Forwarded from باشگاه کوهنوردی آرياز بم (Mh Kh)
#پنجمین برنامه فصل #بهار97
باشگاه کوهنوردی #آریاز #بم
🏞برنامه همایش استانی مهتاب نوردی #کفه نمک سیرجان و کوهپیمایی ارتفاعات باغ چوبی و بازدید از باغ سنگی سیرجان
.
💠خدمات برنامه؛ترانسفر،شام،صبحانه،نهار،بیمه
.
🚩منطقه برنامه سیرجان
.
⏳تاریخ اجرای برنامه: 13و 14 اردیبهشت
#پنجشنبه ظهر تا #جمعه عصر
.
🌄سطح برنامه گردشگری
.
👤سرپرست برنامه :آقای محمد کفاشیان
.
☎️ شماره تماس سرپرست جهت نام نویسی: 09133443389
.
💸هزینه
30/000تومان
.
💳شماره کارت جهت واریز
6104337873239725
بانک ملت بنام محمد کفاشیان
.
📢 لوازم مورد نیازبرنامه:
کیسه خواب(یا پتو)یا چادر،زیرانداز،اب اشامیدنی،کوله،ملزومات شخصی
.
🚌ظرفیت 20نفر
.
🕕زمان برنامه و حرکت:
پنج شنبه ساعت 12
برگشت ساعت #تقریبا 15از مقصد
.
📌محل حرکت:
#بم-میدان بسیج- جنب پارک
http://uupload.ir/files/kn8g_negar_29042018_211154.jpg
باشگاه کوهنوردی آریاز بم👇
@ariyazbam
باشگاه کوهنوردی #آریاز #بم
🏞برنامه همایش استانی مهتاب نوردی #کفه نمک سیرجان و کوهپیمایی ارتفاعات باغ چوبی و بازدید از باغ سنگی سیرجان
.
💠خدمات برنامه؛ترانسفر،شام،صبحانه،نهار،بیمه
.
🚩منطقه برنامه سیرجان
.
⏳تاریخ اجرای برنامه: 13و 14 اردیبهشت
#پنجشنبه ظهر تا #جمعه عصر
.
🌄سطح برنامه گردشگری
.
👤سرپرست برنامه :آقای محمد کفاشیان
.
☎️ شماره تماس سرپرست جهت نام نویسی: 09133443389
.
💸هزینه
30/000تومان
.
💳شماره کارت جهت واریز
6104337873239725
بانک ملت بنام محمد کفاشیان
.
📢 لوازم مورد نیازبرنامه:
کیسه خواب(یا پتو)یا چادر،زیرانداز،اب اشامیدنی،کوله،ملزومات شخصی
.
🚌ظرفیت 20نفر
.
🕕زمان برنامه و حرکت:
پنج شنبه ساعت 12
برگشت ساعت #تقریبا 15از مقصد
.
📌محل حرکت:
#بم-میدان بسیج- جنب پارک
http://uupload.ir/files/kn8g_negar_29042018_211154.jpg
باشگاه کوهنوردی آریاز بم👇
@ariyazbam
Forwarded from باشگاه کوهنوردی آرياز بم (Mh Kh)
#پنجمین برنامه فصل #بهار97
باشگاه کوهنوردی #آریاز #بم
🏞برنامه همایش استانی مهتاب نوردی #کفه نمک سیرجان و کوهپیمایی ارتفاعات باغ چوبی و بازدید از باغ سنگی سیرجان
.
💠خدمات برنامه؛ترانسفر،شام،صبحانه،نهار،بیمه
.
🚩منطقه برنامه سیرجان
.
⏳تاریخ اجرای برنامه: 13و 14 اردیبهشت
#پنجشنبه ظهر تا #جمعه عصر
.
🌄سطح برنامه گردشگری
.
👤سرپرست برنامه :آقای محمد کفاشیان
.
☎️ شماره تماس سرپرست جهت نام نویسی: 09133443389
.
💸هزینه
30/000تومان
.
💳شماره کارت جهت واریز
6104337873239725
بانک ملت بنام محمد کفاشیان
.
📢 لوازم مورد نیازبرنامه:
کیسه خواب(یا پتو)یا چادر،زیرانداز،اب اشامیدنی،کوله،ملزومات شخصی
.
🚌ظرفیت 20نفر
.
🕕زمان برنامه و حرکت:
پنج شنبه ساعت 12
برگشت ساعت #تقریبا 15از مقصد
.
📌محل حرکت:
#بم-میدان بسیج- جنب پارک
http://uupload.ir/files/kn8g_negar_29042018_211154.jpg
باشگاه کوهنوردی آریاز بم👇
@ariyazbam
باشگاه کوهنوردی #آریاز #بم
🏞برنامه همایش استانی مهتاب نوردی #کفه نمک سیرجان و کوهپیمایی ارتفاعات باغ چوبی و بازدید از باغ سنگی سیرجان
.
