Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
[({🔥 @iran_novin1🔥})]
]🔥 ایران نوین 🔥[
#جامعه_شناسی
☆6
#کارل_مانهایم
#ایدئولوژی_و_اتوپیا
مانهایم در ایدئولوژی و اتوپیا به این نکته اشاره میکند که :
افراد چطور میاندیشند.
مانهایم با تکیه بر سنت مارکسیستی، که بر اساس آن وجود اجتماعی انسان تعیینکننده آگاهی اجتماعی او دانسته میشود، اظهار داشت :
موقعیت اجتماعی افراد بر رفتار آنان تأثیر میگذارد.
مانهایم برای واژه ایدئولوژی دو معنی جداگانه و متمایز بهکار برد:
#مفهوم_جزئی_ایدئولوژی به موقعیتی مربوط میشود که در آن، گروه غالب در جامعه، چنان در حفظ وضعیت موجود زندگی و جامعه ذینفع است که دیگر مسائل و مشکلات جاری را نمیبینند.
بهعبارت دیگر، مفهوم جزئی ایدئولوژی اشاره به موقعیتی دارد که در آن ما نسبت به افکار و اعمال مخالفین خود مشکوک هستیم و آنها را به چشم انحراف عمدی از واقعیت یا وضعیت حقیقی نگاه میکنیم.
# مفهوم_کلی_ایدئولوژی که همه اندیشههای طرف مقابل را تشکیل میدهد، به ایدئولوژی یک عصر یا یک گروه تاریخی- اجتماعی معین، مانند یک طبقه اطلاق میشود.
از نظر مانهایم، مفهوم کلی ایدئولوژی خود شامل دو سطح میشود،
یکی #مفهوم_کلی_خاص ایدئولوژی
و دیگری #مفهوم_کلی_عام ایدئولوژی.
مفهوم کلی خاص ایدئولوژی هنگامی مصداق پیدا میکند که فرد موقعیت ویژه خود را زیر سئوال نمیبرد و آن را مطلق میانگارد.
در حالی که، افکار و ایده های طرف مقابل خود را صرفاً ناشی از موقعیتهای اجتماعی وی قلمداد میکند.
مفهوم عام به حالتی مربوط میشود که در آن فرد محقق نهتنها افکار و ایده های طرف مقابل، بلکه تمامی دیدگاهها، و از آن جمله دیدگاه خود را مشمول تحلیل ایدئولوژیکی قرار میدهد.
مانهایم قصد داشت که نقش #روشنفکران_و_نخبگان را در جامعه مبتنی بر برنامه ریزی تبیین کند.
آیا حاملان فرهنگ روشنفکری را باید اعضای جامعه اشرافی نخبگان دانست یا اعضای توده مردم، با توجه به اینکه به قدرت فردی متکی اند؟
مانهایم توضیح میدهد که روشنفکران یک طبقه اجتماعی نیستند به این معنی که منافعی مشترک ندارند و نمیتوانند گروهی مجزا را تشکیل دهند، آنان یک اجتماعی بی طبقه یا یک قشر بینابینی هستند و برتر از دیگران نیستند، اما قادر به انجام کارهایی اند که بیشتر اعضای سایر قشرهای اجتماعی قادر به انجام دادن آنها نیستند.
وی این قشر اجتماعی را #روشنفکران_غیر_وابسته مینامد.
مهمترین ویژگی این طبقه تحصیلات است که علیرغم تفاوتهایشان در تولد، پایگاه اجتماعی، شغل و ثروت در یک طبقه بندی مشابه، جمع میکند.
فقط این روشنفکران هستند که در موقعیتی قرار میگیرند که بتوانند بستگی خود را به هر گروه یا طبقه آگاهانه انتخاب کنند.
