تراوشات
413 subscribers
651 photos
17 videos
13 files
504 links
Download Telegram
Forwarded from حرف اضافه
💠این نکات را در جواب دوستانی نوشته‌ام که خواسته‌اند یادداشت‌هاشان را ویرایش کنم یا راهنمایی‌شان کنم برای بهتر شدن نوشته‌هاشان.
یک‌جا جمع‌شان کرده‌ام تا شما هم استفاده کنید.

١- اگر می‌خواهی خوب بنویسی کتاب زیاد بخوان. آن‌هم نه هر کتابی. کتاب‌های خوبی که قلمت را بهتر کنند.

٢- زیاد بنویس. می‌گویند نویسنده‌های بزرگ روزی پنجاه تا صد صفحه می‌نوشته‌اند.

٣- صرفا دنبال گزارش نویسی نباش. نوشته‌های ما خیلی وقت‌ها گزارش هستند تا روایت. گاهی ما می‌خواهیم فقط نوشته باشیم تا یک راوی خوب.

۴- نویسنده باید جزیی نگر باشد. برای همین می‌بایست دقتش زیاد باشد تا تمام جزییاتی مثل رنگ، بو، اندازه و ... را به ذهن بسپارد.
طوری جزئیات را بنویس که مخاطب همه‌ی آن را تصور کند. انگار خودش آن‌جا بوده.

۵- متن را بنویس. یک روز سراغش نرو. ۲۴ ساعت بعد با صدای بلند بخوانش. ایرادش دستت می‌آید. بعد ویرایش کن. تا زمانی که جا داری برای ویرایش باز هم این کار را بکن. دوباره خوانی هم یک جور اعجاز است.

۶- از تشبیهات به جا استفاده کن. تشبیهات کلیشه‌ای ممنوع.
مثلاً بگویی «دندان‌هایش مثل مروارید در شب می‌درخشید» یا «از خوشحالی چشمانش برق می‌زد». این‌ها را خیلی شنیده‌ایم. کسل کننده‌اند.
تشبیه باید طوری باشد که اصطلاحاً داستان در حرکت باشد و شما تشبیه‌ت را هم کرده باشی. نه یک طوری باشد که قصه را متوقف کنی بنشینی به تشبیه کردن، تشبیهات که تمام شد بعد بروی سراغ ادامه قصه. در همان حین حرکت، تشبیه‌ات را بده به خورد داستان.

٧- زیاد حرف نزن. صرفا راوی باش. قضاوت‌های خودت را به خورد مخاطب نده. هر چیزی را دیدی روایت کن. همین.

٨- ما مذهبی‌ها فکر می‌کنیم همه جا باید برای مردم منبر برویم. توی داستان می‌خواهی اثر بگذاری منبر نرو. بگذار خود مخاطب نتیجه بگیرد. شما این همه قصه می‌بافی به مخاطب پیام را برسانی. ته‌ش لازم نیست مستقیم آن را لقمه کنی برایش. این شیوه گاهی اثر عکس دارد.
٩- خیلی تو نخ تبلیغ نباش. سعی کن با خوب نوشتن دیده شوی، نه با تبلیغ. وارد این فضاها شدن آدم را از هدف اصلی‌ش دور می‌کند. هدفت را برای خودت مشخص کن.

١٠- از کلمات مرسوم در محاوره استفاده کن نه کلمات رسمی. کلمه‌ای را که شفاهی می‌گویی کتبی هم بنویس. یعنی چه؟ یعنی کلماتی را بنویس که در حرف زدن معمول است نه کلمات ادبی و به اصطلاح کتابی. مثال: «زل زدن» به جای خیره شدن. «اخت شدن» به جای صمیمی شدن. «نا نداشتم» به جای توانی نداشتم. «حال نداری» به جای درد جسمی. «خوشی» به جای هیجان و شادی.

