اگر در رندگیت بالا و پایین ها نباشد
یعنی
تو مرده ای
📝 نویسنده : salin
🔗 مشاهده مطلب اصلی
🆔 👉 Join
#عمومی
یعنی
تو مرده ای
📝 نویسنده : salin
🔗 مشاهده مطلب اصلی
🆔 👉 Join
#عمومی
هر ساله در اواخر ماه آذر و با شروع فصل سرما پرندگان برای پیدا کردن محل جدیدی برای زندگی اقدام به
کوچ میکنند. تهران نیز یکی از میزبانان این پرندگانی است که از سیبری برای یافتن غذا و محل مناسب
نقلمکان کرده اند. این پرندگان مهاجر امسال نیز مهمان دریاچه چیتگر تهران هستند.
📝 نویسنده : hosein12345
🔗 مشاهده مطلب اصلی
🆔 👉 Join
#عمومی
کوچ میکنند. تهران نیز یکی از میزبانان این پرندگانی است که از سیبری برای یافتن غذا و محل مناسب
نقلمکان کرده اند. این پرندگان مهاجر امسال نیز مهمان دریاچه چیتگر تهران هستند.
📝 نویسنده : hosein12345
🔗 مشاهده مطلب اصلی
🆔 👉 Join
#عمومی
بهمن ماه ۱۳۹۸ بود که کرونا آمد
مثل سالاولیهایی که بدون جشن و معارفه و خوشآمدگویی وارد وادیِ تحصیل شدند،
ما هم درست همان سال،
بیسلام آمدیم
و اینک، من! دانشجوی سال آخر وادیِ عشق
به روی تخته اینگونه مینویسم:
من نمی خواهم رنج نبرم؛ و رد اشک بر گونهام شوره زاری نسازد
من نمیخواهم دلتنگ نشوم؛ و پرنده لانه کرده در سینهام بال بال نزند
من نمیخواهم سرم از فکر خالی باشد و چشم هایم به نقطه ای خیره نمانند
نمیخوام فسرده نشوم؛ و پاهایم از کرختی تکان نخورند
نمیخواهم زمستان نشود؛ و دست هایم از سرما نلرزند
من نمیخواهم آسوده باشم؛ و شب ها پلک هایم بسته شوند
نمیخواهم زخم نخورم و برف ها سرخ نشوند
من فقط میخواهم از پسِ این رنج، جوابی باشد...
و زمستان برود
و از ردّ سرخِ خونم، عشق جوانه بزند
و اشک های نیمه شبم، لبخندِ صبح بشوند
و پرنده ی زندانی در سینه ام، در آزادی بال بزند
من فقط میخواهم روزی این رنج مبارک بشود.
آری!
ما بیسلام آمدهایم؛
اما خداحافظی هرگز دردی از ما دوا نخواهد کرد...
📝 نویسنده : raha1374
🔗 مشاهده مطلب اصلی
🆔 👉 Join
#دلنوشته
مثل سالاولیهایی که بدون جشن و معارفه و خوشآمدگویی وارد وادیِ تحصیل شدند،
ما هم درست همان سال،
بیسلام آمدیم
و اینک، من! دانشجوی سال آخر وادیِ عشق
به روی تخته اینگونه مینویسم:
من نمی خواهم رنج نبرم؛ و رد اشک بر گونهام شوره زاری نسازد
من نمیخواهم دلتنگ نشوم؛ و پرنده لانه کرده در سینهام بال بال نزند
من نمیخواهم سرم از فکر خالی باشد و چشم هایم به نقطه ای خیره نمانند
نمیخوام فسرده نشوم؛ و پاهایم از کرختی تکان نخورند
نمیخواهم زمستان نشود؛ و دست هایم از سرما نلرزند
من نمیخواهم آسوده باشم؛ و شب ها پلک هایم بسته شوند
نمیخواهم زخم نخورم و برف ها سرخ نشوند
من فقط میخواهم از پسِ این رنج، جوابی باشد...
و زمستان برود
و از ردّ سرخِ خونم، عشق جوانه بزند
و اشک های نیمه شبم، لبخندِ صبح بشوند
و پرنده ی زندانی در سینه ام، در آزادی بال بزند
من فقط میخواهم روزی این رنج مبارک بشود.
آری!
ما بیسلام آمدهایم؛
اما خداحافظی هرگز دردی از ما دوا نخواهد کرد...
📝 نویسنده : raha1374
🔗 مشاهده مطلب اصلی
🆔 👉 Join
#دلنوشته
171 سال پیش در 20 دی سال 1230 شمسی میرزا محمدتقیخان فراهانی نامور به امیرکبیر، نخستین
صدراعظم ایران درزمان ناصرالدین شاه سلطان قاجار در حمام فین کاشان رگزده شد.
