فرزندان رودبارسرا😷
1.76K subscribers
22.7K photos
10.3K videos
161 files
15.1K links
#رودبارسرا بزرگترین روستای شهرستان #رضوانشهر میباشد

جهت اگاهی اخبار،اداب و رسوم .تاریخچه.شناخت محلات.جاهای دیدنی و غذاهای محلی تالش به ما بپیوندید

با مدیریت» جاوید مسعودی

ارتباط شما با ما :

@javid_masoudi
@K_masoudi_01
Download Telegram
#بیشتربدانیم

#کادوسیان_و_نقش_انان_در_تاریخ

اینکه میزان جمعیت تالشان جهان چقدر است،از اهمیت چندانی برخوردار نیست.آنچه مهم است فرهنگ،زبان،سنت ها و هویت قومی است و مردم تالش همه این فاکتورهای یادشده را داراست.تالشی ها آریایی هستند و افزون بر این جزو کهنسال ترین اقوام جهان،با سنت ها،فرهنگ و تاریخی بسیار باستانی می باشند.

هردوت درباره این مردم چنین نوشته است که تالش ها انسان هایی مهربان،مهمان نواز،شریف و وفادار به دوستان و اما بیرحم نسبت به دشمنان می باشند.همه این ویژگی ها هم اکنون نیز در میان مردم تالش وجود دارد.برای نمونه مهمان نوازی آنها به حدی است که اگر مهمانی بدون رضایت از خانه یک تالش خارج شود،گویی مرتکب توهینی نسبت به وی شده است.پس شگفت آور نیست ،قوم وحشی مغول در حالی که سرزمین های باستانی اقوام یونانی ،آذری ،پارسی ،ارمنی و کردی را اشغال نموده و در حال کشتار این مردمان بافرهنگ یکجانشین بودند،چنان فرهنگ و رفتار مردانه و متعالی را از تالشی ها مشاهده نمودند که به خود اجازه تهاجم به تالش ها را ندادند.

هر چند تالش ها عموما مردمانی مستعد و توانا هستند،اما در عین حال نقص هایی نیز دارند.برای نمونه تالش ها انسان هایی زودباور و ساده دل هستند و به همین دلیل بخش بزرگی از سرزمین های باستانی خویش را از دست داده اند.از آنجا که تالش ها درباره دیگران چنین می اندیشیند که آنان نیز همچون خودشان صادق و راستگو باشند،لذا فریب دادن یک تالش عموما آسان و ساده است.

سوگمندانه این قوم باستانی که همواره در طول تاریخ دارای سیستم حکومتی ویژه خود بوده و یا در تکوین دولت های منطقه سهم بزرگی ایفا نموده است،هم اکنون فاقد دولت خاص خودش و حتی یک منطقه خودمختار می باشد.تالش امروز فاقد حقوق اساسی زیر است:

-حق سخن گفتن،انتشار مطبوعات و داشتن رادیو و تلویزیون به زبان زیبای مادری اش

-حق مطالعه تاریخ درخشان نیاکانی اش

-و حق گسترش و پیشرفت فرهنگ،زبان و ادبیاتش

تالش ها هم اکنون خواستار ایجاد یک جمهوری خودمختار برای خویش هستند،اما چنانچه از بررسی سیاست داخلی دولت جمهوری موسوم به اذربایجان برمی آید،چنین خواستی دستکم در آینده نزدیک محترم شمرده نخواهد شد.تالش ها درباره آذری ها می گویند:

"آذری ها دوستان صمیمی ما هستند،چگونه ما می توانیم به جنگ آنان برخیزیم در حالی که آنان دچار این همه مشکل و مصیبت هستند؟"

ما آرزومندیم تا آذری ها نیز روزی همین دیدگاه دوستانه و صادقانه را نسبت به تالش ها داشته باشند.ما آرزومندیم تا در آینده نزدیک تالش ها و تمدن و فرهنگ تالش را فارغ از خطر استحاله و در حال توسعه و پیشرفت ببینیم و این امری است که تحقق آن هم به تالش ها و هم به طور عمومی به آذری ها که پاسداری از حقوق قومی اقلیت ها به عهده شان است بازمی گردد.

@frodbarsara
#منطقه_تالش_نظریات_محققین

🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸

💠استرابوه ostrabo جغرافی دان معروف یونان که دو هزار سال پیش می زیست در کتاب خود آورده ایلهای کوهستانی ماد را چنین بیان کرده است .

