، گرفته شده است.
در اصطلاح به اقلیتی اشاره میکند که به صورت طبیعی یا عملی قدرت، ثروت و رسانهای همگانی یا امتیازات دیگر را در یک جامعه یا گروه بهطور عادلانه یا طرق دیگر در اختیار دارند و از تواناییها و امکانات ممتازی برخوردارند.
اگرچه پیشینهی اندیشهای و مطالعاتی در باب نخبگان بخصوص نخبگان سیاسی به دوران باستان در زمان افلاطون و ارسطو باز میگردد اما واژهی الیت در قرن 17م برای توصیف کالاهایی با مرغوبیت خاص به کار میرفت، بعدها کاربرد آن برای اشاره به گروهای اجتماعی برتر (قدیمیترین کاربرد آن در زبان انگلیسی در سال 1823م است)، مانند واحدهای ضربت نظامی یا مراتب عالیتر اشرافیت تعمیم یافت.[1]
اهمیت #نخبه_گرایی ( Elitism# ) که اعتقاد به #حاکمیت_یک_یا_اقلیتی_از_نخبگان دارد در نظریات ذیل ظاهر میشود:
1) #نخبه_گرایی_هنجاری:
«تئوری سیاسیای که به مطلوب بودن حکومت نخبه معتقد است، مشروط بر اینکه قدرت در اختیار اقلیتی #باهوش یا #روشنفکر قرار داشته باشد»[2]
مانند دیدگاههای « #افلاطون بر فیلسوف شاه و فرمانروایی کسانی که از خرد برخوردارند تاکید میکند»
و #ارسطو «حکومتها را به اعتبار فرمانروایان طبقهبندی کرده است».[3]
این نوع نخبهگرایی بر #نابرابری تاکید، و دموکراسی برای آنها امری نامطلوب است.
اگرچه امروزه با پیشرفت دموکراسی و ارزشهای آن تا حدودی نخبهگرایی هنجاری کنار گذاشته شده است ولی #دموکراسیهای_نمایندگی (بر خلاف دموکراسی مستقیم) میتواند در تائید پیشفرضهای نخبهگرایی هنجاری باشد که قانونگذاری و تصمیمات دولتی نه مستقیما بهوسیلهی دولت، بلکه توسط نمایندگان مردم و بهترینهای مردم که منتخب مردم هستند گرفته میشود.
2) #نخبه_گرایی_کلاسیک:
مرهون نظریهپردازانی است که بر حاکمیت اجتنابناپذیر اقلیت نخبه تاکید، و اصل برابری در ایدئولوژیهایی همچون دموکراسی و سوسیالیسم را عملی نمیدانند؛
ادامه دارد ...
🆔👉 @iran_novin1
Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
[({🔥 @iran_novin1🔥})]
]🔥 ایران نوین 🔥[
#الست
#ELIT
3) #نخبه_گرایی_دموکراتیک :
نخبهگرایی دموکراتیک که همان نظریات وبر و شومپیتر است، نشات گرفته از نخبهگرایی مدرن و ضعف بینش دموکراسی است و معتقدند که همهی ایدههای مربوط به نابودی سلطهی انسانی بر انسانهای دیگر خیالیست، و شرایط دموکراسی، نوعی مشروعیت برای رقابت نخبگان است.
متفکران و نظریات آنها در مورد نخبهگرایی دموکراتیک بدین شرح است:
الف) #ماکس^وبر:
دانشمند علوم اجتماعی آلمانی، که او را بنیانگذار بوروکراتیسم جدید میدانند،
نظریهاش را اوایل قرن بیستم در کتابهای " #اخلاق_پروتستان_و_روح_سرمایه_داری" و " #اقتصاد_و_جامعه " منتشر، و اظهار نمود مسالهی اصلی جامعهی امروز بورو (اداره) کراسی (حکومت) و رابطهی آن با دموکراسی است چرا که "بوروکراسی بدون مهار دموکراسی از حالت معقول و اعتدالی خارج و به سمت بوروکراسی افراطی و محض (شکلمنفی) خواهد رفت و عوارضی مانند جداسازی فرد از خانواده و قدرتمند شدن مدیران را در پی دارد."
از طرف دیگر وبر معتقد است که تنها پیشوای با فره با پیوند پدرانه و معنوی میان خود و انبوه مردم میتواند از به تحلیل رفتن فرد در انبوه مردم در اثر توسعهی بوروکراسی پیشگیری و آنها را به تعادل برساند.
وی وجود رهبران (نخبگان) در جوامع امروزی را ضروری، و آنها را در سه دستهی سنتی
(روسایمذهبی و قومی)،
سازمانی (قانونی) و
کاریزماتیک تقسیم میکند؛ که از آنها چرخش نخبگان ظهور میکند.
ب) #جوزف_شومپیتر:
روش ایشان ترکیبی از روشهای وبری و مارکسی است.
اما از سویی یک لیبرالی رادیکال با گرایشهای سوسیالیستی است و بر نابودی دولت همانند مارکس اعتقاد دارد؛ اما تحلیل طبقاتی مارکس را رد میکند.
از سوی دیگر با وبر هم عقیده است که همیشه مشارکت در سیاست از آن نیروهای قدرتمند اجتماعی است ولی بر خلاف وبر میگوید:
«هیچگونه تنافری میان سوسیالیسم و دموکراسی وجود ندارد [چرا که] مهمترین وظیفهی سوسیالیستها توسعهی مناسبترین الگوی دموکراسی بود که به اقتدار مرکزی اجازه میدهد بر نظام تولید کنترل داشته باشد.
بنابرین شومپیتر نیاز به یک مدل رهبری در دموکراسی را مطرح میکند. در مدل وی سوسیالیسم و دموکراسی را زمانی برهم منطبق میداند که به شکل نخبهگرایی رقابتی باشد.»
بهطورکلی شومپیتر دموکراسی را نوعی منبع مشروعیتبخشی به نخبگان میداند.
