یک اتفاق مثبت فرهنگی در مترو
با #مترو سفر کنید و رایگان #کتاب بخوانید
http://fna.ir/a3xuxw
دیروز برای نوشتن این گزارش 👆یک کتاب خوب رایگان خواندم
http://t.me/joinchat/Bg6JbzyRlPbdgrxsLXruMA
با #مترو سفر کنید و رایگان #کتاب بخوانید
http://fna.ir/a3xuxw
دیروز برای نوشتن این گزارش 👆یک کتاب خوب رایگان خواندم
http://t.me/joinchat/Bg6JbzyRlPbdgrxsLXruMA
یک #گاز کتاب
📷 yon.ir/sctnf
فخرالدین روی خاک مخلوط با گچ و سیمان نشسته بود و ذکر میگفت. «لاالهالاالله» میگفت. خصوصیت ذکر «لاالهالاالله» این است که وقتی میگویی لبهایت تکان نمیخورد و بنابراین کسی متوجه نمیشود، یک جور اخلاص و فاصله گرفتن از ریا دارد که هیچ ذکر دیگری ندارد.
#آلوت
اثر #امیر_خداوردی
http://t.me/joinchat/Bg6JbzyRlPbdgrxsLXruMA
📷 yon.ir/sctnf
فخرالدین روی خاک مخلوط با گچ و سیمان نشسته بود و ذکر میگفت. «لاالهالاالله» میگفت. خصوصیت ذکر «لاالهالاالله» این است که وقتی میگویی لبهایت تکان نمیخورد و بنابراین کسی متوجه نمیشود، یک جور اخلاص و فاصله گرفتن از ریا دارد که هیچ ذکر دیگری ندارد.
#آلوت
اثر #امیر_خداوردی
http://t.me/joinchat/Bg6JbzyRlPbdgrxsLXruMA
درجستجوی اسم اعظم
📷 yon.ir/NsCsV
از #احمد_شاکری چیزی نخوانده بودم ولی نقدهایش را خوانده و شنیده بودم. تا اینکه آخرین اثرش با عنوان #بی_اسمی را #نشر_اسم منتشر کرد و مشتاق بودم بخوانم.
برای هفته #دفاع_مقدس سراغ کتاب رفتم تا بتوانم به همین بهانه با او مصاحبه کنم ولی پیچیدگی کار مانع شد بتوانم تمامش کنم. تا اینکه در فرصتی مجدد کتاب را دست گرفتم. ورودی رمان به شدت شکوهمند است و من را بسیار جذب کرد ولی این شکوه دوام نمیآورد و در همان صفحات آغازین جا میماند و در ادامه اثر خبری از آن شکوه نیست. شکوهی که با تصویری از اعزام رزمندگان به جبهه آغاز میشود ولی در ادامه شاکری وارد یک بازی عجیب فرمی میشود که برای خواننده این موضوع کار را تبدیل به اثری سختخوان میکند و باید بسیار تمرکز کرد تا حرف نویسنده را پیدا کرد.
رمان را تمام کردم و یک مرتبه دیگر شروع کردم ولی باز هم همان حالت قبلی تکرار شد.
من احساس کردم نویسنده در پی قدرت نمایی تکنیکی است که خب توجیه این موضوع برایم روشن نبود.
شاکری در این اثر در پی نشان دادن این است که رسیدن به «اسم اعظم» از مسیر بیاسمی و گمنامی میگذرد و مالک آن بودن نه تنها گرهگشا نیست بلکه گاهی میتواند انسان را از رسیدن به مقصد دور کند. اتفاقی که برای شخصیت «مرد» میافتد. او صاحب انگشتری است که اسم اعظم بر آن نقش بسته ولی مرد نه تنها هیچگاه از آن استفاده نمیکند بلکه آن را گم میکند؛ اما نوجوانهایی که بیهیچ ادعایی پا در مسیر جبههها گذاشتند به آن دست مییابند و به آن میرسند. شاید از این حیث باشد که شخصیت اصلی در ابتدا بند پوتینهایش شُل است و برای رفتن مردد است زیرا خود را صاحب چیزی میداند که گمان میبرد شایسته آن بوده. اما در ادامه میبینیم مالکیت بر چیزی به معنای شایسته بودن نیست.