🔷1 – کرتیان ، کردها ، لرها و بختیاری های کنونی .

🔶2 – #تاپوریان یا تپور ، طبرستانی ها ، کلمه تپور به زبان تالشی ( تبر ) ، تب هم گفته می شود .

🔷3 – امردان که قبل از تاپوریان در کنار خزر زندگی می کردند .

🔶4 – #کادوسیان که جای ایشان کوهستانهای شمال و آذربایجان و مناطق #تالش کنونی ( کل اراضی تالش قبل از معاهدات گلستان و ترکمن چای ) .

در دوران پیش از حکومت سلسله #هخامنشی به سال 550 قبل از میلاد مسیح از مورخین و جغرافی دانان و محققین که در نوشته های تاریخی منظور شده از حکومت ها و مردمان کرانه های خزر و شمال البرز نام برده از روی همان نوشته ها به اقوام چون تپور ، گل ، کادوس یا کادوش ، آمارد ، کاسبی یا کاسپیان بر می خوریم . در کتاب اوستا که امروز در دست است نامی از آن نواحی مستقیم به میان نیامده ولی محققین و باستانشناسان موفق به کشف آثاری شده اند که از زیست مردمان در نواحی تالش ذکری آورده و از آنان به عنوان بومیان اولیه در دامنه کوههای البرز و کرانه های خزر یاد کرده اند . در کتاب اوستا فقط نام ( ورن ) آمده که از تمام تعریفاتش شباهت زیادی به قسمت های شمال البرز و کنار دریای خزر را داراست ، نامی از گل برده شده به نظر می رسد قوم گل همان گیل امروزی و یا گال که گالش یا تالش کوهستان باشند .

🔵کشفیات ژان دمرگان

🔅دمرگان در کاوش های خود در منطقه تالش گردنبندی که دانه های آن از عاج فیل ماموت بوده است بدست آورده . نسل فیل ماموت در حدود ده هزار سال پیش منقرض گشته ، فقط آثار و فسیل آنها در سیبری یافت می شود و همچنین خنجرهایی یافته متعلق به دورانی است که مردم شرق میانی تازه با آلیاژ مس و قلع پی برده بودند ، این موضوع زیست مردم در منطقه و صنعت و کاربرد وسایل آنان را گویا می باشد ، از این نظر تالشها قدمت دوری را دارا می باشند .

