Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
[({🔥 @iran_novin1🔥})]
]🔥 ایران نوین 🔥[
#کتابخوانی
#نافرمانی_مدنی
#هنری_دیوید_ثورو
☆2
بگذار هر کسی بگوید کدام نوع حکومت مورد احترام وی خواهد بود و بدین ترتیب یک قدم به دستیابی به چنین حکومتی نزدیکتر خواهیم شد.
از همه اینها گذشته، آنگاه که قدرت در دست مردم است و اکثریتی اجازه مییابد تا به وجود آمده و برای یک مدت طولانی فرمانروایی کند، نه به این خاطر است که اکثریت از بخت بیشتری برای برحق بودن برخوردار است، و نه به این دلیل که اقلیت به چنین حکومتی به دیده عادلانه تری مینگرد، که تنها به این دلیل عملی است که اکثریت بنا به قوه تعداد خویش قویترین است.
ولی حکومتی که در آن اکثریت همواره و در همه موارد فرمانروایی کند نمیتوان مبتنی بر عدالت باشد، حتی اگر مورد
قبول همگان هم باشد.
آیا نمیتوان حکومتی را متصور شد که در آن، نه اکثریتها، که وجدان است که خوب و بد را از یکدیگر تشخیص میدهد؟
حکومتی که در آن اکثریت تنها درباره آن دسته از موضوعاتی تصمیمگیر است که مصداق مصلحت اندیشی هستند؟
#آیا_شهروند_میبایست_وجدان_خویش_را_تسلیم_قانونگذار_کند، حتی برای لحظه ای و یا به کمترین میزان؟
اگر چنین است، پس اصولا چرا هر
انسانی برای خود وجدانی دارد؟
به نظر من، ما میباید نخست انسان باشیم و تنها پس از آن رعیت.
کیش قانون آنچنان پسندیده نیست که پرستش حق.
تنها تکلیفی که التزام به آن حق من است آن است که همواره آن کاری را انجام دهم که فکر میکنم حق است...
چگونه یک انسان میتواند امروزه در برابر این حکومت آمریکایی رفتار کند؟
پاسخ من به این پرسش این است که چنین انسانی نمیتواند بدون سیه رویی خود را با این حکومت یکی بداند. من حتی برای یک لحظه هم که شده نمیتوانم نظامی سیاسی را به رسمیّت بشناسم که هم حکومت من باشد و هم حکومت عالم و برده.
آحاد بشر حق انقلاب را به رسمیّت میشناسند؛ حق انقلاب به معنی حق خودداری از بیعت با حکومت و حق مقاومت در برابر آن، آن زمان که استبداد آن و ناکارآمدی ّ اش بیش از حد و تحمل ناپذیر شده است. با این حال، تقریبا همه بر این باورند که چنین شرایطی در موقعیّت فعلی حکمفرما نیست.
اینها بر این باورند که شرایطی اینچنین در زمان انقلاب ١٧٧٥ فراهم بود. اگر به من میگفتند که این حکومت بد است چون برخی اجناس خارجی وارداتی به بنادر این کشور را به مالیات میبندد، من هم به احتمال زیاد سروصدایی در این رابطه به راه نمیانداختم چرا که به راحتی میتوانم از این اجناس گذشته
و بدون آنها روزگار بگذرانم؛ به هر حال هر دستگاهی اصطکاک خودش را دارد؛ و این امکان وجود دارد که حکومت فعلی به اندازه کافی از خود خوبی نشان میدهد که به بدیاش بیارزد. به هر تقدیر، سروصدا راه انداختن برای مسائل جزیی کار بسیار بدی است. ولی هنگامی که این اصطکاک است که دستگاه خودش را راه میاندازد، و با سرکوب و دزدی سازماندهی شده مواجه میشویم، من میگویم که در چنین شرایطی بگذار اصلا دستگاهی نداشته باشیم. به عبارت دیگر، هنگامی که یکششم جمعی کشوری که خودش را پناهگاه آزادی میداند از بردگان تشکیل شده است، و کشور بیگانه ای را ناعادلانه با قوای خود فتح کرده و یوغ قانون نظامی به گردن آن میکند، در چنین شرایطی فکر میکنم که دیری نخواهد پایید که انسانهای درستکار و با مرّوت به خود آمده، برخاسته و انقلاب خواهند کرد. آنچه چنین تکلیفی را فوریّت میبخشد این واقعیّت است که کشور بیگانه ای که بدین ترتیب فتح شده و زیر سلطه قانون نظامی درآمده است ما نیستیم، بلکه این کشور ماست که ارتش متجاوز است...
عمال مخالفان اصلاحات در ماساچوست آن صدهزار سیاستمدار جنوبی نیستند، بلکه آن صدهزار تاجر و بازاری و مزرعه داری هستند که متعلق به همین خطه بوده و بیش از آنکه به انسانیّت توجه و علاقه داشته باشند به تجارت و کاسب کاری خود دلبسته اند و حاضر نیستند، حال به هر قیمتی هم که شده، عدالت در حق بردگان و در حق مکزیک روا داشته شود.
ادامه دارد. ..