١١- هیچ وقت مستقیم حالاتی مثل غم، شادی، نگرانی و ... را در متن نیاور. با نوشتن، این حالات را نشان بده. در ضمن ما وقتی داریم خاطره‌ای را روایت می‌کنیم بهتر است حالت منبر به خودش نگیرد. مثلاً نگویید «دختر نعمته. قدر بدونین و ...». باید این را جوری توی متن بنویسی که منِ مخاطب به این جمله برسم. نه با گفتن مستقیم شما. هنر داستان به همین قشنگ و جذاب بیان کردن‌ش است، نه یک راست مخاطب را نشاندن سرسفره حاضری.

مثال: «در صحرای کربلا شمر بر سینه امام حسین نشست و سرش را برید.» شما احساسی شدید الان؟ اشک تان درآمد؟ نه.
اما فرض کنید یک مداح این جا بود و میدان رفتن حضرت علی اکبر را و نه حتا شهادت امام حسین را برای شما روایت می‌کرد. غیر مستقیم با ذکر جزییات و حواشی طوری می‌گفت که همه شما منقلب می‌شدید.
دوباره تاکید می کنم بیان مستقیم دارای کمترین شیوه اثرگذاری است. بگذارید مخاطب خودش نتیجه را از متن شما استنباط کند.

١٢- یک نکته را خیلی به‌ش توجه کن. و آن نوشتن جملات کوتاه هست. جملات کوتاه معجزه می‌کنند. «و، اما، ولی، و...» را از بین جملات حذف کن. جمله بدون این‌ها آسیبی نمی‌بیند. هم‌چنین حذف جملات اضافه که بودنشان به متن کمکی نمی‌کند.
متن بلند: «با زهرا که از کتابخانه اومدیم بیرون اصلا حال و حوصله نداشتم مثل بقیه روزا باهاش حرف بزنم هر چی اون میگفت من فقط گوش میکردم که حتی حوصله شنیدنش هم نداشتم که بین راه زهرا باید از من جدا میشد و سمت خونه خودشون میرفت و من قسمتی از راه تنها میشدم»
با جملات کوتاه: «با زهرا از کتابخانه آمدیم بیرون. حوصله نداشتم مثل هر روز باهاش حرف بزنم. هر چه می‌گفت فقط گوش می‌کردم. بین راه زهرا از من جدا می‌شد. یک تکه‌اش را تنها می‌شدم.»

۱٣- شکسته نویسی ممنوع. اگر می‌خواهی صمیمی بنویسی این صمیمیت باید در قالب کلمات منتقل شود، نه با محاوره نویسی. مثلا خانه‌مان را بنویسی خونه‌مون، می‌گوید را می‌گه و ...

۱۴- برای خودت یک دفتر یا کانال یا هرچیزی که دم دستت هست درست کن. جملات خوب، کلمات خوب، تشبیهات خوب، اسامی خوب، ایده‌های خوب را تویش بنویس. بعد برای نوشتن از آنها استفاده کن. یا حتا ایده‌ای را که از خواندن یک متن به ذهنت می‌رسد آن جا بنویس.

زینب خزایی

#نویسندگی_خلاق

@HarfeHEzafeH
Forwarded from برف و آفتاب
«جای خالی سلوچ» دولت‌آبادی را دست گرفته‌ام...گرفته‌ایم...البته همسرم ۲۰۰ صفحه‌ای از من جلوتر است...تا الان ‌‌مطالعه یک کتاب مشترک مشکل‌ساز نبوده چون همیشه کتاب دومی دستش دارد؛ اما امشب که خواستم ادامه زندگانی غصه‌دار مِرگان را ورق بزنم، کتاب را چسباند به خودش و گفت امشب نوبت من است...ناچار شدم بروم سروقت کتاب‌های پنج‌میلی‌متری نشر افق. از میانشان «سامسای عاشق» را انتخاب کردم. خواندمش...لذت‌بخش بود...ته داستان امید موج می‌زد؛ امیدی از جنس شرقی، برخلاف داستان‌های سیاه و افسرده غربیِ مالامال از پوچ‌گرایی. نویسنده‌اش هم که هاروکی موراکامی‌ ست.
این کتاب‌های پنج‌میلی‌متری علاوه‌بر تحمل‌پذیر کردن ترافیک خیابان و شلوغی مترو، برای چنین وقت‌هایی هم خوب است.
Forwarded from برف و آفتاب
Forwarded from تراوشات
اگر فرزند من وشما "درس‌خوان" شود احتمالا در اولین فرصت از درس خواندن باز می ایستد