♻️منبع : تاریخ جامع آستارا و حکام نمین – بهروز نعمت الهی – صفحه 16 –

با سپاس از جناب ضیا طرقدار آستارا




کانال-فرزندان -رودبارسرا
🌸 @frodbarsara 🌸 🇮🇷🇮🇷🇮🇷
سرزمین #تالشان



گفته می‌شود که #کادوسی ها توسط شاه
افسانه‌ای آشوری، #نینوس مطیع گشتند. آشکار
است که آنها قادر بودند که استقلالشان را در
دوران حکومت مادها، نگه دارند؛‌ و حتی گفته
می‌شود که آنها، مادها را تحت پادشاهی
#آرتائوس را شکست دهند؛ زمانی که #پاسونداس
نامی، حکه یک پارسی و برادرزن آرتائوس بود
، او را مجبور ساخت تا با آنها وارد جنگ شود
، گرچه خود قبل از جنگ گریخت. کادوسی ها
هرگز مطیع مادها نشدند، و تنها در زمان
#کوروش_بزرگ بود که گفته شد که آنها
داوطلبانه، تابعیت او را پذیرفتند. بنابر گزارش
گزنفون، کوروش هنگام مرگ، پسرش بردیا
(تناخارس) را ساتراپ ماد، ارمنستان و
کادوسی کرد.
اردشیر دوم کارزاری بی فایده را علیه مردم
جنگجوی جنوب این دریا از جمله کادوسیان
ترتیب داد، کارزاری که از پدرش به ارث برده
بود و به پسرش سپرد تا یک قرن بعد آنرا
تکمیل نماید. مردمان جنوب دریا که فاصله
زیادی از پایتخت دولت #پارسی داشتند، احتمالاً
تحت سلطه مستقیم و مؤثر حکومت مرکزی
نبوده‌اند و این که راه مستقیمی در جنوب این
دریا وجود نداشته، حائز اهمیت است. این عدم
دسترسی، اسکندر مقدونی را در دستیابی به
مقاصد خود برای گشودن راهش به سوی شرق
آن، دچار مشکل نمود. در آنجا حفاظت در برابر
عشایر استپها، مهم تر از کنترل پارسیان بود.
اقرار علی اف، کادوسیان را در زمرهٔ ساتراپ
یازدهم می‌داند که بیست هزار سرباز سبک
اسلحه و چهار هزار سواره نظام داشتند. به
نوشتهٔ استرابون آن‌ها در پرتاب نیزه مهارت
خاصی داشتند.
به نظر می‌رسد کادوسیان با دولت مرکزی
هخامنشی پیوسته مشکل داشته‌اند: می‌دانیم در
۴۰۵ قبل میلاد در اواخر حکومت داریوش دوم
قیامی بوده که تا قیام کوروش ادامه داشته و
نیز موارد دیگر رخ داده‌است. به طور خاص در
خصوص اردوکشی اردشیر دوم علیه کادوسیان
در جریان قیامهای عظیم ۳۸۰ شواهد موجود
است. این اردوکشی شکستی مفتضحانه بود و
تنها مذاکرات دیپلماتیک توسط ساتراپ
تیریبازوس عقب‌نشینی را ممکن کرد و خود
شاه پیاده راه پیمود. گفته شده داریوش سوم
در پی شکست دادن کادوسیان در نبردی تن به
تن در جریان اردوکشی علیه آن قبیله در اولین
سالهای حکومت اردشیر سوم ساتراپ ارمنستان
شده‌است. کادوسیان به همراه مادها و دیگر
شمالیان در سپاه داریوش سوم می‌جنگیدند و به
سوی مقدونیان در آربلا / گوگمل پیش
می‌رفتند گرچه ترکیب دقیق آن ارتش در منابع
متغیر ذکر شده‌است.

#کادوسیان در زمرهٔ سپاه #داریوش سوم در مقابله
با اسکندر کبیر ذکر شده‌اند. اسکندر موفق به
#تسخیر_تالش_نشد. وقتی اسکندر هیرکانیا را
اشغال کرد، با ماردها و کادوسیان که در
منطقهٔ غربی تر از آن در کنار ساحل دریا
زندگی می‌کردند، همسایه شد ولی تصمیم
گرفت قلمروی آنان را اشغال نکند. پارمنیون،
ژنرال اسکندر تلاش کرد کادوسیان را مطیع
سازد ولی آنان بار دیگر توانستند استقلال خود را حفظ کنند


تهیه و تنظیم: تالش میلیت

👤اسفندیار احمدی

https://t.me/joinchat/AAAAAERQ-XpuLnV5ZEgDzA
Forwarded from اتچ بات
#بیشتر‌بدانیم

#قسمت‌اول


تاریخچه تقسیمات کشوری( #گیلان)

ازدوران باستان تا انقلاب اسلامی (1375)

سابقه تقسیمات کشوری ایران به قرن #پنجم پیش ازمیلاد مسیح ( دوره فرمانروایی سلسله #هخامنشی ) میرسد . اولین تقسیمات کشوری، توسط #داریوش اول ( 521 – 485 ق. م ) انجام گرفت ، که قلمرو پادشاهی ایران شامل تمام منطقه #خاورمیانه ، خاور نزدیک و آسیای مرکزی بوده است .

داریوش اول این منطقه وسیع را به 30 قسمت بر مبنای حدود جغرافیایی و ویژگیهای نژادی و قومی تقسیم و برای هر قسمت فرمانروا و حکمرانی به عنوان ( #خشتروپان ) یعنی شهربان انتخاب کرد .

با توجه به کتبه های رسمی پادشاهان پارس ، سرزمین کادوسیان و کاسپیان ( گیلان و دیگربخشهای سواحل دریای خزر)جزو سرزمینهای تابع هخامنشیان نبوده است .

دیاکونوف مورخ روس در کتاب «تاریخ ماد» می نویسد: در اراضی نزدیکتر به کرانه دریای خزر و کاسپین و نیمه سفلای دره قزل اوزن ( #سفید_رود ) و نقاط شمالی تر آن ، پادشاهیهای کوچک وجود داشت و قبایلی در آنجا می زیستند که مولفان عهد باستان بعدها ایشان را گلها و #کادوسیان و غیره نامیدند.

پس ازهخامنشیان سلوکیان سرزمینهای ایران را به 72 ساتراپ تقسیم کردند.