http://t.me/joinchat/Bg6JbzyRlPbdgrxsLXruMA
📷 yon.ir/NsCsV
از #احمد_شاکری چیزی نخوانده بودم ولی نقدهایش را خوانده و شنیده بودم. تا اینکه آخرین اثرش با عنوان #بی_اسمی را #نشر_اسم منتشر کرد و مشتاق بودم بخوانم.
برای هفته #دفاع_مقدس سراغ کتاب رفتم تا بتوانم به همین بهانه با او مصاحبه کنم ولی پیچیدگی کار مانع شد بتوانم تمامش کنم. تا اینکه در فرصتی مجدد کتاب را دست گرفتم. ورودی رمان به شدت شکوهمند است و من را بسیار جذب کرد ولی این شکوه دوام نمیآورد و در همان صفحات آغازین جا میماند و در ادامه اثر خبری از آن شکوه نیست. شکوهی که با تصویری از اعزام رزمندگان به جبهه آغاز میشود ولی در ادامه شاکری وارد یک بازی عجیب فرمی میشود که برای خواننده این موضوع کار را تبدیل به اثری سختخوان میکند و باید بسیار تمرکز کرد تا حرف نویسنده را پیدا کرد.
رمان را تمام کردم و یک مرتبه دیگر شروع کردم ولی باز هم همان حالت قبلی تکرار شد.
من احساس کردم نویسنده در پی قدرت نمایی تکنیکی است که خب توجیه این موضوع برایم روشن نبود.
شاکری در این اثر در پی نشان دادن این است که رسیدن به «اسم اعظم» از مسیر بیاسمی و گمنامی میگذرد و مالک آن بودن نه تنها گرهگشا نیست بلکه گاهی میتواند انسان را از رسیدن به مقصد دور کند. اتفاقی که برای شخصیت «مرد» میافتد. او صاحب انگشتری است که اسم اعظم بر آن نقش بسته ولی مرد نه تنها هیچگاه از آن استفاده نمیکند بلکه آن را گم میکند؛ اما نوجوانهایی که بیهیچ ادعایی پا در مسیر جبههها گذاشتند به آن دست مییابند و به آن میرسند. شاید از این حیث باشد که شخصیت اصلی در ابتدا بند پوتینهایش شُل است و برای رفتن مردد است زیرا خود را صاحب چیزی میداند که گمان میبرد شایسته آن بوده. اما در ادامه میبینیم مالکیت بر چیزی به معنای شایسته بودن نیست.
http://t.me/joinchat/Bg6JbzyRlPbdgrxsLXruMA
Instagram
حسام آبنوس
. از #احمد_شاکری چیزی نخوانده بودم ولی نقدهایش را خوانده و شنیده بودم. تا اینکه آخرین اثرش با عنوان #بی_اسمی را #نشر_اسم منتشر کرد و مشتاق بودم بخوانم. برای هفته #دفاع_مقدس سراغ کتاب رفتم تا بتوانم به همین بهانه با او مصاحبه کنم ولی پیچیدگی کار مانع شد بتوانم…
به مناسبت ۹۰ سالگی #ه_ا_سایه
📷 yon.ir/fIBK5
روایتی از #ابراهیم_گلستان درباره شاعری #سایه: از سالهای ۳۰ به بعد بخواهی نگاه کنی، فقط یک شاعر تو این ممکلت بوده که دید روز داشته و آن نیما بود، کس دیگری نبود. در آن سالها، نصرت رحمانی و مهدی اخوانثالث آدمهای اصلی شعر هستند و آن بچههای تودهای که در درجه اهمیت پایین قرار دارند مثل سیاوش کسرایی و آدمی که به کلی و اصلا به نیما ارتباطی ندارد و خودش توانایی شعر دارد مثل #هوشنگ_ابتهاج.
