انجمن مهندسی صنایع ایران
6.3K subscribers
1.55K photos
23 videos
4 files
1.47K links
انجمن مهندسی صنایع ایران، عماد مهندسی صنایع کشور

این کانال به جهت توسعه کمی و کیفی نیروهای متخصص مهندسی صنایع که از طریق انجمن بهم پیوسته‌اند، تشکیل شده است.

کتابخانه انجمن: @iiiebook
فرصت های شغلی: t.me/iiie_ir/2601

Contact us: @iiiegram
Download Telegram
🎌 اقتصاد مدیریتی

🔹 دنیای #مدیریت، دنیای #تصمیم_گیری است و در هر تصمیم گیری فرصتی به بهای از دست رفتن سایر #فرصت ها به دست می آید. #اقتصاد مدیریتی دیدگاهی است که هزینه فرصت های از دست رفته به حساب گرفته می شود، هزینه ای که برای تصمیمات بهینه مدیریتی به صفر (حداقل) می رسد.
🔹 مبنای این نگرش، #محدودیت #منابع است. گزینه های تصمیم در این منابع با یکدیگر رقیب هستند و با گزینش هر یک، دیگری به کنار گذاشته می شود.
🔹 در آژانس هوایی آمریکا (NASA) پروژه فضاپیمای X-33 پس از یک میلیارد هزینه و پنج سال صرف وقت برای ایجاد امکان سرمایه گذاری بر روی یک پروژه باارزش تر متوقف می شود و در 79 کشور جنگ زده جهان سالیانه بیش از 790 میلیارد دلار به جای صرف در برنامه های آموزش و بهداشت عمومی صرف هزینه های نظامی می گردد. این ها فرصت هایی هستند که فدای فرصت های رقیب می‌شوند. فرصت های رقیبی که ارزشمندتر به شمار می آیند.
🔹 در این نگرش هیچ ارزش مطلقی وجود ندارد. یک تصمیم خوب در مقابل یک تصمیم بهتر انتخابی نادرست به شمار می آید و یک تصمیم زیان آور در مقابل یک تصمیم فاجعه بار یک تدبیر مدیریتی قابل تحسین است.
🔹 اقتصاد مدیریتی براساس #هزینه_فرصت شکل می گیرد. هزینه ای که تاوان #انتخاب هر چیزی به جز بهترین است.
🆔 @iiie_ir
⛔️ #عدم_شناخت_محیط
📛 #دام_های_اثربخشی_استراتژی (1/5)

🔺 هیچ کس #استراتژی را بدون شناخت محیط طراحی نمی کند ولی به ندرت این شناخت یک شناخت واقعی است.
🔹 انسان هنگامی که به محیط می اندیشد با برداشت های خود از #محیط سروکار دارد و این برداشت ها ممکن است با واقعیت های محیطی متفاوت باشد.
🔺 برداشت های انسان را #الگوی_ذهنی او تعیین می کند و واقعیت های محیطی زاییده قواعد #پارادایم ها هستند.
🔹 شناخت انسان از محیط به واسطه #الگو های ذهنی او انجام می‌گیرد و این الگوها یکی از #محدودیت های شناخت واقعی به شمار می‌آیند.
🔺 بسیاری از استراتژی ها در دام شناخت ذهنی (به جای شناخت عینی و واقعی) از #اثربخشی باز می مانند.
چنانچه شناخت سازمان از رقبای اصلی، #نیاز مشتری، #روند تکنولوژی، کالاهای مکمل، کالاهای جایگزین و سایر عوامل محیطی با واقعیت ها مغایر باشد، استراتژی بناشده بر این شناخت بدون تردید محکوم به شکست است.
🔹 شناخت از محیط باید عینی و مبتنی بر واقعیت ها باشد و در غیر این صورت هیچ امیدی به #اثربخشی استراتژی نخواهد بود.
🔺 پیچیدگی کار در این است که مرجع قضاوت های انسان برداشت های او از موضوعات است و بدین جهت انسان قادر نیست تا به سادگی مشکل الگوی ذهنی خود را کشف کند. بسیاری از سازمان‌ها تا مرز نابودی به برداشت های (اشتباه) خود از محیط پای بند بوده اند.
🔹 اولین گام برای دست یابی به استراتژی اثربخش، دوری جستن از برداشت های ذهنی و پای بندی به واقعیت های عینی است.
🔺 دسترسی به واقعیت های عینی در مورد مشتری، رقیب، بازار و ... کاری دشوار و پرهزینه است و این پیچیدگی ها تمایل زیادی به استفاده از برداشت های ذهنی ایجاد می کند ولی استفاده از برداشت های ذهنی به جای واقعیت های عینی موثرترین روش برای کشتن اثربخشی است.
🆔 @iiie_ir
🔃فرایند تفکر