بنا به نظر مانهایم وقتی که این روشنفکران نسبت به موقعیت استثنایی و ممتازشان خودآگاهی پیدا میکنند مأموریتی را نیز که در آن نهفته است در مییابند،
مأموریتی که عبارت است از ترکیب سازی نقطه نظرهای متفاوت و رسیدن به یک برداشت همهجانبه، تام معتبر از واقعیت.
آنچه موضوع #جامعه_شناسی_معرفتی است ایدئولوژی به #مفهوم_عام است و در این معنی، مانهایم لفظ #چشم_انداز را بر #ایدئولوژی ترجیح داده است و بر آن است که،
هر گروهی نظر به موقعیت خاص خود در جامعه و تاریخ، از زاویه دید مخصوصی به دنیا مینگرد.
مفهوم #اتوپیا بازتابی از تبعات مبارزه سیاسی است،
بدین معنا که بعضی گروههای تحت ستم، چنان خود را از لحاظ فکری در انهدام و دگرگونی وضعیت مفروض جامعه ذینفع مییابند که بهطور ناخواسته فقط عناصری از آن وضعیت را که حکایت از نفی آن میکند مشاهده مینمایند.
فکر اینها از تشخیص درست وضع موجود جامعه عاجز است.
اینها ابداً اعتنایی به آنچه که واقعاً موجود است ندارند بلکه در تفکرشان، پیشاپیش راهی برای تغییر وضعیتی که موجود است جستجو می کنند.
بنابراین حالت ذهن یا چگونگی اندیشه هنگامی اوتوپیایی است که با حالت واقعیتی که این حالت ذهنی در آن به ظهور میرسد ناسازگار باشد.
به نظر مانهایم آن جهتگیریهای فراتر از واقعیت را باید اوتوپیایی بیانگاریم که، هرگاه به عرصه عمل در میآیند، میل دارند، نظم اشیاء و امور حاکم در زمان را، بهطور جزئی یا کلی، در هم بپاشند.
بنابراین وی اتوپیا را نوعی از ایدئولوژی توصیف میکند که چون از موقعیت موجود فراتر میرود از ایدئولوژی متمایز میشود.
🆔👉 @iran_novin1
]🔥 ایران نوین 🔥[
#جامعه_شناسی
☆6
#کارل_مانهایم
#ایدئولوژی_و_اتوپیا
مانهایم در ایدئولوژی و اتوپیا به این نکته اشاره میکند که :
افراد چطور میاندیشند.
مانهایم با تکیه بر سنت مارکسیستی، که بر اساس آن وجود اجتماعی انسان تعیینکننده آگاهی اجتماعی او دانسته میشود، اظهار داشت :
موقعیت اجتماعی افراد بر رفتار آنان تأثیر میگذارد.
مانهایم برای واژه ایدئولوژی دو معنی جداگانه و متمایز بهکار برد:
#مفهوم_جزئی_ایدئولوژی به موقعیتی مربوط میشود که در آن، گروه غالب در جامعه، چنان در حفظ وضعیت موجود زندگی و جامعه ذینفع است که دیگر مسائل و مشکلات جاری را نمیبینند.
بهعبارت دیگر، مفهوم جزئی ایدئولوژی اشاره به موقعیتی دارد که در آن ما نسبت به افکار و اعمال مخالفین خود مشکوک هستیم و آنها را به چشم انحراف عمدی از واقعیت یا وضعیت حقیقی نگاه میکنیم.
# مفهوم_کلی_ایدئولوژی که همه اندیشههای طرف مقابل را تشکیل میدهد، به ایدئولوژی یک عصر یا یک گروه تاریخی- اجتماعی معین، مانند یک طبقه اطلاق میشود.
از نظر مانهایم، مفهوم کلی ایدئولوژی خود شامل دو سطح میشود،
یکی #مفهوم_کلی_خاص ایدئولوژی
و دیگری #مفهوم_کلی_عام ایدئولوژی.
مفهوم کلی خاص ایدئولوژی هنگامی مصداق پیدا میکند که فرد موقعیت ویژه خود را زیر سئوال نمیبرد و آن را مطلق میانگارد.
