Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
[({🔥 @iran_novin1🔥})]
]🔥 ایران نوین 🔥[
مقاله علمی
#روش_شناسی_نظریه_سیستمی_در_علوم_سیاسی
☆3
#ویژگیهای_یک_سیستم :
ویژگی های یک سیستم را در دو سطح می توانیم مورد بررسی قرار دهیم :
سطح نخست:
آن دسته از ویژگی هایی که بدون آن، سیستم مفهوم و وجود پیدا نخواهد کرد و یا با از دست دادن آنها قوام نخواهد یافت.
این ویژگی ها را #ارکان_سیستم می نامند، که عبارتند از :
هدف، اجزا، روابط، محیط، منابع، حالت،
سطح دوم:
ویژگی هایی که موجودیت آن بستگی به وجود یا قوام آنها نیست که عبارتند از : #سلسله_مراتب_و_پیچیدگی.
اکنون به معرفی و تشریح این ویژگی ها می پردازیم :
#ارکان_سیستم
#هدف : وجود سیستم بدون هدف امکان عقلی ندارد چرا که در غیر این صورت نه یک سیستم، بلکه توده یا مجموعه مواجه خواهیم بود.
#اجزا : بدون وجود اجزا موجودیت سیستم از بین خواهد رفت به عبارت دیگر تصور یک کل بدون جز امری فاقد معناست.
ورودی، خروجی ، پردازش کنترل، چرخه بازخورد از اجزای یک سیستم هستند.
#روابط: تاثیر اجرا بر یکدیگر و جز برکل و کل بر جز نتیجه وجود روابط در درون سیستم خواهد بود.
#محیط: هر آنچه بر سیستم احاطه داشته باشد و خارج از آن قرار گرفته باشد محیط سیستم گفته می شود . محیط بر اجزا سیستم تاثیر می گذارد ( همچنین سیستم نیز می تواند بر محیط تاثیر بگذارد ) بدون آن که محیط توسط سیستم قابل کنترل باشد.
#منابع: هر آنچه با ورود به سیستم برای نیل به اهداف مورد نظر کمک کند منابع گفته می شود به عبارت دیگر عواملی که سیستم می تواند در آن تغییر ایجاد کند (تبدیل به انرژی ) و به نفع خود استفاده کند، منابع می گویند. برای مثال می توان به افکار عمومی، صنعت پیشرفته، آموزش نیروی انسانی، گروه های داخلی و منطقه ای حامی و … را نام برد.
منابع از بیرون سیستم به آن وارد شده و مورد استفاده کل سیستم یا اجزا قرار می گیرد حال آنکه اجزا خود جزئی از سیستم و دورن آن می باشد .
یکی از راه های موفقیت یک سیستم در توجه به منابع موجود و بهره وری از آن و جستجو و تلاش برای دستیابی به منابع بیشتر از طریق استفاده از منابع موجود جهت گسترش منابع آتی است.
#حالت : هر پدیده دارای حالتی است که موقعیت آن را در محیط تبیین می کند، این حالت به گونه ای است که با حفظ وضع موجود یا با ایجاد تغییر در خود ادامه حیات می دهد. با این وجود آنچه از اهمیت برخوردار است نیل به یک هدف با برخورداری از تعادل است؛ تعادل با تغییر ناپذیر بودن امری متفاوت است.
ادامه دارد
🆔👉 @iran_novin1
]🔥 ایران نوین 🔥[
مقاله علمی
#روش_شناسی_نظریه_سیستمی_در_علوم_سیاسی
☆3
#ویژگیهای_یک_سیستم :
ویژگی های یک سیستم را در دو سطح می توانیم مورد بررسی قرار دهیم :
سطح نخست:
آن دسته از ویژگی هایی که بدون آن، سیستم مفهوم و وجود پیدا نخواهد کرد و یا با از دست دادن آنها قوام نخواهد یافت.
این ویژگی ها را #ارکان_سیستم می نامند، که عبارتند از :
هدف، اجزا، روابط، محیط، منابع، حالت،
سطح دوم:
ویژگی هایی که موجودیت آن بستگی به وجود یا قوام آنها نیست که عبارتند از : #سلسله_مراتب_و_پیچیدگی.
اکنون به معرفی و تشریح این ویژگی ها می پردازیم :
#ارکان_سیستم
#هدف : وجود سیستم بدون هدف امکان عقلی ندارد چرا که در غیر این صورت نه یک سیستم، بلکه توده یا مجموعه مواجه خواهیم بود.
#اجزا : بدون وجود اجزا موجودیت سیستم از بین خواهد رفت به عبارت دیگر تصور یک کل بدون جز امری فاقد معناست.
