تراوشات
413 subscribers
651 photos
17 videos
13 files
504 links
Download Telegram
صلی الله علیک یا ذبیح العطشان

📸 yon.ir/EAV19

خدا پدر #حمید_محمدی_محمدی را رحمت کند. خادم‌الحسین بوده و عمری دل‌ها را به حسین نزدیک می‌کرده. امروز روایت «کهنه‌شرم» که روایت او از روضه‌های پدرش بود، را در #کاشوب می‌خواندم و در دل کلی برای پدرش در این اولین شب ماه بکاء خیر طلب کردم و کلی هم یاد ابوی مرحوم خودم افتادم که او هم حسینی بود و دستش چند سالی است که از مجلس عزای حسین کوتاه!

اموات را یادکنیم

#کتاب هم بخوانید!

http://t.me/joinchat/Bg6JbzyRlPbdgrxsLXruMA
امروز چهل و یکمین سال درگذشت #واروژان است
روزنامه همدلی در صفحه یک خود عکس این آهنگساز را کار کرده است.
سال گذشته هم کتابی با نام او از سوی انتشارات «رشدیه» منتشر شد.
http://t.me/joinchat/Bg6JbzyRlPbd
🔹هرکس را عاشورایی است

📸 yon.ir/cE6eC

نوشتن درباره کتاب #کآشوب کار سختی بود و مدام فکر می‌کردم چطور بنویسم تا هم متهم به جانبداری نشوم و هم بگویم که خیلی جاها به دل ننشست (حداقل به دل من به عنوان یک خواننده، نزول اجلال نکرد)؛ به خصوص اینکه کافی است سراغ «پروفسور گوگل» بروید تا ببینید هم نقدهای حرفه‌ای و فنی در مورد این اثر نوشته شده و هم مخاطبان این کتاب نسبتا خوش‌فروش، واکنش‌های گوناگونی نسبت به آن بروز داده‌اند.

اما از لابه‌لای این ۲۳ روایت اگر آنهایی را که اصلا به دل چنگی نزد (شتاب‌زدگی راوی در روایت، بی‌هدف بودن روایت، روشن نبودن مسئله برای راوی و سردرگمی میان خاطرات و ... دلایلی بود که سبب شد چنگال روایت در دل فرو نرود) کناری بگذاریم که شاید حدود دو سوم روایت‌های این کتاب را شامل شود، بودند روایت‌هایی که شما را در موقعیت‌هایی بکر و تازه از روضه قرار می‌دادند. اینکه دیگران قرار ندادند به این خاطر نبود که روایت حرف تازه‌ای نداشت بلکه نوعی تبختر، خودبرتربینی و ... راوی در روایت‌ها موج می‌زد که نمی‌گذاشت اصل موضوع که همان روضه و زندگی باشد دیده شود. بماند که برخی از روایت‌ها هم ارتباطی با روضه و زندگی نداشت و شاید برای این قلم، این ارتباط مکشوف نشد و رخ نشان نداد. اما آنهایی که بکر و تازه بودند چون پیوندی با زندگی و انسان‌هایی برقرار کرده بودند که ممکن است در اطراف خود با آنها هم‌نفس شده باشیم؛ چون راوی بر برج عاج «انا رجل» ننشسته بود (مانند برخی که در اتاق شیشه‌ای می‌نشینند و از بالا، مردم و روضه را تماشا می‌کنند!)

مهم‌ترین ویژگی روایت‌های این کتاب، شخصی بودن آنها است. شاید به همین خاطر هم باشد که برخی از روایت‌ها به مذاق برخی خوش می‌آید و به کام دسته‌ای دیگر نه. اینکه به تعداد افراد روی زمین می‌توان تجربه روضه وجود داشته باشد و اصلا هرکس عاشورایی داشته باشد. احتمالا برای بسیاری از ما پیش آمده که با وجود حضور هم‌زمان در یک مجلس اما نحوه مواجهه‌مان با پدیده‌ای به نام روضه متفاوت باشد، این کتاب نیز در پی نمایش همین موضوع است که هرکس را عاشورایی است.