میرزا تقی خان امیرکبیر سال 1187 خورشیدی در روستای هزاوه در اراک زاده شد. در درازنای چهار سال صدراعظمی
خویش خدمات شایسته و فراوانی به مردم و حکومت کرد. اصلاح امور مالی، سروسامان دادن به وضع ارتش، تلاش در
رواج خودکفایی ملی، گسترش فعالیتهای علمی و بنیاد موسسههای آموزشی (مانند دارالفنون تهران) مبارزه با عقاید و
انحرافات مذهبی، بیاعتنایی به خواستهها و تهدیدات قدرتهای خارجی و کوتاه کردن دست بیگانگان و جاسوسان
استعماری، از کارها و کوششهای پیگیر او در روزگار صدراعظمی بود.
اصلاحات امیرکبیر اندکی پس از رسیدن وی به صدارت آغاز گشت و تا پایان صدارت کوتاه او دنبال شد. مدت صدارت
امیرکبیر ۳۹ ماه (سه سال و سه ماه) بود. او بنیانگذار دارالفنون بود که برای آموزش دانش و فناوریهای نو به فرمان او
در تهران پایهگذاری شد. همچنین، انتشار روزنامهی وقایع اتفاقیه از جمله کارهای وی بهشمار میآید.
سرانجام امیرکبیر در روز ۲۰ دیماه ۱۲۳۰ در حمام فین کاشان با بریدن رگ دستهایش کشته شد. پیکر امیر را ابتدا در
همان کاشان دفن کردند. به گفته میرزا محمد جعفر خان حقایقنگار خورموجی در کتاب مشهور حقایقالخبار ناصری روز
پس از کشتن، پیکرش را در گورستان پشت مشهد کاشان به خاک سپردند. چند ماه پس از آن، به پایمردى همسرش
عزتالدوله کالبدش را به کربلا بردند و در اتاقى که درِ آن به سوى صحن امام حسین باز مىشود به خاک سپردند.
بر دیوار آرامگاه وی در کاشان این ابیات... 🔗 ادامه متن
📝 نویسنده : hosein12345
🔗 مشاهده مطلب اصلی
🆔 👉 Join
#عمومی
صدراعظم ایران درزمان ناصرالدین شاه سلطان قاجار در حمام فین کاشان رگزده شد.
میرزا تقی خان امیرکبیر سال 1187 خورشیدی در روستای هزاوه در اراک زاده شد. در درازنای چهار سال صدراعظمی
خویش خدمات شایسته و فراوانی به مردم و حکومت کرد. اصلاح امور مالی، سروسامان دادن به وضع ارتش، تلاش در
رواج خودکفایی ملی، گسترش فعالیتهای علمی و بنیاد موسسههای آموزشی (مانند دارالفنون تهران) مبارزه با عقاید و
انحرافات مذهبی، بیاعتنایی به خواستهها و تهدیدات قدرتهای خارجی و کوتاه کردن دست بیگانگان و جاسوسان
استعماری، از کارها و کوششهای پیگیر او در روزگار صدراعظمی بود.
اصلاحات امیرکبیر اندکی پس از رسیدن وی به صدارت آغاز گشت و تا پایان صدارت کوتاه او دنبال شد. مدت صدارت
امیرکبیر ۳۹ ماه (سه سال و سه ماه) بود. او بنیانگذار دارالفنون بود که برای آموزش دانش و فناوریهای نو به فرمان او
در تهران پایهگذاری شد. همچنین، انتشار روزنامهی وقایع اتفاقیه از جمله کارهای وی بهشمار میآید.
سرانجام امیرکبیر در روز ۲۰ دیماه ۱۲۳۰ در حمام فین کاشان با بریدن رگ دستهایش کشته شد. پیکر امیر را ابتدا در
همان کاشان دفن کردند. به گفته میرزا محمد جعفر خان حقایقنگار خورموجی در کتاب مشهور حقایقالخبار ناصری روز
پس از کشتن، پیکرش را در گورستان پشت مشهد کاشان به خاک سپردند. چند ماه پس از آن، به پایمردى همسرش
عزتالدوله کالبدش را به کربلا بردند و در اتاقى که درِ آن به سوى صحن امام حسین باز مىشود به خاک سپردند.
بر دیوار آرامگاه وی در کاشان این ابیات... 🔗 ادامه متن
📝 نویسنده : hosein12345
🔗 مشاهده مطلب اصلی
🆔 👉 Join
#عمومی
رولان بارت در خاطرات سوگواریاش جمله ای دارد که می گوید:
آموخته ام که سوگواری تغییر ناپذیر و گاه به گاه است. فرسوده نمیشود زیرا پیوسته نیست.
این جمله اش مرا به تمام دقایقی برد که در آن ها برای آنا ( مادربزرگم) از نو سوگوار بودم.
وقتی بعد از مدت ها به خانهاش رفتم و او نبود که از دیدنم خوشحال شود و لب هایش بخندد، مرا در آغوش بکشد، برایم میوه و چای بیاورد و موقع برگشتن دمِ در بایستد و در جواب خداحافظیام بگوید: آللها امانت تاپشیردیم ( به خدا سپردمت)
وقتی در مراسمِ شادیِ دوستی، موقعِ گرفتن عکس های دسته جمعی، مادربزرگش رفت و کنارش ایستاد،
دست هایم که دوربین را گرفته بودند، سرد شدند و لرزیدند
و اشکِ توی چشم هایم اجازه نمیداد خوب از لنز دوربین ببینمشان.