🔸 #تئوری_محدودیت_ها دارای سه شاخه اصلی #لجستیک، #ارزیابی_عملکرد و #فرایند_تفکر (Thinking Process) می باشد.

🔸 هر یک از این شاخه ها خود به شاخه های متعدد دیگری توسعه یافته اند.

🔸 ظهور #فرایند_تفکر، تاثیر قابل توجهی در حل مشکلات و پیشرفت بسیاری از کارخانجات و سازمان ها داشت.

🔸 فرایند تفکر با این نگرش ایجاد شد که در #سازمان ها علاوه بر #محدودیت های فیزیکی، محدودیت های مدیریتی و سیاستی و نیز محدودیت هایی که ناشی از بکارگیری الگوی ناصحیح و ناکارامد است، وجود دارد و شناسایی و رفع آنها در #کارایی و راندمان #سیستم موثر است.

🔸 از دیدگاه برخی #مدیران و صاحب نظران، فرایند تفکر می تواند نقطه شروع مناسبی برای شناسایی این دسته از محدودیت ها باشد.

🔸 نامناسب ترین عمل در #فرایند #بهبود #سیستم این است که تمام تمرکز بر روی فعالیت های مربوط به محدودیت فیزیکی سیستم باشد در حالی که در #فرایند_بهبود، #محدودیت های غیرفیزیکی نقش مهمی ایفا می کنند.

🔸 مبدع تئوری، Goldratt معتقد بود، مدیران برای رویارویی مناسب با این محدودیت نیازمند #تصمیم_گیری و پاسخگویی به سه سوال اساسی و بنیادی زیر می باشند:

1⃣ چه چیز باید تغییر کند؟ (What to change)
2⃣ به چه چیز #تغییر کند؟ (To what to change)
3⃣ این تغییر، چگونه باید اعمال گردد؟ (How to make the change happen)

🔸 بسیاری از اندیشمندان در حوزه فرایند تفکر، براین باورند که پاسخ به این سه پرسش، پیامد کشف و شناسایی محدودیت ها و برطرف کردن یا بکارگیری موثر آنها را به دنبال خواهد داشت.

🔸 فرایند تفکر در واکنش به سوال چه چیز باید تغییر کند؟ تعیین و شناسایی #مساله یا ناسازگاری اساسی (محدودیت) را توصیه می کند.

🔸 پاسخ به سوال به چه چیز باید تغییر کند؟ تدوین یک راه حل کامل به کمک تزریق (Injection) ایجاد تغییر در سیستم را پیشنهاد می کند.

🔸 و در پاسخ به سوال چگونه این تغییر بایستی اعمال گردد؟ جهت بکارگیری و اجرای طرح و راه حل پیشنهادی در مرحله قبل، تهیه نیازمندی های راه حل ارائه شده را توصیه می شود.

🔸 #تئوری_محدودیت_ها نقشه اجرای #تغییر و #مدیریت آن را از مرحله شناخت #مساله تا دست یابی به #هدف تغییر یعنی #بهبود_مستمر ترسیم می کند.

🔸 باید توجه داشت که حتی اگر تغییر و حاصل #فرایند_تغییر کاملا شناسایی و تدوین شده باشد، نحوه اجرای تغییر است که #موفقیت یا شکست تلاش ها را تضمین می کند.

🔸 فرایند تفکر به عنوان شاخه ای از تئوری محدودیت ها می تواند ماهیت #مقاومت (محدودیت سیستم) را شناسایی کند، مزایای آن را مشخص سازد و از این مزایا به نفع تغییر استفاده کند.

