فرزندان رودبارسرا😷
1.76K subscribers
22.7K photos
10.3K videos
161 files
15.1K links
#رودبارسرا بزرگترین روستای شهرستان #رضوانشهر میباشد

جهت اگاهی اخبار،اداب و رسوم .تاریخچه.شناخت محلات.جاهای دیدنی و غذاهای محلی تالش به ما بپیوندید

با مدیریت» جاوید مسعودی

ارتباط شما با ما :

@javid_masoudi
@K_masoudi_01
Download Telegram
#بیشتربدانیم


#علی_ماسالی_جامعه_شناس_نامدار_تالش

علی ماسالی هفتمین فرزند مرحوم حاج انامقلی ماسالی است که از طرف مادری با طایفه صفوی ماسال نسبت دارد. او درسوم مرداد ماه سال ۱۳۲۶ شمسی درییلاق ماسال متولد شد
اودوران کودکی ونوجوانی خود را در در مرکیه سپری نمود . خواندن ونوشتن را در کودکی ابتدا دریکی از مکتب خانه های سنتی ماسال آموخت وسپس در سال 1333 کلاس اول ابتدائی را در اولین دبستان قدیمی ماسال بنام حافظ که در سال 1313 در بازار ماسال توسط پدرش تاسیس شده بود گذراند . سیکل اول متوسطه راهم در دبیرستان ماسالی که پدرنیکو کارش ساخته بود سپری نمود بعدازآن سیکل دوم متوسطه را در دبیرستان نوربخش رشت در رشته طبیعی گذراند .
او پس از اخد دیپلم ابتدا در رشته مترجمی زیان انگلیسی دانشگاه ملی (شهید بهشتی فعلی )پذیرفته شد ومدتی در کلاس های آن رشته حضور یافت ولی به علت علاقه ای که به علوم انسانی داشته در سال 1346 در کنکور رشته علوم اجتماعی همان دانشگاه با گرایش جامعه شناسی پذیرفته شد و به تحصیل پرداخت.

او در زمان دانشجوئی خود نا خواسته به مدت یک سال واندی تحت فشار ومراقبت سنگین سیاسی ساواک مجبور به ترک دانشگاه شد و پس از بازگشت به ادامه تحصیل ، به علت عشق وعلاقه ای که به تاریخ وفرهنگ نیاکانش ،تالش داشت تز دانشگاهی خود را تحت عنوان مختصری از فرهنگ ورسوم مردم تالش نوشت و در همان زمان مورد پذیرش قرار گرفت آن تز از اولین رساله هایی بود که تا آن زمان درباره فرهنگ و آداب ورسوم وزندگانی وخانه های مردم تالش همراه با تصویر مستند نوشته شده بود .