متن کامل این یادداشت را در لینک زیر بخوانید:
http://fna.ir/bnqtnw

http://t.me/joinchat/Bg6JbzyRlPbd
Forwarded from تراوشات
0011.mov
3.6 MB
فیلمی از لحظه‌ی دستگیری #ژان‌_پل_سارتر و #سیمون_دوبووار توسط پلیس فرانسه در می 68 و در حال پخش روزنامه
https://telegram.me/joinchat/Bg6JbzyRlPbdgrxsLXruMA
به موبایل خود استراحت بدهید
یادداشتی کوتاه درباره کتابخوانی، کودکان و تلفن همراه در ضمیمه کتاب و داستان روزنامه #جام‌جم
https://t.me/joinchat/AAAAADyRlPbJ1dUtS-jLJA
📚گوش کنید: صدای کارگران نشر را نمی‌شنوید؟

از گوشه و کنار صدای خسته ناشران را می‌شنونم. ناشرانی که با عشق وارد حرفه‌ای شده‌اند و حالا صدای خرد شدن استخوان‌هایشان به گوش می‌رسد.

گرانی کاغذ به دنبال آن افزایش قیمت #کتاب شوخی نیست. شاید بسیاری بگویند که «در این اوضاع مردم نان شب ندارند بخورند و تو داری حرف از کتاب می‌زنی» اما واقعیت این است که فقط حرف سر کتاب‌ها و مخاطبان محدودشان نیست. حرف سر کسانی است که رزق زن و بچه خود را از این حوزه در می‌آورند. کتابفروش (وقتی می‌گوییم کتابفروش مراد یک نفر نیست بلکه عوامل یک کتابفروشی مراد است)، پخشی (از مسئول پخش گرفته تا ویزیتور و آن راننده و موتورسواری که کتاب را به نقاط مختلف می‌رساند)، صحاف و چاپخانه‌دار (کارگران این بخش را در نظر بگیرید) و کلی انسان شریف دیگری که با زحمت بسیار و با عشق کتاب‌ها را آماده می‌کردند ولی حالا گرانی کاغذ دست و دل همه را به لرزه انداخته از ناشری که نمی‌تواند منتشر کند تا مخاطبی که امروز سخت‌تر می‌تواند کتاب بخرد و تمام این اتفاقات، زنجیره بزرگی را در بر می‌گیرد که خب دود آن به چشم همه‌مان می‌رود.

ایکاش کسی در این هفته که به #هفته_کتاب مشهور است فکری برای آنها می‌کرد.

@onlybo0k

#حسام_آبنوس

📸 http://l1l.ir/5fyc
🔴 صدای ناکوک برنامه‌های کتابی

(منتشر شده در صفحه 5 رونامه #جم‌جم روز 26 آبان)

🔹قرار شد به بهانه آغاز هفته کتاب برای این ستون یادداشتی بنویسم و از ضرورت‌ها و اهمیت ها برنامه‌سازی در رادیو تلویزیون با محوریت کتاب حرف بزنم. همان ابتدای کار گفتم با تلویزیون قرار نیست کسی کتابخوان شود و داشتن چنین توقعی از اساس اشتباه است. اما می‌توان از تلویزیون به عنوان تریبونی برای رساندن صدای کتاب‌ها به گوش مخاطبان استفاده کرد که خب از همین هم درست استفاده نمی‌شود. یعنی همواره کتاب کالای لوکسی معرفی می‌شود که قشر و طبقه خاصی با آن ارتباط دارند و مردم هم اگر دوست دارند از باب تشبه به آن دسته می‌توانند کتاب بخوانند.