🆔👉 @iran_novin1
]🔥 ایران نوین 🔥[
#کتابخوانی
#نافرمانی_مدنی
#هنری_دیوید_ثورو
☆2
بگذار هر کسی بگوید کدام نوع حکومت مورد احترام وی خواهد بود و بدین ترتیب یک قدم به دستیابی به چنین حکومتی نزدیکتر خواهیم شد.
از همه اینها گذشته، آنگاه که قدرت در دست مردم است و اکثریتی اجازه مییابد تا به وجود آمده و برای یک مدت طولانی فرمانروایی کند، نه به این خاطر است که اکثریت از بخت بیشتری برای برحق بودن برخوردار است، و نه به این دلیل که اقلیت به چنین حکومتی به دیده عادلانه تری مینگرد، که تنها به این دلیل عملی است که اکثریت بنا به قوه تعداد خویش قویترین است.
ولی حکومتی که در آن اکثریت همواره و در همه موارد فرمانروایی کند نمیتوان مبتنی بر عدالت باشد، حتی اگر مورد
قبول همگان هم باشد.
آیا نمیتوان حکومتی را متصور شد که در آن، نه اکثریتها، که وجدان است که خوب و بد را از یکدیگر تشخیص میدهد؟
حکومتی که در آن اکثریت تنها درباره آن دسته از موضوعاتی تصمیمگیر است که مصداق مصلحت اندیشی هستند؟
#آیا_شهروند_میبایست_وجدان_خویش_را_تسلیم_قانونگذار_کند، حتی برای لحظه ای و یا به کمترین میزان؟
اگر چنین است، پس اصولا چرا هر
انسانی برای خود وجدانی دارد؟
به نظر من، ما میباید نخست انسان باشیم و تنها پس از آن رعیت.
کیش قانون آنچنان پسندیده نیست که پرستش حق.
تنها تکلیفی که التزام به آن حق من است آن است که همواره آن کاری را انجام دهم که فکر میکنم حق است...
چگونه یک انسان میتواند امروزه در برابر این حکومت آمریکایی رفتار کند؟
پاسخ من به این پرسش این است که چنین انسانی نمیتواند بدون سیه رویی خود را با این حکومت یکی بداند. من حتی برای یک لحظه هم که شده نمیتوانم نظامی سیاسی را به رسمیّت بشناسم که هم حکومت من باشد و هم حکومت عالم و برده.
آحاد بشر حق انقلاب را به رسمیّت میشناسند؛ حق انقلاب به معنی حق خودداری از بیعت با حکومت و حق مقاومت در برابر آن، آن زمان که استبداد آن و ناکارآمدی ّ اش بیش از حد و تحمل ناپذیر شده است. با این حال، تقریبا همه بر این باورند که چنین شرایطی در موقعیّت فعلی حکمفرما نیست.
اینها بر این باورند که شرایطی اینچنین در زمان انقلاب ١٧٧٥ فراهم بود. اگر به من میگفتند که این حکومت بد است چون برخی اجناس خارجی وارداتی به بنادر این کشور را به مالیات میبندد، من هم به احتمال زیاد سروصدایی در این رابطه به راه نمیانداختم چرا که به راحتی میتوانم از این اجناس گذشته
و بدون آنها روزگار بگذرانم؛ به هر حال هر دستگاهی اصطکاک خودش را دارد؛ و این امکان وجود دارد که حکومت فعلی به اندازه کافی از خود خوبی نشان میدهد که به بدیاش بیارزد. به هر تقدیر، سروصدا راه انداختن برای مسائل جزیی کار بسیار بدی است. ولی هنگامی که این اصطکاک است که دستگاه خودش را راه میاندازد، و با سرکوب و دزدی سازماندهی شده مواجه میشویم، من میگویم که در چنین شرایطی بگذار اصلا دستگاهی نداشته باشیم. به عبارت دیگر، هنگامی که یکششم جمعی کشوری که خودش را پناهگاه آزادی میداند از بردگان تشکیل شده است، و کشور بیگانه ای را ناعادلانه با قوای خود فتح کرده و یوغ قانون نظامی به گردن آن میکند، در چنین شرایطی فکر میکنم که دیری نخواهد پایید که انسانهای درستکار و با مرّوت به خود آمده، برخاسته و انقلاب خواهند کرد. آنچه چنین تکلیفی را فوریّت میبخشد این واقعیّت است که کشور بیگانه ای که بدین ترتیب فتح شده و زیر سلطه قانون نظامی درآمده است ما نیستیم، بلکه این کشور ماست که ارتش متجاوز است...
عمال مخالفان اصلاحات در ماساچوست آن صدهزار سیاستمدار جنوبی نیستند، بلکه آن صدهزار تاجر و بازاری و مزرعه داری هستند که متعلق به همین خطه بوده و بیش از آنکه به انسانیّت توجه و علاقه داشته باشند به تجارت و کاسب کاری خود دلبسته اند و حاضر نیستند، حال به هر قیمتی هم که شده، عدالت در حق بردگان و در حق مکزیک روا داشته شود.
ادامه دارد. ..
🆔👉 @iran_novin1