🆔👉 @iran_novin1
]🔥 ایران نوین 🔥[
#الست
#ELIT
3) #نخبه_گرایی_دموکراتیک :
نخبهگرایی دموکراتیک که همان نظریات وبر و شومپیتر است، نشات گرفته از نخبهگرایی مدرن و ضعف بینش دموکراسی است و معتقدند که همهی ایدههای مربوط به نابودی سلطهی انسانی بر انسانهای دیگر خیالیست، و شرایط دموکراسی، نوعی مشروعیت برای رقابت نخبگان است.
متفکران و نظریات آنها در مورد نخبهگرایی دموکراتیک بدین شرح است:
الف) #ماکس^وبر:
دانشمند علوم اجتماعی آلمانی، که او را بنیانگذار بوروکراتیسم جدید میدانند،
نظریهاش را اوایل قرن بیستم در کتابهای " #اخلاق_پروتستان_و_روح_سرمایه_داری" و " #اقتصاد_و_جامعه " منتشر، و اظهار نمود مسالهی اصلی جامعهی امروز بورو (اداره) کراسی (حکومت) و رابطهی آن با دموکراسی است چرا که "بوروکراسی بدون مهار دموکراسی از حالت معقول و اعتدالی خارج و به سمت بوروکراسی افراطی و محض (شکلمنفی) خواهد رفت و عوارضی مانند جداسازی فرد از خانواده و قدرتمند شدن مدیران را در پی دارد."
از طرف دیگر وبر معتقد است که تنها پیشوای با فره با پیوند پدرانه و معنوی میان خود و انبوه مردم میتواند از به تحلیل رفتن فرد در انبوه مردم در اثر توسعهی بوروکراسی پیشگیری و آنها را به تعادل برساند.
وی وجود رهبران (نخبگان) در جوامع امروزی را ضروری، و آنها را در سه دستهی سنتی
(روسایمذهبی و قومی)،
سازمانی (قانونی) و
کاریزماتیک تقسیم میکند؛ که از آنها چرخش نخبگان ظهور میکند.
ب) #جوزف_شومپیتر:
روش ایشان ترکیبی از روشهای وبری و مارکسی است.
اما از سویی یک لیبرالی رادیکال با گرایشهای سوسیالیستی است و بر نابودی دولت همانند مارکس اعتقاد دارد؛ اما تحلیل طبقاتی مارکس را رد میکند.
از سوی دیگر با وبر هم عقیده است که همیشه مشارکت در سیاست از آن نیروهای قدرتمند اجتماعی است ولی بر خلاف وبر میگوید:
«هیچگونه تنافری میان سوسیالیسم و دموکراسی وجود ندارد [چرا که] مهمترین وظیفهی سوسیالیستها توسعهی مناسبترین الگوی دموکراسی بود که به اقتدار مرکزی اجازه میدهد بر نظام تولید کنترل داشته باشد.
بنابرین شومپیتر نیاز به یک مدل رهبری در دموکراسی را مطرح میکند. در مدل وی سوسیالیسم و دموکراسی را زمانی برهم منطبق میداند که به شکل نخبهگرایی رقابتی باشد.»
بهطورکلی شومپیتر دموکراسی را نوعی منبع مشروعیتبخشی به نخبگان میداند.
🆔👉 @iran_novin1
Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
[({🔥 @iran_novin1🔥})]
]🔥 ایران نوین 🔥[
#الیت
#ELIT
قسمت پنجم
4) #نخبه_گرایی_مدرن :
با پایان جنگ جهانی دوم و شکست نظامهای فاشیستی در آلمان و ایتالیا، انسانهای متاثر از نظام حاکمیت فاشیستی و کمونیستی این نیاز را احساس کردند تا مسالهی توافق و همکاری " #دموکراسی_و_نخبگان " را مورد بررسی قرار دهند به همین جهت با کمک از تئوریهای هنجاری و کلاسیک نخبگان " #تئوریهای_کثرت_گرایی " را مطرح نمودند.
" #ریمون_آرون " و " #آتو_اشتامر " هر دوی این نویسندگان، جوامع دموکراسی یا کثرتگرا را به عنوان بلوای تفکیک و جدایی عمومی بین مالکین ابزار تولید، رهبران اصناف و سیاستمداران در نظر گرفتند. و #اشتامر دموکراسی را نه حکومت توده بر مردم، بلکه حاکمیت نخبگان به نمایندگی و تایید توده دانست.»
اما در مجموع این دیدگاها در دههی60 پاسخگوی مردم نبود، لذا تئوریهای دیگری طرح، و مورد توجه قرار گرفت که در ذیل به تشریح آنها میپردازم:
الف) #سی_رایت_میلز:
نظریهی #شبکهی_قدرت_نخبگان_ملی توسط میلز امریکایی بعد از جنگ جهانی دوم مطرح، و در سال 1956م کتاب " #نخبگان_قدرت " را نوشته و به #آیزنهاور رای داد.
وی سال 1958م در بحبوحهی جنگ سرد زمانی که آیزنهاور ریسجمهور وقت امریکا از وجود یک سیستم " #نظامی_و_صنعتی " صحبت کرد توجه مردم را به تشکیل یک گروه جدید نخبگان قدرت در بخشهای " نظامی، تسلیحاتی و صنعتی"معطوف کرد.
یکی از اهداف اساسی میلز از نوشتن این کتاب دربارهی چگونگی تحول ساختار قدرت در امریکا بود.
وی بر این باور بود که :
"قدرت به شکل سلسله مراتبی میان حقوقدانها، بانکداران سرمایهدار، افسران ارتش، روسایستاد مشترک و سیاستمداران طراز بالا نظیر ریسجمهور و مشاوران نزدیک وی و نیز اعضای شورایامنیت ملی توزیع شده است (لایهی بالایی) و تصمیمات اساسی را اتخاذ میکنند.
در سطوح میانی اعضای کنگره، قضات، رهبران گروههای ذینفوذ و فعالان حزبی است که نقش مذاکره کنننده و مصالحه کنندهی قدرت را بر عهده دارند و در لایهی پایین تودههای فاقد قدرتند.