در حالی که، افکار و ایده های طرف مقابل خود را صرفاً ناشی از موقعیتهای اجتماعی وی قلمداد میکند.
مفهوم عام به حالتی مربوط میشود که در آن فرد محقق نهتنها افکار و ایده های طرف مقابل، بلکه تمامی دیدگاهها، و از آن جمله دیدگاه خود را مشمول تحلیل ایدئولوژیکی قرار میدهد.
مانهایم قصد داشت که نقش #روشنفکران_و_نخبگان را در جامعه مبتنی بر برنامه ریزی تبیین کند.
آیا حاملان فرهنگ روشنفکری را باید اعضای جامعه اشرافی نخبگان دانست یا اعضای توده مردم، با توجه به اینکه به قدرت فردی متکی اند؟
مانهایم توضیح میدهد که روشنفکران یک طبقه اجتماعی نیستند به این معنی که منافعی مشترک ندارند و نمیتوانند گروهی مجزا را تشکیل دهند، آنان یک اجتماعی بی طبقه یا یک قشر بینابینی هستند و برتر از دیگران نیستند، اما قادر به انجام کارهایی اند که بیشتر اعضای سایر قشرهای اجتماعی قادر به انجام دادن آنها نیستند.
وی این قشر اجتماعی را #روشنفکران_غیر_وابسته مینامد.
مهمترین ویژگی این طبقه تحصیلات است که علیرغم تفاوتهایشان در تولد، پایگاه اجتماعی، شغل و ثروت در یک طبقه بندی مشابه، جمع میکند.
فقط این روشنفکران هستند که در موقعیتی قرار میگیرند که بتوانند بستگی خود را به هر گروه یا طبقه آگاهانه انتخاب کنند.
بنا به نظر مانهایم وقتی که این روشنفکران نسبت به موقعیت استثنایی و ممتازشان خودآگاهی پیدا میکنند مأموریتی را نیز که در آن نهفته است در مییابند،
مأموریتی که عبارت است از ترکیب سازی نقطه نظرهای متفاوت و رسیدن به یک برداشت همهجانبه، تام معتبر از واقعیت.
آنچه موضوع #جامعه_شناسی_معرفتی است ایدئولوژی به #مفهوم_عام است و در این معنی، مانهایم لفظ #چشم_انداز را بر #ایدئولوژی ترجیح داده است و بر آن است که،
هر گروهی نظر به موقعیت خاص خود در جامعه و تاریخ، از زاویه دید مخصوصی به دنیا مینگرد.
مفهوم #اتوپیا بازتابی از تبعات مبارزه سیاسی است،
بدین معنا که بعضی گروههای تحت ستم، چنان خود را از لحاظ فکری در انهدام و دگرگونی وضعیت مفروض جامعه ذینفع مییابند که بهطور ناخواسته فقط عناصری از آن وضعیت را که حکایت از نفی آن میکند مشاهده مینمایند.
فکر اینها از تشخیص درست وضع موجود جامعه عاجز است.
اینها ابداً اعتنایی به آنچه که واقعاً موجود است ندارند بلکه در تفکرشان، پیشاپیش راهی برای تغییر وضعیتی که موجود است جستجو می کنند.
بنابراین حالت ذهن یا چگونگی اندیشه هنگامی اوتوپیایی است که با حالت واقعیتی که این حالت ذهنی در آن به ظهور میرسد ناسازگار باشد.
به نظر مانهایم آن جهتگیریهای فراتر از واقعیت را باید اوتوپیایی بیانگاریم که، هرگاه به عرصه عمل در میآیند، میل دارند، نظم اشیاء و امور حاکم در زمان را، بهطور جزئی یا کلی، در هم بپاشند.
بنابراین وی اتوپیا را نوعی از ایدئولوژی توصیف میکند که چون از موقعیت موجود فراتر میرود از ایدئولوژی متمایز میشود.
🆔👉 @iran_novin1