#علم_غیب، در آیات، روایات و کلمات عالمان امامی
بخش2: مروری بر برخی روایات دیگر کتب روایی
به چند طریق از امامین صادقین ع منقول است:
... قالَ: إِنَّ لله عَزَّ وَ جَلَّ عِلمَينِ عِلمٌ لا يَعلَمُهُ إِلّا هُوَ وَ عِلمٌ عَلَّمَهُ مَلائِكَتَهُ وَ رُسُلَهُ فَما عَلَّمَهُ مَلائِكَتَهُ وَ رُسُلَهُ ع فَنَحنُ نَعلَمُهُ... (نیز نک: الکافی، ص147، 255، 256؛ بصائرالدرجات، ص129)
خدا دو نوع علم دارد. علمی که پنهان و مخفی است و کسی از آن اطلاع ندارد. و علمی دارد که به ملائکه و پیامبران و رسولانش عطا فرموده که ما آن علوم را داریم.
در کتبی مانند کافی نیز روایات بسیاری بر محدودیت، تغیر علم امام و بدا در آن دلالت دارد؛ مثلاً در این ابواب:
الكافي، ج1، ص254 بَابُ لَوْ لَا أَنَّ الْأَئِمَّةَ ع يَزْدَادُونَ لَنَفِدَ مَا عِنْدَهُم
الكافي، ج1، ص255 باب أن الأئمة ع يعلمون جميع العلوم التي خرجت إلى الملائكة و الأنبياء و الرسل.
الكافي، ج1، ص230 باب ما أعطي الأئمة ع من اسم الله الأعظم
الكافي، ج1، ص264 باب جهات علوم الأئمة ع. و نک: ص225 و 240
الكافي، ج1، ص219 باب عرض الأعمال على النبي ص و الأئمة ع.
و دهها باب دیگر.
🔺روشن است اگر علم امام نامحدود بود، و همه جزئیات عالم بالفعل نزد امام حاضر می بود، روایات گسترده در عرض اعمال، تجدید علم، وحی، بدا و... پوچ میشد. همچنین این گفتار که وحی چیزی صرفاً نمایشی است، خلاف نص بسیاری از آیات قرآن است (برای نمونه: الشورى: 52). برخی نیز چنین توجیه کردهاند که علم به اشیاء تنها پس از خلق آن معنا مییابد، و لذا علم امام تغییر میکند، نه اینکه چیزی وجود داشته باشد که امام بدان علم نداشته باشد. در برابر باید گفت بنا بر بداهت عقل نه تنها معصوم که دیگران هم چیزهایی را میدانند که وجود ندارد، یا هنوز خلق نشده است. در روایات نیز علم خداوند به غیر مخلوق مطرح شده است (التوحيد للصدوق، ص65، 57).
همچنین این ادعا که «هر چه خلق شده است بدون استثنا امام به آن علم دارد» خلاف ضرورت آیات و اخبار و اجماع امامیه است. آیات و روایات ندانستن علم قیامت و یا وقت ظهور و نیز روایات متواتر در زمینه سوال معصوم ع از برخی امور و نیز آیات و اخبار عدم اطلاع رسول الله بر آیات پیش از نزول آن نمونههای دیگری از شواهد محدودیت علم امام است (برای نمونه، نک: الكافي، ج1، ص240)
@gholow2
بخش2: مروری بر برخی روایات دیگر کتب روایی
به چند طریق از امامین صادقین ع منقول است:
... قالَ: إِنَّ لله عَزَّ وَ جَلَّ عِلمَينِ عِلمٌ لا يَعلَمُهُ إِلّا هُوَ وَ عِلمٌ عَلَّمَهُ مَلائِكَتَهُ وَ رُسُلَهُ فَما عَلَّمَهُ مَلائِكَتَهُ وَ رُسُلَهُ ع فَنَحنُ نَعلَمُهُ... (نیز نک: الکافی، ص147، 255، 256؛ بصائرالدرجات، ص129)
خدا دو نوع علم دارد. علمی که پنهان و مخفی است و کسی از آن اطلاع ندارد. و علمی دارد که به ملائکه و پیامبران و رسولانش عطا فرموده که ما آن علوم را داریم.
در کتبی مانند کافی نیز روایات بسیاری بر محدودیت، تغیر علم امام و بدا در آن دلالت دارد؛ مثلاً در این ابواب:
الكافي، ج1، ص254 بَابُ لَوْ لَا أَنَّ الْأَئِمَّةَ ع يَزْدَادُونَ لَنَفِدَ مَا عِنْدَهُم
الكافي، ج1، ص255 باب أن الأئمة ع يعلمون جميع العلوم التي خرجت إلى الملائكة و الأنبياء و الرسل.