وی در امریکا به این نتیجه رسید که نخبگان قدرت یا مشاغل رهبری از سه جناح #سیاسی، #اقتصادی و #نظامی تشکیل شده است که
" در قبل از جنگ جهانی دوم سیاستمداران حرفهای در مجلس برای ارتش تصمیم میگرفتند
اما در خلال جنگ جهانی دوم و بعد از آن بخاطر کوتاهی سیاسیون، نقش ارتش توسعه یافت."
میلز با ارائهی این دیدگاه نشان داد که دولت در جامعهی آمریکا تأمینکنندهی منافع مردم نیست؛ بلکه تحت تأثیر شبکهی قدرت نخبگان ملی مرکب از
سیاستمداران (از نظر قدرت بیشتر به حاشیهرانده شدند)،
صاحبان و مدیران اقتصادی (از دههی 1930م به مدیریت سیاسی راه یافتند)،
نظامیان (از زمان ورود امریکا به جنگ دوم جهانی به عرصهی قدرت وارد شدند)
قرار دارد.
استیلای افکار نظامیان در سیاستهای کلان بتدریج مطلوبتر شد و از "زمان واقعهی پرل هاربر" pearl harbor" (نیروهای غیرنظامی درصدد بودند نظامیان را کنترل بکنند که موفق نشدند) کسانی که بر تواناییهای ارتش امریکا مسلط شدند اعتبار و نفوذ زیادی در بین همکاران سیاسی و اقتصادی بدست آوردند."
بهطور خلاصه از نظر میلز نظامیان نسبت به گروههای سیاسی بعد از جنگ جهانی دوم در آمریکا، نفوذشان مطلوبتر، و حتی دستگاه قانونگذاری به ابزارشان تبدیل گردید.
🆔👉 @iran_novin1
]🔥 ایران نوین 🔥[
#الیت
#ELIT
قسمت پنجم
4) #نخبه_گرایی_مدرن :
با پایان جنگ جهانی دوم و شکست نظامهای فاشیستی در آلمان و ایتالیا، انسانهای متاثر از نظام حاکمیت فاشیستی و کمونیستی این نیاز را احساس کردند تا مسالهی توافق و همکاری " #دموکراسی_و_نخبگان " را مورد بررسی قرار دهند به همین جهت با کمک از تئوریهای هنجاری و کلاسیک نخبگان " #تئوریهای_کثرت_گرایی " را مطرح نمودند.
" #ریمون_آرون " و " #آتو_اشتامر " هر دوی این نویسندگان، جوامع دموکراسی یا کثرتگرا را به عنوان بلوای تفکیک و جدایی عمومی بین مالکین ابزار تولید، رهبران اصناف و سیاستمداران در نظر گرفتند. و #اشتامر دموکراسی را نه حکومت توده بر مردم، بلکه حاکمیت نخبگان به نمایندگی و تایید توده دانست.»
اما در مجموع این دیدگاها در دههی60 پاسخگوی مردم نبود، لذا تئوریهای دیگری طرح، و مورد توجه قرار گرفت که در ذیل به تشریح آنها میپردازم:
الف) #سی_رایت_میلز:
نظریهی #شبکهی_قدرت_نخبگان_ملی توسط میلز امریکایی بعد از جنگ جهانی دوم مطرح، و در سال 1956م کتاب " #نخبگان_قدرت " را نوشته و به #آیزنهاور رای داد.
وی سال 1958م در بحبوحهی جنگ سرد زمانی که آیزنهاور ریسجمهور وقت امریکا از وجود یک سیستم " #نظامی_و_صنعتی " صحبت کرد توجه مردم را به تشکیل یک گروه جدید نخبگان قدرت در بخشهای " نظامی، تسلیحاتی و صنعتی"معطوف کرد.
یکی از اهداف اساسی میلز از نوشتن این کتاب دربارهی چگونگی تحول ساختار قدرت در امریکا بود.
وی بر این باور بود که :
"قدرت به شکل سلسله مراتبی میان حقوقدانها، بانکداران سرمایهدار، افسران ارتش، روسایستاد مشترک و سیاستمداران طراز بالا نظیر ریسجمهور و مشاوران نزدیک وی و نیز اعضای شورایامنیت ملی توزیع شده است (لایهی بالایی) و تصمیمات اساسی را اتخاذ میکنند.
در سطوح میانی اعضای کنگره، قضات، رهبران گروههای ذینفوذ و فعالان حزبی است که نقش مذاکره کنننده و مصالحه کنندهی قدرت را بر عهده دارند و در لایهی پایین تودههای فاقد قدرتند.
وی در امریکا به این نتیجه رسید که نخبگان قدرت یا مشاغل رهبری از سه جناح #سیاسی، #اقتصادی و #نظامی تشکیل شده است که
" در قبل از جنگ جهانی دوم سیاستمداران حرفهای در مجلس برای ارتش تصمیم میگرفتند
اما در خلال جنگ جهانی دوم و بعد از آن بخاطر کوتاهی سیاسیون، نقش ارتش توسعه یافت."
میلز با ارائهی این دیدگاه نشان داد که دولت در جامعهی آمریکا تأمینکنندهی منافع مردم نیست؛ بلکه تحت تأثیر شبکهی قدرت نخبگان ملی مرکب از
سیاستمداران (از نظر قدرت بیشتر به حاشیهرانده شدند)،
صاحبان و مدیران اقتصادی (از دههی 1930م به مدیریت سیاسی راه یافتند)،
نظامیان (از زمان ورود امریکا به جنگ دوم جهانی به عرصهی قدرت وارد شدند)
قرار دارد.
استیلای افکار نظامیان در سیاستهای کلان بتدریج مطلوبتر شد و از "زمان واقعهی پرل هاربر" pearl harbor" (نیروهای غیرنظامی درصدد بودند نظامیان را کنترل بکنند که موفق نشدند) کسانی که بر تواناییهای ارتش امریکا مسلط شدند اعتبار و نفوذ زیادی در بین همکاران سیاسی و اقتصادی بدست آوردند."