🔸 بنابراین تئوری محدودیت ها نه تنها مقاومت را نفی نمی کند بلکه آن را امری طبیعی و لازم در نظر می گیرد و به مدیران کمک می کند تا تغییر را با موفقیت مدیریت کنند.
🆔 @iiie_ir
#تئوری_محدودیت_ها (TOC) را کامل یاد بگیرید

♦️ وقتی مشغول کمک به #بهبود #فعالیت های شرکت کوچکی می شوید که می خواهد کمی #توسعه یابد یکی از #روش هایی که مهندس صنایع بکار می برد، #مدیریت #محدودیت هاست.

♦️ به عنوان دانشجو یا دانش آموخته #مهندسی_صنایع هر چه زودتر تئوری محدودیت ها را فرا بگیرید و تا آنجا که می توانید درباره آن مطالعه کنید.

♦️ یک #مهندس_صنایع خوب، زمانی می تواند برای شرکتش قدر و منزلت به ارمغان آورد که #وقت خود را بیهوده تلف نکند و به نیرومند کردن نقاطی که در حال حاضر هم قوی هستند، توجهی نکند.

♦️ یک مهندس صنایع خوب به جای این کار، از یک #دیدگاه عمومی تر و #کل_نگری که #قابلیت بازگشت به عقب و #تحلیل تصویر بزرگ تر یک فلسفه #موثر جهت #بهبود را دارد (مثل TOC)، استفاده می کند تا به #مدیران و #تیم ها، نقاط #ضعف و این که چه کاری انجام دهند را پیشنهاد دهد.
#مهندس_صنایع_بهتر (30/30)
🆔 @iiie_ir
⚖️ #جاری_سازی_تفکر_سیستمی (1)

🔹 معمولا راه_حل #بهینه #مسائل سازمانی، از توجه به نظرات همه طرف های مرتبط با #مساله حاصل می شود؛ باید بتوانید #سیستم را به طرف راه حل #بهینه هدایت کنید.

🔹 نقش یک #مهندس_صنایع در مواجهه با تضادهای سازمانی، مثل یک قاضی است نه یکی از طرف های دعوا.

🔹 لازمه اکثر شغل های #مهندسی_صنایع، در نظر گرفتن #منافع کل #سازمان است نه منافع بخشی از آن.

▫️ به عنوان نمونه، در #کنترل #موجودی #مواد_اولیه، #راه_حل بهینه از لحاظ کردن مجموع دیدگاه های مالی، تدارکات، انبار و #تولید حاصل می شود. سیاست بهینه #کنترل_موجودی، سیاستی است که مجموع #هزینه های سفارش دهی، نگهداری موجودی و #ریسک کمبود مواد اولیه را حداقل کند و محدودیت #منابع مالی سازمان را رعایت کند. نه لزوما با #مدل ریاضی، بلکه حداقل به صورت کیفی، باید اطمینان پیدا کنید که راه حل اتخاذشده، از برآیند بهینه #دیدگاه های مختلف، حاصل شده است.

◽️ در #برنامه_ریزی تولید باید بین دیدگاه های (بعضا متضاد) #بازاریابی و #فروش، #مهندسی، تدارکات، تولید، امور مالی و #منابع_انسانی، تعادل بهینه برقرار کنید.

▪️ به عنوان نمونه ای دیگر، یک #مهندس_صنایع که به عنوان #تحلیلگر یک #سیستم اطلاعاتی عمل می کند: کاربران سیستم، خواسته های بسیاری دارند که ممکن است برآورده کردن همه آنها در محدوده #پروژه نباشد. از طرف دیگر، برنامه نویسان در مقابل خیلی از خواسته های کاربران موضع می گیرند و آنها را رد می کنند. تحلیلگر باید بتواند در تضاد بین این دو دیدگاه، تعادل مناسبی برقرار کند. یعنی هم #نیاز های کاربران را درک و اولویت بندی کند و هم اینکه محدویت های زمانی پروژه و #محدودیت های فنی برنامه نویسان را درک کند و به کاربران انتقال دهد.
#تفکر_سیستمی
#انتقال_تجربه
🆔 @iiie_ir