الكافي، ج1، ص230 باب ما أعطي الأئمة ع من اسم الله الأعظم
الكافي، ج1، ص264 باب جهات علوم الأئمة ع. و نک: ص225 و 240
الكافي، ج1، ص219 باب عرض الأعمال على النبي ص و الأئمة ع.
و دهها باب دیگر.
🔺روشن است اگر علم امام نامحدود بود، و همه جزئیات عالم بالفعل نزد امام حاضر می بود، روایات گسترده در عرض اعمال، تجدید علم، وحی، بدا و... پوچ میشد. همچنین این گفتار که وحی چیزی صرفاً نمایشی است، خلاف نص بسیاری از آیات قرآن است (برای نمونه: الشورى: 52). برخی نیز چنین توجیه کردهاند که علم به اشیاء تنها پس از خلق آن معنا مییابد، و لذا علم امام تغییر میکند، نه اینکه چیزی وجود داشته باشد که امام بدان علم نداشته باشد. در برابر باید گفت بنا بر بداهت عقل نه تنها معصوم که دیگران هم چیزهایی را میدانند که وجود ندارد، یا هنوز خلق نشده است. در روایات نیز علم خداوند به غیر مخلوق مطرح شده است (التوحيد للصدوق، ص65، 57).
همچنین این ادعا که «هر چه خلق شده است بدون استثنا امام به آن علم دارد» خلاف ضرورت آیات و اخبار و اجماع امامیه است. آیات و روایات ندانستن علم قیامت و یا وقت ظهور و نیز روایات متواتر در زمینه سوال معصوم ع از برخی امور و نیز آیات و اخبار عدم اطلاع رسول الله بر آیات پیش از نزول آن نمونههای دیگری از شواهد محدودیت علم امام است (برای نمونه، نک: الكافي، ج1، ص240)
@gholow2
🔺علم غیب، در آیات، روایات و کلمات عالمان امامی
بخش3: مروری بر برخی آیات کتاب الله
آیات بسیار زیادی در کلام الله وجود دارد که در آن سخن از مطلع ساختنِ انبیای الهی به برخی امور نهان یا غیبی سخن میگوید؛ از آن جمله تعلیم علم اسماء به آدم است که علمی بسیار گسترده، و فراتر از دانش فرشتگان بوده است (البقرة: 31-33)، و به ابراهیم ملکوت آسمانها و زمین را نمایانده بودند (الانعام: 75). و علم عیسی به خوراک و کارهای مردم در منازلشان نیز از همین دسته است (آل عمران: 46). چنانکه خداوند، رسول الله ص را در موارد بسیاری از اعمال منافقان با خبر ساخته است (برای نمونه، التوبة: 64، 94، 105؛ المنافقون: 1-4؛ و نمونههایی برای محدودیت علم به منافقان: محمّد: 30؛ التوبة: 101). خداوند این علوم گسترده و معاجز انبیا را #علم_غیب نمینامد. در آیات بسیاری علم غیب از غیر خداوند نفی شده است:
﴿قُل لا يَعلَمُ مَن فِي السَّماواتِ والأَرضِ الغَيبَ إِلّا اللَّهُ وَما يَشعُرونَ أَيّانَ يُبعَثونَ﴾ (نمل: ۶۵)
﴿وَيَقولونَ لَولا أُنزِلَ عَلَيهِ آيَةٌ مِن رَبِّهِ فَقُل إِنَّما الغَيبُ لِلَّهِ فانتَظِروا إِنِّي مَعَكُم مِنَ المُنتَظِرِينَ﴾ (یونس: 20)