ولی روشن نیست که #گیلان یکی ازساتراپی های هفتاد ودو گانه بوده یا نه ؟
اگربه قول ابن مقفع اعتماد کنیم سرزمین گیلان نمی باید جزء ساتراپهای مزبور باشد. زیرا ازآنچه وی در مقدمه « نامه تنسر» می نویسد، چنین برمیآید که #گیلان و #طبرستان در عهد سلوکیان استقلال خود را بازیافته بودند.

در عهد اشکانیان در قلمرو سلطنت آنان دو نوع ایالت وجود داشت :

1- ایالاتی که اطاعت از سلاطین داخلی داشتند و از شاهنشاهان اشکانی اسماًًً تبعیت میکردند.

2- ایالاتی که مستقیما تابع حکومت مرکزی شاهنشاه اشکانی بودند و برای هر یک ازآنها ازطرف پادشاهان اشکانی، فرمانروا تعیین می گردید و تعداد آنها 18 ایالت بود .

 لذا نمیتوان تردید داشت که گیلان جزو ایالاتی بوده که ازپادشاهان داخلی خود پیروی می کرده و تابع حکومت شاهنشاه اشک نبوده است .
در ابتدای دوران ساسانی، سازمان کشور همچون دوران اشکانیان بود . ابن خردادبه در اثر مشهور خود «المسالک و الممالک » لقب پادشاهان زمین راذکرکرده و سپس تحت عنوانی دیگر، نام 33 تن از شاهان را بیان می کند ، که نام #گیلان_شاه نیز در میان اسامی پادشاهان به چشم می خورد . ازاین نوشته چنین استنباط می گردد که در آن دوران گیلان سرزمینی مستقل بوده است .

سعید نفیسی، مولف « تاریخ تمدن ایران ساسانی »، معتقد است که ایران در دوره ساسانیان از یک نوع دولت متحد یا کنفدراسیون تشکیل شده بود و هر یک از این کنفدراسیونها حکمرانی مستقل داشته که غالبا به نام سرزمین و نژادشان حکم شاه میافزودند ، و براین اساس سرزمینهای یاد شده(توسط ابن خردادبه واز جمله دیگران ) را یکی ازولایات مستقل و کنفدراسیون ایران می شمارد .
پس از انقراض ساسانیان و تسلط اعراب بر ایران، تقسیمات کشوری تا چند قرن در ایران مفهومی نداشت و پیوسته در معرض تغییر و تبدیل بود .

گیلان طی سه قرن با ایالات دیگر ایران که تحت تسلط #اعراب بودند رابطه ای نداشته و دارای استقلال بود .

ازقرن پنجم تا دوره مغول در ماخذ و منابع معتبر شرح قابل توجه و دقیقی در مورد حدود ، موقعیت و تقسیمات کشوری گیلان دیده نمی شود .
براساس اطلاعات حمدالله مستوفی در «تاریخ گزیده »، ایران در عهد پادشاهان مغول شامل 20 بخش بوده و گیلان یکی از بخشهای 20 گانه محسوب می شده است .

گرچه در این تقسیم بندی گیلان به عنوان استان بیستم ایران معرفی شده ولی نباید فراموش کردکه این سرزمین در دوره مغول نیزتابع حکومت مرکزی نبوده و خطه مستقلی محسوب می شده است .

در عهد صفویه ، ایران به 4 #والی_نشین و 13 #بیگلر_بیگی نشین تقسیم شده بود. برطبق مدارک و ماخذ موجود ازجمله کتاب «نظام ایالات دوره صفویه » تالیف رهربرن ، گیلان در دوره مزبور یکی ازایالات چهارگانه ایران شناخته شده بود.

در دوره افشاریه وضع ایران ازنظر تقسیمات کشوری با دوران صفویه تفاوت زیادی نداشت .
#قاجاریان تقسیمات کشوری را تغییر دادند . در دوره پادشاهی فتحعلی شاه که مصادف با آغازقرن سیزدهم هجری بود کشور ایران به 15 ایالت و تعدادی ولایت تقسیم شدکه گیلان باوجود اهمیت فوق العاده ای که داشت درشمارایالت بزرگ ایران قرار نداشته و جزو ولایت درجه دوم بود .

#ادامه‌دارد.....

#کانال_فرزندان_رودبارسرا

https://t.me/joinchat/AAAAAERQ-XpuLnV5ZEgDzA