بهطور خلاصه از نظر میلز نظامیان نسبت به گروههای سیاسی بعد از جنگ جهانی دوم در آمریکا، نفوذشان مطلوبتر، و حتی دستگاه قانونگذاری به ابزارشان تبدیل گردید.
🆔👉 @iran_novin1
Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
[({🔥 @iran_novin1🔥})]
]🔥 ایران نوین 🔥[
#الیت
#ELIT
4) #نخبه_گرایی_مدرن:.
ب) #جیمز_برنهام:
جیمز برنهام با مارکس در این مساله موافق است که قدرت در دست کسانی است که وسایل تولید را کنترل میکنند اما صاحبان این وسایل تولید را در کتاب « #انقلاب_مدیریت » در سال 1940م متفاوت از مارکس، طبقهی حاکمهی جدیدی به نام مدیران و فنسالاران یا نخبگان جدید (اعضای بوروکراسی) میداند که بتدریج جای صاحبان سرمایه یا سرمایهداری را خواهند گرفت، وی «مهمترین ویژگی جامعهی نوین خود را در این کتاب فرایند جدایی مالکیت و کنترل وسایل تولید بیان میکند....»
برنهام منظور از « انقلاب مدیران را تصرف مناصب قدرت هم در حکومت و هم در نظام اقتصادی توسط مردان جاهطلبی [طبقهی مدیران] میداند که جای سرمایهداران قدیم را میگیرند و زمانی که سلطهی آنها کامل شد، سرمایهداری لیبرال و دموکراسی سنتی ناپدید خواهند شد.»
بنابراین برنهام معتقد است اگر انقلابی در جوامع صنعتی رخ داده #انقلاب_در_مدیریت بوده، و انقلابات آینده هم انقلاب در مدیریت است نه انقلاب کارگری و دهقانی که مارکس پیشبینی کرده است.
در پایان باید متذکر شد که درحالیکه « میلز » برخلاف « برنهام » طبقهی مدیران و سرمایهداران را از نظر سیاسی و تداخل منافع، یک طبقهی اجتماعی میداند اما هر دو قبول نخبگان را تهدید اصلی برای دمکراسی میدانند و مانند دیگر اشکال نخبهگرایی مفهوم اکونومیستی مارکسیسم ( اقتصاد تعیینکنندهی نهایی پویایی اجتماعی است ) انکار میکنند.
از نظر نخبهگرایی مدرن [ برخلاف دیگر نخبهگرایان ] ظهور نخبگان نه ضرورتی اجتنابناپذیر، بلکه ناشی از ساختارهای اقتصادی و سیاسی خاصی است و دیدگاههای نشات گرفته از آن، تصدیق کنندهی عدم وحدت در آن است که در پارهای موارد رقابت نخبگان، تضمین کنندهی اظهارنظرهای سیاسی گروهای غیرنخبه است.
#دیدگاههای_درون آن عبارتند از:
1) #کورپوراتیسم:
این مکتب معتقد است چون شهروندان قادر به درک مسایل سیاسی پیچیده نیستند
پس نباید در سیاستهای دولت و حاکمیت دخالت کنند فقط میتوانند دربارهی شغل و حرفهی خود نظر دهند. فلسفهی کورپوراتیسم، حکومت را شایستهی نخبگان و سردمداران سیاسی جامعه میداند که از مسائل پیچیدهی سیاست سر درمیآورند.
این فلسفهی مورد نظر موسولینی دیکتاتوری ایتالیایی بود اما موفق نشد.
2) #نو_کورپوراتیسم در نقد کثرتگرایی است و چرخش نخبگان این دیدگاه همانند نظریهی پیشوای وبر است که به آن اشاره کردم.
3) #نخبهگرایی_دموکراتیک
4) #کثرتگرایی
پایان.
🆔👉 @iran_novin1
]🔥 ایران نوین 🔥[
#الیت
#ELIT
4) #نخبه_گرایی_مدرن:.
ب) #جیمز_برنهام:
جیمز برنهام با مارکس در این مساله موافق است که قدرت در دست کسانی است که وسایل تولید را کنترل میکنند اما صاحبان این وسایل تولید را در کتاب « #انقلاب_مدیریت » در سال 1940م متفاوت از مارکس، طبقهی حاکمهی جدیدی به نام مدیران و فنسالاران یا نخبگان جدید (اعضای بوروکراسی) میداند که بتدریج جای صاحبان سرمایه یا سرمایهداری را خواهند گرفت، وی «مهمترین ویژگی جامعهی نوین خود را در این کتاب فرایند جدایی مالکیت و کنترل وسایل تولید بیان میکند....»
برنهام منظور از « انقلاب مدیران را تصرف مناصب قدرت هم در حکومت و هم در نظام اقتصادی توسط مردان جاهطلبی [طبقهی مدیران] میداند که جای سرمایهداران قدیم را میگیرند و زمانی که سلطهی آنها کامل شد، سرمایهداری لیبرال و دموکراسی سنتی ناپدید خواهند شد.»
بنابراین برنهام معتقد است اگر انقلابی در جوامع صنعتی رخ داده #انقلاب_در_مدیریت بوده، و انقلابات آینده هم انقلاب در مدیریت است نه انقلاب کارگری و دهقانی که مارکس پیشبینی کرده است.
در پایان باید متذکر شد که درحالیکه « میلز » برخلاف « برنهام » طبقهی مدیران و سرمایهداران را از نظر سیاسی و تداخل منافع، یک طبقهی اجتماعی میداند اما هر دو قبول نخبگان را تهدید اصلی برای دمکراسی میدانند و مانند دیگر اشکال نخبهگرایی مفهوم اکونومیستی مارکسیسم ( اقتصاد تعیینکنندهی نهایی پویایی اجتماعی است ) انکار میکنند.
از نظر نخبهگرایی مدرن [ برخلاف دیگر نخبهگرایان ] ظهور نخبگان نه ضرورتی اجتنابناپذیر، بلکه ناشی از ساختارهای اقتصادی و سیاسی خاصی است و دیدگاههای نشات گرفته از آن، تصدیق کنندهی عدم وحدت در آن است که در پارهای موارد رقابت نخبگان، تضمین کنندهی اظهارنظرهای سیاسی گروهای غیرنخبه است.
