💦 تغییر، تحول و تغییر بنیادی
▫️ معنای اصلی واژه فرانسوی Changer، عوض شدن یا #تغییر جهت دادن است مثل درختی که به دنبال نور خورشید تغییر جهت می دهد.
▫️ این ایده که تنها چیز ثابت، تغییر است، دست کم از زمان Heraclitus در ۵٠٠ سال قبل از میلاد مطرح بوده است.
▫️ امروزه در #سازمان ها و #کسب_و_کار، واژه تغییر به موارد متعددی اشاره می کند که گاهی به معنای تغییر بیرونی در #فناوری، #مشتری ها، #رقبا، #ساختار #بازار یا #محیط اجتماعی و سیاسی است.
▫️ می دانیم که جهان پیوسته تغییر می کند و ما باید با آن سازگار بشویم. تغییر، همچنین به تغییرات درونی نیز اشاره می کند: چگونه سازمان با تغییرات محیط سازگار شود. باید توجه داشت که آیا تغییرات درونی در انجام کارها، دیدگاه یا #استراتژی با تغییرات بیرونی سازگار است یا خیر؟
▫️ توجه به مناسب بودن تغییرات درونی، مدیران را به مداخله مجبور می کند. از این رو، امروزه تغییر به معنای برنامه هایی از بالا به پایین مثل #سازماندهی مجدد، #مهندسی_مجدد و بسیاری برنامه های مجدد دیگر است.
▫️ این برنامه های تغییر معمولا از بالا اعمال می شوند و حتی اگر با نیت و منطق مدیریت نیز مخالفتی وجود نداشته باشد، بسیاری از افراد احساس می کنند در معرض تهدید یا دخالت قرار دارند. به بیانی مردم در برابر تغییر مقاومت نمی کنند بلکه در مقابل اعمال تغییر #مقاومت می کنند.
▪️ این روزها برخی مدیران از کلمه #تحول استفاده می کنند تا تغییر سازمانی فراگیری مثل آن چه در GE یا شرکت نفتی Shell روی داده است را توصیف کنند.
▪️ تحول معانی متفاوتی دارد. به بیانی بدون تحول کارکنان، در عمل هیچ تغییری اتفاق نمی افتد. شاید هنوز به دلیل سنت برنامه های تغییر از بالا به پایین فکر می کنیم که تحول شرکت به معنای تغییرات بزرگی است که مدیریت ارشد آنها را اعمال می کند. (ریشه لاتین این واژه به معنای تغییر شکل دادن است) یا در معنای ضمنی تحول سازمان از یک وضعیت به وضعیتی دیگر هستیم.
⏹ واژه تغییر بنیادی برای توصیف تغییر سازمانی که تغییر درونی #ارزش ها، آرزوها و رفتارهای افراد را به تغییر بیرونی #فرایند ها، استراتژی ها، کارها و #سیستم ها پیوند می زند استفاده می کنیم. واژه بنیادی از واژه لاتین Fondues مشتق شده ا ست. این واژه به معنای حرکت به سمت بنیان و ریشه است.
⏹ در تغییر بنیادی، #یادگیری وجود دارد. سازمان فقط کاری جدید را انجام نمی دهد بلکه #توانایی انجام کارها به شیوه ای جدید را یاد می گیرد. در واقع، توانایی تغییر مداوم را ایجاد می کند.
⏹ تاکید بر تغییر درونی و بیرونی از این نکته بر می خیزد که سازمان های صنعتی بزرگ با #زمان کشتی می گیرند. تغییر استراتژی ها، ساختارها و سیستم ها کافی نیست. باید تفکری که این استراتژی ها و ساختارها را ایجاد می کند، تغییر داد.
🆔 @iiie_ir
▫️ معنای اصلی واژه فرانسوی Changer، عوض شدن یا #تغییر جهت دادن است مثل درختی که به دنبال نور خورشید تغییر جهت می دهد.
▫️ این ایده که تنها چیز ثابت، تغییر است، دست کم از زمان Heraclitus در ۵٠٠ سال قبل از میلاد مطرح بوده است.
▫️ امروزه در #سازمان ها و #کسب_و_کار، واژه تغییر به موارد متعددی اشاره می کند که گاهی به معنای تغییر بیرونی در #فناوری، #مشتری ها، #رقبا، #ساختار #بازار یا #محیط اجتماعی و سیاسی است.
▫️ می دانیم که جهان پیوسته تغییر می کند و ما باید با آن سازگار بشویم. تغییر، همچنین به تغییرات درونی نیز اشاره می کند: چگونه سازمان با تغییرات محیط سازگار شود. باید توجه داشت که آیا تغییرات درونی در انجام کارها، دیدگاه یا #استراتژی با تغییرات بیرونی سازگار است یا خیر؟
▫️ توجه به مناسب بودن تغییرات درونی، مدیران را به مداخله مجبور می کند. از این رو، امروزه تغییر به معنای برنامه هایی از بالا به پایین مثل #سازماندهی مجدد، #مهندسی_مجدد و بسیاری برنامه های مجدد دیگر است.