اتفاق جدیدی افتاده بود، و من در هر تجربه از نو سوگوار بودم.
همه ی این ها یعنی، سوگ ابدیست، چون زندگی همواره اتفاقات تازه ای رقم می زند و در هر اتفاق آنا از نو نیست
و اتفاقات گاه به گاهاند و پیوسته نیستند،
و سوگ فرسوده نمیشود.
وقتی مشغول نوشتن از سوگ بودم، فکر کردم که شبیه به عشق و دوست داشتن است و عشق و دوست داشتن نیز چنین است که با هر اتفاق تازه ای، نو می شود.
مثلا هر بار که به کسی که دوستش داری سلام میدهی
و یا هر بار که او لباس تازه ای می پوشد
هر بار که به کافه ای جدید میروید
و یا هر بار که او به ماجرایی میخندد.
سوق و عشق، مرگ و زندگی چه نزدیک و چه دور، در هم تنیده اند.
چنان که اگر عشق نباشد، سوگ نیز بی معنیست؛ که سوگ بهای عشق است.
و اگر زندگی نباشد ، مرگ نیز بی معنیست؛ که زندگی یادآورِ گاهبهگاهِ مرگ است.
پس برای آنان... 🔗 ادامه متن
📝 نویسنده : raha1374
🔗 مشاهده مطلب اصلی
🆔 👉 Join
#دلنوشته
آموخته ام که سوگواری تغییر ناپذیر و گاه به گاه است. فرسوده نمیشود زیرا پیوسته نیست.
این جمله اش مرا به تمام دقایقی برد که در آن ها برای آنا ( مادربزرگم) از نو سوگوار بودم.
وقتی بعد از مدت ها به خانهاش رفتم و او نبود که از دیدنم خوشحال شود و لب هایش بخندد، مرا در آغوش بکشد، برایم میوه و چای بیاورد و موقع برگشتن دمِ در بایستد و در جواب خداحافظیام بگوید: آللها امانت تاپشیردیم ( به خدا سپردمت)
وقتی در مراسمِ شادیِ دوستی، موقعِ گرفتن عکس های دسته جمعی، مادربزرگش رفت و کنارش ایستاد،
دست هایم که دوربین را گرفته بودند، سرد شدند و لرزیدند
و اشکِ توی چشم هایم اجازه نمیداد خوب از لنز دوربین ببینمشان.
اتفاق جدیدی افتاده بود، و من در هر تجربه از نو سوگوار بودم.
همه ی این ها یعنی، سوگ ابدیست، چون زندگی همواره اتفاقات تازه ای رقم می زند و در هر اتفاق آنا از نو نیست
و اتفاقات گاه به گاهاند و پیوسته نیستند،
و سوگ فرسوده نمیشود.
وقتی مشغول نوشتن از سوگ بودم، فکر کردم که شبیه به عشق و دوست داشتن است و عشق و دوست داشتن نیز چنین است که با هر اتفاق تازه ای، نو می شود.
مثلا هر بار که به کسی که دوستش داری سلام میدهی
و یا هر بار که او لباس تازه ای می پوشد
هر بار که به کافه ای جدید میروید
و یا هر بار که او به ماجرایی میخندد.
سوق و عشق، مرگ و زندگی چه نزدیک و چه دور، در هم تنیده اند.
چنان که اگر عشق نباشد، سوگ نیز بی معنیست؛ که سوگ بهای عشق است.
و اگر زندگی نباشد ، مرگ نیز بی معنیست؛ که زندگی یادآورِ گاهبهگاهِ مرگ است.
پس برای آنان... 🔗 ادامه متن
📝 نویسنده : raha1374
🔗 مشاهده مطلب اصلی
🆔 👉 Join
#دلنوشته
مدت ها از آخرین کتابی که خونده بودم میگذشت
کتابی که بارها بابت انتخابش به خودم برچسب چه قدر تو بچه ای دختر! زده بودم
کتابی که هر کی دستم دید جا خورد!
اما این پایان کتابخوانی من نبود و معتقد بودم هر روز به تعداد هر کدوم از آدم ها تو دنیا کتاب جدیدی نوشته میشه، یا اینطور بگم؛ هر آدمی هر روز می تونه یه کتاب باشه، پر از حرف و منتظر شنیده شدن
توی مسیر از جلوی کتابفروشی که رد میشدم همهمه ی کتاب ها باعث شد قدمام کند بشن
چقدر مشتاق شنیدن بودم...
با خودم گفتم این بار فقط نگاه میکنم، نمیخرم
وارد شدم
دور زدم و جلوی یکی از قفسه ها ایستادم؛
چه جذاب و متفاوت!