درادامه ، در 28 خرداد سال 1352 همزمان با روز درگذشت پدرش به علت تشدید بیماری دیابت و سکته مغزی بود ، موفق به اخذ مدرک کارشناسی در رشته علوم اجتماعی گردید .
علی ماسالی پس از اخذ کارشناسی خود به ماسال بازگشت و به عنوان دبیر رسمی آموزش وپرورش توالش در دبیرستان ماسالی ودبیرستان دخترانه عظمت ماسالی ابتدا به تدریس دروس مختلفی ازجمله انشاء واملای فارسی ، ریاضیات (حساب وهندسه وجبر ومثلثات) ، تاریخ وجغرافیا در نظام قدیم وجدید تحصیلی پرداخت سپس در نظام جدید به عنوان دبیر اختصاصی دروس جامعه شناسی مشغول تدریس گردید .
او در سال 1356 در انتخابات انجمن شهرسابق ماسال شرکت نمود و با اکثریت آراء به عضویت انجمن شهرماسال درآمد و از سوی اعضاء انجمن به اتفاق آرا به ریاست انجمن برگزیده شد.
علی ماسالی پس از انقلاب اسلامی در سال 1359 از طرف هیئت بدوی پاک سازی آموزش وپروش ماسال به مدت پنج سال منتظر خدمت گردید و درسال 1364 با حکم دیوان عدالت اداری مجدداً به کار تدریس خود بازگشت .
او در ادامه چندسالی را به عنوان طراح سؤالات امتحانات نهائی درس جامعه شناسی دانش آموزان استان گیلان با آموزش وپرورش همکاری نمو د تا اینکه در پائیز سال 1367 پس از سیزده سال تدریس در دبیرستان های مختلف ماسال وشاندرمن به خاطر عدم موافقت باتقاضای یکسال مرخصی بدون حقوق ومشکلات دیگری که داشته ناخواسته از آموزش وپرورش بیرون آمد وبه کار آزاد روی آورد .
اوبه دلیل علاقه ای که به جامعه ایران وتاریخ و فرهنگ وادب تالش داشت هیچگاه از مطالعه وتحقیق دست برنداشت وکتابها و مقالاتی نیز در زمینه زبان وادبیات وفرهنگ وآداب ورسوم وتاریخ وجغرافیای تالشی تالیف نمود که اولین آن همان تز دانشگاهی اش بوده که تحت عنوان مختصری در باره فرهنگ و آداب ورسوم تالش در سال 1349 نوشته شده بود اما مهمترین کتاب ایشان دستور زبان تالشی است که در آن زبان تالشی مورد مقایسه بازبان های باستانی و زبانهای بومی ایران قرار گرفته ودستور زبان تالشی جنوب نیز به رشته تحریر درآمده است .
کتاب دیگر ایشان ،سیری در فرهنگ ، تاریخ وجغرافیای تاریخی تالش است که تاریخ تالش در حد امکان از زمان باستان تا پایان قاجاریه به تصویر کشیده شده. کتاب دیگر ایشان با عنوان زندگینامه دوتن از مردان نامی تالش است که درآن کتاب زندگنیامه پدر وپدر بزرگ خودرا همراه با تاریخ تحولات سیاسی اجتماعی و فرهنگی واقتصادی قرن گذشته شهرستان ماسال نگارش نموده است .
اوعلاوه بر کتاب های یاد شده ، مجموعه فرهنگی ، ادبی ، تاریخی وجغرافیائی مربوط به اقوام مختلف سواحل دریای خزر را طی دو جلد در دست تالیف دارد که امید واراست که در پایان سال 93 به چاپ رساند .
علی ماسالی به اتفاق سایر اعضای خانواده پدری به الگو گیری از پدر نیکوکارشان خدمات ارزنده ومهمی به زادگاه خود شهرستان ماسال نموده اند که در کار تبدیل دوبخش ماسال وشاندرمن به شهرستانی زیبا موثر بوده است که ازجمله آنها اهداء ده ها قطعه زمین برای ساخت وساز ساختمانهای ادارات دولتی و مدارس ونیروی انتظامی ومیادین ومعابر شهری ماسال بوده است .

@frodbarsara
┅─═ঊঈ🍃🌺🍃ঊঈ═─┅
#بیشتربدانیم

#زبانشناسی_گویشها
#کلات_کلبا

#علی_ماسالی
«کَلات» (kalãt- سنسکریت: کَلَترَ) کلات، دژ، قلعه و «کَلبا» (kalbã) سگ.
در زبان تالشی به دیوارهایی که با سنگ کوهی یا رودخانه چیده شده باشد «کله» (kala) گفته می‌شود. به سگ در پارسی پهلوی و در زبان مادی و حتی در زبان تالشی «اسپَه» گفته می‌شود و در تاتی نیز «سپَه» یا «سبه» نام دارد که به معنی پاسدار و محافظ است. در واژه‌نامهٔ استاد بهرامی نیز آمده است که کلات در سنسکریت «کَلَتر» نامیده می‌شد که به معنی دژ و قلعه است و برای نگهبانی و پاسداری کردن ساخته شده و سگ چون همین وظیفه را برعهده داشته اعراب آن را «کلبا» نامیده‌اند.

#دکتر_صادق_باغفلکی
در سانسكريت، قلعه را «كوتا» (kutta) مي‌گويند و در هندي امروز (kota) به معني سگ است.