💠خدمات برنامه؛ترانسفر،شام،صبحانه،نهار،بیمه
.
🚩منطقه برنامه سیرجان
.
⏳تاریخ اجرای برنامه: 13و 14 اردیبهشت
#پنجشنبه ظهر تا #جمعه عصر
.
🌄سطح برنامه گردشگری
.
👤سرپرست برنامه :آقای محمد کفاشیان
.
☎️ شماره تماس سرپرست جهت نام نویسی: 09133443389
.
💸هزینه
30/000تومان
.
💳شماره کارت جهت واریز
6104337873239725
بانک ملت بنام محمد کفاشیان
.
📢 لوازم مورد نیازبرنامه:
کیسه خواب(یا پتو)یا چادر،زیرانداز،اب اشامیدنی،کوله،ملزومات شخصی
.
🚌ظرفیت 20نفر
.
🕕زمان برنامه و حرکت:
پنج شنبه ساعت 12
برگشت ساعت #تقریبا 15از مقصد
.
📌محل حرکت:
#بم-میدان بسیج- جنب پارک
http://uupload.ir/files/kn8g_negar_29042018_211154.jpg
باشگاه کوهنوردی آریاز بم👇
@ariyazbam
Forwarded from کـــوهــ و واژهــ (AmirMalihi.)
اعترافات یک کوهنورد
نوشته : #امیرملیحی
چراغی آویزان در اتاقی تاریک ، با دیوارهای نمور و یک میز و صندلی چوبی قدیمی ، همه توضیح این صحنه است .
......................................
- اسمت چیه ؟
- باید بگم !؟
- پَ نَ پَ ، پاشو بندری برقص !
- اسمتو بگو ...
- من ... با اجازه تون ، عاشقم
- عه ... عاشقی ؟ یه بلائی سرت میارم که عاشقی یادت بره .. خب شهرت ؟
- با افتخار ، #کوهنورد
کلافه گی رو می شد در رفتار و گفتار بازجو به وضوح دید ، ولی مجددأ خودش رو جمع و جور کرد و گفت : باید تفهیم اتهام بشی ...
- اتهام !!؟ مگه من چکار کردم !!
بازجو صداشو بلند کرد و گفت : یادت باشه اینجا من سؤال می کنم ، پس هر چی میپرسم ، بی حاشیه جواب بده
- چشم آقا ...
- گفتی اسمت چی بود ؟
- عاشق ... عاشق کوهنورد
[بازجو با تعجب ]
- می گن این کوهنوردا همه چی شون عجیب و غریبه .. راست میگن ، آخه اینم شد اسم !؟
- واسه چی آقا ؟
- گفتم من اینجا سؤال میپرسم ، نه تو !
- خب بگو ببینم ، یعنی چی که کوله میندازی پشتت و چند روز می زنی به کوه و دشت ! که چی بشه ؟
خانواده در عذاب ، طبیعت و کوه در عذاب ، دوستان در عذاب ، همه ازت شاکی ان ، اصلأ معلومه چته !؟ توی کوهنوردی چی دیدی که هی فِرت و فرِت سرت رو می گیرن تو کوهی ، پاتو می گیرن بازم تو کوهی !؟
- آقا از اولش بگم ؟
بازجو با عصبانیت گفت :
کاری نکن کوله تو پر از سنگ کنم و اینقدر دور این اتاق بچرخونمت که زانوهات با هم پنالتی بزنن ، بعله دیگه ، از اولش ....
............................................
کوهنورد مونده بود از کجای ماجرا شروع کنه ، مکثی کرد و گفت : یه روز یکی از دوستام پرسید ، #جمعه چه کاره ای ؟ گفتم واسه چی ؟ گفت :همینجوری ، حالا بگو ... گفتم : هیچی کار خاصی ندارم . بعد گفت : جمعه ساعت ۵ صبح میام دنبالت ، بریم یه جائی .
بازجو پرید وسط حرف کوهنورد و گفت :
- کدوم دوستت؟ اسم و آدرسشو بنویس روی کاغذ
- آقا واسه چی .. بخدا بچۂ خوبیه ، چیکارش دارین آخه !!؟
- زیاد صحبت نکن ، اسمشو بنویس ، همه این مصیبت ها از توی گور همون دوستت در میاد ، خب .. ادامه بده
- هیچی آقا ، جمعه صبح زود اومد دنبالم ، رفتیم کوه تا اون موقع نمیدونستم کوه رفتن چه حسی داره ... یا اونائی که میرن کوه چه جور آدمهائی هستن... ولی وقتی برگشتم کلأ نگاهم نسبت به #کوه و #کوهنوردی تغییر کرد .