#دیدگاههای_درون آن عبارتند از:
1) #کورپوراتیسم:
این مکتب معتقد است چون شهروندان قادر به درک مسایل سیاسی پیچیده نیستند
پس نباید در سیاستهای دولت و حاکمیت دخالت کنند فقط میتوانند دربارهی شغل و حرفهی خود نظر دهند. فلسفهی کورپوراتیسم، حکومت را شایستهی نخبگان و سردمداران سیاسی جامعه میداند که از مسائل پیچیدهی سیاست سر درمیآورند.
این فلسفهی مورد نظر موسولینی دیکتاتوری ایتالیایی بود اما موفق نشد.
2) #نو_کورپوراتیسم در نقد کثرتگرایی است و چرخش نخبگان این دیدگاه همانند نظریهی پیشوای وبر است که به آن اشاره کردم.
3) #نخبهگرایی_دموکراتیک
4) #کثرتگرایی
پایان.
🆔👉 @iran_novin1
Forwarded from پیوند نگار
🔴 نخبگان ایران سالهاست در حال نابودی هستند .
از بین بردن قدرت خلاقیت و ابتکار سازمان یافته بواسطه روشهای آموزشی در مدارس بصورت مستمر ادامه دارد . از بین بردن سرایط بروز و ظهور نبوغ و خلاقیت و استعدادهای جوانان ایران دومین مرحله مبارزه با نوآوران ایرانی است که باعث مهاجرت آنها از کشور شده و موج #فرار_مغزها در ایران رکورد جهانی دلرد .
اما #کشتار_جوانان و فرزندان کشور در خیابانها با اسلحه و گلوله و سلاحهای نیمه سنگین ننگی است که بر پیشانی حکومت دینی خورده و با شیادی و کلاهبرداری و زدن آنگ به افشاگران جنایات آخوندها مانتد #کشته_سازی نمی تواند این ننگ را از پیشاتی آنها بزداید.
چرا که عمق و گسترگی این جنایات بحدی وسیع است که بتدریج آشکار می شود و قطع کردن اینترنت و تحمیل سانسور به رسانه ها و تهدید خبرنگاران خارج نشین که بدنبال افشای این فاجعه هستند نمی تواند انها را نحات دهد .
شناخته شدن جاویدنامان بتدریج نشان میدهد که آنها از همه گروه ها و اقشار و طبقات مختلف کشور هستند و این نظر توطئه آمیز که بهاصطلاح اصلاح طلبان حکومتی اظهار می کنند "قیام 96 و قیام 98 مربوط به طبقات پایین است و طبقات متوسط در آن مشارکت ندارند"، باید پاسخ دهند این جوانان و جوانانی مانند #پویا_بختاری که مهندس برق بوده و #امیرحسین_صادقی نوآور و خلاق؛ از نظر آنها جزو طبقه پایین هستند و صرفا با بخاطر گرسنگی به میدان آمده اند، یا از آنجا که طبقه متوسط امیدش را از اصلاح طلبان بریده و به تفکر سیاسی تغییربنیادی و گذار کامل از رژیم و براندازی رسیده اند، از نظر آنها دیگر جزو طبفه متوسط قلمداد نمی شود؟.
آشکارا دیده می شود همه طبقات و اقشار و گروه ها از طبقات پایبن و متوسط و حتی گروه های صاحبان سرمایه مستقل و غیر وابسته به رژیم، که دچار صدمات بیشتری از سیاستهای رژیم شده اند؛ همچنین از زنان و مردان و ادیان و مذاهب و اندیشه های متنوع در میان معترضان وجود داشته ووقیام 98 و قیام 96 ملی ووعیز طبقاتی بوده و دیگر فضایی برای اصلاح طلبان باقی نمی گذارد که فریب چهل ساله خود را پیش ببرند.
#جنایت_علیه_بشریت
#کشتار
#کشتار_معترضان
#کشتار_مردم
#قتل_عام
#قتل_عمد
#قتل_سازمان_یافته
#قیام_علیه_حاکمیت_ضروری_است
#قیام_خونین_آبان98
#قیام_آبان٩٨
#قیام_سراسری
#قیام_ایران
#اعتراضات_سراسری
#اعتصابات_سراسری
#نخبه
#نخبگان
#نخبه_کشی_در_ایران
#نخبه_کشی
#نخبگان_جوان
#ایران_پس_میگیریم
#پاینده_و_جاوید_ایران
#طبقه_متوسط
#طبقه_پایین
#صاحبان_سرمایه
#اصلاح_طلبان
#استمرار_طلبان
#قیام_ملی
#قیام_ملی_ایران
#برانداز
#براندازم
از بین بردن قدرت خلاقیت و ابتکار سازمان یافته بواسطه روشهای آموزشی در مدارس بصورت مستمر ادامه دارد . از بین بردن سرایط بروز و ظهور نبوغ و خلاقیت و استعدادهای جوانان ایران دومین مرحله مبارزه با نوآوران ایرانی است که باعث مهاجرت آنها از کشور شده و موج #فرار_مغزها در ایران رکورد جهانی دلرد .
اما #کشتار_جوانان و فرزندان کشور در خیابانها با اسلحه و گلوله و سلاحهای نیمه سنگین ننگی است که بر پیشانی حکومت دینی خورده و با شیادی و کلاهبرداری و زدن آنگ به افشاگران جنایات آخوندها مانتد #کشته_سازی نمی تواند این ننگ را از پیشاتی آنها بزداید.
چرا که عمق و گسترگی این جنایات بحدی وسیع است که بتدریج آشکار می شود و قطع کردن اینترنت و تحمیل سانسور به رسانه ها و تهدید خبرنگاران خارج نشین که بدنبال افشای این فاجعه هستند نمی تواند انها را نحات دهد .