#علی_ماسالی
واژهٔ «kota» با اندک اختلاف مصوت پایانی در زبان تالشی نیز به‌کار می‌رود و در تالشی علاوه بر اینکه به سگ «اسپه» (espa) گفته می‌شود، واژهٔ «کوتو» (koto) را نیز به‌کار می‌برند که برگرفته از واژهٔ «کته» (kəta) است که در زبان تالشی به معنی کوچولو و کوچک به کار می‌رود و معمولاً به سگ‌های کم سن وسال اطلاق می‌شود.

شبکۀ ریشه‌شناسی، دانشگاهی برای ریشه‌یابی زبان‌ها و گویش‌های ایرانی.


@frodbarsara
#بیشتر_بدانیم



#واژه_گیریه



وجه تسمیه واژه های #گیریه ، #گیلون و #کادوس

گی واژه ای است که به مجموعه ای از احشام اهلی اعم از گاو وگاومیش و اسب و بز وگوسفند استر و الاغ گفته میشود ودر نواحی تات زبان هنوز متداول است و کسی را که این احشام باهم به صحرا میبرده تا تعلیف شوند ومسئولیت نگهداری آنها را برعهده میگرفت به آن #گیه_وون می گفتند که اکنون نیز همان واژه بکار برده میشود وواژه ( #ریَه ) به معنی #جای_پا و رد پا واثر و #علامت آن است ودر اصطلاحات تالشی به مفهوم محل چرای احشام و گی است لذا به مراتع ای که مسیر حرکت گی قرار میگرفت اصطلاحاً به آن مراتع ( #گیریه) گفته میشد.


اما #گیلون که در زبان فارسی به صورت #گیلان و یا ِلان نوشته میشود آنرا به معنی گیلها دانسته اند ولی در اصطلاحات #تالشی از دو واژه گی و لون تشکیل شده که واژه ( #لون) در آن واژه ای تغییر شکل یافته از کلمه فارسی ( لان یا لانه) محسوب میشودوبه معنی سازه ایست که محل نگهداری حیوانات اهلی بوده وهست مانند ( #کرگه_لون به معنی مرغ دونی ) و یا روستای #آهکلون که در قرون پیشین در آنجا کوره های پخت آهک یکی از متداولترین مصالح ساختمانی محسوب میشده .

بسیاری از خانواده های آن افراد درکلبه های کوچک موقتی اقامت مینمودند که به محل اقامت آنها (لون ) اطلاق میگردید اما با این معنی که داریم به این ترتیب میتوان مفهوم واژه #گیلون رادریافت که در گذشته احشامیکه در جلگه ها ودر دشتهای گیلان و دامنه های کوهستان ویا بطور کلی دراراضی هموار از آنها نگهداری میشدند همه آنها شبها دارای یک چهار دیواری سرپوشیده بودند که به آنها (لون ) گفته میشد .


بنابراین به #ییلاقات احشام شان بصورت رهاشده بسر میبردند #گیریه و به جلگه ها که احشامشان را در لون ها نگهداری میکردند گی لون میگفته اند

در این تعبیر در مورد نام گیریه شکی وجود ندارد اما در مورد تعبیر گیلون به دلیل همه گیر شدن واژه #گیلان به زبان فارسی نه محلی باید تامل نمود .


اما درمورد واژه #تالشی ( گا( که در زبان فارسی گاو تلفط میشود در زبان های اروپائی نیز به همان شکل تالشی تنها با تغییر حرف (گ) به (ک) و بصورت (کا cow ) تلفظ میشود مانند واژه کابوی cowboy که در انگلیسی به معنی گاوچران است ویونانیان نیز به همان شکل ( کا ) تلفظ کرده و میکنند لذا به همین استناد آنها واژه گادوشان را که به گالش ها و گاو دوشان کادوسی اطلاق میگردید به صورت کادوشان تلفظ کردند اما چون در زبان یونانی هیچگاه از حرف (شین ) استفاده نمیشد و بجای آن از حرف (سین) استفاده میکنند، مورخان یونانی این واژه بصورت #کادوسان نوشته اند .