▫️ این برنامه های تغییر معمولا از بالا اعمال می شوند و حتی اگر با نیت و منطق مدیریت نیز مخالفتی وجود نداشته باشد، بسیاری از افراد احساس می کنند در معرض تهدید یا دخالت قرار دارند. به بیانی مردم در برابر تغییر مقاومت نمی کنند بلکه در مقابل اعمال تغییر #مقاومت می کنند.
▪️ این روزها برخی مدیران از کلمه #تحول استفاده می کنند تا تغییر سازمانی فراگیری مثل آن چه در GE یا شرکت نفتی Shell روی داده است را توصیف کنند.
▪️ تحول معانی متفاوتی دارد. به بیانی بدون تحول کارکنان، در عمل هیچ تغییری اتفاق نمی افتد. شاید هنوز به دلیل سنت برنامه های تغییر از بالا به پایین فکر می کنیم که تحول شرکت به معنای تغییرات بزرگی است که مدیریت ارشد آنها را اعمال می کند. (ریشه لاتین این واژه به معنای تغییر شکل دادن است) یا در معنای ضمنی تحول سازمان از یک وضعیت به وضعیتی دیگر هستیم.
⏹ واژه تغییر بنیادی برای توصیف تغییر سازمانی که تغییر درونی #ارزش ها، آرزوها و رفتارهای افراد را به تغییر بیرونی #فرایند ها، استراتژی ها، کارها و #سیستم ها پیوند می زند استفاده می کنیم. واژه بنیادی از واژه لاتین Fondues مشتق شده ا ست. این واژه به معنای حرکت به سمت بنیان و ریشه است.
⏹ در تغییر بنیادی، #یادگیری وجود دارد. سازمان فقط کاری جدید را انجام نمی دهد بلکه #توانایی انجام کارها به شیوه ای جدید را یاد می گیرد. در واقع، توانایی تغییر مداوم را ایجاد می کند.
⏹ تاکید بر تغییر درونی و بیرونی از این نکته بر می خیزد که سازمان های صنعتی بزرگ با #زمان کشتی می گیرند. تغییر استراتژی ها، ساختارها و سیستم ها کافی نیست. باید تفکری که این استراتژی ها و ساختارها را ایجاد می کند، تغییر داد.
🆔 @iiie_ir
🎌 اصول و قواعد #رقابت
🔹 آیا می توان #رفتار #محیط #رقابتی را Theorize کرد؟ اندیشمندان و محققین تلاش های زیادی را در جهت ارائه یک نظریه عمومی برای بررسی و پیش بینی #رفتار بازار رقابتی انجام داده اند.
🔹 یک نظریه عمومی منسجم که قادر به #یکپارچه_سازی دانسته های کنونی بشر در قالب یک منطق واحد باشد و در عین حال یافته ها و پدیده های آینده را نیز پاسخگویی نماید، ابزاری ارزشمند برای مفاهیم و کاربردهای #استراتژی است.
🔹 در یکی از اولین و موفق ترین تلاش ها در این زمینه با الهام از نتایج مطالعات در زمینه تنازع بقا جانوران در محیط زیست 10 اصل مهم و ارزشمند درباره رقابت محیط #کسب_و_کار بیان شده است که ابعاد مهمی از رفتار محیط رقابتی را نشان می دهند و زیربنای شکل گیری رویکردهای مختلف استراتژی به شمار می آیند.
1⃣ هر کسب و کاری باید در محدوده بازار خود نسبت به تمام #رقبا به طور انحصاری برتری داشته باشد. محدوده این بازار با توجه به ویژگی هایی که سازمان برای خود انتخاب می کند، تعریف می شود.
2⃣ مرزهای حوزه رقابت با نقاطی که رقبا در آن مشترک هستند تعیین می شود.
3⃣ در هر خط مرزی همواره رقیبی وجود دارد که مرز را معین می کند.
4⃣ تعداد رقبای مرزی به تعداد #تعادل ممکن بین ویژگی های رقابتی و قابلیت هایی که نسبت به رقبا #مزیت ایجاد می کند بستگی دارد. بنابراین:
الف) هر چه متغیرهای محیطی بیشتر باشد، تعداد تعادل ممکن بیشتر می شود.
ب) هر چه تنوع منابع مورد نیاز بیشتر باشد، تعداد تعادل ممکن بیشتر می شود.
ج) چنان چه فقط یک متغیر مهم محیطی وجود داشته باشد تنها یک رقیب باقی خواهد ماند.