﴿وَ عِندَهُ مَفاتِحُ الغَيبِ لا يَعلَمُها إِلاَّ هو وَ يَعلَمُ ما فِي البَرِّ وَ البَحرِ وَ ما تَسقُطُ مِن وَرَقَةٍ إِلاَّ يَعلَمُها وَ لا حَبَّةٍ في ظُلُماتِ الأَرضِ وَ لا رَطبٍ وَ لا يابِسٍ إِلاَّ في كِتابٍ مُبين﴾ (الأنعام: 59)
🔻در پارهای آیات، به صورتهای دیگری نیز به عدم آگاهی رسول الله ص بر برخی امور اشاره شده است:
﴿قُل لا أَملِكُ لِنَفسِي نَفعاً وَ لا ضَرًّا إِلّا ما شاءَ اللَّهُ وَ لَو كُنتُ أَعلَمُ الغَيبَ لاستَكثَرتُ مِنَ الخَيرِ وَ ما مَسَّنِيَ السّوءُ إِن أَنا إِلّا نَذِيرٌ وَ بَشِيرٌ لِقَومٍ يُؤمِنون﴾ (الأعراف: 187)
﴿وَ كَذلِكَ أَوحَينا إِلَيكَ روحاً مِن أَمرِنا ما كُنتَ تَدري ما الكِتابُ وَ لاَ الإيمانُ وَ لكِن جَعَلناهُ نوراً نَهدي بِهِ مَن نَشاءُ مِن عِبادِنا وَ إِنَّكَ لَتَهدي إِلى صِراطٍ مُستَقيم﴾ (الشورى: 52)
﴿نَحنُ نَقُصُّ عَلَيكَ أَحسَنَ القَصَصِ بِما أَوحَينا إِلَيكَ هذا القُرآنَ وَ إِن كُنتَ مِن قَبلِهِ لَمِنَ الغافِلين﴾ (يوسف: 3)
﴿تِلكَ مِن أَنباءِ الغَيبِ نوحيها إِلَيكَ ما كُنتَ تَعلَمُها أَنتَ وَ لا قَومُكَ مِن قَبلِ هذا﴾ (هود: 49. برای نمونههای نزدیک: آل عمران: 44؛ یوسف: 102)
﴿وَ ما كُنتَ تَرجوا أَن يُلقى إِلَيكَ الكِتابُ إِلاَّ رَحمَةً مِن رَبِّكَ فَلا تَكونَنَّ ظَهيراً لِلكافِرين﴾ (القصص: 86)
﴿يَسئَلونَكَ عَنِ السّاعَةِ أَيّانَ مُرساها- قُل إِنَّما عِلمُها عِندَ رَبِّي- لا يُجَلِّيها لِوَقتِها إِلّا هو ثَقُلَت فِي السَّماواتِ وَ الأَرضِ لا تاتِيكُم إِلّا بَغتَةً- يَسئَلونَكَ كانَّكَ حَفِيٌّ عَنها إِنَّما عِلمُها عِندَ اللَّهِ- وَ لكِنَّ أَكثَرَ النّاسِ لا يَعلَمون﴾ (الأعراف: 186)
﴿وَ لا أَقولُ لَكُم عِندِي خَزائِنُ اللَّهِ وَ لا أَعلَمُ الغَيبَ وَ لا أَقولُ إِنِّي مَلَكٌ وَ لا أَقولُ لِلَّذِينَ تَزدَرِي أَعيُنُكُم لَن يُؤتِيَهُمُ اللَّهُ خَيراً اللَّهُ أَعلَمُ بِما فِي أَنفُسِهِم إِنِّي إِذاً لَمِنَ الظّالِمِين﴾ (هود: 31)
﴿لا تَعلَمُهُم نَحنُ نَعلَمُهُم﴾ (التوبة: 101)
﴿قُل... ما أَدرِي ما يُفعَلُ بِي وَ لا بِكُم إِن أَتَّبِعُ إِلّا ما يوحى إِلَيَ﴾ (الأحقاف: 9)
﴿قُل إِن أَدرِي أَ قَرِيبٌ ما توعَدونَ أَم يَجعَلُ لَهُ رَبِّي أَمَدا - عالِمُ الغَيبِ فَلا يُظهِرُ عَلى غَيبِهِ أَحَداً - إِلاَّ مَنِ ارتَضى مِن رَسولٍ فانَّهُ يَسلُكُ مِن بَينِ يَدَيهِ وَ مِن خَلفِهِ رَصَداً﴾ (نوح: 25-27)
﴿قُل... إِن أَدري أَ قَريبٌ أَم بَعيدٌ ما توعَدونَ - إِنَّهُ يَعلَمُ الجَهرَ مِنَ القَولِ وَ يَعلَمُ ما تَكتُمونَ - وَ إِن أَدري لَعَلَّهُ فِتنَةٌ لَكُم وَ مَتاعٌ إِلى حينٍ﴾ (الأنبیاء: 109-110)
انبیایی مانند حضرت ابراهیم و موسی هم بنا بر ظاهر آیات، امام بودند. و البته به نص آیات متعددی برخی امور را نمیدانستند.