نمیخواستم انقدر زود به خودم بدقولی کنم
اما این یکی واقعا طرح جلدش آدمو وسوسه میکرد
نزدیک شدم و بَرِش داشتم
سنگین و قطور بود؛ از اونا که حس میکردی با خوندنش کلی مطلب قراره یاد بگیری و کلی حالت رو خوب کنه
عنوانش چه قدر با مسما بود! انگشتمو چند بار کشیدم روش
جنس نوشته ی روی جلدش ترمز داشت و آدمو گیر مینداخت
چشمم چرخید دنبال اسم صاحب اثر و از خوشحالی برق زد!
زیر لب گفتم: دیگه نمیشه ازش گذشت
سریع رفتم سراغ پشت جلد کتاب، دوست داشتم صداش رو بشنوم؛
نوشته بود: اینجا یه جزیره س و ما آدما توش گم شدیم!
باید راز جزیره رو پیدا کرد!
اینجا نیرواناست و من سینوههام!
چیزی سر در نیاوردم، اما صدای دلنشینی داشت
جوری که با همین چند تا کلمه کنجکاو شدم؛
کدوم جزیره؟ نیروانا چیه؟ سینوهه کیه؟
کلی انگیزه برای انتخابش داشتم و اینا بهونه بود تا شک هارو بذارم کنار
در عرض چند دقیقه مال من شد.
چند روز اول فرصت نکردم برم سراغش
اما ذهنم پیشش بود
... 🔗 ادامه متن
📝 نویسنده : raha1374
🔗 مشاهده مطلب اصلی
🆔 👉 Join
#دلنوشته
کتابی که بارها بابت انتخابش به خودم برچسب چه قدر تو بچه ای دختر! زده بودم
کتابی که هر کی دستم دید جا خورد!
اما این پایان کتابخوانی من نبود و معتقد بودم هر روز به تعداد هر کدوم از آدم ها تو دنیا کتاب جدیدی نوشته میشه، یا اینطور بگم؛ هر آدمی هر روز می تونه یه کتاب باشه، پر از حرف و منتظر شنیده شدن
توی مسیر از جلوی کتابفروشی که رد میشدم همهمه ی کتاب ها باعث شد قدمام کند بشن
چقدر مشتاق شنیدن بودم...
با خودم گفتم این بار فقط نگاه میکنم، نمیخرم
وارد شدم
دور زدم و جلوی یکی از قفسه ها ایستادم؛
چه جذاب و متفاوت!
نمیخواستم انقدر زود به خودم بدقولی کنم
اما این یکی واقعا طرح جلدش آدمو وسوسه میکرد
نزدیک شدم و بَرِش داشتم
سنگین و قطور بود؛ از اونا که حس میکردی با خوندنش کلی مطلب قراره یاد بگیری و کلی حالت رو خوب کنه
عنوانش چه قدر با مسما بود! انگشتمو چند بار کشیدم روش
جنس نوشته ی روی جلدش ترمز داشت و آدمو گیر مینداخت
چشمم چرخید دنبال اسم صاحب اثر و از خوشحالی برق زد!
زیر لب گفتم: دیگه نمیشه ازش گذشت
سریع رفتم سراغ پشت جلد کتاب، دوست داشتم صداش رو بشنوم؛
نوشته بود: اینجا یه جزیره س و ما آدما توش گم شدیم!
باید راز جزیره رو پیدا کرد!
اینجا نیرواناست و من سینوههام!
چیزی سر در نیاوردم، اما صدای دلنشینی داشت
جوری که با همین چند تا کلمه کنجکاو شدم؛
کدوم جزیره؟ نیروانا چیه؟ سینوهه کیه؟
کلی انگیزه برای انتخابش داشتم و اینا بهونه بود تا شک هارو بذارم کنار
در عرض چند دقیقه مال من شد.
چند روز اول فرصت نکردم برم سراغش
اما ذهنم پیشش بود
... 🔗 ادامه متن
📝 نویسنده : raha1374
🔗 مشاهده مطلب اصلی
🆔 👉 Join
#دلنوشته
گل نرگس نماد تحسین، شجاعت، امید، تولدی دوباره و زندگی طولانی است. هر ساله در اواسط آذر برداشت گل نرگس
از بزرگترین باغ یکپارچه گل نرگس شمال کشور در شهر آزادشهر آغاز میشود تا پایان دی ادامه دارد. رایحه دلنواز این
گل زیبا که هم اکنون به اوج شکوفایی رسیده، مشام هر رهگذری را پر میکند.
📝 نویسنده : hosein12345
🔗 مشاهده مطلب اصلی
🆔 👉 Join
#عمومی
از بزرگترین باغ یکپارچه گل نرگس شمال کشور در شهر آزادشهر آغاز میشود تا پایان دی ادامه دارد. رایحه دلنواز این
گل زیبا که هم اکنون به اوج شکوفایی رسیده، مشام هر رهگذری را پر میکند.