از کتاب #نوشتن_با_دوربین
http://t.me/joinchat/Bg6JbzyRlPbdgrxsLXruMA
📷 yon.ir/fIBK5
روایتی از #ابراهیم_گلستان درباره شاعری #سایه: از سالهای ۳۰ به بعد بخواهی نگاه کنی، فقط یک شاعر تو این ممکلت بوده که دید روز داشته و آن نیما بود، کس دیگری نبود. در آن سالها، نصرت رحمانی و مهدی اخوانثالث آدمهای اصلی شعر هستند و آن بچههای تودهای که در درجه اهمیت پایین قرار دارند مثل سیاوش کسرایی و آدمی که به کلی و اصلا به نیما ارتباطی ندارد و خودش توانایی شعر دارد مثل #هوشنگ_ابتهاج.
از کتاب #نوشتن_با_دوربین
http://t.me/joinchat/Bg6JbzyRlPbdgrxsLXruMA
گناهان دیرپا، توبههای زودگسل 📖📚
📷 yon.ir/QAVpH
حُمق و خطا و لئامت و گناه
چیرهاند بر روانهای ما، و در تکاپویاند در تنهای ما،
و ما ندامتهای دلنشین خود را پروار میکنیم،
همانگونه که گدایان شپشهای خود را.
دیرپایند گناهان ما، و زودگسلند توبهها ما.
خود را به اعتراف دلخوش میداریم،
و از نو، سرخوش، راه لجنآلوده را در پیش میگیریم،
بدین خیال که همه لکههای خود را با اشکهای پلید میتوانیم
شُست.
#شارل_بودلر
کتاب #گلهای_بدی
http://t.me/joinchat/Bg6JbzyRlPbdgrxsLXruMA
📷 yon.ir/QAVpH
حُمق و خطا و لئامت و گناه
چیرهاند بر روانهای ما، و در تکاپویاند در تنهای ما،
و ما ندامتهای دلنشین خود را پروار میکنیم،
همانگونه که گدایان شپشهای خود را.
دیرپایند گناهان ما، و زودگسلند توبهها ما.
خود را به اعتراف دلخوش میداریم،
و از نو، سرخوش، راه لجنآلوده را در پیش میگیریم،
بدین خیال که همه لکههای خود را با اشکهای پلید میتوانیم
شُست.
#شارل_بودلر
کتاب #گلهای_بدی
http://t.me/joinchat/Bg6JbzyRlPbdgrxsLXruMA
Forwarded from هفت راه
📣📣 «بِکِش بِکِش» به سبک امیرخانی / یادداشت #حسام_آبنوس برای رمان "رهش"
#هفت_راه #نشریه_تلگرامی #شماره_پنج #ره_ش #رضا_امیرخانی
🔰
@HAFTRAH
#هفت_راه #نشریه_تلگرامی #شماره_پنج #ره_ش #رضا_امیرخانی
🔰
@HAFTRAH
Forwarded from هفت راه
📌«بِکِش بِکِش» به سبک امیرخانی
🔺یادداشت #حسام_آبنوس برای رمان "رهش" در پنجمین نشریه تلگرامی #هفت_راه
🔹«لیا»، «علا»، «ایلیا» و ... شخصیتهایی هستند خواننده در «رهش» با آنها روبهرو است ولی هرقدر کار جلو میرود، تکبُعدی بودن آنها و تبدیل نشدنشان به شخصیت و تیپ ماندنشان بیشتر آشکار میشود و همین سبب میشود خواننده نسبت به آنها هیچ حس همذاتپنداری پیدا نکند و با دغدغههای آنها همراه نشود.