ورودی، خروجی ، پردازش کنترل، چرخه بازخورد از اجزای یک سیستم هستند.
#روابط: تاثیر اجرا بر یکدیگر و جز برکل و کل بر جز نتیجه وجود روابط در درون سیستم خواهد بود.
#محیط: هر آنچه بر سیستم احاطه داشته باشد و خارج از آن قرار گرفته باشد محیط سیستم گفته می شود . محیط بر اجزا سیستم تاثیر می گذارد ( همچنین سیستم نیز می تواند بر محیط تاثیر بگذارد ) بدون آن که محیط توسط سیستم قابل کنترل باشد.
#منابع: هر آنچه با ورود به سیستم برای نیل به اهداف مورد نظر کمک کند منابع گفته می شود به عبارت دیگر عواملی که سیستم می تواند در آن تغییر ایجاد کند (تبدیل به انرژی ) و به نفع خود استفاده کند، منابع می گویند. برای مثال می توان به افکار عمومی، صنعت پیشرفته، آموزش نیروی انسانی، گروه های داخلی و منطقه ای حامی و … را نام برد.
منابع از بیرون سیستم به آن وارد شده و مورد استفاده کل سیستم یا اجزا قرار می گیرد حال آنکه اجزا خود جزئی از سیستم و دورن آن می باشد .
یکی از راه های موفقیت یک سیستم در توجه به منابع موجود و بهره وری از آن و جستجو و تلاش برای دستیابی به منابع بیشتر از طریق استفاده از منابع موجود جهت گسترش منابع آتی است.
#حالت : هر پدیده دارای حالتی است که موقعیت آن را در محیط تبیین می کند، این حالت به گونه ای است که با حفظ وضع موجود یا با ایجاد تغییر در خود ادامه حیات می دهد. با این وجود آنچه از اهمیت برخوردار است نیل به یک هدف با برخورداری از تعادل است؛ تعادل با تغییر ناپذیر بودن امری متفاوت است.
ادامه دارد
🆔👉 @iran_novin1
✅ #عناصر_محافظه_کاری
1️⃣ #سنت: درون مایه اصلی تفکر محافظه کاری، یعنی تمایل به حفظ کردن، با فضیلت های شناخته شده سنت، احترام به آداب و رسوم دیرینه، و نهادهایی که در گذر زمان ماندگار مانده اند، پیوند تنگاتنگ دارد. از این نظر، سنت بازتاب خرد اندوخته شده از گذشته است و نهادها و عملکردهایی را نشان میدهد که زمان آنها را آزموده است و باید به سود نسل حاضر و نسل های آینده محفوظ بمانند. همچنین سنت به دلیل دادن حس تعلق اجتماعی و تاریخی به افراد، موجب پیشبرد ثبات و امنیت می شود.
2️⃣ #عمل_گرایی: محافظه کاران به طور سنتی بر محدودیتهای عقلانی انسان تأکید کرده اند - محدودیت هایی که به گفته آنها از پیچیدگی بیکران جهانی که در آن زندگی میکنیم ناشی می شود. بنابراین، به گمان آنها اصول و نظام های انتزاعی قابل اعتماد نیستند و به جای ایمان، باید به تجربه، تاریخ و مهم تر از همه، به عمل گرایی تأکید کرد: یعنی به این باور که کنش باید حاصل اوضاع و احوال و هدف های واقعی باشد، یعنی حاصل «آن چه کار می کند» از این رو، محافظه کاران ترجیح داده اند باورهای خاص خود را به صورت رفتار ذهنی با رویکرد به زندگی توصیف کنند نه به صورت یک ایدئولوژی، گرچه این اندیشه را نیز نمی پذیرند که این کار به فرصت طلبی غیر اصولی می انجامد.
3️⃣ #کامل_نبودن_انسان: محافظه کاری دیدگاهی کاملا بدبینانه نسبت به طبیعت بشر است. بنابه این نظر، انسان آفریده ای کم هوش، نیازمند، و امنیت جو است، به چیزهای آشنا و مطمئن و آزموده تمایل دارد، و به زندگی در اجتماعات باثبات و دارای نظم نیازمند است. افزون بر این، افراد از لحاظ اخلاق فسادپذیرند: خودخواهی، آزمندی و ولع قدرت آنها را تباه کرده است. بنابراین، ریشه های جرم و بی نظمی درون خود انسان است، نه در جامعه از این رو حفظ نظم به دولت قوی، اجرای دقیق قوانین و مجازات های شدید نیازمند است.