📝 نویسنده : hosein12345
🔗 مشاهده مطلب اصلی
🆔 👉 Join
#عمومی
خیلی وقتا پیش اومده از کلمه قدیمی استفاده کنیم
مثل وقتی میگی قدیمی شده دیگه به درد نمیخوره
یا مثل وقتی میگی قدیمی باشه بهتره
یا مثل وقتی میگی دوران قدیم بهتر بود
یا مثل وقتی میگی هر چی قدیمی تر قیمتی تر
یا مثل وقتی میگی قدیمی فکر میکنه
و خیلی چیز های دیگه
منم مثل خیلی از این قدیمی ها دیگه واقعا قدیمی شدم
یه کاربر همخونه ای 10 ساله
خب حالا شما بگین ....
قدیمی یا جدید
نو یا کهنه
از مد افتاده یا نو
گذشته یا حال یا آینده
قدیما بهتر بود یا الان
📝 نویسنده : SaeidTakta
🔗 مشاهده مطلب اصلی
🆔 👉 Join
#عمومی
مثل وقتی میگی قدیمی شده دیگه به درد نمیخوره
یا مثل وقتی میگی قدیمی باشه بهتره
یا مثل وقتی میگی دوران قدیم بهتر بود
یا مثل وقتی میگی هر چی قدیمی تر قیمتی تر
یا مثل وقتی میگی قدیمی فکر میکنه
و خیلی چیز های دیگه
منم مثل خیلی از این قدیمی ها دیگه واقعا قدیمی شدم
یه کاربر همخونه ای 10 ساله
خب حالا شما بگین ....
قدیمی یا جدید
نو یا کهنه
از مد افتاده یا نو
گذشته یا حال یا آینده
قدیما بهتر بود یا الان
📝 نویسنده : SaeidTakta
🔗 مشاهده مطلب اصلی
🆔 👉 Join
#عمومی
وقتی ساختن مدت ها طول میکشه
و تخریب توی چند ثانیه اتفاق میافته،
اهمیتِ مراقبتبرامون آشکار میشه
اینکه؛
هر چقدر هم ساختن مهم باشه، کافی نیست ومراقبت مکملِ اون هست.
ساختنِ بدون مراقبتدیر یا زود، به نابودی محکومِ
ساختنِ بدون دقتهم دیر یا زود به نابودی محکومِ
پس با دقت،مراقبشباش
و هر جا لازم شد، تعمیرش کن
___________________________________
فکر میکنی چه چیزهایی یا چه کسانی رو داری که باید مراقبشون باشی؟
📝 نویسنده : raha1374
🔗 مشاهده مطلب اصلی
🆔 👉 Join
#دلنوشته
و تخریب توی چند ثانیه اتفاق میافته،
اهمیتِ مراقبتبرامون آشکار میشه
اینکه؛
هر چقدر هم ساختن مهم باشه، کافی نیست ومراقبت مکملِ اون هست.
ساختنِ بدون مراقبتدیر یا زود، به نابودی محکومِ
ساختنِ بدون دقتهم دیر یا زود به نابودی محکومِ
پس با دقت،مراقبشباش
و هر جا لازم شد، تعمیرش کن
___________________________________
فکر میکنی چه چیزهایی یا چه کسانی رو داری که باید مراقبشون باشی؟
📝 نویسنده : raha1374
🔗 مشاهده مطلب اصلی
🆔 👉 Join
#دلنوشته
درود
هنوز هستند انسانهای که به دور از منافع خود به فکر کره ی خاکی ما هستند.
یک زوج برزیلی از ۲۰ سال پیش تاکنون ۲میلیون درخت کاشتهاند.
زمین مریض بود. همهچیز نابود شده بود و تنها ۰.۵ درصد آن را درخت پوشش میداد، بعد ایدهای شگفتآور برای نجات دوباره جنگل به ذهن همسر من رسید...
این شروع ماجرای غیرقابل باور سباستیائو سالگادو عکاس و همسرش للیا برای نجات حیات در بخش بزرگی از کشور است.
در دهه ۹۰ میلادی وقتی سباستیائو بعد از مستندسازی از نسلکشی کشور روآندا، به خانهاش در ایالت میناس گرایس برزیل برگشت با تصویر ترسناکی روبرو شد، تصویری که او را شوکه کرد؛ بهشت جنگلهای استوایی که محل خاطرات کودکی پیرمرد عکاس بود دیگر وجود نداشت، درختها قطع شده بودند و حیات وحش نابود شده بود.
این شد که خانواده سالگادو، موسسهای به هدف احیا جنگلها ساختند، موسسه ترا از آپریل سال ۱۹۹۷ در همان محل زندگی زوج برزیلی شروع به کار کردند.
کارها به شکل عجیبی پیش رفت، آنها هر سال هزاران درخت را در جنگل رشد دادند و حالا دیگر جنگل ایالت میناس گرایس به همان بهشت استوایی خاطرات سباستیائو تبدیل شده است. آمارها نشان میدهند که از آن زمان تاکنون ۲۰میلیون درخت توسط این موسسه کاشته شده و ۲هزار هکتار منطقهای که قبلا نابود شده بودند دوباره احیا شدهاند.