بازجو همینطور که به حرفهای کوهنورد گوش میداد، با خودکار توی دستش ور می رفت ، بنظر می رسید حوصله حرفهای اون رو نداره ، گفت : برو سر اصل مطلب ...
- آقا بخدا ما کاری نکردیم ، بذارین بریم آقا ... آخه کوه رفتن کجاش ایراد داره ؟ با چند نفر جمع میشی میری توی طبیعت ، نفس تازه می کنی ، دوستای جدید پیدا می کنی ، مرام رفاقت یاد می گیری ، عاشق طبیعت می شی ، دست همو می گیری...-
- وایسا ببینم ... دست کیو می گیری !؟
- آقا بخدا دست کسی رو نمی گیریم ، منظورم اینه که به همنوردت کمک می کنی ، حمایت اش می کنی ، با مرام کوه آشنا می شی ، ذهنت و جسمت قوی می شه ....اصلا یه چیز دیگه می شی .
- خب دیگه زیاد ورّاجی نکن ..
- عه ... آقا خودتون گفتین همه شو بگم !
- ادامه بده ، حرف نزن !!
- چشم آقا ، بچه های کوه همه شون با معرفتن ، اهل ریا نیستن ، طبیعت رو تمیز می کنن و برمی گردن ، ندیدم کسی توی کوه زباله بریزه ، ندیدم کسی پشت سر کسی حرف بزنه ، ندیدم کسی تشنه بمونه یا گرسنه از کوه برگرده ، ندیدم کسی به ناموس دیگری بد چشمی کنه ، ندیدم کسی تنها بمونه ، ندیدم کسی مغرور باشه ، ندیدم یکی توی کوه ضعف کنه و کسی به دادش نرسه ، و همینطور که گوشه چشمش خیس شده بود هزار تا ندیدم دیگه رو توی ذهنش مرور میکرد .
- چهرۂ بازجو کاملأ تغییر کرده بود و با تأمل به حرفهای کوهنورد گوش می داد
-آقا بخدا ما کاری نکردیم ، اصلا شاکی پرونده من کیه ؟ بگین من خودم میرم ازش طلب رضایت می کنم
- لازم نیست جوون ، خودم ازش رضایت می گیرم . راستی برنامۂ آخر هفته ات چیه ؟
کوهنورد هاج و واج به بازجو نگاهی انداخت و گفت : یعنی چی آقا !!؟
- هیچی ، پنجشنبه بیا با هم بریم یه کوله بخریم ، جمعه منم باهات میام .
✍ #امیرملیحی
🆔@Kooh_O_Vaje
نوشته : #امیرملیحی
چراغی آویزان در اتاقی تاریک ، با دیوارهای نمور و یک میز و صندلی چوبی قدیمی ، همه توضیح این صحنه است .
......................................
- اسمت چیه ؟
- باید بگم !؟
- پَ نَ پَ ، پاشو بندری برقص !
- اسمتو بگو ...
- من ... با اجازه تون ، عاشقم
- عه ... عاشقی ؟ یه بلائی سرت میارم که عاشقی یادت بره .. خب شهرت ؟
- با افتخار ، #کوهنورد
کلافه گی رو می شد در رفتار و گفتار بازجو به وضوح دید ، ولی مجددأ خودش رو جمع و جور کرد و گفت : باید تفهیم اتهام بشی ...
- اتهام !!؟ مگه من چکار کردم !!
بازجو صداشو بلند کرد و گفت : یادت باشه اینجا من سؤال می کنم ، پس هر چی میپرسم ، بی حاشیه جواب بده
- چشم آقا ...
- گفتی اسمت چی بود ؟
- عاشق ... عاشق کوهنورد
[بازجو با تعجب ]
- می گن این کوهنوردا همه چی شون عجیب و غریبه .. راست میگن ، آخه اینم شد اسم !؟
- واسه چی آقا ؟
- گفتم من اینجا سؤال میپرسم ، نه تو !
- خب بگو ببینم ، یعنی چی که کوله میندازی پشتت و چند روز می زنی به کوه و دشت ! که چی بشه ؟
خانواده در عذاب ، طبیعت و کوه در عذاب ، دوستان در عذاب ، همه ازت شاکی ان ، اصلأ معلومه چته !؟ توی کوهنوردی چی دیدی که هی فِرت و فرِت سرت رو می گیرن تو کوهی ، پاتو می گیرن بازم تو کوهی !؟
- آقا از اولش بگم ؟
بازجو با عصبانیت گفت :
کاری نکن کوله تو پر از سنگ کنم و اینقدر دور این اتاق بچرخونمت که زانوهات با هم پنالتی بزنن ، بعله دیگه ، از اولش ....
............................................