شناخته شدن جاویدنامان بتدریج نشان میدهد که آنها از همه گروه ها و اقشار و طبقات مختلف کشور هستند و این نظر توطئه آمیز که بهاصطلاح اصلاح طلبان حکومتی اظهار می کنند "قیام 96 و قیام 98 مربوط به طبقات پایین است و طبقات متوسط در آن مشارکت ندارند"، باید پاسخ دهند این جوانان و جوانانی مانند #پویا_بختاری که مهندس برق بوده و #امیرحسین_صادقی نوآور و خلاق؛ از نظر آنها جزو طبقه پایین هستند و صرفا با بخاطر گرسنگی به میدان آمده اند، یا از آنجا که طبقه متوسط امیدش را از اصلاح طلبان بریده و به تفکر سیاسی تغییربنیادی و گذار کامل از رژیم و براندازی رسیده اند، از نظر آنها دیگر جزو طبفه متوسط قلمداد نمی شود؟.
آشکارا دیده می شود همه طبقات و اقشار و گروه ها از طبقات پایبن و متوسط و حتی گروه های صاحبان سرمایه مستقل و غیر وابسته به رژیم، که دچار صدمات بیشتری از سیاستهای رژیم شده اند؛ همچنین از زنان و مردان و ادیان و مذاهب و اندیشه های متنوع در میان معترضان وجود داشته ووقیام 98 و قیام 96 ملی ووعیز طبقاتی بوده و دیگر فضایی برای اصلاح طلبان باقی نمی گذارد که فریب چهل ساله خود را پیش ببرند.
#جنایت_علیه_بشریت
#کشتار
#کشتار_معترضان
#کشتار_مردم
#قتل_عام
#قتل_عمد
#قتل_سازمان_یافته
#قیام_علیه_حاکمیت_ضروری_است
#قیام_خونین_آبان98
#قیام_آبان٩٨
#قیام_سراسری
#قیام_ایران
#اعتراضات_سراسری
#اعتصابات_سراسری
#نخبه
#نخبگان
#نخبه_کشی_در_ایران
#نخبه_کشی
#نخبگان_جوان
#ایران_پس_میگیریم
#پاینده_و_جاوید_ایران
#طبقه_متوسط
#طبقه_پایین
#صاحبان_سرمایه
#اصلاح_طلبان
#استمرار_طلبان
#قیام_ملی
#قیام_ملی_ایران
#برانداز
#براندازم
Telegram
🖇 attach
Forwarded from پیوند نگار
🔴 نخبگان ایران سالهاست در حال نابودی هستند .
از بین بردن قدرت خلاقیت و ابتکار سازمان یافته بواسطه روشهای آموزشی در مدارس بصورت مستمر ادامه دارد. از بین بردن شرایط بروز و ظهور نبوغ و خلاقیت و استعدادهای جوانان ایران دومین مرحله مبارزه با نوآوران ایرانی است که باعث مهاجرت آنها از کشور شده و موج #فرار_مغزها در ایران رکورد جهانی دارد .
اما #کشتار_جوانان و فرزندان کشور در خیابانها با اسلحه و گلوله و سلاحهای نیمه سنگین ننگی است که بر پیشانی حکومت دینی خورده و با شیادی و کلاهبرداری و زدن آنگ به افشاگران جنایات آخوندها مانند #کشته_سازی نمی تواند این ننگ را از پیشاتی آنها بزداید.
چرا که عمق و گسترگی این جنایات بحدی وسیع است که بتدریج آشکار می شود و قطع کردن اینترنت و تحمیل سانسور به رسانه ها و تهدید خبرنگاران خارج نشین که بدنبال افشای این فاجعه هستند نمی تواند انها را نجات دهد .
شناخته شدن جاویدنامان بتدریج نشان میدهد که آنها از همه گروه ها و اقشار و طبقات مختلف کشور هستند و این نظر توطئه آمیز بهاصطلاح اصلاح طلبان حکومتی که اظهار می کنند "قیام سراسری ٩٦ و قیام خونین ٩٨ مربوط به طبقات پایین است و طبقات متوسط در آن مشارکت ندارند"، باید پاسخ دهند این جوانان و جوانانی مانند #پویا_بختیاری که مهندس برق بوده و #امیرحسین_صادقی نوآور و خلاق؛ از نظر آنها جزو طبقه پایین هستند و صرفا با بخاطر گرسنگی به میدان آمده اند و نظر سیاسی ندارند، یا از آنجا که طبقه متوسط امیدش را از اصلاح طلبان بریده و به تفکر سیاسی تغییربنیادی و گذار کامل از رژیم و براندازی رسیده است، از نظر استمرار طلبان آنها جزو طبفه متوسط قلمداد نمی کنند؟.
آشکارا دیده می شود همه طبقات و اقشار و گروه ها از پایین و متوسط و حتی گروه های صاحبان سرمایه مستقل و غیر وابسته به رژیم، که دچار صدمات بیشتری از سیاستهای رژیم شده اند؛ همچنین از زنان و مردان و ادیان و مذاهب و اندیشه های متنوع در میان معترضان وجود داشته و قیام ٩٨ و قیام ٩٦ ملی و غیز طبقاتی بوده و دیگر فضایی برای اصلاح طلبان باقی نمی گذارد که فریب چهل ساله خود را پیش ببرند.
#جنایت_علیه_بشریت
#کشتار
#کشتار_معترضان
#کشتار_مردم
#قتل_عام
#قتل_عمد
#قتل_سازمان_یافته
#قیام_علیه_حاکمیت_ضروری_است
#قیام_خونین_آبان98
#قیام_آبان٩٨
#قیام_سراسری
#قیام_ایران
#اعتراضات_سراسری
#اعتصابات_سراسری
#نخبه
#نخبگان
#نخبه_کشی_در_ایران
#نخبه_کشی
#نخبگان_جوان
#ایران_پس_میگیریم
#پاینده_و_جاوید_ایران
#طبقه_متوسط
#طبقه_پایین
#صاحبان_سرمایه
#اصلاح_طلبان
#استمرار_طلبان
#قیام_ملی
#قیام_ملی_ایران
#برانداز
#براندازم
از بین بردن قدرت خلاقیت و ابتکار سازمان یافته بواسطه روشهای آموزشی در مدارس بصورت مستمر ادامه دارد. از بین بردن شرایط بروز و ظهور نبوغ و خلاقیت و استعدادهای جوانان ایران دومین مرحله مبارزه با نوآوران ایرانی است که باعث مهاجرت آنها از کشور شده و موج #فرار_مغزها در ایران رکورد جهانی دارد .