5⃣ هر یک از رقبا صرف نظر از نقش آنان در محیط رقابتی برای بقا به منابع خاصی نیاز دارد.
6⃣ چنان چه در منابع لازم برای رقابت محدودیتی وجود نداشته باشد هر رقیبی تمایل به #رشد نامحدود دارد.
7⃣ تقریبا همیشه میزان رشد یک سازمان با قابلیت دسترسی رقبا به منابع محدود می شود.
8⃣ هیچ دو رقیبی نمی توانند در شرایط یکسان محیطی همزیستی کنند. این وضعیت ناپایدار بوده و نهایتا یکی به نفع دیگری از محیط رقابت خارج خواهد شد.
9⃣ سطوح بالاتر رقابت نمیتوانند بدون وجود سطوح پایینتر باقی بمانند. (تعادل عمودی)
🔟 در رقابت افقی بین #سازمان ها، روابط بین رقبا در #تعادل_دینامیکی قرار دارد.
🆔 @iiie_ir
🔹 آیا می توان #رفتار #محیط #رقابتی را Theorize کرد؟ اندیشمندان و محققین تلاش های زیادی را در جهت ارائه یک نظریه عمومی برای بررسی و پیش بینی #رفتار بازار رقابتی انجام داده اند.
🔹 یک نظریه عمومی منسجم که قادر به #یکپارچه_سازی دانسته های کنونی بشر در قالب یک منطق واحد باشد و در عین حال یافته ها و پدیده های آینده را نیز پاسخگویی نماید، ابزاری ارزشمند برای مفاهیم و کاربردهای #استراتژی است.
🔹 در یکی از اولین و موفق ترین تلاش ها در این زمینه با الهام از نتایج مطالعات در زمینه تنازع بقا جانوران در محیط زیست 10 اصل مهم و ارزشمند درباره رقابت محیط #کسب_و_کار بیان شده است که ابعاد مهمی از رفتار محیط رقابتی را نشان می دهند و زیربنای شکل گیری رویکردهای مختلف استراتژی به شمار می آیند.
1⃣ هر کسب و کاری باید در محدوده بازار خود نسبت به تمام #رقبا به طور انحصاری برتری داشته باشد. محدوده این بازار با توجه به ویژگی هایی که سازمان برای خود انتخاب می کند، تعریف می شود.
2⃣ مرزهای حوزه رقابت با نقاطی که رقبا در آن مشترک هستند تعیین می شود.
3⃣ در هر خط مرزی همواره رقیبی وجود دارد که مرز را معین می کند.
4⃣ تعداد رقبای مرزی به تعداد #تعادل ممکن بین ویژگی های رقابتی و قابلیت هایی که نسبت به رقبا #مزیت ایجاد می کند بستگی دارد. بنابراین:
الف) هر چه متغیرهای محیطی بیشتر باشد، تعداد تعادل ممکن بیشتر می شود.
ب) هر چه تنوع منابع مورد نیاز بیشتر باشد، تعداد تعادل ممکن بیشتر می شود.
ج) چنان چه فقط یک متغیر مهم محیطی وجود داشته باشد تنها یک رقیب باقی خواهد ماند.
5⃣ هر یک از رقبا صرف نظر از نقش آنان در محیط رقابتی برای بقا به منابع خاصی نیاز دارد.
6⃣ چنان چه در منابع لازم برای رقابت محدودیتی وجود نداشته باشد هر رقیبی تمایل به #رشد نامحدود دارد.
7⃣ تقریبا همیشه میزان رشد یک سازمان با قابلیت دسترسی رقبا به منابع محدود می شود.
8⃣ هیچ دو رقیبی نمی توانند در شرایط یکسان محیطی همزیستی کنند. این وضعیت ناپایدار بوده و نهایتا یکی به نفع دیگری از محیط رقابت خارج خواهد شد.
9⃣ سطوح بالاتر رقابت نمیتوانند بدون وجود سطوح پایینتر باقی بمانند. (تعادل عمودی)
🔟 در رقابت افقی بین #سازمان ها، روابط بین رقبا در #تعادل_دینامیکی قرار دارد.
🆔 @iiie_ir
🎯 محیط #فعالیت
🔹 #محیط سازمان با مجموعه عوامل موثر بر سازمان که از کنترل مستقیم آن خارج است، تعریف می شود.
🔹 این عوامل نیروهایی را بر سازمان وارد می کند که چنان چه در جهت حرکت #سازمان و در برگیرنده منافع بالقوه ای بر آن باشد #فرصت و چنانچه بالقوه بازدارنده حرکت سازمان و در برگیرنده زیان هایی برای آن باشد #تهدید خوانده می شود.
🔹 منشا این نیروها #رقبا، #تامین_کنندگان، توزیع کنندگان، #مشتریان، #کارکنان، اتحادیه ها، سهامداران و ... هستند.