همانگونه که در بسیاری از اقوام در زبان های خود قادر به تلفظ برخی حروف نیستند مانند مردم #عرب زبان که حرف پ را ف تلفظ میکنند و زبان پارسی را فارسی تلفظ کرده اند ویا حرف پ که به ب تبدیل کرده اند مانند پاریس که باریس گفته میشود و یا واژه #پارس که در زبان #انگلیسی پرشین گفته شده وغیره .

بقلم: #علی_ماسالی


@frodbarsara
taleshi anbaran.pdf
166.6 KB
⁉️زبان تالشی آیا ( لهجه یا گویش یا زبان ) است ؟ از دیدگاه نویسنده ای عنبرانی

( #علی_ماسالی)

@frodbarsara
#بیشتر_بدانیم


#واژه_گیریه


وجه تسمیه واژه های #گیریه ، #گیلون و #کادوس

گی واژه ای است که به مجموعه ای از #احشام_اهلی اعم از گاو وگاومیش و اسب و بز وگوسفند استر و الاغ گفته میشود ودر نواحی تات زبان هنوز متداول است و کسی را که این احشام باهم به صحرا میبرده تا تعلیف شوند ومسئولیت نگهداری آنها را برعهده میگرفت به آن #گیه_وون می گفتند که اکنون نیز همان واژه بکار برده میشود وواژه ( #ریَه ) به معنی #جای_پا و رد پا واثر و علامت آن است ودر اصطلاحات تالشی به مفهوم محل چرای احشام و گی است لذا به مراتع ای که #مسیر_حرکت گی قرار میگرفت اصطلاحاً به آن مراتع ( #گیریه) گفته میشد.

اما #گیلون که در زبان فارسی به صورت #گیلان و یا ِلان نوشته میشود آنرا به معنی گیلها دانسته اند ولی در اصطلاحات #تالشی از دو واژه #گی و #لون تشکیل شده که واژه (لون) در آن واژه ای تغییر شکل یافته از کلمه فارسی ( لان یا #لانه) محسوب میشودوبه معنی سازه ایست که محل نگهداری حیوانات اهلی بوده وهست مانند (کرگه لون به معنی مرغ دونی ) و یا روستای #آهکلون که در قرون پیشین در آنجا کوره های پخت #آهک یکی از متداولترین مصالح ساختمانی محسوب میشده .

بسیاری از خانواده های آن افراد درکلبه های کوچک موقتی اقامت مینمودند که به محل اقامت آنها (لون ) اطلاق میگردید اما با این معنی که داریم به این ترتیب میتوان مفهوم واژه #گیلون رادریافت که در گذشته احشامیکه در جلگه ها ودر دشتهای گیلان و دامنه های کوهستان ویا بطور کلی دراراضی هموار از آنها نگهداری میشدند همه آنها شبها دارای یک چهار دیواری سرپوشیده بودند که به آنها (لون ) گفته میشد .

بنابراین به ییلاقات احشام شان بصورت رهاشده بسر میبردند گیریه و به جلگه ها که احشامشان را در لون ها نگهداری میکردند گی لون میگفته اند در این تعبیر در مورد نام #گیریه شکی وجود ندارد اما در مورد تعبیر گیلون به دلیل همه گیر شدن واژه گیلان به زبان فارسی نه محلی باید تامل نمود .

اما درمورد واژه تالشی ( گا( که در زبان فارسی گاو تلفط میشود در زبان های اروپائی نیز به همان شکل تالشی تنها با تغییر حرف (گ) به (ک) و بصورت (کا cow ) تلفظ میشود مانند واژه کابوی cowboy که در انگلیسی به معنی گاوچران است ویونانیان نیز به همان شکل ( کا ) تلفظ کرده و میکنند لذا به همین استناد آنها واژه گادوشان را که به گالش ها و گاو دوشان کادوسی اطلاق میگردید به صورت کادوشان تلفظ کردند اما چون در زبان یونانی هیچگاه از حرف (شین ) استفاده نمیشد و بجای آن از حرف (سین) استفاده میکنند، مورخان یونانی این واژه بصورت کادوسان نوشته اند .