درحالی‌که اگر "کتاب‌خوان" شود تا آخر عمر کتاب را به عنوان دوست و رفیق بسیار با ارزش با خود خواهد داشت

#مطالعه

https://telegram.me/joinchat/Bg6JbzyRlPbdgrxsLXruMA
مردم در روزهای #جشن همه چیز را فراموش می‌کنند، #محنت زندگی و کار را؛ و همانند کودکان می‌شوند.

#شارل_بودلر
📷 yon.ir/qkdEv


http://t.me/joinchat/Bg6JbzyRlPbdgrxsLXruMA
Forwarded from نزدیک
📌پنجمین شماره از ماهنامه فرهنگی- هنری «نزدیک» ویژه نوروز در 272 صفحه روی پیشخوان مطبوعات قرار گرفت.

🔻ماهنامه نزدیک در شماره ۵ و ۶ ویژه اسفندماه ماه خود به بررسی مهمترین تولیدات فرهنگی هنری سال گذشته ایران و جهان در #سینما, #ادبیات, #مستند و #تلویزیون پرداخته است.

🔹در همین زمینه در پرونده بخش #سینمای_جهان این شماره به بررسی فیلم های اسکار با نگاهی ویژه به فیلم #دانکرک، #لیدی_برد و #سه_بیلبورد_خارج_از_ابینگ_میزوری اختصاص دارد. همچنین در بخش سینمای ایران پرونده ای برای دو فیلم مهم سال; “#ماجرای_نیمروز” و “#رگ_خواب” به همراه گفتگو با نویسندگان این دو فیلم تدارک دیده شده است.

🔸بخش #ادبیات این شماره نیز در بخش #کتاب_جهان پرونده مفصلی دارد برای ۱۰ کتاب مهم سال جهان در سالی که گذشت. در بخش ادبیات ایران نیز پرونده ای به پدیده های ادبی سال در بخش شعر و داستان و …. اختصاص یافته است. همچنین گفتگوهایی با #روزبه_معین نویسنده پرفروشترین کتاب سال و #محمد_رضا_شرفی_خبوشان برگزیده جایره جلال انجام گرفته است.

🔹در بخش #تلویزیون اسفندماه نیز مطالبی برای مهمترین برنامه های تلویزیونی به همراه گفتگویی مفصل و خواندنی با #جلیل_سامان کارگردان سریال نفس و همچنین #محمد_حسین_میثاقی مجری برنامه پرمخاطب فوتبال ۱۲۰ گرداوری شده است. در بخش #تلویزیون_جهان نیز پرونده ای مفصل برای پنج سریال مهم جهان #توئین_پیکس, #شکارچی_ذهن, #دروغ های_بزرگ_کوچک, ۱۳ دلیل برای اینکه…. و #چیزهای_عجیب در سالی که گذشت تدارک دیده شده است.

🔸به همین ترتیب بخش حقیقت این شماره نیز مروری دارد بر جنجالی ترین و پرمخاطب ترین مستندهای سال ایران جهان.

🔹علاوه بر اینها اما شماره اسفندماه ماهنامه نزدیک پرونده ای هم برای #جشنواره_فیلم_فجر تدارک دیده است و در آن #حسن_خجسته در گفتگویی مفصل و برای اولین بار جزئیاتی از داوری فیلم ها را بیان کرده است.