اما #کشتار_جوانان و فرزندان کشور در خیابانها با اسلحه و گلوله و سلاحهای نیمه سنگین ننگی است که بر پیشانی حکومت دینی خورده و با شیادی و کلاهبرداری و زدن آنگ به افشاگران جنایات آخوندها مانند #کشته_سازی نمی تواند این ننگ را از پیشاتی آنها بزداید.
چرا که عمق و گسترگی این جنایات بحدی وسیع است که بتدریج آشکار می شود و قطع کردن اینترنت و تحمیل سانسور به رسانه ها و تهدید خبرنگاران خارج نشین که بدنبال افشای این فاجعه هستند نمی تواند انها را نجات دهد .
شناخته شدن جاویدنامان بتدریج نشان میدهد که آنها از همه گروه ها و اقشار و طبقات مختلف کشور هستند و این نظر توطئه آمیز بهاصطلاح اصلاح طلبان حکومتی که اظهار می کنند "قیام سراسری ٩٦ و قیام خونین ٩٨ مربوط به طبقات پایین است و طبقات متوسط در آن مشارکت ندارند"، باید پاسخ دهند این جوانان و جوانانی مانند #پویا_بختیاری که مهندس برق بوده و #امیرحسین_صادقی نوآور و خلاق؛ از نظر آنها جزو طبقه پایین هستند و صرفا با بخاطر گرسنگی به میدان آمده اند و نظر سیاسی ندارند، یا از آنجا که طبقه متوسط امیدش را از اصلاح طلبان بریده و به تفکر سیاسی تغییربنیادی و گذار کامل از رژیم و براندازی رسیده است، از نظر استمرار طلبان آنها جزو طبفه متوسط قلمداد نمی کنند؟.
آشکارا دیده می شود همه طبقات و اقشار و گروه ها از پایین و متوسط و حتی گروه های صاحبان سرمایه مستقل و غیر وابسته به رژیم، که دچار صدمات بیشتری از سیاستهای رژیم شده اند؛ همچنین از زنان و مردان و ادیان و مذاهب و اندیشه های متنوع در میان معترضان وجود داشته و قیام ٩٨ و قیام ٩٦ ملی و غیز طبقاتی بوده و دیگر فضایی برای اصلاح طلبان باقی نمی گذارد که فریب چهل ساله خود را پیش ببرند.
#جنایت_علیه_بشریت
#کشتار
#کشتار_معترضان
#کشتار_مردم
#قتل_عام
#قتل_عمد
#قتل_سازمان_یافته
#قیام_علیه_حاکمیت_ضروری_است
#قیام_خونین_آبان98
#قیام_آبان٩٨
#قیام_سراسری
#قیام_ایران
#اعتراضات_سراسری
#اعتصابات_سراسری
#نخبه
#نخبگان
#نخبه_کشی_در_ایران
#نخبه_کشی
#نخبگان_جوان
#ایران_پس_میگیریم
#پاینده_و_جاوید_ایران
#طبقه_متوسط
#طبقه_پایین
#صاحبان_سرمایه
#اصلاح_طلبان
#استمرار_طلبان
#قیام_ملی
#قیام_ملی_ایران
#برانداز
#براندازم
Telegram
🖇 attach
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴صاحب شدن هر دانش و هنری یک قسمت کار هست، که توانمندی شخص را افزایش داده، و امکان استفاده از ظرفیتها را به او میدهد.
اما داشتن خرد، درک و شعور نحوه استفاده از توانمندیها، دانش و هنر بخش مهم دیگر است.
انسانی که قدرت تشخیص کافی نداشته باشد، دارای هر توانمندی که باشد، میتواند خسارت ببار آورد.
وقتی فردی خردمند نباشد، آسیب میزند؛ و هرقدر توانمندی او بیشتر باشد، خسارت بیشتری هم ایجاد میکند.
شاعری و شعرسازی هم یکی از این مقولات است.
یکی میشود "شیخ محمود شبستری" که فلسفه و منطق و اصول عرفان و حکمت را در "گلشن راز" ترسیم میکند؛ و خود در جایی شعر را دچار سکته میکند، تا بگوید هدفش نمایش زیبایی شعر نیست، هرچند توانایی آن را دارد؛ اما خود را شاعر نمیداند و هدفش طرح یک نظریه حکیمانه هست.
یکی هم میشود مداح و شعر میبافد، و واژگان را ردیف میکند و اسمهای بزرگ را کنار هم میچینید تا برای مداحی و چاپلوسی و بهره مندی بیشتر و راحت از دنیا، برای خود اسم و رسم و شهرت فراهم کند.
وجود چنین افراد صاحب دانش و هنر، اما فاقد خرد، موحب بروز خسارت در جامعه میشود و نقش مهمی در فلاکت انسانها دارند.
#خرافات #نخبه_خائن #سیاستمدار_فاسد
اما داشتن خرد، درک و شعور نحوه استفاده از توانمندیها، دانش و هنر بخش مهم دیگر است.
انسانی که قدرت تشخیص کافی نداشته باشد، دارای هر توانمندی که باشد، میتواند خسارت ببار آورد.
وقتی فردی خردمند نباشد، آسیب میزند؛ و هرقدر توانمندی او بیشتر باشد، خسارت بیشتری هم ایجاد میکند.
شاعری و شعرسازی هم یکی از این مقولات است.