همانگونه که در بسیاری از اقوام در زبان های خود قادر به تلفظ برخی حروف نیستند مانند مردم عرب زبان که حرف پ را ف تلفظ میکنند و زبان پارسی را فارسی تلفظ کرده اند ویا حرف پ که به ب تبدیل کرده اند مانند پاریس که باریس گفته میشود و یا واژه پارس که در زبان انگلیسی پرشین گفته شده وغیره .

: #علی_ماسالی

#کانال_فرزندان_رودبارسرا

@frodbarsara
#بیشتر_بدانیم


چرا در زبان #تالشی به خروس #سوک گفته میشود؟

برای دریافت پاسخ به واژه نامه پارتی و پهلوی مراجعه شد و در انجا مفاهیم ذیل دیده میشود

سوکsuk = #شاخ و #زائده_برجسته
سْری سوک sri suk = گاو سه شاخ دار - در اوستا ،سری سوک یا سری شوک، نام گاوی است که مردمان با آن به خْوَنیرس (یکی از هفت لُویژ ( قاره) بزرگ جهان باستان کوژین ( مهاجرت) کردند.

وچون #تاج_خروس به #شاخ تشبیه شده بود آنرا #سوک نامیدند.

درکنار این واژه معلوم شد که کلمه (تری = سری = سه 3) در زبان انگلیسی کلمه ای #اوستائی است.

گاهی از عوام شنیده میشود که به #سوراخ یا حفره #سولاخ میگویند این واژه نیز در لغت نامه پهلوی بصورت « سولاک sulãk = سوراخ، حفره »

نوشته شده استخراج از #علی_ماسالی اول دیماه 1395


اسفندیار‌احمدی


#کانال_فرزندان_رودبارسرا

@frodbarsara
#بیشتربدانیم


#علی_ماسالی_جامعه_شناس_نامدار_تالش

علی ماسالی هفتمین فرزند مرحوم حاج انامقلی ماسالی است که از طرف مادری با طایفه صفوی ماسال نسبت دارد. او درسوم مرداد ماه سال ۱۳۲۶ شمسی درییلاق ماسال متولد شد
اودوران کودکی ونوجوانی خود را در در مرکیه سپری نمود . خواندن ونوشتن را در کودکی ابتدا دریکی از مکتب خانه های سنتی ماسال آموخت وسپس در سال 1333 کلاس اول ابتدائی را در اولین دبستان قدیمی ماسال بنام حافظ که در سال 1313 در بازار ماسال توسط پدرش تاسیس شده بود گذراند . سیکل اول متوسطه راهم در دبیرستان ماسالی که پدرنیکو کارش ساخته بود سپری نمود بعدازآن سیکل دوم متوسطه را در دبیرستان نوربخش رشت در رشته طبیعی گذراند .
او پس از اخد دیپلم ابتدا در رشته مترجمی زیان انگلیسی دانشگاه ملی (شهید بهشتی فعلی )پذیرفته شد ومدتی در کلاس های آن رشته حضور یافت ولی به علت علاقه ای که به علوم انسانی داشته در سال 1346 در کنکور رشته علوم اجتماعی همان دانشگاه با گرایش جامعه شناسی پذیرفته شد و به تحصیل پرداخت.

او در زمان دانشجوئی خود نا خواسته به مدت یک سال واندی تحت فشار ومراقبت سنگین سیاسی ساواک مجبور به ترک دانشگاه شد و پس از بازگشت به ادامه تحصیل ، به علت عشق وعلاقه ای که به تاریخ وفرهنگ نیاکانش ،تالش داشت تز دانشگاهی خود را تحت عنوان مختصری از فرهنگ ورسوم مردم تالش نوشت و در همان زمان مورد پذیرش قرار گرفت آن تز از اولین رساله هایی بود که تا آن زمان درباره فرهنگ و آداب ورسوم وزندگانی وخانه های مردم تالش همراه با تصویر مستند نوشته شده بود .