4️⃣ #ارگانیسم_گرایی (organicism): محافظه کاران به جای اینکه جامعه را ساخته و محصول مهارت و ابتکار انسان بدانند، آن را به طور سنتی کلیتی ارگانیک، یا موجودی زنده می بینند. از این رو، به اعتقاد آنها ضرورت طبیعی، با نهادهای گوناگونش، با بافت جامعه (خانواده، اجتماع محلی، ملت و مانند آنها)، با کمک به سلامت و ثبات جامعه، آن را ساختاربندی کرده است. کل از جمع یکایک اجزای خود بیشتر است. ارزش های مشترک (اغلب سنتی) و فرهنگی مشترک نیز برای نگه داشتن جماعت و اجتماع و همبستگی اجتماعی حیاتی اند.
5️⃣ #سلسله_مراتب: از نظر محافظه کاری، درجه بندی موقعیت، مرتبه و جایگاه اجتماعی در جامعه ای ارگانیک، طبیعی و ناگزیر است. این وضع و حال، نقش های متفاوت و مسئولیت های افراد، برای مثال کارفرماها و کارگران، آموزگاران و شاگردان، والدین و فرزندان را نشان می دهد. با این همه از این نظر، سلسله مراتب و نابرابری به درگیری نمی انجامد، زیرا جامعه را تعهدات متقابل و وظایف دوسویه به هم پیوند داده است. درواقع، جایگاه زندگی شخص را بخت و حادثه تولد تعیین می کند، و اشخاص موفق و توانگر هم مسئولیت ویژه مراقبت از اشخاص کم شانس تر را بر عهده دارند.
6️⃣ #اقتدار: محافظه کاران معتقدند که در مورد کسانی که دانش، تجربه با آموزش ندارند تا در جهت منافع خود خردمندانه عمل کنند، اقتدار با رهبری ، راهنمایی و پشتیبانی تاحدی همیشه از بالا اعمال شده است. نمونه ای از آن اقتدار والدین بر فرزندان است. اگرچه اندیشه آریستوکراسی طبیعی زمانی پرنفوذ بود، اما امروز اقتدار و رهبری به طور عام تر نتیجه تجربه و تربیت تلقی می شود. فضیلت اقتدار آن است که خاستگاه همبستگی اجتماعی است، و به مردم این حس روشن را می دهد که چه کسی هستند و از آنها چه انتظار می رود. بنابراین، آزادی باید با مسئولیت همزیست باشد؛ پس آزادی به طور عمده از تمایل به قبول تعهدات و وظایف به وجود می آید.
7️⃣ #مالکیت: محافظه کاران داشتن مالكيت را حیاتی می دانند و معتقدند مالكيت به مردم امنیت و تا حدی استقلال از حکومت می دهد، و مردم را تشویق می کند به قانون و مالکیت دیگران احترام بگذارند، مالكيت همچنین شخصیت مردم را نمودار می سازد، زیرا افراد می توانند خودشان را در آنچه دارند ببینند: در خانه هایشان، در اتومبیل هایشان، و مانند آنها. اما داشتن مالكيت علاوه بر حقوق، وظایفی هم به دنبال دارد. از این لحاظ، ما در یک معنا فقط پاسداران دارایی هایی هستیم که از نسل های گذشته به ما به ارث رسیده (نقرجات خانوادگی)، یا ممکن است برای نسل های آینده ارزشمند باشد.
#محافظه_کاری
#آموزش_سیاسی
#علوم_سیاسی
1️⃣ #سنت: درون مایه اصلی تفکر محافظه کاری، یعنی تمایل به حفظ کردن، با فضیلت های شناخته شده سنت، احترام به آداب و رسوم دیرینه، و نهادهایی که در گذر زمان ماندگار مانده اند، پیوند تنگاتنگ دارد. از این نظر، سنت بازتاب خرد اندوخته شده از گذشته است و نهادها و عملکردهایی را نشان میدهد که زمان آنها را آزموده است و باید به سود نسل حاضر و نسل های آینده محفوظ بمانند. همچنین سنت به دلیل دادن حس تعلق اجتماعی و تاریخی به افراد، موجب پیشبرد ثبات و امنیت می شود.
2️⃣ #عمل_گرایی: محافظه کاران به طور سنتی بر محدودیتهای عقلانی انسان تأکید کرده اند - محدودیت هایی که به گفته آنها از پیچیدگی بیکران جهانی که در آن زندگی میکنیم ناشی می شود. بنابراین، به گمان آنها اصول و نظام های انتزاعی قابل اعتماد نیستند و به جای ایمان، باید به تجربه، تاریخ و مهم تر از همه، به عمل گرایی تأکید کرد: یعنی به این باور که کنش باید حاصل اوضاع و احوال و هدف های واقعی باشد، یعنی حاصل «آن چه کار می کند» از این رو، محافظه کاران ترجیح داده اند باورهای خاص خود را به صورت رفتار ذهنی با رویکرد به زندگی توصیف کنند نه به صورت یک ایدئولوژی، گرچه این اندیشه را نیز نمی پذیرند که این کار به فرصت طلبی غیر اصولی می انجامد.