🔹شخصیت «لیا» که راوی رمان است به شدت شخصیتی غیرمنطقی و باورناپذیر دارد. او زنی است که به خاطر بیماری فرزندش به آب و آتش میزند اما این سوال را ایجاد میکند که اگر فرزندش بیمار نبود بازهم علیه شهر و شهرنشینی چنین رفتاری میکرد؟
🔹رفتارهای «علا» هم خارج از قاعده است و خواننده حس میکند این افراد روی زمین و در تهران زندگی نکردهاند که چنین رفتارهایی از آنها سر میزند. «ایلیا» فرزند این دو نیز بسیار بزرگتر از سنوسالش میفهمد و به کودکی در آستانه ۵ سالگی شباهت ندارد.
🔹پیرنگ رمان «رهش» هم یک پیرنگ تکخطی است که خطوط دیگرش به آن نمیچسبد و همین سبب میشود که نویسنده مجبور به کشیدن بیقاعده داستانش شود. کشیدنی که موجب از ریخت افتادن آن میشود و خواننده این موضوع را به خوبی درک میکند. این مسئله در فصلهای ۴ و ۶ بروز و ظهور جدیتری دارد و حتی حذف آنها لطمهای به کلیت اثر وارد نمیکند.
🔹رمان تازه امیرخانی در خوشبینانهترین حالت شبیه یک بیانیه اجتماعی است که در آن حرفهای شعاری، متلکهای مختلف و موضعگیریهای احساسی خودنمایی میکند. به نظر میرسد امیرخانی از طبقه نوکیسههای شهرنشین («فرازنده» نماد تیپیکال این قشر است) ناراحت است و این سبب شده دست به نوشتن ببرد و «رهش» بنویسد. او میخواسته از مشکلات یک شهر بگوید اما به ورطه بیانیهنویسی غلتیده و شعار داده است.
🔰
@HAFTRAH
🔺یادداشت #حسام_آبنوس برای رمان "رهش" در پنجمین نشریه تلگرامی #هفت_راه
🔹«لیا»، «علا»، «ایلیا» و ... شخصیتهایی هستند خواننده در «رهش» با آنها روبهرو است ولی هرقدر کار جلو میرود، تکبُعدی بودن آنها و تبدیل نشدنشان به شخصیت و تیپ ماندنشان بیشتر آشکار میشود و همین سبب میشود خواننده نسبت به آنها هیچ حس همذاتپنداری پیدا نکند و با دغدغههای آنها همراه نشود.
🔹شخصیت «لیا» که راوی رمان است به شدت شخصیتی غیرمنطقی و باورناپذیر دارد. او زنی است که به خاطر بیماری فرزندش به آب و آتش میزند اما این سوال را ایجاد میکند که اگر فرزندش بیمار نبود بازهم علیه شهر و شهرنشینی چنین رفتاری میکرد؟
🔹رفتارهای «علا» هم خارج از قاعده است و خواننده حس میکند این افراد روی زمین و در تهران زندگی نکردهاند که چنین رفتارهایی از آنها سر میزند. «ایلیا» فرزند این دو نیز بسیار بزرگتر از سنوسالش میفهمد و به کودکی در آستانه ۵ سالگی شباهت ندارد.
🔹پیرنگ رمان «رهش» هم یک پیرنگ تکخطی است که خطوط دیگرش به آن نمیچسبد و همین سبب میشود که نویسنده مجبور به کشیدن بیقاعده داستانش شود. کشیدنی که موجب از ریخت افتادن آن میشود و خواننده این موضوع را به خوبی درک میکند. این مسئله در فصلهای ۴ و ۶ بروز و ظهور جدیتری دارد و حتی حذف آنها لطمهای به کلیت اثر وارد نمیکند.
🔹رمان تازه امیرخانی در خوشبینانهترین حالت شبیه یک بیانیه اجتماعی است که در آن حرفهای شعاری، متلکهای مختلف و موضعگیریهای احساسی خودنمایی میکند. به نظر میرسد امیرخانی از طبقه نوکیسههای شهرنشین («فرازنده» نماد تیپیکال این قشر است) ناراحت است و این سبب شده دست به نوشتن ببرد و «رهش» بنویسد. او میخواسته از مشکلات یک شهر بگوید اما به ورطه بیانیهنویسی غلتیده و شعار داده است.