و نیز توجه داشتن به مواردی مانند گفته نوح ع: ﴿ما عِلمِي بِما كانوا يَعمَلونَ﴾ (الشعراء: 112) یا ترسیدن ایشان در داستان برخی از معاجز و کرامات (طه: 67، ذاریات: 28) بصیرتهایی در پی دارد. نسبت امامت ایشان با روایات حاوی ذکر علم امام نیازمند پژوهش مجزایی است.
روایات متعددی نیز در ذیل برخی از این آیات وارد شده است که در تبیین بیشتر معنا راهگشا است (رجال كشي، ص291). اخبار ذیل برخی آیات دیگر (نمونه، لقمان: 34؛ کهف: 23-24) نیز به محدودیت علم امام اشاره دارد (برای نمونه: نوادر اشعری، ص55).
@gholow2
بخش3: مروری بر برخی آیات کتاب الله
آیات بسیار زیادی در کلام الله وجود دارد که در آن سخن از مطلع ساختنِ انبیای الهی به برخی امور نهان یا غیبی سخن میگوید؛ از آن جمله تعلیم علم اسماء به آدم است که علمی بسیار گسترده، و فراتر از دانش فرشتگان بوده است (البقرة: 31-33)، و به ابراهیم ملکوت آسمانها و زمین را نمایانده بودند (الانعام: 75). و علم عیسی به خوراک و کارهای مردم در منازلشان نیز از همین دسته است (آل عمران: 46). چنانکه خداوند، رسول الله ص را در موارد بسیاری از اعمال منافقان با خبر ساخته است (برای نمونه، التوبة: 64، 94، 105؛ المنافقون: 1-4؛ و نمونههایی برای محدودیت علم به منافقان: محمّد: 30؛ التوبة: 101). خداوند این علوم گسترده و معاجز انبیا را #علم_غیب نمینامد. در آیات بسیاری علم غیب از غیر خداوند نفی شده است:
﴿قُل لا يَعلَمُ مَن فِي السَّماواتِ والأَرضِ الغَيبَ إِلّا اللَّهُ وَما يَشعُرونَ أَيّانَ يُبعَثونَ﴾ (نمل: ۶۵)
﴿وَيَقولونَ لَولا أُنزِلَ عَلَيهِ آيَةٌ مِن رَبِّهِ فَقُل إِنَّما الغَيبُ لِلَّهِ فانتَظِروا إِنِّي مَعَكُم مِنَ المُنتَظِرِينَ﴾ (یونس: 20)
﴿وَ عِندَهُ مَفاتِحُ الغَيبِ لا يَعلَمُها إِلاَّ هو وَ يَعلَمُ ما فِي البَرِّ وَ البَحرِ وَ ما تَسقُطُ مِن وَرَقَةٍ إِلاَّ يَعلَمُها وَ لا حَبَّةٍ في ظُلُماتِ الأَرضِ وَ لا رَطبٍ وَ لا يابِسٍ إِلاَّ في كِتابٍ مُبين﴾ (الأنعام: 59)
🔻در پارهای آیات، به صورتهای دیگری نیز به عدم آگاهی رسول الله ص بر برخی امور اشاره شده است:
﴿قُل لا أَملِكُ لِنَفسِي نَفعاً وَ لا ضَرًّا إِلّا ما شاءَ اللَّهُ وَ لَو كُنتُ أَعلَمُ الغَيبَ لاستَكثَرتُ مِنَ الخَيرِ وَ ما مَسَّنِيَ السّوءُ إِن أَنا إِلّا نَذِيرٌ وَ بَشِيرٌ لِقَومٍ يُؤمِنون﴾ (الأعراف: 187)
﴿وَ كَذلِكَ أَوحَينا إِلَيكَ روحاً مِن أَمرِنا ما كُنتَ تَدري ما الكِتابُ وَ لاَ الإيمانُ وَ لكِن جَعَلناهُ نوراً نَهدي بِهِ مَن نَشاءُ مِن عِبادِنا وَ إِنَّكَ لَتَهدي إِلى صِراطٍ مُستَقيم﴾ (الشورى: 52)
﴿نَحنُ نَقُصُّ عَلَيكَ أَحسَنَ القَصَصِ بِما أَوحَينا إِلَيكَ هذا القُرآنَ وَ إِن كُنتَ مِن قَبلِهِ لَمِنَ الغافِلين﴾ (يوسف: 3)
