#حڪـــــــــــــــــــــایت #من…
حڪایت #ڪسی #بود ڪه #عاشق دریا #بود اما #قایقـــــــــــــــــــــی نداشت…
#دلباخته سفر بود #اما #همسفـــــــــــــــــــــر نداشت…
#حڪایت ڪسی #بود ڪه #زجر #ڪشید اما #ضجـــــــــــــــــــــه نزد…
#زخم داشت اما #ننالیـــــــــــــــــــــد…
#گریه ڪرد اما #اشڪ #نریخـــــــــــــــــت…
#حڪایت من #حڪایت ڪسی #بود ڪـــــــــــــــــــــه…
#پر از #فریاد بود اما #سڪوت ڪرد #تا همه ی #صداها را #بشنـــــــــــــــــــــود…


😔💔

شبی در #کوچه ی غربت
#قیــامت را بپـــا کردم

نشستم زیر #دیواری
به یادت #گریها کردم

صدای #گریه ام پیچید
در #آفـــاق تـــنهایی

تــو را از #دور دســــت
#خاطرات خود #صدا کردم

#امشبم #جاتو.#با.#گریه.#پر.#کردم

#رضا#خرم#آبادیم😔🤟



‌‌

شبی در #کوچه ی غربت
#قیــامت را بپـــا کردم

نشستم زیر #دیواری
به یادت #گریها کردم

صدای #گریه ام پیچید
در #آفـــاق تـــنهایی

تــو را از #دور دســــت
#خاطرات خود #صدا کردم

😔😔👍👍🌹🌹
در #قبرستان بودم که #دیدم مردی #گریه کنان بود. #گفتم مشکلت چیست او #گفت ۳۰سال است که #مرده شورم. امروز #جسده جوانی را #آوردن که #اعدامش کرده #بودند. داشتم #باتیغ خال #کوبی هایش را #میتراشیدم که #سینه اش را #دیدم که #نوشته بود : #مرده #شور #آروم #بشور #این
#تن پر از #خاطره هاست....

😔💔✌️🏿

😔😔👍👍🌹🌹

#فریب خنده هامو #نخور

من #سالهاست که #یواشکی

#گریه میکنم

‌

#تا #حالا شده ...

یهو #یادش #بیوفتی ...

ولی ندونی باید #بخندی ...

یا #گریه کنی ...

#همیشه برای #گریه کردن

زانوی #خودتو به #شونه بقیه

#ترجیح بده #چون_آدما تو سختیا

زود #شونه خالی #میکنن اینو #یادت باشه.

#روزی که به #دنـیا امـدم

#باران مـی بارید

هـمه فکر #کردند رحمت #خداسـت

#هیچکس ندانسـت #اسـمان هم

برای #شـروع بدبخـتی هایم

#گریه میکنـد

#فریب خنده هامو #نخور

من #سالهاست که #یواشکی

#گریه میکنم

‌

#تا #حالا شده ...

یهو #یادش #بیوفتی ...

ولی ندونی باید #بخندی ...

یا #گریه کنی ...

#روزی که به #دنـیا امـدم

#باران مـی بارید

هـمه فکر #کردند رحمت #خداسـت

#هیچکس ندانسـت #اسـمان هم

برای #شـروع #بدبخـتی هایم

#گریه میکنـد

#گریه نکن #مامان
#ببین رفتم زیر #خاک
گریه #نکن فدای #چشمات

واسه #منه بی ارزش #اشک نریز #مامان
یادته #عشقم بهم #میگفت بی ارزش #مامان
الان #ببین چه #جوری سر #خاکم زجه میزنه #مامان

اصن تو #خنده هاتو بکن
#گریه هات با من
#تنهاییات با من
#اشک چشات با من ...
#بامن....

آن #روز_باران

#آبرویم را #خرید

شبیه #مردی که #گریه نمی‌کند

به #خانه برگشتم!

#فریب خنده هامو #نخور

من #سالهاست که #یواشکی

#گریه میکنم

امروز #میبوسم و #میگذارم کنار
این بغض #لعنتی رو

این #گریه های هرشب
این #دلتنگی را.....

دارم به سوی #مرگ میرم....
#مرگ ابدی......

شاید #فردا نباشم

#ای کاش #میفهمیدی

#وقتی یه #مرد برات #گریه می کنه

#یعنی از #همه چـیـزش #بـرات گـذشـتـه!

دلم #مرگ میخواهد !

بی #صدا !

بی #هیاهو !

بی #شلوغی !

بی #گریه ها و #ضجه های مادرم !

آرام #محو شوم از #صفحه زندگی !

#جوری که #انگار از #اول نبوده ام