به یاد هر یک از دوستان خود
برای آزادی ملت ایران
ویا هر موضوعی که برای شما مهم هست
یک درخت بکارید یا هزینه کنید...
زمین مادر جانداران
📝 نویسنده : arsham00
🔗 مشاهده مطلب اصلی
🆔 👉 Join
#عمومی
هنوز هستند انسانهای که به دور از منافع خود به فکر کره ی خاکی ما هستند.
یک زوج برزیلی از ۲۰ سال پیش تاکنون ۲میلیون درخت کاشتهاند.
زمین مریض بود. همهچیز نابود شده بود و تنها ۰.۵ درصد آن را درخت پوشش میداد، بعد ایدهای شگفتآور برای نجات دوباره جنگل به ذهن همسر من رسید...
این شروع ماجرای غیرقابل باور سباستیائو سالگادو عکاس و همسرش للیا برای نجات حیات در بخش بزرگی از کشور است.
در دهه ۹۰ میلادی وقتی سباستیائو بعد از مستندسازی از نسلکشی کشور روآندا، به خانهاش در ایالت میناس گرایس برزیل برگشت با تصویر ترسناکی روبرو شد، تصویری که او را شوکه کرد؛ بهشت جنگلهای استوایی که محل خاطرات کودکی پیرمرد عکاس بود دیگر وجود نداشت، درختها قطع شده بودند و حیات وحش نابود شده بود.
این شد که خانواده سالگادو، موسسهای به هدف احیا جنگلها ساختند، موسسه ترا از آپریل سال ۱۹۹۷ در همان محل زندگی زوج برزیلی شروع به کار کردند.
کارها به شکل عجیبی پیش رفت، آنها هر سال هزاران درخت را در جنگل رشد دادند و حالا دیگر جنگل ایالت میناس گرایس به همان بهشت استوایی خاطرات سباستیائو تبدیل شده است. آمارها نشان میدهند که از آن زمان تاکنون ۲۰میلیون درخت توسط این موسسه کاشته شده و ۲هزار هکتار منطقهای که قبلا نابود شده بودند دوباره احیا شدهاند.
به یاد هر یک از دوستان خود
برای آزادی ملت ایران
ویا هر موضوعی که برای شما مهم هست
یک درخت بکارید یا هزینه کنید...
زمین مادر جانداران
📝 نویسنده : arsham00
🔗 مشاهده مطلب اصلی
🆔 👉 Join
#عمومی
گز نام یکی از شیرینیهای معروفی است که از ترکیب چند ماده مهم که مهمترین آن انگبین، سفیده
تخم مرغ، مغز پسته و بادام است ساخته میشود.گز از مجموعه شیرینیها خشک و فرآوردههای
سنتی ایران به شمار میرود که تولید آن متعلق به دوره قاجار و در گذشته نیز به عنوان کالای صادراتی به
جهان عرضه شده است. نخستین کارگاه گزسازی در سال ۱۳۵۲ در بُلداجی تاسیس شد و بَلداجی،
شیرینترین شهر ایران با افزون بر ۲۰ هزار نفر جمعیت می باشد. لازم به ذکر است که گز بلداجی در سال
گذشته ثبت جهانی شده است و با دریافت این نشان جهانی علاوه بر افزایش تولید و صادرات این محصول،
هیچ تولیدی در جهان نمیتواند از برند بلداجی سوءاستفاده کند. بلداجی نام شهری در شهرستان بروجن
و در ۶۰ کیلومتری شهرکرد مرکز استان چهارمحال و بختیاری است.
📝 نویسنده : hosein12345
🔗 مشاهده مطلب اصلی
🆔 👉 Join
#عمومی
تخم مرغ، مغز پسته و بادام است ساخته میشود.گز از مجموعه شیرینیها خشک و فرآوردههای
سنتی ایران به شمار میرود که تولید آن متعلق به دوره قاجار و در گذشته نیز به عنوان کالای صادراتی به
جهان عرضه شده است. نخستین کارگاه گزسازی در سال ۱۳۵۲ در بُلداجی تاسیس شد و بَلداجی،
شیرینترین شهر ایران با افزون بر ۲۰ هزار نفر جمعیت می باشد. لازم به ذکر است که گز بلداجی در سال
گذشته ثبت جهانی شده است و با دریافت این نشان جهانی علاوه بر افزایش تولید و صادرات این محصول،
هیچ تولیدی در جهان نمیتواند از برند بلداجی سوءاستفاده کند. بلداجی نام شهری در شهرستان بروجن
و در ۶۰ کیلومتری شهرکرد مرکز استان چهارمحال و بختیاری است.
📝 نویسنده : hosein12345
🔗 مشاهده مطلب اصلی
🆔 👉 Join
#عمومی
درود به همه دوستان
.
دوستان خواهشمندیم هم انبازی کنید پیرامون این که ما چگونه می توانیم شاد و سرخوش باشیم در این هنگامه
اینکه شما برای شاد و خرسند کردن خود چه آزمونهای داشتید ؟ اینجا به دیگران پیشنهاد کنید.
