شاعرانه
200 subscribers
724 photos
273 videos
4 files
202 links
کانال انتشار سروده‌ها و عکاسی‌های حسین رضائیان

دیگر کانال‌ها:
کانال مداحی‌ها و گزارش مراسم‌ها
@hosseinrezaeeian
Download Telegram
Forwarded from شاعرانه
ناگهان سحر شدم از پس جادوی لبت
چه به روزم که نیاورد هیاهوی لبت
تا قیامت منم آن رند دعاگوی لبت
ای به قربان تو و خنده ی بر روی لبت

سالروز تولد مقام معظم رهبری مبارک باد.
@h_rezaeian
شاعرانه
سخن آغاز می‌گردانم امشب برایت روضه‌ها می‌خوانم امشب سرودی از فضای بی‌کسی، غم سخن از غصه‌ها می‌رانم امشب دوباره آمدم بهر انابه قبولم کن خدا! مهمانم امشب ز تکرار گناهانم ملولم ز غم بر لب رسیده جانم امشب اگرچه جز خطا از من ندیدی ولی بیزار از شیطانم امشب …
سخن آغاز می‌گردانم امشب
برایت روضه‌ها می‌خوانم امشب

سرودی از فضای بی‌کسی، غم
سخن از غصه‌ها می‌رانم امشب

دوباره آمدم بهر انابه
قبولم کن خدا! مهمانم امشب

ز تکرار گناهانم ملولم
ز غم بر لب رسیده جانم امشب

اگرچه جز خطا از من ندیدی
ولی بیزار از شیطانم امشب

خدایا ای کریم بنده پرور!
مطهّر کن ز هر عصیانم امشب

به عشق رحمتت گشتم گنه کار
نما پاکم و یا بی‌جانم امشب

تویی تنها امید بی پناهان
پناهم ده که بی‌عنوانم امشب

اگرچه بنده‌ای بد بودم اما
به لطف تو پر از ایمانم امشب

رضی هستم ولی ناراضی از خود
بدم وین قصه را می‌دانم امشب

#حسین_رضائیان
#غزل
#مناجات
#امشب
آبان ۸۷
@h_rezaeian
شاعرانه
https://www.instagram.com/p/B_ms2k9DhcE/?igshid=sskquy4d5hu5
اگرچه از کودکی با کتاب داستان مأنوس بودم، اما #مطالعه را به صورت جدی از اول راهنمایی، آن هم با کتاب‌هایی که #معلم عزیزم، استاد مرتضوی به من می‌دادند - که اولینش #آفتاب_در_حجاب نوشته‌ی #سیدمهدی_شجاعی بود - آغاز کردم و از آن روز به این طرف، ارتباطم را با این موجود دوست داشتنی کمابیش حفظ کرده‌ام.

در برهه‌ای از زندگی، وزنه‌ی مطالعات مذهبی و آیینی‌ام بر تمام وجوه مطالعه غلبه پیدا کرد و بعد از ورودم به عرصه‌ی #شعر و #ادبیات، پای دیگر حوزه‌های مطالعاتی نیز به کتابخانه‌ام باز شد... #شعر را ولی بی هیچ دسته‌بندی می‌خواندم البته!

معلم که شدم، باب دیگری باز شد و کتاب روی کتاب، آموزشی و کمک آموزشی و تربیتی و روانشناختی همه با هم به زندگی‌ام ورود کردند و می‌آمدند و نمی‌رفتند! حالا شما #ازدواج را هم به این‌ها اضافه کنید، آن وقت طوفانی به راه می‌افتد که نه گفتنی‌ست نه شنیدنی؛ آب گرمی‌ست که فقط باید خودتان به آن تن زده باشید!

حالا حرفم این‌ها نیست. دوتا قصه را می‌خواهم برایتان مرور کنم: اول دست مهربان استادی که مرا به این راه سرسبز هدایت کرد را پیشاپیشِ #روز_معلم به ارادت و محبت می‌بوسم و می‌فشارم و هرجا که هستند برایشان آرزوی سلامتی و عاقبت به خیری دارم. دوم آنکه در تمام این سال‌ها، این بیت از #حافظ را آویزه‌ی جانم ساخته‌ام که هوا برم ندارد:

بشوی اوراق اگر همدرس مایی
که علم عشق در دفتر نباشد

#روز_معلم_مبارک

پ.ن: خیلی از کتاب‌هایم را پس از مطالعه یا شوهر داده‌ام، یا حالا در کارتنی گوشه‌ی انباری خانه، خاک می‌خورند. این کتابخانه‌ی کوچک، باقی‌مانده‌ی ناچیزی از داستان #من_و_کتاب است.
در وادی محبت، حرفی به جز تعب نیست
این بار این سروده، از قلب با طرب نیست

دردی میان دل بود، گفتم بگویم آن را
اما نبود چاهی، این قصه پر عجب نیست

دردا سخن زیاد و، گوشی مباد حاضر
اینجا کسی به فکری، جز فکر روز و شب نیست

غیر از تو در خیالم، همره نگشته پیدا
شاید خیال من هم، جز حرف تاب و تب نیست

#حسین_رضائیان
#غزل (ناتمام)
#وادی_محبت
آذر ۸۹
@h_rezaeian
یک سال پیش این روزها در دفتر شعرم
گفتم: به نام عشق، بسم الله زیبایی
شعری سرودم با ردیف «دوستت دارم»
تو آمدی و قصه شد خالی ز تنهایی

یک سال پیش این روزها وقت نماز صبح
قامت به یاد دیدنت می‌بستم ای بانو
حالا عشا، مغرب، نماز صبح، ظهر و عصر
بین قنوتم یاد چشمت هستم ای بانو

یک سال شد این قصه‌ی "شیرین و فرهادی"
یک سال شد لیلا شدی، مجنون شدم من هم
یک سال از آغازِ راهی تا ابد، طی شد
در این سفر همسایه‌ی کارون شدم من هم

با تو تمام لحظه‌ها رنگ خدا دارد
بالا خدا، پایین خدا، سمت خدا هر سمت
تو هستی و با تو تمام خانه رنگین است
رنگ عبادت، رنگِ صوت ربنا هر سمت

#حسین_رضائیان
#سمت_خدا
#چهارپاره #عاشقانه
خرداد ۹۶

پ.ن: این شعر را در اولین سالگرد ازدواج، که مقارن است با میلاد امام حسن مجتبی (ع) سرودم و تقدیم می‌کنم به همسر عزیزم... ❤️

سالگرد ازدواجمون مبارک 😍🌹❤️
@h_rezaeian
Forwarded from شاعرانه
دارد زمان رفتن تو می رسد علی
تو می روی و می شکند قلب من ولی
 
تو می روی و سهم من از رفتنت شود
خون جگر، دو دیده ی تر، درد بی دلی

#حسین_رضائیان
#آیینی
@h_rezaeian
Forwarded from شاعرانه
کاش با رفتن او جان ز تن ما می رفت
و روان ها به هوای او ز دنیا می رفت

سحر نوزدهم بود که از سمت زمین
نور از روی علی تا سوی بالا می رفت

حلقه ی در که دلش شور علی را می زد
خوب دانست که او به پیش زهرا می رفت

کوچه از آمدنش سرّ تعلل فهمید
نه، علی دیر نکرده ست که حالا می رفت

و یتیمان که همه پشت در خانه شان
از علی شان انتظار نان و خرما می رفت

همه احساس غریبی به تمنّاشان بود
که چرا وقت بدون بود بابا می رفت

ناگهان " فزت و رب الکعبه " غوغایی کرد
که از آن اشک به سان رود و دریا می رفت

و علی رفت که ما سرّ سخن بگشاییم
که علی نیز از این قافله تنها می رفت

این من و این سخنی سوخته از جنس نیاز
که نگاهم به نگاهی به تمنا می رفت

#حسین_رضائیان
#غزل
#آیینی
#سحر_نوزدهم
مرداد ۹۰
@h_rezaeian
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
همه‌ی دلخوشی‌ام آخر شب‌ها این است
دو سه خط با تو سخن گفتن و آرام شدن...

#حسین_رضائیان
#تک_بیتی_ها
#عاشقانه (مناسب استوری اینستاگرام)
@h_rezaeian
Forwarded from شاعرانه
از آی آدم های نیما می توان فهمید
دنیا پر از حیوان نامرد است... می فهمی؟

#حسین_رضائیان
#تک_بیتی_ها #روز_قدس
@h_rezaeian
Forwarded from شاعرانه
دشمن برای جنگ آمد، ایستادیم
ما شیشه و او سنگ آمد، ایستادیم

با لشکری خونخوار و تا دندان مسلح
رنگین و رنگارنگ آمد، ایستادیم

#حسین_رضائیان
#ارزشی
@h_rezaeian
Forwarded from شاعرانه
بزم یاران به سر آمد، خبر آمد عید است
رفت تا سال دگر سفره ی افطاری ما...