🔺ماهنامه فرهنگی «نزدیک» با مدیرمسئولی محسن دریالعل و سردبیری امیر ابیلی روی پیشخوان کیوسک‌های مطبوعاتی قرار گرفته است.
goo.gl/dsv7vZ

@nazdikmag
🌐 nazdikmag.com
مگر #گورخر نبود؟ چرا یهو شد #گوراسب؟

هیچ توضیحی در کتاب نیست
شما متوجه شدید به ما هم بگید 😊
http://t.me/joinchat/Bg6JbzyRlPbdgrxsLXruMA
تراوشات
مگر #گورخر نبود؟ چرا یهو شد #گوراسب؟ هیچ توضیحی در کتاب نیست شما متوجه شدید به ما هم بگید 😊 http://t.me/joinchat/Bg6JbzyRlPbdgrxsLXruMA
جناب آقای #حمیدرضا_شاه‌آبادی نویسنده خوب هم‌روزگارمان، در توضیح #گوراسب و تفاوتش با #گورخر نوشتند: «آنچه که ما گورخر می‌نامیم در واقع حیوانی از تیره اسب‌های وحشی است و نامش در اصل گور اسب است و گورخر حیوانی است به رنگ تقریبا زرد نخودی که بدنش راه راه نیست.»

@onlybo0k
تاثیر ازدواج بر شعر #سیمین_بهبهانی
از کتاب تاریخ شفاهی ادبیات معاصر ایران
http://t.me/joinchat/Bg6JbzyRlPbdgrxsLXruMA
محو کامل زیبایی!

📷 yon.ir/QAVpH

#شارل_بودلر همواره در نقدنویسی‌هایش بر این نکته تاکید می‌ورزد که اگر هنرآفرینی را به تبعیت از مجموعه قواعدی تقلیل دهیم که نظریه‌پردازان و منتقدان خشک‌اندیش در قالب نظام و شیوه تعریف شده‌ای عرضه می‌دارند و بر آن برچسب می‌گذارند، در حقیقت به محو کامل زیبایی رای داده‌ایم. او که نقاشی را «عمل جان بخشیدن به خاطرات و یادها» توصیف می‌کند و آن را از این باب مثال «جادویی» می‌داند، منتقدان را از موشکافی در فرمول‌هایی که جادوگر برای تحقق جادویش به کار گرفته برحذر می‌دارد و در عوض نقادان را به سخن گفتن از رویاها و احساس‌ها و اندیشه‌هایی فرا می‌خواند که اثر هنری در ذهن بیدار می‌کند.

از کتاب #جنون_هشیاری اثر #داریوش_شایگان

http://t.me/joinchat/Bg6JbzyRlPbdgrxsLXruMA
باران است؛ هی! باران


📷 yon.ir/OSnDx
سروده #مهدی_اخوان_ثالث
از کتاب #زمستان

سياهي از درون كاهدود پشت درياها

برآمد با نگاهي حيله گر، با اشكي آويزان

به دنبالش سياهيهاي ديگر آمدند از راه

بگستردند برصحراي عطشان، قيرگون دامان



سياهي گفت: اينك من، بهين فرزند درياها

شما را اي گروه تشنگان! سيراب خواهم كرد!

چه لذت بخش ومطبوع است مهتاب پس از باران

پس از باران جهان را غرقه درمهتاب خواهم كرد



بپوشد هر درختي ميوه اش را در پناه من

ز خورشيدي كه دايم مي مكد خون و طراوت را

نبينم واي... اين شاخك چه بي جان است و پژمرده

سياهي با چنين افسون مسلط گشت بر صحرا



زبردستي كه دايم مي مكد خون و طراوت را

نهان در پشت اين ابر دروغين بود و مي خنديد

مه از قعر محاقش پوزخندي زد بر اين تزوير

نگه مي كرد غار تيره با خميازه ي جاويد



گروه تشنگان در پچ پچ افتادند: " ديگر اين

همان ابراست كاندر پي هزاران روشني دارد"

ولي پير دروگر گفت با لبخندي افسرده:

"فضا را تيره مي دارد، ولي هرگز نمي بارد"



خروش رعد غوغا كرد با فرياد غول آسا

غريو از تشنگان برخاست:

"باران است؛ هي! باران

پس از هرگز خدا را شكر . . . چندان بد نشد آخر"

ز شادي گرم شد خون در عروق سرد بيماران



به زير ناودانها تشنگان، با چهره هاي مات

فشرده بين كفها كاسه هاي بي قراري را

"تحمل كن پدر". . ."بايد تحمل كرد مي دانم"

تحمل مي كنم اين حسرت و چشم انتظاري را



ولي باران نيامد! "پس چرا باران نمي آيد؟"

"نمي دانم ولي اين ابر باراني ست، مي دانم

ببار اي ابر باراني! ببار اي ابر باراني...

