یادنامه (۱)
در سوگ سایه
«یادگار»
هرگز از مرگ نترسیدم من
مگر امروز که لرزید دلم
داشتم با کیوان
درد دل میکردم
یادم آمد ناگاه
آخرین مانده از آن جمع پراکنده منم
چه کسی خواب تو را خواهد دید
چه کسی از تو سخن خواهد گفت
آه، پوری هم رفت
گفت پوری با ماست
سایه جان ما هستیم
ما صدای سخن عشقیم
یادگار دل ما مژدهٔ آزادی انسان است
#سایه #ه_ا_سایه #امیرهوشنگ_ابتهاج #امیر_هوشنگ_ابتهاج #ابتهاج #شاعر #سراینده #شعر #ادبیات #کتاب #درگذشت_سایه #یادگار #کلک_آزادگان #حمیدا
در سوگ سایه
«یادگار»
هرگز از مرگ نترسیدم من
مگر امروز که لرزید دلم
داشتم با کیوان
درد دل میکردم
یادم آمد ناگاه
آخرین مانده از آن جمع پراکنده منم
چه کسی خواب تو را خواهد دید
چه کسی از تو سخن خواهد گفت
آه، پوری هم رفت
گفت پوری با ماست
سایه جان ما هستیم
ما صدای سخن عشقیم
یادگار دل ما مژدهٔ آزادی انسان است
#سایه #ه_ا_سایه #امیرهوشنگ_ابتهاج #امیر_هوشنگ_ابتهاج #ابتهاج #شاعر #سراینده #شعر #ادبیات #کتاب #درگذشت_سایه #یادگار #کلک_آزادگان #حمیدا