﴿تِلكَ مِن أَنباءِ الغَيبِ نوحيها إِلَيكَ ما كُنتَ تَعلَمُها أَنتَ وَ لا قَومُكَ مِن قَبلِ هذا﴾ (هود: 49. برای نمونههای نزدیک: آل عمران: 44؛ یوسف: 102)
﴿وَ ما كُنتَ تَرجوا أَن يُلقى إِلَيكَ الكِتابُ إِلاَّ رَحمَةً مِن رَبِّكَ فَلا تَكونَنَّ ظَهيراً لِلكافِرين﴾ (القصص: 86)
﴿يَسئَلونَكَ عَنِ السّاعَةِ أَيّانَ مُرساها- قُل إِنَّما عِلمُها عِندَ رَبِّي- لا يُجَلِّيها لِوَقتِها إِلّا هو ثَقُلَت فِي السَّماواتِ وَ الأَرضِ لا تاتِيكُم إِلّا بَغتَةً- يَسئَلونَكَ كانَّكَ حَفِيٌّ عَنها إِنَّما عِلمُها عِندَ اللَّهِ- وَ لكِنَّ أَكثَرَ النّاسِ لا يَعلَمون﴾ (الأعراف: 186)
﴿وَ لا أَقولُ لَكُم عِندِي خَزائِنُ اللَّهِ وَ لا أَعلَمُ الغَيبَ وَ لا أَقولُ إِنِّي مَلَكٌ وَ لا أَقولُ لِلَّذِينَ تَزدَرِي أَعيُنُكُم لَن يُؤتِيَهُمُ اللَّهُ خَيراً اللَّهُ أَعلَمُ بِما فِي أَنفُسِهِم إِنِّي إِذاً لَمِنَ الظّالِمِين﴾ (هود: 31)
﴿لا تَعلَمُهُم نَحنُ نَعلَمُهُم﴾ (التوبة: 101)
﴿قُل... ما أَدرِي ما يُفعَلُ بِي وَ لا بِكُم إِن أَتَّبِعُ إِلّا ما يوحى إِلَيَ﴾ (الأحقاف: 9)
﴿قُل إِن أَدرِي أَ قَرِيبٌ ما توعَدونَ أَم يَجعَلُ لَهُ رَبِّي أَمَدا - عالِمُ الغَيبِ فَلا يُظهِرُ عَلى غَيبِهِ أَحَداً - إِلاَّ مَنِ ارتَضى مِن رَسولٍ فانَّهُ يَسلُكُ مِن بَينِ يَدَيهِ وَ مِن خَلفِهِ رَصَداً﴾ (نوح: 25-27)
﴿قُل... إِن أَدري أَ قَريبٌ أَم بَعيدٌ ما توعَدونَ - إِنَّهُ يَعلَمُ الجَهرَ مِنَ القَولِ وَ يَعلَمُ ما تَكتُمونَ - وَ إِن أَدري لَعَلَّهُ فِتنَةٌ لَكُم وَ مَتاعٌ إِلى حينٍ﴾ (الأنبیاء: 109-110)
انبیایی مانند حضرت ابراهیم و موسی هم بنا بر ظاهر آیات، امام بودند. و البته به نص آیات متعددی برخی امور را نمیدانستند.
و نیز توجه داشتن به مواردی مانند گفته نوح ع: ﴿ما عِلمِي بِما كانوا يَعمَلونَ﴾ (الشعراء: 112) یا ترسیدن ایشان در داستان برخی از معاجز و کرامات (طه: 67، ذاریات: 28) بصیرتهایی در پی دارد. نسبت امامت ایشان با روایات حاوی ذکر علم امام نیازمند پژوهش مجزایی است.
روایات متعددی نیز در ذیل برخی از این آیات وارد شده است که در تبیین بیشتر معنا راهگشا است (رجال كشي، ص291). اخبار ذیل برخی آیات دیگر (نمونه، لقمان: 34؛ کهف: 23-24) نیز به محدودیت علم امام اشاره دارد (برای نمونه: نوادر اشعری، ص55).
@gholow2
Telegram
غلو پژوهی
🔺معنای نفی علم غیب
(نقد تفویض)
یکی از کاربران کانال گفتهاند:
روایات مورد استناد در نفی علم غیب، ناظر به علم غیب استقلالي اهل بیت ع است. و دلیل بر تقييد علم اهل بیت علیهم السلام نمیشود؛ چون علم اهل بیت ع حضوری است.