🔹حالا چند سالی است که تلویزیون در برنامه‌سازی توجه بیشتری به مقوله کتاب داشته و شاید بتوان برنامه‌هایی را به عنوان برنامه مرتبط با کتاب نام برد که احتمالا یکی – دو قسمت از آنها را دیده‌ایم یا نقلشان را شنیده بودیم. رویکردی که نشان می‌دهد این «یار مهربان» در نگاه مدیران جایگاه پیدا کرده و می‌خواهند به آن بپردازند اما نبود شناخت صحیح از مفهومی به نام «کتاب» سبب شده صداهای ناکوکی در این حوزه به گوش برسد و برنامه‌هایی را شاهد باشیم که نه تنها دعوت به خواندن نمی‌کند بلکه شاید برای مخاطب عام جذابیتی نداشته باشد و تنها کارکرد آنها برنامه‌ساز شدن «برخی» و دیده شدن دوباره سلبریتی‌ها بر صفحه تلویزیون این بار با محوریت کتاب باشد.
می‌خواستم از برنامه‌هایی که طی این سال‌ها تولید شده نام ببرم اما به نظرم رسید این کار نه تنها فایده ندارد بلکه ممکن است بوی شخصی شدن مسئله از آن به مشام برسد، اما یک پیشنهاد می‌شود داد، آن هم اینکه کدام برنامه تلویزیونی کتاب‌محور توانسته طی این سال‌ها به معرفی و ترویج ولو یک کتاب دست بزند و موفق شود؟ (برنامه‌هایی که در حاشیه آنها کتابی ترویج شده ملاک نیست که خب کارکرد آنها این نیست که از کتاب‌ها حرف بزنند.)

🔹در مجموع خیلی خوب است که در تلویزیون از کتاب‌ها حرف زده می‌شود و برنامه‌هایی با محوریت کتاب تولید می‌شود و عده‌ای سلبریتی که ساعتی قبل در یک برنامه خانوادگی شرکت کرده بودند و از «آخرین بار کِی عاشق شدن»‌های خود حرف زده بودند می‌آیند روبه‌روی دوربین می‌نشینند و از «آخرین کتابی که خواندن» سخن می‌گویند. در هر صورت نباید قدرناشناس بود و همین که از کتاب‌های عزیز در تلویزیون حرف زده می‌شود و جلدهای آنها را در تلویزیون نشان می‌دهند، سپاسگزار بود و دست آنها را به خاطر چنین رفتار فرهنگی و ارزشمندی فشرد و از آنها با حضور مدیران بالادستی تجلیل به عمل آورد.


http://jamejamdaily.ir/?nid=5251&pid=5&type=0
هرکه نان از عمل خویش خورد...

🔹پرده اول:
این روزها درگیر سر و سامان دادن به ضمیمه‌ای با محوریت کتاب و داستان هستم. ضمیمه‌ای که روزهای سه‌شنبه در روزنامه جام‌جم منتشر می‌شود و قرار است در آن بهانه‌ای برای نوشتن و حرف زدن از کتاب‌ها پیدا کنیم تا باب آشتی و همنشینی با کتاب‌ها را باز کنیم و مخاطبان اندکی بیش از گذشته به حرف این یاران مهربان گوش دهند.
روزهای یکشنبه هم روزهای تحویل صفحات است و از صبح تا غروب درگیر و دار رساندن صفحات به صفحه‌بندی و تمام اتفاقات آن هستم.

🔹پرده دوم:
هر ساله به بهانه هفته کتاب جشنواره‌ای با محوریت تولیدات رسانه‌ای با عنوان جشنواره کتاب و رسانه برگزار می‌شود که امسال هفدهمین دوره این جشنواره برگزار شد و امروز برگزیدگان بخش‌های مختلف آن معرفی شد. من هم آثاری را به دبیرخانه این جشنواره فرستاده بودم.

🔹پرده سوم:
امروز یکشنبه است و قرار بود از ساعت 14 الی 16 برگزیدگان این جشنواره معرفی شوند. اما مشغول آماده‌سازی ضمیمه «قفسه جام‌جم» بودم و به همین خاطر نتوانستم در این مراسم شرکت کنم. اما پس از پایان این مراسم خبر رسید که (حسام آبنوس (خبرگزاری فارس) برای اثر با تیتر «رمان باید افراد را از خواب بیدار کند/ بنا نداشتم در «شاه‌کُشی» طرفِ کسی را بگیرم») مورد تقدیر قرار گرفته‌ام. این خبر در کنار لذت آماده‌سازی شماره جدید ضمیمه کتاب احساس خوبی به من داد، سبب شد باور کنم اگر با جدیت کار کنم کارم دیده می‌شود و این یعنی «هرکه نان از عمل خویش خورد». شاید در این روزها که تجربه تازه‌ای در ارتباط با #کتاب کسب می‌کنم این اتفاق حاوی پیام‌هایی باشد که خب باید به مرور آنها را از دل ماجرا بیرون بکشم.