#حسین_رضائیان
#تک_بیتی_ها
#آیینی
#عید_فطر
@h_rezaeian
گلایه می‌کنم از قدر ناشناسی‌ها
شکستن دل دلدار و ناسپاسی‌ها

از اینکه هرچه ز عمرم گذشت اما باز
نشد کم از دل من سوز دل هراسی‌ها

گلایه می‌کنم از تهمت و توهم شوم
گلایه می‌کنم از بازی سیاسی‌ها

من از صفای دل مردم دِهَم گفتم
به عشوه طعنه زدم که: « چه بی کلاسی ها » !

تمام شعر مرا در همین خلاصه ببین
که خسته‌ام دگر از درد بی اساسی‌ها

غزل که درد مرا بی دوا رها کرده
برم سراغ دو خط صحبت حماسی... ها؟

#حسین_رضائیان
#گلایه
#غزل
آبان ۹۴
@h_rezaeian
این مرتبه آمد به مصاف این یکی
والله که می‌کند کفاف این یکی
در سینه‌ی ما داغِ غمِ آسیه‌هاست
بیرون زده از زیر لحاف این یکی

#حسین_رضائیان

#آسیه_پناهی #عدالت #انقلاب_پابرهنگان
@h_rezaeian
می‌سازمت روزی به دست خویش، می‌دانم
من پای حرفی که زدم، ای عشق! می‌مانم

یک روز در صحن و رواقت ای حریم حزن
من مطمئنم که زیارت نامه می‌خوانم

می‌آید آن روزی که این نامرد مردم را
- وهابیان پست - را از شهر می‌رانم

شور عجیبی دارد آنجا از علی گفتن
من یاعلی گویانم و عازم به میدانم

آه ای بقیع! ای اعتبار غربت شیعه
تا روز مرگم از غمت رنجور و حیرانم

می‌آید آن روزی که مثل مرقد مولا
دارم من از ایوان طلایت شعر می‌خوانم

#حسین_رضائیان
#آه_ای_بقیع
#غزل #آیینی
تیر ۹۴
۸ شوال ۱۴۳۶

سالروز #تخریب_بقیع
@h_rezaeian
Forwarded from شاعرانه
#شعر_برگزیده کنگره‌ی #در_سوگ_آفتاب

با موضوع مدح و رثای رهبر کبیر انقلاب، #امام_خمینی (ره):

ای به نور هدایتت امروز
همه در انتظار صبح سپید
السلام علیک روح الله
السلام علیک یا خورشید

با تو شب‌های بی‌فروغ زمین
ناگهان روز تازه‌ای دیدند
انقلابی شد آسمانِ خیال
به جهان نور ربنا تابید

صفحه صفحه عبور در تاریخ
حال ما را عجیب می‌گیرد
تو به تاریخ ما دوباره زدی
رنگی از افتخار، رنگ امید

خصم تو پیرو تباهی بود
همه‌اش تیره و سیاهی بود
در دل قرص تو اثر نداشت
ماهِ من! تخطئه، خطر، تهدید

تو شدی اقتدار مرجعیت
مایه‌ی افتخار مرجعیت
پرچم کشورم از آن پس شد
سبز و سرخ و سفید با توحید

تو سرودی غزل به سبک خدا
واژه‌ها با سرودنت دیدند
وعده دادی به "نیمه‌ی خرداد"
وعده‌ات را تمام عالم دید

انقلابت درخت پُر باری
شده امروز سبز و پا برجا
سایه‌سارش نصیب آنان که
پای آن مانده‌اند بی‌تردید

مردِ خورشیدِ بی غروبِ زمان!
تا زمین برقرار، نامت هست
تا ابد سبز و زنده خواهی ماند
تا ابد، تا همیشه‌ای جاوید

#حسین_رضائیان
#خورشید_بی_غروب
#غزل #ارزشی
خرداد ۹۸
@h_rezaeian
Forwarded from شاعرانه
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 فیلم شعرخوانی #حسین_رضائیان در کنگره‌ی #در_سوگ_آفتاب
حسینیه‌ی جماران
@h_rezaeian