🔴 افزایش سرمایهگذاری چین برای استخراج لیتیوم
👈 چین گروه لیتیوم و تحت حمایت دولت مرکزی را برای بهرهبرداری از دریاچههای نمک راهاندازی میکند و سرمایهگذاری جدید با سرمایه ثبت شده 10 میلیارد یوان، ایجاد میگردد.
شرکت China Minmetals Corp، کنترل یک شرکت لیتیوم تحت حمایت استان را برای سرعت بخشیدن به توسعه در کلاس جهانی و در راه استخراج مواد مورد نیاز باتریها و از دریاچههای نمک در منتهیالیه غرب چین را به دست خواهد گرفت.
#معدن
@industromy
👈 چین گروه لیتیوم و تحت حمایت دولت مرکزی را برای بهرهبرداری از دریاچههای نمک راهاندازی میکند و سرمایهگذاری جدید با سرمایه ثبت شده 10 میلیارد یوان، ایجاد میگردد.
شرکت China Minmetals Corp، کنترل یک شرکت لیتیوم تحت حمایت استان را برای سرعت بخشیدن به توسعه در کلاس جهانی و در راه استخراج مواد مورد نیاز باتریها و از دریاچههای نمک در منتهیالیه غرب چین را به دست خواهد گرفت.
#معدن
@industromy
Bloomberg.com
China Sets Up Beijing-Backed Lithium Group to Tap Salt Lakes
China Minmetals Corp. will take control of a province-backed lithium company in a bid to speed development of a “world-class” industry extracting the battery material from salt lakes in the far west of the country.
🔴 زنجیره تامین مواد معدنی حیاتی
👈 میزان ذخایر، استخراج و فرآوری چهار ماده معدنی لیتیوم، کبالت، گرافیت طبیعی و عناصر نادر خاکی نشان میدهد که آمریکای جنوبی در ذخایر لیتیوم اول است و نیمی از ذخایر در شیلی و آرژانتین قرار دارد و البته استرالیا در رتبه دوم میباشد.
جمهوری دموکراتیک کنگو بیشترین سهم ذخایر کبالت را داراست و استرالیا و اندونزی دوم و سوم هستند. ذخایر گرافیت طبیعی نسبتا پراکنده است و چین و برزیل مقادیر یکسانی داشته و موزامبیک سوم میباشد.
ذخایر عناصر نادر خاکی عمدتا در آسیا قرار دارند و چین و ویتنام، بیشترین ذخایر را دارند و برزیل سوم است.
در استخراج، استرالیا و کنگو، بیشترین میزان تولید لیتیوم و کبالت را دارند و چین بیشترین سهم تولید را هم در گرافیت و هم در عناصر نادر دارد.
و در میزان فرآوری، چین مرکز فرآوری مواد معدنی حیاتی در تمام زمینههاست و مسئول فرآوری 65 درصد از لیتیوم ، 74 درصد کبالت ، 100 درصد گرافیت و 90 درصد عناصر نادر در دنیا میباشد.
قابلتوجه است که فرآوری بسیاری از این مواد حیاتی و راهبردی در کشورهای محدودی متمرکز است و این تمرکز میتواند ریسک بزرگی محسوب شود.
#معدن
@industromy
👈 میزان ذخایر، استخراج و فرآوری چهار ماده معدنی لیتیوم، کبالت، گرافیت طبیعی و عناصر نادر خاکی نشان میدهد که آمریکای جنوبی در ذخایر لیتیوم اول است و نیمی از ذخایر در شیلی و آرژانتین قرار دارد و البته استرالیا در رتبه دوم میباشد.
جمهوری دموکراتیک کنگو بیشترین سهم ذخایر کبالت را داراست و استرالیا و اندونزی دوم و سوم هستند. ذخایر گرافیت طبیعی نسبتا پراکنده است و چین و برزیل مقادیر یکسانی داشته و موزامبیک سوم میباشد.
ذخایر عناصر نادر خاکی عمدتا در آسیا قرار دارند و چین و ویتنام، بیشترین ذخایر را دارند و برزیل سوم است.