پ.ن: در پایان از لطف همکارانم و همچنین توجه داوران جشنواره «کتاب و رسانه» قدردانی می‌کنم.

@onlybo0k
رمان جدید #محمدحسین_محمدی نویسنده اهل افغانستان (ساکن در سوئد) با عنوان #پایان_روز در نشر چشمه منتشر شد
#خبر
اندراحوالات سلبریتی‌زدگی رفقای برنامه‌ساز و مدیران رسانه‌ای
#کتاب_باز
جای خالی خیلی‌ها...

خبرگزاری ایرنا درباره برگزیده شدن رمان #رهش گزارشی نوشته و در آن سراغ نویسندگان و اهالی رسانه رفته و دلایل آنها برای این انتخاب را جویا شده است.
این گزارش که با تیتر «حقش بود؟» منتشر شده، با دو سؤال به سراغ نویسندگان و خبرنگاران رفته، سؤال اول اینکه آیا انتخاب «رهش» تعجب‌برانگیز بود؟ و سؤال دوم از کتاب‌هایی که می‌توانستند به جای «رهش» جایزه جلال را تصاحب کنند.

بنده نیز مورد لطف دوستان قرار گرفتم و اینطور نوشتم:

🔺«از سؤال اول بهتر است گذر کنیم که قبلاً نظرم را کوتاه درباره رمان اکنون برگزیده شده در جایی نوشتم و ترجیح می‌دهم درباره آن حرفی نزنم و علل انتخاب شدنش را از زبان داوران و دبیر علمی بشنویم که به تقوا نزدیک‌تر است و امیدوارم پاسخی برای آن داشته باشند.»

🔺«اما برای سؤال دوم با توجه به رمان‌هایی که در سال 96 منتشر شدند، به نظرم کارهای دیگری می‌توانستند کاندیدا شوند که البته من باز هم به رای و نظر داوران احترام می‌گذارم و کاندیداها را ارج می‌نهم. اما رمان‌هایی نظیر «شاه‌کُشی» (ابراهیم اکبری دیزگاه)، «تذکره اندوهگینان» (حسام‌الدین مطهری)، «عشق و چیزهای دیگر» (مصطفی مستور)، «رژیسور» (سعید تشکری)، «برادر انگلستان» (علیرضا قزوه)، «راهنمای مردن با گیاهان دارویی» (عطیه عطارزاده) هم می‌شد در میان کاندیداها باشند و هم اثر برگزیده جلال آل‌احمد!»

مشروح این گزارش را اینجا بخوانید:
http://www.irnaplus.ir/fa/news/1845/%D8%AD%D9%82%D8%B4-%D8%A8%D9%88%D8%AF
طبق آمار #خانه_کتاب اثر فوق با شمارگان 30 هزار نسخه، پرشمارگان‌ترین کتاب در ماه مهر بوده است
#دختران_خیابان_انقلاب
💡طبقه متوسط ایران فرهنگ‌گریز است!