کوهنورد مونده بود از کجای ماجرا شروع کنه ، مکثی کرد و گفت : یه روز یکی از دوستام پرسید ، #جمعه چه کاره ای ؟ گفتم واسه چی ؟ گفت :همینجوری ، حالا بگو ... گفتم : هیچی کار خاصی ندارم . بعد گفت : جمعه ساعت ۵ صبح میام دنبالت ، بریم یه جائی .
بازجو پرید وسط حرف کوهنورد و گفت :
- کدوم دوستت؟ اسم و آدرسشو بنویس روی کاغذ
- آقا واسه چی .. بخدا بچۂ خوبیه ، چیکارش دارین آخه !!؟
- زیاد صحبت نکن ، اسمشو بنویس ، همه این مصیبت ها از توی گور همون دوستت در میاد ، خب .. ادامه بده
- هیچی آقا ، جمعه صبح زود اومد دنبالم ، رفتیم کوه تا اون موقع نمیدونستم کوه رفتن چه حسی داره ... یا اونائی که میرن کوه چه جور آدمهائی هستن... ولی وقتی برگشتم کلأ نگاهم نسبت به #کوه و #کوهنوردی تغییر کرد .
بازجو همینطور که به حرفهای کوهنورد گوش میداد، با خودکار توی دستش ور می رفت ، بنظر می رسید حوصله حرفهای اون رو نداره ، گفت : برو سر اصل مطلب ...
- آقا بخدا ما کاری نکردیم ، بذارین بریم آقا ... آخه کوه رفتن کجاش ایراد داره ؟ با چند نفر جمع میشی میری توی طبیعت ، نفس تازه می کنی ، دوستای جدید پیدا می کنی ، مرام رفاقت یاد می گیری ، عاشق طبیعت می شی ، دست همو می گیری...-
- وایسا ببینم ... دست کیو می گیری !؟
- آقا بخدا دست کسی رو نمی گیریم ، منظورم اینه که به همنوردت کمک می کنی ، حمایت اش می کنی ، با مرام کوه آشنا می شی ، ذهنت و جسمت قوی می شه ....اصلا یه چیز دیگه می شی .
- خب دیگه زیاد ورّاجی نکن ..
- عه ... آقا خودتون گفتین همه شو بگم !
- ادامه بده ، حرف نزن !!
- چشم آقا ، بچه های کوه همه شون با معرفتن ، اهل ریا نیستن ، طبیعت رو تمیز می کنن و برمی گردن ، ندیدم کسی توی کوه زباله بریزه ، ندیدم کسی پشت سر کسی حرف بزنه ، ندیدم کسی تشنه بمونه یا گرسنه از کوه برگرده ، ندیدم کسی به ناموس دیگری بد چشمی کنه ، ندیدم کسی تنها بمونه ، ندیدم کسی مغرور باشه ، ندیدم یکی توی کوه ضعف کنه و کسی به دادش نرسه ، و همینطور که گوشه چشمش خیس شده بود هزار تا ندیدم دیگه رو توی ذهنش مرور میکرد .
- چهرۂ بازجو کاملأ تغییر کرده بود و با تأمل به حرفهای کوهنورد گوش می داد
-آقا بخدا ما کاری نکردیم ، اصلا شاکی پرونده من کیه ؟ بگین من خودم میرم ازش طلب رضایت می کنم
- لازم نیست جوون ، خودم ازش رضایت می گیرم . راستی برنامۂ آخر هفته ات چیه ؟
کوهنورد هاج و واج به بازجو نگاهی انداخت و گفت : یعنی چی آقا !!؟
- هیچی ، پنجشنبه بیا با هم بریم یه کوله بخریم ، جمعه منم باهات میام .
✍ #امیرملیحی
🆔@Kooh_O_Vaje
🅱 خداقوت به همنوردان باشگاه کوهنوردی بهمن بم 🌺
#صعود_قله_هزار_4501_متر
#مسیر #درزنگی_باب_زنگی
#جمعه_22_مرداد_1400
باشگاه کوهنوردی بهمن شهرستان بم
#mountain #peak #hezar #4501m #kerman #rayen #babzangi
@kohnavardi_bahman_bam
@hosein.bam.koh2
@amin._.soufi
@saj.jad.s
@amir_riahi70
https://www.instagram.com/p/CSk_EDKIVJI/?utm_medium=share_sheet
#صعود_قله_هزار_4501_متر
#مسیر #درزنگی_باب_زنگی
#جمعه_22_مرداد_1400
باشگاه کوهنوردی بهمن شهرستان بم
#mountain #peak #hezar #4501m #kerman #rayen #babzangi
@kohnavardi_bahman_bam
@hosein.bam.koh2
@amin._.soufi
@saj.jad.s
@amir_riahi70
https://www.instagram.com/p/CSk_EDKIVJI/?utm_medium=share_sheet
Instagram