شكايت مي كنند از من لبان خشك عطشانم"



شما را، اي گروه تشنگان! سيراب خواهم كرد

صداي رعد آمدباز، با فرياد غول آسا

ولي باران نيامد، پس چرا باران نمي آيد؟

سر آمد روزها با تشنگي بر مردم صحرا



گروه تشنگان در پچ پچ افتادند: "آيا اين

همان ابراست كاندر پي هزاران روشني دارد؟"

و آن پير دورگر گفت با لبخند زهر آگين

"فضا را تيره مي دارد، ولي هرگز نمي بارد"

http://t.me/joinchat/Bg6JbzyRlPbdgrxsLXruMA
Forwarded from برف و آفتاب
دیشب «جای خالی سلوچ» تمام شد...کتاب را که بستم٬ یک نفس راحت کشیدم و اشکم چکید روی کویر «خدازمین»...جلد کتاب.
جای خالی سلوچ را پابه‌پای مِرگانش حس کردم و نبودش به اندازه مرگان و عباس و ابراو و هاجر به دلم چنگ زد. غصه‌های مرگان را که می‌خواندم مچاله می‌شدم...نه به‌‌اندازه خودش اما. اصلاً هربار که این رنج‌نامه را باز کردم، آرامشم رفت. گاهی برای کاستن از غصه‌هایم به‌خودم دلداری دادم که دختر! این‌ها واقعیت ندارد؛ اما جای غم‌انگیز ماجرا اینجاست که سرزمین من پر است از مرگان‌های بی‌پناهی که تکه‌تکه‌ می‌شود قلبشان...و تاریخ بشر پر است از سلوچ‌هایی که کم می‌آورند...یک‌دفعه، بی‌خبر می‌گذارند همه چیز را و می‌روند، می‌روند...می‌روند. جای خالی سلوچ مشتی‌ست از خروار. خرواری از آدم‌هایی که به‌نحوی مصیبت‌ می‌بینند اما تاب می‌آورند.

این قلم‌زنی‌های دولت‌آبادی هم که در طول داستان، جا‌به‌جا روح را صیقل می‌دهد، اصلاً تا ندارد:

«زخمی اگر بر قلب بنشیند، تو نه می توانی زخم را از قلبت وابکنی و نه می توانی قلبت را دور بیندازی. زخم تکه ای از قلب توست. زخم اگر نباشد، قلبت هم نیست. زخم اگر نخواهی باشد، قلبت را باید بتوانی دور بیندازی. قلبت را چگونه دور می‌اندازی؟ زخم و قلبت یکی هستند.»
اگر سید مرتضی آوینی انقلابی نبود!

📷 yon.ir/rcLQ9
**این یادداشت به خاطر نقدی در لایه چندم به نهادهای فرهنگی منتسب به انقلاب، جایی در رسانه‌ها امکان انتشار پیدا نکرد.

#حسام_آبنوس

🔸 سالگرد و همایش برگزار کردن و پاسداشت گرفتن و تقدیر از یک عمر فعالیت یک چهره فرهنگی یکی از برنامه‌های مرسوم است که معمولا در سیستم فرهنگی کشور برای برخی چهره‌ها برگزار می‌شود. این راحت‌ترین کاری است که می‌توان برگزار کرد زیرا کافی است با اندکی هزینه تعدادی سخنران یا همدوره یک چهره سرشناس را دعوت کرد تا در مورد خصوصیت‌های آن چهره داد سخن سر بدهند و مجلسی را گرم کنند. این کاری است که زحمتی ندارد و می‌توان گزارش کاری با آن ارائه کرد و خود را به یک چهره نزدیک کرد و از آن بهره برد. البته برای چهره‌هایی که زمان زیادی از وفات آنها نمی‌گذرد برگزاری چنین بزرگداشت‌هایی طبیعی است اما برای چهره‌هایی که سال‌های از مرگ آنها می‌گذرد کارهایی سوای برنامه‌هایی از جنس پاسداشت و بزرگداشت نیاز است.