📝 نویسنده : arsham00
🔗 مشاهده مطلب اصلی
🆔 👉 Join
#عمومی
.
دوستان خواهشمندیم هم انبازی کنید پیرامون این که ما چگونه می توانیم شاد و سرخوش باشیم در این هنگامه
اینکه شما برای شاد و خرسند کردن خود چه آزمونهای داشتید ؟ اینجا به دیگران پیشنهاد کنید.
📝 نویسنده : arsham00
🔗 مشاهده مطلب اصلی
🆔 👉 Join
#عمومی
باز هم سال تحویل و باز هم در کنار شماییم:
یکسال دیگه هم باهم گذروندیم با همهی خوشیها و غمها، همهی خبرهای خوب و بد، سال 1401 رو هم به پایان رسوندیم 🥲🥰
سال 1401 باعث شد بدونیم کشورمون چقدر به همدلیها و فداکاریهای ما نیاز داره، هممون شاهد حادثههای دلخراشی تو کشور عزیزمون بودیم🖤 که باعث شد با دقتتر به اطرافمون نگاه کنیم و بیشتر قدر باهم بودنمونو بدونیم 🫶
سالی که گذشت بهمون خیلی چیزا یاد داد، بهمون باهم بودن یاد داد، درک کردن همدیگه رو یاد داد، از خود گذشتگی یاد داد و... 🫂
به امید سالی بهتر در کنار هم با همخونه 🤍
سال نو مبارک به امید سالی پر از آرامش ❤️
@hamkhone_ir
یکسال دیگه هم باهم گذروندیم با همهی خوشیها و غمها، همهی خبرهای خوب و بد، سال 1401 رو هم به پایان رسوندیم 🥲🥰
سال 1401 باعث شد بدونیم کشورمون چقدر به همدلیها و فداکاریهای ما نیاز داره، هممون شاهد حادثههای دلخراشی تو کشور عزیزمون بودیم🖤 که باعث شد با دقتتر به اطرافمون نگاه کنیم و بیشتر قدر باهم بودنمونو بدونیم 🫶
سالی که گذشت بهمون خیلی چیزا یاد داد، بهمون باهم بودن یاد داد، درک کردن همدیگه رو یاد داد، از خود گذشتگی یاد داد و... 🫂
به امید سالی بهتر در کنار هم با همخونه 🤍
سال نو مبارک به امید سالی پر از آرامش ❤️
@hamkhone_ir
به نام خداے تنها ولے بـے همتا
هر لرزشی اسمش زلزله نیست
زلزله یعنی با کوچکترین حسی دلت بلرزه
با نیم نگاهی یا شنیدن صدایی
حتی لبخند روی گونه ها
زلزله یعنی حتی داخل تمام خرابه های خاطرات
صحیح و سالم جای خودش رو حفظ کرده باشه
چهار ستون بدنت بلرزه
آرام و قرارت از هم بپاشه
اما جای اون توی دلت تکون نخوره
زلزله یعنی به بن بست برسی
راه فرار تو ؛آرامش و قرار تو
فقط و فقط اون باشه
زلزله یعنیداخل قلب و ذهنت
تصویر قشنگشحک شده باشه
زلزله یعنی خوشحالی و غم و درد و عشق و فراغ و هیجان
فقط با داشتن اون برات معنی داشته باشه
زلزله یعنی تمام اتفاقات قشنگ زندگی
امید و اهداف و تلاش و جنگیدن
فقط با بودن اون برات اهمیت داشته باشه
زلزله یعنی
اون لرزشی که برای اولین و آخرین بار تو رو از هم بپاشه
و برای نگه داشتنش به تکاپو بیوفتی
زلزله واقعی
پیدا کردن اون آغوش امنی هست که
تو رو از هر بلایی دور نگه میداره
تقدیم به تمام دوستان خوبم
نوروز 1402 مبارک
SaeidTakta
📝 نویسنده : SaeidTakta
🔗 مشاهده مطلب اصلی
🆔 👉 Join
#عمومی
هر لرزشی اسمش زلزله نیست
زلزله یعنی با کوچکترین حسی دلت بلرزه
با نیم نگاهی یا شنیدن صدایی
حتی لبخند روی گونه ها
زلزله یعنی حتی داخل تمام خرابه های خاطرات
صحیح و سالم جای خودش رو حفظ کرده باشه
چهار ستون بدنت بلرزه
آرام و قرارت از هم بپاشه
اما جای اون توی دلت تکون نخوره
زلزله یعنی به بن بست برسی
راه فرار تو ؛آرامش و قرار تو
فقط و فقط اون باشه
زلزله یعنیداخل قلب و ذهنت
تصویر قشنگشحک شده باشه
زلزله یعنی خوشحالی و غم و درد و عشق و فراغ و هیجان
فقط با داشتن اون برات معنی داشته باشه
زلزله یعنی تمام اتفاقات قشنگ زندگی
امید و اهداف و تلاش و جنگیدن
فقط با بودن اون برات اهمیت داشته باشه
زلزله یعنی
اون لرزشی که برای اولین و آخرین بار تو رو از هم بپاشه
و برای نگه داشتنش به تکاپو بیوفتی
زلزله واقعی
پیدا کردن اون آغوش امنی هست که
تو رو از هر بلایی دور نگه میداره
تقدیم به تمام دوستان خوبم
نوروز 1402 مبارک
SaeidTakta
📝 نویسنده : SaeidTakta
🔗 مشاهده مطلب اصلی
🆔 👉 Join
#عمومی
تمامِ آن روزهایی که از خانهی حقیقیامدور بودم و زندگی در خانهی عاریه ای ادامه پیدا کرده بود، خوب میدانستم که به طور موقت در آنجا ساکنم. هیچ نقصی مرا آزار نمیداد، و هیچ تکاملی مرا از خود بیخود نمیکرد چرا که نه آن نقص ابدی بود و متعلق به من، و نه آن تکامل به جرات میتوانم بگویم، آزاد ترین روزهایم را در آن مدت گذراندم...