🔰
@HAFTRAH
تازهترین رمان #محمدرضا_بایرامی منتشر شد
#باد_و_کاه روایتی دور از پایتخت
http://t.me/joinchat/Bg6JbzyRlPbdgrxsLXruMA
#باد_و_کاه روایتی دور از پایتخت
http://t.me/joinchat/Bg6JbzyRlPbdgrxsLXruMA
حتی عشق فرو میریزد 🌾🌾
📷 yon.ir/PXIfH
چه ابلهانه است، تکیه کردن بر دلها،
و همهچیز، حتی عشق و زیبایی، فرو میریزد،
تا روزی که فراموشی آنها را در انبان خود افکند،
و به ابدیت بازشان گرداند.
#شارل_بودلر
#گلهای_بدی
نرجمه از دکتر محمدعلی اسلامی نُدوشن
http://t.me/joinchat/Bg6JbzyRlPbdgrxsLXruMA
📷 yon.ir/PXIfH
چه ابلهانه است، تکیه کردن بر دلها،
و همهچیز، حتی عشق و زیبایی، فرو میریزد،
تا روزی که فراموشی آنها را در انبان خود افکند،
و به ابدیت بازشان گرداند.
#شارل_بودلر
#گلهای_بدی
نرجمه از دکتر محمدعلی اسلامی نُدوشن
http://t.me/joinchat/Bg6JbzyRlPbdgrxsLXruMA
«نورعلی شوشتری» یا «شهید گمنام»
📷 yon.ir/LEp1r
#شهید_نورعلی_شوشتری از آن چهرههایی است که اگر بگویم هنوز هم گمنام است و باید در میان #شهدای_گمنام او را جستجو کرد بیراه نگفتهام.
#کتاب #نورعلی مجموعهای از خاطرات اطرافیان این شهید است که به همت #نشر_شهید_کاظمی منتشر شده و هالهای از چهره این شهید با اخلاص را نمایان میکند.
فرماندهای که جایگاه والایی در طول سالهای مختلف داشته ولی شاید آثاری که با محوریت معرفی او منتشر شده به انداره انگشتان یک دست هم نشود و این کتاب در نوع خود یگانه است. در جایگاه رفیع این شهید و فرمانده سالهای #دفاع_مقدس همین بس که بعد از #عملیات_مرصاد وقتی گزارش اتفاقات را به #امام_خمینی دادند، فرمودند: «به شوشتری بگویید در این دنیا نمیتوانم کاری کنم اگر آبرویی داشته در آن دنیا قطعا شفاعتش خواهم کرد.»
این کتاب را از دست ندهید...
http://t.me/joinchat/Bg6JbzyRlPbdgrxsLXruMA
📷 yon.ir/LEp1r
#شهید_نورعلی_شوشتری از آن چهرههایی است که اگر بگویم هنوز هم گمنام است و باید در میان #شهدای_گمنام او را جستجو کرد بیراه نگفتهام.
#کتاب #نورعلی مجموعهای از خاطرات اطرافیان این شهید است که به همت #نشر_شهید_کاظمی منتشر شده و هالهای از چهره این شهید با اخلاص را نمایان میکند.
فرماندهای که جایگاه والایی در طول سالهای مختلف داشته ولی شاید آثاری که با محوریت معرفی او منتشر شده به انداره انگشتان یک دست هم نشود و این کتاب در نوع خود یگانه است. در جایگاه رفیع این شهید و فرمانده سالهای #دفاع_مقدس همین بس که بعد از #عملیات_مرصاد وقتی گزارش اتفاقات را به #امام_خمینی دادند، فرمودند: «به شوشتری بگویید در این دنیا نمیتوانم کاری کنم اگر آبرویی داشته در آن دنیا قطعا شفاعتش خواهم کرد.»