یکی میشود "شیخ محمود شبستری" که فلسفه و منطق و اصول عرفان و حکمت را در "گلشن راز" ترسیم میکند؛ و خود در جایی شعر را دچار سکته میکند، تا بگوید هدفش نمایش زیبایی شعر نیست، هرچند توانایی آن را دارد؛ اما خود را شاعر نمیداند و هدفش طرح یک نظریه حکیمانه هست.
یکی هم میشود مداح و شعر میبافد، و واژگان را ردیف میکند و اسمهای بزرگ را کنار هم میچینید تا برای مداحی و چاپلوسی و بهره مندی بیشتر و راحت از دنیا، برای خود اسم و رسم و شهرت فراهم کند.
وجود چنین افراد صاحب دانش و هنر، اما فاقد خرد، موحب بروز خسارت در جامعه میشود و نقش مهمی در فلاکت انسانها دارند.
#خرافات #نخبه_خائن #سیاستمدار_فاسد
Forwarded from Attach Master
🔴 " #جیمی_کارتر "، بنیانگذار #جنگ و #تروریسم در #خاورمیانه و جهان، مشاوری در کنار خود داشت که با وارد شدن به #کاخ_سفید، روند جهانی را به سمت جنگهای بی پایان و فلاکت ملتها و قدرت گرفتن #غولهای_اقتصادی #انترناسیونال را رقم زدند.
" #جوبایدن " مشاور رئیس جمهور کارتر که بدنبال زیاده خواهی بود، بعد از مراحل مختلف و افشای فساد او، بالاخره بعنوان معاون فرد فاسد دیگری بنام " #باراک_حسین_اوباما " وارد کاخ سفید شد .
نتیجه کارشان در این دوره تقویت " #کارخانه_جهانی " #گلوبالیست ها در #چین و نابودی " #اقتصاد_ملی" #آمریکا و دیگر کشورها خصوصا نابودی خاورمیانه و تحویل عراق و سوریه و یمن به تروریست های #سپاه_پاسداران و تشکیل گروه جنایتکار #داعش بعنوان همکار و مکمل سپاه برای ادامه تروریسم دینی در خاورمیانه بود و خاطرات تلخ #سر_بریدن این گروه نماد تاربخ دوره باراک اوباما هست .
حال این آدم #شرور ، با #تقلب و دغل کاری آشکار و سازماندهی مجموعه ای از نیروهای #فاسد بعنوان #مافیا ی فراگیر حکومتی، متشکل از #ابرسرمایه_داران انحصارگر و #سیاستمداران_فاسد و #رسانه_های_دروغ پرداز و #کارشناسان و #نخبه_های_خائن ، یک #کودتای انتخاباتی را انجام داده و در حال #اشغال کاخ سفید است .
باید منتظر ماند و روند حوادث را شاهد بود، که در صورت استقرار در قدرت، با معاونت زنی که آشکارا یک #کمونیست افراطی است، در مرکز قدرت #جهان_آزاد ، چه فاجعه هایی رخ خواهد داد، و چه انسانهای شریفی قربانی خواهند شد، و جه جنگهایی راه خواهد افتاد، و چه گروه های تروریستی دوباره سر برخواهند آورد، و مجددا تباهی و مرگ و " #بریدن_سر" انسان های #بیگناه براه خواهد افتاد، تا ابرسرمایه داران #سلطه_گر، ثروت خود را افزایش داده، و سیطره خود را بر ملتهای جهان تحمیل کرده و با #غارت منابع انها چاقتر شده و #فرهنگ و #هویت ملتها را نابود کنند.
آری ...
این همان آمریکای #منفور #ضدبشری است که در حال ظهور مجدد است، و همه #جنایتکاران و #خائنان و #دزدان و #فاسدان به استقبال آن می روند و ابراز خوشحالی می کنند .
" #جوبایدن " مشاور رئیس جمهور کارتر که بدنبال زیاده خواهی بود، بعد از مراحل مختلف و افشای فساد او، بالاخره بعنوان معاون فرد فاسد دیگری بنام " #باراک_حسین_اوباما " وارد کاخ سفید شد .
نتیجه کارشان در این دوره تقویت " #کارخانه_جهانی " #گلوبالیست ها در #چین و نابودی " #اقتصاد_ملی" #آمریکا و دیگر کشورها خصوصا نابودی خاورمیانه و تحویل عراق و سوریه و یمن به تروریست های #سپاه_پاسداران و تشکیل گروه جنایتکار #داعش بعنوان همکار و مکمل سپاه برای ادامه تروریسم دینی در خاورمیانه بود و خاطرات تلخ #سر_بریدن این گروه نماد تاربخ دوره باراک اوباما هست .
حال این آدم #شرور ، با #تقلب و دغل کاری آشکار و سازماندهی مجموعه ای از نیروهای #فاسد بعنوان #مافیا ی فراگیر حکومتی، متشکل از #ابرسرمایه_داران انحصارگر و #سیاستمداران_فاسد و #رسانه_های_دروغ پرداز و #کارشناسان و #نخبه_های_خائن ، یک #کودتای انتخاباتی را انجام داده و در حال #اشغال کاخ سفید است .
باید منتظر ماند و روند حوادث را شاهد بود، که در صورت استقرار در قدرت، با معاونت زنی که آشکارا یک #کمونیست افراطی است، در مرکز قدرت #جهان_آزاد ، چه فاجعه هایی رخ خواهد داد، و چه انسانهای شریفی قربانی خواهند شد، و جه جنگهایی راه خواهد افتاد، و چه گروه های تروریستی دوباره سر برخواهند آورد، و مجددا تباهی و مرگ و " #بریدن_سر" انسان های #بیگناه براه خواهد افتاد، تا ابرسرمایه داران #سلطه_گر، ثروت خود را افزایش داده، و سیطره خود را بر ملتهای جهان تحمیل کرده و با #غارت منابع انها چاقتر شده و #فرهنگ و #هویت ملتها را نابود کنند.
آری ...
این همان آمریکای #منفور #ضدبشری است که در حال ظهور مجدد است، و همه #جنایتکاران و #خائنان و #دزدان و #فاسدان به استقبال آن می روند و ابراز خوشحالی می کنند .
Telegram
📎