آقای عبدالله کوثری، مترجم، در مشهد گفته: «یکی از ویژگی‌های طبقه متوسط در هر جامعه‌ای فرهنگی بودن است و در کشورهای اروپایی این طبقه بورژوا بود که هنر اروپا، فلسفه، نقاشی و ... را زنده نگه داشت و نویسندگان و فیلسوفان خود را تامین کرد که در واقع این بورژوازی متوسط، سازنده فرهنگ غرب بوده است. نگاه به طبقه متوسط امروز جامعه ما نشان می‌دهد که نه تنها کتاب‌خوان نیستند بلکه به تمام معنا فرهنگ‌ گریزند.»
Forwarded from گاف
دشمنی کردن را از «محمد قوچانی» یاد بگیریم

او با چپ‌ها و محمود احمدی‌نژاد دشمن است و هر فرصتی پیدا کند علیه آنها می‌نویسد و منتشر می‌کند.
در حالی که بسیاری از ما این روزها ژست عقل‌محور بودن گرفته‌ایم تا مخاطب را به این بهانه جذب ارزش‌ها کنیم و به همین خاطر وسط لحاف را برای خوابیدن انتخاب کرده‌ایم ولی الگوی دشمنی کردن و ایستادگی بر موضع را باید از قوچانی آموخت.

#رسانه
🔸دوازدهمین شماره ضمیمه کتاب و داستان جام‌جم با عنوان #قفسه امروز منتشر شده
🔸هفت رمان با موضوع انقلاب اسلامی را در آن معرفی کردیم

yon.ir/y7zKr
🔸سرگردان میان قوت و ضعف

📷 yon.ir/rfc5h

🔺«سوگند به فرشتگان در صف» عنوانی است که بر پیشانی رمان مهران نجفی نقش بسته است. عبارتی که برگرفته از آیاتی از کلام الهی است. این نحوه نامگذاری نوید یک اتفاق تازه در داستان‌پردازی و قصه‌گویی می‌دهد. خواننده با خود می‌پندارد با نویسنده‌ای روبه‌رو است که نسبت به سنت‌های فرهنگی بی‌توجه نبوده و به متن قرآن به عنوان یک منبع برای قصه‌گویی نگاه داشته است.

ادامه در : http://fna.ir/brd4kc

#کتابیات
🔸مبادا برایمان نویسنده بتراشند!

مجید اسطیری، داستان‌نویس، در گودریدز نوشته است:

🔺کم کم دارم به نتیجه می‌رسم ما شرقی ها کلا از هم بی خبر هستیم. حجاب ما زبان های مان است و باید هر طور شده در زمینه ادبیات داستانی این حجاب بر طرف شود.


🔺شما میتوانید سه تا نویسنده هندی نام ببرید؟ سلمان رشدی را هم گیریم قبول کنیم! جومپا لاهیری را نباید نام ببرید چون امریکایی است و به انگلیسی مینویسد. میتوانید سه تا رمان نویس پاکستانی نام ببرید؟ میتوانید غیر از نجیب محفوظ که نوبل گرفته سه تا رمان نویس مصری نام ببرید؟


🔺خالد حسینی را نباید به عنوان نویسنده افغانستانی نام ببریزد چون او هم به انگلیسی مینویسد.


🔺هر کسی بتواند با نفرت از ملت خودش چیزی به انگلیسی بنویسد و هویت خودش را پامال کند به احتمال زیاد موفق میشود مثل آقای آراویند آدیگا جایزه من بوکر ببرد و در جهان به عنوان نماینده کشور خودش شود آن هم در حالی که مردم کشور خودش نمی‌توانند رمان را بخوانند و اگر هم بتوانند حتما حالشان از رمانی که نکبت زندگی شان را به جهان مخابره میکند بد می شود.


🔺ترس من از روزی است که در مورد ما هم همین اتفاق بیفتد و بالاخره یک ایرانی متولد آمریکا چیزی به انگلیسی بنویسد و زندگی ما را به لجن بکشد و جایزه ای بگیرد و بالاخره دنیا یک نویسنده ایرانی تقلبی را به عنوان نماینده ادبیات ایران بشناسد.


🔺شاید هم این اتفاق افتاده یا دارد می افتد. آتوسا مشفق یک نویسنده ایرانی متولد آمریکا است که جایزه بوکر را گرفته. هنوز رمانش را نخوانده م و تمایلی هم ندارم بخوانم اما احساس میکنم مجبورم بخوانم ببینم اوضاع از چه قرار است. شما اگر خوانده اید برای من بنویسید.

#کتابیات
👍1