این کتاب را از دست ندهید...
http://t.me/joinchat/Bg6JbzyRlPbdgrxsLXruMA
Instagram
حسام آبنوس
. #شهید_نورعلی_شوشتری از آن چهره هایی است که اگر بگویم هنوز هم گمنام است و باید در میان #شهدای_گمنام او را جستجو کرد بیراه نگفته ام. #کتاب #نورعلی مجموعه ای از خاطرات اطرافیان این شهید است که به همت #نشر_شهید_کاظمی منتشر شده و هاله ای از چهره این شهید بااخلاص…
تلاش برای جاگیری در سلسلهمراتب قدرت!
📷 yon.ir/NiCFQ
یک #گاز کتاب
🔴 در اکثر نقاط مصیبتزده این جهان، آنانی که در تلاش برای افزایش ثروتند، آن را با «قهر» به دست میآورند و همچون یک بنگاهدار نظامی عمل میکنند. آنها میدانند که انباشت سلاح به آنها اجازه میدهد انباشت سرمایه داشته باشند. در راس این نظام، گروه نومحافظهکاران در دولت آمریکا در کار استفاده از قدرتمندترین ماشین جنگی برای تحمیل «قرن جدید آمریکایی» هستند. در این میان، صفی از قدرتهای محلی و میانمایه، تسلیحات و در راس آن سلاحهای اتمی را وسیلهای میدانند که باعث میشود صدایشان شنیده شود؛ بریتانیا، فرانسه، چین، اسرائیل، هند و پاکستان از این جملهاند. دیگر دولتها نیز تهدید میکنند که همین مسیر را طی خواهند کرد تا در سلسلهمراتب قدرت جایی بیابند.
از کتاب #انقلاب_در_قرن_بیستویکم
اثر کریس هارمن
http://t.me/joinchat/Bg6JbzyRlPbdgrxsLXruMA
📷 yon.ir/NiCFQ
یک #گاز کتاب
🔴 در اکثر نقاط مصیبتزده این جهان، آنانی که در تلاش برای افزایش ثروتند، آن را با «قهر» به دست میآورند و همچون یک بنگاهدار نظامی عمل میکنند. آنها میدانند که انباشت سلاح به آنها اجازه میدهد انباشت سرمایه داشته باشند. در راس این نظام، گروه نومحافظهکاران در دولت آمریکا در کار استفاده از قدرتمندترین ماشین جنگی برای تحمیل «قرن جدید آمریکایی» هستند. در این میان، صفی از قدرتهای محلی و میانمایه، تسلیحات و در راس آن سلاحهای اتمی را وسیلهای میدانند که باعث میشود صدایشان شنیده شود؛ بریتانیا، فرانسه، چین، اسرائیل، هند و پاکستان از این جملهاند. دیگر دولتها نیز تهدید میکنند که همین مسیر را طی خواهند کرد تا در سلسلهمراتب قدرت جایی بیابند.
از کتاب #انقلاب_در_قرن_بیستویکم
اثر کریس هارمن
http://t.me/joinchat/Bg6JbzyRlPbdgrxsLXruMA
ماه اسفند ماه عرفان است
ماه بیداری درختان است
داغ نوروز بر جگر دارد
این بهاری که در زمستان است
#مرتضی_امیری_اسفندقه
از کتاب #سیاه_مست_سایه_تاک
yon.ir/95bQT
http://t.me/joinchat/Bg6JbzyRlPbdgrxsLXruMA
ماه بیداری درختان است
داغ نوروز بر جگر دارد
این بهاری که در زمستان است
#مرتضی_امیری_اسفندقه
از کتاب #سیاه_مست_سایه_تاک
yon.ir/95bQT
http://t.me/joinchat/Bg6JbzyRlPbdgrxsLXruMA
#تاریخ_شفاهی سیدعبدالله حسینی از پیشگامان شعر طلاب به همت حسین قرایی منتشر شد
http://t.me/joinchat/Bg6JbzyRlPbdgrxsLXruMA
http://t.me/joinchat/Bg6JbzyRlPbdgrxsLXruMA
سخن فلسفه، حتی اگر در مورد سیاست باشد، نباید به زبان سیاست برگردانده شود.