🔸 شهید #سید_مرتضی_آوینی یکی از آن چهره‌هایی است که هرساله در سال‌روز شهادتش بزرگداشت‌های متعددی برایش برگزار می‌شود و خاطراتی از او نقل می‌شود و از جایگاه فکری، هنری و فرهنگی سید شهیدان اهل قلم سخن رانده می‌شود. به تعبیری در طول سال همواره از نام این شهید به نفع «هنر انقلاب» خرج می‌شود. اما کمتر کسی است که در طول این ربع قرن پس از شهادت سید شهیدان اهل قلم به این فکر افتاده باشد تا اثری مکتوب در بازخوانی آراء و اندیشه‌های او داشته باشد یا به نقش و جایگاه این مبارز فرهنگی در سامان‌دهی فضای فرهنگی هنر انقلاب اشاره کرده باشد.

🔴 نهادهای فرهنگی (به طور مشخص حوزه هنری انقلاب اسلامی و دیگر نهادهای مشابه) که از بودجه‌های بالایی با عنوان هنر انقلاب اسلامی بهره می‌برند نیز در این عرصه کمتر فعالیتی داشته‌اند تا به تبیین این جایگاه بپردازند. یعنی بعد از گذشت 25 سال از شهادت سید مرتضی آوینی، که رهبر انقلاب از او با عنوان «سید شهیدان اهل» یاد کرده‌اند، غیر از آثار به جا مانده از این شخصیت فرهنگی، که نسلی از فعالان فرهنگی و هنری وام‌دار آراء و اندیشه‌های او هستند، اثری تبیینی و تحلیلی در بررسی افکار این شهید عرصه فرهنگ منتشر نکرده‌اند. سرمایه‌گذاری برای تالیف چنین آثاری در حد صفر است و نهادهای انقلابی عرصه فرهنگ، احتمالا نه تنها پاسخی برای این مسئله ندارند بلکه با توجیه‌هایی باورنکردنی کم‌کاری خود را لاپوشانی خواهند کرد.

🔴 آیا لازم است که در این مورد نیز مانند نمونه‌های دیگر (از جمله امام خمینی(ره) یا شهید بهشتی) باز هم رهبر انقلاب تذکر دهند تا مدیران فرهنگی به فکر تولید اثری بیفتند تا در دیدار بعدی با ایشان ارائه کنند؟ یعنی این نگاه در مدیران فرهنگی وجود ندارد که پیش از تذکر و یادآوری رهبر انقلاب، خودشان دست به کار شوند و آثاری با هدف معرفی آراء و اندیشه‌های شهید آوینی و امثال او تولید کنند؟ این در حالی است که اگر سید مرتضی آوینی گرایش‌های روشن انقلابی نداشت بی‌شک جناح شبه‌روشنفکر تاکنون او را نیز مانند بسیاری از چهره‌های هنر انقلاب مصادره می‌کرد ولی از آنجا که آوینی چهره‌ای کاملا انقلابی با گرایش‌های دینی و ضد استکباری است، آنها دست به چنین کاری نزده‌اند. آیا لازم است برای معرفی چهره متفکر هنر انقلاب اسلامی باز هم رهبر انقلاب وارد میدان شوند تا مدیران همه‌چیزدان انقلاب در عرصه فرهنگی دست به تولید اثر بزنند و به بازخوانی آرا و اندیشه‌های او بپردازند؟ شاید هم آوینی برای این روزهای هنر انقلاب کارکردی ندارد و تنها عکس یادگاری گرفتن با او کافی است.

🔸 در هر صورت امروز در سالگرد بیست و پنجمین سالگرد شهادت سید مرتضی آوینی دست مخاطبان این شهید عزیز از آثاری تحلیلی پیرامون نگاه او به هنر و فرهنگ انقلاب اسلامی خالی است و جز انگشت‌شمار آثاری که بیشتر خاطره‌نگاری پیرامون سیدمرتضی آوینی است اثر درخور توجهی از او در فضای فرهنگی دیده نمی‌شود.