3️⃣ #کامل_نبودن_انسان: محافظه کاری دیدگاهی کاملا بدبینانه نسبت به طبیعت بشر است. بنابه این نظر، انسان آفریده ای کم هوش، نیازمند، و امنیت جو است، به چیزهای آشنا و مطمئن و آزموده تمایل دارد، و به زندگی در اجتماعات باثبات و دارای نظم نیازمند است. افزون بر این، افراد از لحاظ اخلاق فسادپذیرند: خودخواهی، آزمندی و ولع قدرت آنها را تباه کرده است. بنابراین، ریشه های جرم و بی نظمی درون خود انسان است، نه در جامعه از این رو حفظ نظم به دولت قوی، اجرای دقیق قوانین و مجازات های شدید نیازمند است.
4️⃣ #ارگانیسم_گرایی (organicism): محافظه کاران به جای اینکه جامعه را ساخته و محصول مهارت و ابتکار انسان بدانند، آن را به طور سنتی کلیتی ارگانیک، یا موجودی زنده می بینند. از این رو، به اعتقاد آنها ضرورت طبیعی، با نهادهای گوناگونش، با بافت جامعه (خانواده، اجتماع محلی، ملت و مانند آنها)، با کمک به سلامت و ثبات جامعه، آن را ساختاربندی کرده است. کل از جمع یکایک اجزای خود بیشتر است. ارزش های مشترک (اغلب سنتی) و فرهنگی مشترک نیز برای نگه داشتن جماعت و اجتماع و همبستگی اجتماعی حیاتی اند.
5️⃣ #سلسله_مراتب: از نظر محافظه کاری، درجه بندی موقعیت، مرتبه و جایگاه اجتماعی در جامعه ای ارگانیک، طبیعی و ناگزیر است. این وضع و حال، نقش های متفاوت و مسئولیت های افراد، برای مثال کارفرماها و کارگران، آموزگاران و شاگردان، والدین و فرزندان را نشان می دهد. با این همه از این نظر، سلسله مراتب و نابرابری به درگیری نمی انجامد، زیرا جامعه را تعهدات متقابل و وظایف دوسویه به هم پیوند داده است. درواقع، جایگاه زندگی شخص را بخت و حادثه تولد تعیین می کند، و اشخاص موفق و توانگر هم مسئولیت ویژه مراقبت از اشخاص کم شانس تر را بر عهده دارند.
6️⃣ #اقتدار: محافظه کاران معتقدند که در مورد کسانی که دانش، تجربه با آموزش ندارند تا در جهت منافع خود خردمندانه عمل کنند، اقتدار با رهبری ، راهنمایی و پشتیبانی تاحدی همیشه از بالا اعمال شده است. نمونه ای از آن اقتدار والدین بر فرزندان است. اگرچه اندیشه آریستوکراسی طبیعی زمانی پرنفوذ بود، اما امروز اقتدار و رهبری به طور عام تر نتیجه تجربه و تربیت تلقی می شود. فضیلت اقتدار آن است که خاستگاه همبستگی اجتماعی است، و به مردم این حس روشن را می دهد که چه کسی هستند و از آنها چه انتظار می رود. بنابراین، آزادی باید با مسئولیت همزیست باشد؛ پس آزادی به طور عمده از تمایل به قبول تعهدات و وظایف به وجود می آید.
7️⃣ #مالکیت: محافظه کاران داشتن مالكيت را حیاتی می دانند و معتقدند مالكيت به مردم امنیت و تا حدی استقلال از حکومت می دهد، و مردم را تشویق می کند به قانون و مالکیت دیگران احترام بگذارند، مالكيت همچنین شخصیت مردم را نمودار می سازد، زیرا افراد می توانند خودشان را در آنچه دارند ببینند: در خانه هایشان، در اتومبیل هایشان، و مانند آنها. اما داشتن مالكيت علاوه بر حقوق، وظایفی هم به دنبال دارد. از این لحاظ، ما در یک معنا فقط پاسداران دارایی هایی هستیم که از نسل های گذشته به ما به ارث رسیده (نقرجات خانوادگی)، یا ممکن است برای نسل های آینده ارزشمند باشد.
#محافظه_کاری
#آموزش_سیاسی
#علوم_سیاسی