#رضا_داوری_اردکانی
از کتاب #عقل_و_زمانه
📷 http://l1l.ir/4dny
http://t.me/joinchat/Bg6JbzyRlPbdgrxsLXruMA
#رضا_داوری_اردکانی
از کتاب #عقل_و_زمانه
📷 http://l1l.ir/4dny
http://t.me/joinchat/Bg6JbzyRlPbdgrxsLXruMA
کتاب «ملال پاریس» و گزیدهای از «گلهای بدی» سروده #شارل_بودلر با ترجمه «محمدعلی اسلامی نُدوشن» را تمام کردم. در مورد این کتاب، چند خطی نوشتم و در #ویرگول منتشر کردم. بریدهای که در اینجا هم منتشر کرده بودم، را به آن ضمیمه کردم.
http://vrgl.ir/Rohxl
http://t.me/joinchat/Bg6JbzyRlPbdgrxsLXruMA
http://vrgl.ir/Rohxl
http://t.me/joinchat/Bg6JbzyRlPbdgrxsLXruMA
ویرگول
شعبدهباز بینوا، ادیب کهنسال، شاعر پیر
چندی پیش آخر شب (منظور زمانی است که کتابفروشیهای راسته خیابان انقلاب تعطیل میکنند) وارد یکی از کتابفروشیها خیابان انقلاب شدم و همینطور که سرگشته لابهلای قفسه کتابها میچرخیدم وارد بخشی شدم که کتابهایی با موضوع «درباره شعر» جا خوش کرده بودند. همینطور…
#مصطفی_جمشیدی را باید اندک اندک خواند تا فهمید
این رمان در واقع سرگذشت سرگشتگی و آوارگی است. آوارگی آنهایی که عشق وطن دارند ولی شرایط روزگار به هجرت وادارشان کرده، هرچند تا پایان عمر با خاطرات وطن و روزگاری که در آن داشتهاند، سر میکنند و به مرور آن خاطرات میپردازند.
مصطفی جمشیدی یکی از نویسندگانی است که روبهرو شدن با آثارش تأمل و تحمل بیشتری میطلبد؛ زیرا او با توجه به بنمایههای ذهنی و فکری که در آثارش بازتاب روشنی دارد، اثری به رسم مألوف روزگار خلق نمیکند واغلب با آثاری سختخوان و بهعبارتی دیگر دیریاب خوانندگانش را رو در رو میکند و همین سبب شده وقتی خوانندهای که با آثار او آشنایی ندارد در اولین مواجهه دچار نوعی حیرت شود و به تعبیری قلم او را سختخوان بنامد، اما در واقع اینطور نیست بلکه او در روزگاری که نثرهای سست و کممایه در سایه گسترش شبکههای اجتماعی در حال افزایش است، نثری جاندار و مستحکم خلق میکند و در تار و پود آن اندیشه و باورهایی را میگنجاند تا خواننده را دعوت به تأمل و تفکر کند.
#رویای_آق_تاریم از آن کتابهای متفاوت است
این کتاب را نشر #به_نشر منتشر کرده است
https://www.instagram.com/p/BgJXqBbnOzz
http://t.me/joinchat/Bg6JbzyRlPbdgrxsLXruMA
این رمان در واقع سرگذشت سرگشتگی و آوارگی است. آوارگی آنهایی که عشق وطن دارند ولی شرایط روزگار به هجرت وادارشان کرده، هرچند تا پایان عمر با خاطرات وطن و روزگاری که در آن داشتهاند، سر میکنند و به مرور آن خاطرات میپردازند.