پاسخ:
وقتی علم اهل بیت علیهم السلام…
(نقد تفویض)
یکی از کاربران کانال گفتهاند:
روایات مورد استناد در نفی علم غیب، ناظر به علم غیب استقلالي اهل بیت ع است. و دلیل بر تقييد علم اهل بیت علیهم السلام نمیشود؛ چون علم اهل بیت ع حضوری است.
پاسخ:
وقتی علم اهل بیت علیهم السلام…
ترجمه پرسش و پاسخ آیت الله ميرزا جواد تبریزی
«سؤال: آیا اهل بیت (ع) غیب را میدانند؟
جواب: بسمه تعالى: مقدار ثابت نزد ما آن است که امامان (ع) هنگامی که بخواهند امری را بدانند که در [دانستن] آن صلاحی باشد، آن امر برایشان آشکار میشود؛ ولی در مورد غیر آن، ما دانشی نداریم؛ پس موکول به دانش خودشان است [یعنی علمش را به اهل بیت ع واگذار میکنیم و نظر نمیدهیم]. البته این در رابطه با غیر احکام شرعی یعنی امور خارجی است. اما احکام شرعی، پس علم آن بدون آموختن متعارف [مثل دیگر انسانها] نزد آنها حاصل است و این ربطی به #علم_غیب ندارد؛ واللّه العالم.»
📚الانوار الالهیة، ص۱۶۳
@gholow2
«سؤال: آیا اهل بیت (ع) غیب را میدانند؟
جواب: بسمه تعالى: مقدار ثابت نزد ما آن است که امامان (ع) هنگامی که بخواهند امری را بدانند که در [دانستن] آن صلاحی باشد، آن امر برایشان آشکار میشود؛ ولی در مورد غیر آن، ما دانشی نداریم؛ پس موکول به دانش خودشان است [یعنی علمش را به اهل بیت ع واگذار میکنیم و نظر نمیدهیم]. البته این در رابطه با غیر احکام شرعی یعنی امور خارجی است. اما احکام شرعی، پس علم آن بدون آموختن متعارف [مثل دیگر انسانها] نزد آنها حاصل است و این ربطی به #علم_غیب ندارد؛ واللّه العالم.»
📚الانوار الالهیة، ص۱۶۳
@gholow2
ترجمه سخنِ شیخ محمّد تقی شوشتری درباره اصطلاح علم غیب
«... خداوند ما را تعبّداً امر کرده به عدم اطلاق و کاربرد برخی الفاظ مانند کاربرد لفظ #علم_غیب برای انبیاء و امامان (ع) و مانند کاربرد لفظ نبوّت و وحی [۱] برای امامان، و همه اینها حکمتهایی دارد.»
📚الاخبار الدخیلة، ج۱، ص۵۳
___________________
[۱] منع تعبیر نبوّت روشن است اما منع تعبیر وحی محلّ تأمّل و بررسی است.
@gholow2
«... خداوند ما را تعبّداً امر کرده به عدم اطلاق و کاربرد برخی الفاظ مانند کاربرد لفظ #علم_غیب برای انبیاء و امامان (ع) و مانند کاربرد لفظ نبوّت و وحی [۱] برای امامان، و همه اینها حکمتهایی دارد.»
📚الاخبار الدخیلة، ج۱، ص۵۳
___________________
[۱] منع تعبیر نبوّت روشن است اما منع تعبیر وحی محلّ تأمّل و بررسی است.
@gholow2
شيخ حرّ عاملی و نفی #علم_غیب (۴)
«روایات متواتر است که پیامبر ص و امامان ع همه غیب را نمیدانستند و قرآن به آن صریح است؛ آری، بسیاری از مغیّبات (پنهانیها) را به تعلیم خداوند سبحان میدانستند و علمشان در شبهای قدر و جمعه و غیر آن افزایش می یافت و هر گاه میخواستند چیزی را بدانند، میدانستند.»
📚اثبات الهداة، ج۵، ص۳۷۵
@gholow2
«روایات متواتر است که پیامبر ص و امامان ع همه غیب را نمیدانستند و قرآن به آن صریح است؛ آری، بسیاری از مغیّبات (پنهانیها) را به تعلیم خداوند سبحان میدانستند و علمشان در شبهای قدر و جمعه و غیر آن افزایش می یافت و هر گاه میخواستند چیزی را بدانند، میدانستند.»
📚اثبات الهداة، ج۵، ص۳۷۵
@gholow2