🔹 برای تعیین عوامل محیطی #الگو های متعددی ارائه شده است یکی از این الگوها، الگوهای PEST است که محیط کسب و کار را با چهار گروه عوامل سیاسی (P)، اقتصادی (E)، اجتماعی (S) و تکنولوژیک (T) تعریف می کند.
🔹 الگوی پورتر نیز برای #محیط 5 گروه از عوامل را پیشنهاد می کند. این گروه ها عبارتند از رقبای اصلی (R)، مشتریان (C)، تامین کنندگان (S)، تازه واردان به صنعت (NC) و کالاهای جایگزین (SP).
🔹 آندرو گرو (Grow A) گروه ششم را با عنوان کالاهای مکمل به الگوی پوتر اضافه می کند.
🔹 برای #اثربخشی یک #استراتژی باید این عوامل و مولفه های آن به درستی درک شود و در مرحله #تدوین و #پیاده_سازی مورد ملاحظه قرار گیرد.
🆔 @iiie_ir
🔹 #محیط سازمان با مجموعه عوامل موثر بر سازمان که از کنترل مستقیم آن خارج است، تعریف می شود.
🔹 این عوامل نیروهایی را بر سازمان وارد می کند که چنان چه در جهت حرکت #سازمان و در برگیرنده منافع بالقوه ای بر آن باشد #فرصت و چنانچه بالقوه بازدارنده حرکت سازمان و در برگیرنده زیان هایی برای آن باشد #تهدید خوانده می شود.
🔹 منشا این نیروها #رقبا، #تامین_کنندگان، توزیع کنندگان، #مشتریان، #کارکنان، اتحادیه ها، سهامداران و ... هستند.
🔹 برای تعیین عوامل محیطی #الگو های متعددی ارائه شده است یکی از این الگوها، الگوهای PEST است که محیط کسب و کار را با چهار گروه عوامل سیاسی (P)، اقتصادی (E)، اجتماعی (S) و تکنولوژیک (T) تعریف می کند.
🔹 الگوی پورتر نیز برای #محیط 5 گروه از عوامل را پیشنهاد می کند. این گروه ها عبارتند از رقبای اصلی (R)، مشتریان (C)، تامین کنندگان (S)، تازه واردان به صنعت (NC) و کالاهای جایگزین (SP).
🔹 آندرو گرو (Grow A) گروه ششم را با عنوان کالاهای مکمل به الگوی پوتر اضافه می کند.
🔹 برای #اثربخشی یک #استراتژی باید این عوامل و مولفه های آن به درستی درک شود و در مرحله #تدوین و #پیاده_سازی مورد ملاحظه قرار گیرد.
🆔 @iiie_ir
🛠 مکتب تلفیقی
▫️ مکتب #تلفیقی (Configuration School) هر یک از #مکاتب_استراتژی را برای یک مرحله از دگردیستی (مراحل مختلف #چرخه_عمر_سازمان) مناسب می داند و تضاد ظاهری بین آنها را در #یکپارچگی و کامل کنندگی تعریف می کند.
▫️ این #مکتب در عمل و در ادبیات #استراتژی جایگاه ویژه ای یافته است.
▫️ از یک سو #توصیفی است و #سازمان ها را به صورت گروه هایی از #رقبا می نگرد و از سوی دیگر تمام مکاتب را در جای خود معتبر دانسته و آنها را یکپارچه تصور می کند.
▫️ برای مثال مکتب #برنامه_ریزی برای سازمان های مکانیکی در #محیط نسبتا #پایدار رویکرد #اثربخش خواهد بود و در عین حال مکتب #کارآفرینی برای شرایط راه اندازی یک #کسب_و_کار کارساز است.
#مکاتب_استراتژی (10/10)
🆔 @iiie_ir
▫️ مکتب #تلفیقی (Configuration School) هر یک از #مکاتب_استراتژی را برای یک مرحله از دگردیستی (مراحل مختلف #چرخه_عمر_سازمان) مناسب می داند و تضاد ظاهری بین آنها را در #یکپارچگی و کامل کنندگی تعریف می کند.
▫️ این #مکتب در عمل و در ادبیات #استراتژی جایگاه ویژه ای یافته است.
▫️ از یک سو #توصیفی است و #سازمان ها را به صورت گروه هایی از #رقبا می نگرد و از سوی دیگر تمام مکاتب را در جای خود معتبر دانسته و آنها را یکپارچه تصور می کند.
▫️ برای مثال مکتب #برنامه_ریزی برای سازمان های مکانیکی در #محیط نسبتا #پایدار رویکرد #اثربخش خواهد بود و در عین حال مکتب #کارآفرینی برای شرایط راه اندازی یک #کسب_و_کار کارساز است.
#مکاتب_استراتژی (10/10)
🆔 @iiie_ir