مصطفی جمشیدی یکی از نویسندگانی است که روبهرو شدن با آثارش تأمل و تحمل بیشتری میطلبد؛ زیرا او با توجه به بنمایههای ذهنی و فکری که در آثارش بازتاب روشنی دارد، اثری به رسم مألوف روزگار خلق نمیکند واغلب با آثاری سختخوان و بهعبارتی دیگر دیریاب خوانندگانش را رو در رو میکند و همین سبب شده وقتی خوانندهای که با آثار او آشنایی ندارد در اولین مواجهه دچار نوعی حیرت شود و به تعبیری قلم او را سختخوان بنامد، اما در واقع اینطور نیست بلکه او در روزگاری که نثرهای سست و کممایه در سایه گسترش شبکههای اجتماعی در حال افزایش است، نثری جاندار و مستحکم خلق میکند و در تار و پود آن اندیشه و باورهایی را میگنجاند تا خواننده را دعوت به تأمل و تفکر کند.
#رویای_آق_تاریم از آن کتابهای متفاوت است
این کتاب را نشر #به_نشر منتشر کرده است
https://www.instagram.com/p/BgJXqBbnOzz
http://t.me/joinchat/Bg6JbzyRlPbdgrxsLXruMA
Instagram
حسام آبنوس
. #مصطفی_جمشیدی را باید اندک اندک خواند تا فهمید این رمان در واقع سرگذشت سرگشتگی و آوارگی است. آوارگی آنهایی که عشق وطن دارند ولی شرایط روزگار به هجرت وادارشان کرده، هرچند تا پایان عمر با خاطرات وطن و روزگاری که در آن داشتهاند، سر میکنند و به مرور آن خاطرات…
رمان #محمدعلی_جعفری با عنوان #خانه_مغایرت از سوی نشر شهرستان ادب منتشر شد
#شغل_شریف و #قصه_دلبری آثار دیگر این نویسنده است
http://t.me/joinchat/Bg6JbzyRlPbdgrxsLXruMA
#شغل_شریف و #قصه_دلبری آثار دیگر این نویسنده است
http://t.me/joinchat/Bg6JbzyRlPbdgrxsLXruMA
همنشینی با مسجد 🌾🌾
یک #گاز کتاب
📷 yon.ir/48pDn
ماه رمضان برای نماز مغرب، و در محرم برای عزاداری بعدِ مغرب، همه اهل محله به مسجد میآیند. نه صرفا برای شنیدن صحبتهای من یا حتی نماز. مسجد رفتنِ ماه رمضان و حسینیه رفتنِ دهه محرم، مثل یک حرکت آیینی است اینجا. چیزی مثل عید دیدنیهای نوروز یا زیارت قبور آخر هفته. هرچه مسجد قدیمیتر و دیوارهایش کاهگلی و درش زهوار در رفتهتر باشد، دُزِ لذتِ همنشینی و ارتباط با مسجد بیشتر میشود.
از کتاب #سی_و_ده روزنوشتهای تبلیغی یک روحانی
اثر #سیداحمد_بطحایی
http://t.me/joinchat/Bg6JbzyRlPbdgrxsLXruMA
یک #گاز کتاب
📷 yon.ir/48pDn
ماه رمضان برای نماز مغرب، و در محرم برای عزاداری بعدِ مغرب، همه اهل محله به مسجد میآیند. نه صرفا برای شنیدن صحبتهای من یا حتی نماز. مسجد رفتنِ ماه رمضان و حسینیه رفتنِ دهه محرم، مثل یک حرکت آیینی است اینجا. چیزی مثل عید دیدنیهای نوروز یا زیارت قبور آخر هفته. هرچه مسجد قدیمیتر و دیوارهایش کاهگلی و درش زهوار در رفتهتر باشد، دُزِ لذتِ همنشینی و ارتباط با مسجد بیشتر میشود.
از کتاب #سی_و_ده روزنوشتهای تبلیغی یک روحانی
اثر #سیداحمد_بطحایی
http://t.me/joinchat/Bg6JbzyRlPbdgrxsLXruMA