درادامه ، در 28 خرداد سال 1352 همزمان با روز درگذشت پدرش به علت تشدید بیماری دیابت و سکته مغزی بود ، موفق به اخذ مدرک کارشناسی در رشته علوم اجتماعی گردید .
علی ماسالی پس از اخذ کارشناسی خود به ماسال بازگشت و به عنوان دبیر رسمی آموزش وپرورش توالش در دبیرستان ماسالی ودبیرستان دخترانه عظمت ماسالی ابتدا به تدریس دروس مختلفی ازجمله انشاء واملای فارسی ، ریاضیات (حساب وهندسه وجبر ومثلثات) ، تاریخ وجغرافیا در نظام قدیم وجدید تحصیلی پرداخت سپس در نظام جدید به عنوان دبیر اختصاصی دروس جامعه شناسی مشغول تدریس گردید .
او در سال 1356 در انتخابات انجمن شهرسابق ماسال شرکت نمود و با اکثریت آراء به عضویت انجمن شهرماسال درآمد و از سوی اعضاء انجمن به اتفاق آرا به ریاست انجمن برگزیده شد.
علی ماسالی پس از انقلاب اسلامی در سال 1359 از طرف هیئت بدوی پاک سازی آموزش وپروش ماسال به مدت پنج سال منتظر خدمت گردید و درسال 1364 با حکم دیوان عدالت اداری مجدداً به کار تدریس خود بازگشت .
او در ادامه چندسالی را به عنوان طراح سؤالات امتحانات نهائی درس جامعه شناسی دانش آموزان استان گیلان با آموزش وپرورش همکاری نمو د تا اینکه در پائیز سال 1367 پس از سیزده سال تدریس در دبیرستان های مختلف ماسال وشاندرمن به خاطر عدم موافقت باتقاضای یکسال مرخصی بدون حقوق ومشکلات دیگری که داشته ناخواسته از آموزش وپرورش بیرون آمد وبه کار آزاد روی آورد .
اوبه دلیل علاقه ای که به جامعه ایران وتاریخ و فرهنگ وادب تالش داشت هیچگاه از مطالعه وتحقیق دست برنداشت وکتابها و مقالاتی نیز در زمینه زبان وادبیات وفرهنگ وآداب ورسوم وتاریخ وجغرافیای تالشی تالیف نمود که اولین آن همان تز دانشگاهی اش بوده که تحت عنوان مختصری در باره فرهنگ و آداب ورسوم تالش در سال 1349 نوشته شده بود اما مهمترین کتاب ایشان دستور زبان تالشی است که در آن زبان تالشی مورد مقایسه بازبان های باستانی و زبانهای بومی ایران قرار گرفته ودستور زبان تالشی جنوب نیز به رشته تحریر درآمده است .
کتاب دیگر ایشان ،سیری در فرهنگ ، تاریخ وجغرافیای تاریخی تالش است که تاریخ تالش در حد امکان از زمان باستان تا پایان قاجاریه به تصویر کشیده شده. کتاب دیگر ایشان با عنوان زندگینامه دوتن از مردان نامی تالش است که درآن کتاب زندگنیامه پدر وپدر بزرگ خودرا همراه با تاریخ تحولات سیاسی اجتماعی و فرهنگی واقتصادی قرن گذشته شهرستان ماسال نگارش نموده است .
اوعلاوه بر کتاب های یاد شده ، مجموعه فرهنگی ، ادبی ، تاریخی وجغرافیائی مربوط به اقوام مختلف سواحل دریای خزر را طی دو جلد در دست تالیف دارد که امید واراست که در پایان سال 93 به چاپ رساند .
علی ماسالی به اتفاق سایر اعضای خانواده پدری به الگو گیری از پدر نیکوکارشان خدمات ارزنده ومهمی به زادگاه خود شهرستان ماسال نموده اند که در کار تبدیل دوبخش ماسال وشاندرمن به شهرستانی زیبا موثر بوده است که ازجمله آنها اهداء ده ها قطعه زمین برای ساخت وساز ساختمانهای ادارات دولتی و مدارس ونیروی انتظامی ومیادین ومعابر شهری ماسال بوده است .