این مطلب را در #ویرگول هم می‌توانید، بخوانید:

http://vrgl.ir/FjRIM

http://t.me/joinchat/Bg6JbzyRlPbdgrxsLXruMA
«آدم که کور باشه خوبی‌اش اینه که شب‌ها فانوس لازم نداره تا از خاموش شدنش تو هول و ولا باشه.»

از مجموعه داستان #فریاد_در_خاکستر اثر #صادق_کرمیار

@onlybo0k
تاثیر افزایش قیمت #دلار بر #نشر و #کتاب کشور
http://t.me/joinchat/Bg6JbzyRlPbdgrxsLXruMA
t_video490951007161811449.mp4
18.1 MB
🎥 انیمیشنی در رابطه با فکر کردن!
http://t.me/joinchat/Bg6JbzyRlPbdgrxsLXruMA
بعضی وقت ها، کتابخوان ها را توی ذهنم به دو دسته تقسیم میکنم...
مذهبی، و کمتر مذهبی!
دوستان عزیز مذهبی من!!!
بیاید به سوالات درمورد کتاب و کتابخوانی، کمتر جواب کلیشه‌ای تحویل دهیم!!!

نثر کدام نویسنده معاصر را میپسندید؟
رضا امیرخانی

شعرهای کدام شاعر معاصر را میپسندید؟
فاضل نظری

دوستان مذهبی من!!!
بیایید بیشتر مطالعه کنیم!
و شاعران و نویسندگان معاصر بیشتری را بشناسیم!
تا در جواب به این قبیل سوالات، فقط کلیشه حواله نکنیم...

[ با تمام احترام به دوستان هم عقیده ام ]
_ _ _
📚 @sinjimbook
پایتخت هنرمندان مشرق‌زمین کجاست؟
📷 yon.ir/ez7RB

«در مقام هنرمند، ما در اروپا تنها یک وطن داریم که آن هم #پاریس است.» این قول از #نیچه را امروز در کتابی خواندم، در جا به فکرم رسید که آیا هنر و هنرمندان ما هم چنین وطنی دارند؟

در همین فکر بودم که به نظرم رسید #خراسان_بزرگ شاید پایتخت فرهنگ و هنر فارسی‌زبانان باشد، اما دیدم شاید عبارت خراسان مناقشه برانگیز باشد و برخی گمان کنند منظور خراسان در تقسیمات جغرافیایی امروز است. بعد دیدم ایران زمین هر گوشه‌اش یک هنری در آن نهفته است و شاید بد نباشد بگوییم ایران وطن هنرمندان می‌تواند باشد.

در همان زمان این فکر به ذهنم رسید که شاید اگر حاکمان با مردمان رابطه بهتری داشتند بی‌شک فرهنگ هم در این خاک، روزگار بهتری داشت و آن‌وقت می‌شد انتظار داشت که هنرمندان آرزوی نفس کشیدن در این هوا و قدم زدن در این خاک را داشته باشند و آن‌وقت آرزو کرد که #ایران وطن هنرمندان باشد.

http://vrgl.ir/Bho56

http://t.me/joinchat/Bg6JbzyRlPbdgrxsLXruMA
تجربه‌هایی از جنس کتاب

یهویی و خیلی ناگهانی با دیدن تصویری از شهر #بم پس از بازسازی، دلم خواست به این شهر سفر کنم. این حال را در اغلب اوقاتی که کتابی می‌خوانم دارم. به این معنا که گاهی نویسنده آنقدر خوب از آن شهر حرف می‌زند که دلم می‌خواهد خودم تجربه کنم.

این تجربه‌ای است که نویسنده توانا، خواننده‌اش را در آن شریک می‌کند و حسی است که تنها در کتاب‌ها به من دست می‌دهد. گاهی دلم می‌خواهد به #مسکو یا #سن_پترزبورگ بروم. گاهی دلم خواسته سفری به #پراگ داشته باشم و این تا زمانی که با کتاب‌ها دم‌خور باشم با من است.

#کتاب_بخوانیم

@onlybo0k