پیرسن به شرح سه مرحلۀ سفر قهرمانی، یعنی تدارک، سفر و بازگشت که با مراحل رشد روانی انسان همتراز هستند، میپردازد. او به ما خاطرنشان میسازد ابتدا باید خود را پرورش دهیم (تدارک)، سپس با جان رو به رو شویم (سفر) و سرانجام خویشتن منحصر به فردمان را به جهان عرضه کنیم (بازگشت). او پس از شرح دقیق این مراحل، دست ما را گرفته و به وادی نخستین کهنالگوهایی میکشاند که در زندگیمان در مرحلۀ سفر خود فعال هستند؛ یعنی کهنالگوهای معصوم، یتیم، جنگجو و حامی. ما خوشبینی و اعتماد را از «معصوم» میآموزیم، با تجربۀ سقوط، «یتیم» میشویم، با تعیین هدف و برنامهریزی برای دستیابی به هدفمان «جنگجو» را به زندگیمان میآوریم و زمانی که یاد میگیریم از دیگران و خود حمایت کنیم، کهنالگوی «حامی»، خود را در زندگی ما آشکار ساخته است. با پا نهادن در سفر جان، آرزوهای بزرگتر خود را مییابیم و کهنالگوی «جوینده» را در زندگی به کار میگیریم. وقتی در جست و جوی نابترین خواستۀ خود برمیآییم، دچار رنج و سختیای میشویم که نشانگر این است که «ویرانگر» بسیاری از آنچه را ضروریات زندگیمان به شمار میآوردیم از ما گرفته است. اما در کنار این رنج، ارس نیز جای خود را در سفرمان مییابد و عشق به انسانها، آرمانها، تعهد و وظایف، ما را در بند عشق بیهمتای کهنالگوی «عاشق» گرفتار میکند. این رویارویی با #مرگ و #عشق، خویشتن حقیقی را متولد میکند. «آفریننده» به یاری ما میشتابد تا خویشتن خود را در جهان ابراز کنیم و آمادگی بازگشت به قلمروی پادشاهی خود را بیابیم. در سفر خویشتن درمییابیم که «حکمران» قلمروی پادشاهیمان هستیم...
#بیداری_قهرمان_درون #کارول_اس_پیرسون #فرناز_فرود #ریحانه_فرهنگی
پیرسن به شرح سه مرحلۀ سفر قهرمانی، یعنی تدارک، سفر و بازگشت که با مراحل رشد روانی انسان همتراز هستند، میپردازد. او به ما خاطرنشان میسازد ابتدا باید خود را پرورش دهیم (تدارک)، سپس با جان رو به رو شویم (سفر) و سرانجام خویشتن منحصر به فردمان را به جهان عرضه کنیم (بازگشت). او پس از شرح دقیق این مراحل، دست ما را گرفته و به وادی نخستین کهنالگوهایی میکشاند که در زندگیمان در مرحلۀ سفر خود فعال هستند؛ یعنی کهنالگوهای معصوم، یتیم، جنگجو و حامی. ما خوشبینی و اعتماد را از «معصوم» میآموزیم، با تجربۀ سقوط، «یتیم» میشویم، با تعیین هدف و برنامهریزی برای دستیابی به هدفمان «جنگجو» را به زندگیمان میآوریم و زمانی که یاد میگیریم از دیگران و خود حمایت کنیم، کهنالگوی «حامی»، خود را در زندگی ما آشکار ساخته است. با پا نهادن در سفر جان، آرزوهای بزرگتر خود را مییابیم و کهنالگوی «جوینده» را در زندگی به کار میگیریم. وقتی در جست و جوی نابترین خواستۀ خود برمیآییم، دچار رنج و سختیای میشویم که نشانگر این است که «ویرانگر» بسیاری از آنچه را ضروریات زندگیمان به شمار میآوردیم از ما گرفته است. اما در کنار این رنج، ارس نیز جای خود را در سفرمان مییابد و عشق به انسانها، آرمانها، تعهد و وظایف، ما را در بند عشق بیهمتای کهنالگوی «عاشق» گرفتار میکند. این رویارویی با #مرگ و #عشق، خویشتن حقیقی را متولد میکند. «آفریننده» به یاری ما میشتابد تا خویشتن خود را در جهان ابراز کنیم و آمادگی بازگشت به قلمروی پادشاهی خود را بیابیم. در سفر خویشتن درمییابیم که «حکمران» قلمروی پادشاهیمان هستیم...
#بیداری_قهرمان_درون #کارول_اس_پیرسون #فرناز_فرود #ریحانه_فرهنگی