@frodbarsara
┅─═ঊঈ🍃🌺🍃ঊঈ═─┅
#بیشتر_بدانیم

#واژه_گیریه


وجه تسمیه واژه های #گیریه ، #گیلون و #کادوس

گی واژه ای است که به مجموعه ای از احشام اهلی اعم از گاو وگاومیش و اسب و بز وگوسفند استر و الاغ گفته میشود ودر نواحی #تات زبان هنوز متداول است و کسی را که این احشام باهم به صحرا میبرده تا تالیف شوند ومسئولیت نگهداری آنها را برعهده میگرفت به آن #گیه_وون می گفتند که اکنون نیز همان واژه بکار برده میشود .

وواژه ( #ریَه ) به معنی جای پا و رد پا واثر و علامت آن است ودر اصطلاحات تالشی به مفهوم محل چرای احشام و گی است لذا به مراتع ای که مسیر حرکت گی قرار میگرفت اصطلاحاً به آن مراتع ( #گیریه) گفته میشد.

اما #گیلون که در زبان فارسی به صورت گیلان و یا ِلان نوشته میشود آنرا به معنی گیلها دانسته اند ولی در اصطلاحات #تالشی از دو واژه گی و لون تشکیل شده که واژه ( #لون) در آن واژه ای تغییر شکل یافته از کلمه فارسی ( لان یا لانه) محسوب میشودوبه معنی سازه ایست که محل نگهداری حیوانات اهلی بوده وهست مانند ( #کرگه_لون به معنی مرغ دونی ) و یا روستای آهکلون که در قرون پیشین در آنجا کوره های پخت آهک یکی از متداولترین مصالح ساختمانی محسوب میشده .

بسیاری از خانواده های آن افراد درکلبه های کوچک موقتی اقامت مینمودند که به محل اقامت آنها (لون ) اطلاق میگردید اما با این معنی که داریم به این ترتیب میتوان مفهوم واژه گیلون رادریافت که در گذشته احشامیکه در جلگه ها ودر دشتهای گیلان و دامنه های کوهستان ویا بطور کلی دراراضی هموار از آنها نگهداری میشدند همه آنها شبها دارای یک چهار دیواری سرپوشیده بودند که به آنها (لون ) گفته میشد .
بنابراین به #ییلاقات احشام شان بصورت رهاشده بسر میبردند گیریه و به جلگه ها که احشامشان را در لون ها نگهداری میکردند گی لون میگفته اند در این تعبیر در مورد نام #گیریه شکی وجود ندارد اما در مورد تعبیر گیلون به دلیل همه گیر شدن واژه گیلان به زبان فارسی نه محلی باید تامل نمود .
اما درمورد واژه #تالشی ( گا) که در زبان فارسی #گاو تلفط میشود در زبان های اروپائی نیز به همان شکل تالشی تنها با تغییر حرف (گ) به (ک) و بصورت (کا cow ) تلفظ میشود مانند واژه کابوی cowboy که در انگلیسی به معنی گاوچران است ویونانیان نیز به همان شکل ( کا ) تلفظ کرده و میکنند لذا به همین استناد آنها واژه گادوشان را که به گالش ها و گاو دوشان #کادوسی اطلاق میگردید به صورت کادوشان تلفظ کردند اما چون در زبان #یونانی هیچگاه از حرف (شین ) استفاده نمیشد و بجای آن از حرف (سین) استفاده میکنند، مورخان یونانی این واژه بصورت #کادوسان نوشته اند .
همانگونه که در بسیاری از اقوام در زبان های خود قادر به تلفظ برخی حروف نیستند مانند مردم عرب زبان که حرف را تلفظ میکنند و زبان پارسی را فارسی تلفظ کرده اند ویا حرف پ که به ب تبدیل کرده اند مانند پاریس که باریس گفته میشود و یا واژه پارس که در زبان انگلیسی #پرشین گفته شده وغیره .

: #علی_ماسالی

#کانال_فرزندان_رودبارسرا

https://t.me/joinchat/AAAAAERQ-XpuLnV5ZEgDzA