در استخراج، استرالیا و کنگو، بیشترین میزان تولید لیتیوم و کبالت را دارند و چین بیشترین سهم تولید را هم در گرافیت و هم در عناصر نادر دارد.
و در میزان فرآوری، چین مرکز فرآوری مواد معدنی حیاتی در تمام زمینههاست و مسئول فرآوری 65 درصد از لیتیوم ، 74 درصد کبالت ، 100 درصد گرافیت و 90 درصد عناصر نادر در دنیا میباشد.
قابلتوجه است که فرآوری بسیاری از این مواد حیاتی و راهبردی در کشورهای محدودی متمرکز است و این تمرکز میتواند ریسک بزرگی محسوب شود.
#معدن
@industromy
🔴 نقش حیاتی مس در خودروهای برقی
👈 مس به عنوان یکی از اصلیترین اجزای خودروهای برقی، در موتورهای الکتریکی، باتریها، اینورترها، سیمکشیها و ایستگاههای شارژ استفاده میشود.
در هر خودروی الکتریکی بین 38 تا 83 کیلوگرم مس مصرف میشود، در حالی که اتوبوسهای هیبریدی و الکتریکی ممکن است تا 369 کیلوگرم مس داشته باشند.
و برای پشتیبانی از خودروهای الکتریکی در آینده، نیاز به ایجاد شبکهای از 5 میلیون ایستگاه شارژ تا دهه آینده است، که به نوبه خود نقش مس را در این صنعت بیشتر از همیشه برجسته میکند.
#صنعت_خودرو
#کامودیتی
#معدن
@industromy
👈 مس به عنوان یکی از اصلیترین اجزای خودروهای برقی، در موتورهای الکتریکی، باتریها، اینورترها، سیمکشیها و ایستگاههای شارژ استفاده میشود.
در هر خودروی الکتریکی بین 38 تا 83 کیلوگرم مس مصرف میشود، در حالی که اتوبوسهای هیبریدی و الکتریکی ممکن است تا 369 کیلوگرم مس داشته باشند.
و برای پشتیبانی از خودروهای الکتریکی در آینده، نیاز به ایجاد شبکهای از 5 میلیون ایستگاه شارژ تا دهه آینده است، که به نوبه خود نقش مس را در این صنعت بیشتر از همیشه برجسته میکند.
#صنعت_خودرو
#کامودیتی
#معدن
@industromy
🔴 روسیه بازار نیکل اروپا را از دست داده و اندونزی جایگزین شده است
👈 پس از تحریم روسیه، واردات نیکل اروپا از اندونزی رکورد زده و به 87458 تن رسیده و این کشور بازار نیکل اروپا را به دست آورده است.
#کامودیتی
#معدن
@industromy
👈 پس از تحریم روسیه، واردات نیکل اروپا از اندونزی رکورد زده و به 87458 تن رسیده و این کشور بازار نیکل اروپا را به دست آورده است.
#کامودیتی
#معدن
@industromy
🔴 سرمایهگذاری در معدن نشتی دارد
✍ سجاد غرقی
👈 معادن را به دو بخش، معادن بزرگ و کوچک تقسیم کنیم؛ معادن بزرگ که با سرمایهگذاری دولتی و از محل بودجه عمومی عمدتاً در دهههای ۶۰ یا ۷۰ اکتشاف آنها آغاز شد و شروع به بهرهبرداری کردهاند.
از لحاظ تعداد، بیش از ۹۵ درصد معادن کشور کوچکمقیاس هستند که سهم اشتغالزایی آنها حدود ۸۵ درصد از این بخش است؛ معادن بزرگ که از صرفهمقیاس بهرهمند هستند با فشار سیاستی حاکمیت، از دهه ۹۰ تا به امروز مجبور به تمرکز سرمایهگذاری بر تکمیل زنجیرهها شدند و سود ناشی از سرمایهگذاریهای معدنی دهههای ۶۰ و ۷۰ را کمتر به سمت توسعه صنعت معدنکاری و اکتشاف ذخایر جدید و بیشتر به سمت تکمیل زنجیره بدون لحاظ ارزش افزوده هدایت میکنند.
تغییرات اندک رویکرد سیاستگذاری در دو سال موجب شده که تولید ناخالص داخلی بخش معدن از منفی ۲ درصد در سال ۱۴۰۰ به مثبت ۷.۱درصد در ۱۴۰۲ بهبود پیدا کند و نرخ تورم تولیدکننده در این بخش نیز از حدود ۱۲۰ درصد بهار ۱۴۰۰ به ۳۰ درصد در ۱۴۰۲ کاهش یابد؛ این بدان معنی است که کوچکترین تغییرات رویکردی در حکمرانی اثرات قابل توجهی خواهد داشت.
مسائل معدن کشور انباشتی از موضوعات نو و کهنه است؛ از مشکل دسترسی به زمین و چالش با سازمانهای منابع طبیعی، انرژی اتمی و محیط زیست گرفته تا مساله تامین و واردات ماشینآلات و همچنین موضوع نحوه محاسبه حقوق دولتی و مصارف خارج از قانون، افزایش قیمت مواد ناریه و مواردی از این دست که مانع توسعه بخش معدن در کشور شده است.
موضوع کلیدی بخش معدن بیش از همه، عدم امکان انباشت سود مولد است؛ از این منظر تامین مالی و سرمایهگذاری معدنی دچار خونریزی است. انباشت سود مولد امکان تولید راهحل برای چالشهای صنعت را فراهم میکند و در واقع شرط لازم بقا و توسعه سوددهی هر بنگاه و بخش اقتصادی است.
واقعیت این است که چه برای تامین مالی تولید و چه برای سرمایهگذاریهای توسعهای، چهار منبع بیشتر وجود ندارد؛ اول استفاده از تسهیلات بانکی و بازار سرمایه، دوم سرمایهگذاری خارجی، سوم فروش داخلی و چهارم صادرات.
در بخش اول به دلیل نرخ بهره بالا و ناترازی نظام مالی عملاً امکان اخذ تسهیلات اقتصادی از بانکها نیست و بنابراین از این بخش نمیتوان استفاده کرد. همچنین با توجه به دیربازده و پرریسک بودن معادن و اعمال تحریمها ورود سرمایهگذاران خارجی با چالشهای متعددی همراه است. در ۱۵ سال اخیر شاهد ورود سرمایهگذاران خارجی به اقتصادی کشور نبودیم چه برسد به بخش معدن که ریسک بالاتری در مقایسه با سایر بخشها دارد.
فروش صادراتی و فروش داخل به عنوان تنها منشاء درآمدی بخش معدن شناخته میشود؛ این دو منبع نیز با دو مانع مواجه هستند؛ در صادرات با عوارض صادراتی و در فروش داخلی با قیمتگذاری دستوری. به دلیل وضع عوارض صادراتی که هرساله معدنکاران با آن روبهرو هستند امکان ارزآوری در بخش معدن تحت عنوان غلط مصطلح مبارزه با خام فروشی محدود شده است؛ باید توجه کرد در سال ۱۴۰۲ کمتر از ۲ درصد از کل تولیدات محصولات معدنی مشتمل بر ۶۴۴ میلیون تن صادر و به اصطلاح خامفروشی شده است.
با اعمال قیمتگذاری دستوری و سرکوب قیمتها، عملا فروش داخلی به ویژه برای کوچکمقیاسها به منبع حفظ حیات روزمره معدنکاران تبدیل شده و سرمایهگذاری توسعهای در این بخش را عملا ناممکن کرده است. سرمایهگذاری در بخش معدن، پرریسک، دیربازده و وابسته به مقیاس است. از طرفی بازار کامودیتیها، چرخهای و پرتلاطم یا به اصطلاح شامل «قلههای سود و درههای مرگ» است.
سرمایهگذاری در بخش معدن دچار نشتی است. برای حل این معضل در وهله اول باید قیمتگذاری دستوری حذف و عوارض صادراتی در خصوص محصولات معدنی لغو شود که با این شرایط سرمایهگذاریها حفظ و عرصه برای سرمایهگذاران داخلی جدید باز خواهد شد.
توسعه پایدار معدن در گرو چند جانبه عمل کردن است؛ یعنی باید هم بازارهای صادراتی را توسعه دهیم و هم نیازهای داخل را با قیمت رقابتی تامین کنیم، تنها در این صورت است که بخش معدن میتواند به ظرفیت رشدی که دارد برسد.
#اقتصادایران
#معدن
T.me/industromy
✍ سجاد غرقی
👈 معادن را به دو بخش، معادن بزرگ و کوچک تقسیم کنیم؛ معادن بزرگ که با سرمایهگذاری دولتی و از محل بودجه عمومی عمدتاً در دهههای ۶۰ یا ۷۰ اکتشاف آنها آغاز شد و شروع به بهرهبرداری کردهاند.
از لحاظ تعداد، بیش از ۹۵ درصد معادن کشور کوچکمقیاس هستند که سهم اشتغالزایی آنها حدود ۸۵ درصد از این بخش است؛ معادن بزرگ که از صرفهمقیاس بهرهمند هستند با فشار سیاستی حاکمیت، از دهه ۹۰ تا به امروز مجبور به تمرکز سرمایهگذاری بر تکمیل زنجیرهها شدند و سود ناشی از سرمایهگذاریهای معدنی دهههای ۶۰ و ۷۰ را کمتر به سمت توسعه صنعت معدنکاری و اکتشاف ذخایر جدید و بیشتر به سمت تکمیل زنجیره بدون لحاظ ارزش افزوده هدایت میکنند.
تغییرات اندک رویکرد سیاستگذاری در دو سال موجب شده که تولید ناخالص داخلی بخش معدن از منفی ۲ درصد در سال ۱۴۰۰ به مثبت ۷.۱درصد در ۱۴۰۲ بهبود پیدا کند و نرخ تورم تولیدکننده در این بخش نیز از حدود ۱۲۰ درصد بهار ۱۴۰۰ به ۳۰ درصد در ۱۴۰۲ کاهش یابد؛ این بدان معنی است که کوچکترین تغییرات رویکردی در حکمرانی اثرات قابل توجهی خواهد داشت.
مسائل معدن کشور انباشتی از موضوعات نو و کهنه است؛ از مشکل دسترسی به زمین و چالش با سازمانهای منابع طبیعی، انرژی اتمی و محیط زیست گرفته تا مساله تامین و واردات ماشینآلات و همچنین موضوع نحوه محاسبه حقوق دولتی و مصارف خارج از قانون، افزایش قیمت مواد ناریه و مواردی از این دست که مانع توسعه بخش معدن در کشور شده است.
موضوع کلیدی بخش معدن بیش از همه، عدم امکان انباشت سود مولد است؛ از این منظر تامین مالی و سرمایهگذاری معدنی دچار خونریزی است. انباشت سود مولد امکان تولید راهحل برای چالشهای صنعت را فراهم میکند و در واقع شرط لازم بقا و توسعه سوددهی هر بنگاه و بخش اقتصادی است.
واقعیت این است که چه برای تامین مالی تولید و چه برای سرمایهگذاریهای توسعهای، چهار منبع بیشتر وجود ندارد؛ اول استفاده از تسهیلات بانکی و بازار سرمایه، دوم سرمایهگذاری خارجی، سوم فروش داخلی و چهارم صادرات.
در بخش اول به دلیل نرخ بهره بالا و ناترازی نظام مالی عملاً امکان اخذ تسهیلات اقتصادی از بانکها نیست و بنابراین از این بخش نمیتوان استفاده کرد. همچنین با توجه به دیربازده و پرریسک بودن معادن و اعمال تحریمها ورود سرمایهگذاران خارجی با چالشهای متعددی همراه است. در ۱۵ سال اخیر شاهد ورود سرمایهگذاران خارجی به اقتصادی کشور نبودیم چه برسد به بخش معدن که ریسک بالاتری در مقایسه با سایر بخشها دارد.
فروش صادراتی و فروش داخل به عنوان تنها منشاء درآمدی بخش معدن شناخته میشود؛ این دو منبع نیز با دو مانع مواجه هستند؛ در صادرات با عوارض صادراتی و در فروش داخلی با قیمتگذاری دستوری. به دلیل وضع عوارض صادراتی که هرساله معدنکاران با آن روبهرو هستند امکان ارزآوری در بخش معدن تحت عنوان غلط مصطلح مبارزه با خام فروشی محدود شده است؛ باید توجه کرد در سال ۱۴۰۲ کمتر از ۲ درصد از کل تولیدات محصولات معدنی مشتمل بر ۶۴۴ میلیون تن صادر و به اصطلاح خامفروشی شده است.
با اعمال قیمتگذاری دستوری و سرکوب قیمتها، عملا فروش داخلی به ویژه برای کوچکمقیاسها به منبع حفظ حیات روزمره معدنکاران تبدیل شده و سرمایهگذاری توسعهای در این بخش را عملا ناممکن کرده است. سرمایهگذاری در بخش معدن، پرریسک، دیربازده و وابسته به مقیاس است. از طرفی بازار کامودیتیها، چرخهای و پرتلاطم یا به اصطلاح شامل «قلههای سود و درههای مرگ» است.
سرمایهگذاری در بخش معدن دچار نشتی است. برای حل این معضل در وهله اول باید قیمتگذاری دستوری حذف و عوارض صادراتی در خصوص محصولات معدنی لغو شود که با این شرایط سرمایهگذاریها حفظ و عرصه برای سرمایهگذاران داخلی جدید باز خواهد شد.
توسعه پایدار معدن در گرو چند جانبه عمل کردن است؛ یعنی باید هم بازارهای صادراتی را توسعه دهیم و هم نیازهای داخل را با قیمت رقابتی تامین کنیم، تنها در این صورت است که بخش معدن میتواند به ظرفیت رشدی که دارد برسد.
#اقتصادایران
#معدن
T.me/industromy
Telegram
صنعت و اقتصاد
به روزترین مباحث تحلیلی، صنعتی و اقتصادی ایران و جهان
instagram.com/industromy
twitter.com/industromy
مشاوره در خصوص صنعت، معدن، تجارت و توسعه پایدار :
https://zil.ink/industromy
admin : @armahdieh
instagram.com/industromy
twitter.com/industromy
مشاوره در خصوص صنعت، معدن، تجارت و توسعه پایدار :
https://zil.ink/industromy
admin : @armahdieh
🔴 تولید و مصرف طلا
👈 دادههای میزان تولید و تقاضای طلا در 10 اقتصاد نشان میدهد که چین و هند، مصرفکنندگان بزرگ طلا هستند، اما در حوزه تولید تفاوت بسیار زیادی با هم دارند و مصرفم طلا در هند 50 برابر تولید آن است، درحالیکه مصرف طلا در چین، کمتر از سه برابر تولید آن است و در استرالیا تولید طلا حدود 12 برابر مصرف این فلز گرانبها میباشد.
از طلا در حوزه های مختلف استفاده میشود و برای مثال بانکهای مرکزی به عنوان ذخیره آن را می خرند، مردم نیز برای حفاظت از داراییهای خود در برابر تورم در آن سرمایهگذاری میکنند و در دورانهای پرتنش، این فلز نقش حوزه امن سرمایهگذاری را بازی میکند.
عرضه طلا بینهایت نیست و بخشی بزرگ از طلای قابل استخراج تاکنون استخراج شده است و بانکهای مرکزی در سالهای اخیر بر خرید طلا افزودهاند و رشد قیمتها از تقاضا میکاهد و بنابراین نباید تصور کرد رشد قیمتها تا ابد میتواند ادامه یابد.
#طلا
#معدن
@industromy
👈 دادههای میزان تولید و تقاضای طلا در 10 اقتصاد نشان میدهد که چین و هند، مصرفکنندگان بزرگ طلا هستند، اما در حوزه تولید تفاوت بسیار زیادی با هم دارند و مصرفم طلا در هند 50 برابر تولید آن است، درحالیکه مصرف طلا در چین، کمتر از سه برابر تولید آن است و در استرالیا تولید طلا حدود 12 برابر مصرف این فلز گرانبها میباشد.
از طلا در حوزه های مختلف استفاده میشود و برای مثال بانکهای مرکزی به عنوان ذخیره آن را می خرند، مردم نیز برای حفاظت از داراییهای خود در برابر تورم در آن سرمایهگذاری میکنند و در دورانهای پرتنش، این فلز نقش حوزه امن سرمایهگذاری را بازی میکند.
عرضه طلا بینهایت نیست و بخشی بزرگ از طلای قابل استخراج تاکنون استخراج شده است و بانکهای مرکزی در سالهای اخیر بر خرید طلا افزودهاند و رشد قیمتها از تقاضا میکاهد و بنابراین نباید تصور کرد رشد قیمتها تا ابد میتواند ادامه یابد.
#طلا
#معدن
@industromy
🔴 زغال زدگان !
👈 گاز متان در بسیاری از معادن زغالسنگ وجود دارد و این انتشار و انفجار آن است که حادثه و فاجعه میآفریند و این مدیریت گاز است که مهم بوده و میتواند ناجی جان کارگرانی باشد که طی سوءمدیریت، قربانی میشوند.
متان یک گاز طبیعیست که در فرآیند تشکیل زغالسنگ به وجود میآید و میتواند در لایههای زغال ذخیره شود و میزان آن ممکن است گاهی زیاد و گاهی کم و یا گاهی کمتر قابل شناسایی شود.
متان یکی از خطرات اصلی معادن زغالسنگ است و کنترل آن برای جلوگیری از انفجارها، اهمیت زیادی دارد و روشهای مختلفی برای کنترل آن وجود دارد که ظاهرا هنوز هم در ایران وجود صحیح و اجرایی ندارند.
تهویه و وجود سنسورهای بیشتر و بهتر، کاهش نشر و خارج کردن گاز از معدن، استفاده از استخراج های نوین که تولید گاز کاهش یابد و بیشتر کنترل شود و آموزش و آگاهی بیشتر کارگران و برنامهریزی و نظارت دقيقتر و بیشتر ..
ولی افسوس که تعداد بلایای معادن زغالسنگ ایران از میزان تولید ارزشافزوده و ثروت آن جلوتر زده و میرود که به میزان ذخایر برسد و زغال زدگی را هم به زدگی های دیگر ، بیافزاید !
✍ علیرضا مهدیه
#ایران
#معدن
@industromy
👈 گاز متان در بسیاری از معادن زغالسنگ وجود دارد و این انتشار و انفجار آن است که حادثه و فاجعه میآفریند و این مدیریت گاز است که مهم بوده و میتواند ناجی جان کارگرانی باشد که طی سوءمدیریت، قربانی میشوند.
متان یک گاز طبیعیست که در فرآیند تشکیل زغالسنگ به وجود میآید و میتواند در لایههای زغال ذخیره شود و میزان آن ممکن است گاهی زیاد و گاهی کم و یا گاهی کمتر قابل شناسایی شود.
متان یکی از خطرات اصلی معادن زغالسنگ است و کنترل آن برای جلوگیری از انفجارها، اهمیت زیادی دارد و روشهای مختلفی برای کنترل آن وجود دارد که ظاهرا هنوز هم در ایران وجود صحیح و اجرایی ندارند.
تهویه و وجود سنسورهای بیشتر و بهتر، کاهش نشر و خارج کردن گاز از معدن، استفاده از استخراج های نوین که تولید گاز کاهش یابد و بیشتر کنترل شود و آموزش و آگاهی بیشتر کارگران و برنامهریزی و نظارت دقيقتر و بیشتر ..
ولی افسوس که تعداد بلایای معادن زغالسنگ ایران از میزان تولید ارزشافزوده و ثروت آن جلوتر زده و میرود که به میزان ذخایر برسد و زغال زدگی را هم به زدگی های دیگر ، بیافزاید !
✍ علیرضا مهدیه
#ایران
#معدن
@industromy