سکونت ما در یک دنیا سکونت ما در یک شهر سکونت ما در قلب آدمیان و حتی سکونت ما در جامه هایمان زمانی طعم آزادی خواهند داد که
تمام و کمال بودن و شدن را ابدی ندانیم و نخواهیم.
کمالخواهیِ نادرست، غارتگرِ دو الف حیاتی: اکنون و آزادی
📝 نویسنده : raha1374
🔗 مشاهده مطلب اصلی
🆔 👉 Join
#دلنوشته
سکونت ما در یک دنیا سکونت ما در یک شهر سکونت ما در قلب آدمیان و حتی سکونت ما در جامه هایمان زمانی طعم آزادی خواهند داد که
تمام و کمال بودن و شدن را ابدی ندانیم و نخواهیم.
کمالخواهیِ نادرست، غارتگرِ دو الف حیاتی: اکنون و آزادی
📝 نویسنده : raha1374
🔗 مشاهده مطلب اصلی
🆔 👉 Join
#دلنوشته
دریاچه شهیون یا دریاچه سد دز، یکی از زیباترین دریاچههای ایران و از نقاط دیدنی دزفول محسوب
میشود که در ۲۳ کیلومتری شمال شرق اندیمشک وپشت دو کوه شاداب و تنگوان، کنار روستای پامنار
قرار دارد.
📝 نویسنده : hosein12345
🔗 مشاهده مطلب اصلی
🆔 👉 Join
#عمومی
میشود که در ۲۳ کیلومتری شمال شرق اندیمشک وپشت دو کوه شاداب و تنگوان، کنار روستای پامنار
قرار دارد.
📝 نویسنده : hosein12345
🔗 مشاهده مطلب اصلی
🆔 👉 Join
#عمومی
آدمک آخر دنیاست ، بخند...آدمک مرگ همینجاست ، بخند...دستخطی که تورا عاشق کرد ، شوخیِ کاغذی ماست ، بخند...آدمک خر نشوی گریه کنی....کل دنیا سراب است ، بخند..آن خدایی که بزرگش خواندی، به خدا ، مثل تو تنهاست ، بخند...فکر کن درد تو ارزشمند است..فکر کن گریه چه زیباست ، بخند...!صبح فردا به شبت نیست که نیست..تازه انگار که فرداست ، بخند!راستی آنچه به یادت دادیم، پَر زدن نیست، که درجاست ، بخند...آدمک فصل خزان است بخند..ریزش برگ عیان است بخند...آنکه میگفت : دوستت دارم، شمع بزم دگران است ، بخند..نقش سیمای قشنگ رخ یار ..نقشه ای نقش بر آب است ، بخند....قصه لیلی و مجنون همه اش داستان است، کتاب است، بخند..درد هجران نگرانم چه کند با دل تونقد ما نیست، دل پیر جوان است ، بخند..آنچه واداشت دو خطی بنویسم همه اش ..شرح دلتنگی و درد گران است ، بخند...آدمک نغمه آواز نخوان...به خدا آخر دنیاست، بخند......!!!
📝 نویسنده : SA00
🔗 مشاهده مطلب اصلی
🆔 👉 Join
#عمومی
📝 نویسنده : SA00
🔗 مشاهده مطلب اصلی
🆔 👉 Join
#عمومی
دره ارغوان مشهد طرقبه، درهای است سرسبز با آب وهوایی دلپذیر، پوشیده شده از درختچههای ارغوان،
باگلهایی که تازه باز شدهاند و فضای دره را به رنگ ارغوانی کردهاند.
📝 نویسنده : hosein12345
🔗 مشاهده مطلب اصلی
🆔 👉 Join
#عمومی
باگلهایی که تازه باز شدهاند و فضای دره را به رنگ ارغوانی کردهاند.
📝 نویسنده : hosein12345
🔗 مشاهده مطلب اصلی
